شنبه ۴ مهر ۱۳۸۳
دانشجو
Front Page

ديدگاه هاي معاونان دانشجويي دانشگاههاي كشور در خصوص مشكلات ثبت نامي
اولين دغدغه روز ثبت نام
003270.jpg
الهام گودرزي
وقتي برگه اسكان خوابگاه را نشان مي داد، داشت لبش را مي گزيد و به مسئول ثبت نام خوابگاه ها نگاه مي كرد. از صبح كه براي ثبت نام آمده بود، كماكان به گوشش خورده بود كه «امسال دانشگاه خوابگاه نمي ده» يا «حتي خوابگاه هاي خودگردان هم پر شده» ، «مي گن اتاقاش  رو امسال ده نفره كردن» و ...
او كه تا به حال شايد دو سه بار از شهرشان، آن هم به همراه خانواده براي چند روزي دور شده بود، حالا بايد براي گرفتن مكان اسكانش دلهره داشته باشد كه آيا اصلاً مكاني براي اسكان دارد يا نه؟ آن قدر خسته راه بود كه حتي دوست نداشت به آن فكر كند. اگر مي شد همان جا ساكش را مي گذاشت و استراحت مي كرد ولي تا بعدازظهر بايد فكري مي كرد.روز انتخاب رشته تنها فكري كه به ذهنش مي رسيد اين بود كه بهترين دانشگاه ها را انتخاب كند. نمي دانم چرا برايش عادي شده بود كه فكر كند بهترين دانشگاه هاي كشور در تهران هستند. حاضر شده بود خيلي از رشته هاي روزانه را در شهرستان هاي نزديك به شهرشان انتخاب نكند تا در يكي از دانشگاه هاي تهران قبول شود.اما حالا احساس غربت مي كرد. هميشه سرش را پايين مي انداخت و سعي مي كرد با كسي همكلام نشود.
اسكان در خوابگاه به چه قيمتي؟
با وجود رشد چشمگير تعدادي از دانشگاه هاي كشور در شهرستان هاي مختلف، باز هم اگر با مسئولين همان دانشگاه ها صحبت كنيد، حتماًَ به دانشگاه هاي شهر تهران احترام بيشتري مي گذارند. آنان معتقدند كه يك رتبه خوب شهرستاني حق دارد كه انتظار داشته باشد از امكانات رفاهي دانشگاه هاي تهران استفاده كند. دانشگاه هاي تهران امكان بورسيه را براي دانشجويان ممتاز راحت تر فراهم مي كنند.
اين در حالي است كه سالانه دانشگاه هاي كشوري و بالاخص بيشتر دانشگاه هاي شهر تهران با مشكل كمبود خوابگاه و مشكلات ديگري چون پذيرش دانشجويان غيربومي با فرهنگ هاي متفاوت در حد نيمي از ظرفيت دانشگاه مواجه مي شوند و هر سال براي رفع مشكلات موجود، ظرفيت كلاس ها و خوابگاه هاي خود را افزايش مي دهند؛ به طوري كه در يك اتاق كه به لحاظ استاندارد براي زندگي ۴ نفر كوچك است، ۶ الي۱۰ نفر را اسكان مي دهند.
هدي. س دانشجوي رشته جامعه شناسي كه در ترم هفتم تحصيل مي كند، مي گويد: «سال اول اتاق ما ۴ نفره بود و درست از ترم بعد اتاق ۶ نفره شد. يك سال بعد نيز دو نفر ديگر به صورت نيمه وقت به جمعيت ما اضافه شد. شب هاي امتحان من توي راهروها درس مي خوانم!»
دكتر محمدرضا ايرواني، معاونت دانشجويي دانشگاه اصفهان با اشاره به افزايش ساخت و ساز خوابگاه ها در اين دانشگاه و ساخت خوابگاهي يك هزار نفره مي گويد: «مشكل اصلي ورود به محيطي تازه و دوري از خانواده پس از سپري شدن دوره دبيرستان است. احساس استقلال نسبي، مشكلاتي به بار مي آورد.» وي در ادامه مي گويد: «ما سعي كرديم مشكلات اسكان دانشجويان تازه وارد را تا حدي كه در توان باشد برطرف كنيم اما غربت و دوري از خانواده به خصوص در سال هاي اول دانشگاه مشكل ساز است. در اين راستا دانشگاه ها مي توانند با برنامه هاي فرهنگي به دانشجوي تازه وارد كمك كنند تا با محيط خود كنار آيد.» اما آيا بودجه لازم براي پرداختن به مسايل فرهنگي نيز در اختيار دانشگاه ها قرار مي گيرد؟ كياندخت نيك نيايي مدير امور دانشجويي فرهنگي دانشگاه الزهرا(س) با اشاره به محيط باز شهري مثل تهران مي  گويد: «با وجود نظارت زياد باز هم ما با مشكلاتي در خوابگاه ها روبه رو هستيم.»
شهرستان هاي محروم مشكلات بيشتري دارند
در حالي كه به گفته محمد علي امراللهي، معاونت دانشجويي و فرهنگي دانشگاه يزد، اين دانشگاه براي كليه دانشجويان نوبت اول و دوم دختر (روزانه و شبانه) و دانشجويان پسر روزانه خوابگاه دارند و يا دانشگاه هايي چون بهشتي كه مشكل اسكان دانشجويان ورودي جديد روزانه را ندارند، اما هستند دانشگاه هايي كه رشد خوابگاه هايشان با رشد پذيرش دانشجويان آنها يكسان نيست و همواره با مشكل مواجه هستند.دكتر محسن عباسي، معاونت دانشجويي و فرهنگي دانشگاه لرستان در اين خصوص مي گويد: «رشد خوابگاه ها با رشد پذيرش دانشجويان همسان نبوده و اين باعث شده است كه ما در دانشگاه خود سعي كنيم دانشجويان دختر روزانه را تا حد امكان اسكان دهيم ولي براي دانشجويان پسر روزانه به خصوص نوبت دوم در حال حاضر امكان اسكان نداريم.»
خوابگاه هاي خود گردان در اولويت
كياندخت نيك نيايي، مدير امور دانشجويي و فرهنگي دانشگاه الزهرا(س) با اشاره به حدود۱۵۰ متقاضي خوابگاه خودگردان در اين دانشگاه مي گويد: «در سال جاري تنها توانستيم به۷۰ نفر آن هم از ورودي هاي شبانه سال گذشته اسكان دهيم.» وي از خوابگاه هاي خودگردان به عنوان عاملي مؤثر در جهت كمتر شدن مشكلات دانشجويان ياد مي كند و مي گويد: «اين خوابگاه ها توسط افراد شخصي ساخته شده و در اين راه مي توانند از وزارتخانه وام دريافت كنند. اگر اين جريان در دانشگاه ها جا بيافتد مي توان گفت درصد عمده اي از مشكلات دانشجويان جديد الورود حل شده است.»
در حال حاضر دانشگاه هايي چون اميركبير، الزاهرا(س)، فردوسي مشهد و صنعتي اصفهان خوابگاه خودگردان دارند.
***
حال تا چه حد مسايل و مشكلات خوابگاهي با ايجاد و ساخت خوابگاه هاي خودگردان قابل حل خواهد بود مسأله اي است كه بايد بيشتر مورد بررسي قرار گيرد.اصل اين كه آيا اين خوابگاه ها مورد پذيرش و تأييد دانشجويان هست يا خير خود عاملي مؤثر در پذيرش آنها به عنوان راهكار جدي براي حل معضل خوابگاه ها است.
پرداخت هزينه ماهيانه، تعداد پذيرش كم و باز هم كمبود امكانات نسبت به هزينه هاي دريافت شده از عمده مشكلات دانشجويان با اين خوابگاه هاست.و دسته آخر اين كه خوابگاه هاي خودگردان به منظور استفاده دانشجويان دوره هاي شبانه ساخته شده است و باز هم مشكلات دانشجويان دوره هاي روزانه پابرجا است. آيا نبايد گسترده تر به اين مقوله نگريست؟

گذري به خوابگاههاي دانشجويي
سال تحصيلي نو و خوابگاههاي كهنه
003285.jpg

طاهره رحيمي
ساختمان دود گرفته كنار اتوبان مدرس، با شيشه هاي كهنه و قديمي اش هيچ شباهتي به ساختمانهاي اطرافش ندارد، چمدانت را زمين مي گذاري و سرتاپاي ساختمان را برانداز مي كني.
۸۰۰ كيلومتر از شهرت دور شده اي و حالا جلوي در خوابگاه هستي.
از نگهباني كه داخل اتاق شيشه اي نشسته سراغ مسئول خوابگاه را مي  گيري.
پشت ميز خانمي كه هم سن و سال خودت است نشسته و با چند نفر مشغول صحبت است. مداركت را تحويل مي دهي و امضايت را پاي يك ليست بلند بالا مي زني.
- «چون خيلي دير اومديد، تمام اتاق ها پر شده. فقط اتاق ۵۰۴ كه ۱۲ نفره است جا داره.»
خوشبختانه آسانسورم خراب است و بايد از پله بالا بروي، دو سه نفر در حالي كه با هم مي خندند، از پله ها پايين مي آيند. گريه دختري كه تلفني با مادرش حرف مي زند را مي شنوي و تو هم بغضت مي گيرد. در راهروي طبقه سوم كسي دمپايي اش را روي زمين مي كشد و مي دود، به طبقه آخر كه مي رسي ديگر نفست در نمي آيد. در حالي كه در اتاق را باز مي كني، صداي پيج بلند مي شود و درتمام ساختمان مي پيچد: «مريم بهرامپور تلفن طبقه چهارم» .وارد اتاق مي شوي و در را پشت سرت مي بندي.
***
سال گذشته از ميان دانشجويان تحت پوشش وزارت علوم، ۱۰۸ هزار نفر زندگي در خوابگاه را تجربه كردند. از ميان اين عده بعضي سال اولي هايي كه شرايط نامطلوب اين سبك زندگي را مي  بينند، به اين نتيجه مي رسند كه بايد سوخت و ساخت، تا اين چند سال هم بگذرد و آنها پيش خانواده شان برگردند. عده ديگري هم وقتي مي بينند زندگي در خوابگاه به آن راحتي ها هم كه فكرش را كرده بودند نيست، به فكر تغيير رشته و گرفتن انتقالي و خانه اجاره كردن مي افتند.
ولي عده  ديگري هم پيدا مي شوند كه فكر مي كنند زندگي در خوابگاه با همه سختي هايش آن قدر هم جاي بدي براي زندگي نيست و دركنار همه آن تلخي ها ، شيريني هايي هم دارد.
زندگي در اتاق هاي پرجمعيت كه گاه تعداد ساكنان آن به ،۱۲ ۱۳ نفر هم مي رسد، در حالي كه سرانه فضاي خوابگاهي در كشور به ازاي هر نفر ۱۴ متر است، كار راحتي نيست. كمبود جا، سختي رفت و آمد در اتاق  و حتي گاهي كمبود اكسيژن، جا دادن تمام وسايل و كتابها در زير يك تخت و در يك كمد ۱*۵/۰ متري، صداي جيرجير تختهاي شكسته وضعيت نامناسب آشپزخانه و سرويس هاي بهداشتي، وجود يك تلويزيون براي تمام ساكنان خوابگاه، يك اتاق مطالعه براي تمامي دانشجويان كه البته گاهي كاركردهاي ديگري مثل سالن كنفرانس هم پيدا مي كند، وجود يك آشپزخانه و گاز و يخچال براي استفاده ساكنين چندين اتاق، صداي رفت و آمد و ترافيك ماشين و دود و آلودگي هوا براي خوابگاه هايي كه در كنار بزرگراه ها و خيابانهاي اصلي قرار دارند و ... همه بخشي از مشكلاتي است كه ممكن است يك دانشجوي تازه وارد سال اولي را از فكر زندگي كردن در خوابگاه منصرف كند.
هر سال در مقابل تحصن ها، نامه نوشتن ها و سرزدن هاي دسته جمعي دانشجويان به قسمت «امور خوابگاه» دانشگاه اميدهاي تازه اي به دانشجويان داده مي شود و همه حرفها خبر از بهتر شدن شرايط زندگي در خوابگاه مي دهد.
چندي پيش «مدير كل امور دانشجويان داخل وزارت علوم» در حالي خبر از حذف هميشگي اتاق هاي پرجمعيت خوابگاه ها مي داد كه آمارها حكايت از سه برابر شدن رشد دانشجويان، در مقابل خوابگاه ها دارد.
به اين ترتيب، با وجود امكاناتي كه وزارت علوم در اختيار دارد، آنها تنها قادر به ارائه خوابگاه به كمي بيش از ۲۵ درصد دانشجويان خواهد بود. اين به آن معناست كه بسياري از «بچه خوابگاهي»ها بايد روياي زندگي كردن در اتاق ،۳ ۴ نفره را فراموش كنند و فعلاً   با كمبود و يا نبود: اتاق، آشپزخانه، حمام، اتاق مطالعه، سالن اجتماعات بسازند. البته با پيش بني افزايش ۳۰ درصدي ظرفيت دانشگاهها، ساكنان خوابگاه بايد منتظر اوضاع نامناسب تري هم در خوابگاهها باشند.
علاوه بر همه اينها، مشكلات ديگري هم سراغ «فرزندان خوابگاه» مي آيد، زندگي كردن در كنار افرادي با فرهنگ و آداب و رسوم مختلف.
دغدغه دوري از شهر و خانه و فاميل از يك طرف و ناسازگاريهاي مختلف با محيط و از طرف ديگر عادت دادن خود به يك شيوه جديد زندگي مثل برنامه نظافت اتاق، پخت و پز، ناهمزماني ساعت خواب، تحمل سر و صدا، تحمل پذيرش مهمان، تنهايي و ... همه اينها باعث مي شود كه هميشه خانه اقوام حتي يك فاميل دور، يك محل امن براي فرار از همه اين مشكلات باشد. خبرگزاري مهر در گفت وگو با يك روانشناس گزارش مي دهد، عدم سازگاري با محيط يكي از مشكلات اصلي دانشجويان ساكن در خوابگاه است. بسياري از دانشجويان در اوايل ورود به خوابگاه دچار اختلالاتي مثل افسردگي، اضطراب و پرخاشگري مي شوند. كه گاهي دانشجو خود با اين شرايط كنار مي آيد و گاهي هم سازگاري با اين مشكلاتي كه پيش روي يك دانشجوي تازه وارد قرار مي گيرد كه تطابق با آنها سخت تر از آنچه است كه به نظر مي رسد.
آمارها نشان مي دهد ۲ تا ۳ درصد دانشجويان تازه وارد سالن در خوابگاه دچار اختلالات شديدي مي شوند كه ممكن است موجب افت هاي شديد مثل مشروطي و اخراج شدن شود.
۱۶ درصد آنها هم دچار اختلالات جزيي مي شوند كه در صورت عدم توجه به آنها ممكن است اين اختلالات هم منجر به موارد خطرناك شود و مشكلات حادتري ايجاد كند. البته در صورت ايجاد مراكز مشاوره و توجه بيشتر مسئولان خوابگاه به دانشجويان تازه وارد مي توان از بروز چنين مشكلاتي جلوگيري كرد.
اگر چند سالي در خوابگاه زندگي كرده باشيد حتماً  فرياد هم اتاقي تان كه شما را براي خوردن چاي صدا مي كند را خيلي شنيده ايد.
