شنبه ۱۹ دي ۱۳۸۳
اجتماعي
Front Page

اصلاح را از خودآغاز كنيم
«كارل يونگ» به عنوان يك روانشناس مي گويد: «هر رفتار ديگران كه موجب آزار ما مي شود موجب شناخت بيشتر خودمان خواهد شد»
008712.jpg
معصومه طاهري
به محض اينكه روي صندلي عقب خودروي كرايه  جاي مي گيرم، صدايش در گوشم مي نشيند.
با حرارت خاصي راجع به مقيدبودن غربي ها به نظافت و رعايت موارد بهداشتي در معابر عمومي خطاب به راننده سخن مي گفت و از سهل انگاري بعضي از هموطنان نسبت به مسايل فوق سخت گله مند بود و انتقاد مي كرد، پس از رسيدن به مقصد و پياده شدن به راحتي پوست تنقلاتي را كه در اين مدت مصرف كرده بود در جوي خيابان ريخت و با سرعت دور شد. حتما شما هم با افرادي از اين قبيل رو به رو شده ايد كه دائماً در حال انتقادكردن از زمين و زمان هستند و اصولاً به اين نكته توجهي ندارند كه خود در طول روز، گاه همان اعمال و رفتارهايي كه از نظر خودشان قابل انتقاد است را با سهولت انجام مي دهند و چنانچه با اعتراض و تعجب ديگران رو به رو شوند معمولاً توجيهاتي از قبل آماده شده دارند و با انواع دلايل و بهانه ها سعي مي نمايند به نوعي طرف مقابل را قانع نمايند و خود را مبرا جلوه دهند، ضرب المثل «رطب خورده منع رطب كي كند» در رابطه با مادري مي باشد كه از پيامبر (ص) درخواست نمود فرزندش را نصيحت فرمايد كه رطب كمتر بخورد و پيامبر (ص) با توجه به اينكه در آن روز رطب ميل فرموده بودند به مادر توصيه كردند جهت اين تذكر روز ديگر فرزند را بياورد در اين روايت كه بعداً ضرب المثلي به استناد آن ساخته شد نكته اي بسيار مهم و اخلاقي نهفته است كه بايد به آن دقت نمود، در حالي كه پيامبر (ص) با توجه به مقام و منزلت خود مي توانستند تحكم بكار ببرند و قابل قبول هم بود. متأسفانه امروز در جامعه انتقاد و سعي در اصلاح نمودن  ديگران به امري عادي و رايج تبديل شده است و ارزيابي هاي شخصي و فردي هر روز كمرنگ تر مي شوند و در صورتي كه اگر افراد اصلاح را از خود شروع نمايند مطمئناً بسياري از معضلات خانواده و جامعه خود به خود حل خواهد شد. در اينكه همه ما تقريباً روحيه انتقاد كردن داريم شكي وجود ندارد. معمولاً اعمال ديگران را به صورت ذره بيني از نظر مي گذرانيم و رفتارهاي خودمان را حاضر نيستيم با بزرگنمايي نگاه كنيم، در نتيجه ريشه تمامي مشكلات و گرفتاري ها را در خارج از درون خود مي پنداريم و از ديگران توقع داريم به طور جدي در اصلاح خود بكوشند در حالي كه خود نياز به بازنگري داريم. مادري تحصيلكرده را مي شناسم كه با عناوين گوناگون از اسراف و تبذير و ميهماني هاي مفصل و تشريفاتي انتقاد مي نمايد مدتي قبل اين خانم كه بسياري از اطرافيان وي را منتقدي بي پروا مي شناسند، جشن عروسي فرزند خود را در يكي از سالن هاي معروف تهران برگزار مي كند و حدود ۷۰۰ نفر ميهمان مدعو و مرفه خود را با دهها نوع غذاهاي ايراني و فرنگي پذيرايي مي كند آنگونه كه شاهدان تعريف مي نمايند، اسراف كم سابقه و سرازيرنمودن باقيمانده غذاهاي گرانقيمت در كيسه هاي زباله در اين ميهماني از موارد بسيار عادي به شمار مي رفته، زماني كه از اين خانم دليل مغايرت صحبت ها و عملش را جويا شدم سعي كرد ابتدا تمامي گناه را به گردن خانواده ظاهراً اسرافكار و تجملي داماد بياندازد و زماني كه مشاهده كرد قانع نشدم اظهار داشت: در ميان فرزندانش اين دخترش به خصوص خيلي تجملي و سختگير است و زماني كه باز هم تعجب مرا ديد چاره اي نداشت جز اينكه با زيركي موضوع صحبت را عوض نمايد و فكر مرا از اين طريق منحرف سازد.
«كارل يونگ» به عنوان يك روانشناس مي گويد: «هر رفتار ديگران كه موجب آزار ما مي شود موجب شناخت بيشتر خودمان خواهد شد» با اين وجود دريغ از اينكه بسياري در شناخت وجود خود بسيار كم كار هستند و دائماًََ در حال كنكاش ديگران مي باشند. گاه ساعتها از منكر بودن دروغ و تهمت و افترا و غيبت سخن مي گوييم و ساعتي بعد خود مبادرت به اظهار كذب و ... مي نماييم. معمولاً هم خود را با دلايل ظاهراً قابل قبول مجاب و قانع مي نماييم، لكن به هيچ وجه حاضر نيستيم اين عيوب را از جانب ديگران لحظه اي تحمل نماييم و سريعاً عكس العمل نشان مي دهيم. دكتر «واين داير» هم جمله ارزشمندي دارد مبني بر اينكه: «متوجه باشيد كه فكر شما عمل شما باشد» اگر واقعاً بعضي از رفتارها از نظرتان مطرود و منفور است در عمل هم اين نفرت و ناخوشايندي را ثابت كنيد و به درك مستقيم خود اعتماد نماييد. بنابراين از امروز سعي نماييد، قبل از انتقادكردن از نزديكان و اطرافيان ابتدا به رفتار و اعمال خود دقت نماييد و در صورت مشاهده مواردي كه از نظر خودتان قابل انتقاد مي باشند، ابتدا خود را اصلاح نموده سپس در هدايت ديگران كوشش نماييد. خوشبختانه ما وارث ديني هستيم كه در رابطه با كوچكترين مسايل زندگي راهنما و هدايتگر مي باشد. قرآن مجيد، روايات احاديث، سخنان نغز بزرگان، حتي اشعار بجامانده از شاعران نامي اين سرزمين مملو از نكات اخلاقي و آيين زندگي مي باشند. بديهي است مسايل بسيار ظريفي كه در قالبهاي مختلف به ما متذكر شده اند مسئوليت ما را در اين رابطه سنگين تر مي نمايند. در تمامي اديان الهي از اين لحاظ مشتركاتي وجود دارد و دين اسلام به عنوان جامعترين و فراگيرترين آيين بسيار ساده و صريح رفتارهاي منكر و غيرمنكر را متمايز ساخته است. علاوه بر قرآن و كتب مذهبي، ميراثهاي گرانبها و آثار ارزشمند و مكتوب فراوان در رابطه با چگونگي رفتار و مسايل اخلاقي مي توانند نجات دهنده ما از بسياري از معضلات فكري باشند. واقعاً در كدام سرزمين مي توانيد نظير چنين آثار ارزشمندي را بيابيد؟
در حالي كه اكثراً بهره ما از اين آثار جنبه تشريفاتي يافته و نوعاً دقت و توجه زيادي به فحوي و عمق مطالب آنها نداريم و در نتيجه طبيعي است كه در چنين جامعه اي شاهد رفتارهاي نامطلوب باشيم به طوري كه گاه هويت و ارزشهاي خود را كاملاً فراموش و در حقيقت مسلمان بودن و ايراني بودن خود را عملاً كتمان مي نماييم و با سخنان و رفتارهاي خود موجبات آزاررساني  آشكار و پنهان را براي ديگران فراهم مي  سازيم. مطمئناً تداوم اين رفتارهاي نامطلوب موجب تنش  و اضطراب در جامعه، ترويج و اشاعه نادرستي و بي صداقتي و گاه برخوردهاي فيزيكي و غيرفيزيكي مي شود و همواره پيامدهايي را به دنبال دارند.
حضرت علي (ع) مي فرمايند:«عادلانه ترين روش اين است كه با مردم آنگونه رفتار كني كه دوست داري با تو چنان باشند» اگر مايليد مردم نسبت به شما صريح و باصداقت باشند در وهله نخست خودتان با ديگران اينگونه باشيد، و اگر معتقديد اكرام و كمك به همنوع از وظايف مسلم هر ايراني و فرد مسلمان مي باشد و دائماً به صورت شعار در هر محفلي آن را تكرار مي نماييد ضروري است از هزينه هاي تشريفاتي زندگي خود به هر عنوان بكاهيد و در مقابل به ياري مستمندان جامعه بشتابيد. و خلاصه اينكه سعي ننماييد غفلت ها و كوتاهي هاي خود را توجيه نماييد و به تعبيري خود را گول بزنيد، چنانچه دروغ، افترا، پيشداوري و ... مذموم و رفتارهايي ناشايست هستند، ارتكاب آنها از جانب شما موجب تطهير اين رفتار ها نمي شود و همواره به ياد داشته باشيد توجيهات شما با هر عنوان مانند مصلحت انديشي و... از نظر خودتان قابل قبول است و در درگاه خداوند هرگز پذيرفته نمي باشد و همه ما روزي بايد جوابگوي اعمال و رفتارهايي باشيم كه برخلاف نص صريح قرآن و توصيه هاي مؤكد بزرگان مي باشند و سخن آخر اينكه اصلاح و بازنگري را ابتدا از خودمان آغاز نماييم در اين صورت لزومي ندارد كه دائما به اصلاح ديگران بپردازيم ،جامعه به تدريج خود به سوي تعالي پيش خواهد رفت.

خانواده متشنج، بستر بزه كاري
008715.jpg

عضو هيات  علمي  دانشگاه  علوم  بهزيستي  و توانبخشي  گفت : برخلاف  تصور عموم ، كودكاني  كه  در خانواده  متشنج  زندگي  مي كنند، بيشتر از كودكان  طلاق ، در معرض  بزهكاري  قرار دارند.
«حبيب الله  آقابخشي» در مصاحبه  با خبرنگار ايرنا افزود: فرزندان  طلاق  در مقايسه  با فرزندان  خانواده هاي  متشنج  وضعيت  متعادل تر و روشنتري  دارند زيرا به رغم  همه  مشكلات  در سايه  وجود يكي  از والدين ، مسير اجتماعي  شدن  را طي  مي كنند.
اين  آسيب شناس  اجتماعي  تاكيد كرد: امروزه  تعداد خانواده هايي  كه  به رغم  ادامه  زندگي  مشترك  به  يخچالها و مقبره هاي  عاطفي  مبدل  شده اند، بيشتر از آمار طلاقهاي  رسمي  است . وي  تصريح  كرد: آن چه  از نظر متفكرين  و انديشمندان  اجتماعي  مغفول  مانده  است ، وضعيت  كودكاني  است  كه  در اين  مقبره هاي  به  ظاهر آرام  خانوادگي  به  فراموشي  سپرده  شده  و از ياد رفته اند.
وي  ادامه  داد: وقتي  كودكان  شاهد ستيز و درگيري  مابين  والدين  هستند و سيل  حرفهاي  ركيك  و نامطلوب  را به  سمت  همديگر روان  مي كنند، جدايي  والدين  به  مصلحت  كودكان  نزديكتر است . وي  كودكاني  را آسيب پذيرتر و در معرض  بزهكاري  دانست  كه  از حمايت  كافي  والدين  برخوردار نباشند.
اين  استاد دانشگاه  افزود: دلگرمي  نسبت  به  محيط خانواده  حتي  اگر كودك  تك والد باشد باعث  مي شود كودك  در محيط اجتماعي  و در مقابل  گروههاي  هنجارشكني  كه  بر سر راه  وي  قرار مي گيرند، امتناع  نشان  دهد.
آقابخشي  گفت : امروزه  بسياري  از فرزندان  ما در محيط خانواده  شاهد ستيز و كشمكش  مابين  والدين  خود هستند.
وي  با اشاره  به  ازدياد روزافزون  پرونده هاي  قضايي  خانوادگي  در مجتمع هاي  خانواده  افزود: روز به  روز شاهد افزايش  آمار طلاق  و جدايي  هستيم .
اين  آسيب شناس  گفت : بخش  زيادي  از مشكلات  كودكان  در جامعه  ايراني  به نوع  نگاه  مسئولاني  بسته  است  كه  عهده دار ساماندهي  به  مشكلات  كودكان  هستند.
اين  متخصص  افزود: گرفتاريهاي  اساسي  در حوزه  كودكان  در ساختار كلان  نظام  اجتماعي  ريشه  دارد و نگاه  مديران  بخشهاي  اجتماعي  كشور به  اين  مشكلات  دامن  مي زند.
وي  با اشاره  به  اين كه  هم اكنون  ما در شرايط رنج آوري  از لحاظ اجتماعي به سر مي بريم  افزود: رنج آور بودن ، گسترده  و وسيع  بودن  و قابليت  و لزوم  تغيير اين  شرايط سخت  و ناهنجار از جمله  ويژگيهاي  آسيبهاي  اجتماعي  است .
وي  اين  پرسش  را طرح  كرد: چرا سياستمداران  و افكار جمعي  نبايد اقدام  به  تغيير شرايط رنج آور كنند؟
اين  استاد دانشگاه  افزود: امروزه  به  علت  آن كه  اغلب  والدين  درگير عواملي  همچون  فقر، عدم  اشتغال ، تبعيض  و نابجاگماري  هستند كودكان  نيز به  تبع  آنان  شرايط نابساماني  دارند.
اين  روانشناس  و آسيب شناس  اجتماعي  ادامه  داد: در گذشته  نقشهاي  متفاوتي  برعهده  خانواده  بود كه  به  مرور زمان  اين  نقشها تعديل  شد و بسياري  از وظايف  خانواده  همچون  آموزش  و تعليم  و تربيت  به  عهده  نهادهاي  اجتماعي  گذاشته  شد.
وي  افزود: در اين  ميان  تنها نقشي  كه  به  عهده  خانواده  واگذاشته  شده  است ، مسئله  سيراب  كردن  فرزندان  از عاطفه  و مهرورزي  و داد و ستد محبت  بود.
اين  استاد دانشگاه  از اين كه  امروزه  والدين  به  علت  مشغله هاي  كاري  زياد و چندشغله  بودن ، ديگر از حال  فرزندان  غافل  بوده  و وقت  كافي  براي  تامين  اين  نياز اساسي  كودكان  اختصاص  نمي دهند، اظهار تاسف  كرد.
آقابخشي  تصريح  كرد: كودك  قادر نيست  مشكلات  و مشغله هاي  والدين  را به طور كامل  درك  كند و دريافت  درستي  از اين  مشكلات  ندارد و اين  غفلت  را حمل  بر بي توجهي  و عدم  محبت  كرده  و در تفكر كودكانه اش  قادر به  هضم  اين  شرايط نيست . وي  تاكيد كرد: اين  افراد كه  زندگي  مشتركشان  را بر پايه  مهرورزي  بنا نهاده اند به  علت  ناكارآمدي  سيستم  اجتماعي  در تامين  معيشت  و نيازهاي  اوليه  قادر به  ادامه  اين  مهرورزي  نيستند.
استاد دانشگاه  توانبخشي  و بهزيستي  افزود: پدر و مادر بايد به طور جداگانه  نقشهاي  مختلف  جنسيتي  را به طور تمام  و كمال  به  كودكان  بياموزند. وي  در اين  راستا ادامه  داد: پدر بايد صفات  مردانه  و مادر بايد زنانگي  و مادرانگي  را به  فرزندانشان بياموزند و كاركرد تربيتي  هر كدام  از آنان  بر اساس  جنسيت  كودكان  و در حوزه  خاص  و ويژه اي  تعريف  شود.
آقابخشي  خاطر نشان  كرد: اين  مهم  نيز به  علت  ساختار اشتباه  اجتماعي  به  شكل  مطلوبي  عملي  نمي شود زيرا دو عضو اصلي  خانواده  در بيرون  از محيط خانواده  مشغول  فعاليت  براي  تامين  معيشت  فرزندان  هستند.
وي  با توضيح  اين  مسئله  كه  اعضاي  خانواده  منفك  از ساير اعضاء قادر نيستند كاركرد و انديشه اي  داشته  باشند افزود: انديشه  فرد با توجه  به  تفكر حاكم  بر كل  اعضاي خانواده  و به  شكل  سيستم  واحد عمل  مي كند و اين  سيستم  نيز متاثر از ساختار جامعه  است . وي  تاكيد كرد: صبوري  و مداراي  مادر نمي تواند جايگزين  عضو اصلي  و مدير خانواده  يعني «پدر» شود كه  فرصت  كافي  براي  رسيدگي  به  مشكلات  فرزندان  را ندارد.
وي  ادامه  حيات  خانواده  را منوط به  بالا بردن  سطح  تحمل  اعضاي  اين  نهاد و همچنين  تسهيلاتي  دانست  كه  نظام  اجتماعي  براي  ادامه  حيات  نظام  خانواده  فراهم  مي سازد.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   دانشجو  |   سياست  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |