شنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۳
نگاهي به وضيعت آموزش عالي در كشورهاي آسيايي و مواضع ينسكو
براي نيازهاي مردم
004578.jpg
مهتاب صفرزاده خسروه شاهي
جيمز دورستد روانشناس و پژوهشگر آمريكايي عقيده دارد: «دانشجويان قرن حاضر متفاوت از نسل گذشته هستند و از اين رو نياز به فرصت هاي بيشتري براي رشد و شكوفايي دارند. سيستم هاي آموزشي برتر باعث پيشرفت جوامع در زمينه هاي مختلف شده و جوامع را به سوي آينده اي روشن رهنمون مي سازد. اما آنچه در اين بين بيش از هر چيز مطرح است فراهم آوردن امكانات مناسب براي تحصيل طبقات مختلف اجتماع است. شايد نياز كودك فقير به تحصيل بيش از نياز كودكي غني به تحصيل باشد چرا كه فقرا در سايه دانش به آرزوها، نيازها و خواسته هاي خود دست يافته و جوامع را به فردايي روشن رهنمون مي سازند. اما تحصيل علم تنها در حفظ محفوظات و كسب مقام تعريف و خلاصه نمي شود بلكه علم بايد وسيله اي براي مقابله نوع بشر با بلاياي طبيعي، حفظ سلامتي، مقابله با بيماري ها، توليد، كشف، اختراع و در نهايت شناخت دنياي اطراف به منظور تسلط بر آن باشد. كشورهاي مختلف براي دستيابي به اين اهداف طرح  هاي مختلفي را آزموده و مي آزمايند تا به آنچه هدف آنهاست دست يابند. در اين بين بعضي جوامع چون كشورهاي آسيايي نياز به تلاش بيشتر براي دستيابي به اهداف خويش دارند.»
جان كمبل يكي از رؤسا و برنامه ريزان آموزش عالي آمريكا در مقايسه آموزش عالي آمريكا و كشورهاي آسيايي مي گويد: «آنچه كه امروز در آموزش و پرورش، به ويژه آموزش عالي كشورهاي آسيايي مشاهده مي شود مشابه وضعيت آموزشي سال هاي دور آمريكا است. قرن هجدهم، قرن تبعيض در آمريكا بود و تنها افراد متمول توان تحصيل داشته و بقيه زارع يا كارگر بودند. اگر اين قشر نيز به دانشگاه راه مي يافتند مشكلات مالي چنان آنها را تحت فشار قرار مي داد كه به ناچار از راه بازمانده و به سوي پيشينه قبلي خويش بازمي گشتند.»
او مي افزايد: «در سال ،۱۸۶۲ طرح« جاستين اسميت موريل »سيستم آموزشي آمريكا را متحول كرد. هدف طرح عبارت بود از:« هزينه اندك، كيفيت برتر و برابري بين نژاد و جنس »و طرح پس از ارائه به سرعت تصويب شد، چرا كه سيستم آموزشي آمريكا به شدت بيمار بود. طرح اگرچه مدتي با عنوان طرح « آموزش رايگان، كيفيت برتر »به اجرا درآمد اما دير پا نبود و با تحولاتي روبه رو شد. قرن نوزدهم بازگشتي مجدد به گذشته هاي دور بود. آمريكا و آموزش عالي آن دچار تفكر«هاروارديسم »شد و از سال ۱۹۳۰ مجدداً آموزش عالي آمريكا وضعيتي بيمارگونه يافت. هزينه تحصيل افزايش پيدا كرد و دانشجويان براي ورود به دانشگاهي خاص (هاروارد، كمبريج و...) رقابتي نادرست را آغاز كردند و اين تفكر، معروف به تفكر«هاروارديسم »ضربه سختي بر پيكره آموزش عالي آمريكا وارد كرد.»
اكنون و در آستانه سال ۲۰۰۵ ميلادي كه «UNESCO» به عنوان يكي از متوليان حقوق بشر تحصيل رايگان را يكي از نيازهاي اصلي جوامع مختلف مي داند كشورهاي آسيايي به دليل الگوبرداري نادرست از جوامع ديگر، به ويژه جوامع اروپايي و آمريكايي سير نزولي طي مي كنند. اگرچه اكنون نيز در جوامع غربي دانشجويان براي تحصيل هزينه پرداخت مي كنند اما كيفيت آموزشي مطابق با هزينه دريافتي است اما در آسيا اين وضعيت نامتعادل بوده و هزينه تحصيل متناسب با خدمات ارائه شده مخصوصاً در دانشگاه ها نيست. در اين بين هند، ايران، چين، مالزي و اندونزي با وجود دستيابي به موفقيت هايي باز هم از وضعيت نامطلوب آموزشي رنج مي برند.
نگاهي به وضعيت آموزش عالي در كشورهاي  آسيايي و مواضع يونسكو
براي نيازهاي مردم

مهتاب صفرزاده خسروشاهي
به عقيده «كمبل» ، تفكر «هاروارديسم» از آمريكا به اين كشورها وارد شده و اين نشان از قرار گرفتن آموزش عالي اين ممالك در سراشيبي نابودي دارد.
آنچه كه سيستم آموزشي كشوري را برتر معرفي مي كند هزينه هاي بالاي تحصيل نيست بلكه ملاك، تربيت دانش آموختگان آزموده به منظور رفع نيازهاي بهداشتي، آموزشي، اقتصادي و... جوامع است.
World watch Magazine «مجله وردواچ» در جديد ترين نظرخواهي خود فاكتورهايي را به عنوان فاكتورهايي براي آموزش عالي برتر به شرح زير اعلام كرده است:
- سيستم آموزشي برتر سيستمي است كه پاسخگوي نيازهاي جوامع مختلف به ويژه نيازهاي بحراني آنها باشد. در جوامعي كه اقتصاد بر پايه كشاورزي است هدف اصلي آموزش عالي بايد سوق دادن و تربيت دانش آموختگان كارآزموده در اين زمينه باشد و بي ترديد تربيت صنعتگران ماهر كاربردي به جز صرف هزينه  اضافي نخواهد داشت.
- آموزش مطابق با نيازهاي قرن حاضر. به عقيده «آنت كودني» رئيس دانشگاه آريزوناي آمريكا برقراري ارتباط علمي دانشجويان سراسر جهان و تبادل معلومات، راهي براي كسب مهارت هاي ويژه و آزمودگي بيشتر دانشجويان است. اين ارتباط جهان را به دانشگاهي بزرگ تبديل كرده و دانشجويان را در عرصه هاي شغلي موفق تر مي كند چرا كه با برقراري ارتباط با علوم روز دنيا آشنا مي شوند.
- تسلط بر علوم روز و به روز بودن سيستم آموزشي، كتب درسي، تجهيزات آموزشي و...
-آموزش بر پايه تحقيق و پژوهش
- فراهم كردن تحصيل مناسب و رايگان براي اقشار مختلف مردم
«آنت كودني» رئيس دانشگاه آريزونا عقيده دارد: «كشورهاي آسيايي گنجينه اي از مغزهاي متفكر است اما زمينه شكوفايي مناسبي ندارند. بالا بودن هزينه هاي آموزشي، نامناسب و ناكافي بودن تجهيزات آموزشي، محدوديت در زمينه تبادلات علمي و... عواملي در جهت مسدود كردن زمينه رشد و شكوفايي نخبگان آسيايي است. از اين رو«فرار مغزها » (Brain Drain) به مسأله اي جدي در جوامع آسيايي بدل شده است.»
اگرچه به عقيده بسياري كشورهاي آسيايي چون ايران، هند، ژاپن، كره و... به نتايج چشمگيري در زمينه توليد علم و فن آوري دست يافته اند اما دستيابي به اين موفقيت ها در سايه تلاش بي وقفه پژوهشگران اين كشورها و پشت سر گذاشتن موانع متعدد بوده و هست.
يونسكو و آموزش عالي در جوامع آسيايي
يونسكو يكي از سازمان هاي پيشگام در زمينه بررسي نظام آموزشي در جوامع مختلف به ويژه جوامع نيازمند بوده و هست. به عقيده برنامه ريزان آموزشي يونسكو، تحصيل بايد در جهت برقراري ارتباط با جوامع، پيشرفت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، هنري و... جوامع مختلف باشد. «يونسكو» فاكتورهاي سيستم آموزشي پيشرفته و مطلوب را به شرح زير مي داند:
- تحصيل بايد نياز افراد جامعه را برآورده كرد و آنها را به فعاليت مثبت وادارد.
- با افزايش سطح شعور و آگاهي ملت ها راه پيشرفت آنها را هموار كرده و پلي ارتباط بين امروز و نيازهاي آتي جوامع باشد.
- تحصيل بايد وسيله اي براي برقراري ارتباط بين جوامع به منظور انتقال فرهنگ و تمدن از ملتي به ملت ديگر باشد.
-تسلط بر علوم بر پايه تحقيق و پژوهش
- گسترش و توسعه روابط اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و... بين جوامع
- معرفي فرهنگ، مذهب، عقايد و آداب و رسوم ملل مختلف به يكديگر براي آشنايي بيشتر و برقراري ارتباط در عين آگاهي از اختلاف عقايد.
- امكان تحصيل براي طبقات مختلف اجتماع از ابتدايي ترين تا عالي ترين مقاطع تحصيل (تحصيل رايگان)
- استفاده از امكانات و تجهيزات جديد آموزشي در مقاطع مختلف تحصيل مخصوصاً دانشگاه.
استانداردهاي يونسكو براي آموزش عالي برتر در كشورهاي آسيايي
در بيانيه يونسكو آمده است: «برنامه آموزشي به عنوان برنامه آموزشي صحيح برگزيده مي شود كه بتواند معلومات دانش آموختگان را تقويت كرده و فعاليت هاي دانشجويان را هدفمند كند. آموزش بايد نيازهاي اجتماع چون بي سوادي، فقر و گرسنگي را ريشه كن كرده و افراد جامعه را در مقابل بيماري ها، خطرات، بلاياي طبيعي و...تجهيز كرده و آنها را به سوي فردايي روشن رهنمون سازد. در اين بين آزادي و توجه به نيازهاي عاطفي، روحي و رواني و نيز نبايد ناديده گرفته شود.»
بنابراين براي دستيابي به اهداف فوق و دستيابي به تعليم و تربيت صحيح، توجه به استانداردهاي زير ضروري است. اين نكات به عنوان استانداردهاي آموزشي يونسكو براي دستيابي به آموزش عالي برتر عنوان شده است:
- فراگيري مهارت ها، آموزش صحيح و مشاركت علمي مخصوصاً در شرايط بحراني
-آموزش علوم و تكنولوژي همسو با نياز هر جامعه
-آموزش صحيح فرهنگ، تاريخ و اعتقادات هر ملت به نسل آتي آن
- آموزش رايگان
- تربيت همپاي تعليم
- ارتباط علمي و فرهنگي دانشجويان ملل مختلف به منظور تبادل يافته ها و رفع نيازها
- آموزش صحيح به اساتيد و آموزگاران به عنوان مهم ترين عوامل تعليم و تربيت
- بهره گيري از امكانات روز دنيا براي آموزش صحيح و برتر
- بهبود شرايط آموزشي با توجه به الگوهاي برتر آموزشي در جوامع پيشرفته
- جلوگيري از فرار مغزها با برنامه ريزي صحيح و تأمين نيازهاي نخبگان
يونسكو، جوامع آسيايي و فرار مغزها
«فرار مغزها» در جوامع آسيايي به چالشي بزرگ بدل شده است. اين مسأله نه  تنها در جوامع آسيايي كه در بعضي جوامع اروپايي نيز مطرح است اما در جوامع آسيايي بي توجهي به نياز «نخبگان» بيشتر مطرح بوده و به صورت معضلي به نام «فرار مغزها» نمود يافته است.
«يونسكو» توجه به چند اصل عمده  را راهي براي جلوگيري از فرار مغزها مي داند:
- برنامه ريزي بلند مدت، ميان مدت و كوتاه مدت براي برقراري ارتباط علمي بين جوامع شرق و غرب
- به كارگماردن نخبگان در رأس مشاغل حساس و كليدي
- فراهم آوردن زمينه مناسب براي سفرهاي پژوهشي- تحقيقاتي براي نخبگان
- فراهم آوردن شرايط مطلوب اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و... براي نخبگان به منظور جلوگيري از مهاجرت آنها براي دستيابي به «رفاه».
- بالا بردن ظرفيت و توان علمي دانشگاه ها به منظور جلوگيري از مهاجرت نخبگان براي تحقيق و پژوهش و ادامه تحصيل
- صرف هزينه براي تجهيز دانشگاه ها و مدارس
- صرف هزينه به منظور ساخت مؤسسات و مراكز پژوهشي و تحقيقاتي.
يونسكو و تأكيد بر تحصيل در زمينه هايي خاص
برنامه  ريزان آموزشي يونسكو معتقد هستند اگر چه كليد رشته هاي تحصيلي از جهت ارزش، اهميت و اعتبار جايگاه خاص خود را داشته و هيچ يك بر ديگري برتري ندارد اما در جوامع آسيايي به جهت وجود بعضي نيازها توجه به بعضي رشته هاي تحصيلي خاص مي تواند راهگشاي خوبي در جهت رفع نيازها و نواقص باشد.
علوم مهندسي: جوامع آسيايي نياز مبرمي به فن آوري و تسلط بر تكنولوژي روز دنيا دارند. از اين رو حتي در كشورهايي چون ژاپن، كره، چين، هند و ايران كه به نتايج مثبتي در اين زمينه دست يافته اند باز هم كمبودهايي ديده مي شود. بنابراين سوق دادن دانشجويان به تحصيل در زمينه علوم مهندسي، البته منطبق با نياز هر جامعه، زمينه ساز دستيابي به نتايج بهتر است.
علوم پزشكي: در جوامعي كه بيماري هاي مختلف هر ساله جان بسياري را مي گيرد تحصيل در زمينه علوم پزشكي جايگاهي ويژه دارد اين نكته تنها در جذب دانشجو خلاصه نمي شود بلكه هدف تربيت نيروي انساني كار آزموده به منظور رفع معضلات بهداشتي، تغذيه اي و... است.
علوم كشاورزي: در جوامعي چون ايران، هند، مالزي و اندونزي و... كه كشاورزي يكي از چرخ هاي مهم اقتصادي است بي توجهي به علوم كشاورزي اثرات جبران ناپذيري را به جا مي گذارد (مانند آنچه اكنون مي بينيم). بنابراين فراهم آوردن زمينه مناسب براي تحصيل دانشجويان در اين رشته ضروري است.
اقتصاد و بازرگاني: «بيماري اقتصادي» يكي از بزرگترين معضلات كشورهاي آسيايي بوده و هست و شايد بتوان اين مسأله را سرمنشأ بسياري از
نابساماني ها در جوامع آسيايي دانست.
يونسكو معتقد است «آموزش و پرورش» هر ملتي جايگاهي ويژه در پيشرفت يا عقب ماندگي كشورها دارد. آموزش، نياز به برنامه ريزي صحيح، بلند مدت و اصولي دارد و بي اعتنايي به اين مقوله، جبران ناپذير بوده و براي جبران غفلت ها تاوان سنگيني بايد بپردازيم.

نقدي بر يك آئين نامه
براي ارتقا به مرتبه دانشياري يا استادي به ترتيب دارا بودن حداقل يك و يا دو مقاله در نشريات علمي معتبر نمايه شده (indexed) الزامي است. در زمينه هاي تخصصي كه نشريه علمي معتبر نمايه شده در داخل كشور منتشر نمي شودتشخيص الزامي بودن با هيأت مميزه است
004575.jpg
اكبر حيدري، بخش شيمي دانشگاه تربيت مدرس
آيين نامه ارتقاي مرتبه اعضاي هيأت علمي دانشگاهها و مراكز آموزش عالي در اجراي دستور چهارم مصوبات اولين جلسه از دوره دوم هيأتهاي امنا، توسط كميسيون منتخب هيأت مميزه مركزي در ۵ ماده، ۵۱ بند، ۳۸ تبصره، ۵ جدول و ۳ پيوست تهيه و در تاريخ ۶/۹/۱۳۸۰ به تصويب وزير علوم، تحقيقات و فناوري وقت رسيده و جايگزين آيين نامه ارتقا مورخه ۶/۵/۱۳۶۶ (قبل از اين دو آيين نامه، آيين نامه اي به صورت مدون وجود نداشته وهر دانشگاهي طبق مقررات خود عمل مي نموده است!) شده است. مصوبات آيين نامه جديد از تاريخ ۱/۷/۱۳۸۱ در مؤسسات تحت پوشش وزارت علوم اجرا مي شود. آيين نامه مذكور عضو هيأت علمي را از سه جنبه فعاليت هاي آموزشي، پژوهشي و علمي- اجرائي مي سنجد، اما تخصيص حدود ۶۴ درصد از نمرات مورد نياز براي ارتقا به فعاليتهاي پژوهشي و علمي- اجرائي نشان از اهميت پژوهش محوري اين آيين نامه دارد. از سوي ديگر بند ۲- ۳ اين آيين نامه به همراه تبصره ذيل آن كه اصطلاحاً «بند وتوكننده» ناميده مي شود، مي تواند در صورت عدم وجود «مقاله در نمايه» بررسي پرونده ارتقاي متقاضي را متوقف كند كه خود گوياي اهميت پژوهش در آيين نامه مذكور است. در اين نوشتار ابتدا تلاش مي شود تا ضمن بررسي كمي و كيفي بند ۲-۳ از ماده ۲ آيين نامه اي ارتقا و تبصره ذيل آن (جدول ۱)، نقاط ضعف را عنوان كرده و با ارائه پيشنهاد وضعيت كشور را در توليد مقالات علمي و انتشار مجلات علمي- پژوهشي معتبر داخلي ارتقا دهيم تا ديدگاه حاكم بر پژوهش تقويت شود.
حاكثر امتياز در هر موضوع
حاكثر امتياز در واحد كار يا ترم
موضوع
بند
۷
مقاله علمي پژوهشي
۲-۳
تبصره- براي ارتقا به مرتبه دانشياري يا استادي به ترتيب دارا بودن حداقل يك و يا دو مقاله در نشريات علمي معتبر نمايه شده (indexed) الزامي است. در زمينه هاي تخصصي كه نشريه علمي معتبر نمايه شده در داخل كشور منتشر نمي شود، تشخيص الزامي بودن با هيأت مميزه است.
در ضمن، با بررسي جدول (۲) ملاحظه مي شود كه براي ارتقا به مراحل بالاتر، نمرات پژوهشي بيشتري مورد نياز است. مقايسه ماده ۲ از آيين نامه قديم و جديد نشان مي دهد كه، امتيازات پژوهشي براي ارتقا به مراتب استادياري، دانشياري و استادي در آيين نامه جديد افزايش امتيازي به ترتيب ۱۱ ، ۲۰ و ۲۵ يافته است. همچنين هر دانشگاه به دلخواه خود مي تواند سقف حداقل امتياز ارتقا از مجموع مواد ۱ الي ۳ آيين نامه را نيز بنابر مصوبات داخلي خود تغيير داده و به آيين نامه ارتقا بي اعتنا باشد! همان طور كه ملاحظه مي شود تبصره ذيل بند ۲-۳ ارتقا به مرتبه دانشياري يا استادي را به ترتيب دارا بودن حداقل يك و يا دو مقاله در نشريات علمي معتبر نمايه شده مي داند. در اينجا اين سؤال مطرح مي شود كه، اولاً آيا منظور از نمايه، نمايه خارجي است؟ بدين معني كه متقاضي مي بايست حداقل يك يا دو مقاله به زبان غيرفارسي به چاپ رسانده باشد؟ و يا منظور نمايه داخلي است؟ اگر منظور نمايه داخلي است. در ايران چند نمايه موجود است و اعتبار علمي آنها چقدر است؟ ثانياً در تبصره ۱ از ماده ۲ آمده است كه «مرجع تعيين اعتبار علمي مجله هاي داخلي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري يا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و مجله هاي خارجي هيأت مميزه است.»
همان گونه كه مشاهده مي شود، آشكارا تبصره ۱ ماده ۲ و تبصره ذيل بند ۲-۳ در تناقض مي باشند! از اين نكته مهم تر اينكه اگر مرجع تعيين اعتبار علمي مجله هاي داخلي وزارت علوم و يا وزارت بهداشت است. پس ملاك نمايه شدن به چه كار مي آيد؟ و اگر مجله يا نشريه اي نمايه شده باشد اما در ليست نشريات علمي پژوهشي نباشد، آيا باز هم معتبر است؟
همان گونه كه در بالا اشاره شد، كلمه نمايه معادل فارسي index است و خواننده محترم مستحضر است كه در كشورهاي مختلف، نشرياتي وجود دارند كه وظيفه آنها نمايه و يا ايندكس كردن مقالات مجلات مختلف، جهت تسريع و تسهيل در بازيابي و جستجوي مقالات، است. پرواضح است كه اين نمايه شدن مطلقاً به معناي ارزشمند بودن مقاله يا مجله مورد نظر نبوده و نيست! دليل اساسي نمايه كردن مقالات مجلات مختلف، اين است كه كتابخانه ها اين ايندكس ها را خريداري كرده و در كنار نشريات خود قرار مي دهند تا بدين وسيله كاربران بتوانند مقالات مورد نياز خود را سريعاً جستجو و پيدا كنند. جان كلام اينكه، فلسفه وجودي نشريات نمايه، تسهيل و تسريع در بازيابي مقالات مي باشد و لاغير. در ايران نيز نشريه اي به نام نمايه وجود دارد كه علاوه بر ايندكس كردن برخي مجلات علمي پژوهشي، مقالات روزنامه هاي مختلفي كه فاقد اعتبار علمي پژوهشي مي باشند را نيز نمايه مي كند! با توجه به مطالب فوق اين سؤال معقول مطرح مي شود كه آيا مجلاتي كه در ليست اعتباري مجلات علمي، پژوهشي دو وزارتخانه مزبور موجودنبوده، اما نمايه مي شوند، داراي اعتبار علمي، پژوهشي خواهند بود؟
مشاهده مي شود كه هم اكنون تبصره ذيل بند ۲-۳ و تبصره ۱ از ماده ۲ با انواع و اقسام تغييرات سليقه اي اعلام، اعمال و اجرا مي شود! به عنوان مثال، اكثر قريب به اتفاق هيأتهاي مميزه دانشگاهها ومناطق كشور نه تنها از تبصره ذيل بند ۲-۳ آيين نامه ارتقاي مرتبه اعضاي هيأت علمي نياز به مقالات انگليسي را برداشت كرده بلكه نشريات مورد تأييد انستيتوي اطلاعات علمي Institute For Scientific(ISI) Information را نوعي نمايه تصور كرده و شرط «وتوئي» را چاپ مقالاتي در نشريات مورد تأييد اين بنگاه اطلاعاتي مي دانند! شكي نيست كه ISI نمايه هايي از قبيل Science Citation Index و يا Social Science Citation Index و Art and Humanities Citation Index را منتشر مي كند و بر اهل فن پوشيده نيست كه نمايه شدن مجلات در نمايه هاي فوق ملاك قاطع در ارزشمند بودن يك نشريه يا مقاله نيست! سؤالات و تفسيرهاي گوناگوني كه از بند مربوط به نحوه ارزشگذاري مقالات علمي- پژوهشي موضوع بند ۲-۳ و تبصره «وتوئي» ذيل ماده ۲ آيين نامه ارتقا در دانشگاهها و محافل علمي سراسر كشور عنوان و اجرا شده است، سبب شد كه وزير محترم علوم، تحقيقات و فناوري - «بدون اشاره و رد صريح تبصره ذيل بند ۲-۳» - نامه اي به تاريخ و شماره ۱۹/۵/۸۳ ، ۶۶۰۸/۹ به دانشگاهها و مراكز تحت پوشش آن وزارتخانه در باب ماده ۲ ارسال نمايند. در بند ۱ اين نامه آمده است كه «در دادن امتياز به مقالات مذكور (منظور ماده ۲) و همچنين اعمال سياستهاي تشويقي اعم از مادي و معنوي، صرفاً كيفيت مقاله و اعتبار مجله مورد توجه قرار مي گيرد و داخلي يا خارجي بودن مجله و ثبت بودن ونبودن آن در مجموعه ISI يا ساير فهرست ها تأثيري در اين ارزشگذاري نخواهد داشت.» همان گونه كه ملاحظه مي شود بند ۱ اين نامه هيچگونه اظهار نظر صريحي راجع  به الغاي تبصره «وتوئي» ذيل بند ۲-۳ آيين نامه ارتقا ننموده و صرفاً تأكيد بر كيفيت مقاله و اعتبار مجله كرده است. كه طبق تبصره ۱ ذيل ماده ۲ مرجع تعيين اعتبار علمي مجله هاي داخلي وزارت علوم يا وزارت بهداشت و مجله هاي خارجي هيأت مميزه است. خوشبختانه با ارسال نامه مقام عالي وزارت، نمايه بودن يا نبودن مجلات كه با تعبير ارزشي و اعتباري كاذب همراه شده بود تصحيح شد. اما اين ابهام هنوز باقي است كه آيا حدود و ثغور بند ۱ نامه مذكور فقط مربوط به اعمال سياستهاي تشويقي است يا اينكه شامل ارتقاي رتبه اعضاي علمي و رد شرط وتوئي تبصره ذيل بند ۲-۳ نيز مي شود؟ به دليل عدم صراحت اين نامه مي توان پيش بيني كرد كه در آينده سؤالات زيادي طرح و تفسيرهاي زيادتري عنوان و اعمال شود!
مي بينيم كه حتي در يك بند از آيين نامه ارتقا چه مقدار سليقه و اعمال نظر شخصي و گروهي در تفسير مي تواند اعمال شود! افزون بر اين تفسيرهاي سليقه اي از آيين نامه ارتقا، برخورد غير كارشناسانه كميته هاي تخصصي هيأت هاي مميزه با ارزيابي مقالات مربوط به بند ۲-۳ از ماده ۲ آيين نامه ارتقا، غوغا كرده و مي كند! بدتر از همه هنگامي است، كه مقالات موجود در مجلات با ضريب تأثير بالا، كمترين امتياز پژوهشي را دريافت كرده اند! در انتهاي اين بخش متأسفانه بايد اذعان شود كه هيچ روش مدون و شفافي براي ارزيابي مقالات علمي- پژوهشي در مجلات داخلي يا حتي تحت پوشش ISI در كميته هاي تخصصي و يا خود هيئت مميزه، موجود نبوده و ارزيابي مقالات اكثراً با اعمال سليقه افراد انجام مي شوند! حال اين سؤال مطرح مي شود كه ملاك ارزشمندي و اعتبار يك مجله علمي- پژوهشي و يا يك مقاله علمي چيست؟ و فرآيند ارزيابي چگونه انجام مي شود؟
حداقل امتياز از مجموع مواد ۱الي ۳
حداقل امتياز از ماده ۲
مرتبه بعد ازارتقا
مرتبه قبل از ارتقا
۱۰۰
۳۵
استاديار
مربي
۱۰۰
۳۵
دانشيار
استاديار
۱۱۰
۴۵
استاد
دانشيار
در اينجا به طور مختصر به فرآيند ارزيابي و انتخاب مجلات براي ورود به ليست ISI پرداخته و سعي مي شود تا ببينيم آيا مي توان اين ملاك هاي ارزيابي جهاني را بر مجلات علمي- پژوهشي مورد تأييد دو وزارتخانه علوم و بهداشت كه متولي پژوهش كشور مي باشند، اعمال كنيم؟ ISI فراگيرترين پايگاه اطلاعاتي نشريات پژوهشي جهان بوده و شامل ۹۲۸۸ مجله (رجوع شود به Journal Citation Report) در ۱۶۷ مقوله (Category) علوم و ۲۲۸۶ مجله در ۵۴ مقوله علوم اجتماعي، هنر و علوم انساني (بدون در نظر گرفتن اين نكته كه بسياري از مجلات در مقوله هاي مختلف تكرار مي شوند) و زبانهاي مختلف (۳۱ زبان) است. ارائه اين حجم عظيم اطلاعات توسط اين بانك (بيش از ۳۴ ميليون سند علمي به همراه ارجاعات مربوطه فقط در Web of Science موجود است) به محققان اين امكان را مي دهد كه از پيشينه تحقيقاتي موضوعات مختلف و نيز از آخرين تحولات و پيشرفت هاي دانشگاهها، كشورها و رشته ها سريعاً مطلع شوند. ضمناً اين بانك تمام اطلاعات كتاب شناختي مجلات تحت پوشش خود و بالطبع مقالات مندرج در اين مجلات را نيز شامل مي شود. اين اطلاعات شامل نام نويسنده، عنوان مقاله، خلاصه مقالات، آدرس نويسنده، نام مجله، مقوله مجله، تعداد ارجاعات، آهنگ ضريب تأثير و... است. ضمن ويراستاران ISI هر ساله مجلات جديدي را كه مفيد تشخيص مي دهند. شناسائي كرده و سپس وارد مجموعه مجلات خود مي كنند و مجلاتي را كه چندان مفيد نباشند از ليست خود حذف مي سازند. فرآيند ارزيابي مجلات، فرآيندي مستمر بوده و با در نظر گرفتن عوامل كمي و كيفي توسط هيأت ويراستاران متخصص در هر رشته انجام مي پذيرد. از جمله اين عوامل مي توان معيارهاي انتشاراتي، محتواي مقالات، تنوع مليت مولفان، اطلاعات استنادي مربوط به مقالات، تبعيت مجله از قواعد بين المللي ويراستاري و از همه مهمتر انتشار به موقع مجله (كه دليلي ضمني بر اعتبار پيوسته علمي مجله مي باشد) را نام برد. در ضمن در مورد مجلات جديد مشاوران ISI سابقه انتشاراتي و مجموعه استنادي مولفان مجله و اعضاي هيأت تحريريه را نيز دقيقاً بررسي مي كنند (در اينجا جاي خوشبختي است كه عنوان شود كه فقط ۳ مجله ايراني IRAN POLYMJ، IRAN J SCI TECHNOL و IRAN J CHEM CHEM ENG توانسته اند در استانداردهاي جهاني ظاهر شوند و در ليست مجلات ISI قرار بگيرند.) مشاوران ISI مي توانند با تلفيق و مرتبط كردن تمامي عوامل و معيارها، قوت يا ضعف مجلات را مشخص كنند. به عنوان مثال با بررسي سالانه حداقل دو عامل ضريب اعتبار (Prestige Factor) و آهنگ درصدي (Percentile) مجلات، مي توان به راحتي ترقي يا تنزل آنها را تشخيص داد (هنگامي كه ميزان عددي ضريب اعتبار و گستره درصدي مجله اي نسبت به سال پيش بالاتر رود، بدان معنا است كه آن مجله ترقي كرده است و بالعكس زماني كه ضريب اعتبار و گستره درصدي كاهش نشان دهد، مجله افت نموده است). توجه خواننده را به مقايسه تغييرات ضريب تأثير و ميزان درصدي مجلات كه در «Journal Citation Report» موجود است جلب مي نمايد. همچنين با بررسي نمايه انتشار مجلات مي توان تعداد مقالات رسيده و در نهايت ميزان درصد مقالات مورد پذيرش را هر سال مورد بررسي قرارداد. پرواضح است كه ناشرين بزرگ با بررسي شاخص هاي ارزشي تصميم به انتشار، عدم انتشار يا فروش يك نشريه مي گيرند. مسلماً با قاطعيت مي توان اظهار نمود كه در كميسيون بررسي اعتبار نشريات وزارت علوم، تحقيقات و فناوري يا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، هيچ يك از اين شاخص هاي ارزيابي جهاني در نظر گرفته و اعمال نمي شوند! زيرا كه اين كميسيون ها هيچ داده پايه اي از مجموعه مقالات و اطلاعات استنادي مجلات مورد تأييد خود را نداشته و ندارند تا بتوانند ابتدا شاخص هاي علمي ارزيابي را ايجاد نموده و سپس به وسيله آنها مجلات مورد تأييد خود را ارزيابي واقعي كنند! اين عدم بررسي دقيق علمي مجلات سبب شده است كه هر دانشگاه يا دانشكده يا مركز تحقيقاتي و...، صرفاً با طي مسيرهاي اداري، مجوز انتشار حداقل يك مجله علمي پژوهشي را كسب كرده و مؤلفان محدودي نيز مقالات خود را در اين مجلات منتشر كرده و به راحتي مدارج ترقي را طي نموده و متوليان پژوهش نيز آمار صدها درصد رشد سالانه مقالات علمي را در رسانه ها با افتخار اعلان كنند!
نكته مهم تري كه در ماده ۲ آيين نامه ارتقا به آن اشاره نشده، بررسي مطابقت مقوله مجلات و تخصص فرد متقاضي ارتقا است. بدين مفهوم كه مثلاً يك هيأت علمي در گرايش فيزيك حالت جامد مي بايستي حداقل ۸۰ درصد مقالات خود را در مجلات فيزيك حالت جامد به چاپ برساند، نه در گرايش شيمي تجزيه يا الكتروشيمي و غيره! دليل اين مدعا ساختار غيرمتناسب معرفتي ايران و فعاليت مراكز تخصصي كشور در رشته هاي غيرتخصصي خود است! به عنوان مثال با بررسي مقالات منتشر شده توسط مركز بيوشيمي و بيوفيزيك دانشگاه تهران در دوره زماني ۲۰۰۳-۱۹۹۳(۱) ملاحظه مي شود كه مركز مذكور در رشته هاي علوم حياتي، شيمي، پزشكي، علم مواد، مهندسي، آموزش علوم، محيط زيست و فيزيك داراي مقاله است! حال اگر به زير رشته هاي اين رشته ها نفوذ كنيم، با كيفيت پايين مجلات و عدم تناسب شديدتر فعاليت در زير رشته هاي علمي مواجه مي شويم. به عنوان مثال، با بررسي ضريب تأثير مجلات مشاهده مي شود كه ضريب تأثير ۸۷ درصد مقالات علوم زيستي و ۸۰ درصد مقالات شيمي، مركز تحقيقات بيوشيمي و بيوفيزيك دانشگاه تهران كمتر از متوسط ضريب تأثير جهاني اين دو رشته در سال ۲۰۰۰ است!
البته بديهي است كه عدم اطلاع و ابلاغ ليست نشريات تخصصي (برگرفته از Journal Citation Report) به هيأت هاي مميزه همان مي شود كه امروز همگي شاهد آنيم «عدم تناسب در ساختار معرفتي در تمامي دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتي كشور و ضعف مديريتي در ارزيابي علمي مقالات پژوهشي» (۲)

با دانشگاها
همايش بين المللي دانشجويان باستان شناسي استراليا
همايش بين المللي دانشجويي مطالعات باستان شناسي (NASC) ۲۸ تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۴ در آدلايد استراليا برپا شد.متولي برگزاري اين همايش دانشكده هاي باستان شناسي استراليا بوده و فراخواني عمومي براي حضور استادان، دانشجويان دوره دكترا و دانشجويان دو سال آخر رشته باستان شناسي در گرايش هاي مختلف، به عمل آمده است.در اين همايش به بررسي مباحثي چون، روش هاي جديد حفاري و شناسايي با اصول صحيح علم حفاري به منظور آسيب كمتر به آثار باستاني، نگهداري و مرمت آثار باستاني، آثار باستاني زمينه اي براي جلب گردشگران و... پرداخته شد.علاقه مندان مي توانند براي كسب اطلاعات بيشتر به يكي از آدرس هاي زير مراجعه كنند.
صفحه الكترونيكي: http:// www. Flinders. edu. au/ archaeology/ nase/ nasc- main-htmپست الكترونيكي: Leanne Gtaylor
همايش بررسي باستان شناسي سنتي و مدرن
همايش بررسي باستان شناسي سنتي و مدرن (CHAT2004 ) در لستر سيتي انگلستان برپا شد.
اين همايش توسط دپارتمان باستان شناسي دانشگاه لسترسيتي و دپارتمان مردم شناسي دانشگاه بريستون و با پيام «جنگ عاملي براي تخريب آثار باستاني» كار خويش را آغاز كرد. محورهاي اصلي بحث در اين همايش عبارت بودند از: آشوب و جنگ هاي داخلي و بين المللي عاملي براي تخريب آثار باستاني، مرمت و حفظ آثار باستاني آسيب ديده در جنگ، مردم، فرهنگ و تمدن و حفظ آثار باستاني.
صفحه الكترونيكي: http:// www. Bris. ac. Uk/ Depts/ Archaeology/ events/ chat ۲۰۰۴. html
پست الكترونيكي: Sat 10 @ le. aC, uK
آيين نامه انتخاب دانشجويان ممتاز شاهد و ايثارگر ابلاغ شد
آئين نامه انتخاب و معرفي دانشجويان ممتاز شاهد و ايثارگر توسط دكتر جعفر توفيقي وزير علوم، تحقيقات و فناوري به دانشگاه هاي تحت پوشش اين وزارت ابلاغ شد.
براساس اين آئين نامه دانشجويان شاهد عبارت از فرزندان و همسران شهدا، مفقود الاثرها، اسيران و جانبازان ۵۰ درصد و بالاتر و دانشجويان ايثارگر شامل رزمندگان و جانبازان ۲۵ درصد و بالاتر و آزادگان هستند.وضعيت تحصيلي مطلوب كه براساس معدل يا رتبه دانشجو تعيين مي شود، ميزان ارتقاء و پيشرفت تحصيلي، فعاليت هاي علمي و پژوهشي دانشجويان و فعاليت هاي اجتماعي، فرهنگي، ورزشي و هنري مورد تأييد ستادهاي امور ايثارگران دانشگاه ها از جمله معيارهاي انتخاب اين گروه از دانشجويان است.

دانشجو
اجتماعي
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|   اجتماعي  |  انديشه  |  دانشجو  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |