يكشنبه ۲۶ تير ۱۳۸۴ - - ۳۷۴۹
سمينار دفاع از كودكان قرباني جنگ و ترور برگزار شد
قربانيان كوچك جنگ
002316.jpg
عكس: علي اكبر شيرژيان
بنيامين صدر
در سمينار دانش آموزان قرباني خشونت و ترور كه روزهاي 20 و 21 تيرماه در سالن سينماي اردوگاه باهنرتهران برگزار شد هيچ آماري از كودكان
ايراني قرباني خشونت و ترور ارائه نشد

بايد سلاح ها را از دست كودكان گرفت و به جاي هر اسلحه يك جلد كتاب به آنان هديه داد.
كراسا ماشل
فعال حقوق بشر و همسر نلسون ماندلا
بر اثر جنگ و خشونت هر 2 دقيقه يك كودك در جهان بر زمين مي افتد و در كنار مصائب مربوط به ترور و جنگ، مشكلات ديگري همچون كار اجباري و محروميت از تحصيل و بهداشت زندگي كودكان را تهديد مي كند. به گفته لوسي اسميت ، عضو كميته حقوق كودك سازمان ملل كه هفته گذشته در سميناري با نام دفاع از كودكان قرباني خشونت و ترور در اردوگاه منظريه شهر تهران سخن مي گفت: در نيمي از كشورهاي جهان، كودكان از سوءتغذيه، گرسنگي و فقر اقتصادي رنج مي برند كه اين به معناي آينده بد با مشكلات بسيار است.
اما به نظر مي رسد كه مشكل آنجايي صد چندان شود كه در بسياري از اين كشورها كودكان امكان رفتن به مدرسه را نيز ندارند. در واقع فقدان نظام آموزش و پرورش قدرتمند، تبعات بسيار بدي را براي سرانجام هر كشور خواهد داشت. بايد دانست كه دوران كودكي اتاق انتظار براي ورود به دنياي بزرگسالي نيست.
كميته حقوق كودك سازمان ملل نيز با طرح اين پرسش كه آيا ملل متحد در برابر خشونت هاي موجود عليه كودكان در سراسر دنيا كاري مي تواند انجام دهند، يا خير؟ در بيانيه اي مي نويسد: ما نمي توانيم كار چنداني انجام دهيم و تنها مي توانيم مسئوليت دولت ها را در قبال كودكان به آنها گوشزد كنيم. در اين كشاكش دولت ها موظفند كه هر شيوه قانوني را براي تضمين حقوق كودكان كه بنا بر تعريف افراد كمتر از 18 سال را شامل مي شود، به كار بندند.
شخصيت آسيب پذير كودكان در ادبيات حقوق بشر متناسب و برابر با اقشار آسيب پذير كه نيازمند حمايت ويژه هستند مطرح شده است و خشونت از جمله موارد آسيب پذيري كودكان است، در حركت هاي تروريستي هدف براي تروريست ها به اندازه اي مهم است كه براي رسيدن به آن دست به هر كاري مي زنند و حتي حقوق كودكان را ناديده مي گيرند و در برخي موارد هدف قرار مي دهند تا از آسيب پذيري آنها به عنوان يك شوك يا اهرم فشار براي امتيازگيري استفاده كنند.
به كجا تكيه كنيم
كنوانسيون حقوق كودك سازمان ملل مهمترين سند ترويج دفاع از حقوق كودك است كه اصل دوم اين كنوانسيون به پرهيز كشورها در تبعيض نژادي، زباني، مذهبي و سياسي تاكيد دارد.
اصل چهارم كنوانسيون حقوق كودك استفاده از منابع موجود هر كشور را براي ارتقاي حقوق كودك الزامي مي داند. ماده 12 اين اصل نيز به آزادي بيان كودك و ماده 13 آن به مقدم شمردن آزادي كودك در دستيابي به اطلاعات، ماده 37 عدم خشونت و حقير شمردن كودك و ماده 38 و 39 هم به وظايف دولت ها در رابطه با حقوق كودك اشاره دارد.
در همين راستا و در تازه ترين گزارشي كه از سوي سازمان ملل در اين مورد منتشر شده، آمده است كه با وجود ابتكارهاي بين المللي، فجايعي كه در حق كودكان صورت مي گيرد، از جمله استفاده از كودكان سرباز و ربودن و تجاوز به آنها بي وقفه ادامه دارد.
اين گزارش بيش از 40 گروه مسلح كه به طور عمده گروه هاي شورشي در آفريقا، آمريكاي جنوبي و همچنين جنوب شرقي آسيا هستند را متهم مي كند كه اقدام به استخدام و استفاده از كودكان در جنگ ها كرده اند.
بر اساس گزارش سازمان ملل، اين 40 گروه مسلح از 11 كشور برمه، بروندي، كلمبيا، جمهوري دموكراتيك كنگو، ساحل عاج، سومالي، سريلانكا، سودان، اوگاندا، نپال و فيليپين هستند.
كوفي عنان دبير كل سازمان ملل هم در واكنش به اين گزارش خواستار اتخاذ تدابير شديدتر بين المللي براي جلوگيري و منع به كارگيري كودكان در منازعه هاي نظامي يا شبه نظامي از سوي دولت ها و گروه هاي شورش شد.
عنان با صراحت گفت كه شوراي امنيت سازمان ملل بايد به همين منظور، عليه دولت ها و گروه هاي شورشي تحريم تسليحاتي اعمال كند، براي سفر رهبران آنها محدوديت  در نظر گيرد و منابع مالي گروه هايي را كه دست به اين كار مي زنند، مسدود كند.
با تصويب نهايي معاهده منع استفاده از كودكان در عمليات جنگي به عنوان مكمل كنوانسيون جهاني حقوق كودك، دولت ها و گروه هاي شورشي از به كارگيري افراد زير 18 سال در جنگ منع شده اند.
تخمين زده مي شود كه در حال حاضر حدود 300 هزار كودك و نوجوان در عمليات رزمي در 35 كشور مشاركت دارند.
شركت دادن كودكان در عمليات هاي جنگي آنان را در معرض آسيب هاي رواني و گرايش به رفتار نابهنجار اجتماعي قرار مي دهد كه آسيب هاي ناشي از آن گاه تا پايان عمر باقي مي ماند.
كودكي كه مغز او با خشم و كينه توزي مسموم شده، بيشتر به يك بمب فرهنگي شبيه است كه براي مدت ها رفته  رفته به منبعي براي بي ثباتي نيز تبديل مي شود.
اين دختران چريك
يك سازمان بين المللي حمايت از كودكان در گزارشي از بهره كشي گسترده از زنان در عمليات نظامي و وجود ارتش پنهاني متشكل از هزاران دختر جوان در نقاط مختلف جهان سخن گفته است.
سازمان موسوم به نجات كودكان در گزارشي نوشته است كه بيش از 120 هزار زن و دختر جوان كه برخي از آنان بيش از هشت سال سن ندارند، از سوي نيروهاي چريكي در كشورهاي مختلف ربوده و به كار اجباري و مشاركت در جنگ گمارده شده اند.
براساس اين گزارش، تعدادي از اين دختران به عنوان نيروهاي مسلح در عمليات نظامي شركت مي كنند و گروهي نيز به منظور خانه داري و كمك به سربازان به كار گرفته مي شوند.
در عين حال، اين گزارش هشدار داده است كه بسياري از اين زنان و دختران در معرض سوءاستفاده هاي جنسي نيز قرار مي گيرند.
در بخشي از اين گزارش آمده است كه گروه شورشي مقاومت در اوگاندا حدود 6هزار و 500 دختر نوجوان را اسير كرده و به شكل هاي گوناگون به كار گمارده است.
همچنين گفته مي شود كه حدود 12 هزار زن و دختر عضو گروه هاي مسلح متعدد در جمهوري دموكراتيك كنگو قرار دارند و بيش از 21 هزار نفر نيز كه 43 درصد آنان را دختران زير 15 سال تشكيل مي دهند به شكل هاي گوناگون با جنگ هاي جدايي طلبانه در سريلانكا مرتبط هستند .
سخنگوي سازمان نجات كودكان گفته است كه تحقيقات انجام شده نشان مي دهد بهره كشي از زنان و كودكان از سوي گروه هاي مسلح به يك كشور يا قاره خاص منحصر نمي شود، بلكه به يك پديده جهاني تبديل شده و در مواردي نيز رو به گسترش است.
اين سازمان، رهبران كشورها و سازمان هاي امدادرساني مختلف را بشدت مورد انتقاد قرار داده و گفته است كه منابع مالي كافي به برنامه هاي بازپروري اين گروه از دختران جوان و آماده ساختن آنان براي ورود به زندگي غيرنظامي اختصاص نمي يابد.
به طور معمول هنگام وقوع درگيري هاي مسلحانه، مرداني در لباس رزم در برابر چشم مجسم مي شوند،  حال آنكه هزاران دختر نوجوان چهره پنهان اين درگيري  ها هستند .
002346.jpg
عكس:جيمز نچوي
خلع سلاح كودكان مسلح افغان
سازمان ملل متحد اعلام كرده كه حدود 6 هزار كودك و نوجوان افغان كه در گروه هاي مسلح عضويت داشته اند، به زندگي غيرنظامي بازگشت داده شده اند.
اين سربازان كودك و نوجوان، بين سنين 14 تا 17 سال، در 15 استان افغانستان با گروه هاي مسلح همكاري مي كردند.
براساس برآوردهاي يونيسف يا صندوق حمايت از كودكان سازمان ملل متحد، اين تعداد، نيمي از شماركل كودكان يا نوجواناني است كه در گروه هاي مسلح عضويت داشته  يا مجبور بوده اند با آنان در زمينه هاي مختلف همكاري كنند.
مقامات برنامه آغازي نو براي افغانستان در اين باره گفته اند، اين كودكان مسلح بوده اند يا از نيروي كار آنها در تداركات پايگاه هاي نظامي مانند بخش هاي آشپزخانه يا رختشويي استفاده مي شده است.
برنامه آغازي نو براي افغانستان ، وظيفه بازگشت هزاران فرد مسلح در سراسر افغانستان به زندگي غيرنظامي را برعهده دارد.
ادوارد كارورداين،  سخنگوي يونيسف يا صندوق حمايت از كودكان سازمان ملل متحد، گفت كه در شرايط جنگ و بحران بيشتر اين كودكان بيسواد مانده اند و سازمان ملل تلاش دارد تا به آنان آموزش هايي را ارائه كند.
او گفت: 87 درصد كودكان نظامي در گذشته هيچ نوع تعليمي نديده اند، بنابراين برگشت آنها به زندگي غيرنظامي نيازمند تلاش هايي است كه آموزش غيررسمي و آموزش هاي عملي جزو آن است. با اين حال، بيشتر اين كودكان نيز به كشاورزي، خياطي، مالداري، قاليبافي و آموزش هاي فني و حرفه اي علاقه نشان داده اند.
مقامات يونيسف در اين رابطه افزوده اند كه اين كودكان براي آغاز يك زندگي صلح آميز و غيرنظامي از فراهم آوري زمينه هاي فراگيري شغل بهره مند مي شوند، ولي به آنان كمك مستقيم نقدي صورت نمي گيرد.
در اين رابطه ايالات متحده آمريكا، سوئد، ژاپن و آلمان بيشتر از 5 ميليون دلار را در اختيار يونيسف قرار داده اند تا نيازمندي هاي آموزشي و بهداشتي اين كودكان را فراهم كند.
در همين حال سازمان ملل متحد از امكان سوءاستفاده جنسي از شماري از اين كودكان در پايگاه هاي نظامي اظهار نگراني كرده و اعلام آمادگي كرده است تا آنان را مورد آزمايش هاي بهداشتي قرار دهد.
سازمان ملل اعلام كرده كه ضمن محرمانه نگهداشتن اطلاعات شخصي اين كودكان و نوجوانان، آماده است تا آنان را در صورت تمايل، از نظر ابتلا به بيماري هاي مقاربتي مانند ايدز مورد آزمايش قرار دهد.همچنين نهادهاي وابسته به سازمان ملل متحد اعلام كرده اند كه روند غيرنظامي سازي و بازگشت به زندگي عادي نزديك به 2 هزار كودك و نوجوان ديگر آغاز شده است.
جنگ ، جان پناه بيماري
سازمان جهاني بهداشت مي گويد كه بر اثر تلاش  در راستاي ريشه كن كردن بيماري فلج كودكان، تعداد موارد ابتلا به اين بيماري در سطح جهاني در سال گذشته 66 درصد كاهش داشته و شمار كشورهايي كه در آن بيماري فلج كودكان شيوع دارد به نصف رسيده است.
اما با وجود اين پيشرفت، سازمان جهاني بهداشت هشدار مي دهد كه درگيري ها و جنگ هاي اخير در مناطق مختلف جهان شانس ريشه كن شدن كامل اين بيماري را كمرنگ مي كند.ظسازمان جهاني بهداشت در سال 1988 يك كارزار گسترده مايه كوبي را در سراسر جهان به راه انداخت تا فلج كودكان را تا پايان سال 2000 از ميان بردارد. با گذشت 14 سال از آغاز اين ابتكار، تعداد موارد ابتلا به اين بيماري 5/99 درصد كاهش يافته و از رقم تخميني 350 هزار مورد در سال 1988 به كمتر از 500 مورد در سال گذشته پايين آمده است.
در همين مدت تعداد كشورهاي متاثر از اين بيماري از 125 به 10 كشور رسيد. كشورهايي چون بنگلادش و جمهوري دموكراتيك كنگو كه دو پايگاه سنتي اين بيماري به حساب مي آيند، در يك سال گذشته حتي يك مورد اين بيماري را گزارش نداده اند.
با وجود مايه كوبي 35 ميليون كودك در افغانستان و پاكستان در سال گذشته، اين دو كشور منبع نگراني سازمان جهاني بهداشت باقي مانده اند. مناطق زير پوشش مايه كوبي در اين مناطق هنوز هم محدود است. اين سازمان هشدار مي دهد كشورهايي كه صحنه درگيري ها و خشونت هستند،  از جمله كشورهاي آفريقايي مثل سومالي، سودان و اتيوپي، موفقيت تلاش ها براي ريشه كني فلج كودكان را با خطر مواجه مي كنند. نبود امنيت و ثبات در اين كشورها مانع دسترسي راحت و امن كودكان براي مايه كوبي است.
سازمان جهاني بهداشت، همچنان ادعا مي كند كه با كمبود دست كم 250 ميليون دلار براي پيشبرد برنامه مايه كوبي روبه روست و هشدار مي دهد كه بدون برقراري صلح و امنيت و پول بيشتر، بيماري فلج كودكان به طور كامل از ميان نخواهد رفت.
نياز به رهيافتي بازدارنده
درگيري هاي مسلحانه هنوز باعث رنج بسياري از كودكان جهان مي شود.    به اين دليل شوراي امنيت از سال 1992 تاكنون 5 قطعنامه مهم درباره درگيري مسلحانه با كودكان صادر كرده است. بنابراين توسل به خشونت عليه غير نظاميان و قرباني شدن كودكان به دليل فقدان مواضع پيشگيرانه و موازين حقوقي بين الملل در منازعه هاي مسلحانه نيست بلكه آنچه كه هست نبود نظارت، ساز و كار هاي مناسب اعمال قانون و ضمانت اجرايي لازم است.
در همين راستا دفتر ويژه اي در سازمان ملل تشكيل شده كه كارها را به سوي اجرايي شدن سوق مي دهد. اين حمايت جهاني گسترده كه از معاهده منع خشونت عليه كودكان صورت گرفته، آن را به وسيله اي نيرومند براي اعمال فشار و تحريم  سياسي تبديل مي كند.
در همين حال اولا اوتونو نماينده ويژه سازمان ملل متحد خواهان اعمال اقدامات شديد عليه دولت ها و گروه هايي شده است كه كودكان را به عنوان سرباز به كار مي گيرند.
وي گفت: در سال هاي گذشته، كودكان كشورهاي عراق، ليبريا، جمهوري دموكراتيك كنگو و اراضي فلسطين در اثر درگيري و جنگ متحمل رنج هاي فراواني شده اند و از بسياري از امكانات محروم مانده اند. اين نماينده ويژه سازمان ملل خواهان ممنوعيت صادرات اسلحه به بيش از 50 كشور جهان و گروه هاي مسلحي شد كه كودكان را به عنوان سرباز به كار مي گيرند.
در مورد سران اين كشورها و گروه ها نيز بايد محدوديت هاي مسافرتي اعمال شود. اينگونه به نظر مي رسد كه بايد براي ممنوعيت استفاده از كودكان در جنگ و اقدامات خشونت بار، مجازات هاي جديد و متناسب با شدت جرم در نظر گرفته شود تا دولت ها و گروه هايي كه نقض حقوق كودك مي كنند از هيچ حاشيه  امني برخوردار نباشند.
نبايد از نظر دور داشت كه رعايت حقوق كودك بيش از هر چيزي نياز به جامعه پذيري و هويت يابي حقوق بشر دارد كه براي تبيين و شناخت آن بايد در راستاي افزايش آگاهي هاي عمومي كوشيد.
در چنين شرايطي مي توان تاثير اينگونه اقدامات را در تعداد كشورهايي كه با تجديد نظر موضع خود را تغيير داده و گروه هاي مسلحي كه در مورد اين اصل به طور علني اظهارنظر كرده اند، به روشني حس كرد.
روزانه 17 هزار كودك بر اثر بيماري هاي مرتبط با جنگ و گرسنگي در جهان جان مي بازند و سازمان ملل اين مسئله را در جهاني كه غني تر از گذشته است رسوايي مي داند.

گزارش كوتاه
جنگ بزرگتر ها، مرگ كوچكترها
002349.jpg
هر دو دقيقه يك بار، صداي دست دانش آموزان در سالن سينماي اردوگاه شهيد باهنر مي پيچد و كودكي قرباني درگيري، خشونت، ترور و جنگ مي شود. با هر نوبت كف زدن چند ثانيه اي به آهنگ آژير خطر، كودكي مرده است و تنها صداي دست نمايندگان سازمان دانش آموزي در زمان كوتاه سخنراني رئيس سازمانشان است كه اين خشونت را نسبت به كودكان يادآور مي شود. وقتي رئيس سازمان دانش آموزي در ادامه صحبت هايش شمار كودكاني را كه به دليل سوءتغذيه كشته مي شوند، به كودكان قرباني خشونت مي افزايد، دانش آموزان بايد نوبت دست زدن هاي خود را به 30 ثانيه يك بار كاهش دهند و وقتي اعلام مي كند كه در بسياري از كشورها بيش از 50 درصد كودكان از سوءتغذيه رنج مي برند، صداي پياپي دست ها، پس زمينه سخنراني رئيس سازمان دانش آموزي در سمينار دفاع از حقوق كودكان قرباني خشونت و ترور مي شود.
عضو كميته حقوق كودك سازمان ملل نيز نخستين سمينار دانش آموزان قرباني خشونت و ترور را فرصت مغتنمي شمرده تا براي نخستين بار به ايران سفر كند و با وضعيت كودكان كشوري كه يكي از امضا كنندگان كنوانسيون حقوق كودك به شمار مي رود آشنا شود.
لوسي اسميت، كنوانسيون حقوق كودك را از لحاظ تعداد كشورهاي تصويب كننده آن بي نظير مي داند و در گفت و گو با خبرنگار ما ادامه مي دهد: كميته حقوق كودك تنها درباره اجراي مواد اين كنوانسيون كه جز آمريكا  و سومالي، همه كشورهاي دنيا آن را پذيرفته اند، با دولت ها گفت و گو مي كند و نمي تواند آنها را براي انجام هيچ كاري تحت اجبار قرار دهد.
عضو كميته حقوق كودك طي سخنراني خود در سمينار دانش آموزان قرباني خشونت و ترور نيز بر قرار گرفتن منافع عاليه كودكان در تمامي اقدامات و سرفصل كارهاي دولت ها تاكيد مي كند و مي گويد: شوراهاي شهر بايد همواره امكانات مورد نياز كودكان از جمله مدرسه، زمين بازي و ساير وسايل مورد نياز كودكان را مورد توجه قرار دهند.
سرمايه گذاري روي كودكان، مهمترين سرمايه گذاري براي آينده كشورهاست. دكتر اسميت ضمن بيان اين مطلب مي  افزايد: هر كودكي حق دارد دوران كودكي پرباري داشته باشد و كشورها بايد بيشترين منابع موجود را براي كودكان مورد استفاده قرار دهند، به طوري كه بنا بر كنوانسيون حقوق كودك نبايد بودجه اي كه كشورها صرف ارتقاي حقوق كودك،  بهداشت، واكسيناسيون و ... مي كنند از بودجه دفاعي و نظامي آنها كمتر باشد. بنا بر آماري كه دكتر مصفا، رئيس مركز مطالعات بين الملل دانشگاه تهران و كارشناس حقوق كودكان در اين سمينار ارائه مي دهد، 2 ميليون كودك در تعارضات بين المللي و داخلي كشته،  6 ميليون كودك بي خانمان و 12 ميليون نيز مجروح و معلول شده اند.
دكتر شريفي  نيز مي گويد: در اقدامات تروريستي هدف به اندازه اي براي افراد مهم است كه حتي كودكان را نيز ناديده گرفته و گاهي مورد حمله قرار مي دهند.
اين استاد دانشگاه تاثير اقدامات تروريستي مخرب را بر كودكان كمتر از 6 سال، درماندگي، ترس، وحشت فراگير، آشفتگي، سردرگمي، ناتواني در گريه كردن، تشنج، واكنش در برابر عوامل تداعي كننده خشونت، ناتواني بدن، بي خوابي، كابوس، پريدن از خواب، گريه هاي بي دليل در خواب، بي قراري، بهانه گيري، بي اشتهايي و سردرد عنوان مي كند. وي در ادامه مي گويد: احساس عدم امنيت، تشويش خاطر، مشغوليت هاي ذهني، ترس از ابراز احساسات، نرفتن به مدرسه، عدم تمركز در مدرسه، تغيير رفتار و شخصيت، پرخاشگري و حرف نزدن از آثار اقدامات تروريستي روي كودكان 6 تا 11 ساله است.

نگاه
ميهماني با كفش هاي خالي
002352.jpg
اردوگاه شهيدباهنر، خوش آب و هواترين منطقه تهران،جذابيت  هاي زيادي براي يك پسربچه 12 ساله ندارد. پايش را در يك كفش كرده، از بليتي كه برايمان خريده اند استفاده نكنيم، سوار تاكسي شويم و همين حالا برويم!چموش و پرخاشگرانه دستش را از دست پدر و مادر كه مي خواهند به سويي ديگر، دور از جمعيت هدايتش كنند، بيرون مي كشد. هيچ كس را نمي شناسد. صورتش رنگ عصبانيت گرفته و اعتراض بلندش را ادامه مي دهد: من ديگر اينجا نمي مانم! آنقدر عصباني است كه با يكي از برگزاركنندگان همايش كه دليل فريادهايش را مي پرسد، نمي تواند به درستي صحبت كند. مادرش منظور پسرك را دوباره تكرار مي كند: مي گويد دو روز است كه اينجاييم و...
- چه شده؟
- موج گرفته!
اظهارنظرهاي آشكار اطرافيان برايش عادي است. عناوين موجي، عصبي، قرباني خشونت و ترور و..
جري تر از پيش ناسازگاري پرخاشگرانه را ادامه مي دهد. خانواده خسته كه روي زمين چمن مجاور سالن سينماي اردوگاه شهيدباهنر نشسته اند، هيچ ترفندي براي آرام كردن پسركشان ندارند. با تكرار مداوم اينكه مي خواهد برود كلافگي پدر و مادر را تشديد كرده، برادر كوچكتر، اما كمي آنسوتر صبورانه خود را با گل ها و سبزه ها سرگرم مي كند تا چيزي نشنود.
محمد، پسر 12 ساله عصباني، نيمي از عمرش را با تكه هاي تركش و پلاتين در بدنش كنار آمده، پدر و مادر وضعيت دردناكش را توصيف مي كنند و مي گويند كه هيچ كس دل ديدن زخم هايي كه زير اين لباس ها هنوز تازه است را ندارد. پدري كه بدنش پر از گودي ها و تاول هاي تركش هاي جا مانده است، مادري كه دو انگشت پا ندارد و پاشنه اش پلاتيني است و برادر كوچكي كه در كفش هاي او هم جاي سه انگشت خالي است، با لهجه عرب هاي جنوب، اين رفتار محمد را توجيه مي كنند تا به حساب بي ادبي گذاشته نشود.
دعوت از خانواده اي كه سال 1378 در بمبگذاري در ميدان مولوي اهواز مجروح شده اند و اسكان آنها در اردوگاه شهيدباهنر كه امكاناتي براي تعويض پانسمان زخم هايي كه پس از شش سال هنوز بايد روزي دوبار عوض شوند، تنها به اين دليل صورت گرفته كه نمونه هاي عيني از قربانيان تر ور در همايش دانش آموزان قرباني خشونت و ترور حضور داشته باشند، اما محمد،  دانش آموز كلاس پنجمي، وقتي در زيباترين اردوگاه دانش آموزان تهراني پايي براي طي كردن سربالايي و سراشيبي ندارد، دو روز است در بدترين جاي دنيا اسير شده است.
پدر و مادر هم انگار از قبول دعوت و آمدن به تهران پشيمان شده اند. مادر بايد با همان پاي مجروح، راه طولاني را به سوي شمال اردوگاه طي كند و پدر و فرزندان، مسير ديگري را به سوي جنوب اردوگاه بروند تا به خوابگاه هاي خود برسند.
آنها آمده اند تا مشكلات خود را مطرح كنند، بگويند پسركي كه دو سال در بيمارستان بستري بوده، دچار چه آسيب هاي روحي و جسمي شده است، بگويند بنياد شهيد و جانبازان از وقتي با هم ادغام شده اند، خدمات درماني ضعيف تري ارائه مي دهند، بگويند هزينه عمل هاي جراحي يك سال و دو سال پيش،  هنوز توسط بيمه پرداخت نشده و سالهاست كه چشم انتظار نتيجه شكايت وكيل دولتي خود به دادگاه هاي بين المللي هستند، اما همين مدافعان حقوق دانش آموزان قرباني خشونت و ترور كه برايشان همايش برگزار مي كنند هم شرايط خاص ميهمانانشان را درك نكردند. زخم هاي تركش خانواده بيت سالم و ساير قربانيان ترور در ايران هنوز تازه است!

ايرانشهر
آرمانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
زيبـاشـهر
شهر آرا
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |