شنبه ۱۹ دي ۱۳۸۳
انديشه
Front Page

سفرنامه حج تمتع _ واپسين بخش
صحراي شناخت
در بخش نخست سفرنامه حج تمتع كه در روز چهار شنبه شانزدهم دي ماه چاپ شد سعي شد، اعمال و مناسك حجاج ايراني و خارجي به تصويركشيده شود و ، دغدغه هاي نويسنده براي ترسيم صحنه هايي كه انسان را به سوي شدن دائمي و خدايي شدن سوق مي دهد در چارچوب گزارش روزانه تبلور يافت. ضمن آنكه اغلب مطالب گزارش به اعمال حج در مدينه اختصاص داشت و در انتها نويسنده بخش كوتاهي از مراسم حج در مكه را به تصوير كشيد. اينك بخش پاياني اين مطلب از نظرتان مي گذرد.
علي دارابي
008754.jpg
چهارشنبه ۱/۱۱/۸۲
نخستين روز از ماه بهمن،بي اختيار افكارم به ايران پرواز مي كند، به ياد مبارزات مردم عليه رژيم شاه به رهبري حضرت امام خميني(ره) شهيدان و ... امشب پس از نماز عشاء به بام مسجدالحرام رفتم. چشم انداز بسيار زيبايي دارد.
مسجدالحرام داراي ۹ گلدسته است كه همگي دوتايي و تنها يك گلدسته كه به سمت حجرالاسود است به تنهايي قرار دارد. حجر الاسود كه در ركن شرقي است و به ارتفاع تقريبي يك و نيم متر از زمين قرار گرفته، سنگي است سياه مايل به سرخ، بيضي شكل به قطر سي سانتيمتر كه در آن نقطه هاي قرمز ديده مي شود و در پوششي از نقره قرار گرفته است. امسال سعودي ها چاه زمزم را كه با بيست پله به زير زمين مي رسيد، با ساير مكان هاي مسجد الحرام هم سطح كرده اند و ديگر اثري از مكان قبلي نيست. هر كدام از مكان ها و مقام هاي مسجدالحرام تاريخ خود را دارد. در تاريخ آمده است هنگامي كه ابراهيم همسرش هاجر و اسماعيل را به مكه آورد و كنار كعبه سكونت داد، اسماعيل به شدت تشنه شد و مادر به دنبال آب ميان صفا و مروه دويد و سرانجام به امر الهي زمزم جوشيد، پس از مدتي آثار چاه از ميان رفت تا آن كه عبدالمطلب بار ديگر آن را حفر كرد و از آن زمان تاكنون حاجيان از اين آب بهره مند مي شوند. در توسعه اخير سالن هاي جداگانه اي براي زنان و مردان، در طبقه زيرزمين مطاف، در كنار چاه ساخته شده است با توجه به گسترش و توسعه برخي اماكن در مكه، متأسفانه هنوز مشكلاتي در خصوص بهداشت و نظافت وجود دارد.
دوشنبه ۶/۱۱/۸۲
دو ساعت و نيم از بامداد گذشته، معدودي از زائران در حال طواف در طبقه دوم مسجدالحرام هستند. عده اي هم با ويلچر در حال طواف اند و عده اي خواب. به راستي مسجدالحرام چه جاي خواب است؟ اما در طبقه همكف حاجيان از كشورهاي مختلف چون پروانه به دور كعبه در حال چرخشند. همه از هر زبان و مليت و نژادي خدا را مي خوانند. اجتماع شكوهمند حج، حركت فرهنگي اي كه خداوند  آفريده است.
ساعت سه بامداد، حجر اسماعيل خالي است. شرطه ها(مأموران پليس) حجر را بسته اند تا نظافت شود. حجر اسماعيل ميان ركن شامي و عراقي و با ديواره اي به صورت نيم دايره، به ارتفاع ۳۰/۱ و عرض ۵۰ سانتي متري قرار دارد. مي گويند هاجر و اسماعيل و حدود ۷۰ پيامبر در آنجا مدفون اند. گروهي از مأموران (۲۰ نفر) با لباس وشلوار آبي، اكثراً  اهل افغانستان، مصر، يمن و بنگلادش، مسئوليت نظافت حرم را به عهده دارند.
زائران ايراني از ساعت ۱۰ يا ۱۱ شب به حرم مي آيند و يك يا دو ساعت پس از بامداد حرم را ترك مي كنند و از اين ساعت به بعد زائران كشورهاي ديگر مي آيند. ايراني ها اغلب در روبه روي حجر اسماعيل و ركن يماني و مقام ابراهيم مستقر مي شوند و به دعا، نماز و تلاوت قرآن مي پردازند. كعبه داراي اركاني است؛ چهار زاويه كعبه را اركان كعبه گويند، ركن شمالي را «عراقي» ، ركن غربي را «شامي»، ركن جنوبي را «يماني» و ركن شرقي را ركن «اسود» مي نامند. چون حجر الاسود در اين ركن است. امام صادق(ع) درباره ركن يماني مي فرمايند: «ركن يماني دري از درهاي بهشت است، از هنگامي كه خداوند آن را باز كرده هرگز بسته نشده است.»
مشاهده حجاج پابرهنه كشورهاي آفريقايي و آسيايي بسيار مرا آزار مي دهد. آيا براي حج استطاعت مالي كافي است و نيازي به استطاعت و بلوغ فكري نيست؟ چراكشورهاي مسلمان با بيش از ۵۰ كشور و بيش از ۲ ميليارد جمعيت دنيا و داشتن منابع سرشار طبيعي و خدادادي بايد اين قدر گرسنه باشند.
شايد تنها برتري حجاج ساير كشورها نسبت به جمهوري اسلامي، جوان بودن زائران اين كشورهاست. متأسفانه زائران ايراني اكثراً سالخورده اند و جمعيت جوان در بين حجاج ايراني بسيار كم است. در كنارم يك زائر اهل تركيه را ديدم كه نمازو حتي ذكر ركوع و سجده را از روي كتاب مي خواند. عجيب تر آنكه اين زائر در نمازش دوبار به ركوع رفت؟!
- ساعت سه و نيم بامداد، روبه روي مقام ابراهيم نشسته ام.
008751.jpg
دكتر بختياري پزشك كاروان از حجت الاسلام قرائتي سؤال كرده بود كه بهترين اعمال در مسجد الحرام چيست؟ و ايشان گفته بود: «طواف، نماز و بيرون كردن كينه كساني كه از آنها كينه به دل داريم.»
وصف صحنه هاي مسجدالحرام بسيار دشوار است؛ جمعي به طواف، جمعي به تماشاي كعبه، عده اي به نماز، گروهي در سعي صفا و مروه، جمعي به تماشاي كعبه، عده اي در صف استعلام حجر الاسود، عده اي مشغول تلاوت قرآن، سالخوردگان و يا جانبازاني كه بر روي ويلچر در طبقه دوم در حال طواف اند و... چرا ركن يماني مركز تجمع ايرانيان است؟ چرا صداي ناله ها در ركن يماني بلندتر است؟ شايد براي اين است كه شيعه، شناسنامه و هويت خود را در آنجا مي يابد و از آنجا، قرنها تاريخ را مي كاود و به ياد علي(ع)، فاطمه بنت اسد و ولادت آن حضرت در ۱۳رجب در خانه كعبه مي افتد. همه در حال قيام و قعود در مسجدالحرام و درگرد خانه كعبه، همه فرياد توحيد و برائت از مشركان، همه آمده اند در كنگره بزرگ حج «نماز بزرگ» وحدانيت خدا را سر دهند:
«اشهدان لا الله الاالله واشهدان محمد رسول الله»
امروز صبح در اطراف محل سكونت مان سنگ ريزه جمع كرديم. فردا قرار است عازم عرفات شويم. صحرايي در شرق مكه در فاصله بيست و يك كيلومتري، بر سر راه طائف. گفته اند در آنجا آدم و حوا همديگر را يافتند. در جهت شمالي اين دشت، كوهي است كه آن را جبل الرحمه يا جبل عرفات نامند. صحراي عرفات در اين سال ها درختكاري شده و هر حاجي بايد از ظهر روز نهم ذيحجه تا غروب شرعي آن روز، در اين صحرا به قصد قربت وقوف نمايد.
جمعه ۱۰/۱۱/۸۲:كوچ به عرفات
تا چند ساعت ديگر بايد عازم عرفات شويم. ساعت ۳۰/۱۶دقيقه به عرفات رسيديم. در بدو ورودمان برخي به كوه جبل الرحمه كه چادر ما در جوار آن بود رفتند. مي گويند پيامبر(ص) خطبه حجه الوداع را بر فراز اين كوه ايراد كرد. آسمان نيمه ابري است و گرماي آن قابل تحمل.واقعاً  درك شب عرفات (شب شناخت) چه دل انگيز است.من نيز سجاده و كتاب دعا را برداشتم و خود را در دل جمعيت براي پيدا كردن جاي مناسبي براي راز و نياز گم كردم. هر كاروان كه به عرفات مي رسيد برنامه اي داشت و گويي پس از مدت ها مي خواستند بغض فروخفته خود را بيرون بريزند كه توسل و گريستن بر امام حسين(ع) اوج بغض شيعه است. هر كسي به صورت فردي و يا در گروه هاي دسته جمعي در حال مناجات، راز و نياز و زمزمه با خداي خود بود. همه زائران با لباس سفيد و يكپارچه. ً منظره دل انگيز شب عرفه خيلي زيباست. در دل شب «مسجد نمره» و «جبل الرحمه» چون نگين در عرفات خودنمايي مي كند و خيل عظيم جمعيت در جبل الرحمه براي لحظه اي كاهش نمي يابد. هوا بسيار عالي است. خيلي از پتو استفاده كردند. فتاوي مقام معظم رهبري در بحث حج واقعاً راهگشا و مشكل گشا شده است و به نظر مي رسد كه در آينده منشأ تحولي عظيم باشد. مثلاً اينكه ايشان «مطاف را هم مسجدالحرام مي دانند و حدي براي آن قائل نيستند» و «استفاده از پتوي دوخته براي مردان كه روي خود بيندازند» و يا استفاده از «كفش دوخته به شرطي كه روي آن بند باشد» و نيز «محرم شدن در همه جاي شهر مكه» و... از جمله فتواهاي كارگشاي ايشان در باب حج مي باشد.
به دليل بارندگي چند روز اخير مكه زمين نم دارد و اصلاً نمي شود روي آن خوابيد. برادر همسرم چند حصير به عنوان زيرانداز براي خود و همراهان تهيه كرد. اگر چه مشكل نم زمين تا حدي حل شدني بود اما پستي و بلندي زمين به قدري بود كه خوابيدن را مشكل كرده بود.
شنبه ۱۱/۱۱/۸۲
نماز صبح را به جماعت خوانديم. پس از صرف صبحانه براي شركت در مراسم برائت از مشركين بعثه رهبري رفتيم.
ايشان خواستار برخورداري سازمان كنفرانس اسلامي از حق وتو در شوراي امنيت شده بودند.
كوچ عظيم ديگري از عرفات به مشعر آغاز شد. مشعر يعني مكان شعور و درك و فهم. اين سرزمين كه در محدوده حرم است، دره اي است كم وسعت كه بين عرفات و منا واقع شده و طول آن تقريباً چهار كيلومتر است. در اين منطقه مسجدي است بسيار وسيع كه آن را مسجد مزدلفه مي خوانند. در همين مسجد،جبرئيل بر پيامبر (ص) نازل شدو آياتي را درباره مشعر براي آن حضرت تلاوت كرد. در اين سرزمين حجاج علاوه بر ماندن شب عيد، بايد از طلوع فجر تا طلوع آفتاب وقوف كنند و مستحب است ريگ ها را از اين محل گرد آورند. «طريق مشاه» مسيري است براي كساني كه پياده عازم مشعر هستند و مشتاقان خاص خود را دارد.
كاروان حجاج شهر زلزله زده بم كه نوار مشكي بر لباس احرام خود بسته بودند موجب مي شد كه وقتي ايرانيان آنها را مي ديدند براي آمرزش جان باختگان فاتحه بخوانند.
در اين ميان متأسفانه بخشي از وقت برخي حجاج ايراني به خريد و ديدن بازارها اختصاص دارد. اگر مي توانستيم به همه دستورات ديني مثل سوغات خريدن اهتمام كنيم خيلي خوب بود.
يكشنبه ۱۲/۱۱/۸۲: روز عيد قربان
صبح زود وارد سرزمين منا شديم. منا دره اي است به عرض تقريباً پانصد متر و طول حدود سه كيلومتر و نيم كه حاجيان بايد از طلوع خورشيد روز دهم تا ظهر روز دوازدهم _ جز ساعاتي كه اجازه داده شده _ آنجا را ترك نكنند و در آن مكان بمانند. آن جا را «مُنا» و «مِنا» و «مَنا» هر سه خوانده اند. براي رمي جمره عقبه عازم جمرات شديم. جمع كلمه «جمره» به معناي توده اي از سنگ است. جمره هاي سه گانه، در منا در نزديك به مكه است. نوشته اند در اينجا بود كه آدم شيطان را كه در پي وي مي رفت با افكندن سنگريزه از خود راند و حاجيان با تأسي به آن حضرت و به عنوان يك واجب ديني، روزهاي ۱۰ تا ۱۲ به طرف ستون هاي سنگي هر يك از جمره ها سنگ پرتاب مي كنند. ازدحام جمعيت به حدي بود كه حجاج ضعيف تر به زير دست و پاي ديگران مي افتادند و كمك كردن به آنها بسيار مشكل بود. توجه به اجراي اعمال و مناسك در ميان حجاج به حدي است كه هر كس در هر شرايطي كار خود را انجام مي دهد. تلفات در رمي جمرات امسال توسط رسانه ها ۲۷۰ نفر اعلام شد. صداي آمبولانس ها لحظه اي قطع نمي شد. آيا نمي شود تدبيري اتخاذ نمود كه كسي كشته نشود؟ علما و فقهاي اسلامي بخصوص فقهاي شيعه بايد در اين باره چاره انديشي كنند. تدبير اتخاذ شده ايرانيان در خصوص رمي جمرات زنان و پيرمردان در شب كار بسيار ارزنده اي است.
با تلاش فراوان در نزديك غروب ۶۰ نفر از اعضاي كاروان قرباني شان انجام شد، حلق كردند و تقصير و از احرام خارج شدند. برخي نيز تلاش فراوان كردند كه به رغم عدم قرباني از احرام خارج شوند كه با پرسش از بعثه به آنها اجازه چنين كاري داده شد.
به هر حال بي برنامگي دولت سعودي و يا ناتواني آن در اداره اين ترابري بي نظير دنيا و يا عدم همكاري حجاج ساير كشورها و بالاخره كم تجربگي برخي مديران و در نهايت ضعف رانندگي رانندگان مصري و سوداني كه اكثريت اتوبوس ها را آنها هدايت مي كردند را بايد از جمله مشكلات مهم در جابجايي حجاج دانست.
سه شنبه ۱۴/۱۱/۸۲
طواف، نماز طواف، سعي صفا و مروه، طواف نساء و نماز طواف نساء آخرين مراحل و برنامه هاي حج تمتع است.
صداي صلوات حاجيان شيعه لبناني در طواف و سعي، فضاي عرفاني و روحاني خاصي را به مسجدالحرام بخشيده بود. نحوه پوشش و حجاب زنان لبناني نيز در بالاترين سطح است.
آخرين اعمال نماز ظهر و عصر را در سرزمين منا خوانديم.
امشب موفق به ختم قرآن شدم، سپس سجده شكر بخاطر اين توفيق بجا آوردم. دقايقي از بامداد گذشته بود كه به سمت مسجدالحرام به راه افتاديم. به علت شلوغي بيش از حد ۴۵ دقيقه طول كشيد تا رسيديم. در مسجدالحرام كنار ركن يماني، دعاي مشلول را خواندم. گروهي به تنعيم رفته و محرم شده اند و حج مستحبي به جا مي آورند. مسجد تنعيم در ابتداي محدوده حرم واقع شده كه با توجه به توسعه شهر مكه، درحال حاضر جزء شهر مكه محسوب مي شود. هنگامي كه از مدينه يا جده وارد مكه مي شويم، در سمت چپ خيابان و در مدخل شهر مكه، ساختمان مسجد به چشم مي خورد. اين مسجد يكي از مواقيت است و كساني كه در مكه باشند،  جهت احرام عمره مفرده به اين مسجد مي آيند و در آن محرم مي شوند. فاصله مسجد تنعيم تامسجدالحرام شش كيلومتر است. جمعي نيز به طواف وداع مشغولند، چرا كه فردا بايد به ايران يا مدينه بروند.
جمعه ۱۷/۱۱/۸۲
پس از نماز، عازم جبل النور براي رفتن به غاز حرا شديم. جبل النور در شرق شهر مكه واقع است و غار حرا در بالاي آن قرار دارد. ارتفاع آن به اندازه قامت يك انسان است. پيامبر(ص) تمام ماه رمضان هر سال را در غار حرا به عبادت مي پرداخت و در غيرماه رمضان گاهي براي عبادت به آنجا مي رفت و تنها ياور آن حضرت، يعني همسرش خديجه، بارها براي آن حضرت آب و غذا مي برده است. تا اينكه جبرئيل امين در بيست و هفتم ماه رجب بر پيامبر(ص)، كه در غار حرا مشغول عبادت بود، نازل شد و اولين آيات قرآن را بر آن حضرت تلاوت كرد. طي مسافت از پاي كوه تا غار ۵۰ دقيقه طول كشيد. از پايين كوه تا بالاي آن دستفروشان و گداها طبق معمول بساط خود را پهن كرده بودند. عكاس ها هم با عكس فوري كاسبي خوبي به هم زده بودند، با ۱۰ ريال يك قطعه عكس رنگي فوري مي گرفتند. فضاي غار تنها جاي يكنفر را دارد. در فراز و فرود كوه در اين فكر بودم كه حضرت خديجه(س) اين مسير طولاني را چگونه ۴۰ شبانه روز طي مي كرده و براي پيامبر(ص) آب و غذا مي برده است.
شنبه ۱۸/۱۱/۸۲
عازم مسجد تنعيم شديم. حدود ۵۰ نفر از اعضاي كاروان آمده بودند، از اينكه خداوند توفيق داده كه دوباره محرم شوم و اعمال حج را بجاي آورم خداي بزرگ را شكر كردم. امشب ساعت ۷ بايد چمدان ها را تحويل دهيم كه كاروان به هواپيماي جمهوري اسلامي تحويل دهد.
يكشنبه ۱۹/۱۱/۸۲
۴۵دقيقه بامداد است. زيارت اسماعيل و هاجر را خواندم و همچنين نماز زيارت را. مسجدالحرام در حال خلوت شدن است، آن گونه كه مي توان به راحتي وارد حجراسماعيل شد و يا طواف انجام داد.
آخرين خداحافظي با كعبه را انجام داديم
ساعت ۱۸به جده رسيديم. يك مؤسسه خيريه به حجاج آب زمزم، پوستر مكه و مدينه، يك عدد نوار قرآن و يك بسته خوراكي هديه كرد. اين تبليغات در بدو ورود هم به صورت ديگري خودنمايي مي كرد كه خود حكايت از سرمايه گذاري هنگفت سعودي ها در امر اطلاع رساني و تبليغات داشت. آخرين نماز جماعت در سفر مكه را به امامت حجت الاسلام علوي حسيني (روحاني كاروان) اقامه كرديم.
۳۰/۲۳ در بخش تشريفات پرواز، سالن فرودگاه بوديم. مأموران هواپيمايي ايران اير ساك هاي دستي فراواني كه جمع آنها بالغ بر چندين تن بار مي شد را از حجاج گرفتند و به بار هواپيما منتقل كردند. هنگام خروج يك جلد كلام الله مجيد هديه پادشاه عربستان به همه حجاج داده شد. هواپيما با نيم ساعت تأخير ساعت ۱بامداد جده را به مقصد تهران ترك كرد. ساعت ۲۰/۴ طبق ساعت اعلام شده هواپيما در فرودگاه تهران به زمين نشست.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   دانشجو  |   سياست  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |