پنجشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۷۸۹
شهر آرا
Front Page

پيك نيك ناخوشايند در فضاي سبز پارك
... و باز هم داستان خانه به دوشي
000756.jpg
عكس: گلناز بهشتي
محمد باريكاني
مرد ميانسال بيرون از سقف پارچه اي، روي قاليچه كهنه كوچكي رو به آسمان دراز كشيده است و تسبيح مي اندازد. زن و دو فرزند دختر و پسرش داخل چادر، بي خوابي شب گذشته را جبران مي كنند. فضاي پارك با آن درختان سر به فلك كشيده سرو و كاج و جوي هاي باريك آب، طبيعت شمال را براي كودكان تداعي مي كند. البته مادر خانواده سهم زيادي در تصوير اين فضا براي آنها داشته است، ولي اشتباه نكنيد، اين داستان يك پيك نيك تفريحي خانوادگي نيست؛ داستان 25روز خانه به دوشي اجباري در پارك لاله تهران است با يك چادر پارچه اي ارزانقيمت، يك نردبان فلزي، دو چمدان كوچك، يك دست رختخواب، چهار قاليچه كهنه و ماشين لباسشويي قديمي و... كه جداي از 95هزارتوماني است كه محصول فروش يخچال و اجاق گاز خانواده است.
فروشنده دوره گردي كه در آن اطراف حضور دارد مي گويد: آنها بيش از سه هفته است كه در پارك مستقر شده اند و ماموران هم بارها به آنها اخطار كرده اند كه از پارك خارج شوند. او مي گويد: پدر و مادر خانواده هر روز صبح خارج مي شوند و به دنبال كار مي روند. ظهر بازمي گردند، ناهار مي خورند و باز هم خارج مي شوند.
چادر آنها درست در كنار ديوارهاي پست برق پارك لاله قرار دارد و نگهبان سايت برق مي گويد كه آنها تنها براي گرفتن آب و يخ به آنجا مراجعه مي كنند. اگرچه دستفروش ميانسال از اخطارهاي مكرر ماموران مستقر در پارك به خانواده خانه  به دوش سخن مي گويد، ولي يكي از ماموران حفاظت پارك لاله مي گويد: براساس قانون سدمعبر شهرداري، اخطارهايي به آنها داده شد و حتي به كلانتري هم اعلام شد تا براساس قانون اقدام شود و كلانتري هم ماجرا را به دادگاه اعلام كرد و دادگاه در راي نهايي خود مقرر كرد كه تا حل شدن مشكل خانواده، حضور آنها در پارك بلامانع است. اين فرد در مقابل چادر ايستاده است و با حالتي از بي حوصلگي به ما مي گويد: 6ماه براي پيدا كردن يك شغل دوندگي كردم ولي حتي براي انتقال يك ساندويچ به در منازل از من ضامن معتبر خواستند. او و خانواده اش براي حل مشكل خود تاكنون به مجلس، رياست جمهوري، بنياد مستضعفان و جانبازان و... مراجعاتي داشته اند. البته حدادعادل رئيس مجلس دستور بررسي مشكلات خانواده وي را صادر كرده است.
وي مي گويد: باوجود مراجعات مكرر به سازمان ها و نهادهاي مختلف، تنها بازرس ويژه بيت رهبري و فرستاده بنياد مستضعفان و جانبازن بودند كه به ما سركشي كردند و قول مساعدت دادند.
به گفته او كه تمايلي به گفتن نام خانوادگي اش ندارد، بازرس ويژه، قول پرداخت وام دو ميليون توماني را در صورت يافتن منزل داده است و فرستاده بنيادمستضعفان و جانبازان نيز از پرداخت وام 300هزار توماني گفته است.
او، كارگر قراردادي شهرداري منطقه 10تهران بود كه از سال 75 به مدت 4سال در شهرداري مشغول به خدمت بوده است. او 40ساله، متولد خرم آباد و جانباز جنگ است. البته از آن دوران تنها سرب داغي كتف راست او را سوراخ كرده و داخل بخش اعصاب شده است.
همسرش مي گويد: هر شب در چادر از خاطرات جنگ و اينكه در سنگرها چه شب هايي را پشت سرگذاشته اند، براي بچه ها مي گويد. خانواده وي پيش از دوران خانه به دوشي در خانه اي شبيه به انبار در خيابان دماوند تهران زندگي مي كرده اند و تنها به دليل آنكه پيرمرد صاحبخانه پول بيشتري خواسته است، مجبور به ترك خانه شده اند. او به دليل بيماري پدرش از شهرداري استعفا مي دهد و به خرم آباد مي رود تا بتواند يكي از دو كليه
از بين رفته پدرش را خريداري كند. پس از آن بار ديگر به تهران مي آيد و با مشكلات بيشتري مواجه مي شود.
عاطفه دختر 5 ساله خانواده، در اين 25 روز زندگي زير سقف پارچه اي، تنها دو مرتبه حمام كرده است. يك بار در دستشويي پارك لاله با آب سرد تا لب هايش از سرما كبود شود و يك بار در حمامي در ميدان انقلاب. حالا دخترك وقتي نقاشي مي كشد، با خط هاي درهم و برهم تصوير سارقي را مي كشد كه دستگير شده است يا تصوير خانه اي به سبك كودكانه. تنها سرگرمي دخترك، پرسه زدن داخل پارك يا سوار شدن بر سه چرخه پلاستيكي و بازي با عروسك هايي است كه رهگذران به او داده اند.
اميد، فرزند 12 ساله خانواده است كه با معدل 5/17 به كلاس دوم راهنمايي خواهد رفت. او شرايط را بخوبي درك كرده و علاقه زيادي به بازيگري دارد، ولي اين را هم مي گويد كه مادرش به او خاطرنشان كرده است كه دكتر، مهندس ها از درآمد خوبي برخوردارند.
اين نوجوان 12 ساله از استرس هايي كه در داخل  پارك با آنها دست و پنجه نرم مي كند، مي گويد و از تمام آن چيزهايي كه در مدت 25 روز زندگي خانه به دوشي در آنجا ديده است. از پچ پچ هاي مشكوك مردان و كودكان و بازرسي هاي بدني ماموران انتظامي از مجرمان.
اميد مي گويد:  شب هاي پارك، خيلي ترسناك مي شود و از 10 شب به بعد عبور از تاريكي وحشتناك است و مدام ترس اين را دارم كه مثلا فردي با چاقويي با پدرم درگير شود. اميد فرزند بزرگ خانواده است و اين طور مي گويد كه تمام دوران حضورش در پارك، دوران تلخي بوده كه طي اين مدت هيچ چيزي او را شاد نكرده است.
با اين وجود آن طور كه خودش مي گويد، تلخ ترين خاطره اي كه دارد مشاهده بي خانمان  هايي است كه بدون سرپناه روي صندلي ها و كارتن ها مي خوابند. مهمترين آرزوي اميد، در حال حاضر پس از يافتن كار پدر و يك خانه، ادامه تحصيل است. اميد، از وضعيت فعلي خانواده خسته شده است، ولي مي گويد كه به دليل خجالت از پدر و مادرش نمي تواند اين موضوع را به آنها بگويد و به همين خاطر از مسئولان تقاضا مي كند كه شغلي براي پدرش دست و پا كنند تا بتوانند درآمد و پس اندازي براي خانواده فراهم كنند. خانواده پرويز در اين مدت از غذاهاي كنسرو شده استفاده كرده اند، ولي آن طور كه بچه ها مي گويند، خوراك خانواده بيشتر نان، پنير و انگور است.
اميد مي گويد: اگر بزرگ شوم و در آينده افرادي را مشاهده كنم كه وضعيتي شبيه به شرايط امروز ما داشته باشند، در حد توان خودم به آنها كمك خواهم كرد، چون با ديدن آنها به ياد زندگي امروز خودمان مي افتم.
مسئولان شهرداري تهران در حال حاضر مشغول بررسي دليل استعفاي وي از شهرداري هستند تا در صورت امكان، شرايط بازگشت مجدد وي فراهم شود، ولي او مي گويد كه اميدي به اين حرف ها ندارد. با اين وجود، مقامات شهرداري تهران در گفت و گوهاي تلفني خود، دليل استعفاي او را جويا مي شوند تا شايد امكان بازگشت مجدد وي فراهم شود. حالا آرزوي اين خانواده چهار نفره، بازگشت به كار پدر و يافتن خانه و آرامش است، ولي مسئله اصلي اينجاست كه گرچه مشكل آنها طي روزها و هفته هاي آينده حل مي شود، ليكن به نظر مي رسد سيستم هاي حمايت اجتماعي از خانواده هايي كه دچار چنين مشكلاتي هستند، چندان فعال نيستند. آنها نزديك به يك ماه است در شرايط سخت زندگي مي كنند. بدون داشتن سرپناه، تغذيه مناسب و ...؛ در پايتختي كه سازمان هاي غيردولتي و افراد خير درآن كم نيستند. عاطفه 5 ساله مدام از پدر و مادرش هشدار مي شنود كه بايد مراقب دزدها باشد تا به خاطر دو دستبند حلبي، ربوده نشود. اميد 12ساله هم شاهد رفتارهاي اجتماعي پرخطر در اطراف خود است تا اضطراب هاي ناشي از آن به وحشت از تاريكي بينجامد. آيا يك ماه پراسترس براي اين كودكان، از ذهنشان پاك خواهد شد؟

آسيب شناسي اسكان در محيط عمومي
بهروز معبوديان - نابرابري اجتماعي در كشورهاي در حال توسعه و ناتواني دولت ها در حل بحران هاي اجتماعي، منجر به افزايش آسيب هاي اجتماعي، فقر و بيكاري شده است. در اين شرايط، سياست هاي اقتصادي نيز بحران هاي فردي و اجتماعي را فزوني بخشيده است. جمهوري اسلامي ايران نيز از اين پديده در امان نمانده، برخي سياست هاي نادرست اقتصادي گذشته، منجر به ايجاد نابرابري اقتصادي در جامعه شده است، تا جايي كه در ابتداي دهه 80 به افزايش آسيب هاي اجتماعي منجر شد. در سالهاي اخير رشد بيكاري و فقر به محروميت برخي خانواده ها از داشتن سرپناه انجاميد و اين روند، زماني فاجعه بار خواهد شد كه يك خانواده به هر دليلي (بيكاري، مهاجرت، فقر، اعتياد و تورم) مجبور به حاشيه نشيني و اسكان در محيطي عمومي مانند پارك ها و گوشه و كنار خيابان شود. اگرچه زندگي در محيط عمومي، مرز ميان زندگي خصوصي و عمومي را از ميان مي برد و فضاي شخصي را آسيب پذير مي سازد، ولي تاثير ناخوشايند حاصل از اين شرايط، تك تك اعضاي خانواده را در برمي گيرد.
از سوي ديگر عدم ارضاي نيازمندي هاي اساسي زندگي سالم از قبيل تغذيه مناسب، نداشتن سرپناه و...، همچنين احساس  ترس و ناامني حاصل از زندگي در محيط عمومي، فشار رواني مضاعفي بر فرد وخانواده وارد مي سازد. به اين مسائل اگر واكنش هاي متفاوت رهگذران خياباني به حضور خانواده اي بي پناه در گوشه اي از شهري بزرگ، از قبيل نگاه تحقيرآميز، بي تفاوت، ترحم آميز و... نيز افزون شود، شرايط نگران كننده اي پيش مي آيد كه محصول آن، چيزي جز احساس نااميدي، خشم، پايين آمدن منزلت انساني، افسردگي، سردرگمي، تشويش و درماندگي نخواهد بود. در اين شرايط، خانواده آسيب پذيرتر از گذشته، با اختلالاتي از قبيل اضطراب و افسردگي با علائم آزاردهنده مواجه خواهد شد كه به افزايش بي خوابي، پرخاشگري، ناتواني در كنترل خشم، كاهش قدرت ادراك و ناتواني از تمركز شخصي در حل مشكلات مي انجامد، تا جايي كه امكان داشتن روابط اجتماعي قوي و ياري خواستن از سازمان هاي حمايت اجتماعي از فرد سلب مي شود. فشارهاي رواني حاصل از اين وضعيت، بخصوص سوء تغذيه و عدم ارضاي نيازهاي روان شناختي و آسيب پذيري فرد را نسبت به بيماري هاي روان تني بالا برده و مجموعه اين شرايط به وخامت اوضاع كمك مي كند. كودكان در چنين شرايطي آسيب پذيرتر هستند. ناامني رواني ناشي از هشدارهاي مكرر والدين، مشاهده ناهنجاري هاي اجتماعي متعدد و... در يك محيط عموم ي كه كودك ناچار است مدت زمان زيادي در  آن مكان زندگي كند، در بروز اختلالات رواني و رفتاري نقش بسزايي دارد. از سوي ديگر تجربه بي پناهي و فشارهاي ناشي از آن، آسيب پذيري كودكان را تا ساليان متمادي بالا مي برد و احتمال گرايش آنان به رفتارهاي ضداجتماعي و حس انتقامجويي را فزوني مي بخشد. درچنين شرايطي حمايت از خانواده هاي آسيب پذير و آسيب ديدگان اجتماعي امري ضروري است.
بي پناهي، وضعيتي بحراني و نيازمند مداخلات فوري با هدف جلوگيري از آسيب ديدگي بيشتر خانواده است و نخستين گام در اين مسير، جلوگيري از جداسازي خانواده و در صورت امكان تلاش سازمان هاي متولي در فراهم ساختن امكان اشتغال و جلوگيري از وخامت اوضاع است.

يك جرقه كوچك، آغاز گر پيدايش محله نمونه شد
مهرداد مشايخي - حركت آهسته در خيابان ها را دست  كم نگيريد، رفت و آمد خودروها با سرعت پايين هر دليلي كه داشته باشد، ترافيك سنگين دليلش باشد يا احتياط راننده، يك مزيت مهم دارد و آن هم اينكه فرصت داري تا تصاوير شهر را به آرامي ببيني و در آن دقيق شوي. وقتي با سرعت از خيابان يا بزرگراهي مي گذري، هرقدر هم كه دقيق باشي، خيلي از جزئيات تصاوير را از دست مي دهي؛ بخصوص جزئيات تصاوير متحرك و جزئيات زندگي روزمره جاري در شهر را. اما كافي است در ترافيكي گير بيفتي يا پشت چراغ قرمزي منتظر باشي، آن وقت است كه تازه به اتفاقات اطرافت بيشتر توجه مي كني. اين تجربه تقريبا براي همه اتفاق افتاده است و گاه تصاويري به چشم مي آيد كه تا ساعت ها ذهن آدم را به خودش مشغول مي كند؛ تاكسي از خيابان كمالي وارد خيابان اسكندري جنوبي مي شود، حوالي ميدان رشديه پشت چراغ قرمزي مي ايستد، درست نزديك مادر و دختري كه منتظر تاكسي هستند. دختر كوچك قوطي شير كاكائو را با ولع سر مي كشد و وقتي تمام شد، نگاهي به مادر مي كند و بدون درنگ قوطي را به سمت جوي آب كنار خيابان پرتاب مي كند. نگاه مادر مسير قوطي را دنبال مي كند و وقتي مطمئن مي شود كه داخل جوي افتاده است (جاي امني كه انگار بايد زباله آنجا آرام گيرد!)، نگاهش را برمي گرداند. كمي جلوتر، از تاكسي پياده مي شوم. به فاصله چند متر از جايي كه مادر و دختر ايستاده بودند، سطل زباله نصب شده بود.
چكار مي توانستم بكنم؟ از تاكسي پياده مي شدم و شروع مي كردم به فرهنگسازي؟ به خودم گفتم با چند نفر از كساني كه آشغال مي ريزند، با ماشين خراب و دودزا در خيابان ها راه مي افتند، نماي شهر را خراب مي كنند يا به فضاي سبز آسيب مي رسانند، با رعايت نكردن قانون، ترافيك راه مي اندازند يا با هر رفتار ديگري حقوق شهروندان ديگر را زير پا مي گذارند، مي توانم بحث كنم و قانعشان كنم كه دست از كارشان بردارند؟ اصلا چه تاثيري دارد؟ بعضي ها با جمله به شما ربطي ندارد، آب پاكي را روي دست آدم مي ريزند و بعضي ديگر هم كه توي رودربايستي گير كرده و به حرفت گوش مي دهند، در دل به ريشت مي خندند كه بنده خدا بيكار است. ببين چطور دارد وقتش را تلف مي كند.
اما به ظهر نرسيده، نظرم عوض شد. كافي است اين جمع كوچك آگاهي دهنده كمي بزرگتر شده يا براي تلاش هايشان برنامه مشخصي تدارك ببينند. كافي است چند هم عقيده و همفكر به اين نتيجه برسند كه مهيا كردن فضاي بهتري براي زندگي، كار چندان دشواري نيست و حركت اول مهم است؛ مثل همين كاري كه در يكي از محلات منطقه 11 انجام شده است.
قضيه از اينجا شروع شد كه يك روز، سه نفر از اهالي محله اجلال الدوله، وقتي از وضعيت بهداشتي و نظافتي محله نگران شدند، تصميم گرفتند براي رفع مشكلات محله گروهي تشكيل داده، تحولي در محله خود ايجاد كنند.
اين گروه سه نفره (يك زن و دو مرد)، در اولين اقدام با به صدا درآوردن زنگ منازل اهالي محله، از آنها خواستند براي حفظ بهداشت و نظافت محله، زباله هاي خود را راس ساعت 9 شب بيرون از منزل بگذارند و به هيچ عنوان در روز يا نيمه هاي شب اقدام به بيرون گذاشتن زباله خود نكنند.اهالي محله با استقبال از اين پيشنهاد، همگي به طور هماهنگ درخواست سه معتمد محل را اجابت كردند و حتي راسا با معدود كساني كه برخلاف اين عمل دسته جمعي اقدام مي كردند، برخورد كردند. طولي نكشيد كه محله روي زيبايي و طراوت را به خود گرفته و با نگهباني و كنترل نمايندگان تا نيمه هاي شب، كم كم فرهنگ اين عمل زيبا در محله اجلال الدوله نهادينه شد.
اين اولين اقدام اهالي آن محله بود و وقتي موثر افتاد، آنها به اين فكر افتادند كه براي برنامه هاي بعدي به همكاري شهرداري منطقه 11 نياز دارند. اينجا بود كه وقتي طرح هاي خود را با روابط عمومي شهرداري منطقه 11 در ميان گذاشتند، فكر ايجاد محله نمونه مطرح شد.
طرح ايجاد محله نمونه چنان در ذهن روابط عمومي جذاب به نظر رسيد كه سريعا هماهنگي هاي لازم با بخش هاي مختلف شهرداري انجام شد و ضمن بررسي مشكلات اهالي، نسبت به برنامه ريزي و رفع آنها اقدام شد تا در كمترين زمان ممكن، ضمن برطرف كردن مشكل حمل زباله محله كه اغلب بين ساعات سه الي چهار صبح حمل مي شد و در اين بين زباله ها درمحله پخش و شيرابه ها سرازير مي شد و همچنين طعمه گذاري و سمپاشي محله و آموزش چهره به چهره بازيافت و نصب سطل هاي جديد زباله و شست وشوي كامل محله و ساير امور از جمله نصب پلاكارد و تشويق اهالي به داشتن محله نمونه، انجام شود.
اهالي با ديدن اقدامات متقابل شهرداري ضمن آنكه از يك محله نمونه و برخوردار بهره مند شده بودند، حس اعتماد خاصي به شهرداري و عملكرد كاركنان زحمتكش آن پيدا كرده و مصمم شدند تا راه رفته را كامل كرده و حسب درخواست روابط عمومي، اساسنامه محله نمونه و ساختار آن را شكل دهند.
محله نمونه اجلال الدوله، يكي از ده ها محلات شهر تهران است؛ محله اي كه از مشكل نظافت و بهداشت و آلودگي رنج مي برد، اما امروز در سايه شكل گيري محله نمونه و اقدامات خود ايشان و بالطبع اقدامات موثر شهرداري منطقه 11، داراي محله اي آباد و تميز و زيبا هستند.
شهرداري منطقه 11 سعي دارد تا با نهادينه كردن تجربه محله نمونه اجلال الدوله و بسط همكاري با اهالي محترم آن، اين تجربه مبارك را به ساير محلات منطقه تسري دهد، ولي اين امر بدون درخواست اهالي ميسر نبوده و مي طلبد تا ايشان به اين حركت عمومي بپيوندند.

راپورت خبرنگار
فرصت هاي باقيمانده
000804.jpg
حالا ديگر وارد ششمين ماه سال 84 شده ايم و اين نمودار در حال رسيدن به نقطه اوج و سپس سرازير شدن به سمت نيمه دوم خود است؛ نيمه اي كه كم كم دارد رنگ و بوي خودش را به رخ برگ ها و درختان مي كشد، اما هنوز هم خبري از دستورالعمل تعيين نرخ كرايه تاكسي هاي تهران نيست و هنوز هم جنگ و دعواي راننده و مسافر ادامه دارد؛ جنگ ودعوايي كه هركدام از طرفين آن خود را كاملا محقق مي دانند و به همين دليل ذره اي كوتاه نمي آيند.
اما راستي اين همه تاخير چرا؟ مسلما هيچ كس نمي گويد كه شش ماه زمان، يعني نيمي از سال، فرصت كمي براي تصميم گيري در مورد موضوعي است كه با يكي از ابتدايي ترين نيازهاي زندگي شهري، يعني حمل ونقل مرتبط است. آيا صرف نيمي از يك دوره زماني براي تصميم گيري در مورد كل آن دوره كمي عجيب نيست؟ راستي چه دلايلي مي تواند باعث شده باشد كه صدور دستورالعملي كه مي تواند ظرف مدتي حتي كمتر از يك ماه صادر شود، دچار اين همه فرصت سوزي و بلاتكليفي شود؟
به نظر مي رسد يكي از عمده ترين دلايلي كه به اين ماجرا دامن زده، طرح تثبيت قيمت هاست كه توسط مجلس شوراي اسلامي به تصويب رسيد و انتظارات زيادي را براي مردم به وجود آورد، مردمي كه همگي مي خواستند بدانند آيا به اين طرح عمل خواهد شد يا نه؟ از طرف ديگر رانندگان وسايل نقليه عمومي حق داشتند و دارند كه باتوجه به اينكه بخش قابل توجهي از مايحتاج آنها مشمول تورمي است كه از دست دولت و مجلس خارج است و امسال هم وجود داشت، انتظار جبران تورم در درآمد خود را داشته باشند. تصميم گيري در ميان اين ماجرا كار سختي است، ولي اگر برنامه هاي كافي و دقيق از قبل انديشيده شده بودند، اين سختي خيلي كمتر مي شد.
اما مهمترين دليلي كه باعث مي شود هرساله مردم با چنين سرگرداني فرساينده اي مواجه باشند، عدم تدبير كافي براي تدوين يك برنامه بلند مدت است كه بتواند در موقعيت هاي مختلف پاسخگو باشد. مثلا در نظر بگيريد كارشناسان، همه ملزومات يك خودرو عمومي از قبيل تاكسي يا اتوبوس را در نظر گرفته و محاسبه كنند و با استفاده از جدولي كه بتواند نسبت حقيقي نقش هركدام از مولفه ها را در افزايش يا كاهش هزينه ها و درآمدها مشخص كند، فرمولي را براي محاسبه هر ساله نرخ كرايه( در اصل درصد افزايش) استخراج كنند. در چنين حالتي نياز به تشكيل جلسات متعدد و اين طرف و آنطرف فرستادن دستورالعمل و طي هزارتوي پيچاپيچ اين اداره و آن ارگان نيست، اما ظاهرا قرار است سامانه حمل ونقل همگاني شهري دچار همان روزمرگي باشد كه مدير عامل شركت تاكسيراني تهران مدتي قبل در گفت وگو با ايرانشهر به آن اشاره كرده بود. آيا تهيه چنين فرمول دقيق و حساب شده اي خيلي سخت است؟ بخش عمده مسئله به همين ترتيب حل خواهد شد. بررسي و اعمال تبصره هاي سالانه هم چندان سخت نخواهد بود.
در راپورت قبلي كه حدود دوماه پيش به موضوع كرايه تاكسي ها پرداخته بود، اظهار اميدواري كرده بوديم كه مشكل بزودي حل شود، ولي در راپورت ويژه امروز حرف ديگري داريم. اصلا نمي خواهيم بگوييم چرا شش ماه سال از دست رفت، حرف ما اين است كه حالا كه مردم شش ماه بلاتكليفي را طي كرده اند، حداقل ظرف شش ماه آينده سال 84 به فكر سالهاي آينده باشيم. مسئولان محترم بايد متوجه باشند كه حتي اگر نرخ جديد كرايه ها را همين فردا هم اعلام كنند، جا افتادن نرخ جديد بين راننده و مسافر زمان نسبتا زيادي مي برد، پس بهتر است از همين الان به فكر سال آينده باشند و توافق راننده ومسافر را در اين شش ماه هم به عهده خودشان بگذارند. كافي است در جدول مذكور پارامترهايي مثل درصد افزايش نرخ سوخت و لوازم يدكي، ميزان تورم، درصد افزايش حداقل حقوق و... در نظر گرفته شده و نسبت بين اين پارامترها هم مشخص شود. از محاسبه دقيق نسبت هاي موجود، درصد افزايش سالانه كرايه به شكلي منطقي اعلام خواهد شد و به اين ترتيب حتي خود راننده و مسافر هم مي توانند اين محاسبه را انجام دهند.
اين روزها انگار بعضي از رانندگان قصد دارند تلافي شش ماه اول سال را هم به مسافران تحميل كنند و آنقدر در اين تصميم مصمم هستند كه خيلي زود از كوره درمي روند. مسافران هم كه مثل هميشه نمي توانند زير بار حرف زور بروند. همين ديشب نزديك بود راپورتچي، مورد لطف راننده اي كه كرايه را با افزايشي 50درصدي طلب مي كرد واقع شود، ولي باز هم گره كارش با توكل به خدا باز شد.

ازشهر
آموزش براي ارتقاي خدمات شهري
نمايشگاه بين المللي عمران و خدمات شهري در اواخر شهريور، شاهد برنامه هاي جانبي در زمينه خدمات شهري است.
قرار است در اين نمايشگاه كارگاه هاي آموزشي- تخصصي خدمات شهري با حضور استادان داخلي و خارجي در محل دائمي نمايشگاه هاي بين المللي تهران برگزار شود؛ اين كارگا ه ها با حضور مديران و كارشناسان شهرداري هاي كشور برگزار مي شود و ارتقاي سطح دانش فني مديران و كارشناسان فضاي سبز، زيباسازي، مبلمان شهري و بازيافت و افزايش بازدهي تجهيزات و ادوات مورد استفاده آنان را دنبال مي كند.
رئيس ستاد برگزاري سومين نمايشگاه بين المللي عمران و خدمات شهري، ضمن دعوت از مديران و كارشناسان خدمات شهري شهرداري و ساير دستگاه هاي دولتي و موسسات ارائه دهنده خدمات شهري گفت: در كارگاه هاي فوق بازديدكنندگان به طور عملي با نحوه كار، تعمير و نگهداري تجهيزات و ادوات ارائه شده در سومين نمايشگاه بين المللي عمران و خدمات شهري آشنا خواهند شد.
000795.jpg
تسهيلات براي صرفه جويي در انرژي
تلاش براي كم كردن از هدر رفتن انرژي، همچنان ادامه دارد؛ بعد از اينكه سازمان بهينه سازي مصرف سوخت تصميم گرفت به انبوه سازاني كه استانداردهاي لازم براي جلوگيري از هدررفتن انرژي را رعايت مي كنند، تسهيلاتي ارائه كند، اعلام شد كه اين سازمان آماده است تا به توليد كنندگان سيستم ها و تجهيزات سرمايشي و گرمايشي در ساختمان، كمك بلاعوض پرداخت كند.
رئيس بخش ساختمان هاي مسكوني و خدمات سازمان بهينه سازي مصرف سوخت كشور گفت: پرداخت اين كمك به منظور بهبود صنعت تاسيسات ساختماني و ارتقاي تكنولوژي تجهيزات خانگي است. مهندس علي كناري خاطرنشان كرد: ارائه خدمات به اينگونه واحدها در راستاي ماده 20 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور جهت دستيابي به اهداف بهينه سازي مصرف انرژي در بخش ساختمان است.
وي عمده ترين خدمات اين سازمان به واحدهاي توليد كننده را اعطاي كمك بلاعوض، يارانه سود تسهيلات بانكي در خصوص راه اندازي خط توليد محصولات پربازده و نيز اقدامات بهينه سازي و مميزي انرژي جهت كاهش مصرف انرژي در فرآيند توليد نام برد.
وي ديگر برنامه اين سازمان جهت كمك به اينگونه واحدها را حمايت از فعاليت هاي تحقيقاتي جهت افزايش راندمان محصولات يا توليد محصول جديد، كمك بلاعوض به محصولات توليدي عام المنفعه با راندمان بالا، فرهنگسازي جهت استفاده از محصولات و نيز كمك به بازاريابي و فروش اين محصولات اعلام كرد. وي با اشاره به اينكه سازمان بهينه سازي مصرف سوخت با تاكيد بر بهبود وضعيت تكنولوژي و مصالح ساختماني تاكنون چهار همايش با هدف بهينه سازي مصرف سوخت برگزار كرده است، گفت: اين سازمان پنجمين همايش خود را تحت عنوان بهينه سازي مصرف سوخت در ساختمان و لوازم خانگي با تمركز بر تجهيزات سرمايشي و گرمايشي و موارد مرتبط، در ارديبهشت ماه آينده برگزار مي كند.

كلانشهر
احياي بافت قديمي شيراز
توجه به بيشتر مسائل گردشگري در شهرها، باعث شده كه بحث احياي بافت قديمي شهرهاي بزرگ بيشتر مطرح شود. اما براي احياي كامل بافت قديم شهري مثل شيراز، به اعتباري نزديك به 200 ميليارد تومان نياز است.
شهردار بافت تاريخي و فرهنگي شيراز، ضمن بيان اين مطلب گفت: طي دو سال اخير در شهرداري منطقه تاريخي و فرهنگي شيراز، كارهاي عمراني بسياري انجام شده است. 40 پروژه اتمام يافته و آماده بهره برداري است و 11 پروژه نيز در دست اجراست كه در كل، ارزش اين پروژه ها 64 ميليارد تومان است.
محمد حق نگر ادامه داد: در سال جاري مقرر شد براي بازسازي بافت قديم شيراز، 20 ميليون دلار از طريق فاينانس از سوي وزارت كشور در اختيار بافت هاي فرسوده شيراز قرار گيرد كه خوشبختانه شيراز اولين شهري است كه اين اعتبار را دريافت مي كند و شهرداري بافت تاريخي و فرهنگي نيز در حال انجام امور لازم براي گرفتن اين اعتبار است و علاوه بر اين، 30 ميليون دلار نيز از محل فاينانس مربوط به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور جهت احيا و مرمت عناصر اصلي و گذرهاي بافت قديم و تاريخي شيراز دريافت خواهيم كرد كه در واقع اين اعتبارات براي احياي يك سوم بافت قديم است كه ميراث فرهنگي بايد باتوجه به ميزان پيشرفت پروژه، بقيه اعتبار را در اختيار ما قرار دهد.
او همچنين با اشاره به اينكه از جمله مشكلات و معضلات اين منطقه، نبود روشنايي معابر، تجمع افراد معتاد، نبود بهداشت و امنيت لازم، كمبود برق، گاز، آب و ... است، توضيح داد كه وجود اين معضلات در اين منطقه بر افراد توريست و بازديدكنندگان از مكان هاي تاريخي بافت قديم اثر منفي مي گذارد و براي رفع اين معضلات، نياز به همكاري سازمان بهزيستي، نيروي انتظامي، اداره بهداشت، اداره اوقاف و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است.

|  آرمانشهر  |   ايرانشهر  |   جهانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |
|  سفر و طبيعت  |   شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |