يكشنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۱۴
گفت وگو با پرفسور علي مدني پور، استاد و رئيس تحصيلات تكميلي دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه نيوكاسل 
ساختار يك كلانشهر زيبا
راه حل هايي كه در كلانشهر هاي ديگر جهان اعمال مي شوند اگر منطبق با
شرايط ما نباشند، نبايد به هيچ وجه از آنها استفاده كرد...
017766.jpg
مقايسه كيفيات موجود در شهر تهران با بسياري از كلانشهر هاي جهان در حال پيشرفت نشان مي دهد كه ما در شرايط بسيار بهتري به سر مي بريم 
طبيعي است كه با توجه به سوابق شما در مورد تهران و اينكه شما نويسنده اولين كتاب تحليلي در مورد ساختار شهري اين شهر به زبان انگليسي هستيد، اولين سوال من هم در مورد تهرانباشد...فكر مي كنم شروع خوبي است...
شهر تهران يك كلانشهر در حال رشد شتابان است و شهرهاي زيادي هستند كه در دنيا داراي شرايط مشابه هستند؛ كساني كه در تهران زندگي مي   كنند فكر مي   كنند كه در داخل شرايطي توفاني و غير قابل كنترل قرار گرفته اند و مشكلات به حدي زياد شده كه دست و پنجه نرم كردن با آنها براستي دشوار شده است در حالي در عمل بسياري از اين مشكلات را خيلي از شهرهاي بزرگ ديگر هم دارند و در مورد راهكارهاي برخورد با آنها نيز مانند تهران تلاش هايي در جريان است. در هر صورت وقتي جامعه اي شهري در جست وجوي حل مشكلات شهري است بدون شك راه حل ها را نيز پيدا خواهد كرد.
در كل آنچه موجب شده افراد و دست اندركاران در مواردي دچار گمان حل نشدني بودن مشكلات تهران شده اند اين است كه تهران داراي رشدي زياد و همه جانبه است ولي كلانشهرهاي زيادي در دنيا دقيقا داراي همين وضعيت و يا وضعيتي بسيار بدتر هستند؛ مهمترين نكته در اينجا اين است كه ما چگونه مسايل را تعريف كنيم، تعريف مساله نصف راه حل آن است، پس در قدم اول اين است كه دست اندركاران شهري به كمك مردم مسايل را به گونه اي مورد شناخت و تعريف قرار دهند كه جنبه عملي در آن رعايت شود و درنتيجه با عملي بودن تعريف مساله، راه حل هاي عملي نيز خود را نشان خواهند داد.
در اين راستا روش پيشنهادي شما به عنوان يك كارشناس زبده در مورد تعريف و كلاسه بندي مسايل شهري به عنوان قدم اول حل آنها چيست؟
اين دقيقا همان كاري است كه در كتابي كه در مورد تهران نوشتم قصد آن را داشتم؛ البته نكته مثبت اين است كه مساله شهر تهران مساله اقتصاد نيست، چرا كه سرمايه و ثروت در آن به طور نسبي وافر است، قيمت خانه و مسكن در تهران نماينده اين واقعيت است كه پول در گردش در تهران قابل توجه است، بنابراين وقتي منابع مالي وجود دارند مساله به نحوه اداره و مديريت شهر برمي گردد. در حال حاظر آنچه سازمان ملل و جامعه اروپا روي آن تاكيد دارد همين روش هاي اداره منابع است، بنابراين روش تعريف كه به آن اشاره شد ارتباطي تنگاتنگ با روش اداره شهر خواهد داشت. شهر تهران نيازمند و داراي سازمان پيچيده و كارايي براي اعمال اين روش اداره است؛ متد هايي وجود دارد كه با همخوان كردن اين سازمان ها بستر تعريف صحيح مسايل را به وجود آورد، به طور مثال وجود شوراي شهر موجبات ارتباط سازماندهي اداره شهر با مردم را تامين مي كند و فرصت تبلور مسايل شهر به همراه امكان تعريف مسايل شهري با بهره گيري از مشاركت مردمي را در پي خواهد داشت. نتيجه تبيين راهكار ها خواهد بود.
در حقيقت ايده شما حضور مردم و حكمفرمايي يك دموكراسي مستقيم در اداره شهر است...
بله، اين در اصل مسيري است كه هم اكنون شهر تهران در حال حركت به سمت آن است؛ حال هر چه اين روند تقويت شود، يافتن راه حل براي مسايل موجود آسانتر خواهد شد و مردم هم در راستاي اين پاسخ يابي مشاركت خواهند داشت.
اگر سه محور عمده ترافيك، رشد جمعيت و تركيب اقتصاد شهري را به عنوان محور هاي اصلي مسايل تهران تلقي كنيم، شما شاه كليد حل آنها را در مشاركت مردم مي دانيد؛ خوب است كه مثال هايي هم در مورد موارد موفق از اين نوع مشاركت داشته باشيم ...
مثلا اگر به روند جاري اداره شهر لندن نگاه كنيم، در زمان خانم مارگارت تاچر، با ايده تشكيل 32 شهرداري كوچك براي هر منطقه كه هر كدام شوراي شهري خود را داشتند، شهرداري اصلي كل شهر را منحل كردند و هر يك از اين شهرداري هاي كوچك براي مسايل شهري خود به ارايه راهكار مي پرداخت، يعني تعدادي شوراي محله اي با شهرداري هاي محله اي كاملا مستقل؛ ولي مسايلي مثل ترافيك، محيط زيست، آلودگي هوا و ... مسايلي هستند كه بايد در حوزه اي وسيع تر از محله با آنها برخورد شود و بنابراين نياز به همكاري هايي بين شهرداري هاي كوچك شهري با يك نظارت بالاتر وجود خواهد داشت، در نتيجه در زمان دولت اخير براي اصلاح اين ساختار انديشه انتخاب يك شهرداري قوي و واحد با نظارت بر فعاليت هاي شهرداري هاي محله اي اعمال شد، اين شهردار با راي مردم به صورت چهره اي شناخته شده در جايگاه اهرم هماهنگي مسايل يك كلانشهر مطرح شده در واقع اصول دموكراتيك در انتخاب اول وجود داشت ولي اين براي حل مسايل يك كلانشهر كافي نبود و يك نظارت مركزي براي هماهنگي نيز مورد نياز بود.
در شهر تهران، شهرداري مجاز است كه در داخل محدوده شهر به صورت محدود تصميم گيري كند ولي مقدار زيادي از رشد و مشكلات شهر تهران در داخل منطقه شهري تهران ولي ماوراي حوزه تصميم گيري شهرداري تهران است؛ آنچه كه به عنوان روش اداره به آن اشاره كردم نيازمند اين است كه شهرداري داراي ساختاري باشد كه قدرت هماهنگي و مرتبط كردن دو حوزه شهر و حومه آن كه رشد اصلي شهر در آن است را داشته باشد. در تمام شهرهايي كه محدوده اداري شهر با محدوده عملي آن دوگانه باشند همين مشكل وجود دارد و مبارزه با مسايل شهر دشوار مي  شود. البته اينجا شايد مانند بعضي شهر هاي ايالات متحده اين مشكل از طرف ماليات دهندگان شهري مطرح شود كه مايل نباشند مالياتشان در حوزه كلانشهر هزينه شود و انتظار هزينه شدن آن را براي حوزه محله شان داشته باشند.
مبحث ايجاد سازمان هاي اداري كلانشهري در حالتي كه هم به اندازه كافي دموكراتيك باشند كه بتوان آنها را نماينده خواسته هاي مردم دانست و در عين حال داراي كارايي و پوشش جغرافيايي مناسب براي مسايل عمده شهري مثل حمل و نقل شهري كه نوعا مساله محله اي نيست و غيره را داشته باشند بسيار اهميت دارند.
راهكارهاي ارايه شده براي اين مسايل در هر شهر با توجه به ويژگي هاي آن شهر متفاوت است و لزومي هم در شبهت يا تفاوت آنها وجود ندارد؛ هر شهر با توجه به شرايط تاريخي، فرهنگي و ... خود راه حل هايي را براي خود ايجاد مي كند. آنچنانكه گفته شد هرگاه مكانيزم هايي در شهر براي براي مشاركت مردم از طريق شوراي شهر، مطبوعات، ارايه بحث هاي عمومي و ... براي هماهنگي وجود داشته باشد راه حل هاي مفيدي با شرايط ويژه شهر تهران به وجود خواهند آمد و راه حل هايي كه در كلانشهر هاي ديگر جهان اعمال مي شوند اگر منطبق با شرايط ما نباشند، نبايد به هيچ وجه از آنها استفاده كرد، چرا كه ما امروزه بايد در مورد مسايل خودمان به راه حل هاي بالقوه بسياري كه چه بسا ويژه خودمان باشند بينديشيم.
در آخر جالب است كه بدانيم، كليت مختصات موجود در تهران آيا در شما خوشبيني را نسبت به آينده به همراه دارد؟
به نظر من آينده شهر تهران خوب و رو به رشد خواهد بود. در مقايسه با گذشته مواردي مثل تعداد نشريات و مقالات اين حوزه افزايش يافته، تعداد متخصصان و پژوهشگران رشد كرده و چارچوب هايي اداري مثل شوراي شهر و روزنامه ها و ... همه اينها را اگر ببينيم، نتيجه مي   گيريم چارچوب هاي نهادينه كه امكان توسعه و رشد مباحث شهري را فراهم مي كنند به مراتب رشد داشته اند. وقتي نهاد هاي بيشتر، متخصصان بيشتر و نهايتا مردم علاقه مند تري داريم بدون شك در آينده نتيجه هايي بهتر نيز خواهيم گرفت.
مسايلي شهر تهران را وقتي در مقياس جهاني نگاه كنيم و آن را با شهر هاي بزرگ چه در جهان در حال پيشرفت و چه پيشرفته مقايسه كنيم، اين مسايل به تبع ويژه بودن هر شهر، ويژه هستند، ولي اين مسايل در عين حال با مسايل موجود در ساير شهر هاي كلان در كليت مشابه هستند؛ اين امر به ما اين خوشبيني را مي دهد كه ما تنها نيستيم و مقايسه كيفيات موجود در شهر تهران با بسياري از كلانشهر هاي جهان در حال پيشرفت نشان مي دهد كه ما در شرايط بسيار بهتري به سر مي بريم....
علي مدني پور
017775.jpg
علي مدني پور را مي توان يكي از برجسته پژوهشگران برجسته مقوله شهرسازي و طراحي شهري در عرصه جهاني دانست. انتشار چندين كتاب و ده ها مقاله از وي در زمينه شهرسازي علي الخصوص در چند ساله اخير و استفاده دانشجويان و محققان از اين مراجع در حوزه تحقيق و تدريس، وي را به يك شخصيت بين المللي صاحب نظر در اين حوزه بدل ساخته است.
كتاب هايي چون طراحي فضاي شهريDesign of Urban Space ، فضاهاي عمومي و خصوصي شهريPublic and Private Spaces of the City ، فضا هاي باز شهري در شهر هاي اروپاييSocial Exclusion in European Cities ، حاكميت و اداره شهري و... هر چند هر يك به تنهايي به غايت درجه جالب توجه و مفيد فايده براي اهل فن هستند، ولي آنچه ما را بر آن داشت تا با او به گفت وگو بنشينيم، تحقيقات جامع او پيرامون ساختار شهر تهران و تجربه هاي منحصر به فرد تحقيقاتي او در مورد اين شهر است كه در قالب كتابي با عنوان تهران ساخت يك ابرشهرTehran: The Making of a Metropolis به سال 1998 ميلادي توسط انتشارات ويليWiley به عنوان يكي از كتب سري شهرهاي جهان منتشر شده است.
پرفسور مدني پور در حال حاظر استاد طراحي شهري و رئيس بخش تحصيلات تكميلي در دانشكده معماري، برنامه ريزي و منظرSchool of Architecture, Planning and Landscape, Newcastle upon Tyne در دانشگاه نيوكاسل بوده، در بسياري پروژه هاي تحقيقاتي با دانشكده ها و شهرداري هاي مختلفي از سراسر اروپا و همچنين كميسيون اروپايي مشاركت دارد... متن زير ماحصل گفت وگوي تلفني ما با او در مورد كليات تهران، مسايل و آينده آن است.

شهرشناخت
پوتراجايا يك شهر به معناي واقعي كلمه 
پايتخت جديد مالزي، نمادي نو براي پيشرفت و افتخار ملي اين كشور است
017757.jpg
نينا شاهرخي 
پوتراجايا مركز اداري جديد دولت فدرال مالزي است كه از پايتخت كنوني كوالالامپور فاصله اي حدود 60 كيلومتر دارد؛ در عين حال كوالالامپور همچنان به عنوان مركز اقتصادي و تجاري باقي خواهد ماند. انتقال دستگاه  هاي
اجرايي و اداري از كوالالامپور به پوتراجايا در خط مشي سياست هاي دولت براي همگن كردن و غير متمركز ساختن زمينه هاي پيشرفت در نقاطي غير از كوالالامپور است. پيشرفت كوالالامپور در بسياري از زمينه ها باعث ايجاد انگيزه سكونت در آن شده است و اميد مي رود كه اين رشد و ترقي در جزيره كلنگKlang هم ادامه پيدا كند.پوتراجايا اولين باغشهر هوشمند مالزي ناميده شده است. در واقع اين شهر يك شهر نمونه است؛ مركز سيستم عصبي يك ملت و مكاني ايده آل براي زندگي كردن، كار، تجارت و شركت در فعاليت هاي ورزشي و هر آنچه كه بخواهيد!
پوتراجايا وعده يك زندگي با كيفيت و راحت را مي دهد؛ باغ هاي بوتانيكي، سبزه هاي انبوه و پارك هاي پراكنده در سطح شهر به وسيله مكان هاي وسيعي از آب احاطه شده اند. مناطق مسكوني با قطب هاي تجاري و مراكز رفاهي عمومي كه براي يك محيط زندگي - كار ايده آل طراحي شده اند، حمايت مي شوند.
پوتراجايا بر اساس دو زمينه اصلي طراحي شده است: باغشهر و شهر هوشمند؛ در ُاصل به مفهوم باغشهر، پوتراجايا بايد يك نمونه عالي و شايد هم بهترين از طراحي شهري و ايده هاي معماري منظر باشد تا يك شهر در حال تپش و زنده. موقعيت استراتژيك آن در ميان ابر كريدور رسانه ايMultimedia Super Corridor ، آخرين دستاوردهاي تكنولوژي كامپيوتر و عصر اطلاعات را وارد پوتراجايا خواهد كرد. شهر به گونه اي طراحي شده است كه تا حد امكان از فشارهاي زندگي مدرن بكاهد. فرم شهر با توجه به توپوگرافي، اقليم محلي و منابع فرهنگي طراحي شده است؛ ضمن اينكه خلق فضاهاي شهري جالب توجه، مد نظر قرار گرفته است و ديدها و مناظر وسيع و بديعي به وجود آمده است.مجموعه اي از بناهاي هوشمند و سيماي فراسازه اي نيز در شهر به چشم مي خورد.
در واقع شهر برمبناي 3 ايديولوژي ساده ساخته شده: انسان و خالق او، انسان و انسان و نهايتا انسان و طبيعت.پوتراجايا يكي از آن شهرهايي است كه هر كدام از ما ممكن است در ذهن خود تصوير آن را براي شهر ايده آل ساخته باشيم. شهر، كاملا بر مبناي اصول شهر سازي ساخته شده و نشانه هاي شهري كه بازگو كننده هويت ملي - فرهنگي است نيز در نقاط مختلف آن پراكنده شده است. مساجد پوترا، داتاران پوترا و سري پاندا با معماري تحسين برانگيز مالزيايي اسلامي نمونه هايي بي نظير از آنها است.

شهرهاي پايدار
017769.jpg
در سال 2001 ميلادي كتابي توسط سدريك پاگ باعنوان شهر هاي پايدار در كشور هاي جهان سوم، تئوري و عمليات در هزارهSustainable Cities in Developing Countries: Theory and Practice at the Millennium منتشر شد؛ اين كتاب هم اكنون توسط ناصر محرم نژاد و به همت مركز مطالعاتي و تحقيقاتي شهرسازي و معماري به عنوان اولين كتاب منتشر شده از سوي اين مركز به فارسي ترجمه شده است.
درمورد توسعه پايدار گفته مي شود: راه تازه اي براي رسيدن به آرمان هاي بشر همراه با حفظ منابع و امكانات براي آيندگان است كه قوانين و
راهكارهايي را مي  طلبد تا مسير هموارتر شود.... در حال حاضر بعد از داغ شدن دوباره بحث توسعه پايدار در عرصه شهرسازي و برگزاري چند همايش در اين راستا، ترجمه محرم نژاد براي محققان و علاقه مندان بسيار جالب توجه است.

راه و ساختمان 14
017763.jpg
در آخرين شماره ماهنامه راه و ساختمان كه به مباحث عمران، معماري و شهرسازي اختصاص دارد مي  خوانيم: بررسي رفتار لرزه اي ساختمان هاي فلزي با اختلاف تراز، بتون هاي فوق روان، وقوع سيل ، عوامل و راهكارها، بررسي رفتار پل هاي قوسي دهانه بلند، الياف پلي پروپيلن، سقف هاي تيرچه بلوك، بزرگترين سازه راس جهان، نظام هاي حكومتي در برنامه ريزي شهري، قلعه و انواع آن، انتخاب قطب شهرسازي كشور، آشنايي با آزمايشگاه تحقيقاتي قير و آسفالت، مديريت كيفيت در ارتقاي بهره وري صنعت حمل و نقل كشور، معماري هزاره سوم، بهره وري انرژي در سامانه هاي سرمايشي و ...
راه و ساختمان كه تا به حال 14 شماره از آن منتشر شده، در شماره آخر خود مهلت ارسال آثار براي مسابقه عكاسي ساختمان را تا آبان ماه تمديد كرده است.

مواد نو
017760.jpg
به موازات رشد روز افزون تكنولوژي، شاهد تلاش هايي براي بهره گيري بيش از پيش از طبيعت و به خدمت گرفتن نيرو ها و امكانات طبيعي براي محقق ساختن خواست ها، آرزو ها و نياز هاي بشر امروز هستيم.
كنت ادوين ايسترلينگ تحقيقاتي در باره مواد مختلف داشته و كتاب هايي با نام دگرگوني فاز در فلزات و آلياژها ، متالوژي فيزيكي جوشكاري و مواد نو را تاليف كرده كه اين آخري به تازگي با ترجمه فريدا ديوسالار مهاجرو حسين عباسپور روانه بازار كتاب شده است.مواد نو به دو بخش اصلي تقسيم شده است؛ بخش اول با اصول علم مواد سر و كار دارد و از روشي نوظهور براي طبقه بندي انواع مختلف مواد استفاده مي كند؛ در بخش دوم ضمن معرفي هر كدام از مواد نو، كاربرد هايشان شرح داده مي شود. در پايان شگفتي هايي از دنياي مواد براي علاقه مندان گردآوري شده و با واژه نامه اي به پايان رسيده است.

ساختمان اقليمي مسكوني
017772.jpg
بعد از اعلام فراخوان چهارمين همايش بهينه سازي مصرف سوخت در ساختمان معتبر تا اول آبان ماه جاري، سازمان بهينه سازي مصرف سوخت كشور در كنار اين همايش در تاريخ 23 و 24 اسفند ماه سال جاري مسابقه طراحي معماري با عنوان طراحي ساختمان مسكوني اقليمي را برگزار مي كند.
بر طبق شرايط اين رقابت، طرح ارايه شده بايد براي ساختماني دو طبقه و مسكوني داراي دو واحد مستقل مجموعا 400 متر مربع زير بنا باشد؛ انتخاب موقعيت مكاني زمين به انتخاب طراح در مركز استان يكي از مناطق اقليمي سرد ، گرم گرم و خشك يا گرم و مرطوب يا معتدل و مرطوب در نظر گرفته شده است. حضور استاداني چون دكتر حسين سلطان زاده ، دكتر وحيد قباديان و مهندس مرتضي كسمائي در ميان داوران اين مسابقه نويد يك رقابت حايز مولفه هاي حرفه اي را در بر دارد.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
سفر و طبيعت
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |