چهارشنبه ۹ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۷۸۸
نمايشي كه بيمه نشد
مجوز قانوني براي پرش غير قانوني
000702.jpg
عكس : مهدي حسني
فرورتيش رضوانيه
ادعاي مسئولان فدراسيون اتومبيلراني و موتور سواري مبني بر وجود امكانات پزشكي به دور از واقعيت است. آمبولانس مستقر در پيست استاندارد نبود و سازمان اورژانس در اين حادثه مقصر نيست
طبق اساسنامه سازمان تربيت بدني، فدراسيون موتورسواري، مسئول جان موتورسوار است و بايست در دادگاه پاسخگوي عدم توجه به استانداردها و قوانين بين المللي باشد

شهر كلن آلمان به عنوان پر اتوبان ترين شهر دنيا است. گروه فيلمبرداري مجموعه تلويزيوني كبرا ۱۱ قسمتي از اتوبان را اجاره مي كنند. كارگردان بخش بدلكاري و گروه او كه مي دانند چه صحنه اي بايد در دوربين ثبت شود به فعاليت مشغول مي شوند. نوع اتومبيل ها، سرعت و مسيرهاي حركت از پيش محاسبه و تعيين شده است. رانندگان ده ها خودرو سياهي لشكر در اتوبان مي دانند بايد چگونه رانندگي كنند. مجموعه اي از نظم، هماهنگي و فرماندهي صحيح، صحنه هايي را خلق مي كند كه در دنيا طرفداران بسياري دارد. سكانس هاي مرگباري كه هنگام تصويربرداري آنها، حتي يك قطره خون نيز از بيني عوامل آن نمي چكد.
در سكانسي از سريال ايراني خط قرمز محصول شبكه سوم سيما، بايستي نيسان پاترولي كه بازيگران اصلي سريال با آن حركت مي كردند با سرعت از كنار يك خودرو پرايد كه حامل عروس و داماد بود، عبور مي كرد. اجراي اين صحنه بر عهده يكي از قهرمانان اتومبيلراني كشور گذاشته شد.
محل ضبط سريال در شمال كشور بود و يكي از جاده هاي جنگلي براي تصويربرداري انتخاب شد. پس از آغاز فيلمبرداري، خودروها به حركت در آمدند و در نقطه اي كه قرار بود يكديگر را رد كنند، با هم برخورد كردند. پرايد از راه منحرف شد و به پايين شيب كنار جاده سقوط كرد.
پرايد به تعميرگاه منتقل شد و نيسان پاترول نيز تا قسمت پاياني سريال تصادفي بود. اما از آن روز به بعد، يكي از سرنشينان خودرو پرايد در پاي خود پلاتين دارد. هنگام مونتاژ تصاوير، صحنه تصادف با سرعت آهسته در سريال گنجانده شد و بينندگان تلويزيون، سازندگان اين مجموعه را تحسين كردند.
ما در كشورمان برنامه هاي نمايشي با موتورسيكلت و اتومبيل نداريم. اين در حالي است كه وقتي تجربه كافي از پيش كسب نشده باشد، حتي استفاده از افراد حرفه اي نيز نمي تواند به موفقيت برنامه كمك كند. اجراي برنامه جمعه 4 شهريور در پيست آزادي مانند اين بود كه بخواهيم در اتوبان همت چند اتومبيل را مانند سريال كبرا 11 به يكديگر بكوبيم و صحنه يك تصادف بزرگ را فيلمبرداري، كنيم.
وقتي قرار است در جايي از دنيا ركورد جديدي در كتاب ركوردهاي جهاني گينس ثبت شود، افراد زيادي از كشورهاي مختلف جهان به شهر اجراي برنامه سفر مي كنند تا هنگام ثبت يك ركورد جهاني، با حضور خود به نوعي سهمي در آن ماجرا داشته باشند. ايجاد يك ركورد جديد يا شكستن ركورد قبلي مي تواند بالا رفتن از يك آسمانخراش، طي كردن دور دنيا با وسيله نقليه اي جديد يا خوردن ده ها همبرگر باشد كه هر كدام مخاطبان و تماشاچيان خاص خود را دارد.
در كشور ما به دليل ضعف هاي بخش جذب و ميزباني توريست (خواه ايراني يا خارجي) شرايط مناسب و كافي براي بهره گيري از جذابيت هاي بسيار وجود ندارد و بسختي مي توان برنامه اي ترتيب داد كه در آن اتفاقي رخ دهد كه با حضور نمايندگان خارجي، به عنوان ركورد ثبت شود. مردم كشور ما با اينگونه برنامه ها آشنايي ندارند و تنها صحنه هايي را در اخبار تلويزيون تماشا كرده اند يا در سايت هاي خبري ديده اند. شكسته شدن يك ركورد جهاني در ايران مي تواند يك بمب خبري باشد كه مورد استقبال اخبار تلويزيون، روزنامه ها، خبرگزاري ها و پس از آن مردم واقع مي شود.
محمد جواد فاليزوانيان موتورسوار 36 ساله اهل شيراز قصد داشت با پرش از روي 22 اتوبوس به فاصله 66 متر ركورد جهاني را به نام خود ثبت كند. فاليزوانيان سالها موتورسوار بود و قهرماني آسيا و پرش موفقيت آميز از روي رودخانه كر به طول 51 متر را در پرونده سوابق خود داشت. او مي خواست به هر قيمتي كه شده، بپرد. فدراسيون موتورسواري از اين موتورسوار كه قرار بود نام ايران را در كتاب گينس و نام مديران فدراسيون را در دفترچه يادداشت روي ميز مديران كشوري ثبت كند، حمايت كرد. اين اولين  مرتبه نيست كه مديران مي خواهند بگويند: در زمان ما اين اتفاق خوب رخ داد .
فاليزوانيان اتوبوس ها را با هزينه شخصي خودش براي روز جمعه از شركت واحد اتوبوسراني تهران اجاره كرد. او با تيم فني خود تا نيمه شب پنجشنبه روي سكوهاي پرش و فرود كار كرد. ساعت 10 صبح روز جمعه بيش از هزار نفر به پيست آزادي آمده بودند تا پرش موتورسوار ركوردشكن را تماشا كنند، اما تغيير چيدمان اتوبوس ها تا ساعت 14 طول كشيد. در اين مدت هر از گاهي تماشاچيان به تمسخر شعار هايي سر مي دادند. فاليزوانيان كم كم خسته مي شد و احساس مي كرد كه از قدرت بدني اش كاسته شده ولي با انرژي به اداره عوامل پرداخت. زماني كه تماشاچيان هو كشيدند، ناگهان دل موتورسوار به لرزه در آمد. او استرس داشت، اما بايد مي پريد. اتوبوس ها چيده شد، اما جاي يك اتوبوس خالي بود. اتوبوس ديگري نبود كه جاي خالي را پر كند. فاليزوانيان شروع به دويدن كرد تا خودش را گرم كند. چند نفر به تيم او گفتند كه كليه محاسبات اشتباه است و پرش، موفقيت آميز نخواهد بود. فاليزوانيان وقتي به طرف موتور مي رفت دو نفر از دوستانش كاسكت را از دستش گرفتند و با گريه خواهش كردند كه از اين كار منصرف شود، اما او به خاطر آورد كه در 10 سال گذشته بارها از فدراسيون موتورسواري تقاضا كرده بود اجازه بدهند ركورد جهاني را بشكند. اما در اين مدت تنها يك پاسخ را مي شنيد؛ نه! . او مقام قهرماني آسيا را داشت و آرزو داشت با پرش 66 متري خود، ركورد جهاني 62 متر را بشكند. اما حالا اعضاي جديد فدراسيون به او اجازه داده بودند تا بخت خود را براي ركورددار شدن جهان بيازمايد. فاليزوانيان سوار موتور سوزوكي۲۵۰ زرد رنگ خود شد. دوربين نصب شده جلو موتورسيكلت را روشن كردند.
او آماده شد تا از روي سكو بپرد. ركوردشكني بايد چند مرحله اي انجام مي شد. براي مثال ابتدا 6 اتوبوس، بار بعد 12 اتوبوس و پرش آخر 22 اتوبوس. اگر قرار بود پرش در سه مرحله انجام شود، نيازمند سكوي فرود متحرك بود تا فاصله آن را با سكوي پرش تغيير دهد. اما سكوهاي آهني سنگين تر از آن بود كه بتوان براحتي آن را جا به جا كرد. پس فاليزوانيان ناگهان از روي 22 اتوبوس پريد. اگر اتوبوسي در جاي خالي وجود داشت، موتورسوار روي سقف آن فرود مي آمد.
اما او پس از برخورد با اتوبوس پانزدهم روي سقف آن كوبيده شد و موتورسيكلت از در باز وارد اتوبوس شد. تماشاچياني كه آماده بودند تا يك ثانيه بعد كف و سوت بزنند، ناگهان جيغ كشيدند. زن ها و دخترها چشمانشان را بستند و دست ها را روي صورتشان گرفتند. جمعيت بليت خريده بودند و با دوستانشان به پيست آمده بودند و در حالي كه با هندي كم و دوربين گوشي تلفن همراهشان از موتور عكس و فيلم مي گرفتند، قصد داشتند صحنه اي تكرارنشدني را در خاطرات خود ثبت كنند، اما ناگهان شاهد مرگ كسي شدند كه مي خواستند چند لحظه بعد به او افتخار كنند.
دو تكنيسين اورژانس كه با لباس شخصي و خارج از ماموريت در محل حضور داشتند، نخستين كساني بودند كه بر بالين فاليزوانيان حاضر شدند و به انجام مراحل احياي قلب و ريه پرداختند. آمبولانسي كه از سوي فدراسيون در پيست مستقر بود آژيركشان در جاي خالي كنار اتوبوس پانزدهم توقف كرد.
جمعيت، تكه كاغذهايي كه براي گرفتن امضا از محمد جواد فاليزوانيان ، قهرمان ركوردشكن ايراني در دست داشتند را به زمين انداختند و از روي حفاظ اطراف پيست پريدند و به طرف اتوبوس رفتند. يكي از تكنيسين هاي اورژانس آن لحظات را اينگونه شرح مي دهد: هنوز در فاليزوانيان علائم حيات مشاهده مي شد. نخاع پاره شده بود، ساق دست راست، هر دو ران و ساق پاي راست او نيز شكسته بود اما به دليل وجود كاسكت، آسيبي به سر وارد نشده بود. آمبولانس خصوصي كه از سوي فدراسيون در محل حضور داشت، بر خلاف برچسب ICU سيار كه روي بدنه آن نوشته شده بود، جز يك تخت ساده، هيچ امكانات ديگري همراه نداشت. پس از اينكه به كمك همكارم كاسكت را از سر خارج كرديم، از تكنيسين آمبولانس آتل گردن خواستم، اما يك آتل بسيار بد و نامناسب تحويل دادند. آتل را بسختي بستيم. وقتي از آنها آدرنالين خواستيم، پاسخ دادند كه همراه ندارند.
آنها حتي در آمبولانس قيچي نداشتند و با چاقوي جيبي دوستم گارد و لباس موتورسوار را پاره كرديم. به گفته او آمبولانس اورژانس 10 دقيقه بعد به محل رسيد و 3 دقيقه بعد نيز هلي كوپتر امداد جهت انتقال مصدوم به بيمارستان فياض بخش، بالاي پيست ظاهر شد، اما تمامي تلاش هاي تكنيسين ها و اورژانس بي نتيجه ماند. اين تكنيسين گفت: روي آمبولانس عبارت ICU سيار نوشته شده بود. چنين آمبولانسي بايد به تجهيزاتي مانند DC.shock و تخته نخاعي مجهز باشد. ولي آنها حتي يك آتل مناسب هم همراه نداشتند. من در اولين فرصت ممكن شخصا از آن شركت آمبولانس خصوصي به مراجع قضائي شكايت خواهم كرد.
روابط عمومي فدراسيون موتورسواري اعلام كرده است كه تمامي محاسبات فني برنامه پرش توسط خود فاليزوانيان و تيم فني وي انجام شده و اين فدراسيون تنها متولي اين برنامه بوده است. معرفي شدن اين فدراسيون به عنوان برگزاركننده برنامه از سوي يك مقام رسمي، دامنه تقصيرات آن را گسترش مي دهد. آيا فدراسيون اتومبيلراني و موتورسواري موظف به برنامه ريزي و در نظرگرفتن تدابير ويژه ايمني و امدادرساني نبوده است؟ آيا نبايد نظارتي بر نحوه عملكرد تيم اجرايي صورت مي گرفت؟ نمي توان گفت كه سازمان اورژانس بايد پاسخگوي فعاليت هاي غيرعقلاني ديگران باشد.
با گذشت سالها از توليد خودرو در كشور، هنوز در كارخانه ، كپسول كوچك اطفاي حريق داخل خودرو نصب نمي شود. مقصر دانستن سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني در بروز حوادث و وارد آمدن خسارات در آتش سوزي خودروها منصفانه نيست. هيچ سازماني تدابير ايمني را رعايت نمي كند ولي پس از رخ دادن يك حادثه، بلافاصله سازمان هاي امدادرساني مورد حمله مسئولان و رسانه ها قرار مي گيرند.
فدراسيون موتورسواري، برنامه روز 4 شهريور را با اهداف تجاري در پيست آزادي برگزار كرده است و هيچ مسئوليتي را نمي پذيرد. گفته مي شود اين فدراسيون از محمد جواد فاليزوانيان يك تعهدنامه كتبي در اختيار دارد كه در متن آن تمامي مسئوليت هاي اجراي برنامه را شخصا پذيرفته است.
عقب نشيني ناگهاني فدراسيون اتومبيلراني و موتورسواري در حالي است كه شهرياري، نايب رئيس آن، لحظاتي قبل از پرش موتورسوار، مقابل دوربين شبكه خبر تلويزيون، ضمن رد كردن تمامي ترديدها به تعريف و تمجيد از فاليزوانيان پرداخت و با اشاره به سوابق پيشين اين موتورسوار اطمينان داد كه برنامه پرش با موفقيت انجام خواهد شد. طبق اساسنامه سازمان تربيت بدني اكنون بالاترين مرجعي كه درباره حادثه روز جمعه 4 شهريور در پيست آزادي و مرگ موتورسوار بايد پاسخگو باشد، فدراسيون اتومبيلراني و موتورسواري است و پرونده فوق به دادسراي ناحيه 19 فرستاده شده است. يكي از مسائلي كه بايست مورد توجه و پيگيري قرار گيرد، اين است كه به چه علت هيچ يك از شركت هاي بيمه حاضر نشده بودند فاليزوانيان را بيمه كنند؟
ما نه تنها يك ورزشكار را از دست داديم، بلكه به گفته صاحبنظران، انفجار خبري حادثه پيست آزادي تاثيرات منفي قابل توجهي بر نگاه دنيا به ورزش ايران داشته است كه سالها ادامه خواهد داشت. 14 ارديبهشت سال 81 پس از غرق شدن دختران دانش آموز در درياچه پارك شهر، قايقران كه فوت كرده بود مقصر اصلي شناخته شد. با توجه به ادعاهايي از سوي فدراسيون موتورسواري مبني بر در اختيار داشتن صداي ضبط شده موتورسوار، پيش بيني مي شود كه پيست آزادي نيز نتيجه اي مشابه پارك شهر را پيش روي خواهد داشت.
در حادثه پيست آزادي فاليزوانيان مقصر نيست. اگر او با رضايت خود اين پرش را انجام داده است، چرا در 10 سال گذشته اين كار را نكرده بود؟ در حال حاضر روابط عمومي فدراسيون موتورسواري با به كار بردن عنوان مرحوم و مطرح كردن بحث دو فرزند فاليزوانيان، تلاش مي كند با غم آلود توصيف كردن فضا، تا مدتي مسئولان فدراسيون را از پاسخ دادن به خبرنگاران رسانه ها دور نگاه دارد.
اكنون مشهودترين اتهاماتي كه به يقين فدراسيون اتومبيلراني و موتورسواري بايد به آنها پاسخ دهد بدين شرح است: صدور غير فني و تخصصي مجوز اجراي برنامه خطرناك ورزشي نمايشي، تعيين صلاحيت تنها با استناد به سوابق موتورسوار، عدم توجه و نظارت بر امكانات و تجهيزات برنامه پرش، غير اصولي بودن آرايش اتوبوس ها،  عدم توجه به فاصله ميان دو سكو، غير استاندارد بودن سكوهاي پرش و فرود، عدم محاسبه و در نظر گرفتن عوامل موثر در پرش موتورسيكلت مانند جهت و سرعت وزش باد، عدم همكاري و حمايت از تيم اجرايي برنامه، عدم توجه به هشدارها و مشورت با كارشناسان، عدم جلوگيري از اجراي پرش پس از بروز علائم عصبيت در موتورسوار، عدم پيش بيني تمهيدات و تجهيزات استاندارد امدادرساني و پزشكي و تلاش براي جمع آوري دوربين هاي تماشاچيان پس از رخ دادن حادثه.

يادداشت
هيجاني كه به بيراهه مي رود
در سالهاي اخير پس از گسترش دامنه نفوذ بازار چين در ايران، شركت هاي مختلفي اقدام به مونتاژ موتورسيكلت هاي 250 سي سي كرده اند؛ موتورهايي كه با اقساط روزي يكهزار تومان به مشتريان واگذار مي شوند؛ وسيله نقليه اي ارزان كه براحتي مي توان صاحب آن شد. مدتي پيش سازمان پزشكي قانوني كشور آمار تلفات جاني تصادفات موتورسيكلت را اعلام كرد، اما شهر تهران در ليست آمار استان ها نبود؛ شهري بزرگ كه پس از پاكت ها و بسته هاي كالا، اينك خود شهروندان با پيك موتوري در شهر تردد مي كنند و موتورسواران مسافركش به رقابت با پيكان و پرايدهاي مسافركش شخصي مي پردازند. ترافيك كور و نامنظم پايتخت تا حدي پيش رفت كه سازمان هاي امدادرسان نيز به بهره گيري از موتورسيكلت روي آوردند و مهرماه سال گذشته كمپاني ب . ام .و آلمان به دور از جنجال هاي خبري، موتورسيكلت امداد را در تهران مورد آزمايش قرار داد. از چند ماه پيش فيلم هايي منتشر شده كه چند جوان را در حال انجام حركات نمايشي با موتورسيكلت در اتوبان هاي خارج از شهر نشان مي دهد. حقيقت اين است كه نمي توان شرايطي را براي علاقه مندان رشته موتورسواري فراهم كرد تا در پيست هاي استاندارد، هيجان خود را تخليه كنند. خريد تجهيزات از خارج از كشور توسط سازمان ها، هميشه با مشكلاتي همراه بوده است. البته با توجه به كمبودهايي مانند نبودن تجهيزات درماني در شهرستان ها، خريداري سكو و تجهيزات نمايش موتورسيكلت و اتومبيلراني، از هيچ اولويتي برخوردار نيست. پس در نتيجه، محمدجواد فاليزوانيان با جواني كه در جاده ورامين روي موتورسيكلت مي خوابد و حركات نمايشي انجام مي دهد، امكانات مشابهي دارند. هركسي مي تواند با چند تكه آهن و چوب، سكوي پرش بسازد و با هر چيزي كه خواست از روي آن بپرد.
محمدجواد فاليزوانيان، متولد 1348 در استان فارس، يك ورزشكار موتورسوار سرشناس بود كه در 10 سال گذشته، ثبت ركورد پرش جهاني بزرگترين دغدغه ذهن او بود. آخرين ركورد پرش فاليزوانيان 51 متر ازرودخانه كر در 10 كيلومتري تخت جمشيد استان فارس در ارديبهشت ماه 1384 انجام شد. او مديرعامل شركت ورزشي - نمايشي و موتورسواري فارس ذوالفقار بود. فاليزوانيان براي كمك به بازماندگان زلزله بم، در استاديوم تختي بندرعباس برنامه هاي پرش از روي تريلي و اتومبيل و عبور ازحلقه آتش را اجرا كرد. او روز جمعه چهار شهريور نبايد از روي 22 اتوبوس مي پريد. فاليزوانيان يك جوان ماجراجوي خودسر نبود. او پس از اخذ مجوز قانوني از فدراسيون اتومبيلراني و موتورسواري، در پيست آزادي به اجراي برنامه پرداخت. آيا قانون مي تواند مجوزي صادر كند كه ضد خودش است؟

ايرانشهر
آرمانشهر
دخل و خرج
درمانگاه
طهرانشهر
علمي
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |