نگاهي به تردد و تخليه بار كاميون ها و تريلي ها در ساعات پاياني شب
آنها كه آسايش شبانه راربودند
سينا قنبرپور
طبق عرف هر جامعه اي از ساعت تاريك شدن آسمان تا سپيده دم زمان استراحت است. بنابراين توليد صداي نابهنجار مي تواند يك حركت غيرمتعارف تلقي شود و بايد منتظر ماند تا قاضي به اين كارها واكنش نشان بدهد
تصور كنيد پس از يك روز كاري شلوغ و پر دردسر و با همه هياهوهايي كه در اين چند ساعت گذرانده ايد، بخواهيد تن به رختخواب سپرده و تا سپيده دم كه دوباره اين جنگ نابرابر آغاز مي شود، بخوابيد، اما هنوز چشمانتان روي هم قرار نگرفته اند كه حسابي گيج گيج مي شويد و به قول معروف چشمتان گرم مي شود. خوشحال از اينكه تا دمي ديگر پادشاه اول را به خواب مي بينيد!
اما به ناگاه صدايي مهيب، گوش شما را چنان مي نوازد كه فكر مي كنيد يا زلزله آمده يا انفجاري رخ داده است. همين كه رنگ خواب از چشمانتان پريد، تازه اول دردسر است. آنوقت ديگر چه بايد كرد؟ وقتي صداي مهيب دومي را شنيديد، منتظر ماندن بعدي را هم در پي دارد و همين طور هر چند ثانيه يا دقيقه دوباره تكرار مي شود. بالاخره از ميانه خواب و بيداري كه برخاستيد متوجه مي شويد كه اين صداي وحشتناك چيزي نيست، جز خالي كردن تيرآهن از روي يك تريلي.
به سراغ پنجره مي رويد و سرك به بيرون خانه مي كشيد، مي بينيد چند صد متري بيشتر فاصله ندارد. حالا چه بايد كرد؟
اين شب زنده داري، از حدود ساعت 12 يا همان نيمه شب خودمان آغاز شده است!
حكايت اين شب زنده داري هم به برنامه نونوار شدن همسايه مربوط مي شد كه خانه كلنگي اش را به يك آپارتمان قوطي كبريتي مبدل مي كرد.
او چند مدل تيرآهن خريده بود و حالا يك تريلي با اسب سفيدش كه خود صداي نابهنجاري داشت در خياباني باريك آنها را به محل آورده بود؛ خياباني كه اگر يك تريلي در آن توقف كند، ديگر هيچ وسيله نقليه اي قادر به تردد در آن نيست.
با اينكه ساعت از نيمه شب گذشته بود، خودروهاي بسياري پشت سر تريلي منتظر بودند، تا بارش خالي شود و بعد حركت كنند. يك بار يك سري تيرآهن به شيوه اي كاملا سنتي يعني پرت كردن از روي كفي تريلي به زمين انداخته شد و تريلي براي آنكه كوچه باريك بود و همه بار را نمي توانست در كنار خيابان خالي كند، حركت كرد تا به جلوتر رفته و به اصطلاح سر و ته كند و بيايد بقيه بار را خالي كند، اما اين توقف براي ساكنان محل يك خوش خيالي بود، چون بالافاصله سر بر بالين گذاشتند تا بلكه دوباره چشم گرم كنند و بخوابند، اما صداي وحشتناك زوزه كشيدن تريلي چند دقيقه بعد خواب از سر اهالي پراند.
دوباره شروع شد. آهن پشت آهن، تيرآهن پشت تيرآهن. ماشين ها پشت سر هم ايستاده بودند و مالك تيرآهن ها و ساختماني كه تا مدتي بعد به قيمت گزافي مي فروشدش. مالك تيرآهن ها به كنار هر خودرو مي آمد و خواهش مي كرد كه عقب بروند و از كوچه هاي موازي ادامه مسير بدهند! صدا همچنان تكرار مي شد. تيرآهن ها به دو طرف خيابان انداخته شده بودند.
مدت هاست شماره تلفن 137 به رسيدگي به شكايات مردمي دباره آلودگي صوتي ناشي از ساخت وسازها، گودبرداري هاي شبانه، سد معبر و ... اختصاص يافته است.
گوشي تلفن را برمي داري و سه شماره را مي گيري. اپراتور جواب مي دهد. با اينكه از نيمه شب گذشته، ولي پاسخ دهنده بخوبي جواب مي دهد و دست كم بي حوصله نيست!
موضوع را مي گويي... آدرس را مي گيرد. كجا ؟ خيابان شريعتي، بين پيچ شميران و سه راه طالقاني، خيابان شهيد طاهريان، خيابان مقدم حد فاصل خيابان حقوقي و خيابان شهيد طاهريان. هنوز مكالمه ادامه دارد. اپراتور مي گويد: قربان من ثبت مي كنم، ولي اميدوار نباشيد كه رسيدگي شود. او در پاسخ به چرايي اين ماجرا مي گويد: اين قضيه به بخش ساماندهي مربوط مي شود
از آنجا كه راهنمايي و رانندگي به اين ماجراها رسيدگي مي كند و به اين دسته افراد مجوز مي دهد به ما دستور داده اند، رسيدگي به آلودگي هاي صوتي ناشي از ساخت وساز را رسيدگي نكنيم.
موضوع از آنجا به اين شكل درآمده كه راهنمايي و رانندگي براي تسهيل كار خود، تردد كاميون ها و تريلي ها در ساعات روز را ممنوع كرده و به همين دليل هر كس كه نيازمند تردد و انتقال وسايل با خودروهاي سنگين است، بايد از اين مرجع مجوز بگيرد.
بر اين اساس خودروهاي سنگين براي حمل بار پس از ساعت 10 شب مجوز مي گيرند، يعني درست همان ساعات استراحت مردم. تصميم و نظر پليس راهنمايي و رانندگي به كار شلوغ بازي و توليد سر و صدا اختصاص يافته است؛ صرفا به دليل آنكه پليس مي خواهد از شر اين كاميون ها و تريلي ها در روز راحت باشد.
همين وضع سبب شده كه گاه هجوم خودروهاي سنگين به خيابان هاي رو به خلوتي گذاشته شهر، به حوادثي تلخ بينجامد. حادثه اي كه شهريور 1381 در خيابان آزادي منجر به تصادف يك كاميون بنز و پنج خودرو سواري شد، قربانيان قابل توجهي گرفت، كاميون بنز سرعت داشت و نتوانست به موقع ترمز كند.
حالا وقت وقت اين جر و بحث ها با اپراتور يك مركز نيست. اين اپراتور لطف كرده و شكايت تو را هم به ثبت رسانده. يك شماره پيگيري هم داده است. ولي راهنمايي كرده كه طبق دستورالعمل راهنمايي و رانندگي، شهرداري حق ندارد در اين مواقع به موضوع رسيدگي كند.
حالا چه بايد كرد خدا مي داند. اي كاش تصميم گيرندگان اين دستورالعمل خودشان اينجا بودند و با اين صداي نابهنجار كه از ديوار باريك و نازك ساختمان هاي بساز بفروشي در تهران براحتي مي گذرد بي خواب مي شدند، بلكه در تصميم خود تجديدنظر مي كردند!
كار از كار گذشته است. كشيدن بالشت روي سر، كشيدن پتو تا روي سر، هيچ يك كاري از پيش نمي برد. صداي به زمين انداختن تيرآهن ها لحظه اي امان نمي دهد.
دوباره تلفن، دوباره كمك خواستن و اين بار 110، اپراتور شماره... بفرماييد... موضوع را مي گوييد. مي گويند به 137 زنگ بزنيد. مي گوييد زنگ زده ايم، ولي صدا امان نمي دهد!
حالا ديگر آخرين تيرآهن ها از تريلر پلاك قرمزي كه رديف نمره اش تهران-14 است به زمين پرت شده. راننده پولش را از مالك تيرآهن ها گرفته و دقيقه اي بعد سلانه سلانه از محل دور مي شود.
حالا كه دو طرف خيابان با تيرآهن ها پر شده و براي عبور بايد از خط كشي وسط خيابان رد شوي پيكان كلانتري 106 نامجو مي رسد.
دقايقي آنجاست و بعد مي رود. كار از كار گذشته است. آهن خالي شده، تو و من و ديگران بي خواب شده اند تا يك آدمي بتواند بر رونق بساز بفروشي بيفزايد!
ماشين كلانتري و ماموران هم بي خود آمده اند، زيرا حالا كه ديگر آب از جوي رفته مي خواهند چه كنند؟
هيچكس در اين شهر به اين موضوع اهميت نمي دهد كه حالا كسي بي خواب شده يا نه!
ولي همه از واژه پرمعناي حقوق شهروندي و حريم خصوصي مي گويند. دادگستري موظف شده به سرعت به پرونده هاي ناقص حقوق شهروندي رسيدگي كند. فرمانده جديد پليس تاكيد كرده هيچ كس حق ندارد به حريم خصوصي شهروندان تعرض كند و...
اما حالا اين شب و آرامش و حق استراحتي مسلم از اهالي سلب شده، ولي چه كسي حاضر است براي اين تضييع حقوق پا پيش بگذارد. آيا سردار احمدي مقدم حاضر است فرمانده راهنمايي و رانندگي اش را به جهت سلب آسايش مردم در شب ها توبيخ كند؟
آيا دادگستري حاضر است به اين دليل پرونده اي به پرونده هايش بيفزايد؟
در هيچ بخشي از قانون به ايجاد مزاحمت هايي مثل آنچه گفته شد توجه نشده و چنين كاري جرم شناخته نشده است.
تنها در ماده 618 قانون مجازات اسلامي اشاره اي محدود و البته به دور از معناي مورد نظر ما مطرح شده است.
در ماده 618 اين قانون آمده: هركس با هياهو و جنجال يا حركات غيرمتعارف يا تعرض به افراد، موجب اخلال نظم و آسايش و آرامش عمومي شود يا مردم را از كسب و كار باز دارد، به حبس از 3ماه تا يك سال و تا 74 ضربه شلاق محكوم خواهد شد.
نكته اينجاست كه هياهو ، جنجال يا حركات غيرمتعارف چه دامنه اي از مفاهيم را در بر مي گيرد؟
نكته اصلي اين است كه آيا پرت كردن آهن و توليد صدا در ساعات پاياني روز و اولين دقايق بامداد حركات غيرمتعارف نيست؟ طبق عرف هر جامعه اي از ساعت تاريك شدن آسمان تا سپيده دم زمان استراحت است. بنابراين پرت كردن آهن و توليد صداي نابهنجار مي تواند يك حركت غيرمتعارف تلقي شود، اما اين وضع فقط تفسير ما از اين ماده است و بايد منتظر ماند تا قاضي و دادستان تفسير خود را در دادرسي و واكنش به اين كارها نشان بدهند.
آنچه مسلم است ايجاد مزاحمت، كار متعارفي محسوب نمي شود . از طرفي مي شود با دستگاهي نظير جرثقيل آهن ها را بدرستي از تريلي بلند كرد و با كمترين صدا روي زمين گذاشت، اما بساز بفروش ها و كلا آنها كه در كارساخت و ساز دستي دارند براي كاهش هزينه هاي خود دست به اقدامي مي زنند كه با يكي، دو كارگر راهگشاست؛ پرت كردن تيرآهن ها از بالاي تريلي!
حالا يكي، دو سئوال باقي است و آن سئوال ها اينكه مراجع قضائي و انتظامي چه واكنشي به سلب آسايش مردم از اين طريق نشان مي دهند؟
از سوي ديگر راهنمايي و رانندگي چطور حاضر شده براي كاهش دردسرهاي خود مردم را به دردسر بيندازد؟
|