دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۸۴
هنر
Front Page

گزارشي از برپايي همايش بين المللي سلطان محمد نگارگر در شهر تبريز
سيراب از حقيقت ازلي
001197.jpg
همايش بين المللي بزرگداشت سلطان محمد نگارگر مكتب تبريز در روزهاي ۲۱ و ۲۲ ارديبهشت با حضور هنرمندان نگارگر ايراني و خارجي، جمعي از محققان و پژوهشگران در مجتمع فرهنگي هنري شهر تبريز برگزار شد.
اين همايش دو روزه كه در ادامه دو روز برگزاري در تهران برپا بود، توسط فرهنگستان هنر جمهوري اسلامي ايران به منظور بازشناسي و بازنگري هويت هنري كشور و تجليل از شخصيتهاي فاخر فرهنگي و هنري انجام گرفت. در مراسم افتتاحيه اين همايش دو روزه (تبريز) دكتر سبحان اللهي استاندار آذربايجان شرقي طي سخناني اظهار داشت: «اگر هنر را تجلي و بازتاب زيبايي ها به عنوان بخشي لاينفك از وجود و سرشت انساني بدانيم و نيز زباني جهاني براي گفت و گو ميان تمدنها و ملتها جهت انتقال مفاهيم بدون واسطه، آن گاه به جايگاه والا و شايسته تمدن مشرق زمين و سهم و اعتبار ويژه آن در شكل گيري و اعتلاي فرهنگ و تمدن جهاني پي خواهيم برد.
در ميان هنرهاي اصيل ايراني، نگارگري كه در واقع حاصل تحول در هنر نقاشي ايران در ادوار باستاني به ويژه عصر ساسانيان است، به عنوان نقاشي اصيل ايراني جايگاه ويژه و ممتازي را به خود اختصاص داده است.
يكي از هنرمندان شهير و بنام روزگار كه نام و آوازه وي زمان و مكان را درنورديده و امروز براي گراميداشت و تجليل او و مروري بر آثار گران قدر و ماندگار وي گرد هم آمده ايم، نظام الدين سلطان محمد، فرزند شايسته تبريز است.»
در اين مراسم همچنين سيدعبدالمجيد شريف زاده، دبير علمي همايش گفت: «براي معرفي و پژوهش در احوال و آثار يكي از برجسته ترين نگارگران تاريخ نگارگري ايران از تمامي هنرمندان و پژوهشگران دعوت به عمل آمد تا با ارسال آثار قلمي خود، ما را در شناخت هرچه بيشتر سلطان محمد و نگاره هاي خيال انگيزش ياري كنند. از ميان حدود چهل مقاله داخلي و بيست مقاله خارجي، ۲۵ مقاله توسط هيأت علمي جهت سخنراني و ارائه در تهران و تبريز پذيرفته شد.»
شريف زاده افزود: «اما امروز، آغاز راه نيست بلكه از ماه ها قبل، حركت را در جهت معرفي و شناساندن سلطان محمد و نگارگري ايران با همايش هاي يك روزه آغاز كرديم. اولين همايش يك روزه در تبريز با عنوان از بهزاد تا سلطان محمد آغاز شد و در ادامه همايش هايي را در اصفهان، قزوين و مشهد برگزار كرديم تا امروز كه همايش اصلي است و اميدواريم تحت توجهات حضرت حق اين همايش هاي يك روزه و فعاليتهاي برنامه ريزي شده تا پايان سال ادامه يابد.»وي همچنين به كتابهاي منتشر شده تا امروز به اين مناسبت اشاره و عناوين آنها را چنين ذكر كرد: «سيماي سلطان محمد نقاش» و «مكتب نگارگري تبريز» تأليف دكتر آژند، ترجمه «نقاشي ايراني؛ نسخه نگاره هاي عهد صفوي» از آثار پژوهشگر برجسته استوارت كري ولش، ترجمه كتاب «مروري بر نگارگري ايراني» اثر اولگ گرابر، ترجمه كتاب «تاريخ تحول نگاره هاي ايراني» اثر خانم اشرفي و چاپ آثار نقاشان معاصر ايران با عنوان «خيال ايراني» .
برنارد اكين از كشور مصر، نخستين سخنران اين نشستها بود كه با موضوع تأثير مكتب هرات بر ظهور مكتب تبريز سخن گفت آيدا پاشايوا از آذربايجان در باره منابع جديد مينياتور مكتب تبريز در قرن پانزدهم به ايراد سخن پرداخت. در ادامه نيز دكتر كريم ميرزايي بحث در مورد تأثير مكتب تركمانان بر قلم سلطان محمد را مطرح ساخت. در دومين نشست همايش سلطان محمد در تبريز، زهرا فريداني از آمريكا با موضوع كمدي و كابوس، تصورات و خيال در نقاشي هاي سلطان محمد سخنراني كرد و در ادامه علي اصغر ميرزايي مهر از ايران به بحث درباره عجايب نگارگري از محمد سياه قلم تا سلطان محمد پرداخت.
در اين نشستها همچنين اكمل نسيف از ازبكستان با موضوع نقش سلطان محمد در تاريخ هنر مكاتب نقاشي آسياي مركز سخن گفت.
ايوان سانتو از مجارستان سخنران ديگري بود كه در تبريز با موضوع الهام گيري در نقاشي، اشاعه زبان تبريز در هنر دوران صفويه سخراني كرد. سپس منيژه صحي از ايران مقاله خود را با عنوان تحليل تجسمي مستي لاهوتي و ناسوتي اثر سلطان محمد ارائه داد. صمد نجارپور جباري نيز مقاله اي در مورد تجلي محسوس و نامحسوس در آثار سلطان محمد ارائه كرد و در پايان جلسات ميزگردي تخصصي با حضور جمعي از سخنرانان داخلي و خارجي به همراه جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد.در اين ميزگرد افرادي چون دكتر اكبر تجويدي، دكتر عبدالله بهاري، دكتر بهمن نامور مطلق، دكتر حسن بلخاري، دكتر مظاهري، دكتر يعقوب آژند، دكتر مجيد مهرگان و مهندس شريف زاده به جمع بندي همايش مذكور پرداختند.
يعقوب آژند همايش ارائه شده را آغاز راهي براي شناخت بيشتر و دقيق تر سلطان محمد دانست و تأكيد كرد: درباره تأليف تازه خود «سيماي سلطان محمد نقاش» و «مكتب نگارگر تبريز» تا مورد مطالعه عموم قرار نگيرد ترجيحاً سخن ديگري نگويد.
دكتر حسن بلخاري با اشاره به دستاوردهاي همايش مشهد و تهران و پوشش متفاوت فرشته در اثر معراج پيامبر اكرم(ص) گفت: بنا به سنخيت غالب و محتوا در هنر اسلامي، قالب بايد از معنا تبعيت كند.وي دستاورد ديگر خود را بحث درباره وحدت وجود در نگاره كيومرث دانست و گفت: كتاب حكمت نگارگري ايران جز با مفتوح كردن حكمت رمزگشايي نمي شود.
بلخاري با اشاره به روايات و مستندات به عنوان منابع مهمي براي بررسي تفاوت نگاره ها، به حصول ميترا از صخره اشاره كرد و از نسبت گياه و انسان كه در نگاره هاي ايراني همزاد به شمار مي روند، سخن گفت.
مجيد مهرگان نيز درباره تجلي تفكرات در آثار سلطان محمد و نمونه هاي اجراي شده سخن گفت؛ او نقاشي ايراني را ارتباط دهنده اي خواند كه آيينه ذات را صيقل مي دهد.در جلسات برگزار شده مذكور هر يك از سخنرانان آثار سلطان محمد و آثار منتسب به وي را مورد نقد و بررسي قرار دادند.
علي اصغر ميرزايي عضو هيأت علمي دانشكده هنر جهاد دانشگاهي تهران ضمن ستودن آثار بي نظير سلطان محمد گفت: سلطان محمد نوجوان نوجويي بود كه از آبشخورهايي بسياري سيراب شده كه اصلي ترين آنها محمد سياه قلم بوده است و همين باعث شده تا سلطان محمد در آثار خود بالاخص اولين آثارش نسبت به موجوداتي چون ديو، جن و پري علاقه بسيار نشان دهد.وي افزود: به احتمال زياد سلطان محمد مدت زيادي را در هرات و در كتابخانه ميرعلي شير زندگي مي كرده كه اين مسئله هيچ تضادي با تبريزي بودن سلطان محمد ندارد زيرا در آن زمان مرسوم بود كه پادشاهان يا به اختيار و يا به اجبار هنرمندان را به دربار خود مي كشانده اند.
ميرزايي مهر گفت: اگرچه اين احتمال وجود دارد كه سلطان محمد در ۲۰ يا ۳۰ سالگي محمد سياه قلم را درك كرده باشد ولي در اين زمينه هيچ سندي وجود ندارد.
دكتر تجويدي نيز هنرمندي همچون سلطان محمد را بي نياز از آموختن تركيب بندي، ريتم و رنگ شناسي دانست چرا كه اين امر با ذات او همراه بوده است؛ او اين همراهي را ناشي از پاكي روح و ذات سلطان محمد دانست كه به عالي ترين مظاهر روح انسانيت دست مي يابد.وي در عين حال اذعان داشت: ما و دانشجويان نمي توانيم از مباني اصلي هنر بي نياز شويم چرا كه عاري از آلودگي نيستيم.
نمايش فيلم «فرشتگان در نگارگري ايران» از ديگر برنامه هاي اين همايش دو روزه بود و در پايان نيز از لوح يادبود سلطان محمد پرده برداري به عمل آمد.
در مراسم اين پرده برداري كه با حضور استاندار آذربايجان شرقي، رئيس ميراث فرهنگي استان و گروهي از كارشناسان داخلي و خارجي انجام گرفت، تقي زاده رئيس ميراث فرهنگي استان آذربايجان شرقي طي سخناني توضيح داد: اين لوح قسمت كوچكي از پروژه اجرايي بسيار بزرگ تأسيس دانشكده نگارگري است و شهرداري منطقه ۲ به عنوان يكي از مجريان اصلي اين پروژه تاكنون ۹۸۰ ميليون تومان صرف تملك حدود ۴۳ خانه اطراف منطقه اجرايي اين طرح كرده است.وي افزود: در كنار تأسيس دانشكده نگارگري، طي دو سال و نيم آينده تأسيس سالن اجتماعات، كتابخانه تخصصي، نمايشگاه و موزه را خواهيم داشت.
تقي زاده ضمن تقدير از فرهنگستان علوم براي برگزاري همايش سلطان محمد گفت: به زودي شاهد برگزاري همايش هاي ديگري چون رضا عباسي در اصفهان و آقاميرك در تبريز خواهيم بود.
پروژه تأسيس دانشكده نگارگري كه از سال ۱۳۸۱ آغاز شده، در منطقه اي به نام ويلان كوه واقع در شرق تبريز و در كنار مقبره كمال الدين مسعود خجندي، غزلسراي نامي قرن هشتم هجري و كمال الدين بهزاد هراتي استاد رشته نقاشي مينياتور در حال اجرا است.

نگاهي به جنبش جديد فيلمسازي در اروپا
دگما ادامه دارد!
001185.jpg

مهروا آروين
در سال ۱۹۹۵ گروهي از فيلم سازان دانماركي به سركردگي لارس فون ترير و توماس وينتربرگ نوعي از زيباشناسي را در فيلم سازي مطرح كردند كه بعدها به «دگما ۹۵» معروف شد. در اين نگرش فيلم سازان حق استفاده از نور مخصوص، سه پايه و دكوراسيون صحنه و افكت را ندارند و در حقيقت فيلم به اصل خودش برمي گردد يعني داستان سرايي غير هاليوودي.
امسال نيز سينماي دانمارك موفق تر از پيش در عرصه سينماي جهان خودنمايي مي كند. ۱۰ سال بعد نسل فيلم سازان جوان دانماركي با ارايه فيلم هاي جذاب با طرح مسايل روزمره شخصي و اجتماعي تماشاگران را به هيجان مي آورند. فيلم ها ممكن است كه محدوديت ها و مشكل ظاهري دگما را نداشته باشند ولي در جوهر خود با برخورد صادقانه تماشاگر را درگير مي كنند و در جشنواره بين المللي اخير فيلم لندن، فيلم ها همگي بسيار مؤثر و تكان دهنده بودند. بيش از نيمي از فيلم هاي دانماركي شده به وسيله كارگردانان زن ساخته شده بودند. فيلم «برادران» به كارگراني سوزان بير از فيلم هاي جذاب سال ۲۰۰۴ است. او در سال ۱۹۶۰ در دانمارك بدنيا آمده و اولين فيلم بلند خود را در سال ۱۹۹۰ به نام «فرويد خانه را ترك مي كند» ساخت. فيلم هاي بعدي او شامل «مسايل خانوادگي» در ،۱۹۹۳ «هيچ وقت مثل قبل نبود» در سال ،۱۹۹۵ «فقط همان يكي» در ۱۹۹۹ كه يك پنجم جمعيت كشور دانمارك به تماشاي آن رفتند و ديگر «يكبار در زندگي»  در ۲۰۰۰ و «قلب هاي باز» در سال ۲۰۰۲ است. فيلم «برادران» فيلمي پر از احساس و تنش هاي شخصي بين دو برادر است. يكي از آنان ارتشي است و براي مأموريت به افغانستان فرستاده مي شود و برادر ديگر به تازگي از زندان آزاد شده است. خبر كشته شدن برادر بزرگ در افغانستان، برادر ديگر را به خانواده او نزديك مي كند. او كه هيچ وقت نتوانسته به زندگي خود سروسامان دهد تصميم مي گيرد كه به زن برادرش در بزرگ كردن بچه ها و كارهاي ديگر زندگي كمك كند. بعد از چندي برادر بزرگ تر پيدا شده و به دانمارك برمي گردد و تمام روابط متشنج مي شود. كارگرداني ماهرانه بير و بازي ارزنده هنرپيشگان اول تماشاگر را غرق در مسايل كاراكترها مي كند. بير در مصاحبه اي مي گويد: «براي من فيلم يعني تشريح احساسات. اين قابليت فيلم است. فيلم يك مقوله فلسفي نيست بلكه يك مقوله احساسي است. ولي مهم است كه با مسايل احساسي زيركانه برخورد شود.»
در اين فيلم بير مثل هميشه به پرورشي  كاراكترها و روابط عميق آنان مي پردازد و در ضمن جديت از شوخي نيز غافل نمي ماند. از نكات مثبت او توانايي وي در شناختن مردم و انتقال حس آنان بر روي پرده سينماست. در اين فيلم بير از قوانين دگما پيروي نكرده، ولي چون از فيلم سازان آن نسل از سينماي دانمارك است و علاقه خاصي نيز به آزادي موجود در نگرش دگما دارد، با استفاده حداكثر از نور طبيعي نشانه هايي از دگما را در خود دارد. در ضمن خشونت موجود در دنيا و تأثير آن در زندگي روزمره آدم هاي عادي به زيبايي در اين فيلم نشان داده مي شود. بير در حقيقت در رابطه با شرايط عشق و تأثيرات خشونت در زندگي حرف مي زند. از ديگر فيلم هاي مطرح امسال فيلم «بعد از واقعه» به كارگرداني هنرپيشه معروف دانماركي پايريكااستين است. او كه در سال ۱۹۶۴ در دانمارك به دنيا آمده از سال ۱۹۸۸ در بيش از بيست فيلم دانماركي بازي كرده و اين اولين فيلم او به عنوان يك كارگردان است. او اولين بار شهرت جهاني خود را با بازي در يكي از موفق ترين فيلم هاي دگما ۹۵ تحت عنوان «مهماني» در سال ۱۹۹۸ به دست آورد. از آن پس نيز در اكثر فيلم هاي مطرح دانماركي بازي كرده است.
«بعد از واقعه» داستان رابطه احساسي يك زن و شوهر جوان دانماركي است كه دختر ۸ ساله خود را در يك تصادف اتومبيل از دست داده اند و دو دوست نزديكشان سعي در كمك به آنان دارند، ولي اين جفت هيچ گونه كمكي را نپذيرفته و قادر به كنار آمدن و قبول اين واقعيت نيستند. استين اين بار در پشت دوربين به بهترين وجه داستان را نقل مي كند. پرورش دقيق كاراكترها، روابط شان، عدم توانايي در مطرح كردن خواسته هايشان محور اصلي داستان را تشكيل مي دهد. ۳ نقش مهم فيلم را زنان ايفا مي كنند. استين معتقد است كه در فيلم كاراكترها مهم هستند و جنسيت آنان نقش تعيين كننده اي ندارد ولي خوشحال است كه مي تواند كاراكترهاي خود را جدا از تصويري كه به قول او در سينماي اروپا مطرح مي گردد يعني عمدتاً زنان جوان را به تصوير در آورد.
فيلم «در دستان تو» به كارگرداني آنت اولن كه در سال ۱۹۶۵ به دنيا آمده داستان يك كشيش زن است كه به تازگي از مدرسه مذهبي فارغ التحصيل شده و اولين كار او در يك زندان زنان است. او به عنوان كشيش زندان سعي در ايجاد ارتباط با زنان زنداني دارد. براي زندانيان، اول قبول او به عنوان كشيش سخت است ولي كم كم به اتفاقاتي كه در زندگي خصوصي مي افتد كشيش را به خود نزديك مي بينند.
اولسن دو باره با همان صداقت و سادگي فيلم قبلي اش داستان سرايي مي كند. او قادر است كه با ظرافت روابط بين كاراكترهاي خود را آشكار كند و بيننده را درگير زندگي آنان كرده و آنها را در تصميم گيري كاراكتر اصلي شريك مي كند.
اولسن نيز مانند ديگر كارگردانان دانماركي دگما قدرت نشان دادن صداقت و سادگي را در فيلم خود دارد و همين حس درگيري تماشاگر در اين فيلم هاست كه سينماي اين كشور را در زمينه بين المللي مطرح مي  كند. ديدن فيلم هاي دانماركي بيننده را به فكر وا مي دارد و زمان ترك فيلم حس غريبي شما را فرا مي گيرد و اين اتفاق چندي است كه در عرصه فيلم هاي نمايش داده شده در جهان رخ نمي دهد. سئوال هاي اساسي زندگي و خط مشي آن همگي در اين فيلم ها بيان مي شوند و باعث خوشحالي است كه حداقل تعدادي هنوز هستند كه فقط به جنبه سرگرم كننده فيلم نمي پردازند.

درباره منبت كاري؛ رشته اي از هنرهاي سنتي و ملي
نمايشي از هنرهاي باستاني
001194.jpg

زهره فيضي
زندگي ايرانيان از نخستين ايام با هنر عجين بوده است. آنان همواره ذوق و انديشه خود را در آفريدن آثار هنري تزئيني به كار مي انداخته اند، به طور مثال از وسايل ساده و خشك پيرامون زندگيشان مجموعه هاي زيبايي توليد مي كردند، بي گمان اين آثار جنبه آذيني داشته است. آنان از همان آغاز زندگي را بر پايه آراستن و آ رايه بندي بنا نهادند، چرا كه همواره با زيبايي دوستي و هنرخواهي همراه بودند و اين شيوه پسنديده را از راه هاي گوناگون به نمايش مي گذاشتند كه با مطالعه دقيق بر جنبه هاي رواني اين آثار مي توان گفت كه اين پديده ها تنها براي خوشايند و شادي ذهن بوجود نمي آمده بلكه مضامين بسيار ژرف تري در آنها نهفته است؛ چرا كه اكثر زيباآفريني ها بر باورهاي ديني استوار بوده است. به طور مثال نخستين دريافت هايي كه از پيچيدگي هاي جهان طبيعت را دريافت مي كردند در قالب نگاره و شكل هاي آرايشي به نمايش مي گذاشتند و از طريق همين نگاره ها و نمايشگاه هاي آرايشي به سمت و سوي راز و نياز با خالق يكتا سوق پيدا مي كردند كه نهايت رسيدن به آرامش روان و ذهن بود. هم اكنون همين آثار به صورت نمايي از انديشه و ذوق قريحه آنان در موزه ها و گنجينه هاي ميراث فرهنگي به يادگار مانده كه با ستايش ها و تحسين هاي هر بيننده هنر دوست همراه است. يكي از همين آثار فوق العاده نفيس كه حاصل سالها زحمت وقفه ناپذير اجداد هنرمندمان است هنركنده كاري يا منبت كاري روي چوب است.(چوب همواره جاذبه خاصي براي بشر داشته است. در تاريخ باستان، نخستين ابزار بشر تكه اي سنگ بوده و بعدها چوب نيز به عنوان يك وسيله سبك و قابل تغيير به شيوه آسانتر از سنگ يار و مددكار انسان شد هر چند كه دوام سنگ را نداشت. به دنبال سير تكاملي جوامع بشري از مرحله غارنشيني و جنگلي و آغاز زندگي شهرنشيني نقش و اهميت چوب در ساختن سرپناه و ابزارهاي زندگي علي الخصوص در جهت جا به جا كردن و انتقال اشياء سنگين نمايان شد، در كتب تاريخ آمده است بردگان مصر جهت حمل سنگ هاي بزرگ براي ساختن اهرام ثلاثه از چوب استفاده مي كردند. با بهره برداري از استوانه هاي قطور چوبي كه از كرانه هاي درياچه ويكتوريا و سواحل نيل بدست مي آمدسنگ هاي بزرگ را روي آن غلتانيده در محل كنوني اهرام نزديك شهر قاهره به كار مي بردند.)
اما اين كه اين هنر ظريف يعني منبت كاري روي چوب از چه تاريخي رشد و نمو يافته بايد گفت: كنده كاري بر روي استخوان و شاخ حيوانات، عاج فيل، كهربا و گل  رس... از زمان هاي قديم متداول بوده، با مشاهده آن آثار، بسياري از ابهامات قدمت كنده كاري براي ما روشن مي شود چرا كه مسلماً از روشهاي مشابهي سود برده اند. با بررسي  دقيق اشياء قديمي با كمال تعجب به روش هايي برمي خوريم كه امروزه نيز منبت كاران از آنها بهره مي گيرند. تنها تفاوت ميان حكاكان قديم و منبت كاران امروزي در نوع وسايل و ابزار و تكنيك هاي پيشرفته است. براي همين، منبت كاران امروزي از نبوغ پيشينيان خود الهام گرفته اند.
آنچه از تحقيق و يافته هاي باستان شناسان برمي آيد، كنده كاري يك حرفه مهم تلقي مي شد. چرا كه آنان آثار زينت بخش كاخ هاي سلاطين و ابزار جنگي شان بود، با كنده كاري انواع و اقسام نمايي از وحوش و حيوانات افسانه اي عظمت و شكوه قوم خود را در مقابل بيگانگان به نمايش مي گذاشتند. به طور مثال، قديمي ترين مجسمه جلوي كشتي كه تا امروز محفوظ مانده سر اژدهاي خوفناكي است كه بر روي كشتي وايكينگها قرار داشته است. كشتي هاي اسپانيايي كه غنايم و اموال مسروقه آمريكايي ها را حمل مي كردند نيز با كنده كاري هاي مختلفي كه از سينه تا انتهاي كشتي را دربرمي گرفت تزئين مي شدند، هنوز هم تعدادي از اين كنده كاري قديمي سازنده مجسمه هاي جلوي كشتي وجود دارند كه با كار براي موزه ها و پارك ها و تزئين بدنه قايق ها، اين حرفه را زنده نگه داشته اند. شايان ذكر است، از قرن ها پيش منبت كاري در ساخت و ساز مبلمان و وسايل منزل مورد استفاده قرار مي گرفت و هنوز هم لازم و ملزوم اين صنعت محسوب مي شود.
ميكل آنژ و دوناتلو از هنرمندان معروف كنده كاري، قطعات چوبي بسيار زيبايي براي قصرها و كليساها معتبر كنده كاري كرده اند كه هنوز هم آثار آنها باقي است. چارلز دوم و جورج اول پادشاهان انگليس از اين هنر براي تزئينات قصرهاي خود بهره برده اند، گرنيلينگ كيبونز كنده كار انگليسي آلماني تبار مجموعه هاي شگفت انگيز و زيبايي از كنده كاري را در قصرها از خود به جاي گذاشته است. مهارت او در زمينه منبت كاري طرح گل، شاخه و برگ ها و ميوه ها در نوع خود بي نظير است. در ايران نيز همان طور كه قبلاً ذكر شد هنر منبت كاري از قرن ها پيش معمول بوده است، تا آنجا كه در كتيبه هاي تخت جمشيد از پرداخت دستمزد به هنرمنداني است كه روي درهاي چوبي كنده كاري مي كردند. البته بيشترين آثار باقي مانده به دوره بعد از اسلام در ايران برمي گردد؛ چرا كه با گذشت زمان چوب در زير خاك به كلي مي پوسد به همين دليل تا حال هيچ گونه اثري از دوره قبل از اسلام باقي نمانده است. در زمان تيموريان اين هنر به روش دوره قبل و مغول رواج يافت، از آن دوره انواع ضريح ها و منبرهاي منبت كاري شده به جاي مانده است. اما اوج شكوفايي اين هنر باستاني در ميان صنعت گران در زمان صفوي بوده است. آثار اين دوره در مراكز مذهبي مهم همانند مقبره هاي ائمه اطهار يا منبرها، رحل هاي قرآن، دسته هاي خنجر، ستون هاي چوبي مساجد و زيارتگاه هاي اصفهان و قزوين به وضوح ديده مي شود. قديمي ترين درب چوبي منبت كاري شده كه در حال حاضر در موزه اكبرآباد هندوستان نگهداري مي شود، متعلق به كاخ سلطان محمود غزنه است، كه قدمت آن به ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ سال پيش مي رسد. نمونه ديگري از شاهكاري هاي آن دوره كه در حال دست نخورده باقي مانده است، درب مدرسه شاه سلطان حسين صفويه و درب بسيار زيباي آرامگاهي كه متعلق به شاهزاده حسين از دوره شاه طهماسب در قزوين است.
يكي ديگر از آثار منبت كاري شده متعلق به اين دوره، رحلي است كه در سال ۷۶۱ قمري كنده كاري شده و در موزه متروپوسين نيويورك نگهداري مي شود كه علاوه بر تزئينات شاخ و برگ به سبك ساساني نام دوازده تن از معصومين بر روي آن ديده مي شود.
اين هنر در دوره زنديه و قاجار رو به افول گذاشت و همانند دوره هاي قبل از رونق چنداني برخوردار نبود ولي با اين حال ساختن اشياي كوچكي مانند قلمدان، قاب و آيينه متداول بود. در عصر حاضر، منبت كاري، همچون صنايع دستي ديگر در گوشه و كنار به خصوص در شهرهاي آباده، خوانسار، اروميه، اراك، كه هميشه مركز تجمع هنر منبت كاري بوده است با طرح هاي اصيل ايراني كه شامل اسليمي، ختائي، گل بوته و گل مرغ همراه با طرح هاي خارجي مانند گوشواره اي و فرشته اي به حيات خود ادامه مي دهد. براي مشاهده زيباترين و نفيس ترين آثار متعلق به سده ۱۲ تا ۱۴ هجري قمري كه در آن انواع جعبه هاي منبت برجسته و شانه ها و قاب ها و آئينه  و جاي باروت و انواع و اقسام اشياء منبت كاري به وفور ديده مي شود، مي توان به موزه  هنرهاي تزئيني مراجعه كرد، و از آن همه ظرافت در هنرهاي دستي متحير شد.
اصول كار:
منبت كار با كمي تمرين و ممارست مي تواند اشياء مفيد و سودمند خانه را زيباتر نمايد، اشيا و وسايل زندگي خود را زينت بخشيد. به طور مثال، هنركنده كاري خود را روي درب هاي منزل، قابها، دستگيره هاي در، نرده هاي دور پله ها دراورها، كنسول ها و كشوها و يا كتابخانه ها به معرض نمايش گذارد و آنها را از حالت ساده و خشك و بي روح درآورده و شكل و شمايلي تازه بخشيد؛به طوري كه فضاي منزل با طراحي روي اشياء چوبي ويژگي  و ممتازي خاصي پيدا كند و هر بيننده از آن همه ذوق هنري متحير سازد. حتي اين هنر ظريف و باستاني ملي را مي توان در روي وسايل ساده و پيش افتاده قديمي آشپزخانه مثل كفگيرهاي چوبي، قاشق هاي چوبي از مد افتاده دوران مادربزرگ ها به نمايش گذاشت و با كنده كاري زيبا فرم تازه اي به آنها بخشيد و به عنوان هديه كردن به ديگران پيشكش نموده كه مسلماً ارزشمند ترين هدايا محسوب مي شوند، چرا كه همان وسايل بي ارزش بعد از اجراي كار هنري به عنوان يك وسيله با ارزش هنري، زينت بخش ديوار آشپزخانه خواهد شد.
ابزار و وسايل كار:
ناگفته نماند، پايه و اساس اجراي يك طرح به شيوه منبت كاري بستگي به چوبها و تنوع رنگشان دارد، انتخاب چوب در منبت كاري يكي از مراحل مهم در ارائه يك اثر هنري با كيفيت است؛ چرا كه با چنين ماده سخت، نقش هاي متنوع و دلپذيري شكل مي گيرد؛ كه البته ديد انسان سختي نوع آن را فراموش كرده و زيباآفريني و نرمي نقش ها را دنبال مي كند. به واسطه همين امر مي بايست هنرمندان فعال در اين حرفه، دانش خود را درباره ويژگي هاي چوب ارتقاء دهند تا چوبي را براي كنده كاري انتخاب كنند كه بدون گره و پوسيدگي باشد. چوبهايي كه در كنده كاري مورد استفاده قرار مي گيرد، در بازار ايران رواج دارد؛ مانند گردو، راش، چنار، توسكا، افرا، عناب... چوب هاي پهن برگ جنگلي و سوزني برگ به گياهاني اطلاق مي شود كه در منبت كاري از آنها استفاده مي شود؛ هرچند كه چوبهاي پهن برگ اكثراً به علت وجود گره و بافت براي منبت كاري دستي چندان مناسب نيست.
براي همين اغلب با فلز هاي گرانبها يا عاج مرصع  تزئين يا رنگ آميزي مي شوند. تا از پوسيدگي زودهنگام آنها جلوگيري شود. از ابزارهاي منبت كاري در ايران مي توان به مغار اشاره كرد، كه يكي از مهمترين ابزار اين حرفه محسوب مي شود؛ كه با گذشت ساليان متمادي هنوز از اين وسيله استفاده مي شود. انتخاب و خريد ابزار همانند انتخاب چوب بايد با دقت انجام شود يا به خصوص در انتخاب وسايل فلزي كه حتماً بايد از كيفيت بالايي برخوردار باشند. از ديگر وسايلي كه در اين حرفه استفاده مي شود مي توان به چوبساء يا موهان (قطعاتي كه از كار قوس دارند يا امكان صاف كردن آن با ابزارهاي ديگر نباشد به وسيله چوبساء يا سوهان پرداخت مي شود) چكش، گيره دستي، گيره روي ميز، ميزگار، چنگال و روغندان اشاره كرد.
هدفي كه براي ارائه اين مبحث مد نظر بوده است آشنايي مردم علي الخصوص جوانان اين مرز و بوم با هنرهاي اصيل و سنتي كه حاصل تلاش هاي پيگير دستها و چشم هاي زيباپسند اجداد هنرمندمان است، كه اميد است تنها به مشاهده آثار و دست آوردهاي شگفت انگيزشان اكتفا ننموده، بلكه با ديد علمي و بررسي دقيق به نوع و طرز تفكر و انديشه آنان پي برده و در حفظ كياست اين ميراث فرهنگي نهايت جديت را مبذول دارند؛ چرا كه هنرهاي ملي و باستاني ما از حيث محتوا و منشأ و مبدأ و مقصد هدف مشترك و يگانه اي را ارائه مي دهند كه همانا احساس انسان متعالي است و اين احساس، ريشه در فطرت الهي انسان دارد.

معرفي نشريه

001191.jpg
معمار ۳۰ منتشر شد
سي امين شماره نشريه «معمار» ناشر انديشه و هنر معماري، ساخت و صنعت و شهرسازي منتشر شد.
در اين شماره مي خوانيد: نگاهي اجمالي به جايزه بزرگ معمار، گفتگو با هادي ميرميران، معرفي ساختمان سركنسولگري ايران در فرانكفورت، كارهاي علي كرمانيان، برخي طرح هاي شركت كننده در جايزه بزرگ معمار ۸۳ ، جايزه دتاي ۲۰۰۵ براي زيبايي شناسي و ساختمان سازي، روشنايي مصنوعي، نور طبيعي، الگوهاي مورد استفاده در طراحي معماري و تزئينات در دوره قاجار، جزيره قشم، باغ نمير در تفت، عمارت قصر خورشيد يا كلات نادري، دوسالانه معماري ونيز، جوايز BW و AR و... معمار به صاحب امتيازي مؤسسه معمار نشر با تيراژ ۶۰۰۰ نسخه به چاپ مي رسد.
001188.jpg
تنديس ۴۸
چهل و هشتمين شماره نشريه تنديس، دو هفته نامه هنرهاي تجسمي انتشار يافت.
در اين شماره به مباحثي چون دو بوسارسكي و وينگو گرادوف نقاشان روسي، طراحان امروز ايران، يادداشتي بر آثار محمد علي بني  اسدي، نگاهي به يكي از آثار موجود در نمايشگاه شاهكارهاي نگارگري ايران در موزه هنرهاي معاصر، مجسمه ساز قوم نگار، درباره نمايشگاه پرتره انجمن مجسمه سازان ايران، مصاحبه با رضا درخشاني، مفاهيم رنگ در ملل و... پرداخته شده است.
تنديس در ۲۸ صفحه با قيمت ۵۰۰ تومان به چاپ رسيده است.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |