|
|
|
|
|
گره اي كه با دست گشوده مي شود
تمرين براي حل مشكلات
|
|
سولماز شريف
اگر جزو خوشبخت هاي زندگي امروز باشيد و در زندگي زناشويي تان با همسر خود، به مشكلي برنخورده باشيد، شايد در بين دوستان، آشنايان، همكاران و فاميل شاهد جدال هاي سخت و تلخ دو زوج جوان بوده ايد كه بر سر مسائل نه چندان مهم و حياتي با هم به جدال پرداخته اند؛ جدالي سخت كه نمي توان بر آن قيمت نهاد.
بعضي ها معتقدند زماني كه دو نفر نمي توانند مشكلات خود را با گفت وگو حل و فصل كنند، نيازي به دخالت فرد سومي كه هيچ شناختي هم نسبت به روحيات آن دو نفر ندارد، نيست، اما گروه ديگري نيز مخالف اين عقيده اند، البته ناگفته نماند مشاوره تنها در امر ازدواج نيست. اين شغل بستري براي افسردگي، اضطراب، مشاوره تحصيلي و ... دارد، ولي شايع ترين ها ازدواج، تحصيل و افسردگي هستند.
گروه دوم معتقدند كه مشاوره مي تواند در حل بسياري از مشكلات موثر باشد، ولي متاسفانه مردم از مراجعه به مشاور پرهيز مي كنند و گمان مي كنند افرادي كه دچار مشكلات رواني هستند نزد مشاور مي روند، در صورتي كه مراجعه به يك مشاور مناسب مي تواند بسياري از سوءتفاهمات كه در اثر عدم شناخت و آگاهي نسبت به روحيات يكديگر است را برطرف كرده و از تصميم گيري هاي لحظه اي كه ممكن است يك زندگي را براي هميشه از هم بپاشد جلوگيري كند.
نكته حائز اهميت در اظهار نظر گروه دوم، اشاره به مراجعه به يك مشاور مناسب است. معضلي كه محل درآمدي براي بعضي از افراد شده، دخالت افراد بدون اطلاع در امر مشاوره است، البته نمي توان تصور مردم از روان پزشكان و روان شناسان را به عنوان مشاور ناديده گرفت، اما اين افراد به دليل عدم تخصص براي آنها دارو يا راه حل هايي را تجويز مي كنند كه شايد هرگز فرد را به هدف نرساند و نه تنها مشكل مردم را حل نكند، بلكه آنها را به مشكلات اساسي ديگري نيز دچار كند.
به دليل دخالت بسياري از روان شناسان و روان پزشكان در امر مشاوره و تجويز دارو به وسيله اين افراد، مشكلات اجتماعي با بيماري هاي رواني اشتباه فرض مي شود. طبق گفته دكتر مصطفي اقليما ، رئيس انجمن مددكاري ايران كمتر از 600 نفر مددكار اجتماعي در كشور وجود دارد و اكثرا روان پزشكان به شغل مشاوره مي پردازند، در صورتي كه آنها بيشتر در خصوص مشكلات ارگانيكي مردم تخصص دارند، اما مشاوران اجتماعي بيشتر به دلايل ايجاد آسيب شناسي توجه داشته و در پي ريشه يابي دلايل بروز آنها هستند.
آمارها نشان مي دهد كه بيش از 90 درصد افرادي كه به مشاور مراجعه مي كنند، بيمار نيستند، بلكه دچار مسائل و مشكلات اجتماعي هستند، اما متاسفانه با بيشتر اين افراد مانند بيمار رفتار مي شود. دخالت افراد غير حرفه اي در اين شغل از جهتي مورد توجه است، تصور كنيد شما به هر دليلي مجبور شويد، يا به آن درجه از تفكر برسيد كه بايد به مشاورمراجعه كنيد و متحمل هزينه هايي شويد كه در پي خواهد آمد. آيا سخت نخواهد بود، اگر در ازاي هزينه اي كه پرداخت مي كنيد جوابي نگيريد و مجبور به مصرف دارو شويد؟ پس آشنا شدن با شغل مشاوره براي مشتاقان و طرفدارانش لازم به نظر مي رسد.
خدمات مشاوره چند سالي است كه به صورت مرتب و اصولي به راه افتاده و متولي آن دبيرخانه شوراي هماهنگي مراكز خدمات مشاوره اي است كه زير نظر سازمان ملي جوانان فعاليت مي كند.
به جز اين مراكز، سازمان بهزيستي، وزارت آموزش و پرورش و مراجع تعيين كننده وزارت بهداشت، همگي تحت عنوان مراكز دولتي ياد مي شوند.
گروهي ديگر نيز به عنوان بخش خصوصي فعاليت مي كنند كه شامل روان پزشكان بسياري مي شود كه بدون تخصص در اين زمينه عمل كرده و از هيچ تعرفه اي نيز تبعيت نمي كنند. طبق گفته صاحب نظران، علم روان پزشكي با علم مشاوره فاصله زيادي دارد و با اهداف علمي امر مشاوره سازگاري ندارد. امر مشاوره نه روانكاوي است نه رفتار درماني، بلكه گفتار درماني است از نوعي كه فرد مراجعه كننده به دنبال يك رفتار متفاوت با بقيه است.
حق المشاوره هاي بخش خصوصي، دقيقه اي 200 تا 500 تومان، يك ساعت و ربع 15 هزار تومان و نيم ساعت 20 هزار تومان است، در حالي كه در بخش هاي دولتي كه با مجوز رسمي از سازمان مربوطه است، تعرفه ها به صورت سالانه اعلام مي شود و طي آن براي هر مدرك تحصيلي مشاور، مبالغ خاصي در نظر گرفته مي شود. بدين صورت كه دكتراي روان شناسي براي هر يك جلسه مشاوره كه حداقل نيم ساعت و حداكثر 45 دقيقه است، 9 هزار تومان دريافت مي كند، البته اين مبلغ براي جلسه اول است كه شايد به همين قيمت ادامه پيدا كند و شايد هم بنا بر نوع درمان، گفتار درماني تغيير پيدا كند و براي كارشناسان ارشد 7 هزار تومان است.
ناصر قاسم زاد، رئيس مركز مشاوره بهاران در خصوص قيمت حق المشاوره ها گفت: قيمت ها از سال گذشته افزايش نيافته است، در صورتي كه براي روزآمد شدن خدمات مشاوره اي و اينكه به صورت علمي درآيد تا مراجعه كنندگان رضايت خاطر را از خدمت رساني داشته باشند، خود هزينه اي را شامل مي شود. اكثر هم صنفان ما براي جبران هزينه اي كه در اين كار سرمايه كرده اند، مجبورند حق المشاوره ها را به صورت پنهاني اضافه كنند، در غير اين صورت مجبورند از جيب بگذارند كه آن هم مراجعه كنندگان را كاهش مي دهد .
وي كه عضو انجمن مشاوران ايران نيز هست در خصوص بيمه مشاوره گفت: بعد از 5 4 سال جر و بحث با تامين اجتماعي هنوز براي بيمه مشاوره به نتيجه نرسيده ايم. در نهايت سازمان نظام مشاوره اي، پس از تصويب مجلس شروع به كار كرد و فعاليتش نظارت، حمايت و ايجاد تسهيلات براي روان شناسان و مراجعان است. متاسفانه ما تنها نزديك به يكصد مركز معتبر داريم كه به درستي نيز فعاليت مي كنند. ما خودمان قبول داريم كه 30 درصد جامعه فقير هستند و اكثريت هم از وضعيت مالي خوبي برخوردار نيستند، اما جبران اين اتفاق را ما نبايد بكنيم. در حال حاضر در آمريكا هزينه يك ساعت مشاوره 100 تا 150 دلار است، اگر با قيمت ما مقايسه شود، حدود 9 دلار هزينه مي شود! به همين دليل است كه يا مشاوران به تدريس روي آورده اند تا به افزايش قيمت يا تلفيق مشاوره با يوگا، مشاوره كنكور، ريلكسيشن و ... .
قاسم زاد افزود: اكثر بيمارستان هاي دانشگاه علوم پزشكي به امر مشاوره با قيمت هاي 2 تا 4 هزار تومان مي پردازند، اما مشاورانشان را دانشجويان يا رزيدنت ها تشكيل مي دهند. بعضا طول درمان ها به 2 سال هم مي رسد، در صورتي كه متداولش بين 3 تا 6 ماه است. قبول دارم كه در ماه، 40 هزار تومان پرداختي براي مشاوره به سبد خانوار فشار خواهد آورد، اما در غير اين صورت هم ممكن است اثرات و پيامدهاي زيانبار تري دربرداشته باشد و بخشي از عمرش را تحت الشعاع قرار دهد. همكاران ما نوعا متخصص و تحصيلكرده با تجربه هستند و با توجه به وقت و كار پراسترس اين شغل كه از لحاظ روحي نيز بسيار تحت فشار قرار مي دهد، نمي توان توقع كم كردن حق المشاوره ها را از افراد تحصيلكرده داشت، آن هم در شرايطي كه شغل ما جزو مشاغل سخت و زيان آور است و در درازمدت آسيب خواهد زد. شايد جالب باشد بدانيد دوره تحصيلي مشاوران از متخصصان 4 الي 6 سال بيشتر است .
وي افزود: وقتي همه معتقدند مشاوره لازمه زندگي است، حتي براي مسائل عادي تا مسائل مهمتر، چرا با بيمه مخالفت مي كنند؟ به عنوان مثال به جاي آنكه زنان ايراني راه و روش تربيت فرزند را به صورت آزمايش و خطا روي فرزند اولشان انجام دهند، بهتر نيست به مشاوره مراجعه كنند تا فرزندان اول خانواده ها دچار مشكلات فراواني نشوند؟ آماري برايتان ارائه مي دهم كه از هر چهار بيمار مراجعه كننده به روان پزشك يك نفر نياز به مشاوره دارد تا به دارو خوردن نكشد. در چنين شرايطي امر مشاوره آنقدر بي اهميت است كه در حد و اندازه هاي بيمه نمي گنجد؟
شايد حق المشاوره ها در ازاي شغل سخت و زيان آور مشاوره و در قياس با هم صنفانشان در يك كشور خارجي رقمي به حساب نيايد، اما در گنجاندن اين مبلغ در سبد خانوار فشاري را بر كمر خانواده وارد خواهد كرد.
آيا در چنين شرايطي مراجعه به مشاور به صرفه خواهد بود يا مي توان اين خلاء را از راه هاي ديگري جبران كرد؟ البته به جز راه بيمه مشاوره كه هنوز بلاتكليف است!
مشكلات اجتماعي يا بيماري رواني؟
آمارها نشان مي دهد كه بيش از 90 درصد افرادي كه به مشاور مراجعه مي كنند، بيمار نيستند، بلكه دچار مسائل و مشكلات اجتماعي هستند، اما متاسفانه با بيشتر اين افراد مانند بيمار رفتار مي شود.
دخالت افراد غير حرفه اي در اين شغل از جهتي مورد توجه است؛ تصور كنيد شما به هر دليلي مجبور شويد، يا به آن درجه از تفكر برسيد كه بايد به مشاور مراجعه كنيد و متحمل هزينه هايي شويد كه در پي خواهد آمد.
آيا سخت نخواهد بود، اگر در ازاي هزينه اي كه پرداخت مي كنيد جوابي نگيريد و مجبور به مصرف دارو شويد؟
پس آشنا شدن با شغل مشاوره براي مشتاقان و طرفدارانش لازم به نظر مي رسد.
|
|
|
از بقچه هاي مكتب خانه تا كوله هاي رنگارنگ
|
|
در گذشته هاي دور كه بازار مكتب خانه ها پررونق بود و مردم فرزندانشان را براي كسب دانشي در حد خواندن و نوشتن به اين مدارس عصر قديم مي فرستادند، به علت كمبود و گراني كاغذ، بچه ها لوحه هايي چوبي در اختيار داشتند كه روي آن با گچ يا زغال مطالب را مي نوشته و پس از اتمام درس نيز لوحه و تكه هاي گچ را داخل دستمالي به شكل بقچه مي بستند و راهي خانه مي شدند تا فردا كه دوباره با همان بقچه پارچه اي كه لوحه ها و احيانا نان و پنيرشان را در خود حفظ مي كرد، راهي مكتب بشوند. اين رويه حتي تا زماني كه كتاب و دفتر براي اولين بار به صورت گسترده در اختيار دانش آموزان قرار مي گرفت ادامه داشت، زيرا حكومت هاي وقت بر اساس اصل آموزش و پرورش رايگان، كتاب و دفتر را با حداقل هزينه در اختيار بچه هاي مردم قرار مي دادند، اما الزامي براي تهيه كيف مدرسه براي دانش آموزان نداشتند و به همين جهت به علت ناتواني اكثر خانواده ها در ابتياع كيف مدرسه براي بچه هايشان استفاده از همان بقچه هاي پارچه اي امري متداول بود. در ابتدا به علت آنكه استفاده از فرآورده هاي نفتي همه گير نشده بود، در ساخت كيف ها از چرم طبيعي استفاده مي شد كه اين خود عاملي در جهت افزايش قيمت تمام شده اين محصول بود و تعجبي نداشت عامه مردم كه عمدتا از قشر كارگر و طبقه زير متوسط جامعه بودند، توانايي خريد اين محفظه هاي چرمي را نداشتند. به مرور با بهتر شدن اوضاع اقتصادي و رشد سطح زندگي و همچنين استفاده از مشتقات نفتي در ساخت كيف هاي مدرسه امكان استفاده از آنها براي بيشتر دانش آموزان فراهم شد و والدين با
درنظر گرفتن شرايطي اقدام به خريد اين كيف ها براي فرزندانشان مي كردند. يكي از مهمترين شروط انتخاب يك كيف، كيفيت و استحكام آن بود، زيرا يك كيف بايد آنقدر محكم باشد كه در دستان دانش آموزان شيطان 9 ماه تحصيلي يا حتي بيشتر را دوام بياورد و چه بسا محصلي كه با توجه به وضع مالي پدرش مي دانست كه تا چند سال بايد از يك كيف استفاده كند، به همين جهت خود نيز در حفظ آن مي كوشيد. در آن زمان كيف هايي را كه از جنس چرم مصنوعي بودند به روغن پارافين آغشته مي كردند تا مانع از شكنندگي چرم و در نتيجه از بين رفتن سريع آن شوند. تنوع مدل كيف ها بسته به ذوق و سليقه كيف ساز فرق مي كرد و كيفي كه بيشتر روي آن كار شده بود، طبعا قيمت بالاتري داشت. رنگ اين كيف ها بيشتر در مشكي و قهوه اي خلاصه مي شد و داخل آنها به دو قسمت تقسيم شده بود كه يكي طبعا جاي كتاب ها و ديگري محل گذاشتن دفتر بود و محفظه اي نيز در جدار داخلي قرار داشت كه محل مداد و ديگر نوشت افزار بود و به وسيله زيپ محافظت مي شد. تا قبل از به بازار آمدن محصولات پليمري كه در ساخت انواع كيف هاي مدرسه از آنها استفاده مي شد، اكثر اين محصولات با چرم مصنوعي ساخته و عرضه شدند. محصولات جديد علاوه بر ارزاني، امتيازهايي مانند تنوع رنگي و شكلي و همچنين سبكي و راحتي حمل را در خود داشتند و اين تنوع به صورتي شد كه تعويض كيف مدرسه به طور سالانه امري بديهي شده، زيرا هيچ دانش آموزي طاقت نداشت با آمدن مدل هاي جديد كيف مدرسه به بازار، همان كيف پارسال خود را در سال جديد تحصيلي نيز استفاده كند. زماني بودكه والدين با سبك و سنگين كردن شرايط براي فرزندانشان كيف مدرسه مي خريدند، اما در حال حاضر با توجه به اينكه هزينه فوق، زياد قابل اعتنا نيست، در خريد اين محصول به طور كامل تسليم بچه ها مي شوند تا به دلخواه آنها عمل كنند، اما در اين ميان بايد توجه داشت كه اين وسيله 9 ماه مستمر با فرزندانمان
سر و كار مستقيم دارد و مي توان با اندكي توجه بهترين انتخاب را داشت؛ از جمله اينكه مي توان با توجه به حجم دروس و كتاب هاي محصل مورد نظر، سايز كيف را انتخاب كرد و همچنين مي شود به امكانات حمل آن توسط دانش آموز توجه كرد كه بهترين نوع آن قابليت حمل به دو صورت دستي و بندي براي انداختن روي دوش است. جنس كيفي كه انتخاب مي شود بايد مقاوم و ترجيحا ضدآب باشد و نكته مهم اينكه انتخاب يك كيف مناسب بدون توجه به سن و سال و پايه تحصيلي دانش آموز نمي تواند يك انتخاب موفق تلقي شود. بهترين حالت بازگذاشتن دست دانش آموز در انتخاب و همچنين ارائه كمك فكري به او از طرف والدين است.
|
|
|
برداشت دوم
هزار راه نرفته
|
|
دكتر مهدي تقوي (اقتصاددان) درخصوص صرفه اقتصادي مشاوره معتقد است: اين عادت ايراني هاست كه در هر امري تخصص داشته باشند و مهارت. هر شخصي ممكن است در مراحل مختلف زندگي اش نياز به مشاوره داشته باشد، اما مشاوره يعني مشورت خواستن و طبيعتا اين مشورت خواهي در زمينه خاصي خواهد بود، پس بايد از فرد متخصص در آن زمينه خواسته شود. به عنوان مثال اگر كسي نياز به مشاوره اقتصادي دارد، به اقتصاددان مراجعه مي كند .
وي ادامه مي دهد: مراجعه مربوط يا نامربوط افراد به مراجع مختلف، نشأت گرفته از دو حالت است؛ يا براستي اطلاع و آگاهي لازم را در آن زمينه ندارند و به نادرست به آن سمت هدايت مي شوند، يا آنقدر از نظر مالي متمكن هستند كه برايشان فرقي نمي كند كجا بروند و تنها از نظر تبليغات و ساختار ظاهري دچار توهم مي شوند كه اين مكان از هر جاي ديگري بهتر است. اگر كسي نياز به مشاوره تحصيلي دارد بايد به افراد تحصيلكرده، مشاوران حاضر در كلاس هاي كنكور يا استادان دانشگاهي مراجعه كند؛ به يك تحصيلكرده در زمينه روان شناسي. اضطراب ناشي از كنكور قطعا با تسلط و آگاهي فرد به سئوالات و نحوه برگزاري كنكور از بين خواهد رفت. اگر كسي افسرده است، يعني دچار يك نوع بيماري رواني شده است، پس بايد به روان پزشك مراجعه كند نه به يك مشاور كه درد دل خواهد كرد .
البته پيشتر هم ديده شده بود كه خانواده ها براي تربيت فرزندانشان مراجعه به روان شناس كودك را به مراجعه به مشاور ترجيح مي دهند يا در غالب سنتي اش روش تربيتي بزرگترهاي فاميل را مفيدترين راه مي دانند.
دكتر تقوي معتقد است افراد زيادي هستند كه بدون مراجعه به مشاور، هم فرزندانشان را بزرگ كرده اند و هم در دانشگاه قبول شده اند و هم امور ديگر را با موفقيت سپري كرده اند، اما اگر كسي به مشكل بر خورد، مي تواند راه هاي مختلف آن دوره را سپري كند و نياز به متحمل شدن هزينه هاي گزاف نيست.
وي در خصوص ميزان حق المشاوره ها مي گويد: اگر بازار خدمات كامل بوده و مخاطب از اين نوع خدمات، اطلاعات مكفي داشته باشد، عرضه و تقاضا به حالت برابر درمي آيند و اين امر موجب ايجاد تعادل در قيمت ها خواهد شد .
|
|
|
دريچه
نوسان در حق المشاوره ها
هرچه بزرگترها بگويند ؛ اين آشناترين جمله اي است كه در يك خانواده سنتي به گوش مي رسد. در گذشته جوانان براي حل مشكلات خود نزد ريش سفيدان خانواده و فاميل مي رفتند، اما با نگاهي گذرا به روند صنعتي شدن خانواده ها مي توان دريافت كه ديگر مشورت با ريش سفيدان فاميل جاي خود را به مشاوره داده است، اما سئوال اينجاست كه چرا مشاوره نتوانسته است جايگزين مناسبي به جاي مشورت با ريش سفيدان و بزرگان فاميل شود؟
مهمترين مسئله موجود، گراني قيمت هاست كه بالا بودن ويزيت مشاوره، مردم را از اين مراكز مي راند. با چند تماس كوتاه تلفني به مراكز مشاوره موجود در تهران، مي توان دريافت كه قيمت هاي ويزيت مشاوره با توجه به محل استقرار مراكز آنها متفاوت است و هرچقدر اين مراكز در شمال شهر قرار داشته باشند، مبلغ ويزيت بالاتر مي رود و اين در صورتي است كه گمان مي شود با پرداخت ويزيت بيشتر، مي شود مشكل را زودتر و بهتر حل كرد.اما چند درصد از مردمي كه در مورد كار، خانواده، ازدواج و تحصيل دچار مشكل هستند، مي توانند اين مبالغ كلان را پرداخت كنند؟
پرداخت مبلغ 20 هزار تومان براي يك جلسه يك ساعته در يك مركز مشاوره واقع در شمال شهر، پرداخت مبلغ 12 هزار تومان براي همان مشاوره در مركز مشاوره اي واقع در مركز شهر و پرداخت 8 هزار تومان دستمزد به همان مشاور در جنوب شهر، نشان مي دهد كه بالا بودن نرخ ويزيت مشاور و از سوي ديگر پايين بودن ميزان دريافتي مردم، سد بزرگي است كه باعث مي شود مردم از مراجعه به اين مراكز دوري كنند و چنانچه مشاور با مشاوره خود نتواند مشكل را حل كند، مردم را متحمل هزينه مادي و معنوي بسياري كرده است.
دكتر اقليما در اين باره مي گويد: مشاوره اشتباه مي تواند باعث دلزدگي مردم در امر مشورت خواهي شود .
رئيس انجمن مددكاري كشور معتقد است: متاسفانه با ظاهر شدن روان شناسان و روان پزشكان در صحنه هاي تلويزيون و مشاوره توسط آنها، توجيه مناسبي براي كارشان ايجاد شده است. در اين مسير روان شناسان و روان پزشكان بدون توجه به علل اجتماعي بروز مشكلات، راه حل هاي سطحي و كوتاه مدت ارائه مي كنند .دكتر اقليما درخصوص تخصصي نبودن امر مشاوره در ايران معتقد است : متاسفانه آن طور كه شايسته امر مشاوره است، در كشور ما به آن پرداخته نشده است. مشاوره به معناي كالبدشكافي و كشف علل مشكل است كه در ايران بيشتر به عنوان حذف مشكل به آن نگاه مي شود. مشاوران لازم است تلاش كنند تا علل بروز مشكلات افراد را كشف كرده و راه حل هاي مختلف را به آنها ارائه كنند و انتخاب راه حل بر عهده مددجو است. اين در شرايطي است كه مشاور بداند نبايد در امور مددجو دخالت كند، بلكه فقط راه حل هاي مناسب را ارائه دهد. براساس يك تحقيق صورت گرفته، 95 درصد يك جامعه آماري 400 نفره از مردم شهر تهران، نشان مي دهد كه بيشتر مردم مراجعه به مشاور را با مراجعه به روان پزشك و روان شناس اشتباه مي گيرند كه در اين شرايط بايد ابتدا مشاوره تعريف، وظايف و محدوديت هاي آن مشخص شود تا مردم بدون وحشت به مشاوران مراجعه كنند و البته در اين راستا كمك رسانه هاي گروهي نيز بي ثمر نخواهد بود .
|
|
|