ايران - آلمان / ... نه اين ديگر فوتبال نبود
مريم دري منش: اين ديگر فوتبال نبود، چيزي فراتر از يك مسابقه فوتبال. مي توان آنرا به ديدارهاي پرحرارت و پرجنب و جوش آمريكاي لاتين تشبيه كرد، تنها در برزيل و آرژانتين و پاراگوئه مي توان چنين استقبالي را از يك بازي دوستانه ديد.
اين بازي هم سياسي،هنري و اجتماعي بود و هم ورزشي. در ايران چنين استقبالهايي را شاهد بود. آن زمان كه پله با ستاره هاي سانتوس به ايران آمد، يا بايرن مونيخ با قهرمانان بزرگ اروپايي اش، اما اينگونه اين همه انرژي و علاقه، ذوق و هلهله و هياهو، نه هرگز نديده بوديم كه يك ساعت مانده به آغاز بازي دربهاي ورزشگاه، كاملا بسته شود، يك شبكه تلويزيون آلماني ZDF مستقيم اين بازي را پخش كند. CNN و BBC ديگر شبكه هاي بزرگ جهان آنرا به تناوب نشان دهند. يك بازي دوستانه و اين همه تبليغ و استقبال، نه هرگز نداشته ايم. گروه موسيقي، هم آوازي تماشاگران، تابلوي اسكوربورد و نظم و انضباط خاص. عجب اين فوتبال پيچيده و مردمي است. راز اين پديده كم كم برملا مي شود.ورزشگاه آزادي، تهران، ايران و فوتبال و انعكاس در سرتاسر جهان. اين پديده عالمگير كه در ايران براي خود منزلتي تازه بدست آورده است، مي تواند مسير سلامتي جامعه را با عاملي بنام ورزش و فوتبال فراهم و آماده نمايد. بايد بيشتر به آن بنگريم، بيشتر اهميت بدهيم و بسترش را نيز فراهم و همواره فوتبال را بخاطر اين ارزشها دوست داريم.
ايران يك تيم بود
آلمان با تمام نفرات خود به ميدان آمد، تنها اليوركان غايب اين ديدار بود كه اي كاش در درون دروازه مي ايستاد، چون ينس لمن يكي از بهترين هاي اين ميدان بود و سه بار در نيمه اول دروازه آلمان را نجات داد.
به گزارش خبرنگاران همشهري از ورزشگاه آزادي،ينس لمن نشان داد كه در شرايط آرماني به سر مي برد و بي دليل مدعي پوشيدن لباس شماره يك دروازه آلمان را ندارد.
اگر از گل دقيقه پنج ارنست بگذريم كه از جلوي مدافعان ما گل آلمان را زد ، در نيمه اول بيشتر اين ايران بود كه به دروازه آلمان يورش برد. يك بار كريمي، يك بار هاشميان، يك بار مهدوي كيا و يك بار هم نكونام كه در تمام اين ضربه ها لمن عالي عمل كرد تا ايران در نيمه اول به گل تساوي نرسد. بازي نيمه اول در اختيار ايران بود و تيم ما انصافا خوب كار كرد. آرايش تيم ايران بسيار سنجيده بود. ميرزاپور درون دروازه، محمد نصرتي در سمت چپ دفاع، رحمان رضايي و كاملي مفرد در دفاع مياني و حسين كعبي در دفاع راست قرار گرفتند. يحيي گل محمدي و جواد نكونام دو هافبك دفاعي و بازيساز ما بودند و در جلوي اين دو علي كريمي، نيك بخت واحدي، مهدي مهدوي كيا بازي كردند و وحيد هاشميان نيز در نوك حمله قرار گرفت و هماهنگي اين سه خط با يكديگر بسيار حساب شده، و دقيق بود. هر يك از بازيكنان در پست خود به بهترين شكل عمل نمودند و شرح وظايف داده شده به نحو عالي انجام شد.
در نيمه دوم، اين آلمانها بودند كه با قراردادن هافبكهاي خود در يك خط و ايجاد يك كمربند محكم عرضي بازي را در اختيار گرفتند. هشت دقيقه از نيمه دوم نگذشته بود كه آلمانها از سمت راست خود صاحب يك موقعيت شدند و سانتر دايسلر را برداريچ با ضربه سر و در ميان مدافعان ما وارد دروازه ايران كرد و نتيجه دو بر صفر شد. تيم ايران با بازي بسته آلمانها در ميانه ميدان آن اقتدار لازم را چون نيمه اول نداشت، كريمي، مهدوي كيا و هاشميان اسير يارگيري آلمانها شدند، تعويض هاي ايران و آلمان تاثيري در روند بازي نداشت، اما حملات آلمانها در اين نيمه خطرناكتر از ايران بود و در نهايت نيز بازي با همان نتيجه دو بر صفر به سود آلمان به پايان رسيد.
جدا از نتيجه اين بازي آنچه تيم ملي ايران براي ديدار حساس با قطر به دست آورد با ارزش تر از آن است كه فكر مي كرديم. مربي باهوش ايران نفرات اصلي خود را شناخت و كاملاً متوجه شد در كدام جناح ما سست و شكننده هستيم.
اگر خط دفاعي ما در اين بازي سخت خوب عمل نكرد در عوض اشكالاتش به وضوح ديده شد تا در مقابل قطر با آرايش بهتر و پوشش مناسب تر بازي كند. اين بازي درس بزرگي براي فوتبال ملي بود و آلمان ها نيز از اين بازي سود لازم را بردند.