ضعف معرفتي در فهم حاكميت ديني
عليرضا متقي
آقاي محمدرضا خاتمي در همايش انتخاباتي حاميان آقاي معين اظهار داشته است:
«همه ما دل در گرو اسلام داريم و آن را رمز سعادت دنيا و آخرت خود مي دانيم و به صراحت مِي گويم اگر روزي در اين وادي، حكومتي سكولار به معناي واقعي آن مستقر شود، تلاش خواهيم كرد با منطق و تدبير زمينه هاي استقرار يك نظام مبتني بر معنويت و اخلاق را فراهم سازيم، چرا كه آن را نياز بشريت مي دانيم.»
تحليل فراز فوق از عبارات آقاي محمدرضا خاتمي نكاتي قابل توجه را در اختيار تحليلگران مي گذارد كه حتي مي تواند به بازشكافي ضميرناخود آگاه (انكونسيانس) ايشان حول محور برداشت او از مفهوم حكومت ديني بيانجامد.
۱. شكي نيست كه« دل در گرو اسلام داشتن و رمز سعادت دانستن آن » نكته اي ارزشمند در گفتار آقاي محمدرضا خاتمي به شمار مي رود كه البته به دلايلي منجمله محيط پرورشي وي جز اين توقع نمي رود.
۲. ظاهرا آقاي محمدرضا خاتمي نقش فعال خود را در حوزه هاي سياسي و اجتماعي فقط در چارچوب و موضع اپوزيسيوني معنا كرده است و قادر نيست آنگاه كه در موقعيت اكثريت قرار دارد، از موضع فعال و پويا در غني سازي انديشه و ساختار نظام اسلامي گام بردارد، از همين رو؛ منتظر آنست كه نظام ابتدا قلب ماهيت و ساختار شده و مبدل به نظامي سكولار گردد، سپس ايشان «زمينه هاي استقرار نظام ديني» را فراهم نمايد فلذا اكنون كه نظام ديني عليرغم فراز و نشيب ها و ضعف ها وقوت هاي آن بر سر كار است، ايشان مسئوليتي مثبت در قبال آ ن ندارند.
تحليل اين نگرش، شباهت تامي را ميان آن نگاه معروف «خرابه ساز تا آبادي از آن برخيزد» يك جريان فكري قديمي را با مبناي تحليلي وي به ذهن متبادر مي كند.
آقاي محمدرضا خاتمي بايد روشن سازد چرا نمي كوشد «نيمه آبادي» كنوني را به آبادي محض مبدل سازد؟
۳. رويكرد آقاي محمد رضا خاتمي در تفسير وتبيين آنچه كه «نظام ديني» مي داند در عبارت نظام مبتني بر معنويت و اخلاق متجلي مي شود.
به عبارتي نظام ديني مورد نظر وي برخاسته از شريعت و فقه اسلامي نيست بلكه بر احكام اخلاقي محض به جاي احكام شرعي تكيه دارد.
نقص و فتور اين نظريه در جاي خود بايد مورد بازشكافي قرار گيرد ولي ترديدي نيست كه در نظام ديني بايد اخلاقيات و معنويات تجلي يابد اما اگر حكومت را از معناي «حكم» استخراج نمائيم، احكام قضايي و شرعي ملاك قراردادهاي اجتماعي اي خواهد بود كه رابطه حاكمان و توده ها و نيز توده ها با همديگر را تعريف مي نمايد والاّ با صرف توصيه هاي اخلاقي (بدون اتكاء به شريعت و يا احكام حقوقي عيني) هيچگاه حكومتي پانخواهد گرفت حتي حكومتي ليبرال دموكرات و سكولار.
از اين رو، شايسته است در زماني مناسب «ريشه هاي معرفتي» برداشت هاي محمدرضا خاتمي از حكومت ديني مورد مداقِِّه و ارزيابي جدي قرار گيرد.
|