|
|
|
|
|
|
|
آرتمياي اروميه قبل از نابودي
عمليات نجات درياچه
ماهيان و ميگوها، فلامينگوها هم به اين خوراك خوشمزه علاقه مندند، به طوري كه هر سال براي خوردن آرتميا به درياچه اروميه مي آيند؛ ولي با كاهش آرتميا، اين پرندگان هم ديگر به خودشان زحمت نمي دهند كه براي خوردن چند آرتمياي ناقابل به اين درياچه بيايند!
دستاوردهاي اين كارگاه بين المللي نقطه عطفي در روزآمد كردن اطلاعات و معلومات محققان ايراني در زمينه هاي مرتبط با آرتميا و كاربرد آن در توسعه آبزي پروري ايران است
آناهيتا دروديان
درياچه اي با آب شور. حكايت، حكايت شوري و بي نمكي است. آب درياچه از شوري، بي نمك شده. شور، آب درياچه و بي نمك، زندگي موجودات آن؛ هر موجودي قادر به زندگي در اين آب نيست. نام اين درياچه حتما به گوشتان خورده: درياچه اروميه ولي احتمالا نام آرتميا را كمتر شنيده ايد؛ شايد هم اصلا نشنيده باشيد!
قبول كه شناختن يك موجود كوچك وسط دغدغه هاي بزرگ زندگي چندان جالب نيست، ولي اگر آن را با سود و منفعت اقتصادي پيوند دهيم، قطعا نظرتان عوض مي شود.
آرتميا سالنيا. مي گويند تنها جانوري است كه در درياچه اروميه زندگي مي كند. البته شكم آرتميا هم بايد سير شود. پس چندگونه جلبك و فيتوپلانكتون - گونه هاي گياهي - هم به موجودات اين درياچه اضافه مي شوند. يك درياچه، جلبك، فيتوپلانكتون، آرتميا و ... و ديگر هيچ.
مايه مرگ
درياچه اروميه بزرگترين درياچه داخلي ايران است. اين جمله تكراري را بارها در كتاب هاي درسي خوانده ايم. شايد تا به حال در هنگام سفر، از حوالي اين درياچه رد شده باشيد يا حتي آن را از نزديك هم ديده باشيد. فقط يادتان باشد كه براي شنا و آبتني اصلا مناسب نيست، چون آب آن به قدري شور است كه كافي است كمي از آن را هنگام شنا بخوريد تا ديگر هوس آبتني به سرتان نزند! مساحت درياچه اروميه بالغ بر 6 هزار كيلومتر مربع و عمق متوسطش هم بين 12-6 متر است. مقدار تبخير در اين درياچه آنقدر زياد است كه باعث شده آب آن شورتر شود. در نتيجه طي چند سال اخير جمعيت آرتميا هم كم شده. البته نقش برداشت بي رويه و غير مجاز را هم نبايد ناديده بگيريم، چون اين گونه به لحاظ اقتصادي داراي ارزش است و هرجا هم كه حرف پول و منفعت اقتصادي به ميان آيد، تنوع زيستي قرباني خودخواهي ما انسان ها مي شود. خلاصه اينكه مهار منفعت طلبان غير ممكن به نظر مي رسد، پس بايد فكر ديگري كرد. براي جلوگيري از برداشت بي رويه اقداماتي انجام شده، مثلا تكثير در استخرهاي خاكي كه روشي موفقيت آميز بوده يا اقدام جالب تري كه فقط در مرحله حرف است؛ اينكه از رودخانه ارس كانالي به درياچه اروميه وصل شود تا آبي كه با تبخير از دست مي رود، از طريق اين كانال جبران شود. بگذريم، از حرف تا عمل فاصله زيادي است. شايد در آينده با درياچه اي مواجه شويم كه به دليل شوري بيش از حد، هيچ موجود زنده اي در آن يافت نشود؛ يك درياچه، يك درياچه، يك درياچه و ديگر هيچ!
ارزش اقتصادي
آرتميا يا ميگوي آب شور، سخت پوست كوچكي است با ارزش اقتصادي و كاربري فراوان. در كشورهايي نظير چين، تايلند، مالزي، هند و حتي آمريكا، كانادا، ژاپن و ... توسعه صنعت آبزي پروري و كسب درآمدهاي كلان ارزي، به آرتميا بستگي دارد. در حقيقت آرتمياي متولد شده از تخم سيست غذاي خوشمزه اي براي بچه ماهيان و ميگوهاست. اين تخم ها داخل وكيوم نگهداري مي شوند و صادرات آنها هم به يكي از پرمنفعت ترين فعاليت هاي اقتصادي دنيا تبديل شده. علاوه بر ماهيان و ميگوها، فلامينگوها هم به اين خوراك خوشمزه علاقه مندند، به طوريكه هر سال براي خوردن آرتميا به درياچه اروميه مي آيند؛ ولي با كاهش آرتميا، اين پرندگان هم ديگر به خودشان زحمت نمي دهند كه براي خوردن چند آرتمياي ناقابل به اين درياچه بيايند!
تاريخچه بهره برداري
تاريخچه استفاده از سيست ها و صدور آن به خارج، قدمت زيادي ندارد و تنها به چند دهه قبل برمي گردد. آمريكا هم براي اولين بار در دهه 1930، برداشت آرتميا از درياچه بزرگ نمك در ايالت يوتا را آغاز كرد و تا سال 2000 بيش از 70 درصد بازار جهاني را اشغال كرده بود. از اواخر دهه 70، بسياري از كشورهاي آسيايي، اروپايي و آفريقايي هم فهميدند كه اين صنعت چه درآمد كلاني به دنبال دارد. به همين دليل بهره برداري از منابع آرتمياي خود را آغاز كردند. آنها دوست نداشتند از قافله عقب بمانند. راه حل، ورود به چرخه تامين سيست موردنياز صنعت آبزي پروري جهان بود. كسب درآمدهاي كلان ارزي براي هر ملتي، وسوسه بزرگي است. با توجه به اهميت آرتميا و اينكه درياچه اروميه، يك منبع طبيعي براي پرورش آرتمياست، ارتباطات گسترده اي با دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتي مرتبط با آرتميا در سراسر دنيا انجام شد.
به دنبال آن همكاري هاي علمي در قالب كارگاه هاي آموزشي و كنفرانس هاي بين المللي و منطقه اي و برنامه ريزي هايي در اين زمينه انجام شد تا اينكه دانشگاه اروميه به عنوان نماينده تحقيقات آرتميا در خاورميانه و آسياي مركزي انتخاب شد.
كارگاه بين المللي آرتميا
اولين كارگاه بين المللي آرتميا و اروميه در ارديبهشت سال 80 توسط مركز تحقيقات آرتميا و جانوران آبزي دانشگاه اروميه برگزار شد. در كارگاه اول 150 نفر از متخصصان و كارشناسان از كشورهاي مختلف شركت داشتند. برگزاري موفقيت آميز اين كارگاه نشان داد كه دانشگاه اروميه قادر است نشست هاي بزرگتر بين المللي را در فعاليت هاي خود داشته باشد. به اين ترتيب اين مركز براي برگزاري پنجمين كارگاه بين المللي آرتميا انتخاب شد. كارگاه هاي دوم تا چهارم آرتميا در كشورهاي بلژيك، چين و شيلي برگزار شده بود. بعد از گذشت 3 سال از برگزاري اولين كارگاه، پنجمين كارگاه بين المللي آرتميا با همكاري بخش تحقيقات كميسيون اروپا، مركز مطالعات و همكاري هاي بين المللي وزارت علوم، موسسه تحقيقات شيلات ايران، سازمان پژوهش هاي صنعتي ايران، سازمان حفاظت محيط زيست و ... از 31 شهريور تا 4 مهر در اروميه برگزار شد. ده ها محقق برجسته از كشورهاي بلژيك، يونان، اسپانيا، انگليس، ايتاليا، روسيه، آمريكا، شيلي، پاكستان، عراق و ... در اين همايش بين المللي شركت كردند. هدف اين همايش، ارايه نتايج تحقيقات و تجربه هاي اين كشورها براي محققان ايراني بود.
۳۰ مقاله منتخب در زمينه هاي بيولوژي، اكولوژي، ژنتيك، ارزيابي و مديريت ذخاير، پرورش مصنوعي و كاربرد آرتميا در آبزي پروري طي اين همايش ارايه شد كه 7 مقاله مربوط به ايران بود.
سخنراني روز افتتاحيه را خانم دكتر Cornelia Nauen، كارشناس ارشد و نماينده بخش همكاري هاي بين المللي كميسيون اروپا، آغاز كرد. طبق روال تمام همايش هاي رسمي، اول تشكر از برگزاري باشكوه اين همايش و بعد گفت: اميدوارم كه امكان استفاده بيشتر از تسهيلات كميسيون اروپا جهت اجراي پروژه هاي بين المللي فراهم شود.
مسلما دستاوردهاي اين كارگاه بين المللي نقطه عطفي در روزآمد كردن اطلاعات و معلومات محققان ايراني در زمينه هاي مرتبط با آرتميا و كاربرد آن در توسعه آبزي پروري ايران است. ما به بقاي نسل آرتميا اميدواريم؛ حداقل در يك همايش!
|
|
|
با ترافيك آشنا شويم
تجارت حيات وحش؛معامله بر سر جان
|
|
تجارت حيات وحش رامي توان خريد و فروش حيوانات وحشي و گياهان و محصولاتي كه از آنها به عمل مي آيد دانست. زندگي اين حيوانات و نباتات را به خاطر تامين مواد غذايي يا به عنوان حيوانات خانگي و دست آموز به فروش مي رسانند. تا جايي كه مي توان انواع گياهان زينتي و درختان جنگلي يا مجموعه اي از فرآورده هاي طبيعي نظير چرم هاي خوب و كمياب، آلات موسيقي ياحتي داروها را در بازارهاي سراسر جهان پيدا كرد. خريد و فروش حيات وحش و رابطه آن با توليدات حاصله، آن را به يك كسب و كار پر رونق و شكوفا تبديل كرده است. با برآوردي كه انجام شده ارزش اين تجارت ميلياردها دلار است و اين مقدار درآمد مستلزم نابود كردن و گرفتار كردن صدها ميليون گياه و حيوان در هر سال است.
در حالي كه بخشي از اين خريد و فروش ها به صورت قانوني و مجاز صورت مي گيرد، بخش عمده اي از آن به صورت غيرقانوني انجام مي شود. خريد و فروش هاي غيرقانوني و نامشروع در حيات وحش يكي از تهديدات اصلي و اوليه براي شمار زيادي از گونه هاي موجود در طبيعت وحش است. به عنوان مثال: از سال 1970بيش از 90 درصد از كرگدن هاي جهان به خاطر شاخ هاي باشكوه و ارزشمندشان از بين رفته اند. لذا در يك اجلاس بين المللي كه به همين مناسبت تشكيل شد عنوان كردند كه تجارت حيات وحش باعث مي شود كه حيات جانوران و گياهان خاص يك منطقه به مخاطره بيفتد. بنابراين نياز به يك مجموعه بين المللي جهت كنترل و محافظت از گونه هاي حيات وحش است، تا بيشتر كشورهاي جهان را تحت پوشش قرار دهند. هر چندكه نسبت به اين مساله واكنش هايي صورت گرفت كه به علت سوء استفاده بيش از اندازه در دادوستدهاي بين المللي جمعيت گونه هاي حيات وحش كاهش مي يابد. اما كارهاي زيادي باقي مانده است كه بايستي انجام داد. سازمان جهاني حيات وحش كارهاي مهمي را براي مبارزه با تجارت غيرقانوني صورت داد كه در اين بين سازمان تجارت حيات وحش Traffic به عنوان يك مركز قانوني خريد و فروش در طبيعت وحش به طور قابل ملاحظه اي، بيشترين فعاليت را در سراسر جهان انجام داده است.
ترافيك، بزرگترين شبكه كنترل خريد و فروش قاچاق و تجارت قانوني دنيا در حيات وحش است. اين شبكه ضمن فراهم كردن يك تجارت قانوني و نظارتي، اطمينان حاصل مي كند كه اين نوع تجارت هيچ گونه تهديد وخطري براي بقاي گونه هاي حيات وحش در اكوسيستم طبيعت ندارد. سازمان جهاني حفاظت wwf در سال 1970انجمن حفاظت از محيط زيست IUCN را بنيان نهاد كه اين انجمن مكمل بخشي از تلاش هاي wwf و وظيفه آن تلاش براي نجات حيات وحش روي كره زمين است. در اين بين شبكه ترافيك با ديد تخصصي و جهاني به تجارت حيات وحش نگريست و با انجام تحقيقاتي روي خريد وفروش شماري از گونه هاي وحشي پيشقدم شد. اين شبكه به طور مداوم و دقيق با دولت ها و حكومت ها همكاري مي كند و در مواقع تصميم گيري و انجام هر عملي آن را در جريان امر قرار مي دهد.
اين شركت تاثير بسزايي در خريد و فروش گونه هاي وحشي، ترغيب بوم دوستان جهت تلاش هاي بيشتر از تعهدشان و ادامه همكاري و مصرف به اندازه خريد و فروش گونه هاي وحشي دارد. اين شبكه همچنين در سطح وسيعي اقدام به انتشار اطلاعاتي نظير آدرس دفاتر موجود، شرايط و موقعيت اش كرد و شركت هاي بازرگاني را بر مناطق مهم و اصلي گونه هاي عمده اي همچون شيلات، درختان جنگلي، شكارگاه هاي وسيع منطقه اي و خروجي هاي محلي متمركز كرد. ترافيك Traffic با كمك موسسات دولتي و طرفداران حفاظت محيط زيست، تحقيقاتي را در آمريكاي شمالي انجام داد و اطلاعات مهمي از تاثير اين نوع تجارت روي خرس هاي سياه آمريكايي، كاكتوس هاي بياباني شيلي، طوطي هاي مكزيكي، ماهي هاي خاويار ازون بورون محلي و ماهي هاي پره اي به دست آورد. اين انجمن همچنين به طور فعالانه و جدي با تجارت هاي غيرقانوني و نامشروع حيات وحش در سراسر جهان مبارزه كرد. مقر اصلي شبكه Traffic آمريكاي شمالي، واشنگتن است و دفاتري در كانادا و مكزيك. اين سه كشور تامين كننده و عرضه كننده حيوانات اصيل وحشي و گونه هاي گياهي هستند. بيشتر بازارهاي بين المللي خارج از اين سه كشور هستند كه در اين بين افراد ثروتمند در نظام اقتصادي جهان بيشترين تقاضا و بالاترين ارقام رابه خود اختصاص داده اند واز طبيعت وحش به عنوان تفنن و يك كالاي لوكس استفاده مي كنند كه شامل بخش هايي از زندگي حيوانات، درختان جنگلي مناطق گرمسيري و چرم هاي كمياب است. ايالات متحده آمريكا به عنوان مركز تجارت حيوانات و گياهان داراي بزرگترين طبيعت، از نابود كننده ترين كشورهاي حيات وحش در دنيا است.
ترجمه: هادي لطف اللهي
منبعwwf:
|
|
|
كشف گاز متان در جو مريخ
|
|
يك شاهكار علمي در آزمايشگاه: توليد گاز متان
دانشمندان آمريكايي ثابت كرده اند، گاز متان در جبه پوسته زمين نيز پيدا مي شود. اين دستاورد نشان مي دهد احتمالا ذخاير بكر و دست نخورده اي از نفت وگاز طبيعي كه دور از انتظار بوده است، در اعماق لايه هاي زمين وجود داشته باشد.
سوخت هاي فسيلي مثل نفت و گاز طبيعي موادآلي هستند كه از كربن و هيدروژن ساخته شده اند. ديدگاه عمومي اين است كه نفت پايدار تجاري و گاز طبيعي از فرآيندهاي بيولوژيك ساخته شده اند - هر چند گاز متان به مقدار كم در آتشفشان ها نيز يافت مي شود. در واقع كشف گاز متان در جو مريخ كه اخيرا صورت گرفته شاهدي بر فعاليت هاي آتشفشاني است يا حتي مي تواند نشاني از زندگي در مريخ باشد.
پيش از اين پژوهشگران بر اين باور بودند كه فرآيندهاي غيربيولوژيك ، منابع پايداري از مواد سوختي در گستره وسيع تري از پوسته زمين تشكيل داده اند، اما اين نظريه هنوز بحث انگيز است.
اكنون هنري اسكات و همكارانش در دانشگاه اينديانا موفق شدند در آزمايشگاه، گاز متان را بسازند و نشان دادند اين گاز در دما و فشار مشابه جبه زمين، يعني 100 تا 300 كيلومتري عمق زمين پايدار خواهد بود. آنها با فشردن آب، اكسيد آهن و كلسيت بين دو سر الماس مسطح، تحت 50 هزار تا 110 هزار بار فشار سطح دريا و دماي يكهزار و 500 درجه سانتيگراد اين شاهكار علمي را به انجام رساندند.
اسكات مي گويد: نتايج نشان مي دهد هيدروكربن ها از مواد غيربيولوژيك نيز ساخته مي شوند و در اعماق زمين ثابت و پايدار باقي مي مانند. از آنجا كه 80 درصد حجم سياره ما را جبه تشكيل داده است، برخلاف آنچه در گذشته تصور مي كرديم بيشتر كربن زمين به شكل هيدروكربن يافت مي شود.
برنامه بعدي گروه اين است كه به تحقيق درباره تشكيل نفت تحت شرايط مشابه بپردازند. اگرچه نتايج به دست آمده درباره گاز متان احتمال وجود منابع نفت و گاز طبيعي در جبه زمين را افزايش داده است و اينكه اين منابع آماده بهره برداري هستند. با اين حال به گفته يك زمين شناس از دانشگاه كينگزتون لندن اهميت ذخاير بالقوه گاز متان از جنبه تجاري هنوز مشخص نيست.
او مي گويد: به دليل عمق خيلي زياد، امكان حفاري نيست. چاه هاي نفت در مناطق نسبتا كم فشار فقط تا عمق 5 الي 8 كيلومتري سطح زمين حفر مي شوند.
به گفته وي، بهترين راه به دست آوردن متان توليد شده در جبه زمين يافتن حفره هايي در پوسته است كه گاز آزاد شده در آنها محبوس شده است. البته او پيش بيني مي كند احتمالا مقدار آن در مقايسه با ذخاير نفت و گازي كه ما از وجودشان خبر داريم، چندان چشمگير نباشد چون وقتي گاز به پوسته بالاتر مي رسد، قسمت بيشتر آن ناپديد مي شود.
منبع سوخت اجنبي
ممكن است مكانيزم توليد گاز متان در سياره هاي ديگر هم رخ بدهد. اسكات اظهار مي دارد: يك جرم غني از هيدروكربن مثل قمر تيتان سياره زحل مي تواند در درون خود هيدروكربن توليد كند. حتي فشار در اطراف هسته آن در همان حدي است كه ما در كره زمين آزمايش كرديم.
يكي از اعضاي تيم مي گويد: گاز متان در جبه مريخ نيز وجود دارد. اين موضوع مي تواند توجيهي بر وجود اين گاز در جو مريخ باشد كه در مشاهدات اخير مشخص شده است. با اين وصف ديگر نيازي به موجودات مريخي هم نيست، از طرفي اين دستاورد مي تواند براي كساني كه اميدوار به يافتن علايم حيات روي اين سياره سرخ هستند، خبر خوبي باشد، چرا كه متان به عنوان منبع سوختي در اشكالي از حيات استفاده مي شود.
|
|
|
خواب زمستاني
|
|
خرس گريزلي، مرغ مگس خوار، سنجاب و ... همه اينها در زمستان به خواب مي روند. در حقيقت به علت يك دوره طولاني فصل سرما، كمبود غذا و كاهش دما اين حيوانات مي خوابند. در فصول گرم سال، بهار و تابستان، محدوديتي در تهيه غذا وجود ندارد، برخلاف فصل زمستان كه فقط يك زمين سرد و يخ زده در دسترس بوده و غذا فوق العاده كمياب است.
به علاوه روزهاي بسيار سرد و كوتاه زمستان در ساعات تاريك شب، سرد و بي روح به نظر مي آيد. بالاخره شكم اين حيوانات هم خالي مي شود و براي پيدا كردن كرم و حشرات از پناهگاهشان خارج مي شوند، در پايان تلاش براي يافتن غذا، كالري بدنشان مي سوزد و تمام مي شود مسلما غذاي اندك فراهم آمده جوابگوي كالري از دست رفته نيست، پس به جاي گرسنگي كشيدن يا يخ زدن و مردن، اين حيوانات غذاي زمستاني را در يك مسافت طولاني حمل مي كنند و براي چند ماه مي خوابند. خواب زمستاني به اين حيوانات كمك مي كند تا در شرايط سخت و دشوار زنده بمانند.
با خواب زمستاني، يك حيوان انرژي مورد نياز بدنش را به حداقل ممكن كاهش مي دهد. همچنين خواب زمستاني يك فرآيند كم كردن دما و ضربان قلب حيوانات براي حفظ انرژي در طي زمان كميابي غذا است.
هر حيواني در شرايط مختلفي به خواب زمستاني مي رود. به طوري كه سنجاب ها مي توانند هر 4 روز يك بار براي خوردن غذا و يك سفر كوتاه از خواب بيدار شوند. در حالي كه خرس هاي سياه مي توانند حتي تا 7 ماه همچنان در حالت كمون خواب باقي بمانند يا غيرفعال باشند.
|
|
|
حيوانات شگفت انگيز زندگي من
|
|
نوشته: دكتر ريموندريتمارس
قسمت هشتاد وششم
براي چهارپايان، بيشتر علف و گاهي اوقات جو مي ريزند، اما دادن جو به حيوان در حين مسافرت خطرناك است، مگر اينكه يك نگهبان خبره همراه باشد و دقيقا ميزان جو يا غله را اندازه گيري و نتايج آن را يادداشت كند يا اينكه مسافرت با كشتي خيلي طولاني باشد. در نظر داشته باشيد كه تغذيه حيوان با غله هنگام سفر، هر آينه ممكن است او را دچار ناراحتي، قولنج و حتي مرگ كند.
بزرگترين قفس مسافرتي كه تاكنون ديده ام از آفريقا به نيويورك رسيد و درون آن يك زرافه بالغ جاي داشت، كمي پيش از رسيدن به بندر، با بي سيم از كشتي تماس گرفتند و گفتند كه محموله ما در حال رسيدن است. اولين سوالمان اين بود كه ارتفاع قفس چقدر است. وقتي ارتفاع قفس را به ما گزارش دادند تازه فهميديم با چه دردسر بزرگي براي رساندن حيوان به پارك وحش مواجه ايم. پياده كردن حيوان در بندر، يك طرف و عبور دادن آن روي كاميون بزرگي كه آماده كرده بوديم، بدون آنكه با سيم هاي برق و كابل هاي اتوبوس هاي برقي برخورد كند، يك طرف. اگر بخواهم شرح اين واقعه را جزء به جزء، از پيدا كردن اسكله اي كه كشتي بتواند اين محموله شگفت را در آن پياده كند، تا نقشه سيم هاي برق و تلفن و كابل هاي اتوبوس و تراموا و يافتن مسيري كه تريلي بدون برخورد با آنها بتواند مسير را تا پارك طي كند، شرح دهم، بخشي طولاني از كتاب خاطرات من و حيوانات را خواهد گرفت، اما همين قدر بگويم ماجراي حمل اين حيوان كه نصف روز به طول انجاميد يكي از پرماجراترين سفرهاي درون شهري ما در نيويورك بود. وقتي زرافه را بعد از هفته ها ماندن در قفس تنگ و بدون جا و جنب به باغ وحش رسانديم و در محوطه بزرگ رو باز مخصوص خودش رها ساختيم، فكر مي كرديم تا چند روز نخواهد توانست راه برود، ولي وقتي صبح روز بعد به ديدنش رفتم، ديدم چنان دور محوطه مي خرامد و يورتمه مي رود كه انگار سالهاست در اين خانه زندگي مي كرده است.
در طول اين سالها آنقدر حيوان را به اينطرف و آنطرف برده و همراهي كرده ام كه فكر مي كنم در اين رشته نيز تخصص پيدا كرده ام و راجع به روانشناسي حيواناتي چون بوفالوها، زرافه ها، پيتون هاي بزرگ و امثال آن در هنگام حمل و نقل چيزهاي زيادي مي دانم.
يك بار اسكورت آپاچي، يكي از بهترين بيزون هايي كه تاكنون در باغ وحش به نمايش درآمده، به همراه تعدادي گوزن الك Elk را بر عهده داشتم. آپاچي، نوعي بوفالو است كه سكه آمريكا را واقعا پر رونق كرده و به حيات وحش آن معني بخشيده است. قفسي كه براي انتقال او از بركشاير ساخته بودند چندان بزرگ بود كه از در هيچ واگن باري معمولي داخل نمي شد. الك ها را قبلا در يك خط فرعي و رديفي واگن جاي داديم، بعد به خط اصلي منتقل و بقيه واگن ها را متصل كردند.
نگهبان گليسون را با الك ها جلو فرستادم. همراهي آپاچي به عهده من بود. بايد در واگن بدون سقف، در هواي سرد و پر از باد كنار او مي ماندم تا واگني با در پهن تر و ارتفاع بيشتر برسد.
چيزي نگذشت كه واگني كه توسط يك لكوموتيو كوچك به جلو رانده مي شد، سر رسيد. مسوول واگن دست تنها بود. قفس خالي آپاچي به تنهايي 400 پاوند كمتر از 200 كيلو وزن داشت، حال موجود غول پيكر سم دار را كه حداقل 2 هزار پاوند عضله و استخوان داشت، به آن بيفزاييد تا دريابيد چه باري را بايد به واگن منتقل مي كرديم. در نتيجه، هر كس را كه آن دور و بر بود، از مهندس تاسيسات تا سوزن بان، فرا خوانديم تا دستي به كار برسانند و كمك كنند.
برگردان:حميد ذاكري
|
|
|
حيوانات وحش ايران
۸۶ -دوپاي بلوچي
گونهAllactaga hotsoni :
خانواده: دوپاهاDIPODIDAE -
راسته: جوندگانRODENTIA
رده: پستاندارانMAMMALIA -
از نظر جثه، حد واسط دو پاي كوچك و دو پاي فرات است، ولي گوش هايش از هر دوي آنها بلندتر است. دم نسبتا باريك است. موهاي دم قهوه اي تيره و انتهاي منگوله دم سفيد است. براي شناسايي دقيق، بررسي دندان ها و صندوق هاي صماخ كه در اين گونه بسيار بزرگ هستند، ضروري است. طول كلي بدن 9/26 تا 4/30 سانتيمتر است. بيشتر در بوته زارها و مناطق گرم و خشك زندگي مي كند. اين گونه در دنيا فقط در منطقه سوران و سيب سراوان واقع در استان سيستان و بلوچستان ديده شده است. عادات آن ناشناخته استv.
|
|
|