ساده ترين و عيني ترين تجربه هاي جهاني ثابت كرده است كه يك اقتصاد سالم بر پايه نظام توليدي منسجم با بهره گيري از تمامي نيروهاي مستعد و خلاق شكل مي گيرد نكته اي كه هنوز در اقتصاد ما به صورت متوازن اجرا نمي شود
در شرايطي كه تعداد زيادي از كارخانه ها با كمبود نقدينگي روبه رو بوده و به تعديل نيروهاي خود روي آورده اند، سرمايه هاي سرگردان در بخش هاي غير مولد به تورم روزافزون دامن مي زنند.
بار ديگر در آستانه انتخابات رياست جمهوري قرار داريم و فصل، فصل بحث ها، وعده ها و قول و قرارهاست. مردم ما هشت دوره از انتخابات رياست جمهوري را تجربه كرده اند و با اين فضاها هم آشنايي كامل دارند، يعني كم وبيش مي دانند ميان وعده ها و آنچه كه با پيروزي يك نامزد انتخاباتي بايد تحقق پيدا كند چه اندازه نزديكي يا فاصله وجود دارد و قطعا كانديداها، هركدام بنا به تشخيص خود بر مشكلات مهم كشور دست گذاشته اند و وعده حل آنها را نيز مي دهند.
غرض از اين مقدمه كوتاه آن بود كه نظر نامزدهاي محترم نهمين انتخابات رياست جمهوري را به يك واقعيت ملموس در مسائل كلان مملكتي جلب كنم و آن اقتصاد و مسائل اقتصادي كشور ما است. اقتصاد در هر مملكتي نقشي اساسي و انكارناپذير دارد و رابطه تنگاتنگ آن با عدالت اجتماعي قابل چشم پوشي نيست. در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران بنا به تعريفي كه از نظام اقتصادي كشور ما ارائه شده، نيل به عدالت اجتماعي به عنوان يكي از مهمترين اهداف نظام كه بايد با يك اقتصاد سالم محقق شود مورد تاكيد قرار گرفته است، اما به وجود آمدن مشكلات مختلف در سامانه اقتصاد كشور كه كارشناسان از آن به عنوان بيماري نام مي برند، سبب شده كه آن اهداف عاليه كه در قانون اساسي تعريف و ارائه شده تحقق پيدا نكند. افزايش تورم و گراني و شكاف طبقاتي هميشه يكي از پيامدهاي مهم يك اقتصاد بيمار است كه اگر با اندكي دقت به وضعيت اقتصادي كشورمان نظاره كنيم، چنين نشانه هايي را مي توانيم پيدا كنيم، البته پيشرفت ها و دستاوردهاي گوناگون نظام جمهوري اسلامي را كتمان نمي كنم، بلكه آنچه مدنظر است آن اهداف عاليه اي است كه در قانون اساسي تعريف شده و الزاما، مسئولان و كارگزاران حكومتي را به تامين چنين اهدافي براي رفاه و سعادت مردم مكلف و موظف مي سازد.
ساده ترين و عيني ترين تجربه هاي جهاني ثابت كرده است كه يك اقتصاد سالم بر پايه نظام توليدي منسجم با بهره گيري از تمامي نيروهاي مستعد و خلاق شكل مي گيرد. اكنون، وضعيت توليد در بخش هاي گوناگون اقتصاد ما نامتوازن بوده و با مشكل روبه رواست. به عنوان مثال در شرايطي كه تعداد زيادي از كارخانه ها با كمبود شديد نقدينگي روبه رو هستند و به ناچار به تعديل هاي پي در پي نيرو رو آورده اند، سرمايه هاي سرگردان در دست افرادي كه جز به حداكثر سود با حداقل سرمايه گذاري به هر طريق نمي انديشند در بخش هاي غير مولد باعث از ميان رفتن منابع طبيعي اراضي حاصلخيز كشاورزي يا تورم و گراني شديد كالاها شده اند. اين مسئله از آنجا به وجود آمده كه ساز و كارهاي قانوني براي هدايت سرمايه ها به بخش توليد، به كار گرفته نمي شود و اهرم هاي قانوني براي مهار مانورهاي زيانبار نقدينگي بخش خصوصي وجود ندارند. در نتيجه هزاران فارغ التحصيل دانشگاه هاي كشور با دارا بودن مدارك و تحصيلات تخصصي، در جست وجوي كار هستند و چنين نيروي عظيمي را تنها مي توان با فعال كردن بخش هاي مولد و استفاده از ظرفيت هاي توليد، جذب كرد و تبعات بي شمار آن را مهار كرد. لذا از كانديداهاي رياست جمهوري در اين دوره، كمترين توقع آن است كه در صورت كسب آراي مردم و به دست آوردن موفقيت، براي حل معضلات ريشه دار اقتصاد كشور به چاره انديشي بپردازند و مشكل روز افزون بيكاري و عواقب سوء آن را مهار كند.
م- خوئي – تهران

با توجه به اينكه ساكن شهركي در شهريار هستم كه هنوز از داشتن تلفن ثابت نيز محروم است، تصميم گرفتم با خريد قسطي تلفن همراه از نعمت ارتباطات، آنهم در عصر ارتباطات و فن آوري بهره مند شوم و تصورم اين بود كه شركت هاي خريد و فروش موبايل بهترين و راحت ترين راه و شرايط را به خريداران پيشنهاد مي كنند، اما به مصداق «كه عشق اول نمود آسان...» در مقابل دريافت سيم كارت و صلحنامه، مبلغ 450 هزار تومان وجه نقد به عنوان پيش پرداخت و چند فقره چك ضمانتي بابت اقساط ماهانه به يك دفتر معتبر خريد و فروش موبايل واقع در صادقيه پرداخت كردم. ابتدا همه چيز به نظر قانوني مي آمد و فروشنده به اعتبار دفتر معتبر خود قول داد كه يك هفته بعد سند را نيز به نام خريدار منتقل كند، اما از هفته بعد همه چيز شكل ديگري به خود گرفت و فروشنده از برقراري هرگونه ارتباطي با من خريدار، به عناوين مختلف سر باز زد تا اينكه شخصي با شماره تلفن همراه ما تماس گرفت و اظهار داشت كه اين خط متعلق به اوست و يك سال است كه براي خريد قسطي اين خط با احتساب بهره آن جمعا مبلغ يك ميليون و 650 هزار تومان پرداخت كرده است، ولي در موعد آخر قسط، سيم كارت از طرف فروشنده سوزانده شده و او نتوانسته است فروشنده را پيدا كند و به رغم شكايت و پيگيري هنوز راه به جايي نبرده است. اين زنگ خطري بود كه به معامله انجام شده، خوشبينانه نگاه نكنم. پس از مراجعه به دفتر فروش موبايل، در كمال حيرت، فروشنده مدعي شد كه آن شخص را نمي شناسد و به ناچار نزد وكيلي كه صلحنامه را تدوين كرده و به اعتبار امضاي او سنديت يافته بود رفتيم، وي هم به رغم تاييد اوليه، منكر شناختن طرف يا داشتن هرگونه نام و نشاني از او شد. در پايان هفته دوم سيم كارت از طرف اداره مخابرات سوزانده شد و بعد از پيگيري هاي فراوان به اين نتيجه رسيديم كه دستمان به جايي بند نيست، چون هم از فروشنده سيم كارت خبري نبود و هم اينكه سيم كارت به شخص ديگري واگذار شده بود و لابد بعد از يك هفته پاي خريدار تازه اي وسط مي آمد و اين دور تسلسل ادامه مي يافت...!
به هر تقدير، در پاسخ به اين سئوال كه چگونه مي توان جلوي اين مسائل را گرفت، به عنوان فردي كه تجربه تلخي در مورد اين شكل خريد و فروش تلفن همراه داشته ام، پيشنهاد مي كنم، ضمن آنكه شركت مخابرات نظارت بيشتر و جدي تري روي دفاتر خريد و فروش تلفن همراه و نحوه تنظيم قراردادهاي اين دفاتر با خريداران داشته باشد از سوزاندن سيم كارت بدون حضور هر دو طرف خريدار و فروشنده و بدون اطلاع خريدار خودداري كند، چون با فرا خواندن خريدار و فروشنده به شركت مخابرات، در صورتي كه هر كدام در موعد مقرر مراجعه نكنند، احتمال بروز سوءاستفاده از آن ناحيه پررنگ تر شده و شركت مخابرات راحت تر مي تواند تصميم گيري كند. ديگر اينكه از وكلاي حقوقي سئوال مي كنم كه اگر فروشنده قصد بر اضرار مادي و معنوي طرف ديگر داشته باشد، از چه طريق بايد اقدام كند تا بتواند به حقوق خود دست يابد؟
افشار- از شهرستان شهريار

بسيار نوشته اند و خوانده ايم كه فن آوري هاي پيشرفته اگر با فرهنگ و اخلاق درست همراه نباشد، نه تنها مفيد فايده نخواهد بود، بلكه منجر به زيان و خسارات غير قابل جبران است. در عصري زندگي مي كنيم كه سيستم هاي ارتباطي ما مجهز به ماهواره اينترنت است، اما نحوه كاربرد تجهيزات نوين را به دليل نبود اطلاعات كافي نمي دانيم. اين ضعف با فراگيري و آموزش پيگير قابل جبران است، همچنان كه بسياري از كودكان و نوجوانان ما اكنون راه و روش استفاده از رايانه ها را مي دانند و قادرند با سراسر جهان از طريق شبكه اينترنت ارتباط برقرار كنند. اما اگر ضعف اخلاقي و ضعف رفتارهاي اجتماعي در جامعه اي وجود داشته باشد تجهيزات و فن آوري هاي پيشرفته ، چه بسا، باعث لطمه و خسارت خواهد شد. في الواقع اگر رشد فكري و فرهنگي همپاي رشد فن آوري نباشد، همان انساني كه روزي برگ درختان را تن پوش خود قرار مي داد، اما امروز، شيك ترين لباس ها را مي پوشد و سوار مدرن ترين خودروها يا هواپيماها مي شود ، مي تواند به جاي كمك و مساعدت به ديگران، براي آنها زيانبار باشد. براي اينكه از اصل مطلب دور نشويم، مثال هايي را در رابطه با جامعه خودمان ذكر مي كنيم: اگر فردي بسيار شيك پوش، سوار بر يك خودرو به اصطلاح مدل بالا و مدرن در يك روز باراني، هنگام عبور از خيابان بي اعتنا به عابراني كه در حاشيه خيابان منتظر تاكسي يا اتوبوس هستند، با سرعت براند و گل و لاي را به آنها بپاشد يا كساني كه با قدرت خريد بالا توانسته اند دستگاه پيشرفته صوتي خريداري كنند و به دليل ضعف فرهنگي، در يك مجموعه آپارتماني، با بلند كردن صداي ضبط، موجب مزاحمت ديگران  شوند، آيا مي توانند نام انسان متمدن را برخود بگذارند؟ يكي از بدترين عادات بعضي از ما در شهر، رها كردن زباله در خيابان و گذرگاه هاست. بارها خودروهايي را ديده ايم كه در حال حركت، به يك ماشين توليد زباله تبديل مي شوند، يعني سرنشينان آنها اشياي گوناگوني از قبيل قوطي خالي سيگار ، قوطي نوشابه و... را به خيابان مي اندازند. حالا اگر، اتومبيل آنها در زمره جديدترين و بهترين مدل ها هم باشد، چه تاثيري در بي نزاكتي و ضعف فرهنگي شان دارد؟ رعايت نكات كوچك اخلاقي و رفتاري، موجب رشد صفات پسنديده در ما مي شود و بر عكس، كم بها دادن به تخلفات كوچك، مي تواند زشتي رفتار را در ما نهادينه سازد. ما ايرانيان كه هميشه پيشينه تمدن و فرهنگ مان را به رخ خارجيان مي كشيم، بايد بيشتر مراقب رفتار و اخلاق خودمان باشيم.
هاجر احدي

گروهي از رانندگان ومالكان ميني بوس هاي قديمي كه خودروهاي خود را اسقاط كرده اند با ارسال نامه اي به همشهري نوشته اند.
«اينجانبان رانندگان خودروهاي ميني بوس ديزلي جهت همكاري با سازمان محيط زيست اقدام به اسقاط ميني بوس هاي خود كرده و پس از متحمل شدن هزينه و اتلاف وقت بسيار با هماهنگي سازمان محيط زيست و شركت زامياد، ميني بوس هاي ايــــويكو با ســـوخت گازطبيعي CNG تحويل گرفتيم به اين اميد كه با مالكيت ميني بوس هاي نو با آسايش و امنيت فكري بيشتري نسبت به گذشته، به آينده خود اميدوار باشيم. غافل از اينكه ميني بوس هايي را كه اقدام به اسقاط آنها كرديم به مراتب بهتر و مطمئن تر از ميني بوس هاي به اصطلاح نو و صفر كيلومتر بوده اند. متاسفانه مراجعه هاي مكرر به شركت زامياد و برگزاري جلسات زياد با مسئولان آن، نتيجه مثبتي به همراه نداشت. طي نامه اي كه تقديم كميسيون صنايع و معادن مجلس شوراي اسلامي شد، خواستار پيگيري اين مسئله از جانب مجلس محترم شديم كه پس از پيگيري مجلس و مكاتباتي كه با وزارت صنايع و سازمان بازرسي و استاندارد داشتند منجر به دستورالعمل وزير محترم صنايع و معادن، طي نامه اي به سازمان گسترش شد، اما متاسفانه شركت توليدكننده ميني بوس ها هنوز اقدام موثري در اين زمينه انجام نداده است. اين شركت بايد توليدات خود را تحت يك پروژه و پروسه تحقيقاتي و پژوهشي توليد مي كرد و پس از رفع عيوب كامل، اقدام به فروش مي كرد تا معاش و زندگي شغلي افرادي كه زندگي و ممر درآمدشان در گرو اين وسيله نقليه است، به خطر نيفتد.
براي مثال يكي از مشكلات اين خودرو، كم كردن روغن است. شركت سازنده اعلام كرده كه دليل آن تبخير روغن است. حال سوال اينجاست كه تبخير روغن باعث آلودگي نيست. در حقيقت ميزان تبخير روغن به حدي است كه بايد به اين خودروها روغن سوز گفت نه گازسوز. در پايان از مسئولان، درخواست جايگزيني خودروهاي ديگري به جاي اين ميني بوس ها را داريم. »

معماي قبض جريمه
اتومبيلي را در 27 بهمن ماه 83 از ايران خودرو خريداري كردم، وقتي براي انتقال آن اقدام كردم، متوجه شدم كه در تاريخ 24/11/83 براي اين خودرو قبض جريمه 26هزار توماني صادر كرده اند. در حالي كه طبق اسناد و مدارك اين خودرو در تاريخ 27 بهمن ماه از شركت ايران خودرو خارج شده است. اين مشكل چگونه به وجود آمده و به چه طريق قابل حل است؟!
علي نوروزي
تحويل نمي دهند
چهار سال است مغازه اي را از اجراي احكام ، خريداري كرده ام، اما تحويل نمي دهند، به هر جا كه لازم بوده مراجعه كرده ام و نتيجه اي نگرفته ام.
محمدتقي

وام دانشجويي
فرزندم دانشجوي دوره شبانه دانشكده اقتصاد و دارايي است، پس از مراجعه براي وام ازدواج به او گفته اند كه چون دانشجوي دوره شبانه است، وام به وي تعلق نمي گيرد.
شجاعي
آب در بستني!
اخيرا بعضي از بستني فروشي هاي سنتي با افزودن آب به بستني كه پس از انجماد به صورت يخ در مي آيد، مبادرت به كم فروشي مي كنند. بهتر است دستگاه هاي مسئول، در اين مورد نظارت بيشتري به عمل آورند.
كرمي
تبليغات بي پشتوانه
در مورد خدمات پس از فروش (گارانتي) بايد كنترل و نظارت لازم صورت بگيرد، تا خريداران كالاها دچار زيان نشوند، به عنوان مثال در مورد بعضي از لوازم خانگي و خودرو، خدمات بعد از فروش به هيچ وجه رعايت نمي شود و تبليغات گسترده با عمل آنها همخواني ندارد.
كيايي
تشكر از شهرداري تهران
بابت ساماندهي پياده روهاي ميدان قدس از شهرداري تشكر مي كنيم.
جمعي از شهروندان
تقاضا از شركت واحد
از شركت واحد اتوبوسراني تقاضا داريم در صورت امكان براي مسير شهرك اكباتان- ونك خط اتوبوس داير كند، مسافران زيادي در اين مسير نيازمند چنين خطي هستند.
ساكن شهرك اكباتان
گراني بليت تا دو برابر!
در سال تثبيت قيمت ها، قيمت بليت تله سي يژ دربند دوبرابر شده و به 700تومان رسيده است. اولا چرا اين گراني اعمال شده است؟ ثانيا، بيشتر مراجعان به تله سي يژ، دانشجو، كارمند، كارگر و از اقشار كم درآمد جامعه هستند، بايدرعايت حال آنها بشود.
فرزانگان
پله هاي نفس گير
پل هاي هوايي عابر پياده در شهرك ژاندارمري- بزرگراه يادگار امام بسيار بلند و نفس گير و عملا غيرقابل استفاده است و بايد با اصلاح شيب و بعضي كارهاي فني، اين پل ها را قابل استفاده ساخت. سمت غرب شهرك از امكاناتي همچون مسجد، كتابخانه، بازار روز، نانوايي ، بوستان ، فرهنگسرا و زمين ورزش محروم است.
جمعي از ساكنان شهرك ژاندارمري

احتراما، در پاسخ به مطلب مندرج در روزنامه همشهري مورخ 06/12/83 صفحه 18، با عنوان «چه شده» به اطلاع مي رساند:
«بر خلاف تصور نويسنده محترم هيچ تناقضي بين سخنان اعلام شده از سوي مديرعامل و قائم مقام ايشان وجود ندارد زيرا همانطور كه مديرعامل شركت رجاء در تاريخ ياد شده اعلام كرده اند، از تعداد واگن هاي خريداري شده از خارج، 45 واگن آن تا پايان اسفندماه وارد كشور شده و به ناوگان حمل ونقل ريلي خواهد پيوست. لذا هر دو مطلب در زمان خود صحيح بوده است و تا پايان سال بعد نيز 400 دستگاه واگن ديگر به ناوگان ريلي افزوده مي شود.»
روابط عمومي رجاء
احتراما بازگشت به مطلب مندرج در شماره 3683 مورخ 7/2/84 در خصوص راه اندازي خط اتوبوسراني از ترمينال خاوران در حومه مترو به ترمينال جنوب به اطلاع مي رساند، با عنايت به تردد اتوبوس هاي خط 47 – 3 از پايانه خاوران به ميدان راه آهن كه از چهار راه تختي و ايستگاه مترو شوش، شهروندان محترم مي توانند براي دسترسي به مترو (رفت و برگشت) از خط فوق الذكر استفاده نمايند.
روابط عمومي شركت واحد
احتراما بازگشت به مطلب مندرج به شماره 3684 مورخ 8/2/84 در خصوص ايستگاه مترو پيكان شهر كه در دل جنگل قرار دارد، از شهرك هاي مسكوني تا ايستگاه مترو اتوبوس نگذاشتند به اطلاع مي رساند،  در رابطه با احداث هر گونه خط و خطوط جديد تا ايستگاه مترو ايران خودرو با امكانات فعلي منطقه مقدور به نظر نمي رسد و در خصوص خط وليعصر به شهران منطقه 6 شركت واحد از ميدان وليعصر به ميدان صادقيه خط فعال دارد و از ميدان صادقيه به شهران نيز خط 816 اين منطقه فعال مي باشد.
روابط عمومي شركت واحد


اقدام مي شود
روابط عمومي شركت واحد :با عنايت به مطلب مندرج در 30 فروردين ماه سال جاري مربوط به ستون (درد دل) تحت عنوان (آسفالت خراب است) به اطلاع مي رساند؛  بر اساس گزارش حوزه معاونت فني و عمراني منطقه، مرمت و لكه گيري كوچه ناوند پور در حال حاضر انجام گرديده، همچنين آسفالت كوچه مقدم نيز در برنامه كاري قرار گرفته و ان شاءا... اقدام مي شود.
روابط عمومي شهرداري منطقه 4
شميم كوثر باز است
احتراما به استحضار مي رساند در تاريخ 31/2/84 خبر كذب تعطيلي مراكز درماني اين شركت به نقل از يكي از دندانپزشكان وزارت بهداشت و درمان در آن روزنامه به چاپ رسيد. خواهشمند است با توجه به بازبودن و برقراربودن مراكز درماني اين شركت، جهت جلوگيري از سردرگم شدن چند ميليون مشترك اين شركت، دستور فرمائيد تا همكاران به اين مورد رسيدگي و نسبت به تكذيب خبر اقدام فرمايند.
ايرانشهر: ناچاريم حتما چند سوال را مطرح كنيم، شايد مسئولين محترم موسسه شميم كوثر خواستند پاسخ بدهند.
۱ – خبري كه ما چاپ كرديم، عينا از سايت خبرگزاري دانشجويان ايران نقل شده بود. حتي كنار خبر، واژه «ايسنا» به چشم مي خورد. اگر بنابر تكذيب باشد، سايت ايسنا بايد تكذيب كند نه ما.
۲ – همانطور كه عرض شد، خبر متعلق به ايسنا است. بنابراين بد نبود در جوابيه موسسه شميم كوثر،  عمليات كارآگاهي دوستان كه منجر به كشف منبع خبر شد يعني «يكي از دندانپزشكان وزارت بهداشت» بهتر و شفاف تر عنوان مي شد.
۳ – يكي از دندانپزشكان وزارت بهداشت يعني چه؟

اولين بار نبود كه پيشنهاد داير كردن يك فروشگاه در مجتمع آپارتماني ما مطرح مي شد، اما اولين بار بود كه يوسف، كارمند نمونه يك شركت دولتي كه تازه به افتخار بازنشستگي نائل شده، براي اين اقدام مفيد و عام المنفعه اعلام آمادگي مي كرد. وقتي همه همسايه ها با اين پيشنهاد موافقت كردند يوسف آقا فهميد كه مي تواند، تمامي پاداش پايان خدمتش را كه عبارت بود از 8 ميليون تومان وجه رايج مملكتي، براي چنين كاري اختصاص بدهد. بخصوص كه مادر خانمش با ادله و شواهد بسيار از بعضي خواربار فروش هايي كه بار خود را بسته اند و صاحب مال و منالي شده اند، او را براي ورود به جرگه پيشه وران تشويق مي كرد.
به رغم مخالفت هاي بيك آقا، مدافع راستين زبان فارسي كه از سه سال پيش در منزل پسرش در مجتمع ما اقامت گزيده بود، يوسف اسم مغازه كوچكش را كه كمي از يك دكه زير پله اي بزرگتر بود «سوپر» گذاشت. يك روز مانده به افتتاح رسمي مغازه، بيك آقا كنار در ورودي پاشنه دهانش را كشيد و گفت:
ايها الناس، سوپر به يك مغازه خيلي بزرگ مي گويند، اين دكه كجايش بزرگ است كه اسمش را سوپر گذاشته اند!  اين مخالفت  علني و افشاگرانه هم سودي نداشت و همسايگان مدام بيك آقا را به آرامش و حفظ خونسردي دعوت مي كردند و مي گفتند، مهم آن است كه مايحتاج ساكنان مجتمع تامين بشود، حالا اسمش هر چي كه مي خواهد باشد. آن عده از همسايگان ما كه لبخند تاريخي يوسف را در روز افتتاح مغازه به خاطر سپرده بودند، قطعا با ديدن چهره عبوس و اوقات تلخي هاي او كه روزافزون شده بود، حيرت مي كردند. اما وقتي فهميدند كه پس از 6 ماه از فعاليت سوپر، او صبح ها با 18 ميليون تومان بدهي پشت دخل مغازه اش ظاهر مي شود، حق را به جانبش دادند.
بالاخره كاشف به عمل آمد كه خريد جنس از مغازه هاي محله به چند برابر قيمت بازار و نسيه فروشي هاي بي حساب، كار دست يوسف آقا داده است. بخصوص كه عواطف رقيق ايشان در حق بعضي از همسايگان كه قدرت خريدشان به دلايل گوناگون كاهش يافته بود، مزيد بر علت مي شد. روزي كه جلسه عمومي براي رسيدگي به وضع كسب و پيشه يوسف و كمك هاي احتمالي به او تشكيل شده بود، سه نفر از همسايگان به عنوان مقدمه، از اشعاري كه بحث «خرمن كوفتن» و «مرد كهن» در آنها لحاظ شده بود، استفاده كردند، اما بيك آقا، ضمن سرزنش آنها از ابيات متين  تبريزي استفاده كرد و گفت: اگر يوسف اين كاره بود كه كارمند نمي شد! تجربه ناموفق «سوپر» با وصول مطالبات واقعي و احتمالي يوسف از مشتريان تكميل و مقرر شد هر آينه، همسايگان براي گشودن مغازه جديدي در مجتمع به توافق رسيدند، حتما هم از نوع تعاوني اش باشد تا همگي در مسائل مبتلا به آن درگير باشند و كاسه كوزه ها سر يك نفر خرد نشود. بيك آقا هم مجددا تاكيد كرد كه در نامگذاري آن مغازه احتمالي از اسامي غير فارسي استفاده نشود.
الف – كوهيار