گروه حوادث: بازپرس شعبه ۷ دادسراي چهار تهران از مردم خواست فردي را كه از اعتماد تعدادي از كشتي گيران و مربيان تيم هاي ملي سوءاستفاده و كلاهبرداري كرده بود را شناسايي و معرفي كنند.
اين متهم فراري با جعل عنوان شركت «گندم طلايي شمال» با درج آگهي در مطبوعات از مردم كلاهبرداري مي كرد. شگرد اين كلاهبردار به اين صورت بود كه با درج آگهي در روزنامه ها و گرفتن دفتر نمايندگي صوري از شركت هاي خصوصي و دولتي جهت همكاري با اين شركت دعوت به عمل مي آورد.
او با دادن وعده دروغين نمايندگي فروش خودرو به ورزشكاران و قهرمانان ليگ برتر كشتي كشور آنها را به همكاري دعوت مي كرد. اين كلاهبردار كه كامران نام دارد تاكنون توانسته است با جلب اعتماد از مردم مقادير هنگفتي پول كلاهبرداري كند.
تعداد زيادي از مردم نيز با توجه به حمايت جمعي از ملي پوشان تيم ملي كشتي و قهرمانان المپيك از صاحب شركت و تاييد اين فرد توسط آنها به آگهي هاي منتشرشده در مطبوعات، اعتماد كرده و مبالغي را براي شركت در قرعه كشي هاي صوري پرداخته بودند.
در يكي از آگهي هاي منتشره اين فرد آمده «آقاي كامران به ستاره ليگ برتر جايزه ارزنده اي اهداء مي كند» و يا «شركت گندم طلايي شمال به ورزشكاران خصوصا كشتي گيران به صورت ويژه نمايندگي اهدا مي كند». اين شركت تحت پوشش خريد و فروش واردات و صادرات كالاهاي بازرگاني فعاليت مي كرده است.
كامران حدود يكسال است كه تحت اين عنوان كلاهبرداري مي كرده و با داشتن ۷۰ شاكي از ابتداي آذر ماه جاري متواري شده است.
بازپرس پرونده خواست تا اگر كسي از او خبر دارد با شماره تلفن هاي ۵۳۷۲۷۷۵ و ۵۳۷۲۷۸۰ اداره ۱۴ آگهي تماس بگيرند.

پليس: سرتيپ دوم پاسدار اسكندر مومني طي حكمي از سوي سردار قاليباف فرمانده نيروي انتظامي، به سمت رئيس مركز فرماندهي و كنترل ناجا و مركز فوريتهاي پليسي ۱۱۰ كشور منصوب شد.
سردار «محمدباقر قاليباف» ، فرمانده نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران روز سه شنبه دهم آذرماه طي حكمي سردار مومني معاون انتظامي ناجا را با حفظ سمت به رياست مركز فرماندهي و كنترل ناجا و پليس ۱۱۰ كشور منصوب كرد.
شايان ذكر است مراسم معارفه رئيس جديد پليس ۱۱۰ كشور با حضور فرماندهان و مديران عالي رتبه نيروي انتظامي در ستاد ناجا برگزار گرديد.

گروه حوادث: زن ۲۵ ساله اي اهل دشتستان واقع در استان بوشهر به علت اختلاف با همسرش دست به خودسوزي زد.
«فاطمه» ۲۵ ساله اهل وحدتيه دشتستان ديروز پس از يك درگيري با همسرش به وسيله نفت خود را سوزاند.برپايه اين گزارش، خانواده فاطمه به كمك همسايگان پس از شنيدن فريادهاي دلخراش او بلافاصله اين زن را به بيمارستان سوانح و سوختگي گناوه انتقال دادند و ماموران انتظامي را در جريان حادثه گذاشتند.پليس پس از تحقيقات لازم از همسايگان دريافت، فاطمه از مدتها پيش با همسرش اختلاف داشته است و آنان هر روز شاهد دعواهاي اين زن و شوهر بودند.گفتني است، فاطمه هم اكنون در بيمارستان تحت درمان است و تحقيقات پليس براي روشن شدن علت اصلي اين خودسوزي ادامه دارد.

گروه حوادث : ماجراي پرونده طلاق دختر جواني كه قرار بود به خاطر نازايي از همسرش جدا شود با انجام آخرين آ زمايشات به گونه اي ديگر ورق خورد.
مينا روي يكي از صندلي هاي راهروهاي دادگاه خانواده نشسته بود و منتظر برگزاري دادگاهش بود. چندي پيش قاضي دادگاه از او و شوهرش خواسته بود تا آخرين آزمايشات را انجام دهند. جواب آزمايش ها اين بار برخلاف دفعه هاي قبل بود. تا پيش از اين جواب آزمايش ها نشان مي داد كه مينا مشكل نازايي دارد. به خاطر همين آزمايشات بود كه حميد مجبور شده بود به اصرار پدرش مينا را طلاق بدهد. ولي اين بار آزمايش ها طور ديگري بود. حميد ناتوانايي جنسي داشت. مينا نتوانست فراموش كند اين حميد بود كه تا هفته پيش مي خواست او را طلاق بدهد و حالا او به خاطر تصميم حميد و به خاطر انتقام از پدر شوهرش درخواست طلاق داده است.
مينا روي صندلي دادگاه از گذشته اش گفت: بچه بودم كه پدر و مادرم را در يك تصادف از دست دادم.
پيش مادربزرگ پيرم زندگي مي كردم كه در دانشگاه قبول شدم و خرج تحصيلم را با كاركردن در يك دارالترجمه درمي آوردم. سال دوم دانشگاه با يكي از هم كلاسي هايم آشنا شدم. پسر پرانرژي و شوخي بود وقتي از من خواستگاري كرد، قبول كردم. مادربزرگم همه چيز را برعهده خودم گذاشت و ما با هم ازدواج كرديم. پدرش مخالفت كرد و در مراسم خواستگاري نيامد. پدر او از حميد خواسته بود كه با دخترعمويش ازدواج كند ولي او نمي خواست. پدر حميد او را از خانه بيرون كرد و ما با كمك مادربزرگم مراسم ساده عقدي گرفتيم. پدرش در آخرين لحظه خودش را رساند و در آن موقع تظاهر كرد كه راضي است، امابا شروع زندگيمان دخالتهايش شروع شد.تا اينكه يك روز پدر حميد بچه دارشدن ما را بهانه كرد.
چندين بار خرج دوا و دكتر كرديم ولي به جايي نرسيديم. حميد به اصرار پدرش به خاطر نازابودن من به دادگاه خانواده دادخواست طلاق داد.
چوب خدا صدا ندارد. حميد قبول كرده بود مرا طلاق بدهد. جواب آخرين آزمايش ها باعث آن شد تا پدر حميد ديگر حرفي براي گفتن نداشته باشد. آنها ديگر حرفي نداشتند ولي من داشتم. حالا آمده ام همه چيز را تمام كنم.
در دادگاه باز شد و او و مادربزرگش به همراه شوهر و پدرشوهر پشيمانش به داخل دادگاه رفتند.
احتمالاً قاضي دادگاه به استناد ماده ۱۱۲۲ قانون مدني حكم طلاق آن دو را صادر خواهد كرد.

گروه حوادث: پرونده يك پسر بچه ۹ ساله كه توسط پسر همسايه مورد تعرض قرار گرفته بود در مراجع قضايي در حال بررسي است.
محمد ۹ ساله تازه از مدرسه بازگشته بود، وقتي كيف و لباسهاي مدرسه را از تن بيرون آورد مشغول خوردن غذا شد. مادرش در خانه نبود و او بعد از جدايي والدينش به تنهايي با مادرش زندگي مي كرد. مادر او از ترس اينكه پدر محمد قصد باز پس گرفتن او را داشته باشد با تمام اقوام قطع رابطه كرده و به همراه پسر ۹ ساله اش در يك خانه كوچك زندگي مي كرد. سكوت خانه آن روز محمد را خسته كرده بود، به قصد بازي آپارتمانشان را ترك كرده و به حياط رفت. وقتي از پله هاي ساختمان پايين آمد متوجه پسر ۱۷ ساله همسايه شد. پسر نوجوان در گوشه اي از حياط نشسته بود، وقتي محمد را ديد او را به سمت خود فرا خواند. محمد به تصور اينكه پسر همسايه مي تواند او را از تنهايي رهايي دهد به نزد او رفت.
پسر ۱۷ ساله كمي با محمد صحبت كرد و سپس به اين بهانه كه براي رفع گرسنگي به داخل خانه آنها بروند و با يكديگر چاي و شيريني بخورند ،او را به منزلش برد.
چند دقيقه بعد محمد به جاي پذيرايي با تهديدات پسر جوان كه در اثر مصرف حشيش از خود بي خود شده بود مواجه شد. پسر ۱۷ ساله از خلوت خانه استفاده كرده و قصد تعرض به محمد را داشت و پسر ۹ ساله وحشتزده تمام تلاشي خود براي نجات انجام داد.
تلاشهاي محمد بي فايده بود و پسر همسايه نقشه شوم خود را به انجام رسانيد و سپس محمد را از خانه بيرون انداخت.
پسر ۹ ساله گريه كنان به خانه بازگشت و از فرط ترس خود را در كمد ديواري منزل پنهان كرد. مادر محمد زماني كه به خانه رسيد فرزندش را در كمد در حالي كه به شدت مشغول گريه بود، يافت.
دكتر حميد عمادي متخصص بيماريهاي عفوني با اشاره به ضريب بالاي آسيب پذيري جسمي افراد نابالغ تاكيد كرد: كودكاني كه به نوعي تحت تجاوزات جنسي قرار مي گيرند، از لحاظ جسمي و روحي بسيار ضربه پذير شده و به شدت نيازمند حمايت هستند.
وي افزود: از آن جا كه اين آسيبها بر اثر مقاومت كودكان در برابر متجاوزان شديدتر است، هشدار داد: در صورت تجاوز جنسي به كودكان احتمال ابتلا به ايدز و هپاتيت از طريق متجاوزان آلوده وجود دارد.
وي گفت: علاوه بر اثرات جسمي، آسيب خاطرات ترس آور اين حوادث براي كودكان قرباني نبايد از نظر دور بماند و در اين راستا والدين و سرپرستان كودك بايد وي را تحت مراقبتهاي شديد جسمي و روحي قرار دهند، چرا كه ممكن است اين افراد در آينده تبديل به انتقامگيران مشكل آفرين شوند.

گروه حوادث: پرستار بچه اي كه در طول پانزده سال خدمت، سه نوزاد تحت مراقبت وي به طرز مشكوكي به قتل رسيده بودند روز گذشته به اتهام قتل عمد اين سه كودك بازداشت شد.
آمي لين اسكات ۳۶ ساله كه درحال حاضر در ايالت جورجيا به سر مي برد قرار است ظرف چند روز آينده به ايالت آريزونا منتقل شود. وي پس از آن كه بازپرس تحقيق پرونده درخصوص مرگ سه نوزاد در فاصله نه ماه در سال ۱۹۸۹ تحقيقات جديدي را آغاز كرد با اتهام قتل عمد روبه رو شد. آمي لين در طول اين پانزده سال با والدين سه نوزاد فوت شده به كليسا رفته و در همسايگي آن  ها زندگي مي كرد. به گزارش مامور تحقيق پرونده، مرگ اين سه نوزاد در همان سال نيز بسيار مشكوك بود اما از آن جا كه پزشكي قانوني علت فوت را يا براساس عوامل طبيعي يا غيرقابل كشف اعلام كرده بود پليس نتوانست آمي را به عنوان مظنون به قتل بازداشت كند.بازپرسي كه پانزده سال پيش مسئوليت اين پرونده را برعهده داشته است روز گذشته در مصاحبه اي مطبوعاتي در اين خصوص گفت: «در آن سال ظاهرا هيچ نشانه اي از وقوع قتل ديده نشد. علاوه بر اين آمي رابطه بسيار خوبي با والدين نوزادان فوت شده داشت و در آن شرايط ما نمي توانستيم بي هيچ مدرك و دليلي وي را بازداشت كنيم.»
بازپرس جديد پرونده _ تام ماگزين _ چهار سال پيش بازبيني مجدد پرونده را آغاز كرد. وي در طول اين چهار سال صدها برگه درخصوص متن فوت نوزادان و گزارش پليس مبني بر سخنان آمي در طول جلسات بازجويي را مطالعه كرد. وي پس از مطالعه و بررسي دقيق اين پرونده ها متوجه شد كه هر سه نوزاد به طور مشكوكي دچار خفگي شده اند. وي پس از آن كه موافقت دادستاني را در اين خصوص دريافت كرد توانست مجوز بازداشت آمي را در هجدهم نوامبر دريافت كند.مادر يكي از اين نوزادان پس از دستگيري آمي در مصاحبه اي مطبوعاتي در اين خصوص گفت: دستگيري وي نقطه آغاز عدالت براي من و خانواده ام است.
آمي در روز بيست و دوم نوامبر در حالي كه مشغول كار در يك مهدكودك بود بازداشت شد. تاكنون آمي اتهام قتل اين سه نوزاد را انكار كرده است و علاوه بر اين پليس نيز هنوز نتوانسته است انگيزه مشخصي براي ارتكاب به قتل وي اعلام كند.
به گفته مامور تحقيق پرونده باوجود اين كه پانزده سال از زمان فوت اين نوزادان مي گذرد اما از آن جا كه علت فوت دو تن از نوزادان در آن زمان و براساس كمبود امكانات پزشكي ابتلا به سندروم رايج بين نوزادان اعلام شده بود دادگاه مي تواند مجددا و طبق گزارش هاي جديد اتهامات آمي را مطرح كرده و درصورت اثبات گناه وي ،مجازاتي برايش تعيين كند.

گروه حوادث: جسد يك مرد جوان كه با ضربات چاقو به قتل رسيده بود در منطقه بومهن تهران كشف شد.
درتاريكي نيمه شب . جسد يك مرد در سرماي سخت بامداد روز پنجشنبه بر روي خاك هاي پشت پمپ بنزين كمرد حوالي منطقه بومهن بر روي زمين افتاده بود. سه ضربه چاقو جان او را گرفته بود. چند ساعتي گذشت تا با گرگ و ميش شدن هوا، اهالي آن منطقه به قصد رفتن به محل كارشان از خانه خارج شدند.ساعت ۷ و ۳۰ دقيقه بود كه جسد اناب دري در برابر ديدگان يكي از عابران قرار گرفت.مرد بهت زده به جسد نگاه مي كرد.موتورسيكلت مقتول در فاصله اندكي از وي بر روي زمين افتاده بود و يك چاقو خون آلود چند قدم بالاتر قرار داشت. به حتم اناب دري را با آن چاقو به قتل رسانده بودند. مردي كه جسد را كشف كرده بود موضوع را به ماموران فوريت هاي پليسي ۱۱۰ اطلاع داد. دقايقي بعد اطراف جسد ازدحام زيادي بود. مراتب به اطلاع بازپرس اصغرزاده رسيده بود. ماموران دايره ۱۰ آگاهي در جريان ماوقع قرار گرفته بودند و همگي به همراه ماموران كلانتري منطقه بومهن درحال بررسي جنايت بودند.هويت اناب دري از روي كارت شناسايي كه همراهش بود معلوم شد، سن مقتول ۳۰ سال بود و ماموران تشخيص هويت زمان وقوع جنايت را ساعاتي كوتاه قبل از كشف جسد تعيين كردند.
جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت. بررسي بيشتر بر روي اين پرونده براي دستگيري عامل يا عاملان جنايت توسط ماموران دايره ۱۰ آگاهي مركز زيرنظر بازپرس اصغرزاده ادامه خواهد يافت.