سه شنبه ۵ آبان ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۳۷
آثار حجمي متفاوت در فرهنگسراي سالمند
طهران در تابلوهاي سه بعدي
در اين تابلوها تمام چيزهايي كه مي توانند فضاي آن دوران را به بيننده القا كنند مانند مردم و لباس هايشان، خيابان ها و كوچه هاي شهر، خانه ها و دروازه ها با كلون و كوبه هايشان و حتي وسايل و ابزاري كه مردم آن زمان براي انجام كارهايشان از آنها استفاده مي كردند، به خوبي نشان داده شده اند
021210.jpg
ندا لهردي
ما انسان ها با تمام تفاوت هاي زيادي كه با هم داريم هميشه درباره روال كلي زندگي تقريبا هم عقيده هستيم. زندگي يكنواخت است و روزمر گي هاي تكراري آن خسته كننده. اين همان موضوعي است كه همه ما درباره آن اتفاق نظر داريم و باعث مي شود به دنبال يك موضوع يا اتفاق جديدي باشيم كه بتواند به زندگي تنوع بدهد. اين تنوع هرقدر هم كه كوچك باشد لازم است. بنابراين فقط كافيست از اين به بعد به اطرافمان دقيق تر نگاه كنيم تا بالاخره بتوانيم يك سوژه جديد و نو پيدا كنيم.
اين يعني تلاشي جديد براي يك موضوع جديد و در حقيقت همان تنوع كه بي صبرانه دنبالش مي گرديم.
- اين سوژه مي تواند هرچيزي باشد، مثلا يك نمايشگاه از آثار هنري متفاوت و جديد.
نمايشگاه آثار حجمي طلق نقاشي استاد حبيب الله دلشكيب به احتمال زياد همان سوژه جالبي است كه به دنبالش هستيم، حداقل براي بعضي ها. اين سبك جديد را براي اولين بار استاد دلشكيب ابداع كرده البته مدت زيادي از اين موضوع مي گذرد، شايد حدود 15سال و در اين مدت نمايشگاه هاي زيادي هم از اين آثار برگزار شدند.
بگذريم، در هر صورت بد نيست كمي درباره استاد دلشكيب بدانيد. دليلش هم اين است كه دانستن اينكه افراد ديگر به چه روشي سعي مي كنند زندگي و خودشان را از بقيه متفاوت كنند، شايد بتواند به ما در پيدا كردن يك ايده جديد براي ايجاد تنوع در زندگي كمك كند، بنابراين برايتان مي نويسيم كه استاد دلشكيب بخشي از زندگي اش را كه مربوط به دوران تحصيلات ، سربازي و كار است مانند همه ما گذرانده، اما موضوع مهم اين است كه او با اين حال كه فارغ التحصيل رشته برق و الكترونيك بود به رشته هاي مختلف هنري هم- عكاسي، نقاشي، تاكسيدرمي و حجم سازي- علاقه داشته است. او مي گويد: در همان زماني كه درشركت نفت كار مي كردم يك كتاب تاريخي در مورد تهران قديم خواندم ، اما اصلا عكس هاي كتاب مفهوم نبودند طوري كه نمي توانستم چيزي از آنها بفهمم. اين اتفاق براي من تبديل به انگيزه اي شد تا بعد از بازنشستگي و در اوقات فراغتم كه اغلب صرف كارهاي هنري مي شد، آثاري را براي زنده نگهداشتن سنت ها و رسوم قديم ايران خلق كنم. به همين علت هم كار حجم سازي را با مواد مختلف مثل گل و خمير مجسمه سازي آزمايش كردم ولي هيچ كدام از آنها نظرم را جلب نكرد تا اينكه بعد از تحقيقات مختلف با حرارت دادن طلق و رنگ كردن آنها روش جديدي را در هنر حجم سازي بوجود آوردم و نام اين سبك را طلق نقاشي گذاشتم. با استفاده از همين سبك در مدت حدود 10 سال بيشتر از 100 تابلوي برجسته و سه بعدي را درباره آداب و رسوم و مشاغل تهران قديم خلق كردم.
تابلوهاي دلشكيب كه در واقع دنياي جديدي از تركيب رنگ ها و طلق ها را به وجود آورده اند همگي در يك اندازه و در قاب هاي چوبي قرار گرفته اند. با وجود اينكه اين تابلوها با زبان كاملا ساده و عامي مفاهيم زيادي از شرايط زندگي و كار را در دوران قديم به خوبي نشان داده اند، اما وزن زيادي ندارند. وزني در حدود 150 گرم كه شايد با ظاهر تابلوها آنقدر ها هم تناسب نداشته باشد. از ظاهر تابلوها و مفاهيم آنها گفتيم، شايد حس كنجكاويتان براي دانستن اينكه اين تابلوها چه شكلي هستند و چطور آداب و رسوم تهران قديم را به تصوير كشيده اند، تحريك شده است. در اين تابلوها تمام چيزهايي كه مي توانند فضاي آن دوران را به بيننده القا كنند مانند مردم و لباس هايشان، خيابان ها و كوچه هاي شهر، خانه ها و دروازه ها با كلون و كوبه هايشان و حتي وسايل و ابزاري كه مردم آن زمان براي انجام كارهايشان از آنها استفاده مي كردند، به خوبي نشان داده شده اند. صحنه هاي سه بعدي مختلفي از چايخانه ها و قهوه خانه ها كه اين روزها با نام چايخانه و قهوه خانه سنتي كار مي كنند. حمام هاي خزينه و گرمابه هاي عمومي كه امروز تقريبا وجود ندارند، مگر در محله هاي خيلي قديمي تهران و زورخانه ها كه آنها هم حالا تعدادشان به اندازه انگشت هاي دست هم نمي رسد. تابلوهايي هم از مشاغل مختلفي وجود دارد كه اكثر آنها اين روزها حداقل در شهر تهران كاملا منسوخ شده اند. شغل هايي مانند كوزه گري كه آن روزها با توجه به احتياج مردم براي ساخت كوزه و ظروف مختلف انجام مي شد و امروز تنها براي ساخت گلدان ها و وسايل تزئيني كاربرد دارد. سفيدگري كه در واقع مكان هايي به اين نام يا رويگري وجود داشته كه كارشان در واقع سفيد كردن ظروف مسي بود كه به مرور زمان و با استفاده زياد رنگشان تيره مي شد، شيشه گري كه در آن شيشه گر درون لوله اي توخالي كه يك طرفش شيشه مذاب به شكل مايع قرار داشت، مي دميد و لوله را مي چرخاند تا زمانيكه شيشه مذاب به شكل دلخواه برسد و بعد آن را براي سرد شدن در گوشه اي از مغازه قرار مي داد اما امروزه به خاطر مكانيزه شدن دستگاه ها كمتر چنين كارگاه هايي را مي بينيم و بالاخره آب شاهي كه در حقيقت جزو مشاغل خياباني و دوره گردي بود و در آن افرادي بودند آب را كه آن روزها به صورت لوله كشي و بهداشتي نبود با يك گاري به محله ها مي بردند و به صورت سطلي و به قيمتي ارزان به اهالي مي فروختند. نكته جالب اينكه چون اين آب را از قناتي كه در پشت كاخ شاه قرار داشت مي آوردند و از آب جوي با كيفيت تر بود لقب آب شاهي را گرفته بود. در حقيقت چيزي كه ديدن اين تابلوها را جذاب تر مي كرد، گفت وگو هايي بود كه بين مردم رد و بدل مي شده كه به همان صورت عاميانه در تابلوها ديده مي شد. كساني كه در آن زمان بوده و زندگي كرده اند، مسلما با ديدن اين تابلوها به ياد خاطرات گذشته مي افتند و شايد براي مدت كمي هم به دنياي آن روزها بروند. در مقابل، آنهايي هم كه به قول معروف سنشان به آن دوران نمي رسيده با ديدن اين تابلوها با سنت ها و آداب مردم قديم و تفاوت آنها با اين روزها بيشتر آشنا مي شوند. اگر دوست داريد اين تابلوها را ببينيد تنها تا 6 آبان ماه يعني پنج شنبه فرصت داريد تا به نگارخانه آبي فرهنگسراي سالمند برويد و از اين نمايشگاه بازديد كنيد. ضمنا جالب است بدانيد كه استاد دلشكيب در حال حاضر مشغول كار روي موضوع ضرب المثل هاي قديمي است. يعني نمايشگاهي تازه در راه است، منتظر باشيد.

امروز
اين يادداشت ها را نخوانيد
021213.jpg
صبح اول وقت، روزنامه ويژه اي را كه مطلب مورد نظر در آن چاپ شده را مي خريد. قبل از اينكه قدم از قدم برداريد آن را از ابتدا تا انتها دوباره مي خوانيد و متن آن نوشته مي شود آينه روزي كه پيش رو داريد. اگر خوش شانس باشيد براساس متن موجود تلاش مي كنيد كه روز خوبي را داشته باشيد و حتي اگر با مشكل خاصي هم مواجه شديد، آن را به بهترين نحو حل كنيد ولي اگر آن روز تقديرتان مناسب نباشد اول بدبختي است. به اتوبوس كه نرسيد فكر مي كنيد كه اين اول بدبختي هاي روز مسخره تازه شروع شده است. تا شب هر اتفاق بدي بيفتد تسليم و با ناراحتي با آن مواجه مي شويد و كوچكترين تلاشي در جهت رفع آن نمي كنيد چون معتقديد كه قرار بوده امروز اينگونه رقم بخورد. حتي اگر يك اتفاق خوب كاري يا تحصيلي يا هر چيزي كه در روزهاي معمولي، شما را از خوشحالي ذوق مرگ مي كند هم بيفتد باز با عينك بدبيني به آن نگاه مي كنيد و از آن هيچ بهره اي نمي بريد. همه چيز را دوباره مرور كنيد تا متوجه علت اين اتفاقات شويد. مدتي كه در اكثر جرايد كشور بخش كوچكي به فال روز يا هفته يا ماه اختصاص يافته است، اگر به اين جريان به عنوان يك سوژه فانتزي كه شايد گاهي اوقات فقط با نمك است، نگاه كنيم مشكلي پيش نمي آيد. مشكل از آنجا شروع مي شود كه عده اي از روزنامه خوان ها به اين ستون ها دل بسته اند و آن را دستمايه زندگي شان قرار مي دهند. حتي بعضي افراد صرف خواندن چنين فال هايي بعضي جرايد را مي خرند و اينگونه است كه معادله زندگي جواب نمي دهد. زياد به اين حرف ها، ستون ها و يادداشت ها توجه نكنيد، حتي اگر خوب هم باشد. ذات زندگي به هر ترتيب خودش را به شما تحميل مي كند، پس خودتان و انرژي تان را براي كنار آمدن با آن كنار بگذاريد.

هوا
دوباره انتظار
باران هم باريد و ديگر نگذاشت ما در حسرت باران منتظر بمانيم.
ولي اتفاقي كه افتاده اين بود كه باران باريد و ما را به ياد پاييزو باران هايش انداخت.
حالا كه باران را دوباره ديده ايم، ديگر دلمان نمي خواهد هوا آفتابي باشد و مدام مي خواهيم باران ببارد. برويم زير آن و از نوازش قطراتش روي سر و صورتمان لذت ببريم. پس دوباره برگشتيم سرجاي اولمان؛ انتظار براي بارش مجدد باران. اين انتظار امروز برآورده نخواهد شد، چون امروز هوا آفتابي است و شايد فقط چند لكه ابر در آسمان ظاهر شود و باز دوباره آفتاب خودنمايي خواهد كرد.
دماي هواي امروز تهران در لحظاتي كه آفتاب پركارترين ساعاتش را سپري مي كند از مرز 4-23درجه فراتر نخواهد رفت.
شب ها هم حسابي خنك شده و حتما بايد براي رفتن به كوچه يا خيابان، حتي براي چند لحظه كوتاه حتما لباس گرمي به تن داشته باشيم. به هر حال در اوج خنكي هواي امشب دما از 14 ، 15 درجه پايين تر نخواهد آمد. روز و شب خوبي داشته باشيد.

جعبه
روزي بدون فوتبال
امشب از مسابقات جام قهرمانان اروپا خبري نيست، پس بايد امشب را بدون فوتبال سپري كنيد و خودتان را با سريال هاي گوناگون تلويزيون مشغول بفرماييد. تكرار سريال من يك مستاجرم را مي توانيد ساعت 30:12 امروز تماشا كنيد. 40:13 از همين شبكه طنز كمربندها را ببنديد پخش مي شود. دايره ترديد را مي توانيد از ساعت 15 از شبكه اول مشاهده بفرماييد. زمان افطار و اذان مغرب به افق تهران امروز ساعت 34:17 خواهد بود. سريال هاي افطار يكي پس از ديگري از ساعت 18 آغاز مي شود.ساعت 18 كمكم كن از شبكه دوم، 30:18 خانه بدوش از شبكه سوم۱۰،:19 رسم عاشقي از شبكه تهران و ساعت 45:19 اگه بابام زنده بود پخش خواهند شد.
۱۵:20 ماموران پرونده هاي راكد از شبكه سوم پخش مي شود. ساعت 10:22 نوبت به پخش قسمت ديگري از سريال پرستاران مي رسد كه مي توانيد از شبكه اول مشاهده كنيد. قهر و آشتي را هم مي توانيد ساعت 23 از شبكه تهران ببينيد.

پرده
به زودي چند تار مو را مي بينيد
اغلب فيلم هايي كه اين روزها در سينماها به نمايش در مي آيند، براي جذب مخاطب هاي بيشتر ساخته مي شوند. در حقيقت اين فيلم ها، فيلم هايي هستند كه براي عموم مردم قابل درك و جذاب هستند،  اما گاهي كساني هم هستند كه طالب فيلم هايي مفهومي تر و در واقع خاص ترهستند. به همين دليل هم هست كه چند وقتي است گروه سينماهاي خاص به وجود آمده.
قرار بود با نمايش فيلملاك پشت ها هم پرواز مي كنند ساخته بهمن قبادي اين گروه راه اندازي شود، اما چون اين فيلم به اكران عمومي درآمد،  گويا فيلم چند تار مو در نوبت نمايش قرار گرفته است. اين فيلم را ايرج كريمي ساخته و درباره آن مي گويد: اميدوارم كه اين فيلم در زمان مرده اكران نشود، چون دوست دارم حداقل همان مخاطب خاص فيلم را به درستي ببيند و...
حالا اگر طرفدار فيلم هايي با مفهوم خاص هستيد بايد خودتان را براي ديدن اين فيلم كه احتمالا در يكي از سينماهاي فرهنگ، ايران يا فلسطين به نمايش در مي آيد، آماده كنيد.

كتابخانه
زير درخت انجير
فكر مي كنيد زير درخت انجير چه خبر است؟ براي دانستن اين موضوع بايد مجموعه داستان زير درخت انجير نوشته جابر تواضعي را بخوانيد. اين مجموعه شامل 7 داستان كوتاه است كه هر داستانش قصه مستقل و مجزايي دارد و براي گروه سني نوجوانان نوشته شده است. گفتيم داستان ها از هم مجزا هستند، اما شخصيت و فضاي مشترك، آنها را به هم مربوط مي كند، در واقع صابون دزدي كلاغ و برباد رفتن آرزوهاي شخصيت اصلي را در داستان اول به داستان گلوله هاي شيشه اي وحشي كه باعث مي شود تيله هاي رنگي را وسط كوچه بريزد، از مرگ ماهي سفره هفت سين و خاك كردن و فاتحه خواني براي او... همه و همه اتفاقاتي هستند كه براي پسربچه نوجوان اين داستان اتفاق مي افتد. نام اين كتاب در حقيقت از داستان اول گرفته شده، چون قهرمان داستان ها به همراه مادر و سه خواهرش در خانه اي قديمي كه حوض بزرگي دروسط حياط و درخت انجيري كه روي آن سايه انداخته زندگي مي كند و هر بار به تناسب قصه، يك يا چند نفر از آنها و دوستانش هم به فضاي قصه ها وارد مي شوند. گويا اين داستان ها در طول سال هاي 72 تا 77 و در دوران نوجواني تواضعي هستند.

فرهنگ
گروه كر نابينايان
اگر به رقابت كردن و شركت در مسابقات مختلف علاقه داريد، بهتر است اين خبر را بخوانيد. فرهنگسراي سالمند به مناسبت فرا رسيدن ماه رمضان و براي آشنايي شهروندان با سيره عملي اهل بيت و زندگي آنها مسابقه اي را با عنوان تذكره نور برگزار كرده است. اگر علاقه منديد كه دراين مسابقه شركت كنيد، بايد تعداد پنج حديث از احاديث حضرت عليع را با ذكر منبع آنها نوشته و تا پايان آبان ماه به صندوق پستي فرهنگسراي سالمند به شماره 444-17115 ارسال كنيد. همچنين اين فرهنگسرا براي پرورش استعدادهاي هنري خردسالان و خلاقيت هاي هنري آنها دوره  هاي آموزش نقاشي خردسالان را كه ويژه گروه هاي سني پنج سال به بالا است، برگزار مي كند. علاوه بر اينها گويا كانون نابينايان شرق تهران يك گروه كر نابينايان را در فرهنگسراي سالمند تشكيل داده است. در اين گروه ها كه با حضور مربيان و كارشناسان موسيقي تشكيل مي شود، بعد از گرفتن تست صدا آموزش هاي لازم در زمينه موسيقي به نابينايان داده مي شود. براي اطلاعات بيشتر از اين برنامه ها مي توانيد به نشاني : ميدان امام حسين، خيابان 17شهريور ، خيابان خشكبارچي ، پارك خيام مراجعه كنيد يا با شماره  تلفن هاي 9-3335868 تماس بگيريد.

صحنه
كافي شاپ داخل شهر
هيچ وقت به اين موضوع فكركرده ايد كه در يك كافي شاپ اوضاع چطور مي گذرد؟ شايد فكر كنيد كه هيچ اتفاق خاصي در يك كافي شاپ نمي افتد، اما كافي شاپ داخل شهر با تمام كافي شاپ ها فرق دارد. كافي شاپ داخل شهر نام نمايشي است كه ازنمايش  هاسپيتال نوشته علي حاتمي اقتباس شده و علي اصغر دشتي آن را در خانه نمايش به روي صحنه برده است، اين نمايش را مهدي ميرمحمدي، يونس لطفي و علي اصغر دشتي به صورت گروهي نوشته اند و در آن هدايت هاشمي - علي قلي پور، ندا مقصودي ، عباس حبيبي ، آرش بزرگ زاده، يونس لطفي ، رامين سيار دشتي و شهرزاد وجداني بازي مي كنند. اين نمايش در واقع ماجراي يك ولگرد است كه در يك شب باراني،  تعدادي آدم را در داخل كافي شاپ جمع مي كند و در اين كافي شاپ اتفاقات تازه اي رخ مي دهد و... موسيقي اين نمايش را فرشاد فزوني ساخته و قرار بود كه سال قبل در يكي از تالارهاي كوچك تئاتر شهر روي صحنه برود، اما به دليل ازدحام كارها تصميم گرفته شد كه اين نمايش از يكشنبه سوم آبان ماه در خانه نمايش روي صحنه برود.

ورود
خاصيت سه شنبه
مانده ايم بين زمين و هوا. نه اول راهيم و نه آخرش. دنبال واژه اي براي تعريف اين وضعيت مي گرديد؟ دائره المعارف را باز كنيد. مقابل اين شرايط بعد از علامت مساوي نوشته شده: بلاتكليف؛ اين خاصيت سه شنبه است.
سه شنبه ها را با مشق هاي ناتمام، شكست و ... به خاطر سپرده ايم. شايد شما به چنين موردي برنخورده باشيد، اما حتي در قومي كه روي فرزندانشان اسم روز تولدشان را مي گذارند هم كسي به اسم سه شنبه صدا نمي شود. انكار بلاتكليفي در سه شنبه غير ممكن است. اين روز درست در وسط هفته واقع شده. دردسر واقعي وقتي از راه مي رسد كه آدم نداند براي اول گذشته حسرت بخورد يا آخر نرسيده؛ اين خاصيت سه شنبه است!

ستون شما
جوابيه 
احتراما، خواهشمند است مطلب ذيل را در پاسخ به مرقومه مورخ 25/7/83 كه در صفحه 17 زير ستون جهانشهر در خصوص مشكلات ونك پارك به چاپ رسانده ايد درج نماييد.
اول: پنج برج سفيد رنگ مجتمع ونك پارك كه اشتباها چهار برج مرقوم فرموده ايد اگر مشكلات ترافيك شهري را به آن متصل نكنيم با وجود فضاي سبز و طراحي مهندسي كه دارد، عينا خصوصيات يك پارك را دارا است و بسيار اسم بامسمائي مي باشد.
دوم: نوشته بوديد كه فضاي داخلي كلافه كننده اي دارد. بهتر بود كه حداقل كمي التفات مي داشتيد به گفته آقاي كردستاني و يا ساير اهالي ساكن كه همگي همدوره ايشان هستند و بيش از 17 سال است كه در اين واحدها سكونت هستند و الحمدلله با تمكن مالي كه دارند به سرعت قادربه تعويض و جابه جايي محل سكونت خود هستند پس چرا طي اين مدت نقل مكان نكرده اند و مسلما نخواهند كرد.
سوم: قابل توجه حضرتعالي و آقاي كردستاني، بديهي است كه شركت مطالبات خود را كه طي ساليان سكونت آقاي كردستاني به جاي ايشان اداي دين كرده است عوارض نوسازي شهرداري، نگهداري تاسيسات و ساير موراد پس از گذشت ساليان متمادي بدون هيچگونه افزايشي به همان مبالغ اوليه دريافت دارد.
چهارم: شركت در زمان انتقال اسناد همان 5 درصد قسط زمان محضر را دريافت مي دارد و هيچگونه وجه اضافي درخواست نكرده است.
شايسته است اين شهروند محترم آقاي كردستاني كه سابقه درخشاني در ارسال و درج اين گونه متون دارد و خواستار تخفيف و امتياز ويژه از شركت است. خود را در كنار ساير ساكنين دانسته و نسبت به رعايت حقوق شهروندي اهتمام نمايد.
من و موبايلم
احتراما اينجانب عليرضا صالحي در تاريخ۳۰‎/۱۱‎/۸۲ يك عدد گوشي همراه زيمنس۵۵ SL با ضمانت طلايي 25 ماهه از خيابان جمهوري به مبلغ۲ميليون و 470 هزار ريال خريداري كرده كه گوشي مذكور در هفته اول هنگام مكالمه بعد از 30 ثانيه قطع ارتباط مي شد كه جهت رفع اشكال به نمايندگي پارس همراه واقع در سيدخندان مجيديه جنوبي مراجعه كردم كه نمايندگي مذكور مبلغ 250هزار ريال بابت تعمير از اينجانب اخذ و علاوه بر عدم رفع عيب كلا گوشي مربوطه از كار افتاد و مسوول نمايندگي بعد از مشاجره لفظي اعلام كرد كه گوشي مربوطه مدل فعلي كلا ايراد دارد و شركت هيچگونه مسووليتي در قبال قبض گارانتي ندارد و هر كار دلتان مي خواهد انجام دهيد. لذا خواهشمند است نسبت به چاپ مطلب در صفحه شكايات اقدام نمائيد.
صالحي 

پايتخت
لندن
خبري بخوانيد از شبكه تلويزيوني شهردار لندن. بر اساس تحقيقات به عمل آمده شبكه جديد كه با هزينه 2 ميليون پوند راه اندازي شده است، تنها سه دهم درصد بيننده دارد كه كمتر از نيم دقيقه برنامه هاي آن را تماشا مي  كنند.
اين شبكه تلويزيوني دوازدهم جولاي سال جاري ميلادي راه اندازي شد و برنامه هاي هنري خود را آغاز كرد. شبكه تلويزيوني پايتخت در آن زمان در شبكه ديجيتال و به مدت 6 ساعت، از ساعت 3 تا 9 شب برنامه  داشت. چند ماه بعد يعني از بيستم سپتامبر اين شبكه تلويزيوني به صورت 24 ساعته درآمد و تعداد بينندگان آن روز به روز كاهش پيدا كرد.
در همين خصوص دي دوكي يكي از ليبرال لندني مي  گويد: بايد از شهردار سوال شود، چرا 2 ميليون پوند از پول مردم پايتخت را صرف احداث شبكه تلويزيوني مي  كند كه هيچ بيننده اي ندارد. به هر حال هنوز مشخص نيست كه اين شبكه به فعاليت خود ادامه خواهد داد يا خير.
مسكو
خبري هم بخوانيد از برپايي نمايشگاه تجهيزات راديو و تلويزيوني در پايتخت روسيه. بيش از 150 شركت از كشورهاي مختلف جهان آخرين ساخته هاي خود را در معرض تماشاي علاقه مندان قرار داده اند.
در اين نمايشگاه شركت هاي توليدي از 25كشور جهان آخرين فن آوري هاي خود در زمينه نور، دوربين، ميكروفون، صدا، واحدهاي سيار راديو و تلويزيون و... به معرض تماشا قرار داده اند. سخنگوي نمايشگاه اعلام كرده در حاشيه نمايشگاه جلساتي هم باحضور كارشناسان برگزار مي  شود.
آنكارا
توليدكنندگان پوشاك در تركيه در سه ماهه اول سال 2004 ميلادي حدود 800ميليون دلار شلوار لي به كشورهاي مختلف جهان ارسال كرده اند. صادرات اين محصول نسبت به سال قبل 50 درصد افزايش داشته است.
صادرات شلوار لي به آلمان با 179 ميليون دلار در رديف اول قرار گرفته است. صادرات اين كالا در همين زمان در سال قبل 501 ميليون و 600 هزار دلار بوده است.

ذهن زيبا
آينده به كسي تعلق دارد كه مي داند چگونه منتظر بنشيند.
ضرب المثل روسي 
تنها در آب هاي آرام است كه تصاوير اشيا قابل رويت است؛ تنها در ذهن آرام است كه مي توانيد انعكاس دنيا را تماشا كنيد.
پرمودبترا
فروشندگي، شامل انتقال يك باور از طرف فروشنده به خريدار است.
پل هوفمان 
چنانچه سرمشق و الگو باشي، نياز نداري براي ديگران قوانين زيادي وضع كني.
مامازيگلار

تهرانشهر
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |