بهشته فارغي
چندي قبل نوجوانان بزهكاري پس از ربايش بچه اي مدعي شدند كه تحت تأثير برنامه هاي تلويزيوني دست به چنين كاري زده اند. البته شايد شما هم به عنوان مخاطبان تلويزيوني، گاهي با چنين رويدادهايي در حوزه رسانه ها مواجه بوده ايد. به نظر شما تلويزيون چقدر مي تواند در شكل گيري رفتارهاي افراد موثر باشد؟ از آنجايي كه هم اكنون تلويزيون به عنوان يكي از ابزارهاي يادگيري براي اعضاي خانواده در داخل خانه ها حضور پررنگي دارد، بر آن شديم در زمينه بزهكاري افراد و رابطه آن با تماشاي برنامه هاي تلويزيوني گفتگويي را با «دكتر مسعود غفاري» ، روانشناس و عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي انجام دهيم كه آن را مي خوانيد:
* قبل از ورود به موضوع تلويزيون و بزهكاري لازم است از بزهكاري تعريفي داشته باشيم؟
- بزهكاري يك رفتار ضد اجتماعي است، فرد بزهكار، رفتاري را انجام مي دهد كه اين رفتار براي ديگران آسيب زاست و خود او را به گونه اي بيمارگونه در كوتاه مدت راضي مي كند.
در بروز اين رفتارها ما به دو عامل اشاره مي كنيم، عوامل زيستي و بيولوژيكي و عوامل غيرزيستي كه اغلب به آنها عوامل محيطي مي گويند.
مثلا برخي از مردان داراي يك كروموزوم اضافي V هستند در صورتي كه به طور طبيعي بايد ۴۴ كروموزوم داشته باشند، از اين رو چنين انسان هايي دچار آسيب ديدگي مغزي هستند، به عبارتي اگر هورمون جنگ و پرخاشگري در اشخاص زياد باشد اين گونه افراد پيوسته دنبال آسيب زايي هستند. به باور برخي از آسيب شناسان اجتماعي اغلب افراد بزهكار كساني هستند كه در دوران نوجواني كمتر مورد توجه خانواده واقع شده اند.
از اين رو امروزه معمولا به خانواده ها توصيه مي كنند موقعي كه بچه ها حرف مي زنند خوب به سخنان آنها گوش كنند به چشم ها آنها نگاه كنند و به انتقادات آنها توجه نشان دهند، پوستشان را لمس كنند و در نهايت براي آنها وقت بگذارند تا دچار ناهنجاريهاي رفتاري نشوند.
* تلويزيون در سبك زندگي انسان ها نقش دارد آيا اين نگاه را مي پذيريد؟
- ما در دنيايي هستيم كه تلويزيون در تمامي خانه ها حضور دارد لذا نمي توان اين ابزار زندگي را از داخل خانه ها حذف كرد، بنابراين تلويزيون بخشي از زندگي مردم در شرايط فعلي است. پرسش اين است آيا آناني كه تلويزيون تماشا مي كنند دچار بزهكاري هستند؟
پاسخ روشن است، حتي در كشورهايي كه بدترين برنامه هاي تلويزيوني را به مخاطبان ارايه مي كنند تأثير اين پديده در بروز بزهكاريها كمتر است.
* امروزه اغلب بچه ها سعي مي كنند رفتار و كردار خود را با بازيگران تلويزيوني هماهنگ كنند. به نظر شما اين پديده مثبت است يا منفي؟
- خانواده و فضاي خانواده در شكل گيري شخصيت بچه ها نقشي اساسي ايفا مي كنند، اين موضوع بستگي دارد كه بچه ها چه كمبودهايي دارند، چه كاستي هاي شخصيتي داشته باشند، حال اگر كاستي هاي شخصيتي داشته باشند ناخواسته خود را با شخصيت هاي منفي مجموعه هاي تلويزيوني همانند مي كنند.
يك جرم شناس فرانسوي به نام لاساكاين بر اين باور است كه بزهكاري يك ميكروب است و هر ميكروب يك ميزبان ميكروب پرور نياز دارد. بنابراين، خانواده نامناسب محيط مناسبي براي رشد بزهكاري افراد آسيب ديده است. از اين رو بزهكاري در تمام كشورهاي دنيا ميكروب است، چنانچه در هيچ كشوري در دنيا بدون زندان نيستيم، بدون دادگاه و مجرم نيستيم، بنابراين در جوامعي كه خانواده سالم كمتر دارند، تلويزيون به مثابه اسلحه عمل مي كند. شايد تلويزيون در ذات خود چيز بدي نباشد و بسياري از برنامه هاي آن مورد تأييد روان شناسان و كارشناسان باشد؛ ولي اگر كسي زمينه رواني نامناسبي داشته باشد، اين مسئله مي تواند از طريق برنامه تلويزيوني غيرمفيد تأثير نامطلوبي بر او بگذارد.
* وقتي اتفاق ناگواري روي مي دهد سعي داريم نمادهاي آن را در رسانه ها جست وجو كنيم فكر مي كنيد تلويزيون چقدر نقش دارد؟
بسيار زياد، مهم اين است كه تلويزيون فقط به عنوان يك خبر از كنار آن نگذرد، بلكه بايد تلويزيون عوامل ايجادكننده آن در سطح خرد (خانواده) و در سطح كلان (جامعه) را مورد بررسي قرار دهد، بنابراين بهتر است تلويزيون به هر گروه به تناسب مسئوليت خودآگاهي بدهد كه چه بكند تا چنين اتفاقي رخ ندهد.
* چرا امروزه مدرسه و خانواده ها از تأثير نقش هاي تلويزيوني گلايه مي كنند؟
بسياري از برنامه هاي تلويزيوني كه امروزه به صورت طنز ارائه مي شود و بچه ها بسيار مشتاقند آنها را نگاه كنند، برنامه هاي كم محتوا و از لحاظ رشد فرهنگي بسيار بي ارزش هستند و درواقع به رشد اجتماعي، فرهنگي و اخلاقي افرادي كه بيننده آنها هستند كمكي نمي كند و ظاهرا به بهاي ايجاد شعف و خنده، مطالب پوچي در قالب طنز خشونت آميز، توهين آميز و يا تحقير ديگران، رد و بدل مي شود.
واژه هاي لمپني «قاط مي زند _ خالي مي بندد _ دودره مي كند» در اين گونه برنامه هاي استفاده مي شود.
از واژه هايي با سطح فرهنگي مناسبي استفاده نشده است، فيگورها و ژست ها سالم نيست: «مي زنم تو دهنت» ، «گم شو»، «خفه شو» توهين، تحقير و بي ادبي است. بنابراين بچه اي كه بيننده اين برنامه است چون چاشني شوخي و طنز هم دارد برايش دلپذير مي شود. پس از اين ديدگاه برنامه هاي تلويزيوني مي تواند ايراد داشته باشد.
هرچند الآن بخش زيادي از برنامه هاي تلويزيوني كلاس درس است؛ آموزشي، هنري، روان شناسي و...؛ ولي متأسفانه آنچه كه جوانان و نوجوانان به آن توجه مي كنند، برنامه هاي كم ارزش و زيان بار است. جوان نمي نشيند حرف استاد روان شناسي را گوش كند ولي حرف هاي كم ارزش و پوچ شخصيت طنز تلويزيون را مي گيرد.
ما براي درك مسائل علمي و منطقي زمينه هايي لازم داريم، من در اينجا تأكيدم به خانواده هاست. پدر و مادر بايد خودشان نشان بدهند كه از چيزهاي پوچ لذت نمي برند وقتي يك برنامه فرهنگي پخش مي كند از فرزندان بخواهند كه به اين برنامه توجه كنند، بچه ها را در مسير درستي كاناليزه كنند كه در آينده به مقصدهايي شايسته راه پيدا كنند.
* بين بزهكاري و تلويزيون چه رابطه اي وجود دارد؟
هيچ رابطه اي با هم ندارند. اگر كسي شخصيت آسيب پذير و ناسالمي داشت، كاستي ها و كمبودهاي شخصيتي داشت، جذب برنامه هاي ناسالم مي شود. موسيقي هم همين حالت را دارد، كسي كه دنبال موسيقي كلاسيك مي رود با كسي كه دنبال موسيقي كوچه و بازاري مي رود فرق دارند.
پس براي گزينش يك برنامه مناسب، بايد يك ديد سالم، يك روان شناسي سالم و تربيت پذيري سالم باشد.
* مي گوئيم تلويزيون بدآموزي دارد، پس چرا براي آموزش از راه دور به آن تمسك مي جوئيم؟
هر چيزي ممكن است بدآموزي داشته باشد: خانواده، تئاتر، تلويزيون و سينما. در جامعه اسلحه هست، هروئين هست و در كنارش كتاب هم هست. هركس به تناسب ساختار شخصيتي و رواني خود دنبال يك كالاست. به مسئولان برنامه ساز از راه رسانه اين پيام را بدهيم كه برنامه اي خوب است كه بار فرهنگي، آموزشي و اخلاقي داشته باشد. صرفاً خنده و شعف كوتاه مدت نمي تواند مبناي ساخت يك برنامه باشد.
ما ببينيم چه واژه ها، ژست ها و چه حركاتي بين ما ردوبدل مي شود و چه رابطه اي بين عناصر آن سريال است. ما بايد بچه هايمان را به گونه اي تربيت كرده باشيم كه اگر با كسي دوست شدند در چاله نيفتند.
* آيا تلويزيون رقيب خانواده شده است؟
تلويزيون در همه خانه ها وجود دارد، با خودش رنگ هاي قشنگي دارد، موسيقي زيبايي دارد، تنوع دارد. ولي مشكل اين است كه خانواده ها خيلي كم رنگ شده اند. در خانواده ها هيجان نيست، گرمي و نشاط نيست. در نتيجه خلأهاي موجود در فضاي خانواده را تلويزيون پر مي كند. يعني طوري مي شود كه مردم به تلويزيون بيشتر توجه مي كنند تا به روابط خانوادگي خود، البته اين پديده در كشورهاي صنعتي بيشتر است. به عبارت ديگر مردم اصطلاحا «تي وي اديك» شده اند يعني نوعي اعتياد به تلويزيون.
* اگر به جاي برنامه سازان تلويزيوني بوديد چه برنامه اي را براي بچه ها تهيه مي كرديد؟
برنامه هايي كه به زبان ساده به آنها شيوه زندِگي، اطلاعات و شيوه حل مسائل زندگي را آموزش دهد. ارتباط برقرار كردن را به گونه اي ساده و نيز حل اختلاف و مشاركت را به آنها آموزش دهد. در برنامه هاي كودك و نوجوان تلاش خواهيم كرد كه تماشاي اين برنامه ها به رشد اجتماعي، عاطفي، شناختي و فرهنگي سالم بينجامد و سازگاري را به آنها نشان بدهد. رشد را به آنها آموزش مي دهيم و همه اينها را با زبان هاي كودكانه و با استاندارد كودكانه در آنها دروني مي كنيم.