چاي به علت اين كه ارزان ترين و در دسترس ترين خوردني در خوابگاه است. يكي از بخش هاي مهم برنامه غذايي خوابگاهي ها را تشكيل مي دهد به همين علت بسياري ترجيح مي دهند به جاي استفاده از ميوه و ساير تنقلات از چاي براي رفع خستگي، تشنگي، گرسنگي در هنگام صبحانه، پس از مطالعه پيش از خواب و بعد از خواب، استفاده كنند.
علاوه بر چاي معمولاً  سوغاتي كه هم اتاقي ها و دوستان از شهر خودشان به خوابگاه مي آورند به اين برنامه غذايي تنوع مي بخشد.
بسياري هم به علت شايعاتي كه در مورد غذاي دانشگاه وجود دارد، ترجيح مي دهند كه يا خود به پخت و پز بپردازند و يا از غذاهاي كنسرو شده و آماده استفاده كنند. بنابراين معمولاً  در خوابگاه ها، ميوه سبزيجات و غذاهاي تازه جاي خود را به تن و كنسرو مي دهد. به همين علت امكان ابتلا به بيماري هاي مختلف در بين ساكنان خوابگاه از ساير دانشجويان بيشتر است.
سرگرمي بچه هاي خوابگاه هم مثل تنوع غذايي شان محدود است. تلويزيون اصلي ترين منبع سرگرمي در خوابگاههاست. يكي از مزاياي تماشاي برنامه هاي مختلف مثل مسابقات فوتبال و سريالهاي تلويزيوني مثل پاورچين، خانه اي در تاريكي... در خوابگاه اين است كه: احساس مي كنيد در سينما مشغول تماشاي اين برنامه ها هستيد. تنها بايد با تمام شدن برنامه به سرعت از اتاق تلويزيون خارج شويد. چون در غير اين صورت به دليل ازدحام در مقابل در خروجي و در هنگام پيدا كردن كفش هاي خود خيلي معطل خواهيد شد.
به هر حال رفتن به كلاس و مرور دروس در خوابگاه قسمت اعظم وقت شما را در خوابگاه پر مي كند ولي به هر حال دور هم نشستن و خوردن چاي و تعريف كردن خاطراتي از خانه و يا رفتن براي خريد نان و ميوه و ... برخي ديگر از تفريحات ساكنان خوابگاههاست. فقط بايد خوب به خاطر داشته باشيد كه رأس ساعت ۹ در خوابگاه باشيد در غير اين صورت با درهاي بسته خوابگاه مواجه خواهيد شد.
شايد بزرگترين مزيت زندگي در خوابگاه تجربه يك زندگي متفاوت و دست يافتن به استقلالي باشد كه دست يافتن به آن در كنار خانواده بسيار مشكل به نظر مي رسد.
زندگي در يك شهر بزرگ و دور از خانواده و كشيدن گليم خود از آب بدون كمك گرفتن از ديگران، تجربه هاي باارزشي هستند كه به راحتي براي هر كسي دست نمي دهد.
اگر با كسي مشكلي پيدا كنيد، ديگر پدر و مادري در اينجا نيست كه از شما دفاع كند در موقع تنهايي و دلتنگي، ديگر كسي مثل قبل نيست كه دلداريتان بدهد، اگر مريض هم شويد خودتان بايد از خودتان پرستاري كنيد. خلاصه كارهايي را كه هميشه مسئوليت انجام آنها با افراد ديگري بود، به تنهايي بايد انجام بدهيد.
خلاصه براي اين كه بتوان روي پاي خود ايستاد بايد چند باري هم زمين خورد.
دكتر اسكندري روانشناس معتقد است: در شرايط زندگي خوابگاهي حمايت هاي قبلي براي جواني كه اكنون دانشجو است ديگر وجود ندارد.
اين آدم ها از واقعيات خود بيرون آمده اند، يعني ما آنها را از كانون واقعياتي كه در آنها بوده اند بيرون آورده ايم.
به معناي ديگر، عده اي جوان هم عرض، بدون سرپرست را در جايي گرد هم آورده ايم و بعد هم در نهايت يك مسئول خوابگاه برايشان انتخاب مي كنيم.
دكتر اسكندري مي افزايد: جمع شدن دانشجويان در كنار يكديگر في نفسه نه خوب است. نه بد، بلكه اين اقدامات و عملكرد آنهاست كه اين تجربه ها را مثبت يا منفي مي كند. در اين ميان آن چيزي كه بايد به آن توجه شود اين است كه اگر انسانها تجربه كنند و فرصت  تمرين كردن پيدا كنند اين فرصتها مي تواند منجر به نتايج مثبتي شود. پس جواني كه در دانشگاه قبول مي شود و زندگي در خوابگاه را انتخاب مي كند، فضايي برايش فراهم مي شود كه استقلال را تجربه كند.
اما آنچه كه زندگي در خوابگاه را شيرين و به ياد ماندني مي كند آغاز دوستي هايي است كه گاه تا آخر عمر هم پايدار مي ماند. همان دوستي كه در اتاق كوچك ۴*۳ بين آن ترك و فارس و كرد شروع شد و حتي گذشتن سالها و دوري راه نتوانست آن را از بين ببرد. به سال آخر كه برسيد، شما ديگر آن دانشجوي سال اولي نيستيد كه از خوابگاه فراري بود و فكر و ذكرش برگشتن به خانه. حالا به همين راحتي ها نمي توانيد دوستان و خاطرات و خوابگاه را ترك كنيد.
... در آخر توصيه هايي براي زندگي در خوابگاه
۱) بهتر است از همان ابتدا خود را با نوشتن و نصب، برخي نوشته ها و علائم روي در اتاق مثل: «لطفاً در بزنيد.» خسته نكنيد، چون به هر حال به خواسته هاي شما ترتيب اثر داده نخواهد شد.
۲) حتي الامكان از استفاده و يا قرار دادن برخي ميوه ها و خوراكي  ها مثل موز، انواع كمپوت، انواع شيريني،  نوشابه و... در يخچال خودداري كنيد. چون در صورت مفقود شدن آنها خود شما مسئول هستيد.
۳) اگر زماني كه براي برداشتن شيريني خود سراغ يخچال رفتيد و با نوشته «ببخشيد خيلي گرسنه ام بود» و ظرف خالي شيريني مواجه شديد خيلي تعجب نكنيد، چون چنين اتفاقاتي در خوابگاه امري بسيار عادي است.
۴) حتماً  در هنگام قرار دادن وسايل و خوردني هاي خود مثل: جعبه پنير، تن ماهي، كيسه ميوه، بسته نان، تخم مرغ، شيشه آب و ... نام و نام خانوادگي خود را روي آنها قيد كنيد.
۵) اگر مي خواهيد مجبور نباشيد براي پيدا كردن لنگه دمپايي خود تمام طبقات ساختمان را بگرديد. بهتر است علائم و نشانه هايي را روي آنها گذاشته و يا حتي المقدور از دمپايي هايي استفاده كنيد كه كسي حاضر به پوشيدن آنها نباشد.
۶) و اگر اصلاً اهل جزوه نوشتن نيستيد، بهتر است تا بعد از امتحانات پايان ترم به فكر رفتن از خوابگاه نباشيد، چون در چنين مواقعي خوابگاه بهترين نقطه دنياست.

گفت وگو با مهندس طاهري، مشاور وزير علوم در امور دانشگاههاي در حال توسعه
يك طرح جوان
003288.jpg

گفت وگو: رضا بابايي
دانشگاه همواره به عنوان يكي از برجسته ترين و مؤثرترين عوامل تأثيرگذار در رويدادهاي علمي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي در تمام جوامع اعم از توسعه يافته و در حال توسعه مطرح بوده و آنچه كه دانشگاه ها و دانشگاهيان را از ساير نهادها و اقشار اجتماعي ديگر متمايز مي سازد، همين جايگاه و شأن آنان است.
دانشگاههاي تازه تأسيس و بررسي كميت و كيفيت فعاليت اين دانشگاهها به عنوان يكي از پديده هاي سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، موضوع گفت وگويي است كه با مهندس حسين طاهري مشاور وزير علوم، تحقيقات و فناوري در امور دانشگاههاي تازه تأسيس انجام داده ايم. دانشگاههاي تازه تأسيس، مطابق تعريف مشاور وزير علوم، دانشگاههايي هستند كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در استانهاي محروم و كم برخوردار تأسيس شده اند و دانشگاههاي در حال توسعه، دانشگاههايي كه قبل از انقلاب به صورت مجتمع يا مركز آموزش عالي بوده اند و بعد از انقلاب به دانشگاه تغيير شكل و ماهيت داده اند. آنچه از پيشينه اين دانشگاهها برمي آيد، «دانشگاههاي تازه تأسيس و در حال توسعه» (مصوب سال ۷۷) در واقع همان «دانشگاههاي مناطق محروم» (مصوب ۶/۳/۷۰) بوده اند كه طرح مزبور يعني دانشگاههاي مناطق محروم كه قرار بود در استانهايي چون كهگيلويه و بويراحمد، لرستان، بوشهر، ايلام، كردستان، هرمزگان و... به صورت آزمايشي اجرا شود، عليرغم ابلاغ به دانشگاههاي ياد شده، هرگز اجرا نشده است.
* با نگاهي به تاريخچه فعاليت مؤسسات آموزش عالي تازه تأسيس و در حال توسعه و هدفگذاري اوليه براي اين دست مراكز و دانشگاهها، وضعيت فعلي آنها را از جهت كمي و كيفي و امور آموزش و پژوهش چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- همانطور كه اشاره كرديد، سابقه «دانشگاههاي تازه تأسيس و در حال توسعه» به عنوان يك طرح جوان، در واقع به مصوبه
۹/۱۲/۶۹ هيأت وزيران بازمي گردد كه به پيشنهاد وزارت فرهنگ و آموزش عالي، آئين نامه تقويت بنيه علمي داوطلبان مناطق محروم كشور براي ورود به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي تصويب شد و اين وزارتخانه موظف شد تا كلاسهاي تقويتي را براي علاقه مندان ورود به دانشگاه در مناطق محروم برگزار كند.
اين مصوبه فتح بابي براي اقدامات بعدي مي شود و در تاريخ ۶/۳/،۷۰ طرح تقويت مؤسسات آموزش عالي محروم به تصويب دكتر معين وزير فرهنگ و آموزش عالي رسيده و ابلاغ مي شود.
در اين طرح مؤسسات آموزش عالي و دانشگاههايي كه در استانهاي كهگيلويه و بويراحمد، لرستان، بوشهر، ايلام، كردستان، سيستان و بلوچستان، چهارمحال و بختياري و هرمزگان قرار مي گرفتند به عنوان «دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي محروم» تلقي و با دو حرف «د.م.» مشخص مي شدند و قرار بود اين طرح به صورت آزمايشي براي مدت يك سال اجرا شود، اما عليرغم ابلاغ به دانشگاههاي استانهاي ياد شده هيچ وقت اجرا نشد.
در ادامه، دانشگاههاي بوعلي سينا (همدان)، اردبيل(محقق اردبيلي)، رازي(كرمانشاه)، تربيت معلم كاشان، اراك، تربيت معلم سبزوار، بيرجند، زنجان، سمنان، ولي عصر«عج» رفسنجان، مجتمع آموزش عالي شاهرود و دانشكده علوم پايه دامغان و نيز شعبات شمال و جنوب دانشگاه شهيد چمران (اهواز) به فهرست دانشگاههاي مناطق محروم اضافه مي شود و در نهايت در سال ۱۳۷۷ عنوان «دانشگاههاي مناطق محروم» به «دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي تازه تأسيس و در حال توسعه» تغيير يافته و طرح تقويت جديد نيز با همين عنوان در تاريخ
۱۷/۱۱/۱۳۷۷ تصويب و ابلاغ مي شود.
* «دانشگاه تازه تأسيس و در حال توسعه» در كشور ما شامل كدام دانشگاهها مي شود؟
- در حال حاضر تعداد ۲۶ دانشگاه و مركز آموزش عالي تازه تأسيس و در حال توسعه در سطح كشور فعاليت مي كنند كه برخي از آنها عبارتند از: دانشگاه اراك، ايلام، بيرجند، تربيت معلم آذربايجان، تربيت معلم سبزوار، خليج فارس، رازي، زابل، زنجان، سمنان، سيستان و بلوچستان، شهركرد، صنعتي شاهرود، علوم پايه دامغان، كاشان، كردستان.
* روند رشد علمي و پژوهشي اين دانشگاهها را با توجه به شاخصي مثل تعداد دانشجويان چطور مي بينيد؟ اين وضعيت در مقايسه با ساير دانشگاههاي كشور چگونه است؟
- بررسي هاي انجام شده طي سالهاي ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰ حاكي از آن است كه نرخ رشد دانشجويان كارداني، كارشناسي و كارشناسي ارشد در مجموعه اين دانشگاهها به ترتيب ۸/،۵ ۱/۶ و ۳/۹۴ درصد و نرخ رشد كلي آنها ۶/۶ درصد است و در مقايسه با متوسط نرخ رشد چهار دانشگاه منتخب تهران، شهيد بهشتي، شيراز و تبريز كه در طول دوره ۷۴ تا ،۸۰ ۵/۰ درصد منفي بوده از آهنگ رشد قابل توجهي برخوردار است. از طرف ديگر متوسط نرخ رشد دانشجويان دوره دكتري دانشگاههاي منتخب در طول اين دوره
۴/۱۱ درصد بوده كه خود موجب گسترش تحقيقات و توليد علم در اين دانشگاهها مي شود، در حالي كه در دانشگاههاي تازه تأسيس و در حال توسعه جمعاً ۳۴ نفر در سال ۱۳۸۰ در دوره هاي دكتري مشغول تحصيل بوده اند و اين دوره ها در تعداد معدودي از دانشگاههاي مورد نظر در سالهاي اخير راه اندازي شده اند.
از نگاهي ديگر، آمار نشان مي دهد كه تعداد كل دانشجويان اين دانشگاهها در سال ۸۰ اعم از نوبت اول و نوبت دوم بالغ بر ۸۵۰۸۰ نفر بوده كه كه ۶/۱۱ درصد مجموع دانشجويان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي دولتي و وابسته به دولت (۷۳۳۵۲۷ نفر) را تشكيل مي دهد. تعداد دانشجويان اين دانشگاهها در سال ۱۳۸۰ برابر ۷/۱۱۸ درصد مجموع دانشجويان دانشگاههاي منتخب است درحالي كه مجموع اعتبارات اين دانشگاه ها برابر ۶/۷۸ درصد مجموع اعتبارات چهار دانشگاه مورد مقايسه در سال ۸۰ است و اين نشان مي دهد كه اين دانشگاهها گرچه تازه تأسيس و در حال توسعه بوده و نوعاً اكثر تأسيسات و تجهيزات خود را در بعد از پيروزي انقلاب اسلامي احداث نموده اند و هنوز در نيمه راه هستند، لكن از كمترين امكانات و اعتبارات برخوردار بوده و با وجود اين توانسته اند در دور افتاده ترين نقاط كشور به توسعه آموزش عالي و تربيت نيروهاي متخصص و ارتقاي علمي و فرهنگي محيط
* اگرچه همه شاخص ها در سنجش كيفي آموزش عالي مؤثر هستند، اما در مورد دانشگاههاي تازه تأسيس و در حال توسعه شاخص سرانه اعتبارات از اهميت خاصي برخوردار است. از اين نظر دانشگاههاي مزبور چه وضعيتي دارند؟
- رشد خطي اعتبارات اين دانشگاهها سالانه ۴/۵۸ درصد بوده و در مقايسه با دانشگاههاي منتخب نزديك به ۷ درصد بيشتر است. اما با توجه به مشكلات موجود و نوسانها ونارسائي هاي مديريتي، اين ميزان رشد نتوانسته شاخص هايي نظير سرانه فضاهاي آموزشي و كمك آموزشي، سرانه فضاهاي رفاهي و عمومي، سرانه خوابگاهي، توسعه نيروي انساني، توسعه تحقيقات و تجهيزات و نظاير آن را در حد مورد انتظار ارتقاء ببخشد. به همين دليل جذب اعضاي هيأت علمي متخصص نيز مواجه با مشكل بوده و عليرغم تلاشهاي سالهاي اخير هنوز نسبت اعضاي هيأت علمي استاديار و به بالا به كل اعضاي هيأت علمي ۴/۳۱ درصد است كه نه تنها با متوسط دانشگاههاي منتخب (۳/۶۸ درصد)، بلكه با نسبت مورد نظر وزارت علوم، تحقيقات و فناوري (۶۰ درصد) فاصله زيادي دارد. در جهت حل اين مشكل و ايجاد زمينه بهتر براي جذب نيروهاي متخصص طرح تقويت دانشگاههاي تازه تأسيس و در حال توسعه در سال ۷۷ تصويب و ابلاغ گرديد، كه اثر قابل توجهي در ارتقاي شاخص اخير داشته، ولي كمبود اعتبارات اين دانشگاهها و محدود بودن دوره هاي تحصيلات تكميلي و امكانات تحقيق كه محور اصلي فعاليت هاي دانشگاهي براي افراد متخصص است، موجب كند شدن روند جذب اين نيروها شده است. همچنين طرح جامع توسعه ده ساله اكثر اين دانشگاهها در شوراي گسترش آموزش عالي تصويب و ابلاغ شده، اما براي اجراي آن، اعتبارات مورد نياز در اختيار نمي باشد.
* از حيث فعاليت ها و اعتبارات پژوهشي به عنوان يكي ديگر از شاخص هاي بررسي رشد علمي، اين دانشگاهها در چه وضعيتي به سر مي برند؟
- با توجه به تمام مشكلات موجود در حوزه پژوهش در مورد دانشگاههاي تازه تأسيس و در حال توسعه وضع نامطلوبتر است و درحالي كه به عنوان مثال اعتبارت تحقيقاتي دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه مادر در سال ۱۳۷۴ مبلغ ۵/۵۸۷۴ ميليون ريال يعني حدود ۷ درصد مجموع اعتبارات آن دانشگاه را تشكيل مي داده، اعتبارات تحقيقاتي ۲۰ دانشگاه مورد نظر كمتر از يك درصد كل اعتبارات آنها بوده و اين رقم در سال ۸۰ به ۲/۲ درصد رسيده است. از اين رو بايد تأكيد كنم كه در كنار گسترش كمي دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كه امري بجا و مثبت بوده، مسئله كيفيت آموزش عالي و توسعه تحقيقات نيز لازم است مورد توجه خاص قرار گيرد و به ويژه در دانشگاههاي تازه تأسيس و در حال توسعه با تخصيص اعتبارات كافي و امكانات مورد نياز موجبات رشد مورد انتظار پژوهش و توسعه هم آهنگ دانشگاهها فراهم گردد.
* دانشگاههاي درحال توسعه و تازه تأسيس درچه شرايطي به دانشگاه توسعه يافته تبديل مي شوند؟
- براي تبديل اين دانشگاهها به حالت توسعه يافته، مطابق «طرح تقويت» مصوب ۱۷/۱۱/۱۳۷۷ شرايط ارتقاي توان علمي و اجرايي دانشگاههاي تازه تأسيس و در حال توسعه تا حد قابل مقايسه با دانشگاههاي پيشرفته تعيين شده است. اين مؤسسات هر ۵ سال يك بار براساس معيارهايي چون تعداد و تركيب اعضاي هيأت علمي، فضاي كالبدي، تجهيزات موجود، اعتبارات جاري و عمراني، منابع علمي و ضريب توسعه يافتگي منطقه مشمول طرح تقويت مي شوند.
* با توجه به همه مباحثي كه برشمرديد ومحدوديت هايي كه اين دانشگاهها در پيش رو دارند، جايگاه فعلي و چشم انداز آتي اين مؤسسات را چطور ارزيابي مي كنيد؟
- عليرغم همه اين محدوديت ها و مشكلات، تأسيس اين دانشگاهها در استانها و در اقصي نقاط كشور نقش به سزايي در فرايندتوسعه اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي اين مناطق داشته و مردم اين مناطق نوعاً به وجود يك يا چند مركز آموزش عالي در شهر و منطقه خود مباهات مي كنند. مي توان نتيجه گرفت كه توسعه كمي دانشگاهها و مراكز آموزش عالي يكي از اقدامات اساسي وافتخار آميز نظام جمهوري اسلامي است كه بر مبناي اصل سي ام قانون اساسي تا حدي تحقق پيدا كرده است. در بخش دولتي از ۶۱ دانشگاه وابسته به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، ۲۱ دانشگاه بعداز انقلاب تأسيس و ۲۱ دانشگاه نيز كه قبل از انقلاب به صورت بخشهايي از دانشگاه فعاليت مي كردند به دانشگاه ارتقا يافته اند. دانشگاه تازه تأسيس پيام نور، خود، داراي ۱۹۵ واحد دانشگاهي در نقاط مختلف كشور است و بالغ بر ۲۰۰ هزار دانشجو در آن به تحصيل اشتغال دارند و در بخش خصوصي نيز دانشگاه آزاد اسلامي كه در سال ۱۳۶۱ تأسيس شده به تنهايي بالغ بر ۸۰۰ هزار نفر دانشجو را در مقاطع مختلف تحصيلي تحت پوشش داشته و در ۱۳۱ واحد و ۵ مركز دانشگاهي فعاليت مي كند.
* از نظر شما مهم ترين موانع بر سر راه توسعه اين دانشگاهها كدامند؟
- اكنون مي توان گفت كه حوزه هاي ستادي، تسهيلات ويژه اي را در جهت توسعه اين دانشگاه ها اعمال مي كنند و در جهت تخصيص امكانات و اعتبارات، حداقل با ضريب ۲/۱ بصورت نسبي اقدام مي كنند، اما؛ پايه بسيار ضعيف امكانات و اعتبارات اين دانشگاهها در زمان تبديل، موجب شده است كه افزايش عادي سالانه اعتبارات نتواند جبران ضعفهاي تاريخي آنها را بنمايد و لازم است يك يا دو بار اعتباراتي به صورت جهشي به اين دانشگاهها تزريق شود تا آنها بتوانند خود را به سطح متوسط دانشگاههاي توسعه يافته برسانند. بنابراين، يكي از مشكلات عمده بر سر راه توسعه اين دانشگاهها مسأله اعتبارات و امكانات است.
مشكل مهم بعدي مسأله نيروي انساني، اعم از اعضاي هيأت علمي و كاركنان است. جدول سازماني بسياري از اين دانشگاهها همان جدول زمان تبديل يا تأسيس است كه حداقل ميزان نيروي انساني را داشته اند و عليرغم گسترش قابل توجه اين دانشگاهها در زمينه افزايش رشته ها و پذيرش دانشجو در مقاطع مختلف تحصيلات دانشگاهي هنوز تجديد نظر اساسي در جدول سازماني آنها صورت نگرفته و اقدامات به عمل آمده، نوعا مقطعي بوده است. عليهذا كمبود نيروي انساني، هم در بعد اعضاي هيأت علمي و هم در بعد كاركنان، بويژه در گروههاي كارشناسي بسيار فاحش است و پر واضح است كه تا زماني كه اين نارسائي برطرف نشود ،  توسعه اين دانشگاهها از روند مطلوب برخوردار نخواهد بود. در كنار اين نارسائي، بوروكراسي و پيچيدگي ضوابط و مقررات اداري نيز مزيد بر علت است.

ستون شما

اعتصاب استادان دانشجويان را سرگردان كرد
از دانشجويان دانشگاه توانبخشي هستم. شنبه گذشته زماني كه براي انتخاب واحد مراجعه كرديم اساتيد دانشگاه اعتصاب كردند و هيچ برگه انتخاب واحدي را امضا نكردند.
براي همين درحالي كه قرار بود كلاس ها از اين هفته شروع شود، دانشگاه به حالت تعطيل درآمده و وضعيت دانشجويان مشخص نيست.
از جزئيات دقيق علت اعتصاب اساتيد خبر نداريم اما كمبود بودجه دانشگاه باعث حذف برخي از خدمات دانشگاه شده و مدت زيادي است حقوق استادان را پرداخت نكرده اند و اين مسئله دانشجويان خصوصا آنهايي كه از شهرستان آمده اند را با مشكل روبه رو كرده است. مي خواهم بدانم چه كسي پاسخگوي مشكل ما است و ما تا كي بايد سرگردان باشيم.

اعتراض به وضعيت خوابگاه دانشگاه امام صادق( ع )
يكي از دانشجويان دانشگاه امام صادق هستم كه در خوابگاه واحد خواهران دانشگاه اسكان دارم. يك هفته اي كه دانشگاه شروع به فعاليت كرده است مشكل اساسي با خوابگاه پيدا كرده ايم. در تيرماه موقع امتحانات مسئولان از ما خواستند وسايل مان را جمع كرده و خوابگاه را ترك كنيم و قول دادند با شروع ترم جديد به خوابگاه جديدي در خيابان ايران زمين خيابان هرمزان منتقل شويم. ۲۸ شهريور كه دانشگاه آغاز به كار كرد، نه تنها خبري از خوابگاه جديد وعده داده شده نبود، بلكه خلاف سال هاي گذشته كه دانشجويان در دو خوابگاه پونك و مديريت مستقر مي شدند، اين بار همه ۱۲۰ دانشجو را به خوابگاه مديريت انتقال دادند، چون خوابگاه پونك تبديل به مدرسه غيرانتفاعي شده است. خوابگاه مديريت نيز فقط ۵ اتاق دارد.
وقتي علت عدم تحقق وعده شان را پرسيديم گفتند شهرداري لايحه انشعاب آب و گاز به اين ساختمان را تصويب نكرده است، درحالي كه پيشتر ما چيز ديگري شنيده بوديم.
وضعيت اتاق هاي اين خوابگاه واقعا اسفناك است. فضا بسيار آلوده است. سوسك و مارمولك در اتاق ها پر است. سرويس بهداشتي نيز مشكل آلودگي و نظافت دارد. خوابگاه به دانشجويان غذا نمي دهد و اين يك مشكل اساسي است؛ زيرا يخچال نداريم و امكان تهيه غذا برايمان مهيا نيست. سرويس رفت و آمد نيز نداريم و گفته اند بايد هزينه اش را جدا از هزينه خوابگاه بدهيم. اينها درحالي  است كه سال هاي گذشته هم سرويس داشتيم و هم غذا به ما مي دادند.وقتي اعتراض كرديم گفتند به امور اداري برادران مراجعه كنيد و هيچ جواب قانع كننده اي به ما ندادند.

داوسون كالجي به وسعت يك دانشگاه
003294.jpg

نيلوفر قديري
كالج داوسون، دانشگاهي است واقع در مركز مونترال كانادا كه ساختماني تاريخي دارد ودر محوطه اي به وسعت ۱۲ هكتار قرار گرفته است. شمار دانشجويان اين دانشگاه كانادايي به ۱۰ هزار نفر مي رسد كه در بيش از ۵۰ رشته تحصيلي به صورت روزانه و شبانه  مشغول به تحصيل هستند.تنوع زباني و فرهنگي از ويژگي هاي اين كالج و دانشجويان آن است.
كالج داوسون يكي از اولين موسسه هاي انگليسي زبان در ميان نهادهاي آموزشي كبك كاناداست كه براي اولين بار در پاييز ۱۹۶۹ و باپذيرش ۱۲۰۰ دانشجو شروع به كار كرد. در سال ۱۹۸۸ كالج داوسون همه دانشكده هاي خود را به يك نقطه منتقل كرد و منطقه اي بزرگ را به خود اختصاص داد. اين كالج به متروي زيرزميني شهر متصل است.
شرايط پذيرش در كالج
شرايط پذيرش دانشجويان خارجي در اين كالج، ابتدا داشتن مدرك ديپلم است. اين جزو شرايط اوليه و كلي پذيرش است و بسته به نوع رشته انتخابي، شرايط ديگري هم براي متقاضيان وجود دارد. اين كالج براي دانشجويان خارجي يك دوره دو ساله پيش دانشگاهي داردكه در آن، دانشجويان براي تحصيل در دانشگاه آماده مي شوند. براي ورود به اين كالج، متقاضيان بايد سه دوره آموزشي را بگذرانند: مرحله هسته اي، تمركز و تكميلي. مرحله اول شامل آموزش عمومي است كه ۴ واحد زبان انگليسي، ۲ واحد فرانسه، ۳ واحد علوم انساني و ۳ واحد فيزيك را شامل مي شود. در دو مرحله بعدي دروس تخصصي مربوط به رشته انتخابي گذرانده مي شود. كساني كه اين مراحل را با موفقيت بگذرانند ديپلم كالج را دريافت مي كنند.
مراحل تقاضا براي ورود به اين كالج براي دانشجويان خارجي با تكميل فرم تقاضا و ارسال آن به همراه ۸۰ دلار كانادا هزينه بررسي مدارك همراه است.
مدارك مربوط به سوابق دبيرستان از جمله نمرات امتحانات پايان هر دوره كه البته به تاييد رسيده باشد به همراه اين فرم فرستاده مي شود. اگر متقاضيان پيش از اين در دانشگاه ديگري تحصيل كرده باشند بايد از طريق همان دانشگاه مدارك تحصيلي خود را براي كالج داوسون ارسال كنند. توضيح در مورد كتاب هاي درسي كه براي دروس علوم و رياضي تدريس شده ضروري است.
همچنين گذراندن امتحان تافل و داشتن حداقل ۵۰۰ نمره در اين امتحان براي پذيرش در اين كالج ضروري است. اين نمرات تنها به مدت دو سال از تاريخ صدورشان اعتبار دارند.
مدارك تقاضانامه مورد بررسي قرار مي گيرد و بعد نتيجه به اطلاع متقاضي مي رسد.
شهريه
كالج داوسون خوابگاه ندارد و امكانات غذايي آن هم بسيار محدود است.شهريه  هم ثابت نيست و هر ترم تغيير مي كند.
شهريه كالج براي دانشجويان خارجي به نسبت رشته اي كه انتخاب مي كنند و تمام وقت يا نيمه وقت بودن تحصيل، متفاوت است:
شهريه رشته هاي پزشكي تمام وقت براي هر ترم ۶۰۹۳ دلار و در دوره هاي نيمه وقت براي هر ساعت درسي ۶۵/۲۷ دلار است. شهريه رشته هاي مهندسي تمام وقت براي هر ترم ۵۰۸۹ دلار و هر ساعت درسي دوره هاي نيمه وقت ۷۹/۲۲ دلار است. رشته هاي اجتماعي هر ترم ۹۳۱/۳ دلار و هر سا عت درسي ۱۲/۱۷ دلار، رشته هاي مديريت ۳۹۳۱ دلار و هر ساعت ۱۲/۱۷ دلار و رشته هاي هنري هر ترم ۰۸۹/۵ دلار و هر ساعت درسي ۷۹/۲۲ دلار است.
منظور از تحصيل تمام وقت در كالج داوسون، دانشجوياني هستندكه در هر ترم دست كم ۴ واحد درسي يا ۱۸۰ ساعت كلاس برداشته اند.
همانطور كه گفته شد داوسون دوره هاي پيش دانشگاهي هم دارد كه شهريه آن براي هر ترم ۳۹۳۱ دلار و براي هر ساعت درسي ۱۲/۱۷ دلار است.
دوره هاي آموزش شغلي
كالج داوسون علاوه بر رشته هاي تحصيلي همچون پزشكي، هنري و اجتماعي دوره هايي تحت عنوان دوره هاي آموزش شغلي دارد كه سه ساله هستند.
اين دوره ها به دانشجويان و اغلب فارغ التحصيلان دانشگاهي مهارت هايي را مي آموزند كه در حقيقت نيازهاي بازار، صنعت، دولت، نهادهاي آموزشي و خدمات اجتماعي است. اين دوره ها بعد از مشورت با كارفرمايان، نهادهاي شغلي حرفه اي و كارشناسان نيروي انساني، برگزار مي شود.
فارغ التحصيلان اين دوره ها، در رشته مورد نظر كارآزموده شده و بيشتر از يك كارشناس، توانايي و بيشتر از يك فارغ التحصيل دانشگاهي تجربه كاري بدست مي آورند. از جمله دوره هايي كه دراين زمينه برگزار مي شود، موارد زير است:
تكنولوژي آزمايشگاهي زيست پزشكي، پرستاري، آزمايشگاه تجزيه شيمي، خدمات اجتماعي،  مديريت بازرگاني، كامپيوتر، بازيگري تئاتر، طراحي داخلي، عكاسي حرفه اي، طراحي گرافيك، طراحي صنعتي.
پاداش تحصيلي كالج داوسون، بورسيه اي ۳۰۰ دلاري كه به دانشجوياني داده مي شود كه در هر دوره بالاترين معدل را در ميان دانشجويان داوسون دارند.
همچنين به فارغ التحصيلاني كه با بالاترين معدل فارغ التحصيل شده اند، پاداشي ۱۰۰۰ دلاري داده مي شود.
بورسيه و پاداش ها
كالج داوسون بورسيه يا پاداش هاي تحصيلي براي دانشجويان تازه وارد، دانشجويان مشغول به تحصيل و يا حتي فارغ التحصيلان در نظر مي گيرد.
از جمله اين بورسيه ها موارد زير است:
* بورسيه ورودي دانشگاه به ارزش ،۵۰۰ ،۲۵۰ ۱۰۰ و ۵۰ دلار كه به دانشجويان تازه واردي كه نمرات ديپلم آنها خوب بوده است ارائه مي شود.
* بورسيه ۵۰۰ دلاري راه آهن ملي كانادا كه براي تشويق زنان به انتخاب رشته هاي تحصيلي يا شغلي غيرسنتي به آ نها ارائه مي شود. دانشجويان براي آنكه از اين بورسيه استفاده كنند، بايد رشته هايي چون مهندسي برق، عمران يا مكانيك را انتخاب نمايند.
نشاني هاي دانشگاه:
«دفتر ثبت نام»
تلفن: ۱۲۳۴-۹۳۳ (۵۱۴)
اي ميل:
Admissions @ dawsoncollege .qc.ca
نشاني پستي: 
۳۰۴۰Sherbrooke Street West Montreal, Quebec H3z 1A4
«اداره امور تحصيلات تكميلي»
تلفن: ۳۷۷۱-۹۳۳ (۵۱۴)
اي ميل:
Jbahen @ dawsoncollege.qc.ca
نشاني  پستي:
۴۰۰۱ de Maisonneuve west montreal, Quebec H3z 3G4

رشد قارچ گونه آموزش عالي هند
003291.jpg

آموزش عالي در هند كه با تأسيس كالج هندو در كلكته در سال ۱۸۱۷ توسط «راجا روماهان روي» و «ديويد هير» آغاز شد، اكنون بر سر يك دو راهي قرار دارد. شمار روبه رشد مؤسسه ها و افزايش نامحدود شمار دانشجويان، استادان و اعضاي هيأت علمي و همچنين دروس و رشته هاي دانشگاهي همخواني با يك مكانيزم كيفيتي براي توسعه و پيشرفت دانش ندارد.
بعد از استقلال هند، سازمان آموزش اين كشور كه در سال ۱۹۴۵ تأسيس شد به وزارت آموزش تبديل شد. كميته آموزش دانشگاهي در سال ۱۹۴۸ توصيه كرد كه آموزش عالي در هند به سرعت توسعه يابد و در سالهاي بين ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۰ هفت دانشگاه جديد تأسيس شد. به اين ترتيب شمار دانشگاههاي هند به ۲۷ دانشگاه و ۶۹۵ دانشكده وابسته، رسيد. در دوره ۵۰ ساله بعد از ،۱۹۵۰ هند شاهد رشد بيشتر آموزش عالي بود. اكنون شمار كل استادان در دانشگاهها و دانشكده هاي هند به بيش از ۳۰۰ هزار نفر، شمار دانشگاهها به بيش از ۲۷۳ عدد، دانشكده هاي وابسته به بيش از ۱۱۸۳۱ عدد و دانشجويان آن به بيش از هفت ميليون نفر رسيده است.
به اين ترتيب آموزش عالي هند به دومين نظام آموزش عالي در دنيا بعد از آمريكا تبديل شده است. در همين حال نهادهاي غيردانشگاهي ديگري هم در هند وجود دارد همچون مراكز فني، پژوهش كشاورزي، شوراي پژوهش علوم و صنعت كه بخشي از نظام آموزش عالي هند را تشكيل مي دهند. اما متأسفانه در ميانه توسعه و ارتقاي كمي، ناكامي كيفي حاصل شده است. اين ناكامي كيفي را مي توان در شمار زياد تحصيلكردگاني ديد كه بيكار و جوياي كار هستند. به همين دليل هند از نظر استانداردهاي آموزشي در رديف هاي پاياني قرار دارد. حتي در اداره و مديريت امكانات موجود نوعي وضعيت نزديك به هرج و مرج ايجاد شده و به تنش هاي اجتماعي منجر شده است. دليل بخش عمده اين سردرگمي جدا شدن ارزش هاي قومي، اخلاقي و اجتماعي از روند آموزشي در هند است.
اين وضعيت پيامدهاي طولاني مدتي براي كيفيت نيروي انساني خواهد داشت، نيروي انساني كه نقش كليدي در پيشرفت كشور هند دارد. در حقيقت بدون توجه به نظام هاي سياسي، ميزان توسعه اقتصادي يا ايدئولوژي آموزشي، مي توان گفت كه توسعه آموزش عالي مهمترين جريان بعد از جنگ در دنياست. آموزش عالي ابتدا به طور چشمگيري در آمريكا توسعه يافت و بعد در اروپا و اكنون اين موضوع در كانون توجه جهان سوم قرار گرفته است.
يارانه غيرمتعادل
نظام آموزشي هند كه رشدي قارچ گونه دارد، از نظر كارايي، بهره وري و استفاده درست از منابع، كاملاً فروپاشيده است. اين نظام بدون توجه به تغييرات متن زندگي معاصر و تغييرات امروز و فردا، چنان در حفظ شكل ساختاري خود غرق شده كه زماني براي توجه به اهداف بزرگتر خود ندارد.
از سوي ديگر به دليل نبود يك سازوكار واحد براي نظارت بر برنامه ريزي آموزش عالي و همچنين مناسبات تمركزگرايانه در اين نظام، جايگزين مناسبي براي آن وجود ندارد. دور باطل ميانه گرايي و بيرون دادن افراد متوسط آموزش عالي هند را فراگرفته و كل اين سيستم را در آستانه ناكارآمدي قرار داده است. مصلحت سنجي سياسي در اين كشور موجب شده تا شمار دانشكده ها و دانشگاهها افزايش يابد تا همه بتوانند از آن استفاده كنند. اين توسعه اگر با معيارهاي حقيقي خود همراه بود، موجب به خطر افتادن سلامت آموزشي نمي شد. اگر به همراه اين توسعه دورنمايي طراحي مي شد تا براساس آن دانشگاهها با واحدهاي توليدي براي دستيابي به اهداف رشد، مرتبط و هماهنگ مي شدند شايد چنين نتايج تيره و تاري به دست نمي آمد.
وقتي سياست جديد آموزشي از مركز صادر شد، افراد ذي نفع در آموزش عالي از دورنماي خصوصي سازي بسيار استقبال كردند. اما تا وقتي كاهش بودجه هاي دولتي عملي شد، بحث ها به شدت ادامه داشت. بسياري از ايالات، خصوصي سازي آموزش عالي به ويژه آموزش حرفه اي را تشويق كردند و بسياري از دانشگاهها از طريق راههايي همچون آموزش از راه دور درصدد افزايش بودجه برآمدند.
رشته هاي داراي بازار شغلي خوب اما با شهريه بالا تأسيس شد و شهريه پايين آموزش عمومي هم افزايش يافت. اما اين اقدامات همان طور كه اكنون پيداست نتوانسته در افزايش كارايي اين سيستم تأثيري بگذارد. دانشجويان در آموزش عالي گروه هايي را تشكيل دادند كه دولت روي آنها سرمايه گذاري زيادي كند و در مقابل انتظار بازگشت داشته باشد. بازكردن درهاي آموزش عالي به روي دانشجوياني كه جدي نيستند، در حالي كه تعداد زيادي از مردم هنوز بي سوادند، كار تزئيني است كه دولت توان انجام آن را ندارد. تنها توجيه دولت براي تأمين بودجه آموزش عالي مي تواند، ارتقاي سطح علم و دانشجويي جامعه باشد. توسعه بيشتر آن تنها بايد به كساني محدود شود كه لياقت آن را دارند.
آموزش عالي اغلب براي دانشجويان متوسط نوعي به تأخير افتادن روند كار و فعاليت است. با ادامه تحصيل، در حقيقت روند بهره وري و ارائه خدمات اين افراد به تأخير مي افتد و هزينه اي كه براي تحصيل آنها شده جبران نمي شود. در حقيقت اين افزايش كميت به افزايش كيفيت منجر نمي شود. شيوه تحصيل اين افراد به گونه اي است كه بعد از پايان تحصيل فايده چنداني به جامعه نمي رسانند. از سوي ديگر موقعيت اجتماعي كه اين تحصيل براي آنها فراهم مي كند مانع از آن مي شود كه آنها تن به هر شغلي بدهند و هر وظيفه اي را به عهده بگيرند.
اين يك سوء تعبير است كه بهره برندگان آموزش عالي دانشجويان هستند. كشوري مثل هند كه در آن براي رئيس جمهور شدن، وزير شدن و مدير صنايع شدن نيازي به تحصيلات عالي وجود ندارد، مي تواند هر آنچه كارمند مي خواهد جذب كند بدون آن كه منتظر فارغ التحصيل شدن آنها در دانشگاه بماند.
به دليل رشد برنامه ريزي نشده آموزش عالي در هند، كمبود افراد بدون صلاحيت در بعضي رشته ها به ويژه در رشته هاي علوم و تكنولوژي كاملاً مشهود است. اين نظام قادر نيست به هدف اوليه خود كه همان ايجاد نيروي انساني براي اقتصاد كشور است، برسد. حتي خود دست اندركاران آموزش عالي هند اعتراف مي كنند كه استاندارد آموزش عالي در اين كشور سقوط كرد و توسعه سريع به كاهش كيفيت منجر شده است. در سياست ملي هند درباره آموزش كه در سال ۱۹۸۶ به تصويب رسيد آمده است، آموزش عالي براي بقا حياتي است.
نويسنده: آك گوش
استاد دانشگاه در هند

كوتاه از دانشگاه ها

وام بلاعوض دانشگاه آزاد به پژوهشگران
دانشگاه آزاد اسلامي ۲۰ ميليون ريال وام بلاعوض و ۱۰ ميليون ريال وام به پژوهشگران اعطا مي كند.
به منظور بسط و گسترش تحقيقات و به منظور حمايت بيشتر از ارائه مقالات در كنفرانس هاي معتبر علمي بين المللي، دانشگاه آزاد اسلامي به كساني كه به نام اين دانشگاه اقدام به چاپ و ارائه مقاله نمايند تا سقف ۲۰ ميليون ريال به صورت بلاعوض براي تأمين هزينه بليت رفت و برگشت، ثبت نام و هزينه هتل مي دهد و مابقي هزينه ها نيز حداكثر به ميزان ۱۰ ميليون ريال به صورت وام بدون كارمزد با بازپرداخت دو ساله پرداخت خواهد شد.

قيمت غذاي دانشجويي ۲۰ درصد گران شد
ايسنا: نرخ تغذيه دانشجويي دانشگاه هاي كشور در سال تحصيلي جديد ۲۰ درصد افزايش يافت.
مهدي حسيني، رئيس اداره تسهيلات دانشجويي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با بيان اين مطلب افزود: قيمت تغذيه دانشجويي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي كشور امسال ۲۰ درصد افزايش يافته است.
رئيس اداره تسهيلات دانشجويي وزارت علوم در خاتمه اظهار كرد: قيمت تغذيه دانشجويي سال گذشته ۸۰ تومان بود كه از امسال غذا با قيمت ۱۰۰ تومان در اختيار دانشجويان قرار مي گيرد.

۷۰ درصد دانشگاه ها امكانات ورزشي ندارند
003297.jpg
70 درصد دانشگاه هاي علوم پزشكي كشور يا فاقد امكانات ورزشي هستند و يا تجهيزات نيمه كاره دارند.
دكتر اصغر جهانديده، مدير اداره تربيت بدني وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، با بيان اين مطلب، تصريح كرد: در حال حاضر ۱۰ دانشگاه علوم پزشكي كشور فاقد سالن ورزشي و بيش از ۸ دانشگاه نيز داراي سالن ورزشي نيمه كاره مي باشند.
وي گفت: سالانه حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد بودجه هاي عمران پرداخت نمي شود و با اين حال با پيگيري هاي صورت گرفته از سوي وزارت بهداشت، بودجه سال ۸۳ كه سال آخر برنامه توسعه سوم نيز است، به طور كامل دريافت شده و براي تكميل و تجهيز سالن هاي ورزشي نيمه كاره دانشگاه ها هزينه شده است.

|  انديشه  |   دانشجو  |   سياست  |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |