يكشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۴۷
نگاهي به يادمان پايتخت جديد قزاقستان 
هرمي  براي صلح ودوستي
030384.jpg
بهرام هوشيار يوسفي - علي خيابانيان 
نورمن فوستر (Norman Foster) معمار 69 ساله تا به حال خالق آثاري جسورانه در مقياس جهاني، از برج پر سرو صداي خيار شوري (Gherkin) در لندن گرفته تا فرودگاه جديد پكن (بزرگترين محوطه ساختماني حال حاضر جهان)، بوده است. وي همچنين طراح بلند ترين برج جهان كه هرگز ساخته نشد نيز هست.... اما هيچكدام از آثار گذشته فوستر قابل مقايسه با اثر اخير وي در پايتخت جديد قزاقستان كه قرار است ماه آينده ساخت آن آغاز و در ژوئن سال آينده ميلادي به بهره برداري برسد نيستند، شايد چون تا به حال چنين سفارش عظيمي به معمار كهنه كار داده نشده بود! البته حكايت نور سلطان نظربايف- كسي كه به شدت عاشق مطرح شدن است- كاملا فرق دارد....
در اصل آنچه نظربايف را در موقعيت يك كارفرماي ثروتمند براي آثار منحصر به فرد قرار مي دهد، حجم وسيع توليد نفت، گاز و منابع معدني در سالهاي اخير توسط قزاقستان است. سرمايه گذاران از سراسر جهان در صدد جلب توجه نورسلطان و امضاي قرارداد هاي ميلياردي با وي هستند، جالب اينكه اپوزيسيون سياسي نيز در قزاقستان، چندان مخالفتي با آقاي رئيس جمهوري و فعاليت هاي عمراني بلند پروازانه او ندارد.
رئيس جمهوري خوش شانس نه تنها آنچه را كه مي خواهد مي سازد و با پايتخت جديد خود Astana(پايتختي كه در سال 1998 توسط معمارمعروف ژاپني كيشو كوروكاوا) جولان مي دهد، بلكه اميد وار است در دوره بعدي انتخابات نيز با بهره برداري از همين فعاليت هاي عمراني دوباره انتخاب شود.
آنچه رياست جمهوري قزاقستان از نورمن فوستر مي خواهد مركزي عظيم براي گفت و گوي اديان در كنار سالن اپرايي قابل رقابت با بزرگترين سالن هاي جهان، يك موزه ملي فرهنگ، دانشگاهي براي مقوله تمدن و مركزي براي تعاملات گروه هاي نژادي و جغرافيايي قزاقستان است. تمام اين موارد قرار است در هرم عظيمي كه فوستر آن را خواهد ساخت جاسازي شود، هرمي با قاعده تقريبي يك هكتار و ارتفاعي بالغ بر 60 متر از سطح زمين....
ظاهرا قضيه بسيار جدي است؛ با تركيب جمعيتي 50 درصد روس با مذهب ارتدوكس، 50 درصد مسلمان قزاق و نيز با افزايش اختلافات افراط گرايانه قومي، مي توان به نظربايف براي آنچه در ذهن مي پروراند حق داد. از نظر بين المللي نيز وي در سپتامبر 2003 ميزبان كنگره رهبران مذهبي جهان بود و طبيعي است كه بخواهد اين موضوع را به جرياني دايمي تبديل كند.
هرمي عظيم، ساخته شده از الگويي الماس گونه، ملبس به صفحات مجوف فولاد ضد زنگ و پلاك هاي سنگي خاكستري كم رنگ كه در راس به تاركي انتزاعي از شيشه رنگي ختم مي شود؛ رنگ هايي ملهم از پرچم قزاقستان و عظمتي در خور خودنمايي يك ملت. قرار است 200 نماينده از مذاهب مطرح جهان هر 3 سال نشستي عظيم با همكاري شوراي امنيت سازمان ملل در اين محل گرد هم آيند، يك گردهمايي درست در نقطه زيرين راس هرم لرد فوستر. فوستر خود در اين مورد مي گويد: آنچه براي من اهميت داشت نمادينه كردن صلح بود..... يك مركز تحقيقاتي براي مذاهب جهان با كتابخانه اي عظيم كه طبقه تحتاني هم مركز همايش ها را در بر مي گيرد.
براي مردم عادي نيز جنبه هاي نمايشي قضيه اگر بيشتر نباشد كمتر نيست؛ هرم كه قرار است روي تپه اي دست ساز بنا شود، بسيار عظيم تر از آنچه هست، به چشم خواهد آمد. سالن اپراي 1500 نفره، مردم را به سوي خود فرا خواهد خواند و فاصله پايين ترين بخش اين تالار با راس هرم بالغ بر 80 متر خواهد بود. داستان زندگي اين يادمان ملي وقتي بسيار جالب توجه تر مي شود كه وارد باغ معلق مركزي شويم، نورپردازي تاثير گذار و تركيب فضاسازي سبز در داخل حجمي عظيم از ديوار هاي شفاف و مسيري زيگ زاگ با حركتي رو به اوج، بهشت اثيري را تداعي مي كند.
برنامه ريزي ساخت اين اثر آنچنان سريع خواهد بود كه براي خود معمار نيز باور كردني نيست؛ شغل سابق نورسلطان نظربايف در زمان كمونيست ها به عنوان كارگر فولاد سازي، بسيار به طراحي و ساخت هر چه سريع تر سازه فولادي بنا كه حايز شرايطي خاص است، كمك كرد. سازه اي كه با توجه به نوسان دما در پايتخت جديد از 40 درجه زير صفر تا 40 درجه بالاي صفر (آب و هواي عادي در استپ هاي آسياي مركزي)، بسيار حساس و تعيين كننده است.
فوستر شكل هرمي را براي نداشتن هيچگونه تاثير منفي به لحاظ مذهبي انتخاب كرده است. وي كه تا كنون تعداد زيادي سالن كنسرت، گالري هاي هنري و موزه طراحي كرده است، اهميت اين مركز را بيش از همه تلقي مي كند. اين مجموعه در اصل يك مركز فرهنگي است، اما از آنجايي كه قرار است ميزبان يك كنفرانس صلح متشكل از پيروان 18 مذهب جهاني باشد، ديگر مختصات آن بسيار فراتر از يك مركز فرهنگي خواهد بود. مختصاتي به عظمت مذهب، صلح و همكاري جهاني؛ نشانه اي در جهت ترك هر گونه مخاصمه و خشونت براي توسعه عدالت و برابري انسان ها....

سينما آزادي زندان ترافيكي 
030375.jpg
هديه درمان - نمي توان انكار كرد وقتي مجبور باشيم در آخرين تقاطع خيابان شهيد بهشتي، قبل از رسيدن به محور ولي عصر (عج) دقايق يا حتي ساعاتي طولاني پشت ترافيك فرسايشي، وقت را بكشيم، چندان حس دلچسبي نخواهيم داشت...! وقتي در يك منطقه تجاري - اداري وسيع، خيابان دكتر بهشتي به عنوان تنها شريان اصلي شرق به غرب منتهي به يك شريان اصلي ديگر يعني خيابان ولي عصر (عج) مطرح است، ديگر مساله، ابعاد فرامنطقه اي در مقياس يك كلانشهر را به خود مي گيرد. به تمام اين مسايل اضافه كنيد اين را كه قرار است 5 سالن سينما و مقدار زيادي فضاي جانبي تجاري، خدماتي و ... در زميني تنها به طول و عرض 20 در 40 متر (مساحت تقريبي 800 متر مربع!) گنجانده شود، آنهم در همان آخرين تقاطع (ضلع شمال  شرقي تقاطع خيابان هاي انتفاضه و شهيد بهشتي)....
واقعيت اين است كه هر نوع برخورد احساسي و نوستالژيك كه حايز مولفه هاي كارشناسانه مديريت ترافيك نباشد، در سالهاي آتي معضلي چه بسا لاينحل از نظر تحميل بار ترافيكي نا خواسته به اين شريان با اهميت شهر تهران را به همراه خواهد داشت. ساخت و ساز در اين عرصه بايد با درك كاملي از مختصات واقعي ترافيك منطقه توام باشد.

نشان افتخار براي بناي مذهبي
030381.jpg
امسال انستيتو معماران ايالات متحده، معمار كهنه كار ريچارد مير (Richard Meier) را لايق نشان افتخار دانست. بناي كليساي ژوبيلي (Jubilee) در رم- اثري كه اخيرا افتتاح شد- آنچنان هيات انتخاب كننده را تحت تاثير قرار داد كه در انتخاب مير هيچ شكي به خود راه ندادند. كليساي ژوبيلي اثر دفتر ريچارد مير و همكاران با زبان نماد گرايانه خود هم اكنون به عنوان نشانه اي از معماري معاصر در يكي از تاريخي ترين شهرهاي جهان رم رخ مي نمايد. در ساخت اين بنا بتن، گچ، تراورتن و شيشه به عنوان مصالح ساختاري به كار رفته است. سه قوس از نوع بتن قالبي به صورتي كاملا دراماتيك اوج گرفته و بادبان هاي سفيد و سبك را در ذهن متبادر مي سازند. سقف هاي شيشه اي و نورگيرها در كليسا فاصله بين ستون ها را روشن كرده، فضا را از نور طبيعي آكنده مي سازد. شب هنگام نورپردازي هاي داخلي دورنماي دل انگيزي در بنا ايجاد كرده و منظره اي زيبا مي آفرينند.
مير در مورد اين طرح مي گويد: با ساخت اين كليسا، فضايي جديد براي كاتوليك هاي رمي در قرن 21 بنا شد، اين رويدادي با اهميت است، يادماني كه بر پايه ها و در تعقيب سنت معماري يك شهر تاريخي بنا شده است....

ايستگاه قطاري براي ناپل
030378.jpg
فرناز كيميا - واقعيت اين است كه جايزه پريتزكر نقطه عطفي در زندگي حرفه اي معمار زن عراقي الاصل زاها حديد بود. به نظر مي رسد كه كار حرفه اي معمار با آهنگ برق آسايي در حال پيشرفت است. ايستگاه قطار سريع السير ناپل ايتاليا، با پيچ و خم هاي آيروديناميك (!) است كه همچون پروژه هاي پيشين او با نرم افزارهاي ديجيتال طراحي شده است. به منظور طراحي ايستگاه قطار با مساحتي بالغ بر 20هزار متر مربع طراح كل پروژه را بالاي ريل ها قرار مي دهد؛ در جبهه شرقي پلان Z شكل طرح، ناحيه اي شيبدار قرار دارد و پاركينگ ها نيز در جبهه غربي واقع شده اند.
فضاي مركزي، شامل باجه هاي فروش بليت، سالن هاي انتظار و سالن استراحت VIP است، دسترسي به آن از طريق 2 ورودي متقارن صورت مي گيرد كه گالري هاي تجاري چند ترازه در ابتداي اين مسير قرار دارند. هدف پروژه ايجاد يك ورودي نماد پردازانه و عملكردي به شهر است و نوارهاي فضاي سبز به موازات ريل هاي قطار امتداد مي يابند، نحوه درختكاري اين باريكه ها به گونه اي است كه تراكم درختان با دور شدن از ايستگاه كاهش مي يابد. تركيب درختي طرح به منظور افزايش سرعت رفت و آمد قطارها برگزيده شده و فرم سينوسي ايستگاه نيز حس حركت را القا مي كند.

نگاه منتقد
قانون فراموش شده نظام مهندسي 
پوريا مهدوي- گاهي اوقات انسان آنقدر درگير كارهاي روزمره جاري (بخوانيد روز مرگي) مي شود كه از خيلي از كارهاي اساسي بازمي ماند،حتي اگر از قبل براي آن برنامه ريزي كرده باشد! نمونه آن ماده 4 قانون نظام مهندسي و كنترل ساختمان است كه اشتغال اشخاص حقيقي و حقوقي به امور فني در بخش هاي ساختمان و شهرسازي را مستلزم داشتن صلاحيت حرفه اي دانسته است....
در همان ابتداي كار، وزارت مسكن و شهرسازي با برگزاري آزمون و ديگر شرايط مندرج در آئين نامه، براي مهندسان و كاردان هاي فني پروانه اشتغال به كار صادر كرد، اما در اين ميان وزارت كار و امور اجتماعي كه طبق همين ماده ملزم به آموزش و تعيين صلاحيت كارگران فني بود، هيچ اقدامي صورت نداد. كار به همين جا ختم نمي  شود، چراكه طبق همين ماده وزارت كار ملزم بوده تا ظرف مدت 10 سال از ابلاغ قانون، تمامي تعيين صلاحيت هاي مربوط به كارگران فني را انجام مي داد وبا توجه به اينكه تاريخ ابلاغ اسفند 74 است، وزارت كار وامور اجتماعي تنها يكسال ديگر مهلت دارد تا اين تعيين صلاحيت ها را انجام دهد.
سوال اينجاست كه آيا ساختمان سازي تنها به يك مهندس ماهر نياز دارد (كه از قضا در همين رشته در دانشگاه تحصيل كرده) يا اينكه به كارگران ماهر (كه به صورت تجربي كار را فرا گرفته اند) نيز احتياج دارد؟ كارگران فني دربرخورد نزديك با ساخت يك بنا هستند و هرگونه خطا در اجرا توسط آنها و پوشيده شدن معايب مي تواند عواقب خطرناكي را در پي داشته باشد. اما متاسفانه وزارت كار و امور اجتماعي، بي تفاوت به اين قانون هنوز بستر لازم را براي تعيين صلاحيت مجريان ساختمان فراهم نكرده است. فرصت يكساله كه با توجه به تغيير كابينه در سال آينده، مطمئنا هيچ زماني براي اين كار باقي نخواهد گذاشت و اگر هم باشد، در اين فرصت محدود بطور حتم مطلوب نبوده و باري است برروي مشكلات بيشمار صنعت ساختمان.
زلزله 1369 منجيل، منجر به تشكيل نظام مهندسي ساختمان و اصلاح وضعيت مهندسان شد. زلزله 1382 بم منجر به رسيدگي به بافت هاي فرسوده شهري و ساختمان هاي قديمي شد. كدام زلزله و چه سالي بايد بيايد تا وزارت كار و اموراجتماعي اهميت تعيين صلاحيت كارگران فني را بفهمد تا اجراي ساختمان ها اصولمند شود!؟ چرا با هر خرابي بايد مهندس پاسخگو باشد؟ با اين وضعيت كه يك كارگر ساده كمتر از يكسال براي خود اوستا مي شود و اگر سنش بالاتر رود به درجات معمار و مهندس هم مي رسد (!) چرا وزارت كار به وظيفه قانوني خود عمل نكرده و آنها را سازماندهي نمي كند؟ در زلزله بعدي مقصر چه كسي خواهد بود...؟

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |