سفره ايراني جذاب تر و اشتهابرانگيزتر از رقيب خارجيست. البته اگر عكاس ها به كمك بيايند!
هانيه شهبازي۱ سرآشپز پيشنهاد جديدي دارد، هات بايت مرغ تكه تكه شده تند. مقاديري كچاپ روي آن بريزيد و ميل كنيد. چنان از گلو به معده سر مي خورد كه انگار كودكي از سرسره پايين مي آيد. سرآشپز محل كارش را عوض كرده. شيك تر هم شده. لباس سفيد چرب و چيلي و آن كلاه شف مسخره را درآورده و به جايش كلاه لبه دار مي گذارد با تي شرت رنگي منقش به مارك همين رستوراني كه داريد غذايش را ميل مي كنيد. از سبيل سرآشپز هم خبري نيست، دودش داده و فرستاده هوا.
سر آشپز از پنجره كوچك رستوران پيداست. مثل گذشته تند و تند مشغول كار است و حرف زدن. سيب زميني سرخ مي كند. مرغ، سوخاري مي كند و با هچه غذاها را داخل محفظه اي كه از آن مستقيم به شكم مشتري شوت مي شود مي گذارد. سرآشپز گرچه كم شباهت است با روزهاي دوري كه مشغول كباب و برنج بود، اما در نهايت چيز زيادي عوض نشده.
۲ بچه ها مي گويند فست فود و ادامه مي دهند: از چلوكباب بهتر است. بعد نگاهي به شكم ما مي كنند و تكه مي اندازند: براي لاغري هم خوب است. خدمتشان ماجراي آن مرد كره اي را عرض مي  كنيم كه براي كشف مضرات غذاي حاضري اقدام به مصرف يك ماهه اين نوع غذا از رستوران مك دونالد كرد. اين فرد روزي سه وعده از غذاي حاضري اين رستوران مصرف كرد، اما بعد از 25 روز پزشكان دستور توقف اين رژيم غذايي را به او دادند، چرا كه در طول 24 روز اين فرد كره اي 4/3 كيلو اضافه وزن داشته و چربي بدن او از 7/16 درصد به 9/21 درصد افزايش يافته بود! داستان با مزه اي است و آنها تا پايانش صبر مي كنند. اما خدا به سرشاهد است نتيجه اخلاقي عين خيالت نيست. مردمك چشمشان چيزبرگر است و مي چرخد! آخرين نكته اي كه درباب محسنات فست فود تحويلمان مي دهند، از همين لغت مي آيد: غذاي سريع يعني ارزان و بي معطلي!
۳ مي پرسيم كجا؟ يكي مي  گويد: وليعصر، آن يكي داد مي زند: ستارخان ، ديگري با اطمينان مي فرمايد شريعتي ، بحث ادامه دارد: شهرك ، تجريش ، آپادانا و... بالاخره به توافق مي رسند. فرمان را كج مي كنيم به سمت شمال مي رسيم، به تجمع آدم هاي گرسنه.
همه جا انبوه جمعيت است كه در صف ايستاده و همديگر را مي يابند. شاخك ها تيز است، مي رويم داخل جمعيت. يك تابلوي بزرگ روبه روي ماست كه انواع غذاها و قيمت ها را رويش نوشته. 15دقيقه اي با همين افكار مي گذرد. گرافيك خوبي دارد. برعكس چلوي سنتي كه هيچ گرافيكي به كمكش نيامده. ديوارها با رنگ هاي روشن زرد و نارنجي نقاشي شده، لابد صاحب رستوران به نظريه روانشناسان مبني بر اينكه رنگ نارنجي اشتهازا است، عقيده داشته. چشممان بر مي گردد به تابلوها. رنگ نارنجي اثرش را گذاشته و شكم بي تابي عجيبي از خود نشان مي دهد.
فضاي نه چندان بزرگ رستوران شامل دو قسمت است؛ يك قسمت صف افراد گرسنه  و به موازي آنها تعداد محدودي صندلي پايه بلند كه در كنار پيشخوان رو به ديوار، سنگيني آدم ها را تحمل مي كرد، اما اين صندلي ها فقط كفاف 10 نفر از افراد ايستاده در صف را مي داد. اما خب، ملت دنبال غذا گرفتن بودند. بعدش هم خدا بزرگ است.
۴ قيافه ها(...) .توضيح اينكه هرچه مي خواهيد به جاي سه نقطه بگذاريد. رنگ روسري ها با سليقه صاحب رستوران انتخاب شده(!) انگار آمده اند عروسي. مثل لحظه  شام عروسي همه حرص مي زنند و مي خواهند زودتر به آرمان پرحرارتشان برسند، شام امشب تحت ليسانس رستوران... است. آشپزباشي كلاه لبه دارش را بر مي دارد و عرقش را پاك مي كند. دخل كارفرما جلوي چشمش است. نگاه او و حسرتش تصويركردني نيست.
۵ نوبت ماست. هنوز تصميم نگرفته ايم كدام يك از اين شونصد نوع غذا را انتخاب كنيم.
از 20 نوع غذا، چهار يا پنج غذا را نمي شناختيم و نام آنها برايمان ناآشنا بود. ازفردي كه پشت صندوق بود در مورد آنها توضيح خواستيم. حوصله نداشت بعد نگاهي به قيمت ها انداختيم. ارزانترين ساندويچ يكهزار و 500تومان و سير صعودي قيمت ها تا 4هزار تومان ادامه داشت. دستي به جيبمان كشيديم و سفارش داديم. تا الان شده 20 دقيقه، اگر چلوكبابي بود حداقل ماستي خورده بوديم و نوشابه اي و احتمالا گارسن با سيني در راه بود.
۶ مرحله سفارش تا دريافت براي خود داستان ديگري بود، وقتي كه با تماشا سپري شد. استغفرالله!
۷ غذا  رسيد. گرسنگي حرص را به دستان منتقل كرده بود، اما اولين حركت با بيرون جهيدن مقاديري سس مايونز همراه بود... گلي به گوشه جمال پيراهن تيره  ما ! مردم نگاه مي كردند، به خصوص آنها كه وقت تماشايشان بود. سرخ شديم.
۸ حساب كرديم يك ساعتي هست كه اينجاييم. بچه ها راضي اند و خوشحال. انگار يك تفريح درست و حسابي رفته باشند. يك جامعه شناس مي گويد: افراد متفاوت در رده هاي مختلف سني كه تقريبا در طبقه متوسط اجتماعي قرار دارند در پاسخ به اين سوال كه چقدر از غذاهاي fast food استفاده مي كنند، پاسخ دادند كه حداقل هفته اي يك بار را به اين رستوران ها مي روند. به عقيده او خوردن، تفريح مهم و شكل گرفته جامعه ايراني است ... و در اين بين سهم بزرگ بازار بسيار پر سود غذا در اختيار فست فود ي هاست، قصدمان از چاپ مقاله خسرو معتضد اين بود كه خود ببينيد از كجا به كجا رسيده ايم. اين همان سليقه و ذائقه است كه خود مي بينيد با چه سرعت عجيبي مستحيل مي شود. براي شادي روح سفره سنتي ايران الفاتحه، لطفا سريعتر!

خسرو معتضدتنوع غذاهايي كه هم اكنون در رستوران هاي كشور ما عرضه مي شود بسيار محدود است و از چند رقم غذا تجاوز نمي  كند.
چلوكباب، جوجه كباب بدون استخوان و با استخوان، باقالي پلو و زرشك پلو (هر دو با گوشت يا مرغ) يكي دو نوع سوپ و احتمالا يك چلوخورشت به عنوان غذاي روز. اما ايران به درازا و ژرفاي عمر خود و تنوع و تكثر اقوام ايراني، غذاهاي خوشمزه و متفاوت دارد كه قرار گرفتن آن در يك فهرست اغذيه ايراني بسياري از ذائقه ها را راضي مي كند.
كوفته تبريزي، قارني يارخ(شكم پاره)، خورشت خلال آذري، تاس كباب، گشنيز، كباب مراغه، آش دوغ آذري، شيريني السجوق، غراني، ايريس، ماما جيم جيم، چلوخورشت، قيمه بادمجان، آبگوشت بزباش و كوفته برنجي فقط اغذيه متنوع يك خطه از كشور يعني آذربايجان شرقي، غربي، اردبيل و زنجان را به نمايش مي گذارد.
گيلان اغذيه متفاوتي مانند باقلاقاتق، چلوخورشت فسنجان(ترش)، ترشي تره، ميرزاقاسمي (بادمجان با سير و تخم مرغ و گوجه فرنگي)، گوشت ترشي (خورشت قورمه سبزي)، ترش كباب(مرغ و سس گوجه و سيب زميني و مواد افزودني) را عرضه مي كند.
مازندران، بسياري از غذاهاي خوشمزه مانند شله قورمه، كهي پلو(كدوپلو)، بشته باش، قليه، جيري و سيري (دل و جگر برشته شبيه جغور و بغور)، مرغ كباب اناريتم، نرگسي خاتوم، سبزي شامي و با انواع شيرين ها در سفره ها دارد. هر آشپزخانه اي در جاي جاي اين سرزمين رايحه خاص خود را دارد. در اين خوانكده ها، غذاهاي باب طبع وذائقه همه ايرانيان مانند چلوكباب، چلو خورشت قيمه يا سبزي قورمه، سبزي پلو با كوكو، باقلاپلو، زرشك پلو با مرغ و شيرين پلو مقام ممتاز سراسري خود را در كنار اغذيه محلي احراز مي كنند.
اغذيه اي كه از ديرينه ايام در ايران طبخ و بر سر سفره آورده مي شود گوارا، مطبوع، از گوشت پرندگان و حيوانات حلال گوشت و بدون زيان بوده است.
ايرانيان به طور كلي خوش خوراك بوده اند. در غذا بهترين خوردني را برگزيده و در طبخ سليقه فراوان به كار برده اند. تطابق چاشني ها در كنار غذاها يكي از هنرهاي ظريف طباخان ايراني و نيز كدبانوها است. به عنوان مثال در حالي كه در تركيه استفاده از سبزي شاهي براي صرف همراه با چلوكباب متداول است در ايران گياه ريحان همراه با كباب و چلوكباب صرف مي شود كه بسيار با كباب مي چسبد.
صرف پلوماهي شب عيد ايرانيان با كوكو و ترشي و ماست همراه است.
كوكوسبزي از ضرورت هاي ماهي پلوي شب عيد است و حتي در فرهنگ عامه ايراني براي آن دليل و برهان ساخته مي شود كه سال نو وقتي وارد خانه مردم مي شود، سهم خود را از شام شب عيد طلب مي كند. مي گويد كوكو، پس سهم من كو؟
در ايران از ديرباز يعني از قديم ترين دوران هايي كه تاريخ مدون مي   تواند نشانه هايي در اختيار ما بگذارد خوراك پزي و خوان آرايي به مثابه نمود برجسته اي از ذوق، قريحه، سليقه و ابداع مردم ايران مورد توجه بوده است.
سفره هاي رنگين ايرانيان در ادوار ثروت، شكوه، استقلال و قدرت كشورشان زبانزد بوده است؛ در آن دوران كه بسياري از كشورهاي متمدن امروز جهان به بربريت شهره بودند و براي كشتن آدميان جشنواره و آئين هاي عجيب و غريب برپا مي شده است.
بسياري از مردم جهان در آن دوران خام خوار بودند و حداكثر تلاشي كه براي رنگين كردن سفره خود و چاشني زدن به غذا مي كردند، شناسايي و استفاده از نمك بوده است.

آقاي پزشك
در صفحه درمانگاه، ايرانشهر، مورخ هفتم بهمن مطلبي تحت عنوان معادل يك فنجان قهوه چاپ شده كه طي آن به طريقي براي مصرف نوشابه هاي انرژي زا توصيه و تبليغ شده است. گفتني است در اينگونه موارد كه پاي سلامتي مردم درميان است، بايستي كارشناسان تغذيه و پزشكان اظهار نظر كنند، نه آقاي خبرنگاري كه حرفه اش چيز ديگري است.
نكته: خبرنگار اين صفحه، خيرسرشان پزشك تشريف دارند!

طرفدار ذهن زيبا
در برخي از روزها در صفحه تهرانشهر به دليل چاپ آگهي قسمت ذهن زيبا چاپ نمي شود، در هفته اخير چندين روز چاپ نشد، درصورت امكان جاي مشخصي در نيم صفحه  بالاي صفحه براي ذهن زيبا در نظر بگيريد تا به خاطر آگهي آن را حذف نكنيد.
پاسخ: چشم.

هموطن زرتشتي 
از همشهري گله دارم، چرا در مورد ارامنه و جشن هاي آنها در روزنامه مطلب مي نويسيد و گزارش تهيه مي كنيد، ولي در مورد جشن سده زرتشتيان كه در ايران باستان بعد از عيد نوروز بزرگترين جشن ايرانيان محسوب مي شود، خبر و مطلبي چاپ نشده است؟ اين جشن در مورخ شنبه 10 بهمن در منطقه كوشك ورداورد برگزار شد. جامعه زرتشتيان متاسف است كه با وجودي كه همه ما ايراني هستيم، اهميتي به جشن هاي قديم ايراني داده نمي شود، حتي در حد يك خبركوتاه در رسانه ها.
نكته: گفتيم كه در حد خبر كار شده است.

آدرس محل جرم 
خيابان وليعصر(ع) بالاتر از چهارراه پارك وي نرسيده به زعفرانيه، خيابان توتونچي، كوچه كربلايي، جنب دبيرستان امام موسي صدر در انتها، باغ بزرگ و سرسبزي است كه مشغول قطع درختان آن گويا براي برج  سازي مي باشند، بنويسيد شايد دلسوزي پيدا شود.

رسيدگي كنيد
از اميرآباد شمالي، خيابان دهم زنگ مي زنيم دوباره چسباندن آگهي هاي تخليه چاه و آژانس  تاكسي و لوله باز كني  بر در و ديوار مردم شروع شده، خوبست شهرداري در اين مورد شدت عمل نشان دهد.

جاده فرياد مي زند
چرا مسوولان به وضع جاده ها رسيدگي نمي كنند، فقط عوارض مي گيرند. در اتوبان تهران قزوين و قزوين زنجان، آسفالت ها كنده شده، چاله زياد دارد و خط كشي ها از بين رفته، ماشين ها در اين جاده سالم نمي مانند.
نكته: به هر حال وزير جديد بايد كاري براي انجام دادن داشته باشد.اينطور نيست؟

چند نفر به چند نفر؟
قبل از هر چيز ماجرا را بخوانيد:
شب جمعه بود و با 2نفر از رفقا رفتيم دربند. بعد از كمي قدم زدن در مسير، يكي از دوستانم كه خسته شده بود، جلوي يكي از مغازه ها نشست تا نفسي چاق كند. يكي دو دقيقه اي نشستيم كه يك دفعه صداي صاحب مغازه بلند شد كه بلند شيد... مشتري مي خواد بياد، البته واقعا اين طور نبود. گفتيم باشه. اما مغازه دار بلافاصله اين بار با الفاظ ركيكي از ما خواست تا بلند شيم با واكنش ما درگيري آغاز شد، اما جواب دادن همانا و ريختن 1510 نفر از كل مغازه داران اطراف همان. اين خواننده محترم با صورتي باد كرده به دفتر همشهري آمده بود. قضاوتي نكرديم، اما آن صورت كبود...

نيست 
درباره آقاي وحداني سوال كرده اند كه ايشان كجاست؟ جواب داديم گشتيم نبود، نگرد نيست!

چرا؟
از انجمن زنان مبارزه با آلودگي محيط زيست تماس گرفته اند و از بابت ميدان دادن به درد دل هاي شكارچيان در ويژه نامه حيات وحش گله كرده اند. پاسخ داديم ما شكارچي نيستيم، اما شكار يك واقعيت است. گرچه قانع نشدند و دوباره گفتند چرا؟ عرض كرديم بانوان محترم مساله شكار با سانسور حل نمي شود. دوباره فرمودند حيف صفحات... خلاصه اينكه حريف نشديم!

گرافيست 
بچه هاي گرافيست بيكارند، چند تايشان را بياوريد ايرانشهر و دو طرف خيرش را ببينيد.
نكته: اين پيشنهاد شوخي بردار نيست. رويش حتما فكر مي كنيم.

كنجكاوها...
دوستاني كه كنجكاو عكس ويژه نامه حيات وحش شده اند، مي توانند با آقاي درم بخش تماس بگيرند و مثل ما چيز خاصي دستگيرشان نشود!

اينجا و آنجا
ابراهيم صادقي، رئيس اوقاف و امور خيريه كن در فكسي نوشته است كه در محله طرشت، بزرگترين و سرشناس ترين محل عزاداري با قدمت بيش از 150 سال حسينيه طرشت بوده كه تمامي هزينه هاي اطعام و عزاداري آن از محل عوايد موقوفات مرحوم حاج محمدرضا طرشتي و با نظارت اين اداره صورت مي گيرد و هيچ گونه ارتباطي با دانشگاه صنعتي شريف ندارد.
نكته: اميدواريم از اشتباه درآمده باشيد. هيچ ارتباطي بين اينجا و آنجا نيست.

تهراني ها عادت به دويدن ندارند. اين عادتي است كه تمام ايرانيان به نوعي درگير آنند. به بيمارستان كه مراجعه كنيد متوجه مي شويد ما چه قوم ورزشكاري (!) هستيم. جمعه گذشته اما فرصتي بود براي آنها كه مي خواستند برخلا ف عادت جمعي بدوند.در مسابقه بزرگ دوي همگاني در شرق تهران...
مي گويند استقبال خوبي از اين رقابت شد، لا بد به اين دليل كه سكه مي دادند. (اين شوخي را به خودنگيريد. مردم آمده بودند براي سلا متي بدوند!)

برداشت دو برنامه اي است كه علاقه مندان به فيلم هاي سينمايي را تا بامداد روز بعد بيدار نگه مي دارد. سري جديد اين برنامه كه از شنبه آغاز شده، به بررسي آثار رسول صدرعاملي اختصاص دارد. فيلم هاي گل هاي داوودي ، پاييزان ، قرباني ، سمفوني تهران ، دختري با كفش هاي كتاني و من ترانه 15سال دارم ، تا جمعه شب تبديل به بهانه اي براي نشستن پاي تلويزيون مي شوند. امشب هم مثل شب هاي گذشته، بعد از اخبار۲۲:30 تلويزيون را روي شبكه۲ تنظيم كنيد تا نقد و بررسي و بعد از آن نمايش يكي از فيلم هاي رسول صدرعاملي را ببينيد.
حالا از بخش تكراري برنامه هاي امروز مي پريم و به ساعت 19 مي رسيم كه برنامه هاي جذاب تلويزيون روي آنتن مي روند. ساعت 19 مي توانيد قسمتي ديگر از هشدار براي كبرا۱۱ را ببينيد.
همسفران ساعت 20:15 از شبكه،۳ پاورچين ساعت 20 از شبكه،۵ لوركا ساعت۲۱ از شبكه۲ و برنامه 90 ساعت 22:30 از شبكه،۳ ديگر برنامه هاي پرمخاطب امشب هستند. امشب شايد بزرگترين مشكل خانواده ها تداخل برنامه۹۰ با نقد و بررسي آثار رسول صدرعاملي باشد.

بازسازي دشوار مي شود، وقتي سر و كارتان با خاطرات باشد. يك آجر كم يا زياد، يعني از بين بردن خاطراتي كه ريشه در هويت يك شهر دارند. ماجرا شبيه يك جراحي حساس است كه جماعتي چشم انتظار نتيجه اش هستند. اگر جراح موفقي باشي، مورد ستايش قرار مي گيري و اگر نباشي چند برابر آن ستايش در جهت معكوس در ذهن مردم فرو مي ريزي.
خوشبختانه فعلا در هيچ نقطه اي از ايران دوقلوهاي به هم چسبيده اي پيدا نمي شوند كه اين مقدمه را به خبر فراهم شدن مقدمات جراحي جداسازي آنها بچسبانيد.
بازار تهران مستقيم مي رود تا هويت شهري كه امروز در آن روز به روز تحول را انتظار مي كشيم، از دست بدهد. زمان مي گذرد و ما را گريزي از تغيير بافت شهري نيست. خيابان ها بايد بزرگ شوند. هوا بايد سالم شود، كوچه ها بايد تغيير كنند و ميان اين همه خيابان، بازار تهران هم هست كه بازسازي اش ناگزير و البته دشوار است. حساسيت اين موضوع به حدي است كه جراحان آن را براي موفقيت در جراحي بازسازي، دور يك ميز بنشاند. آخرين جلسه مشترك اعضاي شوراي شهر، شهرداري و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران به نحوه ساماندهي مشكلات ساختارهاي تاريخي، فرهنگي تهران، به ويژه منطقه بازار اختصاص داشت.
مهدي معمارزاده رئيس اداره حفاظت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران مي گويد: اين دومين جلسه مشترك ما بود كه در آن مباحث مربوط به تراكم، تعريض خيابان ها، مرمت بدنه ها، چگونگي كفسازي خيابان ها، بررسي امكانات و تجهيزات مورد نياز منطقه به لحاظ دسترسي به امكانات شهري، رفع مشكل ترافيك و ساماندهي مسيرهاي پياده و مبلمان شهري مورد بررسي قرار گرفت. در اين جلسه نحوه مشاركت شهرداري به صورت غيرمستقيم در تامين اعتبارات و اقدامات مربوط به بازسازي و احياي بناهاي تاريخي و استفاده از تبليغ رسانه اي در گسترش آگاهي شهروندان مطرح شد. در جلسه آينده كار گروه مشترك نمايندگان و كارشناسان شهرداري منطقه 12، شوراي شهر و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران و مواد قانوني حمايتي در زمينه اين مسايل تصويب و مراحل به اجرا درآمدن برخي از طرح هاي مورد نظر مورد بررسي قرار مي گيرد.
... چيزي به آغاز حراجي نمانده. براي بازار تهران دعا كنيد.

گروه كر فرهنگسراي بهمن بهار سال  آينده كنسرت بزرگي از قطعات كلاسيك موسيقي قرن بيستم را اجرا خواهد كرد. اين گروه به رهبري مهدي قاسمي اواخر ارديبشهت ماه سال آينده به اجراي كنسرتي براساس آثار موسيقيدانان برتر جهان و همچنين قطعات محلي ايراني و قطعات موسيقي كلاسيك قرن بيستم خواهد پرداخت.
اين كنسرت قرار است علاوه بر سالن فرهنگ فرهنگسراي بهمن در يكي ديگر از تالارهاي تهران به اجرا دربيايد.
اما خبر ديگر اينكه 5 اثر موسيقي با ساختار سمفونيك، سنتي و پاپ توسط اداره كل مركز موسيقي و سرود توليد شده است. اين آثار براساس اشعار قربان وليئي، ساعد باقري، فائذه شاكري و رهي معيري ساخته شده است.

فرهنگسراي علوم به منظور به تصويركشيدن نقاط مثبت و منفي زندگي شهري، اقدام به برگزاري نمايشگاه عكس  شهر من، خوب يا بد كرده است.
اين نمايشگاه شامل 30 عكس سياه و سفيد با موضوع معضلات و طبيعت زندگي شهري، از آثار آقاي مجيدسقايي است كه تا 24اسفندماه در سالن شماره يك نگارخانه داير خواهد بود. جهت بازديد از اين نمايشگاه مي توانيد به ابتداي خيابان خوش جنوبي، خيابان اميرقلي، فرهنگسراي علوم مراجعه كنيد.
خبر ديگر ما هم در خصوص برپايي نمايشگاه هنرالياف است. اين نمايشگاه كارهايي است كه از الياف ناياب تهيه شده و ديدن آن خالي از لطف نيست. اين نمايشگاه در محل گالري هفت ثمر داير شده است.

شوراي صدور پروانه نمايش برنامه هاي ويدئويي براي 9 برنامه ويدئويي مجوز ورود به شبكه خانگي را صادر كرد. اين 9برنامه شامل فيلم سينمايي، داستاني و انيميشن كوتاه است كه محصول كشور خودمان، هند، آمريكا و فرانسه است. فيلم هاي سينمايي هوم، چنگيزخان، پسركاراته،۳ پادشاه بي تاج، مرد 200 ساله و كينگ كنگ از اين ويدئوها خواهند بود. فيلم هاي داستاني و انيميشن؛ ترديد، باغ آلوچه و گجت(۷) نام دارد.

زمستان، بهار را باور كرده، حالا ديگر به پيش بيني سايت هاي هواشناسي هم اعتمادي نيست. اين خاصيت هواي بهاري است.
امروز هواي تهران نيمه ابري پيش بيني شده. البته اين هواي نيمه ابري با دماي 15 درجه سانتي گراد در گرمترين لحظه ها و 6 درجه سانتي گراد در خنك ترين ساعات، آدم را ياد هواي بهار مي اندازد. تنها تفاوت اين روزها با روزهاي ابتدايي بهار، شلوغي تهران است. غير از اين زمستان است كه ايمان آورده به آغاز فصل بهار.

با هوي و هوس خود بجنگيد، همانطور كه با دشمن خود مي جنگيد.
امام علي (ع)

زندگاني مانند كودكي است كه تا به خواب نرفته بايد گهواره اش را تكان داد.
ولتر

مردم از مواهب زندگي بي خبرند وگرنه هيچوقت از موقعيت خود شكايت نمي كردند.
پلوتارك 

حسود مي ميرد، ولي حسد هميشه زنده است.
مولير

وقتي انساني گناه شكست هاي خويش را به گردن ديگران مي اندازد، خوب است افتخار موفقيت هايش را هم به آنان بدهد.
هواردوي. نيوتن