يكشنبه ۲۰ دي ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۰۷ - Jan 9, 2005
عامل جنايت خيابان ابوذر دستگير شد
011010.jpg
گروه حوادث: پسر جواني كه در يك نزاع انتقامجويانه مرتكب يك جنايت در خيابان ابوذر شده بود با تلاش پيگير مأموران دايره ۱۰ آگاهي بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۲۰ روز هفدهم مهر ماه سال جاري مأموران كلانتري ۱۶۰ خزانه از طريق مركز فوريتهاي پليسي ۱۱۰ از وقوع يك نزاع در خيابان ابوذر كه در حوزه استحفاظي آنان واقع شده بود مطلع شدند. محل دقيق نزاع در ۸ متري عادل بود، بلافاصله يك اكيپ پليسي براي بررسي ماجرا به محل اعزام شدند. حاضران در نزاع متواري شده و تنها مجروح حادثه كه غضنفر ۴۸ ساله نام داشت خون آلود بر روي سنگفرش خيابان افتاده بود. به سرعت مراحل انتقال مجروح به بيمارستان ضيائيان صورت گرفت.
پرسنل بيمارستان به محض ورود مجروح به بيمارستان تلاش خود براي بهبود وضعيت جسمي وي را آغاز كردند. ولي در نهايت تمام تلاش پزشكان بي ثمر باقي ماند و غضنفر در اثر شدت جراحات وارده بربدنش جان سپرد.
با مرگ غضنفر مراتب به اطلاع بازپرس اصغرزاده رسيد. كارآگاهان دايره ۱۰ آگاهي مركز به همراه مأموران اداره تشخيص هويت براي بررسي موضوع به بيمارستان مراجعه كردند. جسد بعد از انجام آزمايشهاي اوليه پليسي به پزشكي قانوني انتقال يافت تا علت تامه مرگ مقتول معلوم شود.
كارآگاهان دايره ۱۰ در مراحل بعدي تحقيق بر روي اين پرونده متوجه شدند كه مقتول هفته قبل از مرگش با فردي به نام عادل بر سر يك اختلاف مالي درگير شده بودند. روز حادثه نيز عادل به همراه يك عده از دوستانش غضنفر را غافلگير كرده و طي نزاع او را به قتل رسانده بودند.
در بررسي هاي بعدي مأموران اداره آگاهي محل زندگي بهروز و عادل را كه از عاملان اصلي جنايت شناسايي شده بودند، پيدا كردند ولي در مراجعه به محل معلوم شد كه هر دو متهم بعد از ارتكاب قتل به همراه خانواده خود آن محل را ترك كرده و متواري هستند.
مأموران دايره ۱۰ آگاهي در ادامه تحقيقات دو نفر از حاضران در نزاع به نامهاي مجيد معروف به مجيد صدام و مهدي معروف به مهدي سياه را دستگير كردند.
اين دو متهم در مراحل بازجويي محل زندگي جديد بهروز كه براي مأموران مشخص شده بود كه وي عامل اصلي ارتكاب قتل است در خيابان جيحون به مأموران نشان دادند.
بهروز طي يك عمليات پليسي غافلگيرانه روز يكم دي ماه بازداشت شد. در مراحل بعدي تحقيق بر روي اين پرونده ديگر حاضران در نزاع به نامهاي ميثم ۲۱ ساله، هادي ۲۱ ساله و ناصر ۲۳ ساله بازداشت شدند.
بهروز ۲۱ ساله طي بازجويي هاي فني- پليسي انجام گرفته در دايره ۱۰ آگاهي به طور صريح به قتل غضنفر اعتراف كرد.
ادامه بررسي ها بر روي اين پرونده در دادسراي امور جنايي تهران زير نظر بازپرسي اصغرزاده ادامه خواهد يافت.

مردي كه متهم به قتل همسرش بود در دادگاه:
به قصاص راضي هستم!
011007.jpg
گروه حوادث: مرد ۳۰ ساله اي كه به خاطر بدگويي همسرش را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، صبح ديروز در آخرين دفاع بيان داشت كه به قصاص راضي است.
به گزارش خبرنگار ما، اين جلسه در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان و به رياست قاضي عزيز محمدي و چهار مستشارش برگزار شد.
در اين پرونده عباس. ب (۳۰ساله) متهم است كه همسر ۳۵ ساله خود را كه كبري نام داشت در خانه باجناقش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده است. اين مرد كه در روز حادثه (۶ مرداد ماه امسال) دستگير شد تنها انگيزه خود را رفتار ناشايست همسرش و بدگويي از وي عنوان كرد.
در ابتداي جلسه محاكمه نماينده دادستان؛ خاكي به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت: در خصوص اتهام «عباس.ب» (۳۰ساله) مبني بر قتل عمدي همسرش كبري با ضربات چاقو پس از انجام تحقيقات در دادگاه عمومي چهاردانگه منجر به صدور قرار مجرميت و نيز صدور كيفرخواست از سوي بازپرس عمومي و انقلاب اسلامشهر شده است. با توجه به اقرار صريح و مكرر متهم و تشريح جزئيات قتل ارتكابي از سوي وي كه اظهار داشته همسرم نزد خانواده اش بدگويي مرا مي كرد من هم عصباني شدم. آن روز همسرم خانه باجناقم بود. من كاردي از آشپزخانه خودم آورده و زير كمربندم گذاشته بودم. به طرفش حمله ور شدم و او را مورد ضربات قرار دادم. با توجه به نظريه پزشكي قانوني و اعتراف متهم و همچنين تقاضاي اولياي دم، خواهان صدور حكم قانوني هستم.
در ادامه، دادگاه از عبدالرضا تنها وارث مقتوله خواست تا تقاضاي خود را به دادگاه اعلام كند. پدر مقتوله گفت: تقاضاي قصاص دارم.
سپس متهم به قتل پس از حضور در جايگاه ضمن تفهيم اتهام درخصوص قتل همسرش بيان كرد: قتل همسرم را قبول دارم من او راكشته ام.
قاضي: چرا اين كار را كردي؟
متهم: نمي دانم. اين اتفاق افتاد. آن لحظه من عصباني شدم.
قاضي: شما سابقه دار هستي؟
متهم: بله دو فقره سرقت در سال ۷۰ داشته ام.
قاضي: شما با تصميم قبلي اين كار را كردي؟
متهم: نه، من به قصاص راضي هستم.
قاضي: چرا با خودت چاقو بردي؟
متهم سكوت كرد و گفت: همسرم قبل از آن مرا تهديد كرد و از آن جايي كه من هيچ چيز نداشتم و در آن لحظه كنترلم را از دست دادم، همين كه چاقو را درآوردم و قصد تهديد او را داشتم، كبري به طرفم آمد و در يك لحظه به حد جنون رسيدم و چندين ضربه چاقو به وي وارد كردم.
قاضي: آيا شما سابقه جنون و بيماري رواني نداريد؟
متهم: سابقه جنون ندارم.
در ادامه جلسه محاكمه، وكيل متهم به قتل به دفاع از موكلش پرداخت و قاضي اعلام كرد ظرف ۱۰ روز آينده حكم در خصوص پرونده صادر خواهد شد.

جستجو براي دستگيري جاعل يكصد ميليون توماني
011004.jpg
گروه حوادث: عمليات دستگيري يك جاعل كه با جعل چك و اسناد و مدارك اقدام به كلاهبرداري چندين ميليوني كرده است ادامه دارد.
به گزارش خبرنگار ما اواسط سال ۸۲ خبر يك كلاهبرداري به اطلاع  مأموران دايره ۱۳ اداره آگاهي مركز رسيد. در گزارش عنوان شده بود، مردي به نام امير _ ج در يكي از شعبات بانك صادرات با ارائه اسناد و مدارك جعلي افتتاح حساب كرده است و سپس بعد از چند روز يك چك جعلي بانك تجارت به ارزش ۱۲۰ ميليون تومان كه متعلق به شركت ايران ايرتور بود را به بانك صادرات برده و اقدام به نقد كردن آن كرده است. چك بعد از چند روز نقد شد. شركت ايران ايرتور بعد از اطلاع از برداشت اين مبلغ از حساب جاري خود متوجه كلاهبرداري شده و مراتب را به اطلاع مأموران انتظامي رساند.
مأ موران دايره ۱۳ آگاهي بعد از بررسي پرونده ،جستجوي خود را براي شناسايي مخفيگاه متهم اين كلاهبرداري آغاز كردند.
بررسي ها همچنان ادامه دارد و افسر پرونده با چاپ عكس متهم فراري از هموطنان خواست در صورت شناسايي وي با شماره ۵۳۸۹۰۱۹ كه متعلق به دايره ۱۳ آگاهي تماس گرفته و مأموران را در دستگيري متهم ياري دهند.

دادستان كل كشور:
گزارش هاي آسيب شناسي «پاكدشت» كافي نيست
ايسنا:  نظارت به معناي كامل و همه جانبه  بر دادسراها شكل نگرفته است، اما اين نظارت در حوزه وظايف دادستاني كل قرار دارد.
حجت الاسلام والمسلمين دري نجف آبادي در همايش يك روزه مديران مبارزه با مفاسد اجتماعي نيروي انتظامي سراسر كشور اظهار داشت: تاكنون چندين گزارش آسيب شناسي منطقه «پاكدشت» تهيه شده است. وي افزود: منطقه «پاكدشت» با وسعت ۷۰۰ كيلومترمربع داراي۵۷ كوره پزخانه است و ۵۰ درصد ساكنان آن را مهاجران تشكيل مي دهند. بنابراين تنها تعداد محدودي گزارش آسيب شناسي براي منطقه كافي نيست، زيرا اين گونه مراكز جرم خيز بوده و امكان نظارت و كنترل بر آن بسيار اندك است.
دادستان كل كشور تاكيد كرد: بايد براي شناسايي مناطق آسيب پذير و از جمله استان تهران شناسنامه كامل از جهت عوامل آسيب زا و راهكارهاي مقابله با آسيب ها تهيه شود. وي با بيان اين كه نيروي انتظامي بايد همزمان با چشم انداز ۲۰ ساله برنامه ۲۰ ساله اي براي مبارزه با مفاسد اجتماعي و شناسايي نقاط آسيب پذير تهيه كند، خاطرنشان كرد: در اين چشم انداز بايد علاوه بر شناسايي عوامل جرم زا، مسايل جرم شناسي نيز شناسايي و ريشه يابي شوند. وي در ادامه بر ضرورت تعامل در درون ناجا به ويژه مسئولان مبارزه با مفاسد اجتماعي تاكيد كرد و گفت: كيفيت تعامل دروني نيروي انتظامي از اهميت بالايي برخوردار است، لذا تعامل سازنده و عشق به خدمت بايد بيش از پيش در اين نيرو تقويت شود. حجت الاسلام والمسلمين دري نجف آبادي با تاكيد بر اينكه راه اندازي دادسراها مي تواند به نيروي انتظامي كمك مؤثري كند، تصريح كرد: ناجا، بسيج و ستاد امر به معروف و نهي از منكر بايد با همكاري جدي و سازنده با دادسراها تلاش كنند تا وظيفه خود را جهت پاسداشت نظام و حريم مردم، مبارزه با هنجارشكنان، جرايم خاص، مجرمان حرفه اي و شبكه هاي قاچاق موادمخدر انجام دهند تا شاهد يأس عناصر شرور و اميدواري بيشتر مردم باشيم.
به گفته وي، حضور آگاهانه دادستان ها و مأموران نيروي انتظامي و همكاري آنها با پليس جنايي موجب مي شود تا اجازه رشد شبكه هاي فساد و فحشا به خصوص در مناطق حاشيه اي شهر به مفسدان داده نشود.
دادستان كل كشور تصريح كرد: براي ارتقاي شاخص هاي امنيت اجتماعي خانواده ها، ارتقاي اخلاقي، تربيتي، ديني و هنجارهاي قابل قبول در جامعه و همچنين مبارزه با عوامل آسيب ها و خطراتي كه اين هنجارها را تهديد مي كند،  وظيفه خطير و سنگيني بر دوش ماست كه در اين راستا دادستاني آماده همكاري با نيروي انتظامي در خصوص وظايف محوله است تا با همكاري بيشتر گام هاي مؤثري جهت تحقق اهداف قضايي، امنيتي و اجتماعي بردارد.
دادستان كل كشور در خصوص تشكيل ستاد حفاظت اجتماعي نيز گفت: تشكيل ستاد حفاظت اجتماعي در حال پيگيري است.
حجت الاسلام والمسلمين دري نجف آبادي با بيان اين كه دادسراها در ۶ استان كشور هنوز شكل نگرفته است، گفت: هم اكنون در تلاشيم تا وضعيت دادسراها ارتقا يابد كه در اين راستا تا پايان سال كليه دادستان هاي كشور در سمينار سراسري جهت انجام هماهنگي هاي بيشتر گردهم مي آيند. وي در پايان با اشاره به وظايف قوه قضائيه كه مبارزه با مفاسد است، گفت: اين كار نيازمند ايجاد بسترسازي مناسب فرهنگي، اعتقادي، سياسي و اجتماعي است، لذا در درجه اول مراكز آموزشي و تربيتي و رسانه هاي عمومي رسالت بسيار سنگيني دارند و دستگاه قضايي نيز طبق وظايف محوله در موارد لازم اقدام مي كند.

محاكمه پسر انتقامجو در دادگاه كيفري استان
گروه حوادث: مرد جواني كه در تعقيب شبانه، پسر جواني را در اتومبيل همسر سابقش، در يكي از خيابان هاي شهرك غرب به قتل رسانده بود، صبح امروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار ويژه پليس قرار گرفت كه ساعت ۱۰ شب ۱۲خرداد ماه امسال مأموران كلانتري ۱۳۴ شهرك غرب كه در تماس تلفني مردم از اين حادثه باخبر شده بودند به يكي از گذرهاي فرعي خيابان ايران زمين رفتند و جسد غرقه در خون جواني را ديدند كه در كنار خيابان افتاده است. ساعتي بعد قاضي دادسراي جنايي تهران در محل حادثه حضور يافت و ضمن تحقيق روشن شد كه جوان مقتول ۱۹ساله بود و «حميدرضا. ت» نام داشت.
در ادامه رديابي ها، يكي از رهگذران شماره پلاك پرايد را يادداشت كرده بود و به اين ترتيب نخستين سرنخ به دست كارآگاهان افتاد.
كارآگاهان جنايي با در اختيار داشتن شماره پلاك بررسي هاي خود را در اين زمينه آغاز كردند و توانستند با تلاشي چندساعته دختر جواني به نام شراره را كه سرنشين خودرو بود شناسايي كرده و وي را براي بازجويي به اداره آگاهي انتقال دادند.
شراره در بازجويي گفت: من در يك خانواده ايراني كه مقيم شهر سيدني استراليا هستند، متولد شده و به تازگي به ايران آمده ام. حدود يك سال پيش در سيدني با جوان ۲۳ ساله اي به اسم محمد رضا آشنا شدم. هنوز مدت زيادي از آشنايي ها نگذشته بود كه او نسبت به من ابراز علاقه كرد و پيشنهاد ازدواج داد و سپس به تهران آمديم. اما زندگي مشترك ما به خاطر اختلافي كه بين ما به وجود آمد، دوام پيدا نكرد و پس از سه ماه زندگي از هم جدا شديم.
مدتي از جدايي ام نگذشته بود كه با حميد رضا (مقتول) آشنا شده بودم. او دوران خدمت سربازي اش را مي گذراند و تصميم داشتيم در پايان اين دوره خدمت با هم ازدواج كنيم. روز حادثه نيز حدود ساعت ۱۰ شب بود كه همراه دختر عمه ام سوار پرايد خودرو شديم و به محل قرارمان با حميدرضا رفتيم غافل از اينكه شوهر سابقم محمدرضا ما را با اتومبيلش تعقيب مي كند.
در پي اعترافات شراره مأموران پليس جنايي شبانه به خانه همسر سابق او در منطقه يوسف آباد رفتند و اين مرد را دستگير كردند.
برپايه اين گزارش، محمدرضا صبح امروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان با رياست قاضي ياورزاده و چهار مستشارش محاكمه خواهد شد.

حادثه در جهان
سرنوشت قاتلان نوجوان: مرگ يا زندگي
گروه حوادث:  در ماه آگوست درست شش ماه پس از آن كه دادگاه عالي ايالات متحده اعلام كرد كه قصد دارد تا چند ماه آينده جنبه هاي قانوني صدور حكم اعدام براي متهمان زير ۱۸ سال را بررسي كند روبرت اكوا از تگزاس براي دفاع از زندگي اش به دادگاه رفت.
روبرت اكوا متهم است كه با شليك چندين گلوله به دو همسايه خود آنها را به قتل رسانده و ماشين آنها را ربوده است. وي در زمان ارتكاب جرم ۱۷ سال سن داشته است. طبق روال قانوني هيأت منصفه بايد در صدور حكم نهايي سن متهم را نيز لحاظ مي كرد اما خشونتهاي خاص دوران جواني روبرت بيش از آن كه نجات دهنده وي باشد به ضرر او تمام شده و وي به اعدام محكوم شد. روبرت اكوا آخرين متهمي بود كه در سال گذشته با سني كمتر از ۱۸ سال وارد بند محكومان به مرگ شد. شايد با تصويب قانوني جديد وي بالواقع آخرين متهم باشد.در صورتي كه دادگاه ايالات متحده قانوني را تصويب كند كه به موجب آن صدور حكم اعدام براي متهمان زير ۱۸ سال ممنوع باشد سرنوشت روبرت و ۷۱ متهم ديگر در بند محكومان به مرگ تغيير خواهد كرد.دادگاه عالي در سال ۱۹۹۸ صدور حكم اعدام براي متهمان زير ۱۶ سال را ممنوع اعلام كرد. در جلسه اي كه در ماه اكتبر برگزار شد از دادگاه عالي خواسته شد كه اين سن را تا ۱۸ سال افزايش دهد.
پرونده كريستوفر سيمسون كه در حال حاضر جهت تجديد نظر به دادگاه عالي فرستاده شده است، نمونه اي از پرونده هايي است كه سن متهم در آن درست مانند شمشير دو لبه اي عمل مي كند.
كريستوفر زمان ارتكاب جرم در سال ۱۹۹۳ هفده سال سن داشت. وي متهم است كه به كمك دوست خود مرد ۴۶ ساله اي را مورد ضرب و شتم شديد قرار داده و پس از سرقت اموالش وي را كشته و داخل رودخانه غرق كرده اند. دادستان در دادگاه با استناد به اين كه حضور متهمي كه در سن ۱۷ سالگي مي تواند چنين جنايت فجيعي را مرتكب شود در جامعه قطعاً  خطرناك است از هيأت منصفه خواست كه وي را به اعدام محكوم كنند.

ضرب و شتم كودك با چكش
گروه حوادث: پليس شهر لوئيس روز گذشته مادر ۳۴ ساله اي را كه پسر خود را با چكش و انبردست مورد ضرب و شتم قرار داده بود بازداشت كرد.
به گفته مامور تحقيق پرونده نانسي پورتر كودك خود را به دليل سهل انگاري در انجام تكاليفش به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و دو كودك ديگر خود را مجبور كرده بود تا هنگام ضرب و شتم برادرشان وي را محكم نگاه دارند. به گفته يكي از فرزندان نانسي وي انگشتان كودك را لاي انبردست گذاشته و وي را تهديد كرده بود كه انگشتان دستش را خواهد شكست.نانسي در اولين بازجويي به شكنجه كودك اعتراف كرده و ادعا كرده بود كه اين كار را براي آن انجام داده كه پسرش قبل از رسيدن وي به منزل تكاليفش را انجام نداده است. نانسي در حال حاضر با اتهامات به خطر انداختن سلامتي كودك و سوءاستفاده از وي روبه رو شده است. قرار است دادگاه نهايي وي ظرف هفته آينده تشكيل شود.

پسر، پدر خود را به آتش كشيد
گروه حوادث: دادگاه عالي ايالت كلورادو روز گذشته پسري را كه پدر خود را در روز تولدش به آتش كشيده و به قتل رسانده بود به قتل درجه دوم متهم كرد.
به گفته مامور تحقيق پرونده توماس مارتيز ۳۸ساله روز تولد پدرش به دنبال يك درگيري لفظي مقداري بنزين برروي پدرش ريخته و در حالي كه كبريت را روشن مي كرد فرياد مي كشيد: تولدت مبارك؛ امروز روز مرگ تو نيز هست؛ تو تبديل به بهترين شمع تولد دنيا شده اي.ارنست ۵۸ ساله سه هفته پس از اين اتفاق بر اثر شدت سوختگي در بيمارستان فوت كرد. دادستان پرونده روز گذشته اعلام كرد كه متهم هنوز هيچ گونه ابراز ندامتي نمي كند و دادگاه سعي خواهد كرد كه بالاترين مجازات را براي وي در نظر بگيرد. قرار است دادگاه نهايي وي روز هشتم مارس برگزار شود.

بازداشت يك مظنون اسيدپاشي
گروه حوادث: مأموران دايره يك اداره آگاهي در پي بررسي يك پرونده اسيدپاشي يك راننده اتوبوس را بازداشت كردند.
به گزارش خبرنگار ما، حدود يك هفته پيش فردي به نام محمود با صورت باندپيچ شده به كلانتري ۱۳۵ آزادي مراجعه كرد. او به مأموران كلانتري گفت: در حال تردد در نزديكي هاي ترمينال غرب آزادي بودم كه چند مرد ناشناس به سمت من آمدند. يكي از آنها شيشه اي را درآورد و روي صورتم پاشيد تمام صورتم سوخت.
با تمام تلاش هاي پزشكان در بيمارستان، علاوه بر سوختگي شديد صورتم، از يك چشم نابينا شدم. پس از تشكيل يك پرونده ديگر اسيدپاشي در كلانتري ۱۳۵ آزادي تهران، پرونده به شعبه ۷ دادسراي ناحيه ۵ ارسال شد و اداره اول آگاهي تهران مأمور تحقيقات بيشتر در اين ماجرا شدند.محمود در تحقيقات بعدي راننده يك اتوبوس به نام داوود را معرفي كرد كه چندي پيش با او بر اثر اختلافات خانوادگي دعوا كرده بود.
مأموران شاگرد داوود به نام شهرام را دستگير كردند. او پس از دستگيري در اعترافات خود گفت: داوود از من خواسته بود با گرفتن ۱۰۰ هزار تومان بر روي صورت محمود اسيد بپاشم. من قبول نكردم و نمي دانم بعد از آن او چه تصميمي گرفت.مأ موران دايره يك توانستند داوود را در منزلش دستگير كنند. او هنوز به جرم اسيدپاشي اعتراف نكرده است. تحقيقات براي كشف مدارك بيشتر ادامه دارد.اين اسيدپاشي در حالي رخ مي دهد كه از ابتداي سال تاكنون بيش از چهار مورد ديگر فقط در شهر تهران رخ داده است.

مرگ مرد ۲۷ ساله در پرده ابهام
گروه حوادث: با كشف جنازه مرد جواني، كارآگاهان جنايي تهران يكي از بدهكارهاي وي را بازداشت كردند.
به گزارش خبرنگار ما، با كشف يك جسد در بعد از ظهر روز پنج شنبه هفته گذشته بازپرس شعبه ۴ دادسراي امور جنايي به جاده مخصوص كرج رفت.
براساس اين گزارش، جسد مرد جوان ۲۷ ساله در كنار جاده مخصوص كرج و شركت نفت پارس پيدا شد. در تحقيقات اوليه يك كارت شناسايي و شماره تلفن منزل مقتول به دست آمد.همسر مقتول گفت كه شوهرش از شب چهارشنبه براي نصب آنتن ماهواره به بيرون از منزل رفت. او به همراه خود مبلغ ۲۰۰ هزار تومان نيز برده بود.
در زمان انجام تحقيقات زن و شوهر جواني براي پرداخت بخشي از بدهي خود به خانه مقتول رفته بودند. آنها قصد داشتند ۸۵۰ هزار تومان از ۲ ميليون و ۳۰۰ هزار تومان بدهي خود را به مقتول كه نامش اسماعيل بود پرداخت كنند. ماموران مرد بدهكار را براي تحقيقات بيشتر بازداشت كردند.

رؤياي برباد رفته
گروه حوادث: نوجوان ۱۶ ساله پس از متهم شدن به دزدي براي دريافت مهريه اش به دادگاه خانواده رفت.
راحله دختر ۱۶ ساله اي بود كه براي گرفتن ۱۴ سكه مهريه اش به دادگاه خانواده آمده بود ، گفت: وقتي با محمد آشنا شدم ۱۴ سالم بود. تازه مي خواستم وارد دبيرستان شوم.
او ادامه داد: من تنها دختر خانواده چهار نفري مان بودم. مادرم زياد كاري به كارم نداشت و ترجيح مي داد به دو برادر كوچكم رسيدگي كند. هنوز هم همين طور است. او خرج خانه را با كار كردن در خانه مردم به دست مي آورد. پدرم چهار سال است كه ما را ترك كرده است. نتوانست با ما زندگي كند و براي ايجاد زندگي ايده آل خود مادر و دو برادر كوچكش را نيز تنها گذاشت و به خارج از كشور رفت.
بچه سال بودن راحله از تيپ و ظاهرش مشخص بود. او ادامه داد: يك روز بعد از مدرسه با الهام، همكلاسي ام تصميم گرفتيم برويم سينما، او به دوستش هم گفت كه بيايد. همراه دوست الهام، محمد هم آمده بود. او هم مثل من بچه طلاق بود. با پدر يا مادرش هم زندگي نمي كرد. با چند نفر از دوستان دبيرستاني اش خانه اي در اطراف تهران گرفته و در آنجا زندگي مي كردند. دوستانش اصلاً پسران خوبي نبودند. ولي محمد با آنها فرق مي كرد.
راحله با گفتن اين كه« دير متوجه شدم محمد با آنها فرقي نمي كرد»،افزود: ساكت و آرام بود. سرش به كار خودش گرم بود و روزي در سينما از من خواستگاري كرد. بدون هيچ شرطي و حرفي قبول كردم. تنهايي به خانه مان آمد. مادرم نپذيرفت، ولي من اصرار داشتم كه تنها با اين فرد خوشبخت مي شوم. وقتي مادر و پدر او از موضوع باخبر شدند با اين ازدواج مخالفت كردند. محمد هم ترجيح داد آنها را كنار بگذارد. شروع زندگي بدون حمايت والدين خيلي سخت است، مخصوصاً اگر پشتوانه مالي در كار نباشد.
دوستان محمد نتوانستند پولي را كه او براي شروع زندگي نياز داشت به او قرض بدهند. او هم تصميم گرفت پول هاي پدرش و طلاهاي مادرش را بدزدد. او مي گفت اين حداقل سهم من از اين زندگي بي اساس است. يك روز با من تماس گرفت و گفت برنامه اش را اجرا كرده. طلاها را فروختيم و در يك محضر آشنا عقد كرديم. مدتي در خانه يكي از دوستان آرش با هم زندگي مي كرديم تا اين كه ...
حرفش را قطع كرد و به دادخواست مهريه اش نگاه كرد و نفس عميقي كشيد و گفت: كار محمد و دوستش آرش دزدي و كيف قاپي بود. شبها با هم مواد مخدر مصرف مي كردند. شبي كه آنها بر سر من دعوايشان شد از آنجا بيرون آمديم و براي مدتي در پارك ها شب را به صبح مي رسانديم. پليس در شب سوم بود كه ما را دستگير كرد. پدر و مادر محمد بعد از اطلاع از دستگيري ما، از من به اتهام اغفال پسر و دزدي اموالشان طرح شكايت كردند و محمد را مجبور كردند مرا طلاق بدهد. مهريه ام را كه ۱۴ سكه تمام است به اجرا خواهم گذاشت تا شايد بخشي از جهيزيه اي كه هرگز به من پس ندادند به مادرم بازگردانده شود.
حالا مادرش در كنارش بود با كيسه اي از كيك و آب ميوه. نشستند تا نوبتشان براي تحويل دادخواست مهريه فرابرسد.

نوه هاي بازيگوش
مادر بزرگ خود را سوزاندند
گروه حوادث: شيطنت هاي دردسرساز نوه ها، مادربزرگ ۸۰ ساله را با آب جوش سوزاند.
سالار ۹ ساله به همراه برادر ۶ ساله اش در حال بازيگوشي و شيطنت به دور از چشم والدين در خانه  مادربزرگ بودند كه ناگهان توپ بازي پسر بچه ها در اتاقي كه مادر بزرگشان به خاطر سردي هوا در كنار بخاري آن خوابيده بود، حادثه آفريد.
با ضربه توپ به كتري و قوري چاي كه بر سر بخاري قرار داشت، مادربزرگ ۸۰ ساله كه در خواب بود، دچار سوختگي شد.
حوادث مشابه در حالي اين روزها تكرار مي شوند كه كارشناسان ايمني بارها نسبت به بروز اتفاقات ناخوشايند بر اثر قرار گرفتن ظروف غذا بر روي بخاري داخل اتاق و يا خوابيدن در مجاورت اين دستگاه گرمايشي هشدار داده اند.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |