دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۳
در حاشيه تحولات اخير در موزه هنرهاي معاصر تهران
... با اين حال هنر زنده مي ماند
011178.jpg
سهيلا نياكان
هنرمند تنها در فضايي آرام، امن و به دور از هياهوي روزمره مي تواند خلاقيت خود را در عرصه هنر به مردم ارائه دهد. آرامش و امنيت اصل اوليه خلاقيت هنري و ايجاد آثار هنري توسط هنرمند است و يكي از عوامل برهم زدن يك فضاي متعادل، عدم ثبات و برنامه ريزي است.
هنرمند به عنوان حساس ترين عضو جامعه و كسي كه لطايف و ظرايف الهي را براي مخلوقات خداوند بازمي آفريند، نمي تواند و نبايد درگير مسايل و بحث هايي در سطح جامعه شود كه او را نسبت به حالات روحاني اش دچار ترديد كند و اين تصور در ذهنش متبادر شود كه از جريان هاي روز جامعه عقب افتاده و بايد خود را با شتاب و نگراني به قافله پرتنش جابه جايي قدرت نزديك كند تا سهمي اندك از آرامش و امنيت و به خصوص از امكانات ابزارمندان دوران نصيب برد. جامعه نيز نبايد فراموش كند كه آرام ترين بستر و فضا براي زندگي هنري يك هنرمند خلاق، آغوش پرمهر و بركت جامعه اي الهي است.
با اين اوصاف وضعيت مديريت فرهنگي _ هنري كشور را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
بي اغراق نيست اگر بگوييم استعفاي غير منتظره دكتر عليرضا سميع آذر مدير موفق موزه هنرهاي معاصر تهران تعجب دانشجويان، علاقمندان هنرهاي تجسمي، استادان، جامعه مدرسان هنر، نقاشان، مجسمه سازان، نگارگران، گرافيست ها، كاريكاتوريستها، سازندگان ويدئوآرت و كانسپچوال، طراحان، سينماگران، كارشناسان هنر و معماران را از يك طرف و مردم هنردوست و جامعه مطبوعاتي كشور را از سوي ديگر برانگيخت و تنها يك سئوال در سطح شهر مطرح شد كه مديري با چنين سابقه توانسته در ظرف چند سال هنرهاي تجسمي را در جامعه غافل هنر دوباره مطرح كند، چرا بايد استعفا دهد؟
به هر حال مسئولان ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نبايد بستري را ايجاد كنند كه مديران فرهنگي و هنري كارآمد به سمتي سوق يابند كه مجبور به استعفا شده و از ادامه برنامه هاي خود باز بمانند.
البته احتياجي به كتمان نيست كه عملكرد هر مديري از زواياي مختلفي قابل نقد است، اما استعفاء اين چنيني باعث مي شود كه تا گروهي كه به عام نبودن سياست هاي حمايتي موزه هنرهاي معاصر اعتراض هايي داشتند ساكت بمانند و نتوانند انتقادات خود را نسبت به عدم توجه يكسان مدير موزه در قبال همه هنرمندان اعلام كنند چون از صف منتقدين به مخالفين كشانده مي شوند و اين امر چيزي نيست كه دربرگيرنده آرامش و امنيت در جامعه هنرهاي تجسمي كشور باشد.
اينگونه استعفاها نتيجه اي جز بي اعتمادي هنرمندان پيش كسوت به فضاي مديريت فرهنگي و بي اعتقادي دانشجويان به برنامه هاي كلان هنري كشور دربر نخواهد داشت.
آيا تضميني هست كه دوباره شاهد دوسالانه هاي متعدد در موزه هنرهاي معاصر تهران باشيم، آيا باز كشورهايي صاحب هنر مدرن خواهان آن هستند كه ايران را از انزواي هنري رها كنند و آثار گرانبهاي خود را در موزه به نمايش بگذارند تا مردم، دانشجويان و هنرمندان از نزديك شاهد تبادل فرهنگي _ هنري ايرانيان با جهانيان باشند، آيا سينماتك به كار خود ادامه مي دهد، آيا برنامه هاي سالانه موزه همچون گذشته برقرار است، آيا برنامه خريد آثار هنري هنرمندان برقرار مي ماند، آيا روشي كه مدير سابق در دعوت از هنرمندان ايراني مقيم خارج به بازگشت به ايران داشت، ادامه مي يابد، آيا موزه محفل ارتباط دانشجويان با هنرمندان صاحب نام باقي مي ماند، چه بر سر برنامه سمينارها مي آيد، جلسات فيلم و فلسفه چه مي شود. اصلاً آيا در موزه باز مي ماند؟ نمي دانيم. واقعاً نمي دانيم چه مي شود. مي توان حدس و گمان زد كه حداقل شش ماه هنر اين مملكت در يك خلاء تصميم گيري بحران خود را سپري مي كند. شايد راه هاي پيموده شده در جهاني شدن هنر ايراني ادامه يابد يا متوقف شود و يا حتي مسيري معكوس در پيش گرفته شود. نمي دانيم. شايد عواملي باعث شوند شتابي كه هنرهاي تجسمي ايران و موزه هنرهاي معاصر تهران در دهه گذشته داشت، كند شود يا اصلاً متوقف گردد و يا شاهد كوچ هنرمندان ايراني به بلاد فرنگ باشيم.
نمي دانيم ولي مي دانيم هرچه امنيت و آرامش و آينده نگري در جامعه اي كم رنگ تر شود، جريان خلق اثر هنري كم سوتر مي شود. اما فقط يك اصل را به خوبي مي دانيم و اين را تمدن و فرهنگ چندهزارساله ايران اسلامي به اثبات رسانده و آن اين است كه در هر شرايطي هنر زنده است، زنده مي ماند و نمي توان پويايي آن را ناديده گرفت.

برنامه هاي مناسبتي پشتوانه تحقيقاتي ندارند
مهر: برنامه هاي تلويزيوني مناسبتي شكلي كليشه اي، تكراري و مبتني بر عواطف و احساسات به خود گرفته و از شناخت معرفتي نسبت به مذهب و جهان امروز بي بهره است.
دكترعماد افروغ، گفت: به عقيده من برنامه هاي تلويزيوني از پشتوانه مطالعاتي و تحقيقاتي كافي براي توليد برخوردار نيستند و همين مساله روي برنامه هاي مناسبتي مربوط به روزهاي عزاداري و شادي تاثير منفي مي گذارد.
افروغ راجع به كيفيت برنامه هاي مناسبتي مذهبي كه از تلويزيون پخش مي شود و شرايطي كه موجب ايجاد نوعي كليشه سازي و سطحي نگري در برنامه هاي اين روزها به وجود آورده است، گفت: به نظر مي رسد به نوعي برنامه سازي در تلويزيون گرفتار تب آنتن شده است و رقابت كاذبي كه ميان شبكه هاي مختلف سيما به وجود آمده، كيفيت برنامه ها را دچار نزول كرده است. انگار تنها هنر تلويزيون اين است كه در هنگام برگزاري مراسم اعياد مذهبي يا ايام عزاداري دوربين خود را در يك يا چند محل انجام اين نوع مراسم قرار دهد و به انعكاس صرف يك رويداد مذهبي بپردازد. در حالي كه وظيفه تلويزيون و رسانه اين نيست. چون به هر حال بيشتر افراد به محل برگزاري مراسم مي روند و از نزديك در برگزاري آن شركت مي كنند. تلويزيون بايد در اين روزها طوري عمل كند كه به جلب و جذب مخاطب بپردازد و آنهايي كه به هر دليل در اين مراسم شركت نمي كنند را نسبت به شركت و استفاده از آن علاقمند كند و مطالبي را به آنها انتقال دهند.
وي خاطر نشان كرد: برنامه هاي تلويزيوني كه اكنون در روزهايي از سال به يك مناسبت مذهبي مي پردازد به ندرت ابعاد معرفتي و انديشه اي اين واقعه بزرگ را مورد توجه قرار مي دهند. اين درحالي است كه در سخنراني هايي كه در مورد مناسبت هاي مختلف از جمله واقعه بزرگ عاشورا و قيام امام حسين (ع) مي شود به جاودانگي، عظمت، تاثيرگذاري و زايا بودن اين واقعه بزرگ انسان ساز اشاره مي گردد. اما جنبه زايا بودن اين واقعه كمتر به تصوير كشيده شده است و در برنامه هاي تلويزيوني به گونه اي تاثير گذار كه بتواند با بيننده هم ارتباط برقرار كند به اين موارداشاره نشده است.
رييس كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي افزود: مساله اينجاست كه به نظر مي رسد مديران و سفارش دهندگان توليد برنامه در صدا و سيما خودشان را آماده چنين مناسبت هايي نمي كنند. امسال هم كه دست به پخش سريال هاي تكراري زده اند. ساخت برنامه خوب مناسبتي نيازمند برنامه ريزي دقيق و بلند مدت است. من در اين باره به يكي از مديران تلويزيون براي ساخت برنامه هاي مناسب با روزهاي ويژه مذهبي در طول سال پيشنهاد دادم تا بر اساس زندگي و فعاليت ائمه اطهار برنامه ساخته شود. امروز اصل و اساس ساخت برنامه هاي مناسب براي مخاطب، فهميدن نياز اقشار مختلف مردم و اطلاع يافتن از فهم و درك مخاطب است. با اين فهم تازه، توليد هم شكل جديد و قابل قبولي به خود مي گيرد. البته با يك نگاه جامعه شناسانه درباره شكل هاي جديد تبليغ در مورد دين درخصوص عزداراي ها، كشيدن تمثال و عكس و استفاده از آن به صورت هاي مختلف هم بايد آسيب شناسي صورت بگيرد.
افروغ در خصوص شيوه برنامه سازي تلويزيون در اعياد و عزاداري هاي مذهبي يادآور شد: برنامه هاي تلويزيوني مناسبتي شكلي كليشه اي، تكراري و مبتني بر عواطف و احساسات به خود گرفته و از شناخت معرفتي نسبت به مذهب و جهان امروز بي بهره است. هيچ ترديدي وجود ندارد كه عزاداري هايي كه در تكيه ها و حسينيه ها صورت مي گيرد، بايد ادامه پيدا كند و يكي از شكل هاي برگزاري مراسم مذهبي به شمار مي رود كه تلويزيون هم بايد به انعكاس بخش هايي از آنها بپردازد. اما رسانه بايد متناسب با تكنيك هاي هنري روز پيش برود و شيوه هاي موثر بياني را به كار گيرد. در حال حاضر، براي ساخت برنامه هاي مناسبتي يك روحاني يا كارشناس را به استوديو دعوت مي كنند و با او به گفت و گويي خشك مي پردازند. اين شيوه انتقال مفاهيم نمي تواند ارتباط خوب و موثري با بيننده برقرار كند.
وي تاكيد كرد: صدا و سيما با استفاده از بودجه اي كه به وسيله دولت در اختيار او قرار مي گيرد يا بودجه اي كه از طريق پخش آگهي به دست مي آورد، بايد به توليد برنامه هاي فاخر دست بزند. البته دراين ميان فعاليت هايي هم صورت گرفته است كه مجموعه تلويزيوني «شب دهم» يكي از اين برنامه ها به شمار مي رود. اما اين نوع فعاليت ها معمولاً در مدت زمان كوتاهي توليد و پخش مي شود و بعد متوقف مي گردد. بايد فكري اساسي درباره برنامه سازي مناسبت ها اتخاذ كرد و از شيوه هاي برخورد احساسي و التهابي دوري جست.

سايه روشن هنر
روند روبه رشد دوسالانه هاي نقاشي جهان اسلام
به نظر من دوسالانه بين المللي نقاشي معاصر جهان اسلام سال به سال شكوفاتر و گسترده تر مي شود و خوشبختانه روند روبه رشدي را پيموده است.
هادي جمالي، نقاش معاصر و مدرس دانشگاه در گفت و گو با ستاد خبري سومين دوسالانه نقاشي جهان اسلام با بيان اين مطلب افزود: برگزاري دوسالانه هاي جهان اسلام و همايش هاي از اين قبيل باعث تحرك و رقابت ميان نقاشان ايران و ديگر كشورها مي گردد و اين موضوع خود باعث ارزيابي آثار توسط خود هنرمندان و كشف ضعفها و قدرتها مي شود كه سرانجام رونق و پيامدهاي مثبتي در حوزه نقاشي را به همراه دارد.
وي گفت: كشورها و فرهنگ هاي متعددي كه جهان اسلام را تشكيل مي دهند به دليل فرهنگي كه از آيين اسلام نشات گرفته است، مشتركاتي با يكديگر دارند و هنرمندان اين كشورها نيز طبعا تفكرات و سلايقي شبيه به يكديگر دارند.
جمالي افزود: چه زيباست كه در دوسالانه هاي جهان اسلام، هنرمندان كشورهاي اسلامي كه بخشي از انديشمندان اين كشورها هستند، بوسيله آثارشان كنار يكديگر قرار مي گيرند كه اين موضوع خود باعث همبستگي بيشتر بين كشورهاي اسلامي برمي گردد.
اين استاد دانشگاه فعال ترشدن ستاد برگزاري دوسالانه در فرصت بين دودوسالانه را يكي از راه هاي غني ترشدن اين حركت بين المللي عنوان كرد و گفت: بهتر است حضور صاحبنظران مطرح كشور در زمينه هنرهاي تجسمي در اين دوسالانه پررنگ تر شود و از داوران خارجي بيطرف براي ارزيابي آثار استفاده شود.
اين هنرمند يادآور شد: گسترده كردن حيطه دوسالانه بوسيله امكانات نمايشي و شركت پديده هاي نوين كيان هنري مثل ويدئو آرت و اينستاليشن (هنر چيدمان) و غيره مي تواند به شكوفايي و تاثيرگذاري بيشتر اين دوسالانه كمك كند و آن را در حد و اندازه دوسالانه هاي مطرح و معروف جهان برساند.
انتشار ششمين عنوان كتاب همزمان با برگزاري همايش سلطان محمد
انتشارات فرهنگستان هنر، همزمان با برگزاري همايش بين المللي «سلطان محمد نگارگر مكتب تبريز» شش عنوان كتاب منتشر خواهد كرد.
اين كتاب ها شامل عناوين «سيماي سلطان محمد» و مكتب نگارگري تبريز،«قزوين و مشهد» نوشته دكتر يعقوب آژند، نقاشي ايراني ترجمه احمد رضا تقاء، تاريخ تحول نگاره هاي ايراني دوره شانزدهم ميلادي ترجمه زهره فيضي، «شاهنامه شاه طهماسب» و «سلطان محمد در خاطر و خيال من» شامل ۳۹ تصوير تابلوي نقاشي است.
همايش بين المللي «سلطان محمد(نگارگر مكتب تبريز)» ارديبهشت ماه سال ۱۳۸۴ در دو شهر تهران و تبريز برگزار خواهد شد.

نگاه
رنگي با من شكل مي گيرد
011175.jpg
نمايشگاهي از آثار نقاشي هاي مريم تاجيك از ۲۰ تا ۲۷ اسفند ماه در گالري ثالث (نشر ثالث) برپا شده است.
اين نقاش متولد ۱۳۴۵ تاكنون در هفت نمايشگاه گروهي و چهار نمايشگاه انفرادي آثار خود را شركت داده و موفق به دريافت يك جايزه بين المللي از نمايشگاهي در آمريكا به سال ۱۹۹۹ شده است.
تاجيك در نمايشگاه تازه اش، آثاري متفاوت با آثار قبلي خود ارائه داده است. اغلب تابلوهايي كه با رنگ و روغن كار شده اند، نمايانگر فيگورهاي انساني به ويژه زن با حالات مختلف است؛ موضوعي كه (زن) همواره در آثار اين هنرمند حضور دارد نوع ارائه فرم همراه با رنگ هاي گرم، زنده و درخشان، فضاي صميمانه خاصي را به آثار نقاش بخشيده است. شايد ويژگي عمده آثار جديد مريم تاجيك، نمايش تأثير احساسات در نقوش و خطوط تابلوهايش است. فضاهاي روشن، نوع تركيب بندي و ساختار آثار به همراه پس زمينه هاي رنگي، آنها را به گونه اي بسيار زنده نمايش مي دهد و بيننده به سادگي قادر است با اين آثار ارتباط برقرار كند. اين نقاش علاوه بر نقاشي در زمينه شعر نيز فعاليت دارد و تاكنون مجموعه اي از اشعارش را با عنوان «تا تقاطع خطوط موازي» منتشر كرده است.
او درباره آثار نمايشگاه تازه خود چنين مي گويد:
مي دانم
وقتي مي گريم
مي خندم
سلامي به زندگي مي كنم
يا از رنج بودن،
فرسايش قلبم را مي شنوم
رنگي شكل مي گيرد با من
نه به سبكي مي انديشم
نه به هيچ چيز ديگر
و ديگر باز صداقت قلم
و رنگ است
و بوم
كه حس ناگفته مرا بيان مي كند

هنر
انديشه
سياست
علم
ورزش
|  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |