شنبه ۱۹ دي ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۰۶
خبرسازان
Front Page

دسته گلي تقديم به واهه آرمن
واهه خودش روزنامه نگار است و مي داند كه از اين اشتباه ها ممكن است اتفاق بيفتد. سالي يك باريا بيشتر از سال و يك بار
027459.jpg
عكس: هادي مختاريان
آرش نصيري
شاعر، صبح كه از خواب بيدار شد دست برد زير بالشش تا هديه بابانوئل را پيدا كند. گفته بود: ما شايد تا 12، 13 سالگي قصه هايي را كه وجود دارد باور داشتيم، قصه هاي بسيار زيبايي هم هستند.
بخش بزرگي از شيريني دوران كودكي شايد آن قصه ها و روياهايي است كه واقعا در كودكي هيچ مرزي با واقعيت ندارد. ما باور داشتيم امشب كه بخوابيم، بابانوئل خواهد آمد و براي ما هديه اي خواهد آورد و صبح هم كه بيدار مي شديم، مي ديديم زير بالشمان يا تختخوابمان هديه اي گذاشتند. اينها خيلي شيرين بود. آدم هيچ وقت يادش نمي رود. گاهي حتي در همين سن و سال آدم وقتي مي خوابد و صبح كه بيدار مي شود،  انتظار دارد هديه اي زير بالشش باشد... و بيدار كه شد دست برد زير بالشش و تختش تا هديه بابانوئل را بگيرد. پرسيده بودم: الان وقتي شب ژانويه مي رسد و صبح كه بيدار مي شويد، دلتان مي خواهد بابانوئل برايتان چه آورده باشد؟ گفته بود: همين سوال را قبلا و به نوعي ديگر از من پرسيده بودند و من پاسخي داده بودم كه لابد خودم هم دلم مي خواست. من آن جواب را اينجا هم تكرار مي كنم: يك سيب سرخ خورشيد و گوشه اي از كوچه كودكي ام را.
بابانوئل هميشه هديه هاي خوب مي آورد و اين بار...
من خيلي دور بودم. آنقدر دور كه هيچ كاري از دستم برنمي آمد. اين يك كار فقط آن بود كه اقلا زنگ بزنم و معذرت خواهي كنم چون ديگر كاري از دست كسي برنمي آمد. روزنامه روي دكه بود و من در اينترنت مصاحبه را ديده بودم كه جير جيركي آواز خواند ... شاعري زاده شد اما عكس، عكس واهه نبود. عكس آقاي آندرانيك هوويان چاپ شده بود، جاي عكس او. نيم ساعت بعد از اينكه برگشتم ايران زنگ زدم به واهه كه براي اين اشتباه معذرت خواهي كنم و فردايش آمدم روزنامه. پژمان گفت يك دسته گل بگيريم و برويم پيشش. فكر خوبي است. مي دانم وقتي كه از پله هاي قديمي مشرف به پل كريمخان بالا برويم، واهه مهربان ما را به شعري تازه ميهمان مي كند قبل از آنكه بگويد: مصاحبه اي را كه مي توانستم با افتخار به همه نشان بدهم، از همه قايم مي كنم. آنوقت ما از كيك خوشمزه اي كه آنت پخته و روي ميزگرد وسط اتاق نشيمن به ما چشمك مي زند مي خوريم و واهه مي رود كه قهوه درست كند و دوباره يك بعد از ظهر سرد اواخر آذر مي شود كه مصاحبه ما شروع شده بود تا به بهانه كريسمس با شاعر، مترجم و روزنامه نگار موفق ارمني يك مصاحبه صميمي داشته باشيم و من مصاحبه را بفرستم روزنامه و بروم تا راهي خيلي دور و در اثر يك اشتباه، عكس يك نفر ديگر كه او هم انسان بزرگي است اين را واهه خودش گفت به جاي عكس او چاپ شود. نه، بگذاريد اين بار اين اشتباه پيش نيايد. اين چهره مهربان و شريف كه مي بينيد، واهه آرمن است.
واهه خودش روزنامه نگار است و مي داند كه از اين اشتباه ها ممكن است اتفاق بيفتد. سالي يكبار يا بيشتر از سال و يكبار. مشكل فقط اين بود كه مي شد بابانوئل يك هديه خوب آورده باشد و نياورده بود، اما قصه بابانوئل دروغ نيست. سيب سرخ خورشيد و گوشه اي از كوچه كودكي هنوز هست شاعر. دستت را دراز كن ...

كوتاه تر از گزارش
كمك جامعه موسيقي به زلزله زدگان 
سركليف ريچارد و بوي جورج به كمك آسيب ديدگان زلزله تسونامي شتافتند. آنان قصد دارند با ضبط يك آلبوم خيريه نزديك به 2 ميليون پوند كمك نقدي براي قربانيان حادثه جمع آوري كنند. رونان كيتينگ از اعضاي سابق گروه بوي زون نيز در صورت در دسترس قرار داشتن يك استوديوي ضبط نزديك به محل اقامتش در سوئيس، به جمع كليف ريچارد و بوي جورج خواهد پيوست.
ترس از عنكبوت 
كريستين دانست، بازيگر فيلم مرد عنكبوتي از حشره 8   پايي به نام عنكبوت بيزار است. او كه جرات كشتن آنها را ندارد، حاضر است بميرد اما عنكبوت را نبيند.
او مي گويد: من نمي توانم عنكبوت ها را تحمل كنم و حتي نمي خواهم آنها را بكشم. تنها كاري كه از دستم برمي آيد اين است كه ليواني روي آنها بگذارم و آنها را به بيرون خانه بكشانم.
جالب اينكه او در فيلم مرد عنكبوتي همسر توبي مك گواير، عنكبوت خوش قلب و پولساز هاليوود است!
گران ترين خانه نيويورك
گرانبهاترين خانه در نيويورك، به ارزش 45 ميليون دلار را آقاي استوارد رار، رئيس يك شركت بزرگ پخش دارو، خريداري كرد.
اين خانه، نه، اين قصر 6 هزار متري، 14 اتاق خواب دارد و داراي جديدترين و پيشرفته ترين لوازم خانگي جهان است. پيش از اين گران ترين خانه را آقاي رابرت ماردوچ به ارزش 44 ميليون دلار خريداري كرده بود.

پرويز پرستويي، بار ديگر زندگي
027465.jpg
از جنوب شهر آغاز كرد. كاخ جوانان، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، نمايشنامه دكه و تسليم شدگان، بهزاد فراهاني و شاگردانش در تئاتر و سينماي امروز ايران نقش بسزايي دارند و پرويز پرستويي نيز از جمع تئاتري هاي جنوب شهر تهران است. يك فيلم كوتاه 16 ميليمتري به نام چنگال . اسدالله نيك نژاد نقش يك آدم غشي و نامتعادل را به او داد و پرويز پرستويي در آن درخشيد. نزديك به 30 فيلم بلند سينمايي در كارنامه 21 ساله او به چشم مي خورد. در اولين فيلم خود ساخته نوربخش به نام ديار عاشقان جايزه بهترين بازيگر نقش دوم مرد را به دست آورد. از آن زمان پرويز پرستويي را در قالب حاجي  شناختند. پيشتازان فتح و سازمان هم فيلم هايي نبودند كه استعداد او را به كار گيرند. فيلم شكار مجيد جوانمرد اين موقعيت را براي پرستويي به وجود آورد تا در كنار خسرو شكيبايي استعداد خود را نشان دهد. حكايت آن مرد خوشبخت هم چون مار چيزي به اندوخته هاي او اضافه نكرد. سريال امام عليع ميرباقري تجربه اي بود سخت، اما 3 سال بعد در فيلم آدم برفي يكي از زيباترين بازي هاي خود را ارايه داد. فيلم توقيف شد، اما بازي پرستويي در دل ها، جاي گرفت. ليلي با من است تجربه كار در يك فيلم طنز جنگي، جايزه بهترين بازيگر جشنواره فجر را در سال 1374 براي او به ارمغان آورد. آواي فاخته سريالي در اندازه هاي هنر پرويز پرستويي نبود، همچون زير چتر خورشيد. مهر مادري كمال تبريزي هم آمد و رفت. رواني داريوش فرهنگ هم در ذهن ها نماند. آژانس شيشه اي ساخته تحسين برانگيز ابراهيم حاتمي كيا فرصت ديگري بود كه شاهد هنرنمايي پرستويي باشيم. بازي پرويز تحسين همگان و داوران جشنواره فجر را به همراه جايزه بهترين بازيگر به همراه داشت. مرد عوضي، روبان قرمز، شوخي كه متاسفانه يكي از ضعيف ترين فيلم هاي پرستويي بود؛ يك اثر كپي شده با ساختاري مبتذل. عشق شيشه اي همچون موميايي 3 در خاطره ها چيزي باقي نگذاشت. موج مرده حاتمي كيا يك بار ديگر پرستويي را به تكاپو اندخت. آب و آتش، خاك سرخ، عزيزم من كوك نيستم، ديوانه اي از قفس پريد، دوئل و آواز زير باران. اما در جشنواره امسال پرويز پرستويي با فيلم بار ديگر زندگي مجيد مجيدي خواهد درخشيد، در قالب يك كاراكتر جديد؛ شخصيت دوگانه مرد نابينايي كه بينا مي شود و هجوم ناملايمات اجتماع و نااميدي غالب بر او. پرويز پرستويي اين شخصيت را در ابعاد تازه اي از بازيگري ارايه مي دهد. پرستويي با وجود پركار بودن در عرصه بازيگري معتقد است: هنوز نقشي را كه دوست دارم بازي نكرده ام، بازي در مارمولك دشوار بود و لذتبخش اما من به دنبال نقشي هستم كه هنوز به من پيشنهاد نشده است. اما مطمئن باشيد اين نقش در فيلمنامه اي است كه رخشان بني اعتماد در دست نوشتن دارد.
پرويز پرستويي درگير بازي در فيلم شاعر زباله هاي محمد احمدي است كه اولين تجربه بلند سينمايي خود را انجام مي دهد. در بيست و سومين جشنواره فجر منتظر بار ديگر زندگي با بازي متفاوت پرستويي هستيم.

دكه
027462.jpg
طرح تروريسم خوب پيش مي ره؟!
در حالي كه روزنامه هاي جهان همچنان متاثر از حادثه دريا لرزه جنوب شرق آسياست، عناوين برجسته روزنامه هاي انتخابي كشورهاي آمريكا و انگليس را مرور مي كنيم.
بيشتر روزنامه هاي آمريكا در روز 5 ژانويه، تيتر و عكس يك خود را به فاجعه تسونامي اختصاص دادند كه در اين ميان يو.اس.اي تودي، لس آنجلس تايمز و واشنگتن پست مفصل تر از روزنامه هاي ديگر به اين موضوع پرداخته بودند. همچنين ترور فرماندار بغدادخبر دوم روزنامه هاي مذكور بود.
ديلي ميرور نيز با درج عكس تمام صفحه اي از يك خانواده انگليسي كه فرزند 9 ماهه خود را در دريا لرزه تسونامي از دست داده بودند، قصد برانگيختن اذهان عمومي در همدردي با مصيبت ديدگان را داشت. تيتر خبر پيش گفته روزنامه ديلي ميرور فرزند از دست داده ما بود كه عكس اين خبر، بچه 9 ماهه را روي دستان پدر و در كنار مادر نشان مي دهد.
027483.jpg
027477.jpg
027471.jpg
027474.jpg

|  آرمانشهر  |   ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   جهانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |
|  در شهر  |   درمانگاه  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |