از ميان سخنان كرنليسن متوجه مي شويم كه او فردي است كه با گرفتن اختيارات در تمام زمينه ها از دولت هلند بايد در هر حوزه اي به شهروندان و مسوولان پاسخ بگويد
شهرداران هلندي در سفر خود به تهران و اصفهان در زمينه مشكلا ت شهرهاي خود و مشاركت هاي مردمي و توسعه شهرها صحبت كردند. انگار حضور آنها بسياري از مشكلا ت شهري در ايران و كندي پيشرفت برنامه ها را نيز نمايان تر كرد
وقتي پشت ميكروفون رفت بدون مقدمه گفت كه مي داند چند دقيقه بيشتر به افطار نمانده است و حاضران مي بايست براي نوشيدن چاي و باز كردن روزه خود به بيرون از سالن بروند، به همين دليل سعي مي كند سخنراني اش را به سرعت تمام كند. شهردار شهر گودا هلند و ديگر همكارانش تا مدتي ميهمان شهرهاي مسلمان هستند.
ويم كرنليسن كه اين هفته ميهمان تهران و اصفهان است بايد به چند شهر ديگر در كشورهاي مسلمان سر بزند. او كه اداره شهر گودا در هلند را به عهده دارد موظف است تا براي آشنايي با فرهنگ مسلمانان در خاورميانه و مشرق زمين بگردد و با روحيات و آداب و رسوم آنها بيشتر آشنا شود، اما گوشه اي از اين سفر تحقيقاتي دو، سه شهردار هلندي و يكي دو نفر از همراهاني بود كه با تلاش گروه شهرشناسي دفتر پژوهش هاي فرهنگي به سخنراني كرنليسن و پرسش و پاسخ او و همراهانش با حاضران در خانه هنرمندان ايران تبديل شد.
شهردار گودا در ابتدا لازم ديد كه در مورد مشكلات عجيب و كمي غير قابل تصور براي ما توضيح دهد، مشكلاتي كه شهرهاي هلند وبرخي شهرهاي اروپايي مدتي است با آن دست به گريبانند. در حالي كه همه فكر مي كردند مشكلات شهري معمولا مشكلاتي نظير ترافيك، ساخت و ساز، بهداشت شهري، حمل و نقل، بزهكاري و مواردي نظير اينها باشد، كرنليسن توضيح داد كه اين روزها شهرهاي هلند با مشكلات فرهنگي مواجهند كه يكي از دلايل بوجود آمدن اين مشكلات حضور مهاجران عرب، آفريقايي و شرقي است. اين مشكلات كه ناشي از تعارضات فرهنگي و عدم شناخت و تفاهم اديان مختلف است، پس از 11 سپتامبر شدت بيشتري پيدا كرده است. شهردار گودا با دادن اين توضيح مي گويد كه يكي از اهداف سفر به ايران هم آشنايي با فرهنگ كشور مسلمان و شرقي ايران است.
عالي ترين مقام شهر
از ميان سخنان كرنليسن به سرعت متوجه مي شويم كه او مسوول حل تمام مشكلات شهر است. او فردي است كه با گرفتن اختيارات در تمام زمينه ها از دولت هلند بايد در هر حوزه اي به شهروندان و مسوولان پاسخ بگويد. وقتي اين حيطه وظايف و اختيارات تفاوت آشكار خود را با پست شهرداري در ايران نشان مي دهد كه شهردار گودا در سخنراني خود از اولويت هاي مديريت شهري اش با اين عناوين ياد مي كند، امنيت، افزايش يكپارچگي اجتماعي، افزايش رفاه اجتماعي، سرمايه گذاري در زمينه جوانان و آموزش، بهبود ساختار اقتصادي و ايجاد فضاي كارآفريني.
اينها در حالي است كه وظيفه ساماندهي هر يك از اين مسايل در ايران به عهده وزارتخانه خاصي است و شهرداران بايد كاملا تابع برنامه هاي وزارتخانه مورد نظر باشند.
شهردار گودا توضيح داد كه آنها موظفند براي برقراري بيشتر امنيت در فضاهاي عمومي و پيشگيري از جرم برنامه ريزي كنند، گروه هاي اجتماعي آسيب پذير را شناسايي و راه هايي را براي افزايش رفاه اين گروه ها پيدا كنند. براي يافتن سياست شهري مناسب جنبه هاي مادي و اجتماعي شهر را پيوند بزنند، به مشكلات تحصيلي جوانان رسيدگي و آنها را به ادامه تحصيل و ساختن چشم انداز بهتر براي آينده تشويق كنند، ساختار اقتصادي شهر را ترميم كنند و براي ايجاد كارآفريني و افزايش سرمايه گذاري جاذبه هاي شهري را افزايش دهند. اين دايره وسيع مسووليت ها قطعا با اختيارات وسيع همراه است. اختياراتي نظير عزل و نصب مسوولان مختلف شهري، از آموزشي گرفته تا قضائي و انتظامي.
اختياراتي كه باعث مي شود تا يك مديريت مشكلات شهر را حل و فصل كند، نه مجموعه اي از مديريت هاي منفصل، اختياراتي كه از اتفاقاتي نظير ارسال دو لايحه به مجلس براي بازيافت و دفع زباله، يكي توسط سازمان حفاظت محيط زيست و ديگري توسط شهرداري جلوگيري شود، اختياراتي كه باعث مي شود شهردار هر وقت اراده كرد بتواند براي خريد اتوبوس شهري اقدام كند، نه اينكه براي وارد كردن 500 دستگاه اتوبوس ماه ها در وزارتخانه ها سرگردان باشد.
كرنليسن مي گويد كه يكي از مهمترين شيوه هاي حل مشكلات شهري، استفاده از تجريبات شهرهاي ديگر است و به همين خاطر است كه او اينجا است، اما انگار حضور او و سخنراني اش كه به ما دلايل بسياري از مشكلات شهري در ايران و كندي پيشرفت برنامه ها را نشان داد، براي ما موثرتر بود.
چطور ممكن است بيشتر مشكلات يك شهر از مهاجرت خارجي ها به آن شهر ناشي شود؟
۱۰ درصد از جمعيت 16 ميليوني هلند را مهاجران تشكيل مي دهند. شهردار گودا مي گويد: در شهر كوچك او كه تنها 70 هزار نفر جمعيت دارد، ده ها خانواده ايراني زندگي مي كنند و در 4 شهر بزرگ هلند هم بدون در نظر گرفتن مهاجران غيرقانوني، 43 درصد از جمعيت را غيرهلندي ها تشكيل مي دهند. كرنليسن مي گويد: سطح پايين تحصيلات، بيكاري، مشكل زبان و سهم نسبتا بيشتر رفتار مجرمانه از مشكلات متقابل مديران شهري هلندي و مهاجران است، مشكلاتي كه مانع از يكپارچه كردن جامعه هلندي مي شود. وقتي دكتر آستانه، استاد دانشگاه تهران، ايران را هم مثل هلند ميزبان ميليون ها مهاجر مي شمارد و از شهردار هلندي مي خواهد مشكلات مهاجران را بيشتر بشكافد، هاشمي يكي از كارمندان شهرداري منطقه 17 هم از اين شهردار در مورد مشكلات حاشيه نشيني ناشي از مهاجرت در شهرهاي هلند مي پرسد. كرنليسن سعي مي كند تا روند شكل گيري مهاجرت به هلند را توضيح دهد: از دهه 50 كه شهرهاي هلند رشد خود را آغاز كردند، به خاطر كمبود كارگر در شهرهاي بزرگ و وجود بيكاري در روستاها، روستاييان روانه شهرها شدند. در اين دوران ما حتي اقدام به جذب نيروي كار از كشورهاي ديگر كرديم، كشورهايي مثل ايتاليا و يونان. اما پس از اينكه اروپا رشد كرد و سطح رفاه عمومي و دستمزد ها بالا رفت، به دنبال جذب نيروي كار از خارج از اروپا رفتيم، مثلا كشور تركيه. اولين گروه هاي كارگران ميهمان كارهاي خدماتي و كارهايي كه هلندي ها تمايلي به انجام آن نداشتند را انجام مي دادند. در ابتدا هدف ما تلفيق اين نيروهاي كار خارجي با جامعه نبود، آنها با هم به طور گروهي زندگي مي كردند و ندانستن زبان مشكلي برايشان ايجاد نمي كرد، با وجود قدرت بدني بالا از تحصيلات كمي برخوردار بودند كه اين هم براي ما مشكلي ايجاد نمي كرد، اما كم كم خانواده هاي آنها هم به هلند آمدند و به مرور به دليل وقوع جنگ هاي مختلف در جهان مهاجران بسياري راهي هلند و ديگر كشورهاي اروپايي شدند كه پس از آن كم كم مشكلات شروع شد. وقتي گروه كوچكي به يك شهر مي روند، همه شهروندان ميهمان نوازند ولي وقتي بعد از يكي دو دهه تعدادشان بيشتر شود و در سياستگذاري ها تاثير بگذارند، از نگاه مردم يك تهديد شناخته مي شوند در منطقه شهر من حدود 106 مليت مختلف زندگي مي كنند. او كه شهردار شوخ طبعي به نظر مي رسد، سپس به طنز مي گويد: در هلند ميهمان ها و ماهي ها از يك نظر به هم شباهت دارند و آن اين است كه هر دو 3 روز بيشتر دوام نمي آورند، در حالي كه در بسياري از نقاط دنيا مي گويند ميهمان حبيب خداست.
هنوز حرفش تمام نشده است كه خانم وليسترا شهردار شهر وين شخوتن مشكل مهاجرت را از جنبه ديگري مطرح مي كند: من شهردار شهر كوچكي در يك منطقه روستايي هستم و تجربه متفاوتي دارم. مشكل ما در شهرمان اين است كه جمعيت ما دچار مهاجرت به خارج از شهر شده است. جوانان به شهرهاي بزرگ تر مهاجرت مي كنند و جمعيت منطقه هر روز سالخورده تر مي شود. در حقيقت او تلاش مي كند تا فرصت هايي را براي جذب سرمايه گذاران و كارآفرينان ايجاد كند و آنها را به منطقه بكشاند: بايد با تبليغات سرمايه داران و تحصيلكردگان را به شهرمان بكشانيم وگرنه جمعيت جوان را از دست مي دهيم. در اين لحظه كرنليسن هم فرصت را از دست نمي دهد و به خانم شهردار پيشنهادي مي دهد: من براي حل اين مشكل شما راه حلي دارم، ليستي از شهروندان نمونه در دفتر من هست چشمكي به حضار كه حدود چند صدنفر را شامل مي شود، با كمال ميل مي توانم اين افراد را به شهر شما منتقل كنم تا مشكل شما هم رفع شود.
شهروندان سياستگذاري مي كنند
حاضران ترجيح مي دهند از بحث مهاجرت كه هيچ تجربه موثري را به همتايان ايراني منتقل نمي كند خارج شوند و در نتيجه گفت وگو ها به سمت نحوه مشاركت شهروندان در اداره شهر كه اروپاييان تجربيات زيادي در مورد آن دارند، كشيده مي شود. فرهنگ فراز، يكي از كارمندان شهرداري منطقه 10 مي گويد كه او و همكارانش تجربه موفقي در مشاركت مردم براي حل مشكلات منطقه داشته اند و مي پرسد كه آنها چه تجربياتي در زمينه مشاركت هاي مردمي داشته اند. آيا آنها كودكان و نوجوانان را براي اين امر سازماندهي مي كنند و آيا براي اين كار به فكر درآمدزايي براي آنها افتاده ايد؟ از پاسخ ابتدايي اينگونه برمي آيد كه اين عضو شهرداري منطقه 10 و همكارانش چند گام جلوتر از همتايان هلندي شان هستند. يكي از همراهان كرنليسن مي گويد: براي ما هم مشاركت مردم در امور شهري بسيار مهم است و سعي كرده ايم تا شهروندان را در سياستگذاري ها و توسعه شهري سهيم كنيم. براي مثال، من فكر مي كنم از آنجا كه مردم ساكنان مناطقي كه نوسازي و بازسازي مي شود هستند، بايد در تصميمات سهيم باشند، اين باعث مي شود تا شهروندان احساس مسووليت بيشتري داشته باشند. در سطح نوجوانان هم ما به مدارس مي رويم و با دانش آموزان ارتباط برقرار مي كنيم.
كرنليسن لازم مي بيند توضيحات امسگوف شهردار شهر آلفن آندر لاين را كامل كند: در واقع قانون هم ما را موظف كرده است تا علاوه بر اطلاع رساني در مورد مسايل مختلف از مردم شهر نظر خواهي كنيم، در مورد مسايلي مثل تغيير كاربري ساختمان هاي يك منطقه از مسكوني به تجاري يا مواردي نظير اين. همچنين همواره دنبال پيدا كردن راه هاي جذب مساعدت و همكاري شهروندان هستيم و از نظرات آنها در بهتر شدن حاصل كار كمك مي گيريم. او سپس در مورد تجربياتش در اين مورد مي گويد: يادم مي آيد در يكي از شهرها مجلسي از جوانان تشكيل شده بود كه اعضاي آن براي صحبت پيش من مي آمدند. همين طور دانش آموزان مدارس هم براي مشورت و اظهار نظر به من سر مي زدند.
نيپ، مديركل اتحاديه شهرداران هلند، توضيح كلي تري مي دهد: براي تمام دولت هاي محلي در سراسر دنيا مشاركت مردمي يك موهبت محسوب مي شود و اين موهبت بسيار مهم البته به سختي به دست مي آيد. به همين دليل هم انجمن من براي جذب مشاركت هاي مردمي وب سايتي با همكاري چند بخش دولتي و چند انجمن اروپايي تاسيس كرده است و من خوشحال مي شوم دوست من در شهرداري منطقه 10 به اين وب سايت سري بزند و تجربيات خودش را در اختيار ما بگذارد.
مجري برنامه كه در ميان چند هلندي نشسته است و لازم مي بيند تا گفت وگو را به طور خاص به مسايل شهرهاي در حال توسعه بكشاند از اين گروه كه به شهرهاي مختلفي سفر كرده اند مي خواهد مثال هايي در مورد كشورهاي در حال توسعه بزنند. نيپ بلافاصله شهر كورتيبا در برزيل را مثال مي زند: در اين شهر در دهه 90 جمعيت محله ها در تنظيم بودجه محلات سهيم بودند. بعد از مطرح شدن چنين تجربه اي، گروه هاي مختلفي از هلند براي بررسي اين شيوه به كورتيبا سفر كردند و روي اين ايده كه بودجه ريزي و بودجه را به محلات بدهيم كار شد. به دنبال آن كرنليسن هم به غنا اشاره كرد كه در برخي شهرهاي آن مسوولان شهري براي گفت وگوها و نشست هاي شبانه با قرار قبلي به محلات مختلف مي روند و در مورد مشكلات محله بحث مي كنند.
كرنليسن و همكارانش روزهاي زيادي درتهران نيستند، آنها بايد بعد از يكي دو روز عازم كشورهاي ديگر مسلمان شوند تا با فرهنگ اسلامي مهاجرانشان آشنا شوند، به همين دليل هم بعيد است تصوري از مشكلات شهري تهران داشته باشند. كاش فرصت مي شد يك روز هنگام عبور از خيابان ها از چهار راه استانبول، گلوبندك يا خيابان جمهوري مي گذشتند يا گذرشان به اتوبان همت مي افتاد، آن وقت مي شد از آنها پرسيد چه تصوري از مديريت شهري داريد كه اختيار عزل و نصب هيچ مقام شهري در حوزه هاي آموزشي، انتظامي، بهداشتي، قضائي و... ندارد و بايد شهري 8 ميليون نفري را اداره كند، آن هم 8ميليون نفري كه اگر هر كدام يك اتومبيل داشته باشند با همان اتومبيل به خيابان ها سرازير مي شوند.
مهرداد مشايخي
كرنليسن شهردار گودا- حيطه اختيارات او آنقدر وسيع است كه او را موظف به يكپارچه كردن جامعه شهري اش كرده است.
هيات شهرداران هلندي به دنبال شناخت بيشتر جامعه مسلمانان عازم شرق شده اند.
در شهرهاي آنها ميهمان بيشتر از 3 روز حبيب خدا نيست و اين مشكل بزرگ شهرداران هلندي با پديده مهاجران است. آمده ايم از شما بياموزيم
شهرداران هلندي در تهران
شهرداران هلندي در سفر خود به تهران و اصفهان در زمينه مشكلا ت شهرهاي خود و مشاركت هاي مردمي و توسعه شهرها صحبت كردند. انگار حضور آنها بسياري از مشكلا ت شهري در ايران و كندي پيشرفت برنامه ها را نيز نمايان تر كرد
از ميان سخنان كرنليسن متوجه مي شويم كه او فردي است كه با گرفتن اختيارات در تمام زمينه ها از دولت هلند بايد در هر حوزه اي به شهروندان و مسوولان پاسخ بگويد
وقتي پشت ميكروفون رفت بدون مقدمه گفت كه مي داند چند دقيقه بيشتر به افطار نمانده است و حاضران مي بايست براي نوشيدن چاي و باز كردن روزه خود به بيرون از سالن بروند، به همين دليل سعي مي كند سخنراني اش را به سرعت تمام كند. شهردار شهر گودا هلند و ديگر همكارانش تا مدتي ميهمان شهرهاي مسلمان هستند.
ويم كرنليسن كه اين هفته ميهمان تهران و اصفهان است بايد به چند شهر ديگر در كشورهاي مسلمان سر بزند. او كه اداره شهر گودا در هلند را به عهده دارد موظف است تا براي آشنايي با فرهنگ مسلمانان در خاورميانه و مشرق زمين بگردد و با روحيات و آداب و رسوم آنها بيشتر آشنا شود، اما گوشه اي از اين سفر تحقيقاتي دو، سه شهردار هلندي و يكي دو نفر از همراهاني بود كه با تلاش گروه شهرشناسي دفتر پژوهش هاي فرهنگي به سخنراني كرنليسن و پرسش و پاسخ او و همراهانش با حاضران در خانه هنرمندان ايران تبديل شد.
هردار گودا در ابتدا لازم ديد كه در مورد مشكلات عجيب و كمي غير قابل تصور براي ما توضيح دهد، مشكلاتي كه شهرهاي هلند وبرخي شهرهاي اروپايي مدتي است با آن دست به گريبانند. در حالي كه همه فكر مي كردند مشكلات شهري معمولا مشكلاتي نظير ترافيك، ساخت و ساز، بهداشت شهري، حمل و نقل، بزهكاري و مواردي نظير اينها باشد، كرنليسن توضيح داد كه اين روزها شهرهاي هلند با مشكلات فرهنگي مواجهند كه يكي از دلايل بوجود آمدن اين مشكلات حضور مهاجران عرب، آفريقايي و شرقي است. اين مشكلات كه ناشي از تعارضات فرهنگي و عدم شناخت و تفاهم اديان مختلف است، پس از 11 سپتامبر شدت بيشتري پيدا كرده است. شهردار گودا با دادن اين توضيح مي گويد كه يكي از اهداف سفر به ايران هم آشنايي با فرهنگ كشور مسلمان و شرقي ايران است.
عالي ترين مقام شهر
از ميان سخنان كرنليسن به سرعت متوجه مي شويم كه او مسوول حل تمام مشكلات شهر است. او فردي است كه با گرفتن اختيارات در تمام زمينه ها از دولت هلند بايد در هر حوزه اي به شهروندان و مسوولان پاسخ بگويد. وقتي اين حيطه وظايف و اختيارات تفاوت آشكار خود را با پست شهرداري در ايران نشان مي دهد كه شهردار گودا در سخنراني خود از اولويت هاي مديريت شهري اش با اين عناوين ياد مي كند، امنيت، افزايش يكپارچگي اجتماعي، افزايش رفاه اجتماعي، سرمايه گذاري در زمينه جوانان و آموزش، بهبود ساختار اقتصادي و ايجاد فضاي كارآفريني.
اينها در حالي است كه وظيفه ساماندهي هر يك از اين مسايل در ايران به عهده وزارتخانه خاصي است و شهرداران بايد كاملا تابع برنامه هاي وزارتخانه مورد نظر باشند.
شهردار گودا توضيح داد كه آنها موظفند براي برقراري بيشتر امنيت در فضاهاي عمومي و پيشگيري از جرم برنامه ريزي كنند، گروه هاي اجتماعي آسيب پذير را شناسايي و راه هايي را براي افزايش رفاه اين گروه ها پيدا كنند. براي يافتن سياست شهري مناسب جنبه هاي مادي و اجتماعي شهر را پيوند بزنند، به مشكلات تحصيلي جوانان رسيدگي و آنها را به ادامه تحصيل و ساختن چشم انداز بهتر براي آينده تشويق كنند، ساختار اقتصادي شهر را ترميم كنند و براي ايجاد كارآفريني و افزايش سرمايه گذاري جاذبه هاي شهري را افزايش دهند. اين دايره وسيع مسووليت ها قطعا با اختيارات وسيع همراه است. اختياراتي نظير عزل و نصب مسوولان مختلف شهري، از آموزشي گرفته تا قضائي و انتظامي.
اختياراتي كه باعث مي شود تا يك مديريت مشكلات شهر را حل و فصل كند، نه مجموعه اي از مديريت هاي منفصل، اختياراتي كه از اتفاقاتي نظير ارسال دو لايحه به مجلس براي بازيافت و دفع زباله، يكي توسط سازمان حفاظت محيط زيست و ديگري توسط شهرداري جلوگيري شود، اختياراتي كه باعث مي شود شهردار هر وقت اراده كرد بتواند براي خريد اتوبوس شهري اقدام كند، نه اينكه براي وارد كردن 500 دستگاه اتوبوس ماه ها در وزارتخانه ها سرگردان باشد.
كرنليسن مي گويد كه يكي از مهمترين شيوه هاي حل مشكلات شهري، استفاده از تجريبات شهرهاي ديگر است و به همين خاطر است كه او اينجا است، اما انگار حضور او و سخنراني اش كه به ما دلايل بسياري از مشكلات شهري در ايران و كندي پيشرفت برنامه ها را نشان داد، براي ما موثرتر بود.
چطور ممكن است بيشتر مشكلات يك شهر از مهاجرت خارجي ها به آن شهر ناشي شود؟
۱۰ درصد از جمعيت 16 ميليوني هلند را مهاجران تشكيل مي دهند. شهردار گودا مي گويد: در شهر كوچك او كه تنها 70 هزار نفر جمعيت دارد، ده ها خانواده ايراني زندگي مي كنند و در 4 شهر بزرگ هلند هم بدون در نظر گرفتن مهاجران غيرقانوني، 43 درصد از جمعيت را غيرهلندي ها تشكيل مي دهند. كرنليسن مي گويد: سطح پايين تحصيلات، بيكاري، مشكل زبان و سهم نسبتا بيشتر رفتار مجرمانه از مشكلات متقابل مديران شهري هلندي و مهاجران است، مشكلاتي كه مانع از يكپارچه كردن جامعه هلندي مي شود. وقتي دكتر آستانه، استاد دانشگاه تهران، ايران را هم مثل هلند ميزبان ميليون ها مهاجر مي شمارد و از شهردار هلندي مي خواهد مشكلات مهاجران را بيشتر بشكافد، هاشمي يكي از كارمندان شهرداري منطقه 17 هم از اين شهردار در مورد مشكلات حاشيه نشيني ناشي از مهاجرت در شهرهاي هلند مي پرسد. كرنليسن سعي مي كند تا روند شكل گيري مهاجرت به هلند را توضيح دهد: از دهه 50 كه شهرهاي هلند رشد خود را آغاز كردند، به خاطر كمبود كارگر در شهرهاي بزرگ و وجود بيكاري در روستاها، روستاييان روانه شهرها شدند. در اين دوران ما حتي اقدام به جذب نيروي كار از كشورهاي ديگر كرديم، كشورهايي مثل ايتاليا و يونان. اما پس از اينكه اروپا رشد كرد و سطح رفاه عمومي و دستمزد ها بالا رفت، به دنبال جذب نيروي كار از خارج از اروپا رفتيم، مثلا كشور تركيه. اولين گروه هاي كارگران ميهمان كارهاي خدماتي و كارهايي كه هلندي ها تمايلي به انجام آن نداشتند را انجام مي دادند. در ابتدا هدف ما تلفيق اين نيروهاي كار خارجي با جامعه نبود، آنها با هم به طور گروهي زندگي مي كردند و ندانستن زبان مشكلي برايشان ايجاد نمي كرد، با وجود قدرت بدني بالا از تحصيلات كمي برخوردار بودند كه اين هم براي ما مشكلي ايجاد نمي كرد، اما كم كم خانواده هاي آنها هم به هلند آمدند و به مرور به دليل وقوع جنگ هاي مختلف در جهان مهاجران بسياري راهي هلند و ديگر كشورهاي اروپايي شدند كه پس از آن كم كم مشكلات شروع شد. وقتي گروه كوچكي به يك شهر مي روند، همه شهروندان ميهمان نوازند ولي وقتي بعد از يكي دو دهه تعدادشان بيشتر شود و در سياستگذاري ها تاثير بگذارند، از نگاه مردم يك تهديد شناخته مي شوند در منطقه شهر من حدود 106 مليت مختلف زندگي مي كنند. او كه شهردار شوخ طبعي به نظر مي رسد، سپس به طنز مي گويد: در هلند ميهمان ها و ماهي ها از يك نظر به هم شباهت دارند و آن اين است كه هر دو 3 روز بيشتر دوام نمي آورند، در حالي كه در بسياري از نقاط دنيا مي گويند ميهمان حبيب خداست.
هنوز حرفش تمام نشده است كه خانم وليسترا شهردار شهر وين شخوتن مشكل مهاجرت را از جنبه ديگري مطرح مي كند: من شهردار شهر كوچكي در يك منطقه روستايي هستم و تجربه متفاوتي دارم. مشكل ما در شهرمان اين است كه جمعيت ما دچار مهاجرت به خارج از شهر شده است. جوانان به شهرهاي بزرگ تر مهاجرت مي كنند و جمعيت منطقه هر روز سالخورده تر مي شود. در حقيقت او تلاش مي كند تا فرصت هايي را براي جذب سرمايه گذاران و كارآفرينان ايجاد كند و آنها را به منطقه بكشاند: بايد با تبليغات سرمايه داران و تحصيلكردگان را به شهرمان بكشانيم وگرنه جمعيت جوان را از دست مي دهيم. در اين لحظه كرنليسن هم فرصت را از دست نمي دهد و به خانم شهردار پيشنهادي مي دهد: من براي حل اين مشكل شما راه حلي دارم، ليستي از شهروندان نمونه در دفتر من هست چشمكي به حضار كه حدود چند صدنفر را شامل مي شود، با كمال ميل مي توانم اين افراد را به شهر شما منتقل كنم تا مشكل شما هم رفع شود.
شهروندان سياستگذاري مي كنند
حاضران ترجيح مي دهند از بحث مهاجرت كه هيچ تجربه موثري را به همتايان ايراني منتقل نمي كند خارج شوند و در نتيجه گفت وگو ها به سمت نحوه مشاركت شهروندان در اداره شهر كه اروپاييان تجربيات زيادي در مورد آن دارند، كشيده مي شود. فرهنگ فراز، يكي از كارمندان شهرداري منطقه 10 مي گويد كه او و همكارانش تجربه موفقي در مشاركت مردم براي حل مشكلات منطقه داشته اند و مي پرسد كه آنها چه تجربياتي در زمينه مشاركت هاي مردمي داشته اند. آيا آنها كودكان و نوجوانان را براي اين امر سازماندهي مي كنند و آيا براي اين كار به فكر درآمدزايي براي آنها افتاده ايد؟ از پاسخ ابتدايي اينگونه برمي آيد كه اين عضو شهرداري منطقه 10 و همكارانش چند گام جلوتر از همتايان هلندي شان هستند. يكي از همراهان كرنليسن مي گويد: براي ما هم مشاركت مردم در امور شهري بسيار مهم است و سعي كرده ايم تا شهروندان را در سياستگذاري ها و توسعه شهري سهيم كنيم. براي مثال، من فكر مي كنم از آنجا كه مردم ساكنان مناطقي كه نوسازي و بازسازي مي شود هستند، بايد در تصميمات سهيم باشند، اين باعث مي شود تا شهروندان احساس مسووليت بيشتري داشته باشند. در سطح نوجوانان هم ما به مدارس مي رويم و با دانش آموزان ارتباط برقرار مي كنيم.
كرنليسن لازم مي بيند توضيحات امسگوف شهردار شهر آلفن آندر لاين را كامل كند: در واقع قانون هم ما را موظف كرده است تا علاوه بر اطلاع رساني در مورد مسايل مختلف از مردم شهر نظر خواهي كنيم، در مورد مسايلي مثل تغيير كاربري ساختمان هاي يك منطقه از مسكوني به تجاري يا مواردي نظير اين. همچنين همواره دنبال پيدا كردن راه هاي جذب مساعدت و همكاري شهروندان هستيم و از نظرات آنها در بهتر شدن حاصل كار كمك مي گيريم. او سپس در مورد تجربياتش در اين مورد مي گويد: يادم مي آيد در يكي از شهرها مجلسي از جوانان تشكيل شده بود كه اعضاي آن براي صحبت پيش من مي آمدند. همين طور دانش آموزان مدارس هم براي مشورت و اظهار نظر به من سر مي زدند.
نيپ، مديركل اتحاديه شهرداران هلند، توضيح كلي تري مي دهد: براي تمام دولت هاي محلي در سراسر دنيا مشاركت مردمي يك موهبت محسوب مي شود و اين موهبت بسيار مهم البته به سختي به دست مي آيد. به همين دليل هم انجمن من براي جذب مشاركت هاي مردمي وب سايتي با همكاري چند بخش دولتي و چند انجمن اروپايي تاسيس كرده است و من خوشحال مي شوم دوست من در شهرداري منطقه 10 به اين وب سايت سري بزند و تجربيات خودش را در اختيار ما بگذارد.
مجري برنامه كه در ميان چند هلندي نشسته است و لازم مي بيند تا گفت وگو را به طور خاص به مسايل شهرهاي در حال توسعه بكشاند از اين گروه كه به شهرهاي مختلفي سفر كرده اند مي خواهد مثال هايي در مورد كشورهاي در حال توسعه بزنند. نيپ بلافاصله شهر كورتيبا در برزيل را مثال مي زند: در اين شهر در دهه 90 جمعيت محله ها در تنظيم بودجه محلات سهيم بودند. بعد از مطرح شدن چنين تجربه اي، گروه هاي مختلفي از هلند براي بررسي اين شيوه به كورتيبا سفر كردند و روي اين ايده كه بودجه ريزي و بودجه را به محلات بدهيم كار شد. به دنبال آن كرنليسن هم به غنا اشاره كرد كه در برخي شهرهاي آن مسوولان شهري براي گفت وگوها و نشست هاي شبانه با قرار قبلي به محلات مختلف مي روند و در مورد مشكلات محله بحث مي كنند.
كرنليسن و همكارانش روزهاي زيادي درتهران نيستند، آنها بايد بعد از يكي دو روز عازم كشورهاي ديگر مسلمان شوند تا با فرهنگ اسلامي مهاجرانشان آشنا شوند، به همين دليل هم بعيد است تصوري از مشكلات شهري تهران داشته باشند. كاش فرصت مي شد يك روز هنگام عبور از خيابان ها از چهار راه استانبول، گلوبندك يا خيابان جمهوري مي گذشتند يا گذرشان به اتوبان همت مي افتاد، آن وقت مي شد از آنها پرسيد چه تصوري از مديريت شهري داريد كه اختيار عزل و نصب هيچ مقام شهري در حوزه هاي آموزشي، انتظامي، بهداشتي، قضائي و... ندارد و بايد شهري 8 ميليون نفري را اداره كند، آن هم 8ميليون نفري كه اگر هر كدام يك اتومبيل داشته باشند با همان اتومبيل به خيابان ها سرازير مي شوند.
مهرداد مشايخي