در آيينه زمان
|
|
حسن معظمي
هشت سال دفاع دلاورانه مردم ايران در برابر ماشين جنگ رژيم بعثي عراق داراي ويژگي ها و مشخصه هاي بسيار برجسته اي بوده است. ازاين رو سينماي دفاع مقدس يا سينماي جنگ بايد از نسخه هاي بديل خود در ديگر نقاط جهان متفاوت باشد.
در دنياي امروز در نزد افكار عمومي سينماي جنگ به سينماي اكشن و گيشه تعريف مي شود و كمتر آثاري را مي بينم كه در اين نوع سينما، به جنگ به عنوان يك مقوله ضدانساني فارغ از نگاه تجاري به اين صنعت و هنر توجه كرده باشد.
اما اين پرسش مطرح است كه سينماي دفاع مقدس در ايران با توجه به ويژگي هاي ياد شده در مقوله دفاع، راه ديگر نسخه هاي سينمايي گذشته را مي رود يا در انديشه بيان واقعيت هاي پنهان و آشكار جنگ است.
دفاع و مقاومت از مقوله هاي آشنا براي مردماني است كه دفاع و ايثار را در دوران جنگ تحميلي تجربه كردند و سينما آينه انعكاس اين رويداد براي نسل حاضر به شمار مي رود.
سينمايي كه قله هاي افتخار را پيموده و گونه اي جديد از آثار ارزشي با محوريت دفاع مقدس را در طول حيات انقلاب اسلامي بنا نهاده و رنج ها، تلخي ها و ناكامي ها و تعدي متجاوزان و از سوي ديگر مقاومت و از خود گذشتگي هاي مردان و زناني كه در مقابل پيشروي دشمن حماسه ها آفريدند را دستمايه اي براي توليد فيلم هاي كوتاه و بلند قرار داده است.
ايران نيز همچون برخي از كشورها كه صحنه هاي تلخ زورمداران و متجاوزان را تجربه كرده، در هشت سال دفاع مقدس موضوعات گوناگوني از رشادت ها و حماسه ها را در اختيار هنرمندان حوزه سينما قرار داده است.
اما اين موضوع كه سينماي ايران تا چه حد به حوزه دفاع مقدس آنچنان كه شايسته است پرداخته، كنكاش در لايه هاي مختلف اين عرصه را طلب مي كند.
برخي از كارشناسان معتقدند، سينما به عنوان مهم ترين رسانه هنري در انتقال واقعيت ها و مفاهيم ارزشي دوران دفاع مقدس به نسل نو از جايگاه ممتازي برخوردار است اما نويسندگان و سينماگران نتوانستند از آن بهره گيرند.
عده اي از فيلمسازان هم مي گويند كه توليد و عرضه آثار غيرواقعي، ضعيف و تكراري، سينماي جنگ را با ريزش شديد مخاطب روبه رو كرده است. اين سينماگران برخوردهاي سليقه اي، دخالت نهادهاي غيرمسئول و نبود آزادي عمل را از مشكلات فيلمسازي در حوزه دفاع مقدس عنوان مي كنند.
با مرور سينماي جنگ نحوه نگرش سينماگران درطول ايام جنگ تحميلي و پس از آن بيشتر نمايان مي شود. سينمايي كه محصولاتش را در قالب شخصيت هاي اسطوره اي فضاي عرفاني و جامعه پس از جنگ به مخاطب عرصه كرد.
آثار سينمايي اوايل جنگ كه تصويرگر حماسه و سلحشوري رزمندگان در دفاع از كيان كشور و بر جنبه هاي دراماتيك و شخصيت هاي اسطوره اي كه اغلب تك بعدي جلوه مي كردند، استوار بود. اگر فيلم هاي «برزخي ها» ، «مرز» و «عقاب ها» را سرآغاز ژانر (گونه) فيلم هاي جنگي در سينماي ايران بدانيم، تقسيم بندي و نوع توليد اين گونه فيلم ها آغاز مي شود.
سينماي جنگ در طول حيات خود همواره در فراز و نشيب بوده، گاهي در قله افتخار و گاهي در غربت مخاطب كه اين غربت با ريزش شديد مخاطب سال ها ماندگار شده است. به باور صاحب نظران، آسيب شناسي اين سينما از منظر شاخص هاي توليد با رويكرد دفاع مقدس، مقوله اي مغفول در بيان واقعيت هاي جنگ از زبان سينما است. سينمايي كه تصوير و داستان دستمايه ايجاد سرگرمي براي مخاطب است.
با نگاهي به مقوله جنگ در سينماي جهان و توليد آثار شاخص در اين ژانر توسط فيلمسازاني چون «بيلي وايلدر»، «استنلي كوبريك» و ارايه مدرن و تخيلي آن در قالب جنگ ستارگان جرج لوكاس اين واقعيت كه مرز واقعيت و تخيل در سينما با پس زمينه جنگ خيلي نزديك و باورپذير است، بيش از گذشته آشكار مي شود.اما اين نزديكي تا چه حد در شكل گيري و روند توليد سينماي دفاع مقدس به عنوان رويدادي متفاوت با ساير جنگ ها دخالت داشته و چه آثاري صرفاً شخصيت گرايي يا فلسفه عرفاني و در نهايت مشكلات پيچيده اجتماعي پس از جنگ را با زمينه جنگ طرح كردند؟ از سويي عدم پرداخت به جنگ به عنوان يك پديده شوم در سينما و خلأ داستاني در نقل روابط انساني و ترسيم واقعي آدم هاي جنگ به عنوان افرادي متفاوت در جامعه مشكلات و تنگناهاي اين ژانر سينمايي را در جذب مخاطب دو چندان كرده است. سينمايي كه براي بقاي خود نياز به سرمايه گذاري، تقويت ساختارهاي توليد، ارتقاي موضوعي در عرصه نوشتاري و توليد و در نهايت نمايش را طلب مي كند. تحولي كه در سايه اعتماد آفريني فارغ از تنگ نظري هاي مرسوم و گشايش فضا براي سينماگران با گرايش ها و تلقي هاي متفاوت مبتني بر واقعيت امكان پذير است.
با مرور بر توليدات اين سينما در سال هاي اخير و گسترش پديده مخاطب گريزي در سينماي ايران، بازسازي ساختاري و موضوعي نياز اساسي اين عرصه براي طراحي و اجراي برنامه هاي كوتاه و بلندمدت به شمار مي رود. سينماي دفاع مقدس با پشتوانه هشت سال ايثار و رشادت بستر عظيمي براي طرح موضوع هاي مختلف و تحليل آن ايام از دريچه دوربين فارغ از فضاسازي هاي مصنوعي و شخصيت پردازي هاي كاذب است. فضايي كه شايد به درستي براي نسل پس از جنگ ترسيم نشده و همچنان ناگفته هاي بسياري در درون خود دارد چرا كه نگفتن و نديدن واقعيت ها در دل سينما، سينماي جنگ را مي پروراند. با نگاهي به آثار توليد شده در سال هاي اخير از سينماگران عرصه دفاع مقدس، فيلم هاي شاخصي همچون آژانس شيشه اي، ارتفاع پست و در نهايت دوئل در ويترين اين گونه سينمايي رخ نمايي مي كند.
آثاري كه نوع ارتباط آدم هاي جنگ با جامعه پس از دفاع مقدس را روايت مي كند، جامعه اي كه تلاش دارد انسان هاي متفاوت جنگ را در درون خود هضم كند و بي اعتنا از كنار علايق آنها مي گذرد و مطالبات آنها نوعي باج خواهي تلقي مي شود. فيلم آژانس شيشه اي نمونه بارزي از اين نوع رفتار در جامعه و تلاش براي ماندن و رفتن است چرا كه شايد «حاج كاظم» هاي ديگري باشند كه براي ماندن سلاح به دست مي گيرند و فرياد برمي آورند و براي رفتن در ارتفاع پست اوج مي گيرند. جامعه اي كه ظرفيت آدم هاي آن دوران را ندارد و خالي از محتوا براي ماندن آنهاست. سينما به عنوان آيينه انعكاس اين فراز و فرودهاي اجتماعي در بستر تحولات جنگ و دوران پس از آن به شمار مي رود. سينماي دفاع مقدس فارغ از تنگ نظري ها و محدوديت ها، زمينه مناسبي براي ارتباط انساني و عاطفي آن دوران و سال هاي امروزين است، نسلي تشنه براي درك واقعيت هاي تاريخي با پس زمينه جنگ و شناخت از فضاي جامعه در آن ايام است.
سينماي واقع گرا و خلاق كه با بهره گيري از قصه هاي حماسي و پردازش مناسب موضوعي و تقويت جنبه هاي بصري، مخاطب يابي و مردم محوري را دستمايه كار خود قرار داده بايد از توليدات سفارشي با تصويري تك بعدي از دوران دفاع مقدس پرهيز كند و سينماي آرماني بايد فارغ از باند بازي ها و تقسيم بندي هاي كاذب كه مدنظر همه سينماگران، متخصصان و دلسوزان نظام باشد.
اگرچه توليد فيلم هاي پرخرج «دوئل» و «مزرعه پدري» با مضمون دفاع مقدس نويد سرمايه گذاري و توجه جدي سينماگران و مسئولان نسبت به اين گونه سينمايي است اما اين فيلمها بايد نمايي از صحنه هاي واقعي جنگ و آدم هاي آن دوران در بستر زمان باشد. دوراني كه بايد از لابلاي ذهن ها و كتاب ها فارغ از صحنه هاي پرزد وخورد و اكشن بيرون آمده و با واقعيت هاي امروز جامعه روي پرده عريض سينما در آميخته شود.
|