يكشنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۲۰
چنان بخوان كه تو داني
نخستين دوسالانه تايپوگرافي پوستر ايران كه در دو بخش مسابقه و جنبي برگزار مي شود، به گفته برگزاركنندگان با استقبال گرافيست هاروبه رو شده است
003105.jpg
سمر اميدي
تايپوگرافي شاخه جديدي از گرافيك است؛ هنري كه حروف نگاري يا خط  نگاري هم ناميده مي شود. در واقع نوعي تركيب بندي گرافيكي ست كه حروف و كلمات را در قالب فرمي جذاب ارائه مي كند. آن طور كه كارشناسان مي گويند قدمت چنداني در ايران ندارد و هنوز آن چنانكه بايد، فراگير نشده است. در چنين شرايطي قرار است اولين دوسالانه (بي ينال) تايپوگرافي پوستر ايران برگزار شود؛ دوسالانه اي كه به همت وب سايت طراحان مستقل ايران
(www.todayposters.com) و با همكاري موسسه نشر شهر، جهاد دانشگاهي هنر، حوزه هنري، كانون تبليغاتي نگاران و روزنامه همشهري برپا مي شود.
بي ينالي با نام خدا
علي وزيريان، مدير وب سايت طراحان مستقل ايران، اعتقاد دارد تايپوگرافي در عرصه گرافيك ايران نوپاست: اساسا در دنيا نيز تايپوگرافي بي ينال مستقلي ندارد يا دست كم من از آن مطلع نيستم و تا كنون با چنين نمايشگاهي در حوزه پوسترسازي برخورد نكرده ام. بنابراين قصد داريم دوره بعد، اين بي ينال را بين المللي كنيم .
دوسالانه تايپوگرافي در دو بخش مسابقه و جانبي برگزار مي شود. عنوان بخش مسابقه
اسماء الحسني  ست و در فراخوان نمايشگاه به 127 اسم خدا كه در قرآن آمده اشاره شده است. وزيريان درباره انتخاب اين عنوان مي گويد: تاكيد ما بر هنر اسلامي نيست، بلكه اصولا حروف و كلمات كه ساختار استتيك و زيبايي شناسي آثار تايپوگرافي را تشكيل مي دهند، در هنرهاي بصري جهان اسلام داراي شأن و جايگاهي خاص هستند، بنابراين كاملا طبيعي ست كه با انتخاب چنين موضوعي بر هنر سنتي و ديني تاكيد شده باشد. او البته مي گويد بي ينال بخش جنبي هم دارد كه مي تواند فعاليت دوساله  طراحان تايپوگراف را در زمينه هاي گوناگون فرهنگي، اجتماعي، سياسي و... نمايش دهد.
فرصت فرستادن آثار به اين بي ينال، به تازگي تمام شده و آنطور كه وزيريان مي گويد، استقبال خوب و خلاف انتظاري از آن شده است: در بعد كيفي، نگاه هيات انتخاب و داوران شرط است و من چيزي نمي توانم بگويم .
به گفته مدير وب سايت طراحان مستقل ايران، هنرمندان گرافيستي از كشورهاي فرانسه، اسپانيا، مصر، انگليس و كشورهاي ديگر هم براي فرستادن آثارشان به بي ينال داوطلب شده اند: متاسفانه چون اولين دوره بي ينال ملي است، اين هنرمندان نتوانستند آثارشان را در مسابقه شركت دهند، اما اين آثار به مرور در بخش گالري مهمان، كه يكي از بخش هاي پرمخاطب وب سايت است، به نمايش گذاشته مي شود .
او درباره چگونگي داوري مي گويد: مانند هر نمايشگاه ديگر، داوري بر اساس ملاك ها و معيارهاي علمي و شناخته شده و استانداردهاي موجود خواهد بود. ما قصد داريم در صورتي كه فضاي مناسب نمايشگاهي موجود باشد، ديواري را به آثار مردود اختصاص دهيم، اما بايد ديد چنين فضايي مهيا مي شود يا خير .
آن طور كه در فراخوان اين دوسالانه آمده، صداقت جباري، حسين خسروجردي، دكتر محمد خزايي، مهدي سعيدي، سيدحميد شريفي آل هاشم، بيژن صيفوري و مسعود نجابتي اعضاي هيات انتخاب و داوران هستند. قرار است اين نمايشگاه 6 برگزيده داشته باشد. جز انتخاب نفرات اول تا سوم، سه جايزه ديگر هم وجود دارد: يكي، جايزه ويژه طراحان مستقل، ديگري، سفر مطالعاتي سه ماهه به خارج از كشور براي يك نفر و سوم، انتخاب يك اثر به عنوان بهترين پوستر از نگاه مخاطب كه قرار است ازطريق راي گيري آن لاين گزينش شود. نمايشگاه دوسالانه هم قرار است از هفتم تا سيزدهم آبان در خانه هنرمندان ايران برگزار شود و برگزيدگان روز سيزدهم، روز عيد فطر، معرفي شوند.
تايپوگرافي ايراني
تايپوگرافي در دنياي گرافيك كاربرد وسيعي دارد؛ از طرح تي شرت و بيل بورد گرفته تا طرح روي جلد كتاب و پوستر. بنا بر تعريفي كه در كتاب هاي هنرستان هاي ما وجود دارد، هر رفتاري كه خط و نوشتار را از حالت معمولي خارج كند و به سمت مفهومي خاص پيش ببرد، تايپوگرافي ناميده مي شود. اين اتفاق مي تواند در چيدن كلمات باشد يا در نزديك و دور كردن حروف يا حتي در تركيب بندي نهايي. اهميت تايپوگرافي هم در برقرار كردن ارتباط سريع با مخاطب است. چون حروف، نمادهاي شناخته  شده اي هستند و اگر خوانده هم نشوند، با ذهن بيننده آشنا هستند. همين موضوع به درك سريع فضاي گرافيكي كمك مي كند. تايپوگرافي بعد از پيوند كامپيوتر با هنر، فراگير شد؛ زماني كه هنرمندان توانستند براي طراحي فونت هاي مختلف از برنامه ها و نرم افزارهاي كامپيوتري كمك بگيرند.
اما هر آنچه مربوط به نوشتن است، در كشور ما بنا به سنت، هنر خوشنويسي ناميده مي شود، اما حروف نگاري مقوله متفاوتي است كه به بروز خلاقيت طراح مربوط است: تايپوگرافي با معناي غربي آن هنوز در ايران فراگير نشده اما آثاري در ايران وجود دارد كه حروف و كلمات به عنوان عناصر اصلي بصري، ساختار زيبايي شناسي پوستر را تشكيل مي دهند. اين آثار به دهه چهل و پنجاه شمسي برمي گردد كه نخستين حركت هاي آن را مي توان در آثار استاد بريراني ديد. بعد از او، تجربه هاي متنوع ديگري هم اتفاق افتاد اما هيچ وقت حركتي مستمر و مداوم نداشت .
علي وزيريان سابقه تايپوگرافي ايران را بعد از انقلاب به نشريه كيهان كاريكاتور نسبت مي دهد: بيژن صيفوري در صفحه آرايي كيهان كاريكاتور نگاهي جست وجوگر و نوجو به تايپوگرافي داشت و بعد از او طراحان ديگري نيز اين شاخه گرافيك را جدي گرفتند و دنبال كردند .
با اينكه در بي ينال گرافيك هر دوره، تايپوگرافيست ها هم شركت مي كنند، وزيريان به لزوم توجه ويژه و مستقل به تايپوگرافي اشاره مي كند و مي گويد: تايپوگرافي جايگاهي مستقل در حوزه گرافيك جهاني دارد؛ درست مثل تصويرسازي كه گرچه زيرمجموعه اي از حوزه وسيع گرافيك است اما در دنيا براي آن نمايشگاه و بي ينال مستقل برگزار مي شود. تايپوگرافي ايراني هم قابليت چنين جايگاه مستقلي را دارد ولي تاكنون جز چند حركت انفرادي و يكي، دو نمايشگاه جمعي، به صورت مستقل و جدي به آن بها داده نشده است .
به نظر مي رسد جداي از برگزاري بي ينال، وب سايت طراحان مستقل ايران با چنين نگاهي شروع به كار كرده است؛ نگاهي جدي به مقوله تايپوگرافي: وب سايت ما حدود سه ماه است در اينترنت راه اندازي شده و در همين مدت كوتاه استقبال بي نظيري به همراه داشته، آنقدر كه خلاف انتظارمان بوده است .
آنچه كه در مورد تايپوگرافي فارسي مشهود است، نبود منابع و آثار تحقيقي در اين زمينه است. مي شود اميدوار بود كه برگزاري بي ينال تايپوگرافي پوستر، نگاه جدي تري به اين هنر را به دنبال داشته باشد.

*من اين حروف نوشتم چنان كه غير ندانست
تو هم ز روي كرامت چنان بخوان كه تو داني حافظ

نمايشگاهي كه بايد برگزار مي شد
محدثه يوسفي- ماه گذشته نمايشگاه جنبش هنر مدرن در موزه هنرهاي معاصر تهران آغاز به كار كرد. اين نمايشگاه كه اولين اتفاق در نوع خود در طول دو دهه اخير به شمار مي رود، با استقبال خوب اهالي هنر مواجه شد. امپرسيونيسم، اكسپرسيونيسم انتزاعي، كوبيسم، سورئاليسم و ... از جمله سبك هاي موجود در اين نمايشگاه هستند. مروري كوتاه بر نام نقاشاني كه آثارشان در اين نمايشگاه عرضه شده است، هر كس را براي ديدن آن ترغيب مي كند. ونسان ون كوگ، مارك شاگال، بن نيكلسن، ماريو ماريني، كلود مونه، واسيلي كاندينسكي، جكسن پولاك، ادوارد هاپر، پابلو پيكاسو و بسياري ديگر از نقاشان مطرح دنيا در اين نمايشگاه با تابلوهايشان حاضر هستند.
غلامرضا نامي، مشاور و كارشناس موزه هنرهاي معاصر مي گويد كه اين آثار از سالها پيش در انبارهاي موزه نگهداري مي شدند و به دليل مسائل امنيتي هيچ گاه به نمايش عموم در نيامدند، نامي معتقد است: موزه هنرهاي معاصر تهران يكي از معتبرترين موزه  هاي غير غربي ست و هنگامي كه تعدادي اثر با پول بيت المال خريداري مي شوند، حتما بايد نمايشگاهي براي نمايش آنها برپا كرد .
او مي گويد: اين آثار در سال 1356 (1977) خريداري شده اند و از آن زمان تاكنون در چند مقطع، تعدادي از آنها به نمايش درآمده اند، اما هيچ گاه چنين نمايشگاه جامعي برگزار نشده است . موزه هنرهاي معاصر فضايي ست كه دانشجويان و فارغ التحصيلان رشته هاي هنر بيشتر از ديگر مكان ها در آن آموزش تجربي كسب مي كنند.
در واقع يك دانشجو پس از تمام شدن تحصيلاتش با ديدن آثار موزه، تازه تجربه كسب مي كند. اين نمايشگاه تاكنون مورد استقبال قابل توجهي قرار گرفته است. مي پرسم آيا موزه هنرهاي معاصر باز هم آمادگي خريد تابلو را دارد؟  نامي  مي گويد: ما هميشه حاضريم كه تابلو بخريم، اما بودجه اين كار را نداريم. موزه بايد به قول فرنگي ها امروزي باشد،  اما ما آثار هنرمندان معاصر جهان را در اختيار نداريم. اميدواريم دولت جديد بودجه اي را براي خريد آثار ارزشمند تعيين كند و از طرف ديگر رئيس جديدي هم كه مي آيد، اين آثار را كه با پول مردم خريداري شده است، به نمايش بگذارد، چون اين حق مردم است كه آثار را ببينند .
يكي از مسائلي كه برخي از بازديدكنندگان مطرح مي كنند، متفاوت بودن سبك كار هاست. نامي در اين رابطه توضيح مي دهد: يكي از مشكلاتي كه ما داشتيم، اسم نمايشگاه بود. قرار بود كه نمايشگاه جنبش هنر مدرن باشد، ما از امپرسيونيسم شروع كرديم و مكاتب مختلف را دسته بندي كرديم. از طرف ديگر شاهكارهاي كساني مانند پيكاسو را يك جا گذاشتيم. نمايشگاهي كه در حال حاضر مي بينيد حاصل يك سال كار است كه در آن سعي كرديم آثار، همه سبك هاي مدرن را داشته باشند؛ البته اين آثار، همه داشته هاي ما نيستند. ما كارهاي ديگري هم از پيكاسو داريم كه اگر لازم باشد در جاي خودش به نمايش مي گذاريم.

رباعيات ديروز
به انتخاب جواد هاشمي
با موي سفيد آمدم و روي سياه
ناكرده تو را بندگي و كرده گناه
از كرده و ناكرده خود منفعلم
از كرده من بگذر و ناكرده مخواه
وفايي شوشتري

پرسوناژ
سهراب سپهري
003117.jpg
ماه مهر، ماه تولد شاعر مهر است. سپهري شاعر، سپهري نقاش. سپهري تاثير گذار در پانزدهم مهر ماه 1307 در شهر كاشان متولد شد. او در سال 1332، در رشته نقاشي فارغ التحصيل شد و پس از آن در نمايشگاه هاي مختلفي شركت كرد و به پاس نقاشي هاي قابل توجهش جوايزي را از بي ينال ايراني و غيرايراني دريافت كرد. او در اول ارديبهشت 1359 بر اثر بيماري سرطان خون، در بيمارستان پارس تهران از دنيا رفت.
از او زياد گفته اند و زياد نوشته اند، سپهري تاثير گذارترين شاعر ميان جوانان ايراني است. مي گويند اولين اشعار شاعران جوان، عمدتا تقليدي خام و دست چندم از شعرهاي اوست.
مجموعه اشعارش را دكلمه مي كنند، پوستر مي كنند؛ تجديد چاپ مي كنند و هنوز تمام اين نوارها، پوسترها، سي دي ها و ... طرفدار دارد، هنوز كتاب هايش با تيراژ بالا چاپ مي شود و بسرعت به فروش مي رسد.
سپهري در آغاز كار، از جمله طرفداران شعر نيمايي بود و اولين مجموعه شعرش مرگ رنگ هم كه در سال 1330 منتشر شد، شامل اشعار نيمايي اوست، اما آرام  آرام شعر او با ديگر همدوره هايش متمايز مي شود و فرم خودش را پيدا مي كند. مجموعه هاي آوار آفتاب (1340)، شرق اندوه (1340)، حجم سبز (1346) و هشت كتاب (1356) از او به سبك خودش به يادگار مانده است.
دوستاني كه براي بازديد آرامگاه او به روستاي مشهد اردهال در كاشان سفر كرده بودند، از وضعيت نابسامان مزار او تعريف مي كردند. همزمان با سالمرگ او در ارديبهشتي كه گذشت، اعلام شد كه مهندس هوشنگ سيحون، طراح برج آزادي و آرامگاه حافظ، طراحي آرامگاه سهراب و بناي يادبود او را با افتخار پذيرفته است.
درباره شعر او، اگرچه عده اي مخالف بودند و اعتقادشان بر اين بود كه دردهاي جامعه را نمي بيند و از اجتماع دورتر است، اما مخالفان هم نتوانستند در برابر زبان سالم شعر او و بيان صميمانه اش مقاومت كنند. با وجود مخالفان و موافقان بسيار، سهراب در طول حياتش حتي يك نامه، يادداشت يا مقاله و پاسخي براي آشتي ننوشت و به هيچ كس اعتراض نكرد. او خود بتنهايي به آنچه مي خواست رسيد و براي همين هم زبان و عملش در ياد همه ما مانده است. بي شك او را بايد تاثير گذارترين شاعر معاصر بدانيم.

محمد علي طالبي
003120.jpg
محمد علي طالبي، بالاخره و پس از چندين سال دوري از سينما و بالطبع آن ،دوري از ايجاد ارتباط تصويري با كودكان، توانست در بيستمين جشنواره فيلم هاي كودك و نوجوان اصفهان حضور نسبتا موفقي را تجربه كند.
طالبي، يكي از فيلمساز اني است كه تقريبا تمامي آثارش مختص سينماي كودك و نوجوان بوده . او سالها فيلم سازي براي كودكان را تجربه كرده و به همين دليل يكي از مطرح ترين سينماگران كودك و نوجوان محسوب مي شود. اولين كار بلند طالبي شهر موش ها با كارگرداني مشترك او و مرضيه برومند است؛ يك فيلم عروسكي كه يكي از پرمخاطب ترين آثار سينماي كودك و نوجوان در سينماي ايران است. طالبي پس از اين فيلم ديگر به سراغ كارهاي عروسكي نرفته و فقط به ساخت فيلم هايي كه با مضاميني واقعي و گاها كمي تلخ پرداخته، او طي يكي، دو سال اخير با مشكلات زيادي براي ساخت فيلم جديدش رو به رو بوده است. پيدا نكردن تهيه كننده مناسب براي كار يا جور نشدن سرمايه  و امكانات باعث شده بود تا فيلمسازي كه كارش پيرامون كودكان و نوجوانان است، نتواند فيلم مورد علاقه اش را بسازد.
تيك تاك، كيسه برنج، چكمه، توآزادي و چند اثر ديگر، فيلم هاي طالبي طي سالهاي گذشته به حساب مي آيند. تو آزادي آخرين فيلم بلند سينمايي طالبي بود كه چند سال پيش ساخته شد و در جشنواره كودك و نوجوان اصفهان جوايز بسياري را از آن خود كرد. او امسال برخلاف چند سال گذشته بسيار پركار ظاهر شد و علاوه بر ساختن فيلم سينمايي سرخي سيب كال ، يك سريال 14 قسمتي با عنوان ماه شب چهارده را بر اساس داستاني از هوشنگ مرادي كرماني، جلوي دوربين برد. سرخي سيب كال، يك فيلم نسبتا تلخ از طالبي ست كه به همين خاطر چندان مورد توجه تماشاگران اصفهاني قرار نگرفت، اما اين فيلم به مذاق داوران خو ش آمد و چندين جايزه از جمله جايزه ويژه هيات داوران مسابقه سينماي ايران جشنواره اصفهان، جايزه از داوران مجمع سينماي كودك و نوجوان و چندين جايزه ديگر را در جشنواره از آن خود كرد.
اما ماه شب چهارده برخلاف سرخي سيب كال يك اثر كاملا مفرح و شاد بود كه در بخش ويدئويي به نمايش درآمد. اين فيلم كه از دل يك مجموعه 14 قسمتي بيرون آمده، مورد تقدير داوران بخش ويدئويي قرار گرفت. به احتمال فراوان فيلم سرخي سيب كال طالبي در جشنواره فجر به نمايش درخواهد آمد و مورد قضاوت افراد بيشتري قرار خواهد گرفت.

ما...خدا و اهل بيت
زير باران بايد رفت...
سيد محمد سادات اخوي
۱ - حالا به تر ايد؟... نسيم رمضان را با روزهاي گذشته حس مي كنيد؟... اگر پاسخ تان مثبت است، خوش به حال تان؛ چون هنوز هم كساني مانند من پيدا مي شوند كه نتوانسته اند درست و حسابي، خودشان را به موج رمضان بسپارند.
۲ - وقتي روايت ها و دعاهاي مربوط به ماه رمضان را مي خواندم، اين نكته را فراوان ديدم كه: در ماه رمضان، از در و ديوار، زمين و آسمان، درون و بيرون آدم، بركت مي بارد.
معناي سليس و ساده اش اين است كه مدام بايد به همه جا و همه كس دقيق شد. آدم هايي كه مي خواهند از باران، لذت ببرند، مدام سرشان را بلند مي كنند، دست شان را زير قطره ها مي گيرند و گاهي با لذت، باران را به صورت نيمه مرطوب شان مي كشند و تلاش مي كنند با همه وجود، باران را حس كنند. حالا باران، شروع شده است و ما، در باران قدم مي زنيم. لازم است براي دريافت طراوت، دقيق و سرحال باشيم.
۳ - به هزار دليل كه جاي نوشتن اش نيست؛ معتقدام سهراب سپهري ، اهل كشف و سلوكي ويژه خودش بوده است. ماجراي دل سوزي سهراب براي بچه هاي يك سوسك مرده را شنيده ايد؟...
از زنده ياد رجب علي نكوگويان(خياط) هم قصه كسي را شنيده اند كه زخم سگي مجروح را پانسمان كرده بود و بخشي از مقام معنوي اش را از بركت همين كار داشت(و البته معتقد اند كه اين قصه خود اوست كه در لفافه خلوص اش به اين شكل درآمده)...
چه مي خواهم بگويم؟... معلوم است؛ مي خواهم به اين موضوع مهم اشاره كنم كه:
... تا يار، كه را خواهد و ميل اش به كه باشد...
آداب ديني، وسيله هاي آغاز و موتور حركت اند؛ اما مقصد، رسيدن است.
براي همين هم در آداب، به كم ترين و كامل ترين شكل، بسنده كرده اند. قرار نيست جاده آداب، مرداب ماندن و پوسيدن باشد. قرار است (يعني همه رفته گان و رسيده گان گفته اند و ثابت كرده اند) كه آداب، زبان مشترك همه عاشقان است تا گروه شوند و اگر چه هر كدام، تنها يند؛ اما در جمع، احساس غربت نكنند... اما گاهي بعضي از ما در آداب، گير مي كنيم. آدم هايي را ديده ايد كه وضو گرفتن شان را نيم ساعت طول مي دهند يا هر واژه نماز شان را دو بار مي گويند تا مطمئن شوند كه درست ادا كرده اند؟... هميشه فكر مي كنم اين آدم ها، كي وقت دارند فكر كنند!
۴ - سال ها گفته اند و خوانده ايم و شنيده ايم كه بخش شايان توجهي از زندگي پيام بر اكرم(ص) در كوه  هاي اطراف مكه گذشته است؛ اما كم مي شود به اين فكر كنيم؛ كه از دو جنبه اين موضوع مهم است: يكي اين كه وقت فراواني از عمر پيام بر به انديشيدن گذشته و ديگر اين كه انس با كوه، هم طراوت مي بخشد و هم آدم را با شكوه مي كند. خدا وكيلي، چند سال است كه آدم با شكوه نديده ايد؟... آدمي كه وقتي با او مي نشينيد، حس كنيد كنار درياييد... آدمي كه صفاي درون و ساده گي اش را در كنار تميزي و حرف هاي تازه اش قرار داده باشد... فكر مي كنيد خيالي شده ام؟! ... باور كنيد اگر آدم هاي اين گونه را نديده بودم، نمي گفتم.
۵ - وقتي به ياد بخش هايي از گذشته ام مي افتم، شرمنده مي شوم. زمان هايي بوده اند كه در كاري مستحب غرق شده ام و حواس ام از واجب پرت شده است.
آدم هاي زيادي را هم ديده ام كه اين مشكل را داشته اند. وقت فراواني را صرف اجراي آيين هاي مذهبي مي كنند و ساده ترين حقوق همسر شان(محبت و مهرباني يي كه پيام بر اكرم سفارش مكرر كرده است) زير پا مي گذارند و اگر وارد ذهن اهل خانواده شان بشويد، مي بينيد كه لبريز حسرت هايي كوچك و ساده اند. يادم است يكي از روزهاي ماه محرم سال ها پيش، مردي كه تمام صبح تا ظهر عاشورا گريسته بود، با كمي دير رسيدن همسرش، پيش چشم همه، او را به باد ناسزا گرفت...
... يا كاسب با صفايي كه جمع اضداد بود؛ بريدن سر گاوها و گوسفندان + گريه هاي عميق در عزاي اهل بيت + كتك زدن همسر!
هيچ وقت درباره او نتوانستم تكليف ام را روشن كنم!...
هميشه اين پرسش را از خود ام پرسيده ام كه: آيا به تر نيست در هيچ آيين مستحبي شركت نكنيم؛ اما كاري را كنيم كه از ما خواسته اند ؟
گاهي فكر مي كنم بخش زيادي از اظهار ارادت ما كه در قالب نذر، برپايي همايش يا... اجرا مي شود، بيش از آن كه مطلوب محبوب باشد؛ خود مان را خشنود مي كند و بيش از آن كه مظهر عاشقي باشند، عادت اند... مي گوييد نه؟... نظر شما هم محترم است؛ به هر حال من هم براي گفته ام مشاهده هايي دارم. برخي در دعاهاي روزانه ماه رمضان ترديد كرده اند و سند يا منبع اين دعاها را مخدوش مي دانند؛ اما من معتقد ام حتا اگر نقل شده از امامان مان نباشند و محصول انديشه عالمان ديني باشند هم به خاطر مضمون خوب شان محترم و خواندني اند.
در دعاي روز سوم، آدم ها خواسته جالبي را از خدا مي خواهند: حواس جمع(يا همان هوشياري)!... فكر مي كنم گير خيلي از ما در همين باشد. براي همين هم نشانه ها و اشاره هايي را كه خدا، مدام براي ما مي فرستد يا سر راه مان مي گذارد نمي بينيم.
۶ - چرا امامان و عالمان حقيقي دين و عارفان، از دين داري شان لذت مي بردند و ما، هم درست بندگي نمي كنيم و هم با همين اعتقاد نيم بند، در مواجه شدن با پديده هاي تازه ناتوان ايم و روز به روز خسته تر مي شويم؟...
اين پرسش مهمي است؟ نمي دانم. فقط مي دانم كه بايد كمي به آن فكر كنيم. گاهي خود مان را در تنگنايي بي دليل با اهل بيت قرار مي دهيم. به عنوان نمونه، وقتي زمان محفلي را بي توجه به ساعت استراحت طبيعي مردم(كه درست يا اشتباه، معلول طبيعي شرايط دنياي امروز است)، پنج صبح روز جمعه يا تعطيل برپا مي كنيم؛ ناخواسته، خودمان را اسير و خسته اقدامي اشتباه مي كنيم. يا نذر مي كنيم كه اگر خدا عنايتي كرد و حاجت مان را گرفتيم؛ 14000 صلوات را در مدتي محدود بفرستيم!... طبيعي است كه دركار هاي اين گونه با وقت هاي امروزي، آن چه بي حُرمت مي شود، صلوات و نذر و مفاهيم اين گونه است.
شب هاي رمضان، براي هيأت هاي مذهبي و مسجد  هاي گوناگون، يكي از پركار ترين زمان هاي سال اند. بيش تر اين مكان ها براي تمام شب ها برنامه دارند و گاهي آن قدر برنامه ها بد زمان يا طولاني اند كه براي مخاطبان شان شرم حضور مي آورند. بد ترين وضع را هم در شب هاي اِحيا(كه بعضي به اشتباه، الف آن را با فتحه مي گويند) مي بينيم؛ برنامه هايي چند ساعته كه تنوع نشاندن مخاطب آگاه امروز را ندارند و دست آخر هم سبب مي شوند نيايش هاي خواسته شده ، با خميازه و دشواري اجرا شوند...
انگار فراموش كرده ايم كه روزگار حاضر، دوران
ام.پي.تري! شدن همه چيز است. نمونه عالي آن هم خود قرآن كريم است:اي محمد!... ما قرآن را براي سخت شدن كار تو نفرستاده ايم(سوره طاها).
* عنوان از سهراب سپهري است.

رباعيات امروز
سيدشهرام شكيبا
عشق است كه بانگ آشنا خواهد زد
آتش به تمام سينه ها خواهد زد
با حنجره  تمام مردم گويا
از هر طرفي تو را صدا خواهد زد

از صبح تا شب
حميد رضا پور نصيري

همان طور كه ديروز گفتم با شروع ماه رمضان جدول برنامه هاي شبكه هاي مختلف حسابي تغيير كرده، مثلا پخش سريال هاي شبانه شبكه هاي يك و 3 تا پايان اين ماه متوقف شده و شبكه تهران هم با حدود يك ساعت تاخير مجموعه هاي هفتگي اش را نمايش مي دهد. به همين دليل امشب خبري از ماموران مخفي پليس و پرده شيشه اي نيست. اما پخش شب هاي برره همچنان ادامه دارد و اين مجموعه را در همان ساعت 21 مي توانيد از شبكه 3 تماشا كنيد.
در اين دو، سه روز هم حتما زمان پخش مجموعه هاي تلويزيوني ويژه ماه رمضان دست تان آمده و مي دانيد كه بعد از اذان مغرب بايد به سراغ شبكه 2 برويد كه حدود ساعت 18 مجموعه او يك فرشته بود را نشان مي دهد و بعد از پايان اين برنامه، در كمترين زمان ممكن شبكه 3 را تماشا كنيد كه متهم گريخت را در حوالي ساعت 18:40 پخش مي كند. اين مجموعه هم كه تمام شد بدون فوت وقت، شبكه تهران براي تان براي آخرين بار را نمايش مي دهد كه زمان شروعش حدود ساعت 19:15 است. بعد از پايان اين مجموعه، شبكه يكي ها، 2 ساعتي به شما استراحت مي دهند تا بتوانيد داستان هاي اين سه مجموعه را تجزيه و تحليل كنيد و حدود ساعت 22 سريال مرده متحرك يا همان دوست اختصاصي من را نمايش مي دهند. البته اينها فقط مجموعه هاي تلويزيوني ويژه اين ماه هستند و هر شبكه جداي از اين سريال ها، برنامه هاي ويژه اي هم براي سحر و افطار دارد.
از برنامه هاي غير ويژه تلويزيون هم امشب پيشنهاد مي كنم فن آوري روز را ببينيد كه احتمالا حدود ساعت 20:30 از شبكه 4 پخش مي شود و به معرفي و نمايش تازه هاي تكنولوژي ـ البته با يك تاخير چند ماهه ـ مي پردازد. همين شبكه 4، ساعت 22:45 آسمان شب را پخش مي كند كه اگر از طرفداران نجوم هم نباشيد، تماشايش برايتان تجربه جالبي خواهد بود. درضمن در راستاي سرگرم كردن بينندگان شب زنده دار تلويزيون و همچنين جلوگيري از خاك خوردن سريال هاي قديمي در آرشيو. شبكه يك اين شب ها ساعت 1:15 بامداد مجموعه گمگشته را مجددا پخش مي كند كه چند سال پيش جزو سريال هاي پربيننده تلويزيون بود. همان مجموعه اي كه پاي رامبد جوان را به كارگرداني باز كرد و نتيجه اش را اين روزها مي توان در فيلم اسپاگتي در هشت دقيقه روي پرده ديد. به هرحال اگر خوابتان نبرد يا خواستيد تا سحر بيدار بمانيد، ديدن آتيلا پسياني و فرامرز صديقي پيشنهاد بدي نيست.
آنهايي كه خيلي دور، خيلي نزديك را ديده اند حتما برايشان اين سئوال پيش آمده كه آن بازيگري كه نقش روحاني روستا را به اين خوبي بازي كرده تا حالا كجا بوده و چرا چهره اش اين قدر ناآشناست، اما طرفداران جدي تئاتر حتما بخوبي با نام افشين هاشمي آشنا هستند، چون او يكي از موفق ترين و بااستعدادترين بازيگران نسل جديد تئاتر ايران است، اما احتمالا كمتر كسي از همين طرفداران تئاتر نام او را به عنوان كارگردان ديده است. اما افشين هاشمي علاوه بر اينكه اين روزها به عنوان بازيگر در نمايش پرمخاطب پنجره ها در تالار اصلي تئاتر شهر روي صحنه مي رود، در تالار مولوي هم نمايشي را روي صحنه مي برد با عنوان قضيه تراخيس كه نويسنده اش حميد امجد است و هاشمي تنها نقش كارگردان را در آن دارد. داستان آن هم درباره نويسنده تبعيدي به نام يانيس هراكلس است كه پس از سال ها دوري از خانه و خانواده اش به ميان آنها برمي گردد و تصميم دارد زندگي آرام و بي سر و صدايي را پس از سال ها جدايي تجربه كند، اما دوستان و دشمنان سابقش باور ندارند جناب نويسنده بخواهد آرام بنشيند و فقط به نوشتن يك رمان معمولي با عنوان گل سرخ بسنده كند، به خاطر همين مي خواهند هرجور كه شده او را وارد تيم خودشان كنند...
اين نمايشنامه را اولين بار خود حميد امجد در اسفند ماه 1368 به كارگرداني خودش و با حضور بازيگراني همچون مجيد حمزه، نوشين حسن زاده، رضا عمراني و شهين نجف زاده در تالار اصلي روي صحنه برد و حالا افشين هاشمي آن را با نقش آفريني حسين محب اهري، رضا مختاري، مهران امام بخش، شبنم مقدمي، حميدرضا نعيمي، حافظ آهي و نوشين تبريزي مجددا اجرا مي كند. هاشمي درباره اجراي جديد قضيه تراخيس گفته كه اجراي رئاليستيكي نيست و طراحي صحنه ساده آن نه به خاطر كمبود امكانات كه طبق سليقه كارگردان است، چون معتقد است كه وقتي مي توان با يك دكور ساده نمايش را روي صحنه برد چه نيازي به يك طراحي صحنه و دكور عظيم و پرحجم است.
اين نمايش را كه گويا پيش از اين در جشنواره فجر هم اجرا شده بود (و البته نسبت به آن اجرا زمانش كوتاه تر شده) هر روز ساعت 19:30 ـ به غير از شنبه ها ـ مي توانيد در تالار مولوي تماشا كنيد و اگر از بد حادثه نتوانستيد به تماشايش برويد، پيشنهاد مي كنم لااقل نمايشنامه اش را بخوانيد كه در سال 69 توسط نشر زلال منتشر شد و همين يكي، دو سال پيش، انتشارات نيلا آن را مجددا منتشر كرد، با قيمت 750 تومان و در 92 صفحه.
تا يادم نرفته بگويم كه داستان نمايش، يك جورهايي از اساطير كهن يوناني اقتباس شده و اگر كتاب را بخريد، در همان صفحه اