ميثم معصومي
ساختمان جديد سفارت ايران در توكيو تابستان سال گذشته به بهره برداري رسيد. طراحي اين ساختمان كار مشتركي ميان شركت باوند از ايران و ني هون سكه ( يكي از بزرگترين شركت هاي طراحي در ژاپن) بوده، معمار اصلي اين پروژه حسين شيخ زين الدين است. اين پروژه يكي از مجموعه پروژه هايي است كه وزارت خارجه ايران در راستاي معرفي فرهنگ و فن آوري ايراني، ساختمان هاي مربوط به خود را در خارج از ايران با همكاري معماران بزرگ ايراني اجرا مي كند. يكي ديگر از پروژه هاي آشنا در اين زمينه كنسولگري ايران در فرانكفورت كار مهندس ميرميران است.
ساختمان سفارت دريكي از بهترين مناطق مسكوني در مركز توكيو قرار دارد؛ اين منطقه يكي از مناطقي است كه سفارتخانه هاي كشورهاي مختلفي در آن متمركز هستند. سايت سفارت در نبش دو خيابان باريك قرار دارد كه بار ترافيكي زيادي ندارند.
ساختمان سفارت ايران در توكيو ازتركيب يك مكعب مستطيل كه يك ضلع بلند آن داراي انحنايي به سمت داخل مستطيل با شعاع بسيار بزرگ و يك ديوار منحني شكل است كه از درون مكعب بيرون آمده است. فضايي كه ميان ديوار منحني و مكعب مستطيل درست شده است تبديل به يك آتريوم بزرگ شده كه از طبقه زير زمين تا طبقه دوم ساختمان ادامه دارد. سقف اين آتريوم شيشه اي است كه با استفاده از سازه كششي نگاه داشته شده و آتريوم را به صورت گلخانه اي باز و روشن درآورده است. كاربردهاي اين آتريوم مكاني براي پذيرايي رسمي و ورودي رسمي سفارتخانه بوده و مكعب مستطيل قسمت هاي اداري را درخود جاي داده است. ساختمان از لحاظ سيستم كاربردي بسيار ساده و روشن است. از ديگر نقاط برجسته اين ساختمان كه آن را از ديگر ساختمان هاي هم سنخ خود برتر مي سازد، اين است كه ذين الدين سعي كرده تا تصور امنيتي و بسته بودن ساختمان را از بين برده و ساختماني باز را طراحي كند. ضلع شمالي ساختمان كه مشرف به پاركينگ سفارت است به طور تقريبا كامل از شيشه ساخته شده و هرچند كه براحتي نمي توان تا نزديكي آن رفت، ولي مي توان از دور فعاليت كارمندان سفارت را ديد و بدين وسيله ارتباطي ديداري ميان اهالي محل و كارمندان ايجاد مي شود!
شيخ زين الدين در توضيح مفهوم كلي (concept) اين پروژه اينگونه مي گويد: معماري وسيله است كه با آن فرهنگ به تصوير كشيده مي شود؛ نهضت معماري از گذشته آغاز و تا آينده ادامه دارد و تاثيرگذار بر فرهنگ هاي مختلف است. سابقه تاريخي روابط ديپلماتيك مدرن قدمت چنداني ندارد، ولي اصول ساختمان هايي كه براي فعاليت هاي ديپلماتيك ساخته مي شود بسيار تغيير كرده است. در اوايل قرن 20 ميلادي سفارتخانه يك كشور در خارج، مكاني براي معرفي آن كشور بود ولي امروزه ساختمان سفارت دليلي بر ارزش انساني، وسيله اي براي نشان دادن ديدگاه كشور در برابر توسعه جهاني در روابط بين المللي است. بنابراين با آرزوي اينكه رابطه ميان كشور ميزبان و ميهمان هرچه بهتر بشود، بهتر است تا در طراحي سفارتخانه ها از عناصر معماري هر دو كشور استفاده شود.
ايجاد توازن ميان عنصرهاي معماري ايراني و توكيو به عنوان سايت، موضوع اصلي اين ساختمان است و با استفاده از مصالح و تكنولوژي كه با شرايط جغرافيايي ژاپن هماهنگ است، عنصرهاي ساده شده معماري ايراني به اجرا درآمده است.
در اين ساختمان تلاش شده تا عناصر ايراني، مانند حياط مركزي يا سطح ديوارهاي بزرگ استفاده شود. حياط مركزي وظيفه نورگيري ساختمان را به عهده دارد. ديوار منحني شكل دراين ساختمان به يادآورنده ديوارهاي خشتي در معماري ايراني است.
درجهت يكي از سياست هاي خارجي ايران كه تلاش براي نشان دادن شفافيت ايران و ايجاد حس نزديكي به ايران در ملت ميزبان است، شفافيت ساختمان هم يكي ديگر از موضوعات اين ساختمان بود. ولي با توجه به شرايط خاص امنيتي سفارتخانه كه نيازمند سيستم امنيتي پيچيده اي است، ايجاد همزمان شفافيت و امنيت در اين ساختمان يكي از اهداف اين پروژه بود. براي برقراري امنيت لازم در اين ساختمان از كمترين تعداد پنجره ها در طبقات پاييني ساختمان استفاده شده است....
همانطور كه زين الدين در توضيح مفهوم كلي سفارت بر اين نكته اشاره دارد كه هدف از اين ساختمان معرفي فرهنگ ايراني نيست، شما با ديدن اين ساختمان نمي توانيد ارتباط اين ساختمان و ايران را درك كنيد و تا توضيح مهندس شيخ زين الدين را نخوانيد نمي توانيد رابطه ديوار منحني و حياط مركزي را با معماري ايراني درك كنيد، زيرا كه اين دو عنصر كاملا در ادبيات مدرن اين ساختمان حل شده اند. از اين جهت معمار در به تصوير كشيدن مفهوم مورد نظر خود موفق بوده و مي توان گفت كه اين يك پروژه موفق است.
اين موضوع به نظر من نقطه قوت اين ساختمان است. هرچند من به شخصه با اين پيش فرض كه لازم نمي داند ساختمان سفارت نماينده اي از فرهنگ ايراني باشد موافق نيستم ،ولي اين سليقه شخصي من است و سليقه مهندس شيخ زين الدين چيز ديگر و قابل احترام تر از سليقه من، ولي نكته مهم در اينجاست كه زين الدين با مهارت فراوان توانسته است مفهومي را كه خواسته در اين ساختمان به نمايش بگذارد.
ولي يك چيزي در اين ساختمان من را آزار مي دهد و آن اين است كه هويت معمار را در اين ساختمان نمي توان تشخيص داد؛ چرا كه ساختماني كه ساخته شده است در عمل هيچ تفاوتي با ديگر ساختمان هاي ژاپني از اين دست ندارد، بخصوص اينكه شباهت بسيار زياد آن با ديگر ساختمان هاي شركت ني هون سكه دارد. شايد يكي از دلايل اين شباهت بسيار زيادي باشد كه احتمالا طراحي فاز دو به بعد ساختمان را بيشتر همكاران ژاپني مهندس ذين الدين انجام داده اند و استفاده از جزئيات ساختماني ( detail ) و مصالح رايج در ژاپن اين شباهت را بيشتر كرده است (احتمالا اين يك امر اجتناب ناپذير در معماري در خارج از كشور است). اين عوامل باعث شده اند كه هويت معمار و پشتوانه فرهنگي وي ديده نشود و همه محاسن و ويژگي هاي معمار در پشت آرايشي ژاپني كمرنگ شده، قابل تشخيص نباشد و اين جاي افسوس و صد افسوس است كه اينگونه كار مهندس زين الدين در ميان هزاران ساختمان ديگر ژاپني گم شده و نمي تواند برجستگي هاي خود را به نمايش بگذارد.
پينوشت:
CONTEMPORARY ARCHITECTECTURE - APRIL