سايه رشيدي
هر چند برلين خود را يك كلان شهر اروپايي مي داند، اما در مقايسه با ديگر شهرهاي آلمان، برلين داراي كمترين مكانهايي است كه واقعاً چشمگير و قديمي باشند. جذابيت رازگونه برلين، پشت منظره خشني از گرانيت و شيشه پنهان است، بعد از ساخته شدن آپارتمانها و ساختمانهاي بلند در گوشه و كنار برلين، باز هم اين شهر و ساختمانهايش نمي تواند با آسمان خراشهاي فرانكفورت برابري كند و حتي هيچ يك از فرودگاه هاي برلين به عنوان مهمترين فرودگاه هاي كشور محسوب نمي شوند.
جمعيت ۵/۳ ميليون نفري كه در برلين جمع شده اند باعث شده است كه برلين ديگر شهرهاي كشور نظير كلن، هامبورگ و مونيخ را پشت سر بگذارد. جمعيت در برلين كمتر از ميزان جمعيت لندن، پاريس و رم است چه برسد به كلان شهرهاي آمريكايي يا آسياي شرقي. در آغاز قرن بيستم برلين به عنوان شهري در حال توسعه مطرح بود. برلين تنها طي ۶۰ سال كاملاً تغيير چهره داد. بين سالهاي ۱۹۱۰ تا ۱۹۵۰ چهره شهر از حالتي اشرافي و آرام به يك «كلان شهر الكترونيكي» تبديل شد. صنعتي شدن كه تمامي قاره را در بر گرفته بود، به تدريج باعث شد كه بناهاي ساخته شده توسط بزرگترين و برجسته ترين معمارها و آرشيتكت ها تغيير شكل دهند و تبديل به كارخانه هايي شوند كه دود سياه و غليظ همچون سوسمار از دهانه دودكش هاي آنها فوران مي زند.
باروي كار آمدن رژيم نازي كه همراه با نابودي بسياري از ايالتها در آلمان بود، برلين نيز مجبور به ايفاي نقش تازه شد و اين شهر به عنوان پايتخت كل آلمان برگزيده شد.
برلين اگر تا به امروز توانسته است به صورت شهري باقي بماند كه هميشه در حال حركت و تحول گام برمي دارد ولي رشد سريع برلين و تغييرات فرهنگي سريع آن در سالهاي متمادي قرن بيستم همراه با انحطاط فزاينده آن در دهه هاي بعد نيز بود. جنگ جهاني دوم توسط نازي ها باعث شد كه اكثر قسمتهايي كه به تازگي ساخته شده بودند، تبديل به ويرانه شوند. در آغاز سال ۱۹۴۵ براثر حمله هاي هوايي و جنگهايي كه عليه برلين صورت گرفت، در مركز شهر به ندرت مي شد ساختمان سالمي را پيدا كرد. اين امر به حدي غيرقابل تصور بود كه رئيس جمهور وقت آمريكا هاري ترومن، از انهدام رخ داده در سال ۱۹۴۵ در برلين شوكه شد و گفت «هرگز صحنه اي ناراحت كننده تر از اين را قبلاً نديده بودم.» اين مناطق تخريب شده سپس به منطقه غربي و منطقه شرقي تقسيم شد. مناطقي كه در طول ساليان بعد و در اثر بازسازيهاي بعدي كه صورت گرفت، كاملاً از نظر ظاهر با يكديگر تفاوت پيدا كردند. در بعضي از قسمتهاي منطقه غربي سربازان انگليسي، آمريكايي و فرانسوي تا سال ۱۹۹۴ باقي ماندند.
تلاشهاي زيادي صورت گرفت تا اين شهر به روند مدرن سازي بين المللي متصل شود و قسمتهاي مركزي شهر به سبك معماري سالهاي ۵۰ بازسازي شد. گفتمان بين قديم و جديد، گذشته و حال در كليسا ي مركز شهر مشهود بود. ويرانه هاي برج، كه در جنگ تخريب شده بود، به عنوان بنايي جهت هشدار به نسل آينده به همان حال نگهداري شد. همزمان با ساخته شدن ساختمانهاي سبك استالين در قسمت شرقي در سالهاي ۱۹۵۲ تا ،۱۹۵۸ اين قسمت از شهر به صورت نمونه اي از شهرهاي كشورهاي كمونيستي با طرح هاي استاليني خودنمايي كرد.
برخلاف تفاوت ظاهري كه دو قسمت جدا شده شهر در سال ۱۹۴۹ به خود گرفتند، آنها در ايفاي نقش خود براي افزايش قدرت بلوكي كه به آن تعلق دارند، با يكديگر مشترك هستند. بعد از نيم قرن برلين به صورت نقطه تلاقي شرق و غرب مطرح شد. حتي در سايه يك ديوار كه در سال ۱۹۶۱ بنا شد به راحتي مي شد در برلين زندگي كرد. تنها با از بين رفتن ديوار برلين در سال ۱۹۸۹بود كه شانس دوباره اي براي پيشرفت مردم پديد آمد. در طول شب برلين به صورت آزمايشگاه اجتماعي براي آلمان متحد درآمده بود. در اين محل تمامي موقعيتها و تمامي مشكلات كه مربوط به گذر تاريخ است، مطرح شد. اگر روزي در شهر برلين قدم بزنيد، همه چيز را خودتان كشف خواهيد كرد. وقتي در مترو حضور يابيد با آن بوي مخصوص، يا در يكي از بازارهاي هفتگي با عطر گياهان و ماهي تازه و سبزي فروشان ترك كه محصولات خود را عرضه مي كنند و كشاورزان كه ميوه مي فروشند، در اينجاست كه درمي يابيد برلين شهري است پر از تفاوتها و تمايزها. وقتي در خيابانهاي باريك Kreuzberg با درصد بالاي خارجيان مقيم آن قدم بزنيد، تفاوت اين قسمت را با ويلاهاي در قسمتي ديگر كه داراي درختان ليمو و شاه بلوط هاي بلند هستند و آرامش باورنكردني حكمفرماست احساس خواهيد كرد.
|
|
برلين تركيبي غيرقابل وصف از درخت و بتن است.
همه به هم نزديك هستند و در يك لحظه بسيار شبيه هم به نظر مي رسند، اما دنياهاي متفاوتي دارند. در مناطقي شما مي توانيد بدون هيچ گونه برخوردي با مردم زندگي كنيد. آنجا از فضاي شلوغ و پر سر و صداي مركز به دور است. اين منطقه جايي است كه زندگي روزمره در آن جاريست و حرف اول را مي زند؛ نه قوانين شهرنشيني.
در اين شهر هر كسي براي خودش خلوتي دارد. در قسمتي از شهر محدوده خانه ها با قدمت ها مشخص مي شود. جايي كه همه مردم همديگر را مي شناسند و براي گفت وگو با يكديگر مي ايستند و مردم همه مايحتاج خود مثل خريدهاي ضروري، مدرسه و باشگاههاي ورزشي را همانجا در اختيار دارند. در آنجا هر كس دنياي خودش را دارد و كمتر پيش مي آيد كه با ديگران برخورد داشته باشد.
اين شهر ظاهرا به تكه هاي زيادي تقسيم شده است اما همه آنها داراي ساختارهاي اجتماعي هستند كه قابل مديريت است. خانه به خانه، خيابان به خيابان شبيه شهر فرنگ است كه هر كسي براي خودش ساخته است اما نهايتا همه داراي اين اسم هستند: برلين.
اگرچه اين تكه تكه شدن براي برلين امر جديدي نيست، زيرا در سال ۱۹۲۰ تعدادي از شهرها و روستاها به صورت خودمختار بودند و خود را «برلين برتر» مي ناميدند. اين منطقه شامل ۲۰ منطقه شهري بود. برلين شامل شهرهاي مختلفي است. تا امروز نيز برلين به صورت برابر داراي مناطق شهري و مناطق روستايي است. مناطقي كه داراي تراكم ساختماني هستند و مناطقي كه به شكل سخاوتمندانه باز هستند. مي توان مناطق وسيع را همراه با ويلاها و درختان آن مشاهده كرد. در هر نقطه از شهر يك نكته وجود دارد كه انسان را به اشتباه تاريخي مي اندازد. كسي كه مي خواهد يك شناخت جامع و كلي از شهر داشته باشد نمي تواند از تاريخ اين شهر و تكه تكه هاي تاريخي آن چشم بپوشد.
بلندترين نقطه برلين ۵۵ متر از سطح دريا ارتفاع دارد. اين بنايي است كه از بقاياي باقي مانده زمان نازي و زباله هاي جنگ دوم به وجود آمده و شامل ۱۲ ميليون مترمكعب قلوه سنگ است. از فراز برج تلويزيون كه در مركز شهر واقع شده است و نماي آن از فاصله دور نيز قابل رؤيت است، مي توان اين بناي قديمي را كه در بين ويرانه هاي ۴۰۰۰۰۰ خانه بمباران شده در جنگ جهاني دوم قرار گرفته است، مشاهده كرد. وقتي به مناطق سبزي نگاه مي كنيد كه يك ايستگاه راديويي آمريكايي در آن واقع شده است، مي بينيد كه اين ساختمان در واقع روي سرنوشت انسانها، مرگ و ويرانه ها ايستاده است.
تنها ديدن اين تپه كافي نيست، اما اين مكان، مكان خوبي است كه متوجه شويد در برلين با وجود همه نگاهها كه به سوي آينده وجود دارد هنوز هم نشانه هاي گذشته در آن به خوبي قابل مشاهده است.