فرورتيش رضوانيه
شب سردي بود. اتومبيل سفيد به نشاني مورد نظر رسيد. كمي جلوتر، يك اتومبيل پليس با روشن كردن چراغ گردان به آن علامت داد.
مامور پليس به طرف آنها آمد و به دو مردي كه داخل آن نشسته بودند، گفت: خيلي وقت است كه منتظر شما هستيم. اين مرد بي پناه چند ماه است كه اينجا كنار خيابان مي نشيند. حالا كه زمستان است و هوا سرد شده، در يك پيت حلبي آتش روشن مي كند. مغازه داران مي ترسند كه شعله ها باعث وقوع آتش سوزي بشود و مغازه ها خسارت ببينند. اين مرد وضعيت مناسبي ندارد. كارت شناسايي هم همراهش نيست. ببينيد چه كاري از شما ساخته است .
مردها از اتومبيل سفيد پياده شدند و به طرف بي سرپناه رفتند. ريش و موي بلند نامرتب و صورت كدر او نشان مي داد كه ماه هاست استحمام نكرده است. آن دو مرد از او خواستند همراه آنها برود، اما مرد بي پناه مخالفت كرد و گفت كه از آنجا تكان نمي خورد. چند دقيقه بعد مردها با كمك پليس ها زير شانه هاي او را گرفتند و با تهديد و زور سوار آمبولانس كردند.
در آسايشگاه او را به حمام بردند و موهايش را كوتاه كردند. او 20 سال قبل همه دندان هايش را كشيده بود. دندانپزشك هاي افتخاري كهريزك، لثه هاي او را براي جذب دندان مصنوعي آماده كردند. مددكاران و پزشكان هر روز تلاش مي كردند روح و جسم او را تقويت كنند.
از روزي كه مددكاران كهريزك به درخواست نيروي انتظامي به ميدان حسن آباد رفتند و آن مرد را به كهريزك آوردند، دو سال مي گذرد. به سختي مي توانم باور كنم مردي كه اكنون مقابلم ايستاده و به دوربين عكاسي گلناز بهشتي زل زده، همان مرد است.
شما در ذهن خود چه تصوري از كهريزك داريد؟آيا مانند آنچه در سريال هاي تلويزيوني ديده ايد فكر مي كنيد؟! در تصورتان كهريزك جايي است كه فرزندان دلسنگ با بي مهري، پدر و مادر پيرشان را به آنجا مي سپارند و ديگر هرگز به ملاقات آنها نمي روند؟ اگر اينطور فكر مي كنيد، بايد بدانيد ذهنيتي كه درباره كهريزك داريد كاملا اشتباه است.
در آغاز تاسيس مركز سالمندان كهريزك، با انتشار خبر تاسيس محلي براي اسكان بي پناهان، روزانه ده ها بي پناه از شهرهاي مختلف كشور به اين مركز خيريه معرفي مي شدند. مركز خدمات خيريه اي 10هزار متري كه 33 سال قبل مرحوم دكتر حكيم زاده در كهريزك تاسيس كرد، حالا مجموعه اي با وسعت 400 هزار متر مربع (40 هكتار) است. آرامگاه او در كنار يكي از ساختمان هاي بزرگ و قديمي خانه سالمندان و معلولان كهريزك است.
خانه سالمندان و معلولان كهريزك جايي نيست كه خانواده ها افراد مسن را به آنجا بسپارند و بروند. كهريزك كسي را نمي پذيرد. هر كس مي شنود كه كسي يكي از والدينش را به خانه سالمندان سپرده است، ابتدا ناراحت مي شود و سپس به ياد كهريزك مي افتد. خانه هاي سالمنداني كه در فيلم ها مي بينيد، كهريزك نيست. كهريزك براي سالمندان و معلول هايي ساخته شده است كه به دلايل مختلفي در جامعه جايي براي زندگي ندارند. روزانه ده ها سالمند يا معلول جسمي- حركتي بالاتر از 18 سال به كهريزك معرفي مي شوند. كساني كه بي پناه هستند يا خانواده ها به دليل مشكلات مالي- اجتماعي توانايي نگهداري از آنها را ندارند؛ اما تصميم ورود فرد به آسايشگاه، با بخش پذيرش نيست. كميته بررسي شرايط سالمند كه از مددكار، روان شناس، فيزيوتراپيست، پرستار و متخصص كاردرماني تشكيل شده است، پس از بررسي توان جسمي و ذهني سالمند معرفي شده تشخيص مي دهد كه او مي تواند در ليست انتظار پذيرش قرار گيرد يا هنوز توانايي و صلاحيت زندگي در جامعه خارج از آسايشگاه را دارد. ظرفيت خانه سالمندان كهريزك تكميل است. تاكنون پيش آمده كه وقتي هنگام خالي شدن يك تخت با خانواده سالمندي كه در ليست انتظار ثبت نام كرده بود تماس گرفته شده، آنها گفته اند كه فرد متقاضي ماه ها قبل در خانه فوت شده است.
۱۶۰۰ نفر سالمند و معلول در مجموعه كهريزك زندگي مي كنند. قسمت هاي مختلف اين مجموعه توسط خيرين ساخته شده است. امروز بيش از يكصد هزار نيكوكار ايراني، هموطنان خارج از كشور و نيكوكاران ديگر از سراسر دنيا با كمك هاي خود از كهريزك حمايت مي كنند. در محوطه مجموعه پارك ، آلاچيق و ساختمان هايي وجود دارد كه توسط خيرين ساخته شده است. 940 نفر نيروي رسمي كهريزك هستند و 700 نفر از نيكوكاران نيز به نوبت در دلجويي و پرستاري از بيماران، كاركنان آسايشگاه را همراهي مي كنند. در اينجا يك گروه 40 نفره در آشپزخانه فعاليت مي كنند و روزانه براي 2500 نفر، صبحانه، ناهار و شام طبخ مي كنند. خيلي از كالاها و اجناسي كه در اين مجتمع استفاده مي شود- از ليوان هاي پلاستيكي تا دستگاه هاي مختلف - توسط خيرين اهدا شده است. گروه 2000 نفري بانوان نيكوكار از كهريزك حمايت مي كنند كه پيش از اين، در پي زلزله هاي رودبار و بم با تاييد سازمان ملل متحد، ساماندهي كودكان بي سرپناه و تعيين پدر و مادرخوانده براي آنها را در سوابق خود دارند. دو بانوي نيكوكار مقيم لندن، دو دستگاه اتومبيل برقي چهار نفره را به كهريزك اهدا كرده اند. محسن پزشكي- مدير روابط عمومي- ما را با يكي از اتومبيل ها به بازديد از بخش هاي مختلف مجموعه مي برد. وارد راهرو بيروني آسايشگاه يكي از بخش ها مي شويم. زن ها روي نيمكت يا صندلي چرخ دار نشسته اند. در طول راهرو به همه سلام مي كنيم. آنها مدير روابط عمومي را مي شناسند و به او سلام مي كنند. كمي جلوتر، پيرزني روي صندلي چرخ دار نشسته و با تلفن كارتي شماره مي گيرد. پزشكي اتومبيل برقي را مقابل او متوقف مي كند و سلام مي كند. پيرزن مي گويد كه به بيمارستان تلفن مي زند. پسرش ماه ها در كما بوده و حالا به هوش آمده، ولي اكنون خانه اش را از دست داده و اثاثيه اش در خيابان است. پيرزن مي گويد كه مي خواهد ترتيبي بدهد تا پسرش را هم به آسايشگاه كهريزك بياورند. او هر روز به بيمارستان تلفن مي زند و حال پسرش را از پرستاران جويا مي شود.
در انتهاي راهرو، من و عكاس از پزشكي مدير روابط عمومي جدا مي شويم تا از بخش ها بازديد كنيم. در اولين بخشي كه وارد آن مي شويم، كساني نگهداري مي شوند كه كمترين توانايي جسماني و روحي را دارند. در يك اتاق پيرزني را مي بينيم كه روي تخت دراز كشيده است. تلويزيون روشن است و كارتون پخش مي كند. فضا و نور اتاق به گونه اي است كه تا به حال بهترين طراحان دكور سينما در ايران نتوانسته اند چنين فضاسازي و نورپردازي كاملي خلق كنند؛ اتاقي كه هر جا و در هر ساختماني هم كه باشد، باز همان احساس را القا مي كند. اتاقي بزرگ با چند تخت فلزي كه نور عجيبي از پشت پرده پنجره ها مي تابد و آن را روشن كرده است؛ تخت ها خالي است. از پنجره بيرون را نگاه مي كنيم و چند نفر را كنار يك درخت مي بينيم. از بخش خارج مي شويم. چند پيرزن روي صندلي چرخ دار زير سايه درخت هستند. كميته بررسي شرايط سالمند تلاش مي كند بيماراني كه تحرك براي آنها كمتر خطر دارد، هر روز از تخت جدا شوند تا مدتي را در فضاي آزاد سپري كنند.
به بخش ديگري مي رويم و وارد اولين اتاق مي شويم. همه روي تختخواب هستند. از پشت، كسي صدايمان مي زند؛ برمي گرديم. پيرزني خواهش مي كند يك تكه ملحفه لوله شده را از زير كمرش خارج كنيم. جلو مي روم و به آرامي ملحفه را بيرون مي كشم و آن را كنارش روي تخت مي گذارم؛ تشكر مي كند. اين كوچكترين كاري است كه مي شد براي او انجام داد. در اتاقي ديگر همه روي تخت نشسته اند. داخل مي رويم و با صداي آهسته سلام مي كنيم. يكي از پيرزن ها به من مي گويد كه از ده سال قبل، از دو دختر و يك پسر برادرش نگهداري مي كرد. يك روز در خيابان با يك موتوسوار تصادف مي كند و پاهايش آسيب مي بيند. او وقتي گريه و التماس هاي خانواده موتورسوار را مي بيند، در كلانتري رضايت مي دهد. از آن روز، دو سال است كه در آسايشگاه زندگي مي كند. در اتاق ديگري يك پيرزن از ما خواهش مي كند به او كمك كنيم. جلو مي رويم. نمي تواند كشو ميز كنار تخت را باز كند، چون دستگيره ندارد. به سختي آن را باز مي كنيم. يك عينك، چند كتاب، مهر و تسبيح داخل آن است.
مدير روابط عمومي مي آيد و همراه او به قسمت ديگري مي رويم. در راه، چند پيرزن كه روي نيمكت نشسته اند گلايه مي كنند كه يكي از پيرمردها سر به سر آنها مي گذارد. پيرمرد يك نيمكت آنطرف تر نشسته و با صداي بلند مي خندد.
در كهريزك كمتر كسي را مي توان يافت كه بيكار باشد. وضعيت سالمندان توسط مددكار، روان شناس، فيزيوتراپيست و متخصص كاردرماني بررسي مي شود و آنها در كارگاه هاي مختلف مشغول به كار هستند. بعضي ها قطعه زميني در اختيار دارند و به كشاورزي مشغول هستند.
۵۰۰ نفر روزي 4 ساعت در كارگاه هاي مختلف مشغول به كار هستند. اين كارگاه ها سال ها پيش، ابتدا با هدف سرگرمي سالمندان و معلولان ايجاد شد، اما امروز بيشتر اين كارگاه ها به توليد انبوه رسيده اند و كاركنان آن در بخش هاي مونتاژ قطعات الكترونيكي، رايانه، دوزندگي و ... حتي حقوق دريافت مي كنند. اين كارگاه ها علاوه بر تامين لباس كار پرسنل و بيماران كهريزك، از شركت ها، كارخانه ها و بيمارستان هاي ديگر نيز سفارش دريافت مي كنند. آنها در كلاس هاي قرآن، موسيقي، سرودخواني، سوادآموزي و جلسات شعرخواني شركت مي كنند. به مناسبت هاي مختلف، جشن هايي در مجموعه برپا مي شود. بنياد سينمايي فارابي تجهيزات نمايش فيلم را به كهريزك اهدا كرده و هر روز 3 فيلم نمايش داده مي شود. تعدادي از معلولان جوان كهريزك از اعضاي تيم هاي ملي ورزشي معلولان كشور هستند. جوانان معلول به مدرسه اي كه خيرين در بيرون از مجموعه ساخته اند مي روند و كنار بچه هاي روستا درس مي خوانند؛ در كنكور شركت مي كنند و به دانشگاه مي روند و مي توانند براي خود زندگي مستقل تشكيل بدهند. معلولان با يكديگر ازدواج مي كنند و مي توانند در سوئيت هاي داخل مجموعه كهريزك زندگي كنند. علاوه بر كتابخانه و مدرسه ها، درمانگاه كهريزك با وجود تخصص هاي مختلف نيز روزانه مراجعه كنندگاني از روستاهاي اطراف دارد كه با هزينه هاي بسيار كم يا رايگان مورد معاينه و مداوا قرار مي گيرند. در آينده اي بسيار نزديك اولين مركز تحقيقاتي، پرورشي، نگهداري و درماني ام .اس با حمايت مالي دو خير مقيم خارج از كشور و همكاري انجمن ام. اس ايران با ظرفيت 120 تختخواب در كهريزك به بهره برداري خواهد رسيد.
تا امروز بناي 60 درصد از ساختمان مجموعه كهريزك 2 با ظرفيت 1500 تختخواب انجام شده و فاز اول آن تا پايان سال 84 افتتاح خواهد شد.
نمي توان گفت آدم ها مي خواهند در كهريزك زنده بمانند؛ بايد گفت آنها در جامعه اي كوچكتر زندگي مي كنند، اما جامعه اي كه در 33 سال گذشته، با كمك هاي مردم به فعاليت خود ادامه داده است. هزينه هاي جاري مجموعه خانه سالمندان و معلولان كهريزك، سالانه شش و نيم ميليارد تومان است كه 82 درصد اين مبلغ از كمك هاي نقدي يا جنسي مردم تامين مي شود. از 18 درصد ديگر، 17 درصد كمك هاي دولتي، نيمه دولتي يا خصوصي است كه از اين ميان بيشترين كمك از سوي سازمان بهزيستي كشور است. برخي سالمندان كه توان مالي پرداخت كمك هزينه را دارند، يك درصد باقيمانده هزينه ها را تامين مي كنند. وقتي از مدير روابط عمومي پرسيدم اگر كمك هاي مردمي ناگهان قطع شود، چه اتفاقي رخ مي دهد، پاسخ داد: من بيشتر از 20 سال است كه اينجا كار مي كنم. مرحوم حكيم زاده هميشه مي گفت اگر كمك هاي مردمي به ضخامت يك تار مو هم برسد، اين رشته هرگز پاره نخواهد شد. ما تا به حال به روزي فكر نكرده ايم كه كمك هاي مردمي قطع شود و فكر هم نخواهيم كرد .
كهريزك به هرچيزي كه در دنياي ما وجود دارد، نياز دارد. 9 مهرماه روز جهاني سالمند است و جشن بزرگي در خانه سالمندان كهريزك برپا خواهد شد. اگر تا به حال تصور ديگري درباره آن داشتيد، بايد بدانيد كه كهريزك خانه كساني است كه نمي توانند بيرون از آن زندگي كنند. كهريزك هميشه به كمك هاي مردمي نيازمند است. كهريزك هميشه به صندلي هاي چرخ دار بيشتري نياز دارد تا سالمندان از تخت جدا شوند و در فضاي سبز، زير درخت بنشينند. آب لوله كشي مجموعه كهريزك خوراكي نيست اما آب لوله كشي تهران، با تلاش مسئولان تا يك سال ديگر آنجا مي رسد. آيا تا آن روز، يك كمپاني توليدكننده آب معدني مي تواند نياز آب شرب كهريزك را متقبل شود؟ آيا اتوبوسي بهتر وجود دارد كه سالمندان با آن به گردش بروند؟
تولد كهريزك
سالها پيش يكي از پزشكان بيمارستان فيروزآبادي شهر ري چند سالمند كه در خيابان هاي اين شهر پراكنده بودند را جمع كرد و در خانه اي اسكان داد. او مدتي بعد در يك روستاي دورافتاده، ساختماني تهيه كرد و آوار ه هاي منطقه زيارتي ري را در آنجا پناه داد كه خوراك و پوشاك آنها از بيمارستان فيروزآبادي فراهم مي شد. او مدتي بعد با زمين داران و افراد خير منطقه كهريزك ارتباط برقرار كرد و موفق شد 10 هزار متر زمين از آنها بگيرد.