دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۳
سياست
Front Page

شخصيت هاي يهودي تأثيرگذار در دولت بوش
011184.jpg
از شش دهه پيش كه رژيم اسراييل به صورت مصنوعي در سرزمين هاي فلسطيني شكل گرفت، اين رژيم تنها با كمك غرب به ويژه آمريكا توانسته است به حيات خود ادامه دهد. اختلاط منافع اسراييل با آمريكا موجب شده است كه بسياري از تحليلگران مسايل استراتژيك، اسراييل را بخشي از قلمرو آمريكا در خاورميانه به شمار آورند و برخي ديگر و از منظري متفاوت، تل آويو را مركز تصميم گيري سياست هاي آمريكا بدانند.
گروه دوم براي اثبات ادعاي خود به شمار زياد يهوديان در هيات حاكمه آمريكا اشاره مي كنند و مي گويند سياست داخلي و خارجي آمريكا لاجرم تحت تاثير اين گروه پرنفوذ يهودي است. در متن زير مشخصات شماري از شخصيت هاي يهودي تاثيرگذار آمريكايي كه بعضا با اسراييل دوستي ويژه دارند آمده است. اين افراد همگي در دولت اول جورج بوش سمت هاي مهم داشته اند.بيشتر اين افراد در دولت دوم بوش هم ابقا شده اند.

آري فليشر: سخنگوي رسمي كاخ سفيد كه شخصي مطرح در جامعه يهوديان آمريكا بوده و گفته مي شود كه تابعيت اسرائيلي دارد.
ريچارد پرل: يكي از مشاوران سياست خارجي بوش و رييس شوراي سياست دفاعي پنتاگون مي باشد. او به عنوان مشاور يهودي در زمينه امنيت ملي مشغول به كار است. گفته مي شود پس از اينكه سازمان امنيت ملي (NSA) او را در حال انتقال مدارك بسيار محرمانه مربوط به امنيت ملي آمريكا به سفارت اسراييل دستگير كرد و در واقع پرل به علت جاسوسي براي اسراييل در دهه ۱۹۷۰ از دفتر سناتور هنري جكسون اخراج شد. او بعدها در شركت اسلحه سازي اسراييل موسوم به (Soltan) مشغول به كار شد.
پل ولفوويتز: معاون وزير دفاع و مشاور يهودي سياست خارجي بوش، او با ريچارد پرل جاسوس اسراييلي رابطه نزديكي دارد و داراي پيوندهاي نزديكي با ارتش رژيم صهيونيستي است.
داگلاس فيث: معاون وزير دفاع و مشاور در امور سياستگذاري در پنتاگون. او به عنوان مشاور ويژه پرل داراي ارتباطات نزديكي با ريچارد پرل است. مانند پرل و ديگر يهوديان دولت بوش، فيث هم يك افراطي طرفدار اسراييل است كه در گذشته از سياست هاي ضد عربي و اسلامي كاخ سفيد طرفداري كرده است. او ارتباطات تنگاتنگي با گروه افراطي «سازمان صهيونيستي آمريكا» (ZOA) دارد، سازماني كه حتي به يهودياني كه با ديدگاه هاي افراطي موافق نيستند نيز حمله مي كند. فيث مرتبا در كنفرانس هاي ZOA به سخنراني مي پردازد.
فيث يك موسسه كوچك حقوقي به نام Faith&Zell را مديريت مي كند كه فقط يك شعبه بين المللي در اسراييل دارد و بخش عمده حقوقي آن را دفاع از منابع رژيم صهيونيستي تشكيل مي دهد. سايت اينترنتي شركت او پيش از انتصاب او در دولت بوش اعلام كرده بود كه فيث «نماينده توليدكنندگان اسلحه در اسراييل است» . اساسا فيث ماشين جنگي اسراييل را نمايندگي مي كند.
اليوت آبرامز: مشاور شوراي امنيت ملي (NSC). او پيشتر در «مركز سياست عمومي و اخلاقيات» كه يك موسسه مشاوره اي _ تحقيقاتي (Think-Tank) در واشنگتن است، كار كرده بود. در طول دوره ريگان او معاون وزير خارجه بود و در اغلب موارد با امور آمريكاي لاتين سروكار داشت، او در رسوايي هاي مربوط به سرمايه گذاري غيرقانوني بر روي شورشيان ضد حكومتي براي سرنگون كردن دولت ساندينيست نيكاراگوا نقش مهمي بازي كرد. او همچنين در مورد نقش خود در كمك به شورشيان نيكاراگوا سه كميته كنگره را فريب داد كه به تبع آن بر مبناي شهادت خود متهم به دغل كاري و اعمال نيرنگ شد. آبرامز در سال ۱۹۹۱ گناهكار شناخته شد و دو خلاف و جرم براي او ثبت شد كه به دنبال آن به يك سال حبس تعليقي و ۱۰۰ ساعت كار اجباري محكوم شد. يك سال بعد بوش پدر به او عفو كامل داد. او يكي از يهوديان طرفدار پروپاقرص اسراييل در وزارت خارجه دولت ريگان بود.
دوو زخيم: معاون وزير دفاع، او مشاور دولت بوش در مسايل سياست خارجي است و گفته مي شود كه داراي گذرنامه اسراييلي است.
ريچارد هاس: مدير برنامه ريزي و سياستگذاري در وزارت خارجه است. او همچنين مجري طرح هاي امنيت ملي و مقام ارشد در شوراي روابط خارجي آمريكا (CFR) مي باشد. او يكي از افراطي ترين سمپات هاي اسراييل در دولت بوش اول (پدر) بود كه به عضويت شوراي امنيت ملي آمريكا (NSC) درآمد و طرفدار حمله و بمباران عراق بود.
هنري كيسينجر: يكي از مشاوران پنتاگون كه در شوراي سياستگذاري دفاعي پنتاگون عضويت دارد. براي جزئيات مربوط به گذشته كيسينجر كتاب سيمور هرش منبع مناسبي مي باشد. كيسينجر در جرايم واترگيت، كشتارهاي جنوب شرق آسيا، ديكتاتوري شيلي (حكومت پينوشه) و دروكردن بهره هاي سرمايه گذاري در يوگسلاوي دست داشت. او از ايده حمله به عراق شديدا حمايت مي كرد. كيسينجر آريل شارون ايالات متحده است.
جيمز شلزينگر: يكي از مشاوران پنتاگون است. شلزينگر همچنين در شوراي سياستگذاري دفاعي پنتاگون عضويت دارد و يكي ديگر از مشاوران افراطي طرفدار اسراييل است. او بارها از برنامه حمله به عراق دفاع كرده بود.
روبرت زوليك: نماينده تجاري آمريكا و در جايگاه فردي در حد كابينه است. او هم يكي از يهوديان افراطي طرفدار اسراييل در دولت بوش پسر بوده و طرفدار حمله به عراق و اشغال بخشي از آن كشور به منظور ايجاد دولتي دست نشانده دولت ويشي فرانسه در طول جنگ دوم بود.
مارك گراسمن: معاون وزير خارجه در امور سياسي. او دبيركل خدمات خارجي و مدير منابع انساني در وزارت خارجه بود. گراسمن يكي از بسيار مقامات يهودي از دوره كلينتون است كه بوش موقعيت او را ارتقا داد. او همان ديپلمات آمريكايي است كه طرفدار تلافي و مجازات مكزيك بود. او معتقد بود در صورتي كه اين كشور در شوراي امنيت سازمان ملل برعليه طرح حمله به عراق راي دهد مانند مورد آمريكايي هاي ژاپني تبار در خلال جنگ جهاني دوم بايد آمريكايي هاي مكزيكي تبار را هم بازداشت كنند .
رابرت ستلف:مشاور شوراي امنيت ملي آمريكا. ستلف مدير اجرايي يك لابي طرفدار اسراييل كه مؤسسه اي تحقيقاتي به نام موسسه واشنگتن براي سياست هاي خاور نزديك مي باشد، است. بسياري از كارشناسان طرفدار اسراييل مانند مارتين اينديك در اين موسسه پرورش پيدا مي كنند.
مل سمبلر: رييس بانك صادرات _ واردات ايالات متحده. او يك جمهوري خواه يهودي سرشناس و رييس سابق دارايي كميته ملي جمهوري خواهان است. بانك صادرات _ واردات روابط تجاري بين بازرگانان آمريكايي و كشورهايي خارجي به ويژه آنهايي كه با مشكلات مالي دست به گريبان هستند را تسهيل مي كند.
يوشوا بولتن: مدير سياستگذاري بوش، بانكدار و عضو سابق كنگره. او شخص شناخته شده در جامعه يهوديان آمريكا است.
استيو گلداسميت: مشاور عالي رييس جمهور و مشاور سياست داخلي يهوديان در دولت بوش است. او همچنين به عنوان رابط اداره فيث و ابتكارات جامعه و اداره اجرايي رييس جمهور عمل مي كند. او سابقا شهردار ايندياناپوليس بود. او همچنين دوست شهردار بيت المقدس، اهود اولمرت مي باشد و اغلب از اسراييل ديدن مي كند تا در طرح هاي خصوصي سازي به شهرداران آن كشور كمك كند.
دانيل سائول _ گلدينگ: رييس سازمان ملي هوا و فضاي آمريكا (NASA) مي باشد. از گلدينگ كه از دوره كلينتون فعاليت مي كند بارها توسط مطبوعات اسراييل به عنوان دوست اسراييل يادشده است.
آدام گلدمن: رابط ويژه كاخ سفيد و جامعه يهوديان آمريكا.
جوزف گيلدن هورن: رابط ويژه دولت بوش و جامعه يهوديان آمريكا. او رييس مالي براي مبارزات انتخاباتي بوش و همچنين هماهنگ كننده انتخاباتي و سفير سابق آمريكا در سوئيس بوده است.
كريستوفر گرستن: مدير سابق اجرايي ائتلاف يهوديان جمهوري خواه، شوهر لينداچاوز، او شديدا داراي تمايلات طرفداري از اسراييل است. فرزندان آنها با باورهاي يهودي افراطي پرورش يافته اند.
مارك وينبرگر: معاون وزير خزانه داري.
ساموئل بودمن: معاون وزير بازرگاني. او رييس شركت Cabot در بوستون بود.
بوني كوهن: معاون امور مديريتي وزارت خارجه.
روث ديويد: مدير موسسه خدمات خارجي كه گزارشات خود را به اداره معاونت اداري وزارت خارجه مي فرستد. اين اداره مسئول آموزش تمامي كاركنان وزارت خارجه (ازجمله سفرا) مي باشد.
لينكلن بلومفيلد: معاون وزير خارجه در امور سياسي نظامي.
احمد هاشمي

نگاهي به زندگي سياسي شيخ احمد ياسين
011187.jpg

شيخ احمد ياسين رهبر پيشين حماس اوايل فروردين ماه گذشته توسط ارتش رژيم صهيونيستي به شهادت رسيد. چندي بعد عبدالعزيز الرنتيسي جانشين شيخ ياسين هم در عمليات مشابهي شهيد شد. در يك سالي كه از شهادت اين دو رهبر فلسطيني مي گذرد در شيوه مواجهه فلسطيني ها و اسرائيل تغييرات اندكي روي داده است ،اما موج غالب همچنان انتفاضه ملت فلسطين است؛ اگرچه انتفاضه براي گرفتن آخرين بهانه ها از دست اسرائيل، مدتي است به درخواست محمود عباس (ابومازن) جانشين ياسر عرفات، راه شكيبايي و انتظار پيشه كرده است. متن زير كه به مناسبت سالگرد شيخ احمد ياسين نوشته شده، زندگي و مبارزه اين رهبر شهيد فلسطيني و نگاه وي به انقلاب فلسطين را نشان مي دهد:
شيخ احمد ياسين در سال ۱۹۳۶ در يكي از روستاهاي فلسطين به نام «الجوره» به دنيا آمد، و مادرش نام او را احمد گذاشت، هنگامي كه شيخ احمد ياسين متولد شد از سلامتي كامل و رشد طبيعي برخوردار بود، وي كودكي فعال، باهوش، شاداب و پرتحرك بود.زماني كه پدر او زندگي را بدرود حيات گفت، سه سال بيشتر از عمر شيخ نگذشته بود. مرگ زودهنگام پدر، احمد را مجبور كرد كه براي امرار معاش با برادرانش همكاري كند، شيخ پس از فوت پدرش علاقه زيادي براي مشاركت در تأمين درآمد خانواده داشت. وي شيريني و ميوه به داخل اردوگاه هاي متحدين كه در سال هاي جنگ جهاني دوم در فلسطين استقرار يافته بودند مي برد و مي فروخت، همه ازجمله بستگان و حتي سربازان موجود در اردوگاه شيخ را بسيار دوست مي داشتند.
پس از جنگ سال ۱۹۴۸ كه بين ارتش اعراب و اسرائيل روي داد شيخ احمد ياسين به همراه خانواده اش به نوار غزه پناهنده شد. در اين سال ها ۱۲ سال بيشتر از عمرش نمي گذشت. ايده تشكيل سازماني از خود مردم فلسطين كه بتواند بدون وابستگي به كشورهاي عرب منطقه و جامعه بين الملل به مبارزه و مقاومت عليه اشغالگران بپردازد در همين زمان در ذهن احمد ياسين جاي گرفت.
به گفته شيخ ارتش كشورهاي عربي درخلال جنگ ۱۹۴۸ به بهانه اين كه نبايد هيچ نيرويي غير از آنان در فلسطين باشد ملت فلسطين را خلع سلاح كردند و شكست آنان منجر به شكست فلسطيني ها شد. بي شك تأسيس جنبش مقاومت اسلامي (حماس) در سال هاي بعدي ۱۹۸۷ از ثمرات همين طرز فكر و ايده شيخ در سال هاي كودكي بود.
در همين ايام بود كه شيخ در جريان ورزش آسيب ديد و معلول شد به طوري كه در حين راه رفتن پاهايش را به زمين مي كشيد. اما اين حادثه تأثيري بر عزم و اراده شيخ نداشت و توانست در سال ۱۹۵۵ مقطع راهنمايي و در سال ۱۹۵۸ مقطع دبيرستان را تمام كند. شيخ احمد ياسين پس از اتمام تحصيلات دبيرستان شغل معلمي را برگزيد و به عنوان معلم ادبيات عرب و تربيت اسلامي به كار مشغول شد.شيخ احمد ياسين پس از اتمام تحصيلات دبيرستان و انتخاب شغل معلمي به جنبش اخوان المسلمين پيوست، جنبش اخوان المسلمين از فعال ترين جنبش هاي نوار غزه بود كه عليه اشغالگران به پا خاسته بود، پيوستن شيخ به اين جنبش براساس ايمان عميق به دين اسلام و شور و شوق غيرقابل وصف وي براي فعال سازي جامعه و آشنا كردن مردم با اسلام بود.
پس از فشار جمال عبدالناصر رهبر مصر به جماعت اخوان المسلمين اين جنبش فعاليت هاي زيرزميني خود را آغاز كرد. شعبه اي از اخوان المسلمين نيز در غزه تأسيس شد و شيخ در چنين شرايطي فعاليت هاي خود را از نوار غزه شروع كرد.شايد دليل مصون ماندن شيخ احمد از ديد دستگاه هاي امنيتي مصر معلوليت وي بود، آنها گمان نمي كردند كه شيخ احمد توانايي فعاليت تشكيلاتي داشته باشد، به همين علت او را تحت نظر نمي گرفتند. شيخ از اين فضا به خوبي استفاده كرد و در چارچوب مستقل و آزاد فعاليت خود را آغاز كرد.
دستگيري ها آغاز شد
شيخ احمد نخستين بار در دهه پنجاه به اتهام عضويت در جنبش اخوان المسلمين بازداشت شد. بار دوم شيخ در سال ۱۹۶۶دستگير شد، يعني زماني كه اخوان در مصر مورد تعقيب حكومت ناصر قرار گرفتند، جمال عبدالناصر اخوان را به جاسوسي براي آمريكا و توطئه براي براندازي نظام متهم مي كرد، و شيخ احمد نيز دستگير شد ولي به دلايلي همچون موانع سياسي و جدايي مرزها بين مصر و نوار غزه در فلسطين و از همه مهم تر معلوليت شيخ باعث شد كه مدت زندان او بيش از يك ماه طول نكشد و شيخ با تعهد به اين كه ديگر در مساجد سخنراني نكند آزاد شد.در سال ۱۹۶۸ گروهي از رهبران اخوان المسلمين در منطقه مرزي اردوگاه ها در نوار غزه براي انتخاب رهبر جديد اين جنبش تشكيل جلسه دادند و شيخ احمد ياسين را به خاطر تأثيرگذاري در تربيت نسل جوان و توانايي در اداره امور به رهبري جنبش اخوان المسلمين برگزيدند.
شيخ احمد همچنين در اوايل دهه هفتاد به رياست مجمع اسلامي غزه انتخاب شد هدف اين مجمع توسعه تشكل هاي فعال ديني بود.
بنيانگذاري جنبش حماس
انتفاضه فلسطين كه در دسامبر ۱۹۸۷ (۱۳۷۹ ش) به وقوع پيوست از ثمرات فكري شيخ احمد ياسين بود، او از تصميم گيرندگان و حاميان اصلي اين حركت بود. شيخ احمد ياسين با تأسيس و بنيانگذاري جنبش حماس بر شدت و سرعت انتفاضه افزود. اين جنبش حضور فعال و گسترده خود را در عرصه هاي تبليغاتي نشان داد و اين اقدام پس از سازماندهي و بازسازي شاخه نظامي اين جنبش يعني گردان هاي عزالدين قسام بود كه با عمليات مسلحانه خود آرامش را از صهيونيست ها گرفت. شائول موفاز، وزير جنگ اسرائيل اعلام كرده بود كه جنبش مقاومت اسلامي حماس بزرگترين دشمن اين رژيم است. جنبش حماس باتوجه به توانايي هاي بالقوه و بالفعل و نفوذ فوق العاده مردمي، تشكيلات وسيع، گسترده و مقتدري را در داخل سرزمين اشغالي فلسطين و خارج از آن ايجاد كرد و از طريق اين تشكيلات نقش فوق العاده را در مسئله فلسطين ايفا مي كند.
شيخ ياسين و مذاكرات صلح
مواضع شيخ احمد ياسين نسبت به روند صلح بسيار منفي بود. او تأكيد مي كرد تا هنگامي كه سرزمين هاي فلسطين در اشغال رژيم صهيونيستي است اين جنبش عمليات نظامي خود را متوقف نخواهد كرد و نمي توان با اشغالگر صلح كرد و با آنها زندگي كرد، تا زماني كه اشغال وجود دارد مقاومت نيز وجود دارد.
شيخ احمد ياسين جهاد را تنها راه تغيير وضع موجود و از بين بردن فساد و تباهي قلب ها و دل ها مي دانست. به نظر شيخ جهاد تمام زنگارها را مي زدايد، هركس كه استعداد قرباني كردن جان خود را داشته باشد انفاق مال براي او آسان تر خواهد بود. او معتقد بود كه جهاد مانند آتشي است كه طلا را ذوب مي كند تا با وجود گرمازايش ناخالصي هايش را از آن جدا كند. شيخ احمد ياسين جهاد و مقاومت عليه دشمن صهيونيستي را يك واجب عيني و ديني و بر گردن همه مي دانست كه از طريق آن ملت فلسطين آزاد و به آغوش اسلام بازمي گردند. شيخ احمد ياسين يكي از اهداف خود را در تأسيس جنبش حماس تحقق همين امر مي دانست.
شهادت شيخ احمد ياسين
بعد از اقدامات و فعاليت هاي شيخ احمد ياسين در جريان انتفاضه و سرعت دادن به آن و دست يافتن به اهداف خود در تضعيف پايه هاي رژيم صهيونيستي، مهاجرت يهوديان به فلسطين اشغالي متوقف و حتي معكوس شد، صهيونيست ها كه ديگر تاب تحمل حضور شيخ احمد ياسين را در صحنه مبارزات نداشتند درصدد حذف فيزيكي و ترور شيخ احمد ياسين برآمدند. آنها در تاريخ ۶ سپتامبر ۲۰۰۳ (۱۶ شهريور ۸۲) ساختماني را كه شيخ مبارز و اسماعيل هنيه از رهبران اين جنبش در آن قرار داشتند با يك فروند موشك هدف قرار دادند. ولي رهبر حماس از اين ترور جان سالم به در برد. صهيونيست ها بار ديگر ۲۲ مارس سال گذشته ميلادي (دوم فروردين ۸۳) اقدام به ترور شيخ ياسين كردند و موفق شدند.
حسن رضايي مقدم

|  انديشه  |   سياست  |   علم  |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |