سه شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۱۲
در تبليغات انتخاباتي خود
آقاي رئيس جمهور! سالمندان را به خاطر بسپار
003732.jpg
سوسن لاريجاني
نامزدهاي انتخاباتي چقدر به نيازهاي سالمندان جامعه خود توجه كرده اند؟ نهايت كاري كه در هر دوره انجام شده است سركشي به بعضي مراكز نگهداري آنان بوده يا واريز مبلغي به حساب آن مراكز. ولي آيا آنان تنها نيازمند پول ما هستند
در حالي كه مدت كوتاهي تا برگزاري انتخابات رياست جمهوري باقي مانده است، كانديداها معرفي شدند؛ برخي از جناح چپ، تعدادي از جناح راست و تعدادي هم مستقل. شايد اولين فكر همه اين نامزدها، عبور از صافي شوراي نگهبان بوده باشد كه خب به هر صورت انجام شد.
حال نوبت انديشه دوم است؛ تبليغات!
تبليغات بايدمردم پسند باشد. چون پس از تاييد صلاحيت شوراهاي دولتي، نوبت به مردم مي رسد وچرا كه تقريبا پيروزي بعدي در دست اين گروه قرار دارد. كانديداها دقيق مي شوند و با نگاهي سياستمدارانه مي دانند چه بگويند كه خوشايند مردم قرار گيرد. آنها مي دانند اگر گوش به اشتغالات ذهني مردم دهند، اصلي ترين موضوعي كه به نظر مي آيد، فقدان يك نظام جامع رفاهي است، مثل اينكه بخش بزرگي از نيروي كار از اشتغال محروم است و بخش ديگري به مشكل جامعه گير نداشتن مسكن دچارند، يا آنكه بخش گسترده اي از حقوق بگيران از درآمدهاي پاييني برخوردارند اين امر منجر به آن مي شود كه آنها قادر به ادامه زندگي با شيوه شرافتمندانه نباشند. بنابراين از نظر رفاه اجتماعي بيشترين شعارها به آن برمي گردد كه اقشار آسيب ديده را به آينده اي بهتر اميدوار سازند.
در اين بيست و اندي سال كه از انقلاب اسلامي گذشته است، همه ما با تبليغات نامزدهاي انتخاباتي مواجه بوده ايم كه پس از به قدرت رسيدن يك كانديدا، بسيار كمرنگ به آن پرداخته شده است كه بازهم در آنجا فرد به قدرت رسيده توجيه حرف روزهاي قبل از رياست جمهوري اش را داشته است كه شرايط، شرايط مساعد و هماهنگي براي انجام و رسيدگي به آن امور نبوده و آنقدر موارد مهمتر و جامع تر بر سر راه خود و دولتش قرار داشته كه برخي از آن امور معوقه را بايد به دوره هاي بعدي رياست جمهوري انتقال دهد!
در سالهاي اخير نگاه تازه اي به تبليغات انتخاباتي افتاد. به ياد آوردند كه در اين جامعه زن و جوان نيز وجود دارد! پس با دقتي ديگر به زنان و جوانان توجه شد. حال نوبت جوانان بود؛ طيف گسترده اي از جامعه كه مي خواستند مطابق با جامعه جهاني جوانان از آزادي هاي گفتار و فكر برخوردار باشند. در دو دوره پاياني رياست جمهوري فعلي ايران، جوانان و خواسته هاي آنان، بسيار موردتوجه قرار گرفتند. حال ميزان مثمرثمر بودن اين توجهات چيزي است كه در آينده خود را نشان خواهد داد، اما حرف امروز اين است كه آيا فقط جامعه ايران را جوانان و زنان تشكيل مي دهنديا آنكه اين توجه نيز به خاطر سياست بود؟ اينكه سياسيون با محاسباتشان ببينند كدامين گروه درجامعه، بيشترين تعداد را به خود اختصاص داده اند و پيرو تشخيص اين تفكر، تمام فكر و ذكر و تبليغاتشان را براي آن گروه قرار دهند! خب نمي توان منكر كار سياستمداران شد كه سياست يعني همين، اما يك چيز باقي است و آن اين است كه سياستي موفق تر است كه با تمام ظاهر تبليغاتي اش به همه چيز توجه كند، حتي اگر نتوان وعده ها را به ظهور رساند.
يكي از اين همه چيزها، سالمندان جامعه هستند و امروز اين سوال را داريم كه آيا در بحث مدعيان رياست جمهوري موضوع سالمندان و مشكلات آنان و مقابله با آن مشكلات، سهم واقعي خود را در مبارزات انتخاباتي داشته است؟
اين طيف بزرگ كه يا به دليل نوع مشاغل شان در طول زندگي از حقوق و مزاياي بازنشستگي برخوردار نيستند يا اگر باشند داراي درآمدهايي هستند كه كفاف يك زندگي معمول و آرام را نمي دهد، چگونه نگاه شده اند كه بتوانند با ايمان به نگاهي دلسوزانه قلم به دست گيرند و راي واقعي خود را بنويسند؟ مي گويم واقعي، چون واقعا كدام يك از نامزدهاي انتخاباتي براي مشكلات سالمندان مثل مشكلاتي كه براي زنان و جوانان بود، راهكار ارائه داده اند؟
003729.jpg
نامزدهاي رياست بر دستگاه اجرايي چه برنامه اي را براي قشر بزرگ سالمندان روستانشين يا حاشيه نشين شهري تدارك ديده اند؟ اينجا صحبت از گروهي است كه تمام عمر خود را صرف فعاليت  و كار كرده اند تا درآمدي داشته باشند و امروز كه توانايي هايشان محدود است و ديگر قادر به فعاليت مانند سالهاي قبل نيستند بايد به دليل عدم برخورداري از بيمه بازنشستگي به حال خود رها شوند. شايد مراكزي مانند كميته امداد امام خميني(ره) قدم هايي براي پوشش اين گروه برداشته باشند، اما همان مديران و مسئولان كميته امداد مي دانند كه رقم هاي پرداختي به سالمندان تحت پوشش شان بسيار ناچيز است. اين زمان براي سالمندان زماني است كه بيشتر از هر وقت ديگر نياز به حمايت هاي عمومي، بويژه در زمينه بهداشت و درمان و مراقبت نسبت به بقيه اقشار دارند. نامزدهاي انتخاباتي چقدر به نيازهاي سالمندان جامعه خود توجه كرده اند؟ نهايت كاري كه در هر دوره انجام شده است، سركشي به بعضي مراكز نگهداري آنان بوده يا واريز مبلغي به حساب آن مراكز. ولي آيا آنان تنها نيازمند پول ما هستند كه آن هم مقطعي و بنا به دلايلي به آنان تعلق بگيرد؟ كدام نامزد رياست جمهوري در برنامه هاي خود وعده داده است كه براي شهروندان سالمند، اعم از آناني كه تحت پوشش صندوق هاي بيمه بازنشستگي هستند يا آنهايي كه فاقد آن هستند، مقرري ثابت ماهانه به عنوان حق شهروندي تعيين خواهد كرد؟ آنهم مبلغي كه طبق استانداردهاي شناخته شده، زندگي آبرومندانه اي را براي اين گروه آسيب پذير تضمين كند؟ تقريبا مي توان گفت نامزدهاي رياست جمهوري تا به حال چنين حرفي نزده اند و متعاقب آن حركتي در جهت بهينه سازي وضعيت سالمندان نكرده اند اما در نهايت توقع دارند كه اين طيف زحمت  كشيده كه روزگار از كار افتادگي خود را به سختي سپري مي كنند و نزديك به 10 درصد از جمعيت كشور را تشكيل مي  دهند، در صحنه پرهياهوي انتخابات رياست جمهوري شركت كنند و مشاركت سياسي داشته باشند. گرچه سالمندان اين جامعه مانند تمامي اقشار ديگر، چه از رفاه اجتماعي برخوردار باشند و چه نباشند حتما دست به اين مشاركت سياسي مي زنند و در انتخابات شركت مي كنند كه اين حركتشان را بايد از بزرگي روح و دل دريايي شان ديد.
اما نامزدهاي محترم رياست جمهوري! شما اين دفعه پس از به قدرت رسيدن تان براي اين سرمايه هاي انساني و عظيم كه با فكر و قلم و قدم هايشان شما را حمايت كردند، چه خواهيد كرد؟
كمي كه به اطراف نگاه كنيم در هر كجاي اين زمين خاكي با ممالكي طرف مي شويم كه دولتمردانشان يا به سالمندان خود توجه دارند مثل چين، آمريكا و ايتاليا يا مانند كشوري مثل هند، سالمندانشان را در حاشيه قرار داده اند. ايران شبه قاره اي مانند هند نيست كه بگوييم وجود طوايف و گستردگي جمعيت مانع رسيدگي به امور سالمندان مي شود كه اگر اينطور باشد نگاهي به جمعيت ميلياردي چين بيندازيم كه چگونه سالمندانشان را حداقل از نظر عاطفي حمايت مي كنند.
ما با توجه به وسعت خاك كشورمان از جمعيت معمول و معقولي برخورداريم، بماند كه ثروت افسانه اي ايران از نفت و گاز گرفته تا سرزمين هاي سرسبز و پر محصول و بودن معادن فلزات و سنگ و هنرهاي اصيل و بي بديل، مردمانش را كه موجب توليد سرمايه است نبايد از نظر دور داشت كه اينها همه يعني اينكه سالمندان ما نيز مانند ديگر اقشار جامعه حق دارند از ثروت هاي ملي شان برخوردار باشند و بهره اي ببرند. چگونه در جامعه اي كه تورم غوغا به پا كرده، تصور مي شود با پرداخت حداكثر 20 يا 30 هزار تومان از طرف كميته هاي پوشش دهنده، يك سالمند كه به بيماري و ناتواني جسمي دچار است را در شرايط يك زندگي آرام و خوب مي توان قرار داد؟
گاهي وقتي اين ارقام را به گوش مي شنوم و به چشم مي بينم، فكر مي كنم انگار خيلي ها هنوز در 30 سال پيش زندگي مي كنند و خبر از تورم ندارند كه پرداخت اين مبلغ را مانند لطفي بزرگ در حق اين طيف مي دانند؟
بد نيست نگاهي به انتخابات در كشور ايتاليا بيندازيم. در اين كشور بيشترين مشاركت سياسي از سالمندان خواسته مي شود ولي مشاركتي كه حقيقتا در قبال اعطاي رفاه اجتماعي به آنان است.
نبايد گفت چون ايتاليا بالاترين درصد جمعيت سالمند را دارد، بيشترين مانور تبليغاتي  اش را روي اين قشر انجام مي دهد كه اين دليل موجهي نيست كه اگر اين باشد، هنوز سياستمداران ما با تمام شعارهايشان براي جوانان كه بالاترين درصد جمعيت را در كشور دارند كار چنداني نكرده اند. هنوز فعاليت هاي شغلي غير منطبق با تحصيلات دانشگاهي را شاهديم، هنوز نبود مسكن و مشكلات ازدواج را شاهديم و هنوز خيلي چيزهاي ديگر را نيز شاهديم. بنابراين به تجربه ديده ايم تنها چيزي كه باقي مي ماند اين است كه وقتي انتخابات انجام مي شود حتي بسياري از قول هاي داده شده عملي نمي شوند ولو آنكه به فراموشي سپرده مي شوند، چه برسد به مواردي كه هرگز بيان و پرداخته نشد. مواردي مانند سالمندانمان. آنها در پستوهاي ساكت و خاموشي به نام خانه هاي سالمندان يا گوشه اتاق هاي خانه بستگان يا در انزواي خانه خود باز هم تنها رها شده اند. نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري! يادتان باشد هر كدام كه بر مسند قدرت تكيه زديد، اين بار نگاه نويي به سرمايه هاي ارزشمند و ساكت و صبور جامعه تان بيندازيد. آنها خود را از شما مي دانند كه هنوز هم اميدوارانه به پاي صندوق راي مي آيند شما اميدشان را تبديل به ياس نكنيد.
پايان كلام: سالمندان ما تقريبا 10 درصد از جامعه جمعيتي كشور را به خود اختصاص داده اند، سالمندان ما هنوز زنده اند پس بايد از حقوق زندگي برخوردار باشند. سالمندان ما نياز به مراقبت هاي زيادتري دارند، بنابراين بايد وسايل و ابزار اين مراقبت ها برايشان آماده و در اختيار باشد. آنها در حال طي كردن دوران آرامش زندگي شان هستند، بنابراين پس از سالها خدمتگزاري به همه ما كه منجر به توانايي و قدرت برايمان شد، حداقل، آرامش را به آنان ارزاني داريم و نگذاريم اين روزهاي نهايي زندگي و بودنشان در تلخي اين ايام سخت تر، غوطه ور شود. آنان نيز مانند زنان، مردان و جوانان اين سرزمين حق بودن دارند، تنها حق راي دادن را به آنها ندهيد. اين حق را به آنها بدهيد.

لذت هاي زندگي روبه رو
003714.jpg
طبق آمارهاي جهاني در سال 2050 حدود 2 ميليارد از جمعيت جهان را سالمندان به خود اختصاص مي دهند. نگاه امروز جامعه شناسان به جوامع، به ما اين نويد را مي دهد كه در آينده اي نه چندان دور شاهد رشد جمعيت سالمندان باشيم؛ رشد جمعيتي كه خاص كشورهاي غربي و توسعه يافته نيست، بلكه كشورهاي در حال توسعه را نيز دربرمي گيرد و شايد كار به آنجا رسد كه كشورهاي در حال توسعه گوي سبقت را در رشد جمعيت سالمندي از رقباي غربي خود بربايند. چرا كه هم امروز شاهديم كه اگر در فرانسه هر 150 سال جمعيت سالمند دو برابر مي شود در كشوري مثل چين اين جريان هر 27 سال اتفاق مي افتد.
رشد جمعيت سالمندان شايد از بعضي ابعاد موفقيت محسوب شود، به عنوان مثال از نظر بهداشتي، اما از سويي ديگر در كشورهاي درحال توسعه چون ايران، بايد نگراني هاي زيادي را براي مديران و مسئولان امر ايجاد كند، چرا كه وقتي تغييرات تركيب جمعيتي از نظر سني تغيير نكرده، پاسخگويي به نيازهاي سالمندان در اين گونه كشورها دشوارتر است.
براساس آمار كشور در سال 1375 تعداد 4 ميليون و 10هزار و 482 نفر بالاي 60 سال (كه سن سالمندي است) در كشور زندگي مي كردند و براساس برآوردهاي انجام شده،  آمار جمعيت سالمند در سال 1404 به 9 ميليون و 204 هزار و 294 نفر خواهد رسيد. آنچه از تفاوت اين دو رقم دريافت مي شود اين است كه جمعيت سالمند كشور رشد مثبت خواهد داشت.
آيا قرار است اين جمعيت به حال خود گذاشته شوند تا به طريقي روزگار را سپري سازند؟
آيا نمي خواهيم با برنامه  ريزي و سياستگذاري صحيح در جهت به كارگيري و استفاده از اين قشر، فرصت مناسبي را به خود و آنان اختصاص دهيم؟با اين تفكر بايد بپذيريم كه مسئله سالمندي بايد در برنامه ريزي ها وسياستگذاري هاي كلان كشور مورد توجه جدي واقع شود تا در آينده نه چندان دور جمعيت بالاي سالمند بحراني را در كشور ايجاد نكند تا جامعه بتواند به نيازهاي اين قشر پاسخ مناسب دهد. به همين منظور، امروزه در دنيا بحث «سالمندي پويا»، مطرح شده است كه منظور از آن «فرآيند بهينه سازي فرصت ها براي سلامتي، مشاركت وامنيت به منظور افزايش كيفيت زندگي افراد روبه سالمندي است.»در واقع اين مفهوم به مردم كمك مي كند تا به توان و نيروي خود در داشتن سلامت جسمي،  رواني و اجتماعي خود در تمام دوران زندگي پي ببرند و مشاركت اجتماعي لازم را در جامعه داشته باشند و جامعه نيز بايد زمينه لازم را براي سلامت، مشاركت و امنيت اجتماعي سالمندان فراهم كند. با اين طرح استقلال افراد سالمند در دوران سالمندي حفظ شده و زندگي توام با سلامتي را در كنار كيفيت برتر زندگي خواهند داشت و در نتيجه به رضايت و عزت نفس سن خود خواهند رسيد. حال كه طبق آمار منتشره بزودي با جمعيتي مواجه خواهيم شد كه سيل عظيمي از سالمندان خواهند بود.
براي آن روز بهتر است از امروز شروع كنيم و سالمندان امروز را با لذت هاي زندگي روبه رو كنيم تا بتدريج به آنجا برسيم كه زمينه ها را فراهم ساخته و همزمان، هم سالمندان امروزمان را متعالي سازيم، هم فرداي بهتري براي خود بسازيم.
به همين منظور اقدامات اساسي در كشور بايد انجام شود تا چنين زمينه اي فراهم شود. اين اقدامات به اين شرح است:
- تامين حداقل نيازهاي اساسي آنان در دوران سالمندي
- تاكيد به پيشگيري از مشكلات،  بيماري ها و... سالمندان در دوران قبل از سالمندي
- استفاده از تجارب گرانبهاي سالمند در امور مختلف اجتماعي، فرهنگي، آموزشي و...
- حمايت خاص از سالمندان نيازمند، خصوصا سالمندان روستايي و زنان
- ايجاد هماهنگي بين سازمان مسئول در حوزه امور سالمندي
- حضور فعال سازمان هاي بيمه در حوزه امور پيشگيري از بيماري ها و مشكلات سالمندان با هدف كاهش هزينه هاي بيمه در جهت درمان اين قشر
- ارائه خدمات توانبخشي مناسب به سالمندان
- حمايت هاي حقوقي از سالمندان
- مناسب سازي محيط در جامعه براي حضور فعال سالمندان در عرصه هاي مختلف فعاليت هاي جامعه.
بنابراين بهتر است اولياي امور از امروز به فكر فردا باشند و اين تفكر را از خود دور كنند كه چو فردا شود، فكر فردا كنيم!

دولت و هزينه تحصيل كاركنان
اعزام كارمندان دستگاه هاي اجرايي براي گذراندن دوره هاي بلند مدت كه منجر به اخذ مدرك دانشگاهي يا معادل آن مي شود، در داخل و خارج از كشور با هزينه دستگاه هاي مربوط و تحت عنوان استفاده از ماموريت آموزش، ممنوع است.
به گزارش روابط عمومي سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور، لايحه مديريت خدمات كشور با اعمال چنين محدوديتي، موارد خاص و ضروري را كه با پيشنهاد اين سازمان به تصويب هيات وزيران مي رسد، از شمول ممنوعيت ياد شده مستثني كرده است.
با تصويب اين لايحه از سوي مجلس، سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور موظف خواهد بود به منظور ارتقاي سطح كارايي و اثربخشي دستگاه هاي اجرايي «نظام آموزش كارمندان دستگاه هاي اجرايي» را طراحي  كند.
بر اساس اين لايحه، نظام مذكور بايد به گونه اي باشد كه همراه با متناسب ساختن دانش، مهارت و نگرش كارمندان با شغل مورد نظر، انگيزه هاي لازم را براي مشاركت مستمر كارمندان در فرآيند آموزش تامين كرده و با برقراري رابطه بين ارتقاي كارمندان، مديران و آموزش، از حداقل «سرانه ساعت آموزش» وفق مقررات در هر سال برخوردار شوند.
در اين لايحه به دستگاه هاي اجرايي اجازه داده مي شود قرارداد آموزشي با دانشگاه ها و موسسه هاي آموزشي دولتي يا غير دولتي داراي صلاحيت فني منعقد كنند.
توزيع تمامي بورس هاي آموزش كه از سوي دولت هاي خارجي يا از طرف موسسه هاي بين المللي در اختيار دولت قرار مي گيرد، وظيفه اي است كه به سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور محول شده تا متناسب با وظايف، بين دستگاه هاي اجرايي انجام پذيرد.
لايحه مديريت خدمات كشوري، همچنين كارمندان دولت را موظف كرده است، همواره نسبت به توانمند سازي و افزايش مهارت ها و توانايي هاي شغلي خود اقدام كنند.

امروز
نمايشگاه عكس عاشورا
003783.jpg
در ميان شلوغي و تــــرافيك مــــركز شهر كلافه شده اي. به عكســـخانه شهر كه مي رسي با تصور اينكه مي تواني چند دقيقه اي را به دور از هياهوي زندگي ماشيني در تالارهاي عكسخانه سپري كني،نفس راحتي مي كشي. داخل عمارت كه مي شوي كنتراست شايد رنگ هاي پوستر نمايشگاه توجهت را جلب مي كند. بيرق هاي سبز و قرمز در زمينه اي كاملا سياه و روي آن مي خواني:«نمايشگاه عكس عاشورا»، «حسين خورشيدي است كه به خورشيد مي پيوندد، غروب نمي كند، مي رود بي آنكه بميرد، ناپديد مي شود تا باز پديدار شود، مرگ حسين(ع) تولد دوباره است.» ناخودآگاه اين جملات از ذهنت عبور مي كند. به اولين تالار وارد مي شوي. در اينجا تصوير، ابزاري است تا بيننده را به جهان معرفت بكشاند و عامل گذري است از انديشه اي به انديشه ديگر.
انديشه كودكي خردسال كه در ميان تابلويي با مضمون زير شكل مي يابد:« اول كلام عشق حسين كرامت است / هر كس كه عاشق حسين شود با سخاوت است / در مكتب حسين، ادب درس اول است / زيرا حسين مجري عدل و عدالت است »
نقطه كانوني عكس نگاه خيره و مبهوت كودك خردسالي است كه با تعجب به دوربين ميخكوب شده است. هرقدر از مركز عكس فاصله مي گيري، انديشه انساني نيز رشد مي كند و كودك، دوره نوجواني، جواني و بزرگسالي اش را مي پيمايد. در كنار اين عكس، تصوير مادر و فرزندي به ثبت رسيده است و سپس در قاب ديگر، در نيز به جمع كودك و مادرش افزوده مي شود.
در گوشه هاي عكس، روايت مرداني را مي بينيم كه گذشت زمان بر پيشاني شان شكاف انداخته و موهايشان رنگ باخته است. اينان همان كودكاني هستند كه نگاه نگرانشان به دوربين به حسرتي در دل بدل شده است . شايد يكي از آنها مي پندارد «يك مرد، مردن و چگونه مردن و به دست كه مردن را خود برمي گزيند» و حسين برگزيد تا در جنگ با ظلمت، نور معرفت را هويدا سازد.
تصاوير غريب و شگفت ظهر عاشورا همراه با تضاد رنگ هاي قرمز و سبز در پس زمينه هاي تيره، رابطه واقعي ميان هنرمند و موضوع اثرش را بيان مي كند؛ همانند اجراي تعزيه در ميان آبهاي پرتلاطم خليج فارس كه ماهيت تمثيلي تعزيه را به روايت واقعي اثر در كنار رود دجله و فرات تبديل مي كند.
هنرمند عكاس با شكار اين تصاوير، عقلانيت خشك را به سخره مي گيرد و انديشه اي فراتر را بسط مي دهد، در اين قاب هنرمند تماشاگر را به جدالي ميان واقعيت تصوير و تصوير واقعيت فرا مي خواند تا خود ميان ظلم و معرفت به قضاوت بنشيند.
طبل ها به صدا درمي آيند. فرياد حسين حسين در اعماق وجودت رخنه مي كند. قلبت به تپش در مي آيد و جريان سريع خون را در زير پوست صورتت احساس مي كني.
خود را در صحرايي مي بيني كه خيمه هاي حسين برپايند. لحظه اي بعد خيمه ها بر قله هاي برفي آذربايجان برافراشته شده اند و لحظه اي دورتر در دشتي سرسبز سينه داغديده ات منزلگه خاندان حسين(ع) مي شود.
سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران با هدف گسترش معرفت ديني و حفظ ارزش هاي والاي حماسه جاودانه اباعبدالله الحسين و براي ارتقا بخشيدن به غناي تصويري و ثبت دشت آئين ها- مراسم و نمادهاي اين واقعه كه با زندگي و فرهنگ مردم عجين شده است- اقدام به برگزاري دومين سوگواره سراسري عكس عاشورا كرد.
در اين فراخوان 533 عكاس از سراسر كشور با ارسال 3309 اثر تا 20 اسفند 83 در مسابقه شركت كردند كه در مجموع تعداد 90 قطعه در بخش تك عكس و سه مجموعه در بخش مجموعه عكس پس از داوري از سوي محمد ستاري، مجتبي آقايي، محمد مهدي رحيميان، محمدغفوري و مسعود زنده روح كرماني به بخش نمايشگاه راه پيدا كردند.
نمايشگاه عكس عاشورا روز 28 ارديبهشت با حضور جمعي از هنرمندان و صاحبنظران اين رشته افتتاح شد كه تا 11 خردادماه ادامه دارد. علاقه مندان مي توانند با مراجعه به عكسخانه شهر واقع در ميدان هفت تير، خيابان بهار شيراز، بوستان بهار شيراز از ساعت 17 الي 19 از اين نمايشگاه بازديدكنند.

يادداشت
رفع تبعيض سني
003801.jpg
نهمين انتخابات رياست جمهوري در ايران نزديك است، طي چند ماهه گذشته كانديداهاي محترم رياست جمهوري در برنامه هاي انتخاباتي خود برنامه هاي زيادي را وعده داده اند.
اصولا نسبت به انتخابات پيشين، در اين دوره مي توانيم از وعده هاي انتخاباتي با توجه به برنامه هايي همچون توجه به مسائل و مشكلات اقتصادي و اجتماعي يا سياسي و فرهنگي يا مطالبات قومي - امنيتي در برنامه كانديداها خبر بگيريم. برخي از كانديداها به آزادي هاي مدني و اجتماعي مردم توجه ويژه كرده اند و برخي ديگر بحث معيشت و اقتصاد روزمره زندگي را سرلوحه شعارهاي خويش قرار داده اند و جنگ و مباحثه بر سر اولويت بندي مسائل و مشكلات جامعه هنوز ادامه دارد...
اينجانب كه مسئوليت دبيرخانه شوراي ملي سالمندان كشور را به عهده دارم و از ظن خود به مسائل نگاه مي كنم، دغدغه مسائل و مشكلات سالمندان را داشتم و با خود مي انديشيدم كه اي كاش كانديداهاي محترم نيم نگاهي هم به مسائل سالمندي مي كردند. از آنجايي كه جمعيت سالمندي كشور هم اكنون 8/6 درصد جمعيت كل كشور است و تا 15 10 سال آينده اين رقم به دو برابر ميزان فعلي خود (يعني از 5/4 ميليون نفر به 9 ميليون نفر) خواهد رسيد، بنابراين جمعيت عده اي آن را مي توان به حساب آورد.
هم اكنون جمعيت سالمند در اروپا به حدود 25 درصد از جمعيت كل كشورها رسيده است و اين يعني جمعيت قابل توجهي از كل، به همين جهت در آن كشورها شنيده مي شود بسياري از روساي جمهور و نمايندگان مجالس ملي و منطقه اي در برنامه هاي انتخاباتي خود مسائل سالمندان را مي گنجانند و نسبت به مطالبات آنها واكنش نشان مي دهند. از جمله اين مطالبات مي توان به مسائل بيمه درمان، بيمه بازنشستگي دوران سالمندي، حق استفاده از تسهيلات ويژه گردشگري، استفاده از هواپيما و وسايل نقليه عمومي به صورت رايگان يا با 50 درصد تخفيف اشاره كرد و همچنين ايجاد فرصت هاي برابر و رفع موانع معماري در سطوح معابر شهري، رفع تبعيض سني در استخدام ها و طي ترفيع درجه مستخدمان شركت ها و موسسات خصوصي، دولتي و تعاوني همگي از مصاديق فعاليت هايي هستند كه در كشورهاي ديگر روساي جمهور به آنها توجه ويژه مبذول مي دارند.
در كشور ما ايران متاسفانه نه كانديداهاي محترم پست رياست جمهوري به اين مسائل واكنش نشان داده اند و نه انجمن ها و اصناف و طبقات، گروه هاي اجتماعي متشكل از خود سالمندان، هيچ كدام برنامه خاصي تاكنون نداشته اند. در حالي كه NGO هاي سالمندي در آستانه ورود به انتخابات نهم مي توانند مطالبات خود را به صورت فعالانه و در يك داد و ستد جمعي و صنفي دنبال كنند.
دكترمحمود توكلي
مديركل دفتر توانبخشي سالمندان

خبر
دختران، پسران را مدير مي دانند
003789.jpg
مردان 35 برابر زنان در كسب و احراز پست هاي مديريتي فعالند و اين درحالي است كه يك نظرسنجي حكايت از آن دارد كه دختران انتصاب به سمت هاي مديريتي را خاص پسران مي دانند.
در بررسي آمارهاي مشاغل سطوح عالي و مديريتي در فاصله سالهاي 1376 تا 1380 اين موضوع نتيجه گرفته شده كه رشد زنان در احراز پست هاي مديريتي كند صورت مي گيرد و در عوض مردان 35 برابر آنان براي كسب چنين مشاغلي تلاش مي كنند.
به نظر مي رسد آنچه در اين ميان اهميت دارد فرهنگ و نوع نگاه زنان و دختران به مقوله مديريت در سطوح مختلف باشد. نتايج يك نظرسنجي در قائمشهر مازندران كه به وسيله خبرگزاري جمهوري اسلامي منتشر شده نشان مي دهد 90 درصد دختران، انتصاب درمشاغل مديريتي و پست هاي مهم حكومتي را مختص پسران مي دانند.در واقع بايد گفت همين نگاه اوليه و پس زمينه ذهني است كه چنين نتيجه اي در عمل به وجود آورده است. نمونه گيري براي اين طرح در سه سال و در 22 مدرسه انجام گرفته كه جامعه آماري 5 هزار و 800 نفري از دانش آموزان دختر را در نظرسنجي دخيل كرده است.
البته اين طرح صرفا يك طرح پرسش و پاسخ نبوده و در آن تصور كردن مناصب مهم حكومتي و دولتي نيز بررسي شده است.
ابراهيم حاجي پاشا، كارشناس مشاوره و مجري طرح خودباوري دختران كه چنين نظرسنجي را تدارك ديده، به ايرنا گفته است: «در اين طرح همچنين به شكلي نمادين در پست هايي نظير رياست جمهوري، رياست مجلس و وزارت هاي مختلف، دانش آموزان سعي كردند با وظايف اين مديران عالي كشور آشنا شوند.»
از ديگر نظرات دانش آموزان در اين نظرسنجي همچنين به فعاليت زنان در اجتماع اشاره شده است. كمبود امنيت اجتماعي، خجالتي بودن زنان، محدوديت در ظرفيت پذيرش در برخي رشته هاي سياسي دانشگاه ها و تبعيض بين دانش آموزان از جمله عللي بود كه دانش آموزان دختر براي حضور نيافتن در فعاليت هاي اجتماعي عنوان كرده اند.

تهرانشهر
آرمانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
زيبـاشـهر
شهر آرا
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |