چهارشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۱۷
در شهر
Front Page

گزارشي از پيشرفت طرح فاضلاب تهران
حفر قنات به جاي پايپ جكينگ!
018150.jpg
اين جا البته تهران نيست، اينها هم البته كارگر پروژه فاضلاب تهران نيستند. فقط به احترام آنكه هنوز در ايران براي حفر تونل زيرزميني به مقنيان قديمي بيشتر مي توان اعتماد كرد، تصميم گرفتيم عكس آنها را چاپ كنيم.
در احداث شبكه فاضلاب تهران از سيستم نقبي يا همان شيوه حفر قنات استفاده شده است. اما اين شيوه از كارايي علمي و فني كافي برخوردار نيست.در دسترس نبودن لوله و عدم اطمينان از پر شدن كامل روي لوله علت مخالفت كارشناسان با اين شيوه بوده است.كارشناسان معتقدند كه بايد شيوه پايپ جكينگ و استفاده از دستگاه مدرن مورد توجه قرار گيرد

نكته اي كه در مورد طرح فاضلاب تهران جالب است اين است كه پس از اجراي حدود يكهزار و 915 كيلومتر لوله گذاري و مواجه شدن با مشكلات و مزاياي كار، بعضي از متخصصان به اين نتيجه رسيده اند كه بهتر است براي شهرهايي نظير تهران، تصفيه خانه هاي محلي درست شود

شهر تهران يكي از معدود پايتخت هاي بزرگ جهان است كه با توجه به وسعت، جمعيت و قدمت شبكه آبرساني، فاقد شبكه فاضلاب شهري است. گرچه اجراي طرح هاي فاضلاب تهران همزمان با شروع عمليات لوله كشي در سال هاي 1327 و 1328 مطرح شد، اما چندان با سرعت پيش نرفت. مطالعات مقدماتي طرح فاضلاب تهران، توسط برنامه عمراني سازمان ملل متحد UNDP و سازمان بهداشت جهاني WHC در سال 1350 آغاز شد. گزارش نهايي مطالعات مرحله اول طرح در سال 1353 از طرف مهندسان مشاور الكساندر گيب، جان تيلور و با همكاري مهندسان مشاور تهران بوستون و كورس ارايه شد. اين طرح مشتمل بر جمع آوري فاضلاب تهران و همچنين آب هاي سطحي بود. در سال 1355 تكميل مطالعات مرحله اول و انجام مطالعات جمع آوري آب هاي سطحي به شهرداري تهران واگذارشد. مطالعات تكميلي مرحله اول در سال 1356 و در محدوده 25 ساله خاتمه يافت اما با وقوع انقلاب اسلامي، ادامه كار دچار وقفه شد.

س از انقلاب، در سال 1364، طرح بازنگري مرحله اول و انجام مطالعات مرحله دوم به مهندسان مشاور داخلي ري آب واگذار شد. هدف از اجراي اين طرح، بهنگام كردن مطالعات قبلي بر اساس شرايط جديد بود. به هر حال بازنگري اين طرح در سال 1365 تكميل شد و به تصويب سازمان آب منطقه اي تهران رسيد. در پي آن، مطالعات مرحله دوم نيز آغاز شد. با تغيير كارفرماي وقت از سازمان  آب منطقه اي تهران به شركت آب و فاضلاب استان تهران در سال 1374 و با توجه به هزينه بسيار بالاي اجراي اين طرح، اقداماتي براي اخذ وام از بانك صورت گرفت. اين امر، اصلاحات و تغييراتي را در مباني مطالعات مرحله اول به دنبال داشت. در سال 1372، كنترل مطالعات مرحله اول و انجام مطالعات مرحله دوم بر اساس تغييرات حاصله به مهندسان مشاور مهاب قدس واگذار شد. پس از آن در 24/2/1372 كليات طرح درشركت آب و فاضلاب استان تهران به تصويب رسيد و تهيه نقشه هاي اجرايي آن آغاز شد.
مشخصات طرح
طرح فاضلاب تهران، طرح جامع و فراگيري است كه در گستره اي به مساحت 70 هزار هكتار با مشخصه زمين سنگي و غير قابل نفوذ در شمال، ريز دانه بودن جنس خاك و بالا بودن سطح آب هاي زيرزميني در جنوب و بافت متغير در مركز شهر تشكيل شده است. اين طرح شامل 9 هزار كيلومتر شبكه اصلي و فرعي با قطرهاي 25 تا 320 سانتيمتر است. در اين شبكه، فاضلاب با دبي متوسط 25 متر مكعب در ثانيه و با توجه به وضعيت توپوگرافي تهران به مناطق جنوبي هدايت مي شود. به سبب گستردگي و حجم عمليات طرح فاضلاب تهران، برنامه ريزي و تقسيم بندي پهنه هدف بر اساس اولويت هاي تعريف شده و نياز شهروندان به پنج مرحله فاز عملياتي در يك دوره زماني 20 تا 25 ساله پيش بيني شده است. مرحله اول در محدوده اي از شمال تجريش، سعادت آباد، ونك و قسمت هاي جنوبي و بخشي از مركز تهران در راستاي خيابان ولي عصر در دست اجرا است. مساحت تحت پوشش شبكه فاضلاب تهران در مرحله اول 16 هزار و 500 هكتار است كه 2 ميليون و 100 هزار نفر جمعيت را تحت پوشش قرار مي دهد. طول شبكه در اين مرحله 2 هزار و 400 كيلومتر است كه شامل 30 كيلومتر خط اصلي غربي خط لوله اصلي شمال به جنوب و 24 كيلومتر خط اصلي شرقي خط تونل شمال به جنوب نيز مي شود و تصفيه خانه اين مرحله در جنوب محدوده 25 ساله شهر تهران واقع و شامل 4 مدول واحد 525 هزار نفري مي شود.
انجام شده ها
اجراي مرحله اول طرح فاضلاب شهر تهران از سال 1373 آغاز شد. اين طرح در بعضي مناطق به مرحله واگذاري نيز رسيده است. به طوريكه هم اكنون تعداد 69 هزار و 342 انشعاب به مشتركان واگذار شده است. تا پايان آذر 82 ، مقدار 1987 كيلومتر از شبكه احداث شده بود كه براي اجراي آن 120 قرارداد لوله گذاري براي پرداخت 75 درصد از هزينه به تاييد بانك جهاني رسيد.
احداث خط اصلي غرب از سال 1380 آغاز شده و همچنان ادامه دارد. عمليات اجرايي اين بخش توسط شركت لوشان كه در مناقصه داخلي تحت وام بانك برنده شده، در حال انجام است. مبلغ اين قرارداد 39 ميليارد و 538 ميليون و 640 هزار ريال است و قرار است بعضي از خطوط نيمه اصلي به صورت پايپ جكينگ اجرا شود.
خط اصلي شرقي تونل فاضلاب روشرق شامل پنج قطعه مي شود؛ قطعه صفر كه طول آن 2/1 كيلومتر است و در اسفند 1380، اجراي آن طي يك مناقصه داخلي به پيمانكاري مكان سازان واگذار شده است. مبلغ قرارداد منعقد شده، 10 ميليارد و 889 ميليون ريال است. عمليات اجرايي اين قطعه ادامه دارد.
قطعه يك به طول 2 كيلومتر توسط شركت ته تيس به پايان رسيده است. قطعه دو، 6/2 كيلومتر طول دارد كه 330 متر آن توسط شركت كيهان اتحاد انجام شده و بقيه مسير مجددا به مناقصه گذاشته شده است. قطعه سوم، 8 كيلومتر طول دارد كه مناقصه آن به زودي آغاز خواهد شد.
احداث سه تصفيه خانه در محل هاي مناسب از اهداف كمي طرح فاضلاب تهران است كه جمعيتي معادل 10 ميليون و 500 هزار نفر را تحت پوشش قرار مي دهد و هزينه طراحي و ساخت آن بيش از 31 ميليون يورو خواهد بود. هزينه نگهداري اين پروژه نيز بيش از 11 ميليون يورو تخمين زده مي شود. براي خريد تجهيزات و ارايه خدمات مشاوره اي تاكنون 7 مناقصه داخلي و بين المللي انجام شده كه شامل سه مناقصه بين المللي براي خريد تجهيزات و 4مناقصه بين المللي و داخلي براي ارايه خدمات مشاوره اي است.
منابع مالي مورد نياز طرح فاضلاب تهران از سه محل تامين مي شود: 15 درصد از كل درآمدهاي شركت آب و فاضلاب استان تهران، منابع حاصل از فروش انشعاب فاضلاب به شهروندان تهراني و منابع حاصل از وام اعطايي بانك جهاني. تاكنون 41 ميليارد تومان از آبفا، 120 ميليارد تومان از منابع بودجه اي، 40 ميليارد تومان از محل انشعاب فروش و 40 ميليون دلار از بانك جهاني براي اجراي طرح فاضلاب تهران دريافت شده است.
حفر قنات به جاي پايپ جكينگ!
طرح فاضلاب تهران از چند جهت قابل ارزيابي است كه يكي از آنها سيستم به كار رفته در اين طرح است. سيد حسين متوليان، معاون دفتر امور عمران شهري و روستايي سازمان مديريت و برنامه ريزي به مواردي اشاره مي كند كه قابل توجه به نظر مي رسند: در احداث شبكه فاضلاب تهران از سيستم نقبي يا همان شيوه حفر قنات استفاده شده است. در اين شيوه در سطح خيابان به فاصله هاي مشخص چاهك هايي حفر مي كنند و با اتصال اين چاهك ها در عمق مورد نظر، تونل حفر مي شود. لوله فاضلاب در داخل تونل قرار مي گيرد و سپس از بالا خاك مي ريزند تا اطراف لوله پر شود. اما اين شيوه از كارايي علم و فني كافي برخوردار نيست. حتي زماني كه فهرست بهاي فاضلاب را در دفتر فني تدوين مي كردند،كارشناسان با آن موافق نبودند. اما اصرار شركت مهندسي و مشكلات موجود سبب شد تا اين سيستم را در فهرست بهاي شبكه جمع آوري فاضلاب بگنجانند.
در دسترس نبودن لوله و عدم اطمينان از پر شدن كامل روي لوله علت مخالفت كارشناسان با اين شيوه بوده است. چنان كه چندي پيش به همين علت تونل فاضلاب در خيابان وليعصر ريزش كرد و مشكلاتي به بار آورد. در حاليكه اين مشكل در بخش هايي از شبكه فاضلاب تهران كه به صورت ترانشه باز انجام شده است، مشاهده نمي شود.
در اين قسمت ها سرتاسر خيابان به عمق مشخص كنده مي شود، بسترسازي انجام مي گيرد، كف را بتون مي كنند و سپس لوله را كار مي گذارند. بعد هم با كوبيدن خاك اطراف و روي لوله از پوشش كامل آن مطمئن مي شوند. اما از اين شيوه فقط در مسيرهاي كم ترافيك مي توان استفاده كرد.
متوليان مي گويد: كارشناسان معتقدند كه بايد شيوه پايپ جكينگ و استفاده از دستگاه مدرن مورد توجه قرار گيرد. در اين شيوه خاك به اندازه قطر لوله تراشيده و لوله با كمك دستگاه در تونل كار گذاشته مي شود. بنابراين فضاي خالي نمي ماند كه خيابان بالاي تونل ريزش كند.
معاون دفتر امور عمران شهري و روستايي معتقد است در قسمت هايي از طرح فاضلاب تهران كه با كمك وام بانك جهاني احداث مي شود، به سبب نظارت مستمر كارشناسان بانك جهاني و نياز به تاييديه اين بانك براي اخذ وام، اميد است كيفيت كار در حد مطلوب باشد.
018204.jpg
لزوم تعامل 
طرح فاضلاب تهران از سيستم جمع آوري آب هاي سطحي مجزاست، گرچه مجزا بودن اين دو شبكه از بسياري جهات مثبت ارزيابي مي شود، اما نحوه تعامل اين دو با يكديگر مي تواند مشكل ساز باشد. متوليان مي گويد: هم اكنون شهرداري تهران طرح جمع آوري آب هاي سطحي را در دست اجرا دارد. بخش اعظمي از كار را هم با اعتبارات بانك جهاني انجام داده است، اما متاسفانه هنوز هماهنگي بين طرح فاضلاب و طرح آب هاي سطحي وجود ندارد. به طور مثال يكي از مشكلاتي كه الان وجود دارد مربوط به خيابان حافظ است. در اين خيابان تونل بسيار بزرگي براي جمع آوري آب هاي سطحي احداث شده كه از زير خط مترو عبور كرده است. اگر قرار باشد در خيابان حافظ خط فاضلاب اجرا كنيم جايي وجود ندارد. بنابراين چاره اي نيست جز اينكه لوله فاضلاب از داخل لوله جمع آوري آب هاي سطحي عبور كند. اين كار هم هيچ راهي ندارد جز اينكه بين طرح فاضلاب و طرح جمع آوري آب هاي سطحي هماهنگي ايجاد شود. اما چون دستگاه اجرايي اين دو طرح متفاوت است. مشكلاتي به وجود مي آيد.
در خيابان پيروزي هم خط جمع آوري آب هاي سطحي بسيار قطور و با ابعاد 4*6 اجرا شده است. در حاليكه فقط در يك ماه از سال ممكن است از تمام ظرفيت اين خط استفاده شود و اين خط در بقيه ايام سال خالي است.
نكته اي كه در مورد طرح فاضلاب تهران جالب است اين است كه پس از اجراي حدود يكهزار و 915 كيلومتر لوله گذاري و مواجه شدن با مشكلات و مزاياي كار، بعضي از متخصصان به اين نتيجه رسيده اند كه بهتر است براي شهرهايي نظير تهران، تصفيه خانه هاي محلي درست شود. متوليان دراين باره مي گويد: ما هم اكنون در تهران چندين تصفيه خانه كوچك داريم. مثل تصفيه خانه هاي شهرك اكباتان، زرگنده، الهيه و ... البته تصفيه خانه هاي محلي كه هم اكنون مطرح شده در اين مقياس كوچك نيست. اما به هر حال فاصله شمال تا جنوب تهران زياد است و جمع آوري فاضلاب از شميران و رساندن آن به تصفيه خانه شهر ري مشكل است. مي توان با احداث تصفيه خانه هاي محلي كارها را آسان تر كرد، اما اين موضوع در حد فكر و پيشنهاد است و هنوز بررسي هاي لازم در اين مورد انجام نشده. در مورد تصفيه خانه ها مساله ديگري كه مطرح مي شود تصفيه آب از مواد شوينده و آلاينده است. معاون دفتر امور عمران شهري و روستايي مي گويد: تصفيه فاضلاب از اين مواد، مكانيزم پيشرفته اي دارد كه متاسفانه هنوز در ايران براي آن فكري نشده است. اما چون مقدارش در مجموع آب زياد نيست خيلي خطرآفرين نيست، اما در جاهايي كه پساب فاضلاب وارد رودخانه يا سد مي شود، حتما يك تصفيه اضافه اي صورت مي پذيرد. به طور مثال در لواسان، قرار بود پساب فاضلاب وارد سد جاجرود شود. آب سد جاجرود به مصرف شرب مردم تهران مي رسد. اگر تصفيه اضافه روي اين پساب انجام نشود و اين آب با نيترات و فسفات وارد سد شود، جلبك ها در سد رشد مي كنند و آب طعم دار مي شود. بنابراين روي اين پساب فاضلاب بايد تصفيه اضافه صورت گيرد.
از شمال به جنوب 
خريد انشعاب فاضلاب و وصل شدن به شبكه فاضلاب شهري دو بحث مجزايي است كه يكي از مشكلات طرح فاضلاب تهران به شمار مي آيد. به گفته متوليان بعضي از مردم حق انشعاب پرداخت مي كنند، اما فاضلاب  خانه خود را به شبكه فاضلاب شهر وصل نمي كنند، چون اين وصل شدن مستلزم هزينه سنگيني براي لوله كشي داخل ساختمان است. در بعضي از شهرها يكهزار انشعاب وجود دارد اما وقتي آبي كه وارد تصفيه خانه مي شود مورد اندازه گيري قرار مي گيرد مشخص مي شود كه معادل اين تعداد انشعاب نيست. در نتيجه مي توان گفت كه تعداد انشعاب فروش رفته بيشتر از انشعاب وصل شده است.
كارشناسان معتقدند كه اين مشكل بايد توسط دولت حل شود. معاون دفتر امور عمران شهري و روستايي مي گويد: براي حل اين مساله از چندسال پيش در تبصره هاي بودجه، اعتباري را براي اعطاي وام به مردم در نظر گرفتند. حتي براي جبران قسمتي از بهره وام نيز از محل تبصره هاي بودجه مبالغي در نظر گرفته شده كه تاكنون هيچ عملكردي نداشته است. اين، نتيجه مكانيزم سخت بانك ها در اعطاي وام است.
هم اكنون چندين حلقه چاه در تهران حفره شده تا آب در  خانه هاي مردم بالا نزند. اين آب، همان فاضلاب شمال شهر تهران است كه فاضلاب خانه هاي آنها به سمت جنوب مي آيد. مردم شمال شهر تهران چون نمي بينند كه فاضلاب منطقه آنها چه مشكلاتي براي مناطق پايين دستي ايجاد كرده، فكر مي كنند صرف هزينه براي وصل شدن به شبكه فاضلاب تهران و خراب كردن بخش هايي از خانه خود ظلم است. چون در مناطق شمالي شايد مردم 20 سال يك بار هم ناچار نباشند چاه منزل خود را تخليه كنند. به نظر مي رسد اين مشكل فقط با اعتبار دولت حل نمي شود بلكه به اجبار دولت نيز نياز است.

سي امين سالگرد ازدواج دو ناشنوا
ميهماني سكوت 
آلبوم عكس سازمان بهزيستي براي معرفي دختران و پسران جوان هم ميل به ازدواج را در آنها به وجود نياورده است 
مترجم اشاره گر به درستي و به اندازه كافي در ايران تربيت نمي شود. اكثريت قريب به اتفاق ناشنوايان از اشاره گرهاي تلويزيون ناراضي هستند آنها مي  گويند كه ما حرف آنها را نمي  فهميم 
018180.jpg
دست ها به هوا مي رود تا اولين واگويه ها آغاز شود. لب ها مي جنبد اما صدايي از آن درنمي آيد. تمام اندام هاي بدن به جنبش درمي آيد تا يك دنيا حرف نگفته را يكجا بيرون بريزد.
عكس:گلناز بهشتي 
سعيده امين 
انگشت ها روي هوا خطوط را ترسيم مي كنند. نقطه ها به هم وصل مي شود تا يك كلمه درست شود، پي درپي خطوط نامرئي روي هوا ترسيم مي شود. كلمه به كلمه. كلمات كنار يكديگر جمله اي را مي سازند. جمله اي نامرئي و ساكت كه بزرگترين دردها را فرياد مي كند: من نمي شنوم، لطفا برايم بنويسيد. 
تازه اگر سواد داشته باشد كه بخواند بخت با او يار بوده است. اغلب آنها سواد ندارند. نمي دانند، چون نمي شنوند و دلخور از اينكه در اين وادي همه چيز براي شنوايان است، چه اينكه آن كس كه مي شنود گوشش بدهكار نيست. چشم ها فقط رنگ ها را مي بينند. چشم ها فقط خطوط مرئي را مي شناسند.
دست ها به هوا مي رود تا اولين واگويه ها آغاز شود. لب ها مي جنبد اما صدايي از آن درنمي آيد. تمام اندام هاي بدن به جنبش درمي آيد تا يك دنيا حرف نگفته را يكجا بيرون بريزد. چشم، چشم را نمي بيند. چشم ها فقط به حركات لب ها و دست ها دوخته شده است. يك لحظه غفلت يعني نگرفتن كلام. دنيايي از حرف در سكوت زده شد، قول و قرارها هم گذاشته شد تا براي فردا و براي مادر همه چيز تمام و كمال باشد. شهرام مي خواهد سي امين سالگرد ازدواج خود و همسرش را در سكوت جشن بگيرد. همه دعوت هستند. برگزاري جشني با حضور ميهماناني خاموش كه تنها ناطقان آن سايه، ساغر و صبا هستند. سايه بهتر از دو خواهر خود زبان اشاره را مي داند و به پدر ناشنواي خود اشاره مي كند كه بهترين هديه براي فردا يك ماشين ظرفشويي است تا دستان مادر كه از فرط تحرك براي اداي جمله رنجور شده، اندكي آسايش يابد. شهرام 50 سال دارد و بازنشسته نيروي هوايي است. اگر مرد متمولي نباشد، اما آنقدر دارد كه بتواند يار و همسر سال ها زندگي خاموشش را دلشاد كند. شهرام چشم هايش را مي بندد تا 30 سال زندگي مشترك خود و همسرش گلوريا را تجسم كند. وقتي كه سايه كوچولو به دنيا آمد و وقتي كه همه نگران بودند كه مبادا سايه هم مثل والدين خود... باشد، اما نبود. سايه خيلي باهوش تر و زبل تر از همسن و سالان خود بود و زماني كه ساغر را با هزار ترس و لرز به دنيا آوردند روشن شد كه او هم ناشنوايي را از پدر به ارث نبرده است. صبا دختر كوچكش كه ميوه آبدار زندگيش بود نيز كاملا شنوا و باهوش به دنيا پا گذاشت و وقتي هر دو نفس راحتي كشيدند كه ديگر فرزندانشان مجبور نبودند كه سال ها سكوت كشنده را تحمل كنند. گلوريا زني مهربان است كه هيچ چيز به اندازه مصاحبت با دوستان ناشنوايش او را خوشحال نمي كند. درددل با دوستان همدرد حتي اگر به زبان اشاره نيز باشد، روح او را صيقل مي دهد.
يادش مي آيد كه وقتي جوان  بود، هر شنبه و چهارشنبه شب به اتفاق ساير ناشنوايان به نوبت در خانه يكي از آنها دور هم جمع مي شدند تا همديگر را ببينند و حرف بزنند و در دنياي يكديگر گشتي بزنند. آنجا بود كه شهرام را شناخت و دانست كه او را مي شناسد. سايه از زبان مادر مي گويد: الان هم در روزهاي شنبه و يكشنبه يكجا جمع مي شويم تا با هم حرف بزنيم. شهرام آن موقع تازه در نيروي هوايي استخدام شده بود و رشته ورزشي مورد علاقه خود يعني فوتبال را با جديت دنبال مي كرد. شانس آورده بودند كه شهرام آن زمان شغل مناسبي دست و پا كرده بود چون حالا اغلب ناشنوايان چنين اقبالي را ندارند.
شهرام لب و دهاني جنباند و سايه اين چنين ترجمه مي كند: در حال حاضر بزرگترين مشكل ناشنوايان بيكاري است. هيچ كس حاضر نيست به ناشنواها كار بدهد. آنها ناشنوايان را افرادي ناتوان محسوب مي كنند. اين مساله ناشنوايان را رنج مي دهد. اغلب ناشنوايان اگر متمول نباشند حتي در تهيه ساده ترين تجهيزات شنوايي مثل دستگاه سمعك يا پيجر ناتوان هستند. به همين خاطر است كه ازدواج در ميان آنها كمتر انجام مي شود. حتي آلبوم عكس سازمان بهزيستي براي معرفي دختران و پسران جوان هم ميل به ازدواج را در آنها به وجود نياورده است.
مرسوم است كه دختران و پسران ناشنوايي كه مايل به ازدواج هستند با ارسال يك قطعه عكس خود به سازمان بهزيستي و نصب آن در آلبوم عكس شانس خود را براي يافتن همسر دلخواه درجامعه پراكنده ناشنوايان امتحان مي كنند.
گلوريا مي گويد: اغلب از اين مسير ازدواج رخ نمي دهد، چون غالب جوانان شنوا امكان شروع زندگي مشترك را ندارند چه رسد به ناشنوايان.
دستگاه پيجر پدر به لرزش درمي آيد. پيجر درون قابي چرمين به كمربند شهرام متصل است و بچه ها وقتي مي خواهند با پدر تماس بگيرند پيام خود را به پيجر ارسال مي كنند. سايه مي گويد: پيجر يكي از ضروري ترين نيازهاي يك ناشنوا است قبل از اينكه پيجر بخريم براي ارتباط با پدر بسيار مشكل داشتيم. نمي دانستيم كه چطور بايد وقتي كه در خانه نيست، او را پيدا كنيم. تلفن همراه به كار پدر نمي آيد چون حتي اگر به فرض از طريق لرزاننده آن هم بتواند زنگ موبايل را تشخيص بدهد صداي پشت خط را نمي شنود.
اما بسياري از ناشنوايان از وجود چنين دستگاهي بي اطلاعند.
همه وسايل صوتي از جمله آيفون در و تلفن در اين خانه به يك چراغ وصل است. هراز چندگاهي چراغ تلفن روشن مي  شود و مادر مي  فهمد كه بايد يكي ازدختران را براي پاسخ دادن به تلفن صدا كند.
يادش مي  آيد وقتي بچه ها نوزاد بودند براي آنكه صداي گريه نيمه شب  آنها را تشخيص بدهد با ريسماني نرم دست خود را به مچ پاي بچه ها وصل مي  كرد تا به محض بيدار شدن بچه و تكان دادن دست و پا بيدار شود. پدر و مادرم به نوبت اين كار را مي  كردند تا همه ما بزرگ شديم.
همه چيز براي بزرگداشت سي امين سالگرد ازدواج آنها مهياست و شهرام مي  خواهد فردا در سايه همان سكوت هميشگي 22 سال صبر و تحمل همسر را در برابر مشكلات دنياي ناشنواها پاس بدارد، آنها هر دو عضو كانون ناشنوايان ايران هستند. يكي از آن 1200 نفر عضوي كه با حضور خود به 44 سال عمر اين كانون حيات مي  دهند.
كانون از سال 1339توسط 8 ناشنوا متولد شد. درست 20 سال قبل از تشكيل سازمان بهزيستي. كانون از لحاظ قدمت در آسيا بعد از فدراسيون ناشنوايان ژاپن است. دكتر خسرو گيتي مدير عامل فعلي كانون است كه خود با درد ناشنوايان به خوبي آشناست. چه اينكه خود او نوه ناشنوا دارد. او و مدير عاملان قبلي چند سال است كه با سيلي صورت خود را سرخ مي  كنند.
ساليانه 5 ميليون تومان كمك مالي از بهزيستي كه البته امسال به 3 ميليون تقليل يافت نمي  تواند دردي از جامعه ناشنوايان دوا كند.
آنها يك ساختمان به قول خودش قديمي و خراب دارند در خيابان ستارخان كه يك دهم اعضا را هم نمي  تواند در خودجا بدهد.
ساختمان نيمه كاره آنها نيز در شهرك قدس هم خوابيده و اندك كمك مالي بهزيستي و شهرداري هم نتوانست آن را به مرحله سفيدكاري برساند. بارها در نامه هايمان از شوراي شهر در خواست كرديم كه لازم نيست به ما پول بدهد، خود فرآيند ساخت و پايان كار ساختمان را در دست بگيرد. نامه هنوز در شوراي شهر مانده است.
ايران نامزد بر عهده گرفتن رياست فدراسيون ناشنوايان غرب آسياست و در اختيار داشتن چنين ساختماني بسيار حائز اهميت است.دكتر گيتي از محروميت هاي ناشنوايان مي  گويد و از سياست غلط آموزشي.
مي  خواهند مدارس ناشنوايان را در تهران جمع آوري كنند و آنها را به مدارس عادي بفرستند در حاليكه اين مساله مخالف مواد صريح اساسنامه سازمان يونسكو در مورد افراد ناشنوا است. به اعتقاد او شايد فردا ديگر اثري از مدرسه باغچه بان باقي نماند.
نامه او به رئيس سازمان آموزش كودكان استثنايي براي جلوگيري از تبليغات عجيب در مورد ناشنوايان همچنان بي  پاسخ مانده است.
تيزرهاي تلويزيوني ساخته مي  شود كه در آن با عده اي ناشنواي دستچين شده گفت وگو مي  كنند كه تحصيلات خود را در مدارس عادي انجام داده  اند، در حاليكه اين موضوع خلاف قانون اساسي كشور و آئين نامه هاي داخلي آموزش و پرورش است.
دكتر گيتي مي  گويد:در ايران ناشنوا بودن برابر با محروميت اجتماعي است.
مترجم اشاره گر به درستي و به اندازه كافي در ايران تربيت نمي  شود. اكثريت قريب به اتفاق ناشنوايان از اشاره گرهاي تلويزيون ناراضي هستند. آنها مي  گويند كه ما حرف آنها را نمي  فهميم.
كانون به صدا و سيما نامه نوشته است كه به جاي استفاده از اشاره گر از زيرنويس فارسي استفاده شود اما آنها معتقدند كه اين كار ضرورتي ندارد.
در تمام فيلم هاي سينمايي خارجي ديالوگ ها به زبان اصلي به صورت زيرنويس درج مي  شود. حتي در نطق انتخاباتي رياست جمهوري يك كشور يك اشاره گر حرف هاي نامزد مربوطه را براي مخاطبان ترجمه مي  كرد.
گيتي مي  گويد: مجرمان ناشنوا اغلب به دليل نبودن مترجم اشاره گر در ادارات آگاهي ودادگستري از دفاع اوليه در مورد اتهام خود محروم هستند. چند روز قبل بود كه يكي از ناشنوايان به جرم سرقت چند روز را در زندان سپري كرده و به دليل نداشتن سواد و نبودن مترجم قادر به دفاع از حقوق خود در برابر قاضي نشد. وقتي خبر را به دكتر گيتي مي  رسانند او بلافاصله رئيس كانون را براي اداي توضيحات به دادسرا راهي مي  كند.
يك هفته  از هفته جهاني ناشنوايان گذشت اما هيچ كس خبردار نشد. يك مراسم تجليل برگزار كردند و چند سمعك به قيد قرعه به ناشنوايان دادند و همه چيز از خاطره ها رفت تا سال ديگر يك تجليل نيم بند و نمادين از ناشنوايان انجام شود.

راهنمايي و جريمه
018201.jpg
بزرگراه رسالت، 100 متر جلوتر از ايستگاه اتوبوس هاي شركت واحد
مامور راهنمايي و رانندگي، قبض جريمه به دست، در حال نگاه كردن به خودروهايي است كه بيشترشان پيكان هستند و مسافر كش. مامور منتظر است تا راننده در مكان مناسب پارك نكند. در طول مدت زمان 5 دقيقه دو بار اين اتفاق مي افتد و دو قبض جريمه پر مي شود. چانه زني راننده با مامور هم بي فايده است.
راننده اي كه سوار خودرواش هستيم با لحن اعتراض آميزي سخن مي گويد: اينها مامور جريمه هستند، نه مامور راهنمايي و رانندگي. كجا راهنمايي مي كنند؟ مامور اول وظيفه دارد راهنمايي كند، اما كجا جاي پارك مناسب تدارك ديده اند.
اين راننده به سلامت از محدوده خطر عبور مي كند و جريمه نمي شود. با اين حال داستان برخورد مامور با پليس و پليس با مامور همچنان ادامه خواهد داشت...
بازديد رئيس پليس راهنمايي و رانندگي تهران از يگان عمليات ويژه ترافيكي 
سردار بيژني رئيس پليس راهنمايي و رانندگي در جمع پرسنل عمليات ويژه ترافيكي حرف هاي جالبي مي زند. ببينيد عزيزان، ما مامور راهنمايي و رانندگي هستيم و در تمام موارد بايد با تخلفات راهنمايي و رانندگي برخورد كنيم. شما عزيزان تحصيلكرده هستيد. فراموش نكنيد كه ادب حكم مي كند ما با همه به صورت احسن برخورد كنيم؛ با رعايت ادب، صبر و متانت. با وجود مشكلاتي كه شايد بعضي از شهروندان متخلف در زمينه اعمال قانون براي ما به وجود مي آورند، بايد نهايت ادب و متانت را به خرج دهيم، اما به هيچ وجه از هيچ خطاكاري در هر موقعيتي نگذريم.
بخش ديگري از حرف هاي سردار بيژني به حمايت از پرسنل راهنمايي و رانندگي برمي گردد. به هيچ وجه براي بنده قابل قبول نيست كه ماموري خداي ناكرده در راستاي كار مشكل برايش به وجود بيايد، اما حمايت نشود. حمايت از خودتان را به ما واگذار كنيد، به هيچ وجه خودتان درگير نشويد.
رئيس پليس راهنمايي و رانندگي تهران به طور غير مستقيم بحث رشوه را هم پيش مي كشد: شخصيت پليس، وجاهت پليس، موقعيت پليس، اين لباس، تحصيلات شما و شخصيت  شما ارزشش بسيار و به مراتب بالاتر از ميلياردها تومان است. خودمان را ساده و ارزان نفروشيم، دلسوزي به جاي خود. ما همه دلمان براي افرادي كه مشكل دارند مي سوزد، اما اعمال قانون هم به جاي خود.
دقت، سرعت، صحت، عدالت
شعار محوري پليس در برخورد با تخلفات، اين واژه هاست. دقت در انتخاب مجرم و خلافكار، سرعت در برخورد با تخلفات، صحت عمل در كار يا آنچه سردار بيژني مي گويد:  تطميع نشدن و نلرزيدن پا با يك پيشنهاد و نسوختن دل با يك حرف و عدالت. سردار بيژني مي گويد: اگر فرد خاطي بايد 15 هزار تومان جريمه شود، با يك پيشنهاد و متانت به همان ميزان جريمه اش كنيم. اگر برخورد نادرستي داشت نگوييم قانون به ما اجازه داده كه يك 15 هزار تومان ديگر هم جريمه اش كنيم. اين درست نيست، مگر اينكه واقعا طرف بخواهد دهن كجي كند به مقررات، پليس و مباني انضباطي جامعه.
سردار بيژني آنگاه مي گويد: قاطعيت را هم به اين شعار اضافه مي كنيم.
چهارراه جهان كودك، ساعت 45:13، يكي از روزهاي شهريورماه 
ترافيك سنگين، آن هم زيرگرماي كلافه كننده، اعصابي براي كسي باقي نگذاشته است و ماموران راهنمايي و رانندگي سعي مي كنند خودروها را به طرز مناسبي هدايت كنند. آنها اجازه نمي دهند تا وقتي خودروهاي يك تقاطع به طور كامل از آن نگذرند، خودرو هاي تقاطع ديگر شروع به حركت كنند.
چراغ ورودي به بزرگراه آفريقا قرمز است و خودروها تقاطع را به سمت اتوبان حقاني رد مي كنند. ناگهان يك بنز الگانس راهنمايي و رانندگي كه قصد ورود به خيابان آفريقا را دارد كمي جلوتر از خط كشي عابر پياده قرار مي گيرد و با بوق هاي خود مامور راهنمايي و رانندگي را متوجه مي سازد. مامور جلوي خودروهايي را كه مي خواهند تقاطع را رد كنند و وارد حقاني شوند، مي گيرد تا اين الگانس بتواند عبور كند! اين تخلف البته جريمه اي ندارد.
سردار بيژني در بازديد از يگان عمليات ويژه ترافيكي گفته بود: به هيچ وجه از هيچ خطاكاري در هيچ موقعيتي نگذريد. بارها خدمتتان عرض كردم حتما اگر خودروي بنده تخلف كرد، شما حق اعمال قانون داريد، اين امر كه خودرو نظامي است، متعلق به مسوول است، متعلق به يك آدم بدبخت و بيچاره است، هيچ تفاوتي ندارد. قانون براي همه يكسان است و شما عزيزان با همه به صورت يكسان برخورد كنيد.
تعامل سازنده 
ستوان دوم مجتبي كوليوند، داراي مدرك تحصيلي ليسانس در رشته مهندسي نقشه برداري جغرافيايي، در واحد عمليات ويژه خدمت مي كند. او در پاسخ به اين سوال كه آيا از برخورد مردم راضي هستيد؟ مي گويد: بالاخره بايد راضي باشيم. اين هم يك نوع خدمت است و مسووليت راهنمايي و رانندگي هم نظم بخشي به خيابان هاست. برخورد مردم بستگي به موقعيت مناطق دارد. فردي كه تحت فشارهاي مختلف است ممكن است وقتي مرتكب خلاف مي شود و شما او را جريمه مي كنيد با برخورد ناشايستي واكنش نشان دهد. ولي خب، افراد زيادي هم هستند كه برخورد بسيار مودبانه و خوبي با پليس راهنمايي و رانندگي دارند.
اما عده اي از رانندگان هم از نحوه رفتار و عمل ماموران راهنمايي و رانندگي گله مند هستند. يك راننده خطي رسالت- ونك مي گويد: وقتي كه بايد باشند، نيستند در تصادف ها. در ترافيك هاي سنگين و ... آنها را نمي بينيم اما وقت جريمه كردن، هميشه حاضرند.
نحوه رفتار پليس با مردم و نحوه رفتار مردم با پليس يك تعامل است. حاصل رعايت قانون از جانب هر دو يك تعامل سازنده خواهد بود.

مذهبي
مسابقات بين المللي قرآن 
018159.jpg
چهل و ششمين دوره مسابقات بين المللي قرآن در مالزي با حضور نمايندگان 32 كشور در دو بخش مردان و زنان برگزار مي شود.
اين مسابقات در 4 گروه تجويد، ملودي، فصاحت و صوت برگزار مي شود.
حميد شاكرنژاد به نمايندگي از قاريان كشورمان در اين دوره از مسابقات حضور دارد.
سه داور در بخش تجويد، سه داور در بخش ملودي، دو داور در بخش فصاحت و دو داور در بخش صوت، قضاوت اين دوره از مسابقات را بر عهده دارند. در اين دوره از مسابقات قارياني از كشورهاي ايران، مالزي، افغانستان، الجزاير، بنگلا دش، بوسني و هرزگوين، گامبيا، گينه، اندونزي و ... شركت دارند.
كشورهاي ايران، اردن، كويت، مالي، موريتاني، فلسطين، روسيه، سوريه، تاجيكستان، تركيه، امارات، اوكراين و استان كوزوو به اين دوره از مسابقات قاري زن اعزام نكردند.
حميد شاكرنژاد، قاري كشورمان، نفر دوم مسابقات اوقاف كشور است كه طبق برنامه اعلام شده سه شنبه شب برنامه اجرا خواهد كرد.
هيات اعزامي از ايران به اين دوره از مسابقات شامل 35 نفر است كه 12 نفر از آنان را دانشجويان دختر و پسر حاضر در نوزدهمين جشنواره ملي دانشجويان تشكيل مي دهند.

آموزش
سال فيزيك 
018177.jpg
از همه دوستاني كه تصور مي كنند زير جلدشان انيشتيني، استيفن  هاوكينگي، چيزي قايم شده و تا به حال فرصت نداشته اند توان بالقوه خود را به فعليت برسانند، خواهش مي كنيم به اين خبر توجه كافي بكنند، چرا كه ممكن است آينده شان همين جا رقم بخورد؛ سال 2005، سال جهاني فيزيك.
ماجرا از اين قرار است كه همزمان با برگزاري پنجاه و هشتمين مجمع عمومي سازمان ملل متحد، اين سازمان به طور رسمي، سال 2005 را سال جهاني رياضيات اعلام كرد، به همين مناسبت از 13 تا 15 ژانويه 2005 كنفرانس سال جهاني فيزيك در پاريس برگزار مي شود.
گفتني است سال 1905 ميلادي، آلبرت انيشتين 4مقاله بنيادي در زمينه هاي تئوري نسبيت خاص، پديده فتوالكتريك، حركت براوني و بقاي جرم و انرژي منتشر كرد كه مبدا تحول فيزيك نظري در قرن 20 شد و حال در سال 2005 ميلادي درست يك سده از اين تاريخ مي گذرد.
گفتني است در مجمع عمومي سازمان ملل، سال هاي جهاني با نام هاي مختلف نامگذاري مي شوند تا توجه ملت ها و دولت ها را به موضوعات خاص و داراي اهميت بين المللي جلب كنند.
به مناسبت سال جهاني فيزيك، همايش هاي علمي با موضوع فيزيك و خدمات علمي انيشتين در كشورهاي مختلف برگزار مي شود.
حساب كنيد اگر دو، سه تا از اين همايش ها و كنفرانس ها در ايران برگزار شود، چه فرصتي است براي فيزيكيست هاي ايراني. بجنبيد. نخبه ها!

مردم
ببخشيد، عرض داشتم 
018168.jpg
هر روز ساعت حدود 8 صبح با اتوبوس از ميدان هفت تير مي گذرم. اين سطر اول نامه يك خواننده دست به قلم است كه نمايش مكرر يك صحنه او را وادار به نوشتن مي كند.
نمي دانم تا به حال شما يا دوستان شما براي به دست آوردن يك لقمه نان بخور و نمير به كارهاي پست و كم ارزش روآورده ايد و گرسنگي و جيب خالي، خجالت زن و فرزند، چك هاي برگشتي و بدقولي و بدحسابي شما را آزرده است يا خير؟
موتورسواري را در ميدان هفت تير ديدم كه در حلقه ماموران انتظامي و راهنمايي و رانندگي گرفتار شده و از ماموران مي   خواهد كه او را آزاد كنند تا بتواند لقمه اي نان شرافتمندانه براي زن و فرزند به خانه بياورد. گريه مي  كرد، التماس و عجز و لابه و فرياد. ولي هيچكدام از اين ناله ها كارساز نبود. بالاخره چند مامور موتورسيكلت او را به طرف سكوي مخصوص بارانداز كاميون ويژه حمل موتور هول دادند و قبض تحويل موتور را با مهر و امضا ماموران به او دادند. اين صحنه برايم سخت دلخراش بود. اگرچاره اي مي  داشتم از اتوبوس پياده مي  شدم و از ماموران مي  خواستم تا اين مرد ميانسال را كه براي امرار معاش تلاش مي كند رها ساخته و به او فرصت بدهند تا مدارك لازم را در روز و ساعت مشخص به اداره راهنمايي و رانندگي تحويل و مالكيت موتورسيكلت خود را به اثبات رساند.
نامه ادامه دارد... فيضعلي مداح كه خواننده همشهري است و استاد دانشگاه توجه تصميم سازان نيروي انتظامي را به اين نكته جلب مي كند كه گاه برخي از اين موتورسوارها 8 تا 10 نفر را نان مي دهند و با توقيف مركبشان همه چيزشان از دست مي رود.
راستي راهي نيست براي اينكه تر و خشك با هم نسوزند؟

خدمات
پرداخت خسارت به مسافران
018162.jpg
انسان تعجب مي كند. از چه ؟ عرض مي كنيم. از اينكه اينقدر اين مسوولان عزيز به ما توجه مي كنند و روحمان خبر ندارد. انسان واقعا تعجب مي كند؟ از چه؟ عرض مي كنيم مثلا از اين خبر:
شركت قطارهاي مسافري رجاء در شش ماه نخست امسال يك ميليارد و 930 ميليون ريال خسارت و 600 ميليون ريال تسهيلات به مسافران پرداخت كرد كه از مدت مشابه سال قبل 11 درصد كمتر است.
شركت قطارهاي مسافري رجاء امروز اعلام كرد اين ميزان خسارت به بيش از 70 هزار مسافر بابت تاخير قطارها، خرابي تهويه، هزينه پذيرايي از مسافران قطارها و تعويض سالن پرداخت شد.
همچنين در اين مدت 600 ميليون ريال تسهيلات براي صدور بليت هاي المثني و اعزام رايگان به حدود 15 هزار مسافر ارايه شد.
خسارت و تسهيلات با هدف احترام به حقوق مسافر، تكريم ارباب رجوع و پاسخگويي در قبال خدمات عرضه و از شش سال پيش به عنوان وظيفه شركت رجاء تلقي مي شود و تاكنون ادامه دارد.
كاهش 11 درصدي آن در شش ماهه اول سال جاري، نشانه بهبود وضع خدمات رساني در قطارهاست.
نكته تعجب برانگيز تر البته تاريخ ارسال اين خبر روي تلكس واحد مركزي خبر است. ساعتي پس از استيضاح وزير راه و ترابري. انسان تعجب مي كند!

جامعه
اهداي عضو دو بيمار مرگ مغزي
018171.jpg
اهداي عضو دو بيمار مرگ مغزي، جان چهار بيمار را در شيراز نجات بخشيد. كبد و كليه اين دو بيمار مرگ مغزي كه اهل گچساران و اصفهان بودند جان چهار شيرازي را نجات داد.
مدير كل انجمن خيريه حمايت از بيماران كليوي فارس گفت: اهداي عضو مرحوم، روح الله كشكولي نژاد، 21 ساله ساكن گچساران و سكينه رحيمي، 15 ساله از اصفهان كه دچار مرگ مغزي شده بودند، جان چهار بيمار نيازمند پيوند را نجات داد.
كليه هاي مرحوم روح الله كشكولي نژاد به محراب رضايي، 45 و مجتبي بلاغي، 11 ساله و كبد وي به حميد فرجامي، 46 ساله در بيمارستان نمازي شيراز پيوند زده شد. همچنين كبد مرحوم سكينه رحيمي نيز به ميهن پور عابدي، 45 ساله در اين بيمارستان پيونده زده شد.
مدير كل انجمن خيريه حمايت از بيماران كليوي از هموطنان براي دريافت كارت عضويت پس از مرگ مغزي دعوت كرد.
همچنين خانواده هاي اين بيماران و خود اين بيماران از خانواده اين دو زنده ياد قدرداني كردند.
اينكه مدير كل انجمن خيريه حمايت از بيماران كليوي از مردم دعوت كرده در اين كار پسنديده شركت كنند، جاي شكر دارد ولي خدا كند بيمارستان ها هم در اين كار ياري رسان باشند چون شنيديم كه يكي از بيمارستان هاي تهران پيوند كليه انجام نمي دهد مگر اين كه شما قبل از هر كاري پول عمل جراحي را به حساب بيمارستان واريز كنيد. اگر هم پول نداريد ديگر مشكل خودتان است.

زيستبوم
يك تشكر و چند تذكر
018156.jpg
مسوولان محيط زيست مجامع جهاني و كشورهاي مختلف مدام مي آ يند و مي روند. هر روز اجلاس است و كارگاه و سمينار و... عده اي هر روز از گوشه و كنار دنيا با دعوتنامه اي كه مسوولان محيط زيستمان ارسال مي كنند به ايران مي آيند و ضمن گشت وگذار گپي هم مي زنند. در آخر هم جمع بندي و احتمالا امضاي يك توافقنامه، ولي اينكه نتايج و دستاوردهاي اجرايي وموثر اين قبيل گردهمايي ها چيست...
ازقشم خبر مي رسد كه كارگاه آموزشي با حضور نمايندگان برنامه عمران سازمان ملل متحد، بانك جهاني، سازمان خوار بار و كشاورزي ملل متحد، برنامه محيط زيست ملل متحد دركنار كارشناسان و متخصصان بيش از 10 كشور آسيايي برپاست. خبر مسرتبخش اينكه در نخستين روز اين كارگاه مسوول برنامه محيط زيست سازمان ملل متحد همكاري ايران و يونپ را در جهت ممانعت از تخريب محيط زيست بسيار مثبت وعالي ارزيابي كرده اند. جالب اينكه كسي نمي داند چرا دامنه فعاليت هاي مثبت زيست محيطي جهانيان كه اينقدر گسترده است كمي از خاك خودمان را در بر نمي گيرد. ظاهرا تمام اقدامات مثبت فقط بازتاب جهاني دارد وديگر هيچ. مسوول يونپ تشكر مي كند و استاد دانشگاه در همان كارگاه عاجزانه مي خواهد كه به داد جنگل هاي شمال هيركاني برسند. وسعت بيابان هايمان هر روز بيشتر مي شود و ذخاير جنگلي مان كمتر و كمتر. هنوز ابتدايي ترين مباني محيط زيست در كشور ما حتي به اذهان مسوولان خطور نكرده است و ماپيام تشكر دريافت مي كنيم. ديگر هر بچه مدرسه اي مي داند كه درخت را نبايد كند درك اين مساله احتياج به مغز خيلي پيچيده اي ندارد، ولي همچنان ذخيره جنگلي هيركاني كه يكي از مجموعه هاي بي نظير جنگلي در سطح جهان است كاميون كاميون روانه بازار مي شود. هنوز منتظر احداث آزاد راه تهران و شمال هستند و دستور فوري مي رسد كه جاده ميان گذر تالاب انزلي، درياچه اروميه و... هرچه سريع تر احداث شود و حالا پيام تشكر دريافت مي كنيم. و با افتخار اين پيام را تيتر خبرهايمان مي كنيم به خيالمان كه در مجامع جهاني سربلنديم، ولي هر كس نداند خودمان كه مي دانيم چه بر محيط زيست طبيعي كشورمان مي گذرد.

مسكن
خبربد، خانه نمي سازند
018174.jpg
ايرنا- رئيس اتحاديه مشاوران املاك تهران گفت: 20 تا۳۰ درصد خانه هاي نوساز تهران به دليل ركود حاكم بر بازار مسكن خالي از سكنه است.
خبر مصطفي قلي خسروي خبرخوبي نيست. او مي گويد: ركود حاكم بر بازار مسكن تهران بسيار بالا است و اين امر تبعات و زيان هاي اقتصادي بسياري را به همراه خواهد داشت.
وي با اشاره به اينكه هيچ حركتي در بخش مسكن وجود ندارد، تاكيد كرد: شهر موجودي زنده است و بايد در آن ساخت وساز شود و توقف فعلي ساخت وسازها به معني از دست رفتن سرمايه هاي اصلي شهر است. بايد تصميماتي اتخاذ شود تا سرمايه هاي از دست رفته از بخش مسكن بازگشته و از فرار سرمايه هاي كلان در شهر جلوگيري شود.رئيس اتحاديه مشاوران املاك تهران افزود: روند ساخت و ساز در تهران تا 60 درصد در سال جاري كاهش يافته و بايد تصميمي جدي در اين خصوص اتخاذ شود. خسروي با بيان اينكه بايد ساخت و ساز را در شهر ادامه دهيم، افزايش تسهيلات براي ساخت وسازكنندگان در تهران و نيز فعال كردن صنعت اجاره را از راه هاي خروج بازار مسكن از ركود فعلي عنوان كرد. وي درخصوص افزايش نرخ اجاره بها در تهران گفت: در شهريور ماه افزايشي را در نرخ اجاره  بهاي واحدهاي مسكوني داشتيم كه اين افزايش مقطعي بود وهم اكنون سقف اجاره بها به حالت اوليه خود در سال جاري برگشته است. به عقيده او صنعت ساخت و ساز يكي از صنايع مهم و سودآور براي مردم و دولت است كه توقف آنها هيچ بهره اي را در بر ندارد، چرا كه توقف ساخت و ساز،  ارزش زمين در شهر را بالا برده و اين امر افزايش احتمالي نرخ واحدهاي مسكوني و اجاره بها را در آينده به همراه خواهدداشت....
به هر حال مرديم از خوشي!

شهري
كيفيت نان و فرهنگ استفاده
018165.jpg
نان از جمله كالاهايي است كه تقريبا هر روز با آن سر و كار داريم و در كمتر سفره ايراني مي شود نان پيدا نكرد. اما همانقدر كه سر سفره هاي ما نان به وفور يافت مي شود فرهنگ استفاده از آن، آن طور كه بايد و شايد وجود ندارد.
درحاليكه حتي در حوزه قيمت گذاري نان هم تعادل لازم وجود ندارد و در مناطق مختلف شهر مي توان يك نوع نان را با قيمت و كيفيت متفاوت، خريداري كرد.
حتي اين موضوع به قدري شفاف است كه دبير شوراي غذا و تغذيه كشور نيز گفت: بايد به سمت برقراري تعادل ميان قيمت و كيفيت نان پيش رفت.
كلانتري گفت: بخش  عمده اي از انرژي و پروتئين مردم از نان تامين مي شود. روي، پتاسيم و آهن از مواد غذايي معدني مهم موجود در نان است و همچنين ويتامين B موجود در نان بسيار مهم است.
وي معتقد است تعداد زياد افراد فعال در زمينه پخت نان باعث بالا رفتن هزينه ها و كاهش كيفيت نان مي شود.
همچنين عادت به تازه خوري و گرم مصرف كردن نان از ديگر الگوهاي غلط استفاده از نان است.
وي معتقد است نان هاي حجيم، جهت نگهداري مواد مغذي بهتر است و از اين جهت بايد به مصرف نان حجيم روي آورد.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   درمانگاه  |
|  زيبـاشـهر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |