شنبه ۱۹ دي ۱۳۸۳
هنر
Front Page

گفت وگو با مسعود كرامتي نويسنده و كارگردان فيلم «روز كارنامه»
كسي به فكر كودك نيست
«روز كارنامه» سومين فيلم مسعود كرامتي است. فيلمي خوش ساخت با تكنيك و فيلمنامه اي پرجزئيات. اگر چه فيلم در زمان نمايش خود در جشنواره اصفهان به عنوان بهترين فيلم و بهترين كارگرداني جايزه دريافت كرد و اگر چه فيلم روايتگر مشكلات حاد جامعه با زباني جذاب و گيرا است و نه قصد بزرگ نمايي تلخي ها و به تصوير كشيدن سياهي را دارد و ... اما فيلم بدون سروصدا و بدون هيچ اطلاع رساني قبلي روانه پرده سينماها شد و هم اكنون در ۳ سينما شاهد نمايش آن هستيم. به همين مناسبت با مسعود كرامتي به گفت وگو پرداختيم.
008739.jpg
گفت وگو: آناهيد موسسيان
* «روز كارنامه» سومين فيلم شما است و باز هم با مضموني كودكانه، اصلاً  ساخت اين فيلم چه طور پيش آمد؟
- داستان ساخته شدن اين فيلم شكل خيلي غريبي دارد. يعني وقتي درگير يكي از قسمت هاي سه اپيزودي «چراغ جادو» با آقاي عسكرپور(مدير عامل وقت فارابي) صحبت هايي داشتيم و البته پيشنهاد ساخت يك فيلم، ولي مشكل اين بود كه سناريوي آماده براي كار نداشتيم. سناريوي ديگري هم بود كه خود آقاي عسكرپور پيشنهاد دادند،  اما اين هم بنا به دلايلي ساختش ميسر نشد. اما از مدت ها پيش مضمون «روزكارنامه» به نوعي در ذهنم بود، ضمن اين كه هيچ وقت هم به آن جدي فكر نكرده بودم.
* درباره اين مضمون يا همان ايده اوليه بيشتر توضيح دهيد؟
- برمي گردد به تقابل نگاه آدم بزرگ ها با بچه ها و به نوعي رودررويي و كنار هم قرار گرفتن اين دو نگاه و همان موقع بود كه با موقعيتي كه پيش آمد، فكر كردن به اين مضمون كار هر روزه ام شد. با همكار قديمي ام نويد ميهن  دوست كار روي سناريو را شروع كرديم. وقتي كه قصه چارچوب كاملي پيدا كرد و موافقت آقاي عسكرپور را هم گرفتيم، پيش توليد و بعد ساخت آن را شروع كرديم.
* با توجه به كاري كه روي فيلم انجام شده حالا جدا از مسأله كارگرداني، منظورم فيلمنامه است، معلوم است كه وقت زيادي صرف آن كرده ايد و باز نويسي هم داشتيد؟
- بله حدود پنج بار بازنويسي كرديم تا به همين شكل فعلي رسيديم.
* نكته ديگر فيلم به بازيگران آن برمي گردد، خصوصاً  نقش هاي متين عزيزپور و مهدي هاشمي، نقش ها را براساس بازيگرها نوشته بوديد؟
- نه، اساساً  قرار هم بر اين نبود. اما در مورد نقش آراد(متين عزيزپور) وقتي كار پيش توليد را شروع كرديم چيزي حدود ۹۰ تا بچه براي اين نقش تست دادند تا اين كه متين عزيز پور پيدا شد.
او از همان جلسه اولي كه به دفتر ما آمد تا درباره فيلم صحبت كنيم، از همان وقت در واقع ويژگي را در او ديدم كه برايم خيلي جذاب بود. او با اين كه به شدت روحيه اي بچه گانه دارد اما تقريباً به هر چيزي كه در آن دفتر وجود داشت يا هر حرفي كه مي زديم يا بحثي مي شد نسبت به آن معترض بود. به نظرم مي آمد متين استقلال رأي خوبي داشت كه با نقش آراد خيلي هماهنگ بود و انگار روحيه خاص او درست هم اندازه با روحيه آراد فيلم بود.و درباره مهدي هاشمي هم كه حرفي نيست، ايشان بازيگر حرفه اي و بسيار پرتواني است كه وقتي بازي شان قطعي شد ما متناسب با شخصيت و بازي  ايشان كاراكتر اميد را كمي تغيير داديم.
* در روز كارنامه ما با داستان ها و آدم هاي مختلفي روبه رو هستيم كه به كار، شكلي چند وجهي مي دهد. از نگاه شما به عنوان نويسنده و كارگردان اثر كدام وجه مهم تر بود.
- البته من اين فيلم را خيلي دوست دارم. چون فكر مي كنم همان مضموني كه از ابتدا در ذهنم بود به خوبي در فيلم به تصوير درآمده و اين فيلم براي من اثر و كاري نبود كه فقط مخاطب آن بچه ها باشند. در واقع از نظر من اگر قرار باشد آن را در تقسيم بندي هاي متداولي كه مي گويند براي كودكان يا درباره كودكان، بيشتر به وجه دوم نزديك تر است.
* فيلم در سينماي گروه كودك و نوجوان به نمايش درآمده و در جشنواره اصفهان هم جايزه گرفت و تقدير شد، اما با آن كه فيلم خوبي است اما فكر نمي كنم كه مخاطب آن بچه ها باشند.
- يعني از نظر شما فيلم براي بزرگسالان است؟
* بله.
- خب البته. ولي تأكيد مي كنم اين فيلم در عين حال كه مخاطب آن بزرگسالان هستند اما براي كودكان و نوجوانان نيز جذابيت هاي خاص خود را دارد. چون به هر حال قهرمان اصلي فيلم يك بچه است و ماجرا و قصه اي هم كه آن را مي بيند دور از دنياي كودكان و نوجوانان نيست و در واقع تأكيدم بر اين خاطر است كه در اكران هاي مختلفي كه از اين فيلم شد عكس العمل هاي خوبي از بچه ها ديدم كه اميدوارم كرد و باز منظورم بچه هايي با سن از حدود ۹ يا ۱۰ به بالا را مي گويم. اما به هر حال در اين فيلم اگر قرار است حرفي بزنم بله عمده مخاطبان و شنوندگان من بايد بزرگترها باشند و اين كه نسبت به عمل و رفتار و نگاهي كه در قبال بچه ها داريد با احتياط باشيد، مواظب باشيد.
* اين كه از اول فيلم حالا به تمهيدي آراد و امير (مهدي هاشمي) كنار هم قرار مي گيرند و داستان را پيش مي برند خوب جواب داده؟
- فكر مي كنم حالا كودكان به كنار، آدم هاي بزرگ دقيق تر فيلم را ببينند من اشاره هايي كه دارم بيشتر از همين بحث تقابل نسل ها مي آيد. اين كه چرا همديگر را نمي شناسند، فيلم درباره اين مسايل است.
008736.jpg
* اما با قرار دادن فيلم در گروه سينماي كودك و نوجوان آيا عمده مخاطبان خود را از دست نمي  دهد؟
- بله، متأسفانه واقعيت اين است، حالا كه بعد از دو سال فيلم به هر حال اكران شده، خب خوشحالم، شاهديم كه سالها از ساخت يك فيلم مي گذرد و فيلم همچنان در گوشه يك انبار خاك مي خورد و خب اين بر حق ترين خواست هر كارگردان است كه فيلمش را مخاطبان ببينند. اما اين كه در اين گروه فيلم به اكران درآمده مطلقاً موافق نيستم، چون اين گونه اكران كردن فيلم ها در زمان و در چند سينماي محدود، مثلاً  اكران روز كارنامه كه فقط محدود به سه سينما مي شود، به نظرم چيزي نيست جز نابود كردن فيلم.خصوصاً  كه مخاطبان اين فيلم همانطور كه گفتم بزرگ ترها هستند. اصلاً  تمام هم و غم من در «روز كارنامه» اين است كه ما بزرگتر ها تلاش كنيم تا دنياي بچه ها را ببينيم و اين كه چه قدر بچه هاي ما موجوداتي بي واسطه و پاك هستند و اگر واقعاً  ما به ته ذهنيت آنها برسيم به دنياي پاك و نابي مي رسيم و وقتي باز تأثير اين پاكي و نابي دو چندان مي شود كه متوجه مي شويم بعد از رسيدن به اين حقيقت حالا چه قدر ذهن ما بزرگ تر ها آن بي واسطه بودن و ساده بودن را از دست داده و تحليلگر و پيچيده شده و خب تأثير اين دو نگاه را در برهه هاي مختلف زندگي مي توان مقايسه كرد.
* فيلم مدام با گريز زدن به اين سادگي و پيچيدگي ها تماشاگر را بازي مي دهد. مثلاً  وقتي كه آراد تصميم مي گيرد خودكشي كند و همه تلاش خود را هم با جديت انجام مي دهد، قلب تماشاگر مي ايستد.
- خودكشي بحث خيلي بزرگي است، اما از منظر و نگاه بچه فيلم يعني آراد، مثل يك حركت روزمره و ساده است. وقتي او با دوست هم سنش دارد تلفني صحبت مي كند كه مي خواهم خودم را از آن ساختمان سياه بلند به پايين پرت كنم، انگار اصلاً  براي هيچ كدام معناي مرگ روشن نيست. دوستش اولين حرفي كه مي زند اين است بابا تو را كه اصلاً آن جا راه نمي دهند و نگهباني نمي گذارد.
* و جالب است كه اشاره مي كند ببين بعد ازظهر مي آيم تا بازي كامپيوتري ام را بگيرم.
- بله. يا مثلاً آراد وقتي كه به هر حال به پشت بام مي رسد در مقطعي كه بر لب بام مي ايستد تا خودش را پرتاب كند، براي يك آن دچار ترس مي شود و وقتي كه امير در واكنش به او عصباني مي شود و مي گويد خودت را پرتاب كن، آراد زير گريه مي  زند و مي گويد ديوانه داشتي مرا پرت مي كردي.در واقع اصلاً  دغدغه ام از همين جا شروع مي شود به اين نگاه بچه ها حتي به مقوله مرگ و در واقع اين وظيفه ما بزرگ ترها  است كه بايد شرايط سالم زندگي كردن را براي آنها فراهم كنيم.
* در جايي باز همين مسأله مرگ به نوعي ديگر در فيلم  هست. وقتي كه نتيجه دشمني امير و فريدون به جايي مي رسد كه امير قصد كشتن فريدون را مي كند اما باز آراد واكنش بغض آلودي دارد و باز هم تحليل خود را دارد.
- بله، درست مي گوييد. حرف هاي آراد در عين حال كه خيلي منطقي و درست است، اما باز شكلي كودكانه دارد.
* خب البته به زعم ما آدم بزرگ ها.
- بله نگاه آراد خيلي شريف تر و انساني تر و شايسته تر است تا نگاه ما آدم بزرگ  ها كه حالا در اين شرايط حاكم و روابط پيچيده زندگي اين گونه نگاه كردن را از دست داده ايم.
* با اين لحن طنز و تلخ ،فيلم ظاهراً  انتقادهاي اساسي را هم مطرح مي كند مثلاً همين هراس بچه ها از نظر كم گرفتن و بعد عواقبي كه حالا گريبان آنها را خواهد گرفت و در اين ميان اصلاً  هيچ كسي هم به فكر بچه ها نيست.
- بله ما در ابتداي فيلم وارد مدرسه مي شويم و در همان پلان اول فيلم صحنه هاي مختلفي را مي بينيم كه كودكان تيررس اصلي آن هستند. مثلاً  مادري كه با حالت پرخاش جويانه فرزند كوچكش را به باد ناسزا گرفته او را دارد تهديد مي  كند، يا آن ناظم كه بيشتر از آن كه درصدد رفع مشكل آراد باشد مدام او را به سخره مي گيرد و تحقير مي كند.
* و نكته اين است كه آدم اين احساس را ندارد كه داريد مثلاً  شعار مي دهيد؟
- بله قرار نيست كه شعار دهيم، يا مثلاً  بگوييم آدم بزرگ ها ديو هستند و به جاي آن تلاش كرده ام از دل همين روابط به واقعيت ها برسم. به ظاهر هميشه به بچه ها كلمات ساده اي گفته مي شود كه تصور هم مي شود همين كافي است و اصلاً  آنها را اين گونه خام تصور كردن ولي وقتي براي خود اين امتياز را قائل باشيم كه توي سر آنها بزنيم . حالا چه بچه باشد، چه نوجوان و چه جوان، طبيعتاً بايد منتظر اين اتفاق ها هم باشيم كه در فيلم شاهد آن هستيم.

يك پيشنهاد

جشنواره خليج فارس
۱- توطئه منطقه اي درباره تغيير نام خليج هميشگي فارس كه با مكر كشورهاي عربي همسايه و با همياري مؤسسه نشنال ژئوگرافي آمريكا تكوين و تدوين شده است، انگيزه هاي ناسيوناليستي را در ايرانيان مقيم اقصي نقاط گيتي زنده كرد و حركت هاي خود جوش ملي در اشكال مختلف پي ريزي شد كه تاكنون نمودهاي عيني قابل تحسيني را به وجود آورده است. از اعتراض هاي رسانه اي، پستي و حضوري به مؤسسه مذكور گرفته تا انتشار بمب هاي اينترنتي و غيره، همه و همه مقابله هايي موردي و با تأثيرگذار و موقتي هستند، ولي مي دانيم كه نقشه هاي اين مؤسسه براي سالهاي سال در گوشه و كنار دنيا مورد استفاده قرار خواهد گرفت و متأسفانه در آينده حتي به  عنوان يك سند تاريخي ممكن است مورد استناد قرار گيرد.اخيراً سازمان تربيت بدني اعلام كرد كه هرگونه مسابقه ورزشي را كه با نام خليج عربي برگزار شود، تحريم خواهد كرد و فدراسيون فوتبال ايران نيز تلاش مي كند تا يك دوره مسابقات فوتبال با نام «جام خليج فارس» برگزار نمايد. اما اين عكس العمل ها نيز ناشي از تب موضوع است كه نمي توان انتظار خنثي كردن تأثير درازمدت چاپ و توزيع نقشه هاي غرض ورزانه را از آنها داشته باشيم.
۲- ولي حركت هاي ديگري در منطقه روي مي دهد كه مي توانند كمك بزرگي به زنده نگه داشتن نام خليج فارس نمايند كه از جمله آنها «جشنواره سينماي مستند كيش» است كه امسال ششمين دوره آن و به شكل بين المللي برگزار مي شود. اين حركت فرهنگي كه خوشبختانه سال به سال به ابعاد فراگيري آن افزوده مي شود و مورد توجه مجامع بين المللي قرار مي گيرد، فرصت مناسبي را در اختيار فضاي فرهنگي كشور قرار مي دهد تا به مناسبت محل برگزاري آن هم كه شده، با انتخاب و اعلام نام «جشنواره سينماي مستند خليج فارس» و استمرار و تداوم هر ساله برگزاري آن، تأثير بلند مدت نقشه را كمرنگ كنند. يقيناً بازتاب خبري جشنواره در رسانه هاي جهان و ساير ارمغان هايي مانند تنديس ها و ديپلم هاي افتخاري كه فيلمسازان و هنرمندان شركت كننده به كشورهاي خود مي برند و بر روي آنها نام خليج فارس حك شده است مي تواند اين نام مقدس را همچنان در اذهان عمومي جهان تكرار كند و زنده نگه دارد و از سوي ديگر به دليل تأثير جشنواره بر انعكاس بين المللي و مستمر نام خليج فارس، الزام تداوم آن را از حيث سياسي تقويت مي كند و اين مي تواند ضامن استمرار برگزاري اين جشنواره باشد. شايد اين كوچكترين كمكي باشد كه جامعه هنري كشور بويژه مستندسازان بتوانند در اين اجماع مقدس ايراني داشته باشند.
حسن بهرام زاده ـ مستندساز
دنياي تصوير منتشر شد
008742.jpg
يكصد و سي و هشتمين شماره نشريه فرهنگي هنري دنياي تصوير ويژه دي ماه منتشر شد. همه چيز درباره اسكندر اثر حماسي اوليور استون، مروري بر تعدادي از ديالوگ هاي ماندگار سينماي ايران، جدول ارزش گذاري فيلم هاي ايراني و خارجي، فيلمي كه سينما را تغيير داد، راهنماي ۱۰۱ موسيقي متن فيلم برگزيده تاريخ سينما، معرفي و بررسي فيلم هاي روز جهان از جمله مطالبي است كه در اين شماره ماهنامه دنياي تصوير به چاپ رسيده است.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   دانشجو  |   سياست  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |