گزارش نمونه اي از وضعيت توليد محصولا ت پزشكي در ايران
بهتر بود در دبي توليد مي كرديم
سوال اينجاست كه اگر ما بتوانيم لوازم و ابزاري باقابليت برابري با نمونه هاي خارجي را در داخل كشور توليد كنيم، چرا نكنيم؟
|
|
رعايت دقيق اصول كنترل عفونت، استريليزاسيون و ضدعفوني كردن وسايل و سطوح احتمال انتقال بيماري هايي نظير ايدز وهپاتيت را تا صفر تقليل مي دهد.
عليرضا آشوري
مشكل هميشگي توليد در داخل از يكسو و بحث اشتغال و بيكاري از سوي ديگر، از فرط تكرار اعصاب خرد كن شده اند. الان هر بچه دبستاني مي داند كه در ايران پرداختن به كارهاي توليدي اصلا به صرفه نيست، چون برگشت سرمايه در آن كار خداست و گذر از بوروكراسي اداري براي گرفتن مجوز مصيبت ديگري كه باز هم فقط خدا بايد به داد آدم برسد.
طبيعي است كه وقتي از برخي آدم هاي از جان سير شده كه مي خواهند كار توليدي انجام دهند حمايت نمي شود و بدتر از آن با موارد متعددي سنگ اندازي و ممانعت هم روبه رو مي شوند، خيلي از اين آدم ها عطاي توليد را به لقايش مي بخشند و مي روند سراغ كارهاي كم دردسرتر و پرسودتر كه جنگ اعصاب كمتر و درآمد بيشتري داشته باشد.
تا اينجاي جريان ربطي به اين صفحه و حيطه كاري نگارنده ندارد، ولي اين مشكل در زمينه توليد محصولات پزشكي و مهندسي پزشكي هم نمود بارزي داشته و دارد.
توليد محصولات پزشكي و مهندسي پزشكي البته كار ساده اي نيست. به واسطه تكنولوژي پيشرفته و لزوم حضور كارشناساني باتجربه و مسلط، امكان توليد بسياري از دستگاه ها يا ابزار و وسايل مورد كاربرد پزشكي در ايران امكانپذير نيست. البته طي سالهاي اخير پيشرفت هاي قابل توجهي در زمينه توليد محصولات پزشكي در ايران به دست آمده كه در بسياري از موارد قادر به رقابت با نمونه هاي خارجي هستند، ولي بايد پذيرفت كه در مورد كالاهاي با تكنولوژي پيشرفته همچنان كالاهاي خارجي بر توليدات داخلي ارجحيت دارند، اما سوال اينجاست كه اگر ما بتوانيم لوازم و ابزاري باقابليت برابري با نمونه هاي خارجي را در داخل كشور توليد كنيم، چرا نكنيم؟ مگر نه اينكه توليد ملي باعث پيشرفت اقتصاد ملي مي شود و در ابعاد كوچكتر امكان اشتغال براي تعداد زيادي نيروي كار بالقوه را فراهم مي آورد. اينجا صحبت از توليد دستگاه اكوكارديوگرافي يا دستگاه هاي پيچيده جراحي مغز نيست.
ترس هاي نوين
بحث كنترل عفونت يكي از اساسي ترين مباني پزشكي امروز است. تا قبل از شناسايي دو بيماري مهلك ايدز و هپاتيت، نسبت به رعايت اين مساله هم توجه خاصي اعمال نمي شد، ولي همه گيري اين دو بيماري همه چيز را عوض كرد. امكان انتقال اين دو بيماري از طريق سطوح و ابزارآلات آلوده پزشكي كاملا محتمل است. به خصوص اين مشكل در حرفه دندانپزشكي ابعاد مضاعفي پيدا كرده و در عامه مردم نوعي ترس مرضي از ابتلا به اين بيماري ها وجود دارد. نكته اينجاست كه رعايت اصول و قواعد كنترل عفونت امكان انتقال اين بيماري ها را تقريبا به صفر كاهش مي دهد.
ضد عفوني و استريليزاسيون و حفظ پاكيزگي لوازم و سطوح مهمترين اصول كنترل عفونت هستند. به عبارت ديگر اگر لوازم و ابزار مورد استفاده عاري از ميكروارگانيسم بوده يا اينكه ميكروارگانيسم هاي بيماريزاي آن حذف شوند و سپس هنگام كار براي بيمار اين ويژگي ها حفظ شده و براي هر بيمار مجددا تكرار شوند، محملي براي انتقال بيماري باقي نخواهد ماند.
جدا از اين، ضدعفوني كردن سطوح هم اهميت فراواني دارد. طبعا نمي توان سطوح را استريل كرد ! در عين حال گاهي براي استفاده از لوازم نيز گهگاه پزشك يا دندانپزشك ناچار است از مواد ضدعفوني كننده استفاده كند، بنابراين لزوم استفاده از مواد ضد عفوني كننده چيزي نيست كه نياز به اثبات داشته باشد.
تكنولوژي توليد و ساخت مواد ضدعفوني كننده گرچه مانند برخي توليدات ديگر بالا نيست، ولي به هر حال به كار پيچيده و دقيقي در زمينه فرمولاسيون و توليد وابسته خواهد بود.
درحال حاضر عمده مواد ضدعفوني كننده رايج در ايران از سوئيس و آلمان وارد مي شود و تاكنون هزينه ارزي بسيار بالايي براي خريداري آنها از كشور خارج شده است.
باز هم مشت نمونه خروار
نياز بالاي مصرف مواد ضدعفوني كننده در ايران، مسوولين يكي از شركت هاي توليدكننده لوازم دندانپزشكي در ايران را به صرافت ايجاد يك خط توليد در ايران انداخت. اين شركت قبلا در زمينه مواد پركننده ريشه دندان توليدات خود را به بازار عرضه كرده كه مورد استقبال دندانپزشكان قرار گرفته بود.
شركت مذكور 5 سال قبل پروانه تاسيس و راه اندازي خط توليد محلول هاي ضد عفوني كننده را دريافت مي كند. اين محلول ها تحت ليسانس يك شركت اروپايي براي نخستين بار در كشور توليد مي شدند، اما از همان ابتداي ماجرا كارشكني هاي عجيب و غريبي در اين زمينه صورت گرفت. بوروكراسي غير قابل درك سازمان هاي ذي ربط و ايرادگيري هاي غير عادي برخي از مديران روند توليد اين محلول ها را بارها و بارها به تعويق انداخت. اين در حالي بود كه توليدات نمونه اي اين مواد توسط تمام مراكز علمي و رسمي داخل كشور و سپس در خارج از ايران مورد تاييد قرار گرفته بود و تاثيرات بسيار خوبي حتي روي ويروس هاي ايدز و هپاتيت داشت.
با راه اندازي اين خط توليد امكان صدور به خارج و ميزان قابل ملاحظه اي صرفه جويي ارزي و امكان اشتغال براي صدها نفر نيروي كار را فراهم مي آورد كه در زمره اساسي ترين اهداف توسعه كشور محسوب مي شود، ولي به رغم اين بهانه گيري ها همچنان ادامه مي يابد. يكي از مسوولان شركت مذكور تعريف مي كند: با صرف هزينه زيادي كارخانه را در محل موردنظر ساختيم. از لحاظ استانداردهاي بهداشتي و ساختماني كاملا استاندارد بود. چندي بعد به ما گفتند بايد اين كارخانه را جاي ديگري بسازيد! هرچه گفتيم كه اين كارخانه مجوز ساخت داشته و از طرف سازمان محيط زيست هم تاييد شده، به خرجشان نرفت. به ناچار تمام كارخانه را خراب كرديم و از نو ساختيم! ايرادها و كارشكني ها به حدي شديد شده بود كه پيشنهاد توليد همين محصول در دبي مطرح شد. حتي مسوولان شركت راهي دبي هم شدند، اما به رغم شرايط عالي كار در آنجا شركت مذكور همچنان بر تصميم خود پابرجا ماندند، در ايران مشكلات به قوت خود باقي بود. همان مسوول اين شركت افزود: دوستان مي گفتند اگر همان موقع در دبي كارخانه را برپا مي كرديم، الان محصول چند سال بود كه به ايران صادر مي شد!
بالاخره بعد از 4 سال كشمكش هاي بي دليل چند ماه پيش پروانه تاسيس و راه اندازي خط توليد صادر شد. حال اينكه چه منطقي يك محلول ضدعفوني كننده را در رده داروها طبقه بندي كرده، سوالي است كه ما نمي توانيم به آن پاسخ بدهيم، اما بامزه تر از همه اتفاقي است كه در مورد نام اين محلول افتاده. مسوول علمي اين پروژه مي گويد: بعد از آنكه نمونه هاي توليدشده ما از تمام آزمايش هاي داخلي و خارجي سربلند بيرون آمد و مجوز توليد و توزيع را دريافت كرد، به ما گفتند بايد نام آن را بگذاريد محلول دزانفكتان (ضدعفوني)، اين در حالي بود كه ما قبلا پروانه ساخت و توليد اين محلول را با نام محلول گندزدا يا ضدعفوني كننده گرفته بوديم. حتي كار به فرهنگستان زبان و ادب فارسي كشيده شد، ولي به رغم تمام حرف و حديث هاي مبني بر ارزش گذاشتن به زبان فارسي و خودداري از به كار بردن واژه هاي داراي معادل فارسي ما را مجبور كردند كه نام محصول خود را محلول دزانفكتان بگذاريم. در نتيجه 4 ماه تمام طول كشيد تا تك تك بروشورها و كاتالوگ هاي چاپ شده تصحيح شده و مجددا چاپ شوند.
يكي از مسوولان شركت كه قبلا هم از او نقل قول هايي را ذكر كرديم، مي گفت: ما با اين هزينه سرسام آور كه خرج توليد اين محصول كرديم، مي توانستيم چند كارخانه مجهز ديگر را برپا كنيم.
با اين تفاسير كدام انسان عاقلي باز هم براي سرمايه گذاري داخلي و توليد در كشور پيشقدم مي شود.
|