شنبه ۷ آذر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره ۳۵۶۷ - Nov 27, 2004
سرنخ يك قتل در پرونده خواستگاران خياباني
007557.jpg
گروه حوادث: در پرونده سرقتهاي يك پسر جوان كه به همراه يك دختر فراري اقدام به اغفال دختر جوان و ربودن اموال باارزش آنها و سرقت از منزل مسكوني با روش خاص خود مي كردند راز يك جنايت كشف شد.
دختر جوان از خانه فراري بود و در پاركهاي شهر بزرگ تهران سكونت داشت. روزهاي گرم تابستان در حال گذر بود كه يك روز دختر مذكور با پسر ۲۴ ساله اي كه به قصد تفريح به پارك آمده بود، آشنا شد. دختر محل خاصي براي زندگي نداشت و به همين دليل بعد از اين دوستي هميشه تماسهاي تلفني از سوي او با منزل پسر برقرار مي شد.
مدتي از آشنايي آنها گذشته بود كه دو جوان به فكر اجراي يك نقشه مجرمانه افتادند. بعد از چند روز در نهايت نقشه اصلي طرح ريزي شد. آنها قرار گذاشتند دختر، خود را به عنوان خواهر پسر به دختران جواني كه به پارك مراجعه مي كردند، معرفي كند و برادر خود را علاقه مند به آنها نشان دهد و با اين روش به قصد سرقت از دختران از آنها بخواهند تا روزي ديگر براي ديدن مادرشان و در يك رستوران با هم قرار بگذارند. دخترهاي مورد نظر آنها كه اغلب از افراد ساده بودند، حرفهاي دختر را باور كرده و روز ملاقات تعيين مي شد. دختر هميشه به طعمه هايشان مي گفت: مادرمان اهل تجملات است، با اينكه برادرم شما را خيلي دوست دارد، تنها براي دلخوشي مادرم سعي كن روز ملاقات زيور آلات خود را بيندازي تا مادرم راضي تر باشد.
دخترساده نيز حرف دختر فراري را باور مي كرد و روز قرار با همراه داشتن زيورآلات خود به ديدن مادر پسري كه قرار بود آنها را ببيند، مي رفتند.
متهمان در يك خيابان با دختر فريب خورده قرار مي گذاشتند تا به قول خودشان او را به پيش مادرشان ببرند. در طي مسير پسر جلوي يك آب ميوه فروشي توقف مي كرد و سه آب ميوه مي خريد كه يكي از آنها كه قرار بود دختر مذبور بنوشد با مواد بيهوش كننده مسموم مي شد. دختر چند دقيقه بعد از نوشيدن آب ميوه از حال مي رفت و متهمان اقدام به سرقت طلاجات وي كرده و او را بيهوش در كنار خيابان رها كرده و متواري مي شدند.
روش ديگري كه متهمان براي سرقتهاي خود به كار مي بردند، اين بود كه با تظاهر به خريدار بودن خانه اي ،وارد خانه هايي كه آگهي آنها در جرايد چاپ شده بود خود را خواهر و برادر معرفي كرده و بعد از مشاهده تمام خانه تحت اين عنوان كه خانه را پسنديده اند با مالك وارد معامله مي شدند. متهمان در بين معامله درخواست چاي كرده و وقتي مالك چاي براي همه مي آورد، چاي صاحب خانه را مسموم مي كردند و بعد از بيهوشي اعضاي خانه ،اموال باارزش آنها را سرقت مي كردند.
پرونده ۲۰ شاكي كه با دو روش سارقان مورد دستبرد قرار گرفته بودند، به دايره يك آگاهي مركز ارجاع داده شد.
تحقيقات در اين خصوص ادامه داشت تا اينكه يكي از شاكيان پرونده، پسر متهم را در ميدان تجريش شناسايي كرد و بعد از اطلاع به ماموران انتظامي و عمليات تعقيب متهم (پسر جوان) بازداشت شد.
پسر فوق به دستور بازپرس شاه محمدي در دايره يك اداره آگاهي مركز مورد تحقيق قرار گرفت. وي به بزه انتسابي خود با دختر فراري مذكور اعتراف كرد.
تحقيقات از متهم ادامه داشت كه عكس وي با خبر دستگيري اش در جرايد چاپ شد. با انتشار اين خبر خانواده يك پسر ۴ ساله كه فرزندشان در اثر مسموميت جان سپرده بود، به دايره يك آگاهي مركز مراجعه كردند. ماجراي مرگ دلخراش اين كودك اينگونه بود كه دو متهم پرونده به عنوان خريد خانه پدر و مادر اين كودك وارد منزل آنها شده بودند كه چاي اهالي خانه از سوي متهمان آغشته به مواد بيهوشي شده بود كه پسر ۴ ساله از آن چاي نوشيده و در اثر مسموميت جان سپرده بود.
جستجوي گسترده براي دستگيري متهم فراري پرونده ادامه دارد. با اينكه متهم پسر عنوان كرده است از مخفيگاه متهم دختر پرونده خبري ندارد ولي سرنخ هايي در جريان تحقيقات به دست آمده كه ماموران را به متهم فراري نزديك تر كرده است.بررسي در اين خصوص همچنان ادامه خواهد داشت.

بخشش ،دختر سارق را ادب نكرد
007554.jpg
گروه حوادث: دختر ۱۹ ساله سارق خودرو كه دو بار در فاصله يك ماه از سوي شاكي پرونده و مرجع قضايي بخشيده شده بود، با ارتكاب جرمي مشابه روانه زندان شد.
چندي پيش خبر سرقت يك خودرو پرايد توسط يك دختر ۱۹ ساله به اطلاع ماموران پليس ۱۱۰ تهران رسيد. ماموران بعد از اعلام شماره خودرو و مشخصات سارق بلافاصله براي دستگيري سارق نوجوان وارد عمل شدند. چند ساعتي از سرقت آن خودرو نگذشته بود كه ماموران انتظامي در حين گشت زني در منطقه صادقيه بر حسب اعلام شماره خودرو به تمام واحدهاي پليس با دختري با مشخصات سارق كه پشت فرمان يك خودرو پرايد قرار داشت رو به رو شدند. دستور توقف خودرو صادر شد، دختر مذكور قصد فرار از دست ماموران را داشت كه دستگير شد.
متهم به دادسراي امور جنايي تهران ارجاع داده شد و زير نظر بازپرس سليماني پرونده وي مورد بررسي قرار گرفت.
در تحقيقات بعدي معلوم شد كه وي مدتي قبل خودروي يك پسر ديگر به نام اميرحسين را نيز ربوده بود ولي بعد از دستگيري با رضايت شاكي آزاد شد و اكنون بار ديگر مرتكب چنين جرمي شده بود.
متهم كه سارا نام داشت هر بار براي سرقت خودروي مورد نظر خود با راننده خودرو كه آنها را از ميان پسران جوان انتخاب مي كرد، طرح دوستي ريخته و وقتي در خودروي پسر نشسته بود، از وي مي خواست تا خوراكي براي وي از يك سوپرماركت بخرد. وقتي پسر خودرو اش را ترك مي كرد، دختر پشت فرمان قرار گرفته و متواري مي شد.
سارا بعد از انجام بازجويي هاي قانوني به دليل اينكه سن كمي داشت و براي اينكه با ورود به زندان به يك مجرم حرفه اي تبديل نشود بلاقيد آزاد شد. ولي سارا نه تنها ادب نشده و پشيمان نبود، بلكه با فاصله دو روز از آزادي اش بار ديگر با همان روش قبلي خودروي پرايد يك پسر ديگر را سرقت كرد.
روز پنجشنبه گذشته بار ديگر سارا مقابل بازپرس سليماني قرار گرفت ولي اين بار خبري از عفو و بخشش وجود نداشت.
بررسي بيشتر به موارد اتهامي سارا در دادسراي امور جنايي تهران و دايره يك اداره آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.

جزئيات يك اسيدپاشي در شهرستان فومن
من قرباني يك هوس شدم
گروه حوادث: پنج ماه قبل پسر ۳۰ ساله اي در شهرستان فومن قرباني يك عشق شيطاني شد.
به گزارش خبرنگار ما، اين پسر كه فرزام نام دارد و از مغازه داران در شهرستان فومن است، مدعي است كه شامگاه ۲۶ تيرماه زماني كه پس از تعطيل كردن مغازه اش، قصد رفتن به خانه را داشته است توسط افراد ناشناس كه از وي آدرس مي خواستند مورد اسيدپاشي قرار گرفته است.
فرزام در نخستين اظهاراتش پس از مداوا، در شعبه ۲ دادگاه عمومي فومن به قاضي پرونده اش گفت: چند ماه قبل زني با من تماس گرفت و خواست با او رابطه دوستي برقرار كنم. اما من چون مي دانستم وي به تازگي ازدواج كرده است دست به اين كار نزدم و تا مدتها به وي بي اعتنايي مي كردم اما مزاحمت هاي اين زن ادامه داشت تا اينكه يك روز وي به مغازه من آمد و در حالي كه بسيار اضطراب داشت به من گفت قصد دارد به خاطر من از همسرش جدا شود.اما باز من به او بي اعتنايي كردم.وي در ادامه افزود: من در تمام اين مدت كاري به اين زن نداشتم. تا اينكه روز حادثه افرادي از طرف خانواده زن با من تماس گرفتند و پس از تهديد به مرگ گوشي تلفن را قطع كردند. در ابتدا مقداري ترسيده بودم به همين خاطر موضوع را با يكي از دوستانم درميان گذاشتم. پس از چند ساعت هم آنقدر گرفتار كار شده بودم كه جريان را كاملا فراموش كردم. شب حدود ساعت يك بامداد بود كه مغازه را بستم و قصد رفتن به خانه را داشتم. زماني كه وارد يكي از خيابان هاي اصلي فومن به نام خيابان امام شدم ناگهان صداي مردي را شنيدم كه از پشت سر مرا صدا زد. وقتي برگشتم برگه اي را به من نشان داد و از من خواست تا به او آدرس را نشان دهم. زماني كه در حال خواندن آدرس بودم، ناگهان مرد جوان بطري را كه حاوي اسيد بود به طرف چشمانم پاشيد و متواري شد. فرزام بيان داشت: در آن لحظه، از شدت سوختگي شروع به داد و فرياد كردم و توسط مردم به بيمارستان رشت انتقال يافتم. پزشكان پس از مداواي اوليه اعلام داشتند كه مواد پاشيده شده باعث سوختگي شيميايي شده و احتمالا اسيد است به همين خاطر پس از كميسيون پزشكي مرا به بيمارستان لبافي نژاد تهران انتقال دادند و پس از يك ماه مداواي پيگير يكي از چشمانم كاملا بينايي اش را از دست داد و چشم ديگر تنها ۱۵درصد بينايي دارد.فرزام در حالي كه گريه مي كرد و از وضعيت بدي كه داشت ناراحت بود به خبرنگار ما گفت: من قرباني يك عشق شيطاني و يك هوس شده ام. نمي دانم آن زن و خانواده اش چطور حاضر شدند كه با آينده من بازي كنند.هم اكنون ۵ ماه از اين جريان مي گذرد اما هر چند مظنون پرونده ام را معرفي كرده ام اما تاكنون هيچ كاري برايم انجام نداده اند. اين مرد در ادامه ضمن درخواست كمك از دستگاه قضايي گفت: چرا دستگاه قضايي هيچ تصميم قطعي در باره اينگونه جنايت ها نشان نمي دهد. الان چهار ماه است كه هيچ اقدامي بر روي پرونده من صورت نگرفته است. به راستي مجازات اين كار چيست؟

حبس تعليقي براي انتقام گيري از شوهر خيانتكار
گروه حوادث: دادگاه تجديدنظر حكم حبس زني را كه در پي انتقام از همسرش باعث نقص عضو وي شده بود، نقض كرد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده در پي انتقال مرد ميانسالي به نام احمد به يكي از بيمارستان هاي شيراز در دستور كار ويژه پليس قرار گرفت. يك سال قبل، مركز اورژانس بيمارستاني در شيراز با پليس تماس گرفت و به ماموران گفت: يك مرد مصدوم به بيمارستان انتقال داده شده كه به صورت عمدي توسط همسرش مورد سوختگي شديد قرار گرفته است.
بلافاصله ماموران كلانتري مربوطه در محل حاضر شدند و پس از مدتي تحقيق و بازجويي، دريافتند كه احمد توسط همسرش به نام مريم مورد حمله قرار گرفته است. به اين ترتيب، در پي شكايت مرد مصدوم، مريم بازداشت شد و بعد از بازجويي مقدماتي، وي در نخستين اظهاراتش به ماموران چنين گفت: چند سالي از زندگي مشتركم با احمد مي گذشت و در اين مدت جز برخي مواقع هيچ مشكلي با يكديگر نداشتيم. تا اينكه از چند ماه قبل متوجه تغيير رفتار همسرم شدم و هرچه تلاش مي كردم، نمي توانستم احمد را راضي نگه دارم. بعد از مدتي از طريق چند تن از همسايه ها متوجه شدم زني وارد زندگي ام شده و احمد با وي ارتباط دارد.
در ابتدا باور نمي كردم تا اينكه يك روز به اصرار يكي از دوستانم كه چندين مرتبه احمد را با زني ديده بود به محل قرار آنها رفتم و همسرم را ديدم كه به دنبال زن جواني رفت و او را به منزلش رساند. مريم در تمام جلساتي كه طي محاكمه در شعبه ۲۱ دادگاه عمومي سابق شيراز محاكمه مي شد، هرگز سوزاندن همسرش به صورت عمدي را قبول نكرد و مدعي شد كه سهوا اين اتفاق افتاده است. اين در حالي بود كه وكيل شاكي پس از رد اين ادعا بيان كرد: هيچ زني ساعت ۴ صبح دو ليتر روغن را براي تهيه غذا، داغ نمي كند مگر اينكه هدف ديگري داشته باشد.
پس از شنيدن اظهارات مريم، با توجه به درخواست شاكي پرونده، مريم از سوي قاضي به ۵ سال حبس و پرداخت ديه محكوم شد. با صدور حكم و اعتراض متهم، دادگاه تجديد نظر حكم صادره را نقض كرد و مريم را به يك سال حبس تعليقي و پرداخت ديه محكوم كرد. بعد از آن مريم در دادگاه خانواده مهريه خود را به اجرا گذاشت در حالي كه موظف بود طبق حكم صادره ديه همسرش را پرداخت كند. با دخالت اعضاي خانواده ،هر دو تصميم گرفتند تا در صورت پرداخت نكردن ديه مرد مصدوم، مريم نيز از دريافت مهريه اش صرف نظر كند.

اجراي حكم اعدام سارق قاتل
گروه حوادث: حكم اعدام مردي كه به انگيزه سرقت صاحبخانه را كشته بود در زندان مركزي اصفهان به اجرا درآمد.
به گزارش خبرنگار همشهري، مردي به نام اسماعيل _ ك به همراه تعدادي از همدستانش به قصد سرقت وارد منزل مهندس جعفر _ ح شدند. آنها در تاريخ ۱۰/۱/۸۱ به تصور اينكه در آن شب كسي در خانه مهندس حضور ندارد، از ديوارهاي خانه بالا رفنتد. درها را با خيال راحت شكستند و به خانه وارد شدند. مهندس و مادرش در خانه بودند. مهندس با سر و صداي دزدان بيدار شد و قبل از اينكه بتواند به تلفن نزديك شود و پليس را خبر كند با دزدان در قسمت پذيرايي خانه روبرو شد. مادر مهندس كه تا اين زمان خواب بود از داد و فرياد آنها بيدار شده و او نيز شروع به جيغ كشيدن كرد.
براساس اين گزارش، همدستان اسماعيل _ ك پيرزن را به اتاقي برده و با تهديد او را مجبور به سكوت كردند. در اين فاصله اسماعيل _ ك دست و پاي مهندس را بست و جوراب زنانه اي در دهان او گذاشت و با ۱۶ ضربه چاقو او را به قتل رساند.
مهندس در همان اتاق پذيرايي فوت كرد. سارقان پس از اينكه مدارك، پول نقد و چك هاي شركت خصوصي مهندس را دزديدند از محل حادثه فرار كردند. پيرزن پس از فرار دزدان با سر و صدا همسايه ها را خبر كرد . پليس بلافاصله در محل حادثه حاضر شد و جسد به پزشكي قانوني منتقل شده و رسيدگي به پرونده قتل مهندس ۵۰ ساله در دستور كار قاضي شعبه ۹ دادگستري اصفهان قرار گرفت. پزشكي قانوني علت فوت را بريدگي قلب و ورود جسم برنده به حواشي قلب اعلام كرد.
دزدان پول ها و چكهاي مسروقه را در يك كيف سامسونت قرار داده و به آشناي يكي از دزدان سپردند.
پليس در بررسي پرونده متوجه شد كسي كه به قصد سرقت وارد شده با مقتول آشنايي داشته است چرا كه زماني كه مهندس و مادرش بيدار شده اند از صحنه دزدي نگريخته اند.
با رديابي چكها محل اختفاي دزدان فاش شده و دزدان و قاتل مهندس دستگير شدند.
اسماعيل _ ك در مراحل بازجويي ها اعتراف كرد كه از مهندس طلبكار بوده و در آن شب به قصد اخذ طلب و با برنامه ريزي قبلي به خانه مهندس رفته بود. با توجه به بزه هاي انتصابي و احراز مجرميت افراد، اسماعيل _ ك به استناد مواد ۶۵۶ ، ۶۵۲ و ۶۶۷ قانون مجازات اسلامي و رعايت ماده ۴۷ همان قانون به تحمل ۱۰ سال حبس تعزيري و ۷۴ ضربه شلاق و پس دادن اموال محكوم شد و از نظر قتل عمد با توجه به تقاضاي اولياي دم و اصول ۲۰۶ ، ۲۰۷ ، ۲۳۱ ، ۲۳۲ ، ۲۳۳ و ۲۵۷ قانون مجازات اسلامي او محكوم به اعدام شد.
محمد _ س با اتهام معاونت در سرقت و اخفاي اموال مسروقه به استناد مواد ۴۳ ، ۶۵۲ و ۷۲۶ و ۲۲ قانون مجازات اسلامي به تحمل سه ماه حبس تعزيري محكوم شد. ديگر همدستان قاتل نيز به جرم سرقت و معاونت در آن محكوم شدند.
راي به ديوان عالي كشور ارسال شد و پس از تاييد دادنامه، صبحگاه سوم آذر ماه جاري اعلام و با حضور قاضي صادركننده حكم و اولياي دم در محل زندان مركزي شهر اصفهان به اجرا درآمد.

جابجايي برخي از شعب دادگاه هاي عمومي تهران
فارس: روابط عمومي دادگستري كل استان تهران طي اطلاعيه اي اعلام كرد: محل برخي از شعب دادگاه هاي عمومي تهران از روز شنبه جابجا مي شود.
روابط عمومي دادگستري كل استان تهران روزپنج شنبه با صدور اطلاعيه اي اعلام كرد كه در آستانه افتتاح مجتمع قضايي جديد التاسيس شهيد باهنر (ره) به آدرس ميدان استخر، خيابان شهيد وفادار، تقاطع شهيد بابايي، تعدادي از شعب دادگاه هاي عمومي تهران از قبيل شعب دادگاه هاي عمومي (حقوقي) به شماره هاي: ۱۱۶- ۱۱۷- ۱۱۸- ۱۱۹ -۱۲۰- ۱۲۱- ۱۲۳- ۱۲۴ و ۱۲۵ از مجتمع قضايي شهيد صدر (ره) به مجتمع قضايي جديد التاسيس شهيد باهنر (ره) منتقل مي شوند. همچنين تعداد ديگري از شعب دادگاه هاي عمومي (كيفري) تهران به شماره هاي ۱۰۵۱ ، ۱۰۵۲ ، ،۱۰۵۳ ۱۰۵۴ ، ۱۰۵۶ ، ۱۰۵۸ ، ۱۰۶۱ از مجتمع قضايي شهيد مدرس (ره) به مجتمع قضايي شهيد صدر (ره) منتقل مي شوند.
روابط عمومي دادگستري كل استان تهران از كليه شهرونداني كه از روز شنبه ( امروز) وقت رسيدگي و يا ضرورت مراجعه به شعب فوق الذكر را دارند خواست تا به محلهاي جديد اعلام شده مراجعه كنند.

حادثه در جهان
نوجوان ۱۲ ساله و دو اتهام قتل
گروه حوادث: پليس ايالت اوهايو روز گذشته نوجوان ۱۲ ساله اي را به اتهام قتل مادر بزرگ و عمه اش بازداشت كرد.
در گزارش بازپرس پرونده نانسي تير ۶۱ ساله و اماتير ۴۰ ساله هردو با يك گلوله به مغزشان به قتل رسيده اند. دادستان عالي اوهايو اعلام كرد كه كريستوفر ۱۲ ساله را با اتهام اعمال خشونت  شديد و قتل عمد رو به رو خواهد كرد. طبق قوانين ايالت اوهايو، مجرمان زير ۱۸ سال بايد در دادگاه هاي مخصوص اطفال محاكمه شوند و تعيين مجازات هاي سنگين براي آنها مطابق با مجرمان بالاي ۱۸ سال ممنوع است. بازپرس پرونده در خصوص انگيزه كريستوفر گفت: طبق اطلاعاتي كه ما به دست آورده ايم، كريستوفر پس از يك نزاع لفظي از دست مادربزرگش به شدت عصباني شده و در اقدامي ناگهاني هر دو آنها را به قتل مي رساند. وي در اولين بازجويي به قتل آنها اعتراف كرد.
دستگيري مادر سهل انگار
گروه حوادث: مادري كه پسر بچه ۷ ساله خود را در كابين يك كاميون زنداني كرده بود و خود به ميگساري در يك ميكده پرداخته بود توسط پليس سان ديگو بازداشت و به علت سهل انگاري در مراقبت از كودك و حبس غيرقانوني وي متهم شد. سارا پاول ۲۷ ساله و دوست پسر وي جك فاري ۳۰ ساله روز گذشته جهت تفهيم اتهامات وارده در دادگاه حاضر شدند. هر دوي متهمان در حال حاضر و تا زمان تشكيل دادگاه رسمي در بازداشتگاه به سر مي برند.
پليس پسربچه را در حالي كه بالشتي را بغل كرده بود در كابين جلوي كاميون يافت. سارا در اولين بازجويي ادعا كرد از آن جا كه نتوانسته بود پرستار بچه اي پيدا كند كه از پسرش مراقبت كند در نتيجه به ناچار وي را در كاميون حبس كرد. وكيل مدافع سارا در اولين جلسه بازجويي اعلام كرد كه سارا دچا ر اشتباه وحشتناكي شده است اما وي پيش از اين اتفاق همواره مادر دلسوز و مهرباني براي پسرش بوده است. پسر سارا در حال حاضر به عنوان فرزندخوانده نزد خانواده اي به سر مي برد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |