تاثيرات تصميم اخير، جلسه سالا نه مجمع عمومي خانه تئاتر كه در فضايي متشنج برگزار شد را تحت تاثير قرار داد.اعضاي مهم اين مجمع اعلا م كرده اند معاون هنري و رئيس مركز هنرهاي نمايشي بايد استعفا بدهند
مي  گويند بايد مرثيه سرايي كرد براي تئاتري كه بقايش به گيشه بسته است. اصلا به هر هنري كه نام گيشه بچسبد، ديگر به آدم نمي چسبد. درست يا نادرستش را نمي  دانيم، به هر حال جماعت هنر دل بسته به نان سوبسيدي اند. اتفاقي كه در تمام نقاط دنيا و با استفاده از بودجه هاي عمومي به وقوع مي پيوندد.
فيلم گيشه خوب مي فروشد، تئاتر گيشه هم بايد كم و بيش چنين معجوني باشد، اما حكايت، حكايت نشريه زرد است و روزنامه كاملا جدي. همه مي دانند كدام بهتر است و كدام بيشتر مي فروشد. حكايت غم انگيزي است، اما حقيقت دارد.
دو پاراگراف كافي است براي رسيدن به سر مطلب. اول خلاصه خبر: مركز هنرهاي نمايشي به خاطر كسري بودجه در سال 84 قصد دارد تا اجراهاي عمومي تئاتر را با عقد قرارداد گيشه به صحنه ببرد.
تئاتر، هنر غمگين ايران است، البته اينجا فيلم هاي سينمايي هم اگر خاص باشند با يك مشت تماشاگر خاص، گيشه پررونقي پيدا نمي كنند، حالا چه برسد به تئاتر كه در بهترين حالتش هم فروش بالايي ندارد. در اين شرايط كسري بودجه، دردسر كوچكي براي مركز هنرهاي نمايشي نيست. اين مركز تصميم گرفته تا در صورت تامين نشدن بودجه از طرف دولت براي اجراي عمومي نمايش هاي تئاتر شهر، اولويت اجراهاي عمومي سال 84 را به گروه هايي واگذار كند كه با انعقاد قرارداد گيشه، نمايش هايشان را به صحنه مي برند. مشكل كسري بودجه را البته بايد به مطالبات مالي دريافت نشده گروه هاي نمايشي پيشين اضافه كنيد. بنابراين تغيير و تحول در برنامه اجراهاي عمومي سال آينده اتفاق عجيبي نيست. طبق برنامه قبلي قرار بود گروه هايي كه نمايش هايشان را از جشنواره بيست و سوم اجرا كرده اند، در نيمه اول سال 84 نوبت اجراي عمومي بگيرند و تا نيمه دوم سال آينده سالن هاي نمايش در اختيار توليدات نمايشي جديد قرار بگيرد. در اين شرايط مثل هميشه چاره اي جز دست به دعا برداشتن و اظهار اميدواري باقي نمي ماند. حسين پارسايي دبير شوراي تئاتر شهر مي گويد: مشكل اساسي تئاتر در ايران تامين اعتبارات مالي است. اميدوارم با برنامه ريزي درست و تامين اعتبار لازم، اجراهاي عمومي در سال آينده با مشكل روبه رو نشود و نمايش ها طبق روال عادي خود روي صحنه بروند.
حرف هاي تندتر را بايد طبق معمول از زبان منتقدان بخوانيد. رحمت اميني عضو هيات مديره كانون منتقدان تئاتر مي گويد: مطرح كردن اين مسايل نمي تواند اقدامي عملي را براي رفع مشكلات در پي داشته باشد. اگر قرار باشد بودجه تئاتر در ايران با گيشه تامين شود، هنر تئاتر رو به نابودي مي رود. قرارداد گيشه براي تئاتر مساوي با مرگ تئاتر انديشه مدار است. مطرح كردن اين مسايل در كشوري كه مدعي فرهنگ و انديشه است، واكنش منفي اهل ادب و هنر را به دنبال دارد.
از طرفي امكان حمله شديد به كادر مركز هنرهاي نمايشي هم وجود ندارد. اين گروه پس از روي كار آمدن، تنها تلاش كرده اند كه بدهي هاي باقيمانده از دوره فعاليت گروه قبلي را پرداخت كنند.
محمدحسين عابدي ، مدير روابط عمومي مركز هنرهاي نمايشي مي گويد: وقتي كه مديريت جديد روي كارآمد، مركز هنرهاي نمايشي 13 ميليارد ريال بدهي داشت، ما بخشي از اين بدهي را پرداخت كرده ايم، اما بايد به فكر پرداخت بدهي هاي باقيمانده هم باشيم. چشم بسته بدهي روي بدهي آوردن، باعث مي شود كه در درازمدت به هنر تئاتر آسيب هاي جبران ناپذيري وارد شود. به هر حال در صورتي كه بودجه لازم از طرف دولت به تئاتر اختصاص نيابد، روش عقد قرارداد گيشه براي اجراي عمومي نمايش ها در سال 84 اعمال مي شود. با اين حال مركز هنرهاي نمايشي به عنوان زيرمجموعه اي از پيكره دولت با برنامه هاي مصوب دولتي عمل مي كند. همين جمله آخر كافي است تا نام معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد هم وارد اين گزارش شود.
محمدحسين ايماني خوشخو معاون هنري وزارت مي گويد: در سال آينده براي انتخاب اجراهاي عمومي اولويت با تئاترهايي است كه در جذب مخاطب موفق باشند. اثر بخشي يك تئاتر بايد در جامعه مشهود باشد. در سال آينده گروهي نمايش هاي متقاضي اجراي عمومي را ارزيابي مي كند كه اين يكي از محورهاي انتخاب آثار براي اجراي عمومي است. با اين حال تكيه تئاتر بر گيشه از نگاهي اقتصادي بحثي نادرست است. نكته مهمي كه نبايد فراموش شود اين است كه اين احتمال وجود دارد كه با اين سياست نمايش هاي بازاري به مرور جاي تئاترهاي هنري را بگيرند.
چيزي به تحويل سال نمانده، براي تئاتر دعا كنيد كه ممكن است پيشاني نوشتش پر از بله برون ، خواستگاري و تئاترهاي شبيه اين باشد!

مانند هر روز آغاز ستون جعبه و برنامه هاي روز تلويزيون با تكرار شروع مي شود. همسفران را اگر ديشب تماشا نكرده ايد مي توانيد ساعت 13:40 امروز از شبكه سوم ببينيد.
مشق عشق ساعت 15:10 از شبكه اول پخش مي شود. آشپزي و طرز پخت سوفله سبزي هاي به خانه بر مي گرديم را ساعت 16:45 از شبكه تهران تماشا كنيد. مسابقات ليگ برتر ايران امروز برگزار مي شود. ساعت 15:30 ديدار ملوان و پرسپوليس را خواهيد ديد و۱۷:30 استقلا ل و پگاه با هم پيكار مي كنند.ساعت 19 مي توانيد بازخواني يك پرونده را مشاهده كنيد از شبكه تهران.
به شبكه سوم مي رويم. مجموعه ماموران پرونده هاي راكد را مي توانيد ساعت۲۰:15 از اين شبكه تماشا كنيد. فيلم سينمايي مطابق هر سه شنبه شب ساعت 21 از شبكه دوم پخش مي شود. پرستاران را مي توانيد 22:10 از شبكه اول ببينيد. فرانك ريوا با بازي آلن دلون ساعت 23 از شبكه تهران پخش مي شود. اگر خاطره گذشته هايتان را مايليد كه زنده كنيد مي  توانيد اين سريال را تماشا كنيد. آلن دلون و سريالش آخرين برنامه پيشنهادي ما براي امشب خواهد بود.

خبري در مورد انتشار يك كتاب جديد از محمد محمدعلي كه به تازگي منتشر شده و به زودي در بازار توزيع خواهد شد. نام اين كتاب  باورهاي خيس يك مرده است. شخصيت اصلي اين رمان خود را در قالب شازده قاجاري مي بيند كه با يك مقني كه در كار خود تبحر دارد،  بر سر زني مشاجره مي كند و برادر آن مقني، وي را مي كشد و آن زن و مرد كه هم تاريخي و هم امروزي بوده اند، به هم مي رسند. اين رمان 311 صفحه دارد و توسط انتشارات ققنوس انتشار يافته است. اما خبر ديگراينكه نمايشنامه زمستان كاري از اميد سهرابي توسط انتشارات افراز منتشر شد. اين اثر چندي قبل توسط هما روستا روي صحنه رفت. زمستان، داستان زن و مردي است كه مدت هاست در انتظار تنها پسرشان به سر مي برند . يكي از آنها مي داند كه پسرشان هيچ وقت بر نمي گردد و آن يكي هميشه در انتظار است. زمستان در 72 صفحه و به قيمت 900 تومان منتشر شده است.

روزها را به خاطر بسپاريد. امروز يازدهم، فردا دوازدهم. عقربه ها جلوتر و جلوتر مي روند و روزهاي سال به آخر نزديك مي شوند. هوا هم به اين قاعده وفادار است. با نزديكتر شدن به فصل بهار، كم كم از شدت سرماي هوا هم كاسته شده و رو به اعتدال مي رود. فردا هواي تهران نيمه ابري خواهد بود. اين ابرها شايد تبديل به قطرات باران هم بشوند و شايد هم هر از گاهي جلوي تابش آفتاب را بگيرند و بگذرند. هواي تهران فردا بين 14 و 7 درجه سانتيگراد نوسان  دارد.

نزديك بود...
تازه بسم الله را گفته بوديم كه كاممان را تلخ كردند. بانويي بودند كه عقيده داشتند مطالب اين ستون را قبلا جاي ديگري خوانده اند، اما نمي دانند كجا. آنقدر بهمان برخورد كه تصميم گرفتيم ستون شما نويسي را بگذاريم كنار، اما بعد فكر كرديم شب عيد است و وقت مناسبي براي احساساتي شدن نيست.

HONARY
مي  خواستم با خانم هنري صحبت كنم.
به ايشان عرض شد كه نداريم.
پس چطور آقاي فرهنگي داريد؟
سوالي بود فلسفي. به اين مساله فكر نكرده بوديم.

صدا نيومد
من از شهرك اميد زنگ مي زنم. اين مانور زلزله اي كه برگزار كردند، كلي باعث تفريح... نمي دانيم چرا صدا كم و كمتر شد و ديگر نيامد و نفهميديم اشكال از فرستنده بود يا گيرنده؟!

اشتباهي 
اه اه چقدر بدخط!
توضيح: اشتباها از حروفچيني وصل كرده بودند!

چند تقاضا
* با علي دايي مصاحبه كنيد، البته اين بار با همسرش.
*گزارشي از وضعيت فروش بليت هاي نوروزي، لطفا!
* آقا چند وقت پيش تركيدگي  داشتيم، آمدند كف خانه ما را شكافتند وقتي به لوله خراب نرسيدند، يواشي جيم زدند. مي خواستم از شما درخواست كنم گزارشي در اين باره تهيه كنيد.
* با آقاي استاد اسدي مصاحبه نمي كنيد؟
* اگر پيش بيني هاي سازمان هواشناسي را يادداشت و صحت و سقمش را بررسي كنيد به نتايج جالبي مي رسيد. اين سوژه مناسبي براي گزارش است.
* صفحه دخل و خرج را كمي دخل و خرجي تر كنيد.
* مي خواستم ببينم اشكالي دارد هميشه مثل دو هفته گذشته دربياييد؟
* لطفا آشغالتان را به موقع دم در بگذاريد.
توضيح: اين آخري را خوب آمديم!

آدمي كه پاروزدن بلد است حتما در قايق جايي پيدا مي كند.
ضرب المثل آفريقايي 

براي آدم گرسنه، نان شيرين تر از عسل است.
ضرب المثل ليتوانيايي 

نام ديگر وجدان، حقيقت است.
ضرب المثل آمريكايي