شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۱۹
آشنايي با سيستم موقعيت ياب جهاني
فانوس فضايي
جواد نصرتي
002955.jpg
نقشه هاي كامپيوتري
اگر شما مي خواهيد بدانيد استفاده از GPS تا كجا پيش مي رود، تصور كنيد كه در آينده تجهيزات ساختماني خودكار مي تواند نقشه هاي كامپيوتري را به جاده هاي آماده تبديل كنند و شما در حالي كه در صندلي عقب خودروتان نشسته ايد و روزنامه مي خوانيد، از ميان شهر عبور مي كنيد زيرا ماشينتان مجهز به سيستم جهت يابي و هدايت خودكار است و خودش، شما را به مقصد مي رساند.
كجا هستيم. اگر شما جزو كساني هستيد كه زياد اين سئوال را از خودتان مي پرسيد، اين مطلب برايتان بسيار جالب خواهد بود.
انسان ها از دوران بسيار كهن هميشه به دنبال راهي بودند تا در سفرها از سرگرداني نجاتشان دهد و بتوانند به دقت راه يابي كنند. به همين علت روش هاي مكان يابي بسياري را ابداع كردند. آنها با استفاده از محل ستارگان و نشانه هاي زميني مثل كوه ها و درختان، راه ها را نشانه گذاري مي كردند. البته استفاده از اين عناصر طبيعي در همه موارد كاربرد نداشت، مثلا دريانوردان در هواي ابري و توفاني يا در روز كه ستارگان قابل مشاهده نبودند، با مشكل مواجه مي شدند. بعد از اختراع نقشه با اينكه بسياري از مشكلات مكان يابي حل شد، اما همواره يكي از مسائل بزرگ، تعيين موقعيت دقيق بود. در قرن بيستم با پيشرفت  فن آوري و زياد شدن وسايل نقليه دريايي، هوايي و زميني، نياز بيشتري براي مكان يابي دقيق احساس شد و باز هم روح سلطه طلبي ايالات متحده باعث شد كه اين كشور در رسيدن به اين هدف، پيشگام و موفق باشد و وزارت دفاع اين كشور با صرف بودجه تحقيقاتي بسيار زيادي موفق به ابداع سيستم مكان يابي جهاني (Globale Positioning system) GPS شد كه ارتش اين كشور را قادر مي ساخت، ناوهاي جنگي و هواپيماها و حتي موشك ها و سربازانش را در سراسر جهان با دقت بسيار بالا مكان يابي و هدايت كند.
به اين صورت است كه ما از ماهواره ها يعني ستارگان ساخت دست بشر، براي نابودي و مكان يابي استفاده مي كنيم. يعني ما فاصله گيرنده روي زمين با ماهواره را اندازه  مي گيريم و از آنجا كه امواج راديويي هر ماهواره مدار خاصي را مي پوشاند، بنابراين اگر سيگنال دو ماهواره را دريافت كنيم، جايي كه اين دو مدار با هم برخورد مي كنند، مكان دقيق فرستنده را نشان مي دهد.
فاصله گيرنده تا ماهواره را با اندازه گيري زماني كه طول مي كشد تا سيگنال آن ماهواره به ما برسد، تعيين مي شود.
۱۲ هزار مثلا فاصله از ماهواره A ، 11 هزار كيلومتر و از ماهواره B ، 21 هزار كيلومتر است، بنابراين دو مدار متفاوت تشكيل مي شود كه نقطه طلاقي، محل دقيق گيرنده است.
كار GPS را مي توان در پنج مرحله خلاصه كرد:
۱ – پـــايــهGPS Trianyulaion از ماهواره هاست.
۲ – براي trianyutate، گيرنده GPS با استفاده از مدت زمان رسيدن سيگنال هاي راديويي فاصله را اندازه مي گيرد.
۳ – براي اندازه گيري مدت زمان رسيدن سيگنال ها GPS به يك زمان سنجي بسيار دقيق احتياج دارد كه به وسيله بعضي شگردها تامين مي شود.
۴ – با وجود اين فاصله، شما بايد دقيقا بدانيد كه ماهواره ها دقيقا در كجاي فضا قرار دارند. راز اين كار مدار هاي بالا و رهيابي (monitoring) بسيار دقيق است.
۵ – در آخر شماره بايد هر تاخير با خطايي كه در طول مسير رسيدن سيگنال  در اتمسفر به آن وارد مي شود را تصحيح كنيد.
اما با اين همه، كاوش براي به دست آوردن اندازه هاي دقيق و دقيق تر باعث شد انواع مختلفي از تكنولوژي GPS اوليه توليد شود. مثلا تكنيك GPS افتراقي يا DGPS (Differential GPS) كه مستلزم استفاده از دو گيرنده زميني است. به اين صورت كه يكي سيگنال هاي مختلف GPS را مي گيرد و آنها را به گيرنده ديگر مي فرستد، سپس گيرنده دوم با استفاده از اين اطلاعات مي تواند محاسبات را اصلاح كند و باعث دقت بيشتر شود.
يك تكنيك ديگر GPS، فاز حمل كننده است، (Carier – Phasegps) كه از سيگنال هاي حمل كننده GPS براي زياد كردن دقت بهره مي برد. فركانس حمل كننده بسيار بلندتر از سيگنال GPS است و اين بدان معني است كه اين نوع امواج مي توانند براي اندازه گيري هاي زماني دقيق تر مورد استفاده قرار گيرد.
صنعت هوانوردي نوع ديگري از GPS را كه آگمنت (Augmentgps) ناميده مي شود، خلق كرده است كه مستلزم استفاده از يك ماهواره ثابت به عنوان ايستگاه رله براي تبادل تصحيحات افتراقي و همچنين تعيين وضع ماهواره GPS است. اين ماهواره ثابت مي تواند تصحيحات را بر كل قاره پوشش دهد. حال شما اهميت اين پوشش را براي فرود سلامت يك هواپيما با كمك GPS در نظر آوريد.
GPS افتراقي
GPS از جمله كارآمدترين سيستم هاي ناوبري راديويي در زمان خودش بوده و براي بسياري از مقاصد مناسب مي نموده اما از آنجا كه طبيعت انسان بيشتر خواستن است، برخي مهندسان مشغول ساخت GPS افتراقي DGPS شدند كه راهي براي اصلاح نواقص مختلف در سيستم GPS بود و آن را كارآمدتر مي كرد.
Gps افتراقي (DGps) مي تواند اندازه گيري هاي دقيقي (با دقت چند متر) در حال حركت داشته باشد كه اين دقت در حال سكون، بيشتر نيز مي شود.
اين ميزان دقت، باعث تبديل Gps به چيزي بيشتر از يك سيستم ناوبري كه هواپيماها و قايق ها را موقعيت يابي مي كند، شده است.
Gps اكنون يك سيستم اندازه گيري جهاني است كه توانايي مكانيابي اشيا را با دقت بسيار بالا و اشتباه بسيار كم دارد.
Gps افتراقي (DGps) مستلزم همكاري دو گيرنده است كه يكي از آنها ثابت و ديگري متحرك است و مكان را مشخص مي كند.
دريافت كننده ثابت مانند يك كليد است و تمام اطلاعات و اندازه گيري هاي ماهواره اي را در يك مرجع يكپارچه محلي متمركز مي كند.
مي دانيد كه گيرنده هاي Gps از سيگنال هاي زمانبندي شده كه حداقل از 4 ماهواره ارسال مي شود براي مكانيابي استفاده مي كند كه هر كدام از اين سيگنال ها برحسب موانع و خطراتي كه در راه دارند، هنگامي كه به ما مي رسند، داراي تاخير و نواقصي هستند و از آنجا كه اين سيگنال ها براي محاسبات مكاني مورد استفاده قرار مي گيرند، محاسبات ما مخلوطي از اين نواقص و اشتباهات خواهد بود.
اما خوشبختانه مقياس هاي دقيق Gps به كمك ما آمده اند.
ماهواره ها بسيار دورتر از ما در فضا قرار دارند، يعني جايي كه فاصله هايي كه ما در زمين طي مي كنيم بسيار حقير مي نمايد، بنابراين اگر دو گيرنده نسبت به هم نزديك باشند يا حتي در فاصله چندصدكيلومتري يكديگر باشند، سيگنال هايي كه به آنها مي رسد از يك قسمت جو مي گذرد و در نتيجه داراي نواقص يكسان است. فكري كه در پس DGps است، اين است كه ما يك گيرنده داريم كه خطاهاي زمانبندي را اندازه مي گيرد و سپس اطلاعات تصحيحي را براي گيرنده هاي اطرافش ارسال مي كند. لذا كافي ست كه گيرنده مرجع را در مكاني كه به دقت مشخص شده قرار دهيد. اين ايستگاه مرجع، همان سيگنال هايي را دريافت مي كند كه گيرنده هاي سيار دريافت مي كنند، اما به جاي استفاده از سيگنال هاي زمانبندي شده از موقعيت مكاني كه خودش در آن ساخته شده، استفاده مي كنند تا زمانبندي را انجام دهد و بنابراين متوجه مي شود كه رسيدن سيگنال ها چقدر بايد طول بكشد و آن را با زمان واقعي رسيدن آنها مقايسه مي كند. تفاضل آنها يك عامل تصحيح كننده خطاست. گيرنده سپس اطلاعاتش در مورد اشتباهات را به گيرنده هاي سيار مي فرستد تا آنها بتوانند اندازه گيري هايشان را به كمك اين اطلاعات اصلاح كنند. از آنجا كه گيرنده مرجع راهي براي اينكه تشخيص بدهد كدام ماهواره مورد استفاده گيرنده سيار قرار مي گيرد، ندارد. هنگامي كه يك گيرنده سيار مي خواهد مكانش را تعيين كند، گيرنده مرجع فورا به كار مي افتد و همه اطلاعات مربوط به خطاهاي ماهواره هاي مختلف را دريافت مي كند، سپس آنها را به صورت كدهاي استاندارد درمي آورد و به گيرنده هاي سيار مي فرستد. اين درست مثل اين است كه گيرنده مرجع بگويد خيلي خب بچه ها، همين الان سيگنال دريافتي از ماهواره يك 10 نانو ثانيه تاخير دارد و ماهواره 2، 3 نانو ثانيه تاخير دارد و امواج ارسالي از ماهواره 3، 16 نانو ثانيه تاخير دارد و به همين ترتيب گيرنده هاي بسيار ليست كامل خطاها را مي گيرند و تصحيحات را روي امواج دريافتي از ماهواره خاصي كه از آن استفاده مي كنند، اعمال مي كنند.
در اوايل راه اندازي Gps، ايستگاه هاي مرجع توسط شركت هاي اجراكننده پروژه هاي دقيق و بزرگ ساخته مي شد؛ گروه هايي مثل گروه نجات يا حفاري نفت و هنوز هم اين كار بين آنها متداول است. اين بدان معني ست كه شما بايد يك گيرنده مرجع مي خريديد و ارتباط آن را با گيرنده هاي سيار برقرار مي كرديد، اما اكنون برخي از سازمان هاي عمومي، اطلاعاتي را كه شما مي خواهيد در اختيارتان قرار مي دهد. مثل گارد ساحلي ايالات متحده و سازمان هاي بين المللي ديگر كه ايستگاه هاي زيادي را براي اين منظور توسعه داده اند، مخصوصا در اطراف بندرگاه ها و آبراه هاي عمومي.
اين ايستگاه ها از طريق دستگاه هدايتگر راديويي (دستگاهي كه كارفانوس درياي را در كشتي ها با استفاده از امواج راديويي انجام مي دهد) معمولا
( KHZ003 )اطلاعات را انتقال مي دهند. همه در منطقه مي توانند اين تصحيحات را دريافت كنند و به سرعت و دقت اندازه گيري ها بيفزايند.
هم اكنون اكثر كشتي ها داراي راديوهايي با توانايي جهت يابي امواج راديويي هستند و اضافه كردن DGPS به آنها آسان است.
حتي بعضي از GPS هاي جديد طوري طراحي شده اند كه داراي گيرنده هاي داخلي راديويي هستند. البته همه موارد كاربردي DGPS ها يكسان نيستند بعضي ارتباط راديويي لازم ندارند. زيرا در آنها احتياجي نيست كه مكان يابي دقيق بلافاصله مشخص شود.
مثلا ممكن است شما بخواهيد يك متر حفاري را در يك نقطه كف اقيانوس از يك قايق در حال تكان خوردن فرو كنيد يا اينكه ممكن است شما بخواهيد مسير يك جاده جديد را براي قرار دادن در نقشه به  دست آوريد. براي مقاصدي مانند اين آخري گيرنده  سيار فقط بايد تمام اندازه گير ي ها و زمان دقيق آنها را ثبت كند، سپس اين اطلاعات بتدريج با تصحيحات ثبت شده درگيرنده مرجع مورد مقايسه قرار مي گيرد و اطلاعات به كلي تصحيح مي شود، بنابراين شما به يك ارتباط راديويي مانند آنچه در سيستم هاي هم زمان لازم است احتياج نداريد.
اگر شما گيرنده مرجع نداريد راه ديگري هم هست، ممكن است مركزي در منطقه شما براي اعمال اين تصحيحات وجود داشته باشد همچنين بعضي از موسسات خصوصي از اينترنت براي منتشر كردن تصحيحات استفاده مي كنند.
اگر شما مي خواهيد بدانيد استفاده از GPS تا كجا پيش مي رود، تصور كنيد كه در آينده تجهيزات ساختماني خودكار مي تواند نقشه هاي كامپيوتري را به جاده هاي آماده تبديل كنند و شما در حالي كه در صندلي عقب خودروتان نشسته ايد و روزنامه مي خوانيد، از ميان شهر عبور مي كنيد زيرا ماشينتان مجهز به سيستم جهت يابي و هدايت خودكار است و خودش، شما را به مقصد مي رساند.
كلمه هاي فاز كد(Code phase) و فاز حمل كننده (carrier phase) ممكن است در نگاه اول مانند اصطلاحات پيچيده الكترونيك باشد، اما براي ناميدن سيگنال هاي مخصوصي كه براي اندازه گيري هاي زمان بندي شده كاربرد دارد، استفاده مي شود. استفاده از فركانس حمل كننده جي پي اس (carrier GPS) مي تواند دقت GPS را كاملا افزايش دهد.
مفهوم ساده است اما براي درك بهتر بايد قوانين اوليه GPS را بررسي كنيم. مي دانيد كه گيرنده GPS زمان رسيدن سيگنال از ماهواره را با مقايسه كردن كدهاي چرخشي كاذب با كد يكسان در سيگنال ماهواره به دست مي آورد. گيرنده كدهايش از زودتر و زودتر دريافت مي كند تا زماني كه با كدهاي ماهواره يكسان مي شود. در اين حالت زماني كه بايد كد را پخش كند با زماني كه طول مي كشد تا سيگنال ها برسد، برابر است.
مشكل اين است كه ذره هايي با چرخه كدهاي كاذب اتفاقي بسيار زيادند به طوري كه اگر حتي با آن همزمان شود بسياري از آنها اضافه مي آيد.
اين دو سيگنال را در نظر بگيريد. اگر شما آنها را به صورت منطقه اي مقايسه كنيد مي گوييد آنها با هم مچ هستند، وقتي سيگنال A يك است، سيگنال B يك است، وقتي سيگنال A يك صفر است، سيگنال B نيز يك صفر است.
اما شما مي توانيد ببينيد وقتي آنها با هم مچ مي شوند خارج از فاز هستند توجه داشته باشيد باوجود اينكه آنها هماهنگ هستند بيشتر وقت ها ممكن است سيگنال A كمي قبل از سيگنال B تغيير حالت بدهد، اين امر منبع اشتباه در تعيين مكان است.
البته GPS واقعا آنقدر هم بد نيست زيرا طراحان گيرنده ها راه هايي براي اطمينان از در فاز بودن سيگنال ها ابداع كردند. دستگاه هاي خوب يك يا دو درصد اشتباه مي كند اما حداقل سه تا شش متر خطا وجود دارد.
به طور خلاصه اين روش تعداد دقيق چرخه هاي موج  رد و بدل شده بين ماهواره و گيرنده را مي شمارد مشكل اين است كه شمردن فركانس حمل كننده سخت است، زيرا آنها بسيار شبيه هم هستند. هرچه شبيه بقيه به نظر مي رسد از طرف ديگر كد متغير كاذب عملا آنها را مجتمع مي كند تا شناخت چرخه اي كه شما به آن نگاه مي كنيد  آسان تر باشد. بنابراين نكته اي كه در فاز حمل كننده GPS وجود دارد اين است كه از تكنيك هاي فاز كد استفاده مي كند تا دقيق تر شود. اگر اندازه گيري كد دقيق شود ما فقط چند طول موج حمل شده داريم تا از آنها در هنگام مشخص كردن اينكه كدام چرخه واقعا پريود زماني ما را مشخص مي كند استفاده كنيم.
هنگامي كه كامپيوترهاي داخلي گيرنده ها هوشمندتر شوند اين امر ممكن مي شود كه اينگونه اندازه گيري ها خيلي آسان تر و بدون همه تشريفات نقشه برداري انجام شود.

پيشخوان
عرب نيوز
002937.jpg
روزنامه عرب نيوز خبر اول خود را به شهادت يك زن فلسطيني در كرانه باختري نوار غزه اختصاص داده است. به گفته شاهدان عيني، اين زن به هنگام تيراندازي سربازان ارتش رژيم صهيونيستي به سمت تعدادي از فلسطينيان كه براي عبور از ايست بازرسي به انتظار ايستاده بودند، به شهادت رسيد. اين روزنامه همچنين با چاپ عكس زيبايي از مسجدالنبي، مراسم اولين افطار مسلمين در ماه مبارك رمضان را به تصوير كشيده است.
مسكو تايمز
002985.jpg
روزنامه مسكوتايمز موضوع مذاكرات ولاديمير پوتين، رئيس جمهوري روسيه با سران اتحاديه اروپا را براي عنوان خبر اول خود برگزيده است.يكي از موضوعات بحث برانگيزي كه انتظار مي رود در گفت وگوهاي مقامات اتحاديه اروپا و پوتين مطرح شود، صدور رواديد براي شهروندان روسيه است. دولت روسيه از اتحاديه اروپا خواسته تا تسهيلات بيشتري را براي سفر شهروندان اين كشور به كشورهاي عضو اتحاديه درنظر بگيرد.
كلمبوس ديسپاچ
003000.jpg
روزنامه كلمبوس ديسپاچ، خبر اول خود را به انتقاد سازمان ملل از تغييرات در قانون انتخابات عراق اختصاص داد.
به نوشته اين روزنامه، سازمان ملل متحد، از تغيير قانون انتخابات عراق كه راه مخالفت با پيش نويس قانون اساسي اين كشور را براي عراقي ها دشوارتر مي كند، انتقاد كرده است. اگر دو  سوم راي دهندگان، در دست كم سه استان عراق قانون اساسي را رد كنند، اين قانون به تصويب نمي رسد.
لاپرنسا
002979.jpg
روزنامه اسپانيايي زبان لاپرنسا چاپ سان سالوادور خبر و عكس اول خود را به تلفات و خسارات ناشي از وقوع سيلاب به اين كشور اختصاص داده است. وقوع سيلاب هاي اخير، 52 كشته و 16هزار و 713 آواره بر جاي گذاشت. در همين راستا دولت سان السالوادور، 43 ميليون دلار براي بازسازي مناطق آسيب ديده اختصاص داده است.
مجلس اين كشور اسپانيايي زبان نيز وضعيت فاجعه ملي اعلام كرده است.

فرزانگان
- فرانسوي ها، براي خواندن شكسپير، زبان انگليسي ياد نمي گيرند، بلكه براي خواندن آثار جان لاك و به كاربردن انديشه هاي او در زندگي اجتماعي و سياسي خود، زبان انگليسي را مي آموزند. (از شارل باستيد، Charles Bastides متفكر فرانسوي )
- جان لاك، يكي از پيشگامان اعلاميه حقوق بشر است و آن اعلاميه، براي اولين بار، از انديشه هاي لاك الهام گرفت. (ژان فابر، Jean Fabr فيلسوف فرانسوي)
زندگي جان لاك
جان لاك، 60 سال بعد از ملا صدرا (1 ) 40 سال بعد از توماس هابس (فيلسوف انگليسي)، 36 سال بعد از رنه دكارت (فيلسوف فرانسوي)، 24 سال بعد از جان ميلتون (شاعر آزاديخواه انگليسي)، همزمان با باروخ اسپينوزا، فيلسوف هلندي يهودي تبار، تكفير شده از طرف روحانيون يهود، همزمان با پوف اندروف، حقوقدان و مورخ آلماني، به دنيا آمدند.10 سال بعد از جان لاك، اسحق نيوتن (فيزيكدان انگليسي)، 14 سال بعد گوتفريد لايب نيز، به دنيا آمد. در مرگ جان لاك، يعني 1704، ژرژ بركلي (كشيش و فيلسوف ايرلندي)، 20 ساله و ولتر (فيلسوف فرانسوي) 10 ساله بودند. داويد هيوم فيلسوف اسكاتلندي 7 سال و امانوئل كانت (فيلسوف آلماني 2)0 سال بعد از مرگ جان لاك به دنيا آمدند. در محاكمه و اعدام پادشاه مستبد انگلستان - شارل اول - (چارلز اول ) جان لاك 17 ساله بود. وقتي كه گيوم دو اورانژ در سال 1689به سلطنت رسيد، جان لاك 57 سال داشت.
جان لاك در 29 ماه اوت 1632در Wrington نزديك Bristol، به دنيا آمد و در۲۷ اكتبر 1704 درOates در منطقه Essex، در سن 72 سالگي، بر اثر از بيماري در گذشت. دوران زندگي لاك با يكي از قرن هاي پر آشوب انگلستان مصادف بود.اگر چه لاك، هرگز مسئوليت هاي مهم دولتي نداشت، اما نام او در مسائل سياسي انقلاب شكوهمند
1688(Glorious Revolution) كه تاريخ آزادي انگلستان از نظام استبدادي است، پيوند خورده. به همين جهت نيز لاك، اگر چه از لحاظ زمان بندي تاريخ، به قرن 17 مربوط مي شود، اما او را فيلسوف و يك متفكر قرن هجدهم مي نامند. بحران آگاهي سياسي اروپا را كه بعضي از مورخان، آن را بين سالهاي 1685-1715، مي نامند، دوراني است كه تحولات روشنگري فرانسه، تحت تاثير انديشه هاي فلسفي انگلستان قرار مي گيرد. فلسفه سياسي قرن 18، نشان از انديشه هاي سياسي لاك با خود دارد. براي اينكه فيلسوف انگليسي (لاك) با كنار گذاشتن متافيزيك، جهان محدود را براي شناخت ما ارائه مي دهد و ما مي توانيم با قوه درك عقلي و حسي، آن را بشناسيم.
لاك پس از مشاهدات و تجربيات تاريخي، متوجه شد كه ترازوي حقوق و وظايف، لازمه جامعه انساني است. (وظايف فردي و اجتماعي انسان در اينجا منظور است) كفه حقوق –كفه وظايف، در ترازوي جامعه انساني، الزاما انسان را به مقام شهروندي ارتقا مي دهد. انسان فقط از طريق شناختن و محترم شمردن حقوق و وظايف فردي و اجتماعي است كه به مقام شهروندي دست مي يابد. در نهايت، شهروند، يعني انسان آزاد داراي حقوق و وظايف؛ اين قيمتي است كه انسان شهروند براي آزادي خود مي پردازد. زندگي شخصي لاك با حوادث و اتفاقات مهم همراه نبود. يك زندگي معمولي همراه با تحصيلات مداوم و كار بود. با وجود اين مثل ساير زندگي هاي آرام و بدون دردسر هم نبود.
لاك در يك خانواده متمول Somerste به دنيا آمد. پدربزرگش، يكي از بازرگانان متمول انگلستان بود كه در دوران سلطنت اليزابت اول و شكوفايي اقتصادي انگلستان، ثروت اندوخته بود. پدر لاك مشاور حقوقي در دادگاه منطقه بود كه با دختر يكي از صاحبان صنايع پوست ازدواج كرده و جان لاك، اولين فرزند اين زوج بود.
در اين خانواده رسم بر اين بود كه هر فرد مي بايستي با تلاش و جديت، وظايف و مسئوليت كاري و تحصيلاتي خود را انجام دهد. لاك مفهوم جنگ و خرابي هاي ناشي از آن را زود فهميد. در حالي كه بيش از 10 سال نداشت، جنگ هاي داخلي و مذهبي، انگلستان را در كام خود فرو بلعيد. پدر لاك با درجه سرواني، در ارتش طرفداران پارلمان – آزاديخواهان ، زير فرماندهي سرهنگ آلكساندر پوفام كه او نيز در زندگي شخصي قاضي بود، عليه مخالفان پارلمان و آزادي جنگيد. اگر چه پدر لاك به عمليات متهورانه نظامي دست نزد، اما فرمانده نظامي اش به پاداش و قدرداني، تعليم و تربيت لاك، فرزند اين سروان آزاديخواه را بر عهده گرفت. چند سال بعد، مدرسه معروف وست مينيستر اسكول
(Westminister school) كه پارلمان مديريت آن را بر عهده سرهنگ آلكساندر پوفام گذاشته بود، جان لاك را به عنوان محصل بورسيه پذيرفت. لاك در آن مدرسه همكلاساني داشت كه بعدا در جامعه انگلستان معروف شدند. شاعر معروف درايدن، (Drayden) مدرس و مفسر انديشه هاي مذهبي، روبرت سوت(Robert South) شخصيت معروف سياسي و گودلفن، (Godolphin)، با جان لاك همكلاس بودند. لاك از اين دوره تحصيل، خاطرات خوبي بجاي نگذاشته است. لاك روش تدريس اين مدرسه را خشك و كم مايه ياد مي كند. اما آنچه را كه لاك هرگز فراموش نمي كند، مسائل سياسي خارج از مدرسه بود كه اين مسائل و اخبار رسيده خارج از مدرسه بر رفتارهاي محصلان مسلط مي شد و آنها را با داد و فريادهايي تا حد اعتراض و شورش، به هيجان مي كشيد. جواني لاك نشان از اولين انقلاب انگلستان داشت. كرومول به لندن رسيده و توماس هابس (فيلسوف معروف انگلستان) را مجبور به فرار به كشور فرانسه كرده بود. اما بعد از اعدام شارل اول (چارلز اول) در سال 1649، توماس هابس با مساعدت كرومول به انگلستان برگشت. تمام اين حوادث در خاطرات لاك و همسالان او نقش بسته بود و باعث شكل گيري افكار و انديشه هاي لاك شدند.

علمي
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
در شهر
محيط زيست
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  در شهر  |  علمي  |  محيط زيست  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |