سه شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۷۱
در شهر
Front Page

اتباع بيگانه پس از 18 سال شناسنامه مي گيرند
ابهام در سرنوشت غير ايراني ها
اتباع قانوني كه مقيم ايران هستند، مي توانند پس از 18 سال براي فرزندانشان شناسنامه بگيرند، در حالي كه اكثر افغان هاي مقيم ايران، اتباع قانوني محسوب نمي شوند و از داشتن شناسنامه و رفتن به مدرسه محروم هستند
032265.jpg
عكس : ساتيار
چشمان افغاني و قلب ايراني. اگر آنها به كشور خود برگردند درباره ايران بزرگ، برادر بزرگ چه خواهند گفت؟
سعيده عليپور
ته لهجه مشهدي ميان لرزش صدايش گم شده، از 10 سال پيش مي گويد، وقتي كه به اجبار خانواده، با مرد افغان ازدواج كرد. چادر سياه و رنگ پريده اش را روي سر جا به جا مي كند تا چهره آفتاب سوخته و زردش بيشتر مخفي شود. غصه 4 تا بچه قد و نيم قدش را دارد كه از تحصيل محرومند، مي گويد: مگر من ايراني نيستم، مگر بچه هاي من ايراني نيستند، پس چرا نمي گذارند بچه ها بروند مدرسه...
خديجه يكي از هزاران زن ايراني است كه همراه فرزندان ايرانيشان مجبورند به ترك وطن؛ فرزنداني كه به واسطه داشتن پدر افغان و مادر ايراني بيش از ساير فرزندان افغان از هويت دوگانه خود در عذابند.
بر اساس قوانين ايران، زن ايراني نمي تواند تابعيت خود را به فرزندان و شوهر خود بدهد، زن ايراني در اصل تابعيت خود را از دست مي دهد و به تابعيت شوهر خود در مي آيد و اين مي شود سرنوشت نزديك به 50 هزار كودكي كه پيش از آنكه به افغانستان يا پدر تعلق داشته باشند، به ايران و زادگاه مادر وابسته هستند.
سازمان ثبت احوال اما اعلا م كرده است كه فرزندان اتباع خارجي مقيم ايران، بعد از 18 سال مي توانند شناسنامه دايم بگيرند.
سعيد عبودي، معاون حقوقي سجلي سازمان ثبت احوال مي گويد: اتباع بيگانه مقيم ايران پس از تولد فرزندانشان مي توانند با در دست داشتن مدارك اقامتي خود و گواهي بيمارستان، به ادارات ثبت  احوال مراجعه كنند. اما اين در صورتي است كه اقامت اين اتباع خارجي در ايران قانوني باشد. از آنجايي كه اكثر آنها در حال حاضر مجاز به اقامت در ايران نيستند، اين قانون مشمول آنها نخواهد شد.
اين قوانين هم البته دردي را از اين افراد دوا نمي كند، چون هيچ كدام از اينها حاضر نيستند در سن 18 سالگي تازه آغاز كنند به درس خواندن، كاري كه 12 سال پيش از آن بايد صورت مي گرفت.
احمد حسيني، مدير كل اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور مي گويد: پس از انجام طرح شناسايي اتباع بيگانه در اواخر سال 79 و اوايل سال 80 مشخص شد 800 هزار خارجي در ايران متولد شده اند و حدود 18 هزار نفر زن ايراني با اتباع خارجي كه عموما افغان هستند ازدواج كرده اند. البته اين آمار رسمي است، چون آمار غير رسمي رقمي بيش از اينهاست. نزديك به 30 هزار زن ايراني با مرد افغان ازدواج كرده اند كه اين ازدواج ها عموما به صورت شرعي، اما ثبت نشده است كه هر يك از آنها به طور متوسط 3 تا 4 فرزند دارند.
خديجه دست پسر بچه 6 - 7 ساله اش را مي گيرد و مي گويد: برگشتيم افغانستان، اما هيچ چيز نبود، نه كار، نه خانه، نه تحصيل و دوباره برگشتيم. مي گويند براي تحصيل بچه ها بايد پول بدهيم، اما پدرشان كه پول ندارد. اصلا  برايش مهم نيست اين بچه ها درس بخوانند يا نخوانند. حالا  صداي دورگه خديجه آنقدر به افغان ها شبيه شده كه سخت مي شود كلماتش را از هم تفكيك كرد و فهميد.
بر اساس قوانين افغانستان هم، تابعيت مرد افغان بر زن ايراني تحميل مي شود و اين خانواده ها بايد به افغانستان بازگردند. چنانكه از سال 2002 ميلا دي بسياري از اين زنان ايراني به همراه فرزندان و همسر، كشور را ترك كرده اند؛ زنان و كودكاني كه به نظر مي رسد به حمايت بيشتري احتياج دارند. در دي ماه سال 81 البته براي حمايت از اين زنان و كودكان، طرح اقامت دايم به همسران افغان زنان ايران در كميسيون اجتماعي مجلس مطرح شد، اما به دليل مخالفت شديد وزارت كشور و وزارت امور خارجه رد شد، با اين استدلا ل كه طرح شناسايي اتباع بيگانه كشور جواب داده است و افغان ها در قالب طرح بازگشت و داوطلبانه در حال بازگشت هستند و تصويب چنين طرحي موجب تشويق به ماندن و افزايش مهاجرت افغان ها مي شود.
اما معادلا ت اين وزارتخانه آنقدرها هم درست از آب در نيامد، چرا كه همچنان خانواده هاي فقير و كم بضاعت فراواني بودند كه دخترانشان را به عقد مردان افغان در مي آوردند و كودكاني كه در پي تولد چنين ازدواج هايي حتي از داشتن شناسنامه هم محروم بودند، چه برسد به تحصيل، به طوري كه در چند ساله اخير رشد ازدواج دختران مشهدي با اتباع بيگانه نگران كننده بوده است.
اين اتفاق در شهرهاي مرزي كشور بيشتر از مناطق ديگر محسوس بود، مثلا  در استان هاي خراسان شمار زيادي از دختران مشهدي با مردان افغان ازدواج كرده اند. به گفته صديقه قنادي، رئيس مجمع بانوان عضو شوراي اسلا مي كشور، هم اكنون سرنوشت 32هزار فرزند بدون شناسنامه حاصل ازدواج دختران مشهدي با اتباع بيگانه نامعلوم است.
800 هزار خارجي در ايران متولد شده اند و حدود 18 هزار نفر زن ايراني با اتباع خارجي كه عموما افغان هستند ازدواج كرده اند. البته اين آمار رسمي است، چون آمار غير رسمي رقمي بيش از اينهاست
به گفته وي متاسفانه در كشور قانوني براي حمايت از زناني كه اكثرا به دليل فقر مالي تن به ازدواج داده اند و فرزندان آنها، وجود ندارد.
اما بر اساس قانون، زنان ايراني كه ازدواج به صورت قانوني داشته اند بايد با شوهران خود به افغانستان بروند و با دريافت گذرنامه و ويزا جهت اقامت در ايران به شكل قانوني و به شكل مهاجر مقيم كشور شوند و اين معنايش اين است كه براي زندگي در ايران مجبور به پرداخت هزينه هستند. از تحصيل گرفته تا ...
رئيس مجمع بانوان عضو شوراي اسلا مي كشور در مورد ازدواج و زندگي مهاجران و اتباع بيگانه مي گويد: در كشور ما در اين مورد نقص قانوني وجود دارد. در كشور براي مهاجران از جمله افغانيان، كلا س هاي سواد آموزي و حرفه آموزي برگزار مي شود، اما براي فرزندان آنها كه حاصل همين ازدواج ها هستند هيچ تدبيري انديشيده نشده است.
در حالي كه به عقيده مسوولا ن، اين كلا س هاي حرفه آموزي براي افغان ها براي تشويق آنها به بازگشت به كشور است تا در كشور خود با آموزش هايي كه مي بينند حرفه و شغلي داشته باشند، در حالي كه تحصيل فرزندان آنها انگيزه آنها را براي اقامت در ايران تقويت مي كند.
از شمار دقيق كودكان ايراني افغان آمار دقيقي وجود ندارد اما آمارهاي غير رسمي مي گويد: بيش از 50 هزار كودك ايراني افغان هستند كه از تحصيل در كشور مادري خود محروم مي شوند.
سالها پيش كه جنگ هاي داخلي افغانستان آغاز شد، بسياري از افغان ها به عنوان مهاجر وارد ايران شدند و اكنون سالها گذشته است و بسياري از آنها با زنان ايراني ازدواج كرده اند و فرزنداني دارند كه متولد ايران هستند و در همين جا در كنار دوستان ايراني خود بزرگ شده اند، اما حالا  دوستان ايراني آنها در مقاطع بالا تري درس مي خوانند و آنها به جرم اينكه پدرشان افغان است از تحصيل محروم شده اند. انگار حالا  مي شود اشك هاي خديجه را بهتر فهميد و نگاه ملتسمانه پسر بچه 6 - 7 ساله اش كه دلش مي خواهد در گروه سرود مدرسه اي ايراني، سرود ملي ايران را بخواند، اما در اين ميانه نمي شود انگيزه اجبار دولت براي خروج اين ميهمان هاي ناخوانده را ناديده گرفت.
بيش از 20 ميليون پناهنده و آواره در سراسر جهان وجود دارد و ايران با داشتن نزديك به 2 ميليون پناهنده و آواره از بزرگترين كشورهاي پناهنده پذير به حساب مي آيد.
پذيرش اين تعداد پناهنده هر ساله هزينه هاي زيادي را بر دولت ايران تحميل مي كند و از اين ميان افغان ها بيشترين شمار پناهندگان قانوني و غيرقانوني كشور به شمار مي روند. پس طبيعي است كه دولت تمام تلا شش را براي خروج اين افراد از كشور داشته باشد.
گرچه به نظر مي رسد اين چرخ بزرگ قانون از پيكر هزاران كودكي مي گذرد كه پرورده فقر بوده اند.
صندوق حمايت از كودكان سازمان ملل نيز در راستاي سياست كميسارياي عالي پناهندگان كه در تلا ش براي خروج افغان ها به كشورشان از ايران است از اين كودكان حمايتي نمي كند. و حالا  ما هستيم با 50 هزار هموطني كه ايراني هستند و ايراني نيستند.

بهشت زهرا  گورستان ملي مي شود
با بودن تعداد كثيري متوفي در بهشت زهرا (س) بايد اندك اندك آن را يك اثر ملي و مركز اصلي گورستان كشور در نظر گرفت
032187.jpg
اگر شوراي شهر بله را بگويد، گورستان بهشت زهرا(س)، گورستان ملي مي شود. وقتي در سال 1349 محمدتقي خيال، اولين ميهمان ابدي گورستان بهشت زهرا(س) در قطعه يك رديف يك و شماره يك دفن شد، كسي فكر نمي كرد كه متوفيان شهر تهران به نقطه اي برسند كه گورستان هاي جديدتري در اطراف شهر خريداري كنند. ظرفيت بهشت زهرا(س) براي حدود 30 سال پيش بيني شده بود، اما به دليل ايجاد نشدن گورستان هاي جديد و وقوع جنگ تحميلي، ظرفيت آن پيش از موعد مقرر تكميل شد. وسعت اوليه بهشت زهرا 314 هكتار بود اما با افزايش متوفيان اجراي طرح توسعه بهشت زهرا در سال 73 در دستور كار قرار گرفت كه به 424 هكتار رسيد. رضائيان مدير عامل سازمان بهشت زهرا(س)خبر داد كه با تملك 160 هكتار از زمين هاي اطراف كه در گذشته در اختيار شركت مترو بود، ظرفيت بهشت زهرا به حدود 580 هكتار رسيده است. با اين افزايش ظرفيت اين سازمان از 15 سال به 30سال افزايش پيدا كرد.
با اين حال سازمان بهشت زهرا(س) اخيرا پيشنهاد ملي شدن اين گورستان را به شوراي شهر فرستاد تا با وجود 30 هزار شهيد در سازمان، اين گورستان به عنوان يك گورستان ملي ثبت شود و براي هميشه از كاربري مصون بماند. رضائيان مي گويد: تغيير كاربري پس از گذشت حدود 30 سال از زمان دفن متوفي جايز است، اما باتوجه به وجود مزار شهدا در بهشت زهرا(س) در تلا ش هستيم تا آن را بدون تغيير كاربري در قالب گورستان ملي ثبت كنيم.
وي از احتمال پذيرفته شدن اين پيشنهاد توسط شوراي شهر خبر داد.
چند سال قبل بود كه كميته تخصصي كلا نشهر، گورستان هاي تهران 3 نقطه در غرب و 3 نقطه در شرق تهران را مورد بررسي قرار داده و در هر جهت اعلا م شده يك نقطه را به عنوان گورستان جديد انتخاب كردند تا ظرفيت اين سازمان به 50 سال افزايش پيداكند.
رضائيان مي گويد: مساحت هر يك از دو گورستان در شرق و غرب تهران بايد يكصد هكتار باشد.
منابع غير رسمي اعلا م كرده اند كه اين دو نقطه در تهران حوالي بزرگراه شهيد بابايي و حوالي بخش جنوب غربي تهران است، هرچند مسوولا ن بهشت زهرا(س) از هر گونه اعلا م رسمي اين مناطق خودداري كرده اند.
اگرچه هنوز نقاط مورد نظر خريداري نشده و پس از تصويب شوراي شهر اين نقاط تملك مي شوند، اما به نظر مي رسد مخالفت چنداني با حضور گورستان ها در حريم شهر تهران به وجود نيايد.
دانش پژوه، رئيس روابط عمومي سازمان بهشت زهرا مي گويد: از نظر وزارت مسكن و شهرسازي شهر به جايي مي گويند كه نزديك به 200 هزارجمعيت داشته و همه عناصر شهري از جمله گورستان را دارا باشد، اگرچه جمعيت هر منطقه تهران به بيش از 200 هزار نفر مي رسد و از نظر استاندارد هر منطقه قاعدتا بايد براي خود يك گورستان را داشته باشد.
اينكه از نظر محيط زيست براي سلا مت شهر مضر باشد بايد گفت كه كارشناسان محيط زيست و بهداشت اين موضوع را بررسي كرده و در صورتي كه موارد بهداشتي رعايت شود، مشكلي ايجاد نخواهد شد.
با بودن تعداد كثيري متوفي در بهشت زهرا (س) بايد اندك اندك آن را يك اثر ملي و مركز اصلي گورستان كشور در نظر گرفت. هر هفته شب هاي جمعه بستگان اين متوفيان به سمت بهشت زهرا هجوم برده و ضمن ايجاد ترافيك سنگين از نظر بهداشتي منطقه را در خطر قرار مي دهند.

صابون مايع،يالله !
032184.jpg
بهداشت مدارس قبل از هرچيزي بايد از سوي خود دانش آموزان جدي گرفته شود. وقتي اين بچه ها در منزل، اصول اوليه بهداشت را فرا نگيرند، نمي توان ظرف چند ساعت تمام نكات و زير و زبر بهداشتي را يادآوري كرد.
اين اولين جمله اي بود كه سهيلا  تبريزي كارشناس دفتر بهداشت و تغذيه آموزش و پرورش تهران گفت، آن هم زماني كه بحث ضدعفوني كردن سرويس هاي بهداشتي مدارس مطرح بود و خريد ماده ضدعفوني كننده دكنكس. تبريزي درباره توالت هاي مدارس مي گويد: در تمام مدارس تهران بايد صابون مايع آن هم از طريق لوله كشي در دسترس دانش آموزان قرار بگيرد. در غير اين صورت انتظار بهداشتي مطابق استانداردهاي جهاني كاملا  بيهوده است.
رضا جودتي - كارشناس مسايل بهداشتي- نيز درباره پيامدهاي عدم استفاده از صابون هاي مايع و سيستم لوله كشي مي گويد: هرچيزي در ايران 10 سال بعد به مرحله استفاده عملي مي رسد. مثلا  همين لوله هاي سبز كه در لوله كشي صابون مايع استفاده مي شود سالها در اروپا كاربرد داشت، اما دير به ايران رسيد. هنوز هم ما براي متقاعد كردن مدارس در استفاده از اين لوله كشي ها دچار مشكل هستيم چون برخي از مسوولا ن معتقدند تنها نصب مخازن كوچك صابون مايع - مخازن فشاري - كه در منازل هم استفاده مي شود، كفايت مي كند. بايد اين نكته را تصريح كنم كه عدم استفاده از اين صابون ها متاسفانه منشاء بيماري هاي انگلي شده كه بسيار هم خطرناك هستند.
همچنين رياض غيرتمند، مدير كل دفتر بهداشت و تغذيه وزارت آموزش و پرورش با بيان اينكه نداشتن لوله كشي صابون مايع در مدارس منجر به بوجود آمدن انگل هاي روده اي در دانش آموزان مي شود، مي گويد: تا پايان برنامه چهارم توسعه تمام مدارس داراي لوله كشي صابون مايع خواهند شد. در جايي كه لولهكشي صابون مايع وجود دارد و دانش آموزان پس از استفاده از سرويس هاي بهداشتي از صابون مايع استفاده مي كنند، مشكلا ت انگلي بسيار ناچيز است.
جودتي درباره آمار دانش آموزان مبتلا  به اين بيماري ها مي گويد: هنوز اطلا ع دقيقي در دست نيست كه چه تعداد از دانش آموزان به اين بيماري ها مبتلا  شدند، چرا كه بيشتر مدارس تهران از اين سيستم استفاده مي كنند اما هنوز نمي توان گفت تمام مدارس تحت پوشش اين طرح هستند ضمنا اين مساله در مدارس اطراف تهران بيشتر است كه فكر مي كنم بايد تمركز در اين نقاط بيشتر باشد.
غيرتمند درباره مدارس تحت پوشش كشور نيز مي گويد: در 3 سال گذشته بيش از 46 درصد از مدارس كشور به لوله كشي صابون مايع مجهز شدند و براساس برنامه ريزي تا پايان برنامه چهارم توسعه، تمام مدارس داراي لوله كشي صابون مايع مي شوند. در مدارسي كه صابون مايع وجود ندارد، مشكلا ت انگلي به چشم مي خورد اما در حدي نيست كه به صورت گسترده قرص ضد انگل بين دانش آموزان مبتلا  و سالم توزيع كنيم. جودتي درباره اينكه چه تعداد از دانش آموزان بايد مبتلا  شوند تا توزيع قرص هاي ضد انگل بين آنها آغاز شود، مي گويد: اگر در بين 20 تا 30 درصد دانش آموزان شيوع اين بيماري ديده شود بايد توزيع قرص ها را جدي گرفت. غيرتمند نيز اين رقم را 25 درصد دانسته و مي گويد: اگر 25 درصد دانش آموزان مبتلا  شوند، توزيع قرص ها را آغاز مي كنيم ولي طبق آمارهايي كه در دست است، آمار مبتلا يان كمتر از 7 درصد بوده !
پينوشت :خبرگزاري فارس نيز به نقل از يكي از اعضاي آموزش و پرورش داورزن اعلا م كرد كه 100 درصد دانش آموزان داورزن به بيماري هاي انگلي مبتلا  هستند. داورزن غربي ترين نقطه استان خراسان رضوي است كه با 40 روستا و 30هزار نفر جمعيت در غرب شهر سبزوار واقع شده است. اين خبر از سوي مسوولا ن اين منطقه نه تاييد شد و نه تكذيب.

كوتاه
۱۱ ميليون كم سواد
طبق تعريف قديمي سواد، ايران 11 ميليون كم سواد دارد كه تنها قادر به خواندن، نوشتن و محاسبه كردن هستند. افراد اول تا پنجم ابتدايي جزو كم سوادان جامعه محسوب مي شوند. پرويز كوثري، معاون پشتيباني و مالي سازمان نهضت سوادآموزي كشور گفت: افراد اول تا پنجم ابتدايي جزو كم سوادان جامعه محسوب مي شوند. نظام آموزشي نهضت سواد آموزي بر مبناي آموزش هاي پايه شامل دوره هاي مقدماتي، تكميلي، پاياني و دوره پنجم بزرگسال است كه سوادآموز پس از طي هر كدام از اين دوره ها، كم سواد محسوب مي شود. البته همين افراد كم سواد هم مي توانند مخاطبان خوبي برا ي مجلا ت و روزنامه ها باشند، اما به شرط اينكه مطالبي بخوانند كه خيلي احتياج به تخصص نداشته باشد. از ابتداي تاسيس سازمان نهضت سوادآموزي در دي ماه سال 1358 تاكنون، حدود 27 ميليون نفر در كلا س هاي نهضت سوادآموزي باسواد شدند. درحال حاضر در كشور ما، 8ميليون و 100 هزار نفر از جمعيت كشور، بي سواد مطلق هستند.
032262.jpg
هشدار به سيگاري ها
مساله جديدي نيست. افزايش مصرف سيگار در ميان جوامع مختلف در اين چند سال اخير اغلب متخصصان را واداشته تا، مسوولا ن را نسبت به اين موضوع حساس كند، اما اينكه جوانان ايراني هر روز بيشتر از قبل سيگار مي كشند، رئيس هيات مديره جامعه پزشكان متخصص داخلي ايران را به واكنش واداشته است. دكتر ايرج خسرونيا گفته، براساس جديدترين تحقيقات پزشكي استعمال سيگار علا وه بر ايجاد سرطان دستگاه تنفس، گوارش و پانكراس باعث عقيمي زنان و مردان مي شود.
وي افزود: بررسي هاي اخير نشان مي دهد كه سيگار با دخالت در ترشح استروژن و پروژسترون باعث اختلا ل مسايل جنسي و عقيمي مي شود و افراد بعد از چند سال استعمال سيگار از اختلا ل روابط زناشويي خود رنج مي برند.به گفته دكتر خسرونيا با شروع اختلا ل در مسايل زناشويي، افراد شروع به مصرف دارو مي كنند كه نه تنها فايده اي ندارد، بلكه عوارض شديد آن روي قلب و عروق باعث مرگ معتادان به سيگار مي شود.
مبارزه با شعار به وسيله بالگرد
گويا نوشتن شعارهاي تبليغاتي روي ديوارهاي شهر تنها مشكل ما نيست. پليس آلمان براي مبارزه با اينگونه شعارنويسي تصميم گرفته از بالگردهاي مجهز به دوربين هاي مادون قرمز استفاده كند. پليس آلمان اعلا م كرد، كساني كه روي ديوارها شعار يا مطالب خاص مي نويسند هيچ اهميتي براي بناهاي تاريخي قايل نيستند و بدون دغدغه اي روي ديوارها شعار مي نويسند و اين موضوع باعث شده است هر سال صدها ميليون يورو به شهرداري ها خسارت وارد شود. با دوربين هاي مادون قرمز مي توان كساني را كه در شب اين كارها را انجام مي دهند، شناسايي كرد.
سرويس هاي بهداشتي در پاساژها
شايد به نظر نرسد، اما گاهي سرويس بهداشتي عمومي از نان شب هم واجب تر است؛ به خصوص اگر تو اين سوي شهر باشي و منزلت آن سو. معاون امور مناطق شهرداري تهران گفته، نبود سرويس بهداشتي عمومي در پاساژها و مجتمع ها تخلف است. به گفته وي تمام پاساژها، مجتمع ها و مراكز عمومي سطح شهر ملزم به احداث سرويس هاي بهداشتي عمومي بوده و به زودي با عوامل متخلف برخورد خواهد شد. مهندس هاشمي افزود: متاسفانه مشاهده شده كه برخي از مجتمع هاي تجاري كاربري سرويس هاي بهداشتي را تغيير داده يا هيچ اقدامي براي احداث اين سرويس ها نكرده اند و در مواقعي هم در آن را بسته و از استفاده شهروندان ممانعت مي كنند. وي گفت: عوامل شهرداري از ابتداي سال جاري بررسي متخلفان در اين زمينه را آغاز كرده و در حال برخورد با مراكز فاقد سرويس هاي بهداشتي هستند.
درجه بندي مدارس غيرانتفاعي
آيا همه مدارس غيرانتفاعي پلي است براي رسيدن فرزندان شما به دانشگاه؟
به منظور ارتقاي كيفي فعاليت هاي مدارس غيرانتفاعي و تقويت مدارس فعال و جلب مشاركت هاي مردمي براي توسعه اين مدارس، دستورالعمل درجه بندي مدارس غيرانتفاعي در دوره هاي ابتدايي، راهنمايي و متوسطه طي نامه اي از سوي وزير آموزش و پرورش به تمام سازمان هاي آموزش و پرورش كشور ابلا غ شد.
اين شيوه  نامه با هماهنگي معاونت توسعه مشاركت هاي مردمي در هر استان دو شهر، دو شهرستان، منطقه يا ناحيه و در هر منطقه براي 25 درصد مدارس تابعه استان به نسبت دوره هاي مختلف تحصيلي اجرا مي شود. بر اساس اين دستورالعمل، اين دو منطقه از بين پنج منطقه اي كه بالا ترين تعداد مدارس غيرانتفاعي را دارند، انتخاب مي شوند و ارزيابي از 25 درصد مدارس دو منطقه مورد نظر توسط گروه هاي ارزياب آن مناطق حداكثر تا تاريخ 84/2/31 انجام مي شود.

قانون جديد
مبلغ جريمه در تهران 40000 ريال
۱۰۴۸_ عدم پرداخت عوارض مقرر در آزاد راه ها، تخلف محسوب مي شود.
به اتوبان و بزرگراه هايي كه دو شهر را به هم متصل مي كنند و در فاصله بين اين دو شهر هيچ نوع بريدگي وجود ندارد آزاد راه گفته مي شود. ابتدا و انتهاي اين آزاد راه ها مكان هايي به نام عوارضي وجود دارد كه وجوه دريافتي در آنها،  احداث آزاد راه و هزينه هاي حفظ و تعميرات اين راه ها را تامين مي كند.
پرداخت كردن اين عوارض، در نهايت به نفع شهروندان مي باشد و به احداث اين قبيل راه ها و همينطور حفظ،  نگهداري و تعميرات آنها كمك مي  كند.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   زيبـاشـهر  |
|  سفر و طبيعت  |   يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |