|
|
|
|
|
|
|
|
|
تشكيل چهار پرونده جنايي در ۷۲ ساعت
|
|
گروه حوادث: در طول ۷۲ ساعت از چهارشنبه گذشته تا پايان روز جمعه وقوع سه جنايت و يك مرگ با شليك گلوله از سوي پرسنل مبارزه با مواد مخدر، به بازپرسان كشيك قتل تهران اعلام شده است كه بررسي بر روي تمامي اين مرگ ها در دادسراي امور جنايي زير نظر دو بازپرس دايره ۱۰ آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.
جسدي در كانال آب
مرد با دست ها، پاها و سر بسته داخل آب كانال يافت آباد افتاده بود. ضربات چاقو بدنش را به شدت مجروح كرده بود و خون زيادي از وي خارج شده بود. نفس هاي زندگي ۴۸ ساعت بود كه از بدن اين مرد رخت بربسته بود كه كارگران شهرداري براي لايروبي به آن منطقه آمدند. كارگران در حال كار بودند كه با جسد مرد مواجه شدند.
مأموران كلانتري ۱۶۱ نزديك ظهر خود را به محل كشف جسد رساندند. در بررسي اوليه از جسد اسناد و مداركي كشف نشد تا هويت مقتول مشخص شود.
مراتب به اطلاع بازپرس هنرمند رسيد. مأموران اداره آگاهي نيز به صحنه جنايت مراجعه كردند. تحقيقات پليسي آغاز شد. جسد اين مرد مجهول الهويه به پزشكي قانوني انتقال يافت.
بررسي هاي قضايي- پليسي بر روي اين پرونده در دادسراي امور جنايي تهران و دايره ۱۰ آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.
قاتل و مقتول محمدرضا نام داشتند
ساعت به پايان روز چهارشنبه نزديك مي شد كه مأموران كلانتري ۱۱۹ كه در خيابان مهرآباد جنوبي مستقر هستند با تلفن همراه بازپرس كشيك ويژه قتل تماس گرفتند. در گزارشي كه به بازپرس هنرمند اعلام شد آمده بود كه سه جوان در محدوده استحفاظي اين كلانتري به دليلي نامعلوم با يكديگر درگير شده و در نهايت يكي از آنان به نام محمدرضا همنام خود را (كه او نيز محمدرضا نام داشت) با ضربه چاقو مجروح كرد. شدت جراحت آنقدر زياد بود كه حتي با تمام سرعتي كه براي انتقال محمدرضاي مجروح شده به بيمارستان فياض بخش صورت گرفته بود اين جوان جان سپرد.
عامل جنايت پس از مرگ دوست همنام خود به كلانتري ۱۱۹ مراجعه كرده و خود را به مأموران تسليم كرد.
بررسي بيشتر در اين خصوص در دادسراي امور جنايي تهران و دايره ۱۰ آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.
قتل بر سر پول بنزين
سه جوان ساكن شهرستان اهواز اوايل هفته گذشته براي تفريح و گردش با خودرو شخصي خود به تهران عزيمت كرده بودند. عصر روز پنج شنبه در ميدان راه آهن اين سه جوان در حالي كه قصد پركردن باك بنزين خودرو خود را داشتند با يكديگر بر سر پول بنزين درگير شدند.
دعواي آنان مدت زيادي طول نكشيد، ولي در همين فاصله محمدرضا ۲۲ ساله كه به شدت خشمگين شده بود به سوي خودرو رفته و يك چاقو را از داشبورد برداشته و به سوي نادر ۲۳ ساله حمله كرد و دوست خود را به شدت مجروح كرد.
نادر را به سرعت به بيمارستان بهارلو انتقال دادند ولي تلاش گروه پزشكي براي نجات وي نيز بي ثمر بوده و نادر جان سپرد. بعد از مرگ نادر مأموران كلانتري ۱۱۷ خيابان جواديه مراتب را به اطلاع بازپرس اصغرزاده رساندند.
يك اكيپ پليسي از دايره ۱۰ آگاهي به بيمارستان اعزام شده و تحقيقات از قاتل كه خود را تسليم مأموران كرده بود آغاز شد.
ادامه برر سي ها در دادسراي امور جنايي تهران زيرنظر بازپرس اصغرزاده ادامه خواهد يافت.
قاچاقچي فراري كشته شد
ساعت ۱۷ و ۵۰ دقيقه روز پنج شنبه مأموران گشت پايگاه دوم مبارزه با مواد مخدر در دره هاي فرحزاد به سه قاچاقچي مواد مخدر برخورد كردند. متهمان شناسايي شده بعد از مشاهده پليس،متواري شدند. بدين ترتيب عمليات تعقيب و گريز آغاز شد.
مأموران براي متوقف كردن متهمان فراري اقدام به تيراندازي كردند كه اصابت يك گلوله به بدن يكي از متهمان فراري به نام علي موجب مرگ وي شد. در ادامه عمليات دو قاچاقچي ديگر نيز دستگير شدند. جسد علي به پزشكي قانوني انتقال يافت. بررسي ها بر روي پرونده اين مرگ نيز زيرنظر بازپرس اصغرزاده ادامه خواهد يافت.
|
|
|
محاكمه جنجالي برادري كه قتل را قبول نكرد
|
|
گروه حوادث: محاكمه برادر جواني كه در پي اختلافات كهنه خانوادگي، برادرش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، صبح ديروز در حالي برگزار شد كه مادر و پدرش درخواست قصاص براي او كردند.
به گزارش خبرنگار ما، صبح ديروز جلسه محاكمه ساعت ۳۰/۹ برگزار شد. قاضي عزيز محمدي و چهار مستشارش در جايگاه قرار گرفتند. متهم و وكيلش در پي جنجال هاي بسيار كه بيرون از دادگاه صورت گرفته بود داخل شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان شدند. سپس اولياي دم، خبرنگاران و عكاسان روزنامه ها و در آخر كارآموزان دادگستري سالن شعبه را پر كردند.
پس از دقايقي نماينده دادستان دلداري به دستور قاضي عزيزمحمدي در جايگاه قرار گرفت و به قرائت كيفرخواست صادره پرداخت.
وي درخصوص پرونده گفت: فرهاد.الف(۳۵ساله) مجرد، آرايشگر و داراي سابقه كيفري، متهم است كه در تاريخ ۴ تيرماه سال ۸۳ برادرش به نام فرزاد (۲۵ ساله) را با ايراد ۱۰ ضربه چاقو به قتل رسانده است؛ بدين شرح كه عصر روز چهارم تيرماه سال ۸۳ از طريق مركز فوريت هاي پليس به بازپرس ويژه قتل وقوع جنايتي در منطقه خرمشهر تهران اطلاع داده شد.
بلافاصله ماموران كلانتري ۲۰۶ بومهن و ۲۰۷ پرديس به محل حادثه واقع در يك مغازه جرثقيل فروشي رفتند و با جسد خونين فرزاد در حالي كه با ضربات عميق چاقو به قتل رسيده بود، روبه رو شدند.
طبق گزارش ماموران انتظامي، شاگرد مغازه كه همايون نام داشته در نخستين بازجويي ها عنوان كرده روز حادثه وقتي در انبار مغازه در حال كار كردن بودم ناگهان صداي فريادهاي صاحبكارم را شنيدم. وقتي به اتاقش رفتم ديدم فرزاد در حالي كه غرق در خون بر روي زمين افتاده است برادرش بالاي سر او ايستاده و چاقو در دست دارد.
نماينده دادستان در ادامه افزود: پس از فرار فرهاد از صحنه حادثه و انتقال جسد فرزاد به پزشكي قانوني، كارآگاهان در اولين بررسي ها احتمال دادند كه متهم به قتل به خانه مادرش در پرديس رفته باشد.
به اين ترتيب وي را تحت تعقيب ويژه قرار دادند و پس از شناسايي خانه مادر متهم به قتل زماني كه مطمئن شدند متهم در خانه است با دستور قضايي وارد خانه شدند و با شناسايي ردپاي متهم وارد اتاق فرهاد شدند.
مأموران فرهاد را در حالي كه لباس خوني به تن داشت ساعتي پس از وقوع حادثه دستگير كردند. فرهاد در تمام مراحل تحقيق و بازجويي به قتل برادرش اعتراف نكرد.
نماينده دادستان ادامه داد: ماموران در تحقيقات خود متوجه شدند كه پدر و مادر متهم به قتل و مقتول مدت طولاني بوده كه با يكديگر درگيري داشته اند؛ به صورتي كه بچه هاي اين زوج ميانسال دو گروه شده و تعدادي پيش مادر و تعدادي پيش پدر خانواده زندگي مي كردند. در اين حادثه نيز فرهاد پيش مادرش و فرزاد روزگار را پيش پدرش مي گذرانده است. علت وقوع اين حادثه نيز به اختلافات ريشه اي خانوادگي برمي گردد؛به طوري كه اين اختلاف دامن فرزندان اين زوج ميانسال را گرفته و درگيري تا حدي بالا مي گيرد كه فرهاد و فرزاد با هم درگير شده و اين حادثه اتفاق افتاده است.
هم اكنون نيز با توجه به اظهارات شاهدان حادثه و درخواست اولياي دم تقاضاي صدور حكم قانوني را دارم.
در ادامه جلسه دادگاه متهم به قتل در جايگاه قرار گرفت و به دفاع از خود پرداخت، او گفت: من برادرم را نكشته ام.
روز حادثه من به ملاقات برادرم رفتم و وقتي در اتاق كار برادرم را باز كردم در كمال ناباوري با پيكر خونين برادرم روبه رو شدم. جلوي پيكرش زانو زدم كه ببينم زنده است يا مرده، كه لباسم خوني شد.
در همان لحظه متهم در پاسخ به سؤال قاضي كه چرا به برادرت كمك نكردي و از محل حادثه فرار كردي گفت: من از مرگ فرزاد وحشتزده شده بودم و نمي دانستم چه كار مي كنم. از طرفي چون پدرم با من دشمن بود، ترسيدم بلايي به سرم بياورد.
قاضي: وقتي عصر روز حادثه به خانه رفتي دخترت از تو پرسيد چرا لباست خوني است. تو در جواب او گفته اي عمويت را كشته ام در اين باره چه توضيحي داري؟
متهم: قبول ندارم. من به دخترم گفتم دعوا كرده ام.
سپس براي آخرين بار اتهام قتل عمدي به فرهاد تفهيم شد و او ضمن رد اتهام تقاضاي بخشش كرد. بعد وكيل متهم در جايگاه قرار گرفت و به دفاع از موكلش پرداخت.
بر پايه اين گزارش، قاضي عزيزمحمدي پس از ختم جلسه دادگاه اعلام كرد به زودي حكم در خصوص پرونده صادر خواهد شد.
|
|
|
حادثه در جهان
|
|
قاتلي با تخيلات وهم انگيز
كورت. تي. وي: طبقه پنجم دادگاه ايالتي كاليفرنيا اين روزها شاهد افشاي جزئيات تكان دهنده يكي از هولناك ترين قتل هاي اخير است.
متهم اين دادگاه ماركوس وسن است مردي كه با تخيلات وهم انگيز خود خانواده اش را قرباني كرده است.
جزئيات اين قتل عام دهشتبار كه با مجموعه اي از اوهام و خرافات درمورد خون آشام ها، تابوت هاي متحرك، قرباني كردن دختران كم سن و سال و ... درهم آميخته است، مردم شهر ايام فرسنو را در حيرت فرو برده است. ماركوس وسن كه زماني متصدي پرداخت در بانكي محلي محسوب مي شد، با توهماتي اينچنيني، تمامي اعضاي خانواده خود را به قتل رسانده است.
وسن ۵۸ ساله اكنون در شرايطي دربرابر دادگاه حاضر مي شود كه ۹فرزند خود را به قتل رسانده است. اجساد مقتولين كه يك تا ۲۵ سال سن داشتند همگي در خانه مسكوني آنها پيدا شده اند.
مقتولين به گفته شاهدين عيني با شليك يك گلوله به چشم كشته شده بودند. وسن اجساد را سپس به اتاق خواب منتقل كرده و آنها را در تابوت هايي قديمي قرار داده بود.
دادستان در جريان بررسي اين پرونده مي گويد: وسن پيش از قتل عام اعضاي خانواده براي آنان سخن گفته بود و تأكيد كرده بود كه بهتر است همگي كشته شده و به ديدار پروردگار بروند تا توسط دولت از يكديگر جدا شوند. كارمند سابق بانك كه اوضاع مالي چندان مناسبي ندارد نيز تأكيد كرده است كه هدف از قتل اعضاي خانواده اش جلوگيري از متفرق شدن آنها بود. او ادعا مي كند كه دولت به دليل ناتواني مالي قصد داشت برخي از فرزندان وي را به مراكز نگهداري اطفال و كودكان منتقل كند.
با اين وجود او قتل عام اعضاي خانواده اش را برعهده نگرفته و مي گويد: تمامي اين جنايات توسط دختر ۲۵ساله اش سبرنا صورت گرفته است. وسن ادعا مي كند سبرنا پس از قتل اعضاي خانواده، خود را نيز كشته است.
وكلاي مدافع وسن براي دفاع از وي به قرار داشتن آلت قتل در دستان سبرنا و همزمان پيدا شدن دي ان اي وي بر روي اسلحه اشاره مي كنند. اين در حالي است كه دادستان معتقد است اين تنها يك داستان پردازي ماهرانه و صحنه سازي زيركانه براي فرار از محكوميت است.
پليس كاليفرنيا اكنون با محاكمه اي روبه رو است كه به باور بسياري مي تواند يكي از دشوارترين و در عين حال جنجالي ترين پرونده هاي سالهاي اخير آمريكا باشد. پرونده اي كه از ميان اعضاي هيأت منصفه انتخاب شده و چندين تن به علت هراس از بودن در يك اتاق با متهم پرونده حاضر به شركت در جلسات دادگاه و نشستن در جايگاه هيأت منصفه نشده اند نمي تواند پرونده اي چندان عادي تلقي شود. در اين ميان تنها شاهد باقي مانده از جنايات نيز همسر وسن است كه او هم به علت هراس و شوك حاصله ادعا مي كند كه قادر به يادآوري صحنه جنايات و جزييات آن نيست.
دادستان اما براي اثبات مجرميت وسن به نحوه برخورداري وي با اعضاي خانواده اشاره كرده و سخنان افرادي را بيان مي كند كه شهادت داده اند اين مرد ۵۸ ساله چگونه در درون خانه خود يك ديكتاتوري كامل به راه انداخته بود. شاهدان مي گويند او يك ديكتاتور كامل بود و حتي كوچكترين فرزندان خود را هم به محض ارتكاب اشتباه و يا انجام اقدامي برخلاف ميل خود به باد كتك مي گرفت.
يادآوري صحنه كتك زدن كودك يك ماهه خانواده توسط وسن تا زماني كه بدن وي غرق خون شده بود، تنها به دليل گريه نيمه شب طفل شيرخواره باعث شد تا دو تن از اعضاي هيأت منصفه به گريه افتاده و براي مدتي سالن دادگاه را ترك كنند.
در اين ميان، باورهاي خرافي وسن نيز باعث حيرت مردم شده است.
انتظار مي رود محاكمه وسن تا سه ماه آينده ادامه يابد.
خودسوزي مرد انگليسي
بي .بي.سي: يك مرد انگليسي ۳۷ ساله با آغشته كردن خود به نفت اقدام به خودسوزي نمود. او پس از انتقال به بيمارستان جان سپرد.
براساس اين گزارش، «دلسون دل استنج» كه از ناراحتي رواني رنج مي برد معتقد بود ارواح خبيث وجود او را فرا گرفته اند و براي خلاص شدن از شر آنها بايد خود را بسوزاند.
پدر او نيز معتقد است پسرش خودكشي نكرده و فقط براي نجات از شر ارواح خبيث اقدام به خودسوزي كرده است.
«دلسون» پس از تصادفي كه در سال ۱۹۹۴ داشت دچار آسيب ديدگي مغزي شد و از آن پس در رفتار و تفكرات او تغييرات زيادي به وجود آمد. اما كاركنان و پزشكان مركزي كه دلسون در آنجا تحت مراقبت ويژه قرار گرفته بود و هر چند وقت يك بار نيز در آن مركز بستري مي شد گفته اند او هيچ وقت از خودكشي يا صدمه زدن به خودصحبتي نمي كرد.پليس در حال بررسي بيشتر روي علت خودسوزي اوست.
مرد استراليايي با ضربات قابلمه
همسايه اش را از پاي در آورد
هرالد سان: يك مرد استراليايي كه سه سال پيش همسايه اش را با ضربات قابلمه از پاي در آورده بود، به ۱۸ سال حبس محكوم شد.
يك مرد استراليايي ۴۹ ساله به نام «راشل ويلز» كه در «ژولا» سال ۲۰۰۲ همسايه اش «هنز هاچ» را با قابلمه به قصد مرگ زده بود، چندي پيش از سوي دادگاهي در «نيوسات ويلز» به ۱۸ سال حبس محكوم شد.براساس اين گزارش، «ويلز» كه معتاد به مشروبات الكلي بود و تاكنون به جرم خود نيز اعتراف نكرده است، روز حادثه بنابر پاره اي اختلافات شخصي با «هاچ» ، به سوي او حمله ور شد و با تمام نيرو به وسيله قابلمه اي كه در دست داشت بر سر و صورت و بدن او كوبيد.
دادگاه نيز با عمدي خواندن عمل غير انساني متهم او را كه از نوعي بيماري روحي رنج مي برد به ۱۸ سال حبس كه ۱۴ سال آن بدون قيد ضمانت خواهد بود، محكوم كرد.
پيرزن چيني شاخ در آورد
ياهو نيوز: از سر يك پيرزن ۹۸ ساله چيني يك نوع شاخ مخصوص خارج شد.
در سر يك پيرزن ۹۸ ساله چيني كه در يك آسايشگاه سالمندان زندگي مي كند نوعي شاخ به اندازه سه سانتي متر رشد كرده است.
رئيس آسايشگاه در اين باره گفت: اين پيرزن كه «نينگ خه يون» نام دارد از سال ۱۹۹۱ و از يك روستا به اين مكان انتقال داده شد. او با وجود پيري، بسيار قوي است و حتي ميزان خوراك روزانه او بسيار زياد است. او روزانه يك پياله سركه مي خورد.
بر پايه اين گزارش، در نيمه دوم سال گذشته ميلادي ناگهان روي سر نينگ يك برجستگي قرمز رنگ ايجاد شد، ولي او به آن اهميت نداد اما اين برجستگي هر چه مي گذشت بزرگتر مي شد و پس از مدت كوتاهي تبديل به يك نوع شاخ مخصوص كوچك شد. رئيس آسايشگاه با ديدن اين مسأله نگران شد و مي خواست او را به دكتر ببرد كه هميشه با مخالفت پيرزن مواجه مي شد كه مي گفت: چيز خاصي نيست.اين گزارش حاكي است، شاخ سر اين پيرزن هيچ گونه درد و يا خارشي ندارد ولي تا حدي سفت و محكم است.
شاخ روي سر اين پيرزن تاكنون به سه سانتي متر رسيده و همچنان به رشد خود ادامه مي دهد. متخصصان گفتند به احتمال زياد اين شاخ نوعي تومور روغني يا كيسه زيرپوستي است و به پيرزن توصيه كردند تا با مراجعه به پزشك، آزمايش هاي لازم را انجام دهد.
|
|
|
آخرين خبرها از «آرين» ۴ ساله
|
|
گروه حوادث: آخرين خبر از «آرين» كودك مفقود شده سانحه هوايي چهارشنبه فرودگاه مهرآباد حاكيست يك فرد محلي ساعاتي قبل جسدي را در رودخانه كن حوالي پل آزادگان مشاهده كرده است، اما عمليات جست وجوي امدادگران اين موضوع را تأييد نكرده است.
جعفرزاده، مدير روابط عمومي سازمان هواپيمايي كشوري اعلام كرد: با گذشت بيش از ۴۸ ساعت از حادثه ۲۲ و ۲۰ دقيقه چهارشنبه شب گذشته در فرودگاه مهرآباد هنوز خبر دقيقي از وضعيت آرين كودك ۴ ساله مفقود شده اين حادثه در دست نيست.
آخرين كسي كه آرين ۴ ساله را در شب حادثه، زنده ديده است، پدر او بوده كه به زنده ماندن فرزندش اميدوار است و جست و جوي امدادگران براي تحقق اين اميد همچنان ادامه دارد.
دكتر توفيقي، معاون عمليات سازمان امداد و نجات هلال احمر با اشاره به آخرين جست و جوها براي پيدا كردن كودك مفقود شده، اظهار كرد: ۹ تيم سگ هاي تجسس و دو تيم جست وجو و نجات جمعيت هلال احمر استان تهران و يك تيم از گروه سازمان امداد و نجات به همراه يك فروند چرخبال در منطقه مستقر هستند و جست وجوي نقطه به نقطه منطقه براي يافتن كودك مفقود شده ادامه دارد.
وي با اشاره با اعلام مشاهده جسد يك كودك توسط فردي محلي در منطقه اظهار كرد: بر اساس اين خبر به همراه خانواده كودك در محل اعلام شده حضور پيدا كرديم و در مشاهدات اوليه متوجه جريان بسيار متغير آب شديم و اين احتمال وجود دارد كه كودك در لايه هاي عمق آب گرفتار شده و از اين رو در سطح آب مشاهده نمي شود.
توفيقي در پايان گفت: اگر در ادامه جست وجو، موفق به پيدا كردن كودك در لايه هاي سطحي آب نشويم، با روش و گروه هاي ديگر امداد و نجات، در عمق آب به جست وجو و عمليات امداد و نجات تا لحظه پيدا شدن كودك ادامه مي دهيم.
|
|
|
آتش سوزي در بيمارستان دي بيماران را وحشت زده كرد
ايسنا:بيمارستان دي مقارن ظهر ديروز طعمه حريق شد.
حادثه ساعت ۱۳ و ۱۷ دقيقه ديروز رخ داد و دود ناشي از آتش سوزي لحظاتي پس از وقوع آن به طبقات فوقاني بيمارستان نفوذ و بيماران را دچار ترس و وحشت كرد.
محمد گلپايگاني، افسر آماده ستاد فرماندهي سازمان آتش نشاني درباره اين حادثه گفت: براساس اطلاع به سازمان آتش نشاني مبني بر آتش سوزي در قسمت آزمايشگاه بيمارستان دي با توجه به حساس بودن محل و احتمال گسترش آتش همزمان نيروهاي ايستگاههاي ۴۳ ، ،۱۱ ۱۸ و يك گروه امداد و نجات ۷ اين سازمان به محل حادثه واقع در خيابان وليعصر، نرسيده به ميدان ونك اعزام شدند. مدير روابط عمومي سازمان آتش نشاني تهران نيز در اين درباره اظهار داشت: به محض رسيدن نيروهاي عملياتي حريق كه در يك انباري رخ داده بود به سرعت توسط آتش نشانان مهار و كاملا اطفا شد. وي افزود: با توجه به سرايت دود به طبقات فوقاني اتاق هاي محل بستري بيماران، گروهي از آتش نشانان در اين طبقات حاضر شده و بيماران و پرسنل بيمارستان را به آرامش دعوت كردند.
زارع كهن خاطرنشان كرد: اين حريق هم اكنون كاملا توسط نيروهاي عملياتي سازمان آتش نشاني تحت كنترل درآمده و مشكل خاصي براي اين بيمارستان ايجاد نكرده است.
|
|
|
انتقام كارگر اخراجي از رئيس سابقش
|
|
گروه حوادث: كارگر اخراجي يك شركت كه براي انتقام گيري از رئيس سابقش به گروگانگيري و سرقت اسناد و مقادير زيادي پول از اين شركت اقدام كرده بود، ديروز دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما: ماجرا از جايي آغاز شد كه فردي چندي پيش طي تماس تلفني به مأموران انتظامي تهران بزرگ خبر داد كه مقادير زيادي پول و اسناد و مدارك از شركتش سرقت شده است.
مأموران پس از دريافت اين خبر به محل مراجعه كردند و سپس صاحب شركت صحنه جرم را براي آنها تشريح كرد. او گفت: صبح با كارمندانم سرگرم كار بوديم كه ناگهان فردي كه نقاب بر صورت داشت، داخل شركت شد و با اسلحه اي كه در دست داشت سروصداي زيادي برپا كرد... او سپس يكي از كارمندان را گروگان گرفت و درخواست مبلغ زيادي پول كرد و به محض گرفتن پول ها با سرعت از شركت خارج شد.
مأموران در بررسي هاي اوليه از محل وقوع سرقت دريافتند كه سارق با آشنايي كامل از محل، پس از آن كه وارد ساختمان شده به گروگانگيري و زورگيري اقدام كرده است.
با به دست آمدن اين سرنخ، مأموران احتمال دادند كه سارق بايد از كاركنان شركت باشد. با ادامه تحقيقات آنها به «مسلم» كه قبلاً در اين شركت كار مي كرده و اخراج شده بودند، مظنون شدند.
در اين هنگام، مأموران مسلم را كه مدتي متواري شده بود، تحت تعقيب قرار دادند تا اين كه ديروز به دستگيري وي منجر شد. او در مواجهه با ادله قانوني پليس ضمن اعتراف به جرم خود گفت: من اين كار را براي انتقام گيري از رئيس شركت انجام دادم.
|
|
|
كلاهبرداري دو ميليارد توماني از متقاضيان مسكن
گروه حوادث: مردي كه از ۱۰۰ متقاضي مسكن ۲ ميليارد تومان كلاهبرداري كرده بود، توسط كارآگاهان اداره آگاهي دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما: اواخر سال گذشته، يكصد نفر از شهروندان جنوب شرقي تهران، با مراجعه به كلانتري ۱۳۲ نبرد، شكايتي را عليه «رضا شجاعي» مبني بر كلاهبرداري تنظيم كردند.
ماموران كلانتري، پس از بررسي شكايت، مراتب را به اداره چهارم (مبارزه با كلاهبرداري) اداره آگاهي تهران ارجاع داده و تحقيقات پليس آگاهي در اين زمينه آغاز شد.رضا شجاعي، با راه اندازي بنگاه مسكن موسوم به جام جم در خيابان نبرد اقدام به پيش فروش آپارتمان نموده و مبلغي حدود دو ميليارد تومان وجه نقد از اهالي و مراجعان گرفت و پس از چندي متواري شد.
برهمين اساس و با توجه به اهميت موضوع، پليس، گروه هايي جهت پي گيري و شناسايي متهم تشكيل دا د و با تحقيقات محلي، گرفتن پرينت تلفن متهم، استعلام از اداره ثبت احوال، ثبت املاك منطقه و همچنين تعقيب و مراقبت هاي فراوان موفق به يافتن منزل متهم شدند؛ اما او از خانه مذكور نقل مكان كرده بود.
گفتني است، در ادامه اين پي گيري ها، پليس يكي از همدستان او را به نام فضل الله فراهاني كه از مشاوران املاك محلي بود، دستگير و براي تحقيقات بازداشت كرد..همچنان كه پليس به دنبال متهم مي گشت، او با مدرك جعلي منسوب به محمد شريفي نيا موفق به فرار از كشور شد. اما مدتي بعد به تهران بازگشته و با تلفن ماهواره اي با شاكيان تماس گرفته و به آنها مي گفت:«من در خارج از كشور هستم، ولي پروژه آپارتمان ها را پيگيري مي كنم و به نتيجه مي رسانم.»
پليس، وقتي از قضيه مطلع شد، با رديابي تماس هاي تلفني متهم، موفق به شناسايي محل زندگي او شده و براي دستگيري او به خانه اش رفت.
اواخر فروردين ماه امسال، پليس خانه متهم را زير نظر گرفت و زماني كه رضا شجاعي قصد خروج از خانه اش در نياوران را داشت، او را دستگير كرد.
او در بازجويي خود را «شريف الكاظمين» از تجار دبي معرفي نمود و سعي داشت با پيشنهاد رشوه ماموران را از بازداشت خود منصرف نمايد، اما پايان كار او به اداره آگاهي و اعتراف به جرايم ختم شد.
|
|
|
شايعه بمب گذاري در مجتمع قضايي ارشاد
گروه حوادث: دستگاه هاي امنيتي در حال شناسايي فرد يا افرادي هستند كه با تماس تلفني مدعي مي شوند مجتمع قضايي بمب گذاري شده است.
به گزارش خبرنگار ما، صبح ديروز فردي با مركز فوريت هاي پليس ۱۱۰ تماس گرفت و مدعي شد تا يك ساعت ديگر، بمبي در مجتمع قضايي ارشاد منفجر خواهد شد. بلافاصله پس از اين گزارش، تيمي از ماموران امنيتي و حفاظتي در خيابان بخارست حضور يافتند و مسئول مجتمع پس از اطلاع از موضوع با هماهنگي هاي صورت گرفته تمامي مراجعه كنندگان و پرسنل را از مجتمع خارج كرد. سپس تيم هاي عملياتي در داخل ساختمان جست وجو را براي كشف بمب جاسازي شده در مجتمع آغاز كردند.
ساعت حدود ۳۰/۱۰ صبح ديروز دو آمبولانس در خيابان بخارست متوقف شده بود و تيم هاي انتظامي، مردم را از اطراف مجتمع دور مي كردند تا در هنگام هرگونه وقوع احتمالي حادثه مردم صدمه نبينند.
يكي از مراجعه كنندگان به اين مجتمع به خبرنگار ما گفت: حدود ساعت ۱۰/۹ صبح بود. براي انجام يك كار قضايي به طبقه سوم رفته بودم كه ناگهان ماموران و تعدادي سرباز به طور هماهنگ تمامي مراجعه كنندگان و پرسنل را به بيرون ساختمان هدايت مي كردند.
وقتي دليل تخليه ساختمان را از سربازان پرسيديم، آنها گفتند، ظاهراً ساختمان توسط افرادي ناشناس بمب گذاري شده است و احتمال وقوع هر خطري وجود دارد.
پس از دقايقي، مردم وحشتزده، ساختمان را ترك مي كردند. بعد هم ماموران امنيتي و حفاظتي در محل حضور يافتند و ظاهراً پس از دو ساعت كه ما در اين جا هستيم جست وجوها هنوز به نتيجه نرسيده است.
در همين رابطه رئيس مركز اطلاع رساني نيروي انتظامي، گفت: خبر بمب گذاري در ساختمان قضايي ارشاد شايعه بود و به هيچ وجه صحت ندارد.
سرهنگ محمد تورنگ افزود: پس از اطلاع از موضوع با مراجعه ماموران و كارشناسان نيروي انتظامي و بازديد از محل متوجه جعلي بودن خبر شديم و تأكيد مي كنم هيچ واقعه اي در اين ساختمان و همچنين خيابان هاي اطراف آن رخ نداده است.
وي ضمن اشاره به برخورد پليس با مزاحمان تلفني فوريت هاي پليسي ۱۱۰ اعلام كرد: تماس هايي كه با اين مركز گرفته مي شود توسط كاربران پليس شماره فرد تماس گرفته، ضبط شده و مزاحمت هاي تلفني پيگرد قانوني به همراه خواهد داشت. قطعاً با اين فرد مزاحم كه موجب ايجاد دردسر براي پليس شده است، نيز برخورد خواهد شد.
همچنين يك منبع آگاه در قوه قضائيه نيز در خصوص اين واقعه گفت: متأسفانه اين سومين مورد شايعه بمب گذاري در تهران است. دو مورد اول شايعه در مورد مجتمع قضايي بعثت و قدوسي بود كه در سال ۸۳ اتفاق افتاد و صبح امروز نيز طي تماس تلفني مجتمع قضايي ارشاد، تهديد به بمب گذاري شد.
وي درخصوص وقوع چنين شايعه هايي گفت: چون افراد مختلف به تناسب مشكلاتي كه دارند به مجتمع هاي قضايي مراجعه مي كنند و به خاطر نارضايتي هايي كه در مسير روند رسيدگي به پرونده هايشان ايجاد مي شود بدين ترتيب اعلام نارضايتي مي كنند. پس از اين حادثه هم از آنجايي كه وظيفه مدير مجتمع رعايت احتياط است، بلافاصله مجتمع از نيروهاي انساني تخليه شد.
اين منبع آگاه افزود: هم اكنون مراجع امنيتي و انتظامي با تشكيل پرونده اي، در حال شناسايي فرد تماس گيرنده هستند.
|
|
|