شنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۴ - - ۳۶۸۵
نوشته هاي يك آمريكايي كه به ايران آمد
سفر به سرزمين ققنوس ها
به من گفته بودند ايران فقط كوير است و صحرا با مردمي صحرانشين كه فقط نفت دارند!
000702.jpg
حميد ذاكري
بـاگـذشـت بيش از 26 سال از پيروزي انقلا ب اسلا مي و تغيير نظام در ايران، روند تبليغات منفي بين المللي، به ويـژه در كشـورهاي غربي، نه تنها سـيـري كند آهنگ تر نيافته، بلكه در بعضي زمينه ها سرعت نيز گرفته است. هـر روزه ده هـا مقـالـه و گـزارش بـا ديدگاه هاي منفي درنشريات مختلف به چاپ مي رسد و در همه تبليغات رسانه اي يك هدف كلي - مخدوش كردن چهره كـشـور به لحاظ آزادي هاي فردي و اجتماعي - دنبال مي شود.
خـــوشـبـخـتـــانـــه بـــا سياستگذاري هاي مثبتي كه به ويژه در سالهاي اخير در رابطه با توريسم در كشور انجام شده و به تدريج مي رود تا هرچه قانونمندتر و كامل تر شود، توريست هاي متعددي به ايران سفر كرده و توسط شـركت هاي آشنا با چگونگي برگزاري تورهاي بين المللي و رفتار با جهانگرد به ديدار از نقاط مختلف كشور هدايت شده و ديدني هاي بي نظير ايران را در كنار مردم خونگرم و با فرهنگ و نظام حاكم بر جامعه را ديده و همان بخش از آنان كه دستي به قلم داشـته يا اساسا روزنامه نگار بوده اند، كمابيش تصويرهاي درستي، كاملا  مغاير با تبليغات بين المللي، از كشورمان منتشر ساخته اند. طرفه آنكه در گزارش هاي بدبين ترين خبرنگاران خارجي كه كاملا  يكسويه و با ديدي منفي نوشته شده، خواننده آگاه مي تواند آن سوي سكه را ببيند و رگه هايي از سلا مت جامعه و روش هاي اخلا قي و صحيح زيستي را در ايران اسلا مي دريابد.
گزارش دايان فيشر كه به تازگي از ايران ديدار كرده، از اين دست است. او خود توضيح مي دهد كه پيش از سفر به ايران تصويري كاملا  باژگونه از اين كشورداشته و مي انديشيده با كشوري به شدت عقب افتاده و مردمي خطرناك روبه رو شود!
خطوط كنده كاري شده بر فراز پلكان كاخ آپادانا چنين مي گويد: خداوندا ما را از قحطي، دروغ و زلزله حفظ كن ! اينجا تخت جمشيد است و ما در حال بازديد از كاخ تابستاني 2 هزار و 500 ساله داريوش كبير، شاه همه سرزمين پارس (كه امروز ايران ناميده مي شود) هستيم. تمدن بزرگ در هر گوشه اين بناي عظيم نمايان است واينجا نمادي كوچك از سرزميني بزرگ است كه بوش آن را بخشي از محور شر نام گذارده است!
در آن دوران، ايران باستان سرزميني وسيع را شامل مي شد كه نقش هاي برجسته شگفت و گيج كننده پلكان گوشه اي از عظمت آن امپراتوري را نشان مي دهد: نمايندگان ده ها كشور جهان، از اقصي نقاط به اينجا آمده اند تا به شاهنشاه ايران اداي احترام كنند. پارت ها با كلا ه نوك تيز جلوه اي خاص دارند. در پي آنان يوناني ها از جزاير اوويسه، مصري ها، فنيقي ها... و عرب ها (كه موالي ايرانيان بودند)، هندي ها و قنداران هاي افغان، يكي پس از ديگري هدايايي از سرزمين هاي خود در دست به پيشگاه داريوش مي روند. اين تصوير يادماني باشكوه از زماني است كه تمام اين منطقه بزرگ در صلح و آرامش به سر مي برد و زير فرمان يك شاه بود؛ شاهي كه اولين قانون مكتوب حقوق بشر را براي آدميان به ارمغان آورد؛ همان كه بخشي از آن بر سر در سازمان ملل به چشم مي خورد.
از آن زمان تاكنون تغييرات زيادي در ايران بزرگ پديد آمده و اين تغييرات همچنان ادامه دارد. توفيقي بزرگ نصيب من شد كه توانستم يك ماه تمام را در تابستان سال گذشته، به همراه پسرم به عنوان توريست در ايران به سر برم. از آن مهمتر اينكه در يك خانه، به همراه يك خانواده ايراني زندگي كرديم. دختر اين خانواده دانشجوي باستان شناسي و بسيار باهوش بود و هم او در سفرهاي تحقيقي همراه ما بود و نقش مترجم را ايفا مي كرد. سفر يك ماهه من در ايران سخت شگفت انگيز و پربار بود، به ويژه آنكه پيش از سفر به ايران اين جملا ت بارها و بارها به من تلقين شده بود:
... ايران خطرناك است.
...ايراني ها آمريكايي ها را دوست ندارند.
...ايران سرزميني خشك و سراسر كوير است با مشتي صحرانشين و تنها فايده اش براي دنياي مدرن منابع نفتي اش است.
وقتي پاي به ايران گذاردم، به سرعت به بطلا ن اين پيش فرض ها پي بردم. ايران سرزميني است زيبا و با شكوه، مدرن، با مردمي متمدن و امروزي. شهرها پر است از مغازه هاي گوناگون، شيك، از بوتيك هاي رنگارنگ گرفته تا پيتزافروشي هاي اشتهاانگيز و كافي نت ها و ... و البته ترافيك وحشتناك در تهران و شهرهاي بزرگ.
در ايران زنان بسيار فعالند. مجلا تي ويژه زنان وجود دارند كه از حقوق آنان دفاع مي كنند جامعه سنتي نيز به طريقي از حقوق زنان حمايت مي كند. تحصيلا ت در خانواده هاي امروزي ايران بسيار مهم تلقي مي شود و تفاوتي بين دختر و پسر نيست، حتي مي توانم بگويم دخترها از نظر تحصيلي از پسرها جلوترند. به علا وه از نظر تعداد مدارك بالا ي تحصيلي (دكترا، فوق ليسانس و ...) ايران بالا ترين كشور خاورميانه است.
موسيقي
فكر مي كردم در ايران چيزي به نام موسيقي وجود ندارد، اما درست برعكس، ايرانيان با ذوق سرشاري كه دارند از موسيقي خوب لذت مي برند. موسيقي ويژه ايران - به عبارتي موسيقي كلا سيك ايران - داراي دستگاه ها و گوشه هاي بسيار دلنوازي است و استادان بزرگي عمر خود را در راه اعتلا ي آن گذارده اند. .
پيشه وران
اهل كسب و كار و بازرگانان ايران در پي هرچه مدرن تر شدن كشور و شيوه كسب و كار خود هستند. با بسياري از آنان كه صحبت كردم خواستار آن بودند كه كشورشان در قرن بيست و يكم دوشادوش جهان به پيش برود و با كشورهايي همچون چين رقابت كند. آنها مي خواهند ايران به بانك جهاني بپيوندد و از قـدرت انرژي هسته اي براي مقاصد صلح آميز و گسترش برق به منظور پيشرفت هاي صنعتي و دسترسي به اطلا عات فن آوري جهاني برخوردار شود.
شيراز
بـه عنوان يك توريست، هركس دوست دارد با شيراز؛ اين شهر 2 ميليوني كه مي توان آن را پايتخت فرهنگي ايران ناميد، آشنا شود. شيراز در دره اي در جنوب غربي ايران، در ميان كوهستان هاي عظيم رشته كوه زاگرس كه به سمت شمال تا تركيه امتداد دارد و مرز طبيعي ايران و عراق را در غرب پديد آورده، واقع شده است.
در شيراز تاريخ و فرهنگ ايران پيش و بعد از اسلا م يكجا به چشم مي خورد: از تخت جمشيد باستاني كه گوياي تاريخ درخشان اين سرزمين به عنوان امپراتوري بزرگ جهان و كشوري كه خورشيد در آن هرگز غروب نمي كرده تا آرامگاه شاعران بزرگ پس از اسلا م حافظ و سعدي كه با فرهنگ مردم ايران عجين هستند و در هر خانه كتاب هايشان - به ويژه ديوان شعر حافظ - وجود دارد. شعر حافظ با روح مردم ايران پيوند يافته و كمتر ايراني را مي توان يافت كه اشعاري از او از بر نباشد.
سعدي نيز شاعر بزرگي است كه داستان هاي جالبي درباره او نقل مي شود. از جمله او را نجات دهنده شيراز از حـمله وحشيانه قوم مغول به رهبري چنگيزخان مي شناسند، چراكه او با هوشياري به عنوان ميزبان پيشگام شد و به لشگريان مغول، به عنوان ميهمان خوشامد گفت.
در سردر موزه تاريخ فارس مجسمه اي برنزي از ققنوس يا عنقاي پارسيان نصب شده است. اين پيكره درواقع نمادي است از مردم ايران، استعاره اي گويا از انسان هايي كه در دوران هاي مختلف تاريخ دچار سخت ترين آشوب ها و بحران شده، به نابودي رسيده و در آتش كينه و خشم دشمنان سوخته اند و هر بار قوي تر، سرزنده تر و سربلندتر از دل خاكستر خويش بيرون آمده اند.

سالا نه 200 هزار نفر
ايران كارگر افغان وارد مي كند
همه برگشتند، آقا شيرين افغان و خانواده اش هم آمدند.
آقا شيرين، پدر همان خانواده افغان بود كه 8 ماه قبل در آستانه بازگشت به كشورشان با ايرانشهر يك مصاحبه مفصل انجام دادند.
دل خوش داشتيم كه اين خانواده نيز به همراه ساير مهاجران در وطن جا گرفته و معيشت مي كنند، اما وقتي نقره دختر آقا شيرين در ايرانشهر را كوبيد، باور كرديم كه افغانستان خبري نيست.
دخترك مي گفت كه خيلي ها برگشتند، خيلي ها هم ماندند. آنهايي كه اينجا غير از نظافت، كار ما ديگري ياد گرفتند ماندگار شدند.
آنها هر چه داشتند ريختند به پاي يك چار ديواري و 8 شكم گرسنه. يك ماه طول كشيد كه سفارت ايران در كابل يك ويزاي اقامت 3 ماهه به آنها بدهد.
خيلي ها برگشتند از همان جايي كه آمده بودند. بعضي  ها رفتند پاكستان، اما بيشتر شان به ايران آمدند. دخترك مي گفت كه كار نيست. بزرگترين درد اين مردم حالا  نه پوتين هاي آمريكايي، نه قنداق تفنگ طالبان، بلكه بيكاري است.
هنوز آماري از بازگشت افغان ها به ايران توسط يك منبع رسمي منتشر نشده است. تنها منابع آگاه خود كساني هستند كه بازگشته اند. از حسيني مدير كل امور اتباع وزارت كشور در اين خصوص سوال مي كنيم. وي افاغنه اي را كه به ايران برگشته اند به سه دسته تقسيم كرد.
دسته اول كساني كه به صورت غير مجاز بازگشته اند و پس از توقيف به پليس افغانستان تحويل مي شوند.
دسته دوم كساني كه در دو كشور فاميل داشته و به صورت مداوم بين ايران و افغانستان رفت و آمد مي كنند.
دسته سوم در چارچوب طرح بازگشت حمايت شده از سوي سازمان ملل هستند. از نظر ما احتمال بازگشت دسته سوم كم است، چون چه در مسير و چه هنگام ورود به خاك افغانستان حمايت مي شوند.
از سال 81 طرح بازگشت داوطلبانه مهاجران افغان آغاز شد. بر اساس تواقف سه جانبه اي بين دولت ايران و افغانستان و كميسارياي عالي امور پناهندگان در سازمان ملل متحد كه در فروردين ماه سال 81 امضا شد، 58 درصد افغان ها يعني جمعيتي بالغ بر يك ميليون و 300 هزار نفر به كشورشان بازگشته اند و حدود يك ميليون نفر آنها هنوز در كشور باقي مانده اند.
هفته گذشته فاز دوم بازگشت اين مهاجران با همكاري سازمان ملل آغاز شد.
حسيني مي گويد: ما چاره اي نداريم غير از اينكه اين برنامه را ادامه دهيم. گزارش هايي مبني بر بازگشت درصدي از اين مهاجران به ايران به ما رسيده است، اما از نظر ما نگران كننده نيست.
آنچه مسلم است بسياري از افغان ها به صورت غير مجاز وارد كشور مي شوند و ورود خود را در هيچ كجا ثبت نمي كنند. به گفته حسيني اصلي  ترين نگراني دولت ورود غير قانوني افاغنهاي است كه دولت ايران هيچ شناختي از آنها ندارد.
همه آنهايي كه رفته اند به افغانستان مي دانند كه وضع زندگي مهاجران افغان زماني كه به كشور خود بازگشته اند از هموطنان مقيم بسيار بهتر است. آنها هم سواد دارند و هم كار ياد گرفته اند و پس انداز خوبي ذخيره كرده اند كه سطح زندگي آنها را نسبت به سايرين بهتر مي كند.
مدير كل امور اتباع وزارت كشور مي گويد: من 4 بار به افغانستان سفر كردم، برخي از نيروي انساني اين كشور واقعا ماهر هستند. وزارت كار ايران و افغانستان توافق كرده اند كه براي جذب اين نيروي ماهر از كانال رسمي تسهيلا تي را در اختيار يكديگر قرار بدهند.
بر اساس اين توافق ايران سالا نه 200 هزار كارگر رسمي از افغانستان وارد مي كند كه در شرايطي برابر با كارگران ايران زير نظر كانون كار فعاليت مي كنند.
به اين ترتيب هم ورود كارگران افغان از كانال قانوني انجام مي شود و هم كارفرماهاي ايراني امكان سوءاستفاده از اين كارگران را پيدا نمي كنند.
حسيني اتباع مي گويد: اين توافق تازه صورت گرفته و به زودي به مرحله اجرا در خواهد آمد.

ممنوعيت صدور شناسنامه به نام مادر
000708.jpg
همين يكي دو ماه پيش بود كه در مجلس بحثي شد در مورد صدور شناسنامه براي بچه ها؛ منتهي بچه هايي كه اين بار نام خانوادگي مادرشان در شناسنامه، كنيه آنها لقب مي گيرد. مخالفان و موافقان اين طرح، در نهايت شرايطي را مطرح كردند كه در صورت احراز آن شرايط، بتوان شناسنامه را به نام مادر صادر كرد. در همين ارتباط طاهري، معاون پژوهش اداره كل ثبت احوال مي گويد: افرادي كه بنا به دلا يلي شناسنامه آنها به نام مادر ثبت شده است، مي توانند در صورت حضور پدر نسبت به اصلا ح شناسنامه خود اقدام كنند. وي با اشاره به اينكه در گذشته امكان صدور شناسنامه به اسم مادر در صورت عدم وجود پدر وجود داشت، مي گويد: اين امكان قبلا  وجود داشت، اما الا ن به هيچ وجه نمي توان براي نوزادان به نام مادر شناسنامه صادر كرد و بر اساس ماده 44 ثبت احوال، نام پدر بايد در شناسنامه روي فرزند گذاشته شود، اما شرايطي نيز وجود دارد كه مي توان نام خانوادگي مادر را براي فرزند انتخاب كرد و اين شرايط تقريبا استثنايي هستند. دكتر عبدالصمد خرمشاهي وكيل پايه يك دادگستري در اين باره مي گويد: اگر هويت پدر يا تابعيت وي از سوي مقامات قضائي محل ترديد باشد يا بنا به هر دليلي نتوان نسب وي را اثبات كرد، مي توان شناسنامه را به نام مادر گرفت. به عنوان مثال مي گويم كه اگر در مورد نفي ولد نيز به مشكل برسند مقامات قضائي مي توان اين كار را انجام داد، اما در حالت كلي، طبق قوانين ايران، شناسنامه تنها به نام پدر صادر مي شود.
طاهري در بخشي ديگر از صحبت هايش با اشاره به مفقود الا ثر بودن پدر نيز مي گويد: قبلا  در صورت مفقود الا ثر بودن پدر هم،  امكان صدور شناسنامه به نام مادر وجود داشت، ولي الا ن نه ! خرمشاهي نيز با تاييد اين صحبت، مي گويد: اگر هم پدري مفقود الا ثر باشد، باز هم اطلا عات كافي در مورد وي وجود دارد و نمي توان شناسنامه را به نام مادر صادر كرد. مطابق قانون ثبت احوال، تبصره ماده 41 اين قانون، نام خانوادگي فرزندان، همان نام خانوادگي پدرانشان است، حتي اگر در قلمرو ادارات ديگر هم باشد، باز هم شناسنامه به نام پدر صادر مي شود. اما اين اختيار به فرزندان بالا ي 18 سال داده شده كه نام ديگري را براي نام خانوادگي خود انتخاب كنند. همين ماده قانوني در ادامه يادآور مي شود، چنانچه زوجه، نام خانوادگي همسر خود را انتخاب كرده باشد، در صورتي كه بعد از طلا ق از همسرش اجازه داشته باشد، مي تواند از اين نام استفاده كند. اما موردي نيست كه بتوان نام خانوادگي مادر را براي كنيه فرزند انتخاب كرد.
خرمشاهي با اشاره به اينكه ممكن است در برخي از كشورهاي جهان، بنا به دلا يل و شرايطي بتوان از نام خانوادگي مادر استفاده كرد مي گويد: در اين مورد هم اكثريت موارد، باز هم با نام خانوادگي پدر است. يعني در بيشتر كشورهاي جهان، نام خانوادگي پدر، تعيين كننده كنيه فرزند است، اما شرايط خاص را نمي توان در ايران گسترش و تعميم داد.
در اين بين بحث صدور شناسنامه براي فرزندان ازدواج موقت نيز، مطرح شد كه طاهري در اين باره هم مي گويد: در صورتي براي فرزندان اين افراد، شناسنامه صادر مي شود كه زن و مرد با مراجعه به مراجع قانوني اقرارنامه تنظيم كرده باشند كه در اين صورت ازدواج آنها به ثبت رسيده و امكان صدور شناسنامه براي فرزند وجود دارد، اما اين شناسنامه نيز تنها به نام خانوادگي پدر صادر مي شود و استثنايي محسوب نمي شود.

بازتاب
تكذيب بايد گردد
چندي پيش مطلبي در مورد دختر بچه 11-12 ساله  اي كه در حادثه ورزشگاه آزادي زير دست و پا مانده بود در تاريخ 84/1/17 چاپ شد كه توضيح مديركل روابط عمومي سازمان تامين اجتماعي را در اين رابطه مي  خوانيم:
در خصوص مطلب مندرج تحت عنوان پذيرايي تلخ از ميهمان ناخوانده آزادي به استحضار مي  رساند:
در ارتباط با مصدومين حادثه استاديوم آزادي كه به بيمارستان تامين اجتماعي شهيد دكتر فياض بخش منتقل شدند به دليل غيرواقعي بودن موضوعات مطرح شده در آن گزارش موارد زير جهت آگاهي خوانندگان محترم آن روزنامه ايفاد مي  گردد.
۱ بيمار دختر 12 ساله به نام بهناز اسكندري در اين بيمارستان بستري نشده است، بلكه پس از انتقال وي به اورژانس بيمارستان فياض بخش و بعد از انجام اقدامات درماني اوليه در همان ساعات اوليه جهت ادامه درمان به بيمارستان اسلا مشهر اعزام شد.
۲ با توجه به وضعيت اورژانس بيماران حادثه ديده به هيچ عنوان از بيماران مذكور پولي دريافت نگرديده و تقاضاي دريافت هزينه نامبردگان به شدت تكذيب مي  گردد.
۳ بالا ترين آمار پذيرش مصدومين حادثه متعلق به بيمارستان شهيد دكتر فياض بخش بوده است كه تعداد 30 مورد پذيرش انجام شده و از اين تعداد 2 مورد به نام هاي بهناز اسكندري 12 ساله و محمدجعفري 23 ساله در همان ساعات اوليه پس از انجام اقدامات درماني اوليه به ساير مراكز اعزام شدند و 2 مورد ديگر به نام هاي داوود شاهي و بهزاد آق  قندي در بخش بستري و تحت درمان و عمل جراحي قرار گرفته اند.
لا زم به ذكر است از 26 مورد مصدوم فوق الذكر انتقال داده شده به اين بيمارستان، 23 مورد پس از اقدامات درمان سرپايي از بيمارستان مرخص شدند و براي 3 مورد ديگر هم كه به صورت فوت شده به بيمارستان منتقل شده بودند، اقدامات بعدي صورت پذيرفت.
مديركل روابط عمومي سازمان تامين اجتماعي
توضيح : ظاهرا روابط عمومي محترم تيتر مطلب را به خود گرفته اند، در حالي كه منظور از پذيرايي تلخ... پذيرايي بيمارستان فياض بخش نبود. نكته ديگري كه ميماند اصرار پدر بهناز است كه ميگويد از آنها پول دريافت شده است.

كنفرانس پيشگيري از جرايم و عدالت كيفري
بيانيه بانكوك ، تحولات قضائي
يازدهمين كنفرانس بين المللي پيشگيري از جرايم و عدالت كيفري پس از 8 ،روز نشست كارشناسي، بحث و تبادل نظر هيات هاي شركت كننده و تصويب "بيانيه بانكوك"، شامگاه دوشنبه به پايان رسيد.
در بيانيه 35،ماده اي بانكوك، از كشورهاي عضو سازمان ملل خواسته شده است تا به طور مشترك و پيوسته به مبارزه عليه جرايم در تمامي شكل هاي آن از جمله جنايات سازمان يافته، جنايات فرامرزي، جرايم اقتصادي، جرايم اخلا قي و فساد بپردازند. برنامه كاراصلي اين كنفرانس اقدام هاي جمعي و واكنش ها درزمينه جلوگيري از وقوع جرم و اجراي عدالت كيفري بود.
هيات بلندپايه قضائي و سياسي ايران به سرپرستي حجت الا سلا م والمسلمين دري نجف آبادي دادستان كل كشور در اين كنفرانس شركت كرد.
دادستان كل كشور، برنامه هاي جرم زدايي، زندان زدايي و قضا زدايي را از جمله تحولا ت قوه قضائيه ايران بر شمرد و گفت كه با سياست قضازدايي كه به توسعه مشاركت هاي مردمي و ايجاد شوراي حل اختلا ف مردمي انجاميده است، 30،تا،۵۰درصد دعاوي در خارج از دادگاه ها حل و فصل مي شود كه چنين اقدامي ضمن فراهم ساختن فضاي دوستي بين طرف هاي دعوي، در كاهش هزينه هاي دستگاه قضائي و حكومتي بسيار موثر بوده است.
وي در اين كنفرانس به احياي دادسرا به عنوان يكي ديگر از تحولا ت در دستگاه قضائي ايران اشاره كرد و گفت: تخصصي كردن دادگاه ها نيز از ديگر موارد اقدامات تازه در دستگاه قضائي كشور بوده است. در بيانيه پاياني كنفرانس بانكوك نيز دو پيشنهاد ايران در زمينه هاي جرم زدايي و زندان زدايي گنجانده شد.
سوات ليپتاپانلوپ وزير دادگستري تايلند نيز يازدهمين كنفرانس پيشگيري از جرايم و عدالت كيفري را بسيار موفقيت آميز خواند و گفت: بيانيه پاياني تمامي جنبه ها و راهكارهاي پيشگيري از جرايم و اجراي عدالت كيفري را مورد تاكيد قرار داده است. برگزاري اين كنفرانس براي تايلند كه درگير مشكلا ت داخلي در جنوب كشور است و بارها به سبب نقض حقوق بشر و بي توجهي به حقوق اقليت هاي قومي و ديني از سوي سازمان هاي بين المللي و ديگر كشورها مورد انتقاد و نكوهش قرار گرفته است، از اهميت سياسي خاصي برخوردار بود. قدمت كنفرانس پيشگيري از جرايم و عدالت كيفري به سال 1955،بر مي گردد كه مجمع عمومي سازمان ملل آن را تصويب كرد و براي نخستين بار در ژنو برگزار شد و از آن زمان تاكنون هر 5سال، در يكي از كشورهاي عضو سازمان ملل برگزار مي شود. ايجاد يك مركز بين المللي براي همكاري كشورهاي عضو سازمان ملل براي تبادل اثرانگشت ها و تبادل اطلا عات مربوط به جلوگيري از جنايت، كمك به كشورهاي در حال توسعه براي برقراري فن آوري پيشرفته و ايجاد يك صندوق بين المللي براي كمك به قربانيان جرايم و اقدامات تروريستي و حفاظت از شاهدان پرونده هاي جنايي از ديگر مواردي است كه در كنفرانس يازدهم در بانكوك مورد تبادل نظر اعضا قرار گرفت و در بيانبه بانكوك نيز بر آن تاكيد شده است.

كوتاه
دستفروشي در بناهاي تاريخي دهلي نو ممنوع
گويا مشكل مربوط به دستفروشان فقط مختص كشور ما نيست، ظاهرا ساير كشورها هم از اين معضل رنج مي برند، از جمله اينكه يكي از مسوولا ن دادگاه عالي دهلي نو، دادخواستي عليه دستفروشان صادر كرده است كه طبق آن از كار دستفروشان در اطراف بناي باستاني منار قطاب ممانعت به عمل مي آيد و اجازه اين كار براي هيچ كس صادر نخواهد شد.
سن جان كيشان كه يكي از قضات برجسته ديوان عالي هند است ضمن تنظيم اين دادخواست گفته است، دستفروش ها را بايد از اطراف بناهاي باستاني حفاظت شده دور كرد. البته او چندان به عملي شدن اين مساله اميدوار نيست.
در اين دادخواست آمده است 26 دستفروشي كه در اين محل كار مي كنند تا 10 سپتامبر مهلت دارند تا از اين محل بروند.
البته جالب است بدانيد يكي از مخالفان سرسخت اين درخواست وكيل سرشناسي است به نام كشاو كوشيك كه حامي دستفروشان اين منطقه است. استدلا ل او اين است كه تهديد دستفروشان و بر هم زدن كار آنها خلا ف قانون ملي حمايت از دستفروشان در مناطق شهري است. به گفته او دستفروشان نسل اندر نسل در اين منطقه به كسب و كار مشغول بوده اند و تعطيل كردن كار آنها با هيچ معياري مطابقت ندارد.
لطفا مرا گاز نگير، اي سگ!
دولت بلژيك براي پيشگيري و كاهش موارد گازگرفتگي سگ ها بروشور تازه اي را منتشر كرده است.
سگها سالا نه 100 هزار نفر را در بلژيك گاز مي گيرند؛ يعني از هر صد نفر شهروند، يك نفر در سال گاز گرفته ميشود.
65 درصد از گازگرفتگي ها در داخل خانه ها صورت مي گيرد و تقريبا تمامي زخم هاي حاصله در بيمارستان مداوا مي شوند. جالب اينكه در 95 درصد از موارد سگ ها، كساني را كه مي شناسند، گاز گرفته اند.
بنابراين براي پيشگيري از اين حادثه ها وزارت تندرستي بلژيك دست به كار چاپ بروشور راهنمايي براي شهروندان شد كه به نام سگ آري، گاز گرفتن نه ! منتشر شده است.
اين بروشور به تمامي كساني كه براي حيوانات خود تقاضاي كارت شناسايي مي كنند، اعضاي باشگاه حيوانات و تمامي كساني كه به گونه اي با جانوران سرو كار دارند، به رايگان داده مي شود.
اين بروشور راهنمايي هاي لا زم براي شناختن سگ هاي خشمگين و گريز از دندان هاي آنها را به شهروندان مي آموزد.
وزير تندرستي همچنين در حال تصويب قانوني است كه صاحبان حيوانات را موظف مي سازد تا حداقل ميزان مشخصي از زمان خود را صرف حيواناتشان كنند و مطمئن شوند كه آنها اهلي و رام هستند.
سيستم نظارتي را فعال كنيد
رئيس كميسيون امنيت ملي درباره حادثه هوايي كه چندروز پيش در حا شيه فرودگاه مهرآباد به وقوع پيوست، گفت: حوادث هوايي، فقط در فرودگاه ايران اتفاق نمي افتد و اگر آمار بگيريم مي بينيم كه مجموع حوادث هوايي در تمامي كشورهاي ديگر هم اتفاق افتاده است... اما مگر اين دليل مي شود؟
علا ءالدين بروجردي عقيده دارد اگر حوادث به خاطر مشكلا ت قابل پيش بيني باشد، جاي هيچ حرفي ندارد. مانند لا ستيك فرسوده ماشين كه از چنين منظري، اين مساله قطعا در هنگام رانندگي، باعث به وجودآوردن حادثه مي شود و در اين صورت، بايد پيگيري شود و مسوول حادثه را هم بايد مواخذه كنيم. وي با تاكيد بر اين مطلب كه وزارت راه بايد نظارت بيشتري در اين موارد داشته باشد تصريح كرد: وزارت راه يا وزير راه بايد سيستم نظارتي خود را فعال نگه دارند. به عبارت ديگر اگر هواپيماي اجاره شده داراي نقص فني است، به هيچ وجه نبايد به آن اجازه پرواز دهند.
تبليغات روغن
معاون سلا مت وزارت بهداشت از انجمن صنفي صنايع روغن خواست تبليغات را به روغن هاي مايع سرخ كردني و نيمه جامد منحصر كنند.
به گزارش روز چهارشنبه روابط عمومي وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشكي، دكتر اكبري از انجمن صنفي صنايع روغن درخواست كرد تا طي يك برنامه مشترك تمامي توليدكنندگان روغن، تبليغات خود رابه روغن هاي مايع مخصوص سرخ كردني و روغن جديد نيمه جامد با حداكثر 01 *،درصد ايزومرترانس اختصاص دهند.
به گفته وي، انجمن صنفي روغن به عنوان نماينده بخش صنعت باايجاد انگيزه و توجيه مديران شركت هاي عضو مي تواند گام هاي موثري در جهت سلا مت آحاد جامعه بردارد.
بنابر اين گزارش، هم اكنون متوسط ميزان اسيدهاي چرب ترانس در روغن هاي نباتي جامد 30درصد است و وضعيت فعلي توليد روغن در كشور به نحوي است كه امكان حذف كامل اسيد چرب ترانس وجود ندارد.
بر اين اساس، در شرايط كنوني وجودحداكثر اسيد چرب ترانس در روغن نباتي جامد پذيرفتني است.

قانون
مبلغ جريمه در تهران 70000 ريال
مبلغ جريمه در شهرستان 40000 ريال
000705.jpg
۱۰۶۲ استفاده از نور افكن، چراغ هاي الوان و اضافي و داشتن نور سفيد در عقب و نور قرمز در جلوي وسيله نقليه، ممنوع است.
استفاده ازنورافكن، چراغ هاي پرنور و اضافي و همينطور چراغ هاي سفيدرنگ در عقب ماشين و چراغ هاي قرمز رنگ در جلوي ماشين كه باعث به اشتباه افتادن ساير رانندگان در تشخيص عقب و جلوي ماشين در حال حركت مي شوند، تخلف محسوب مي شود.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
زيبـاشـهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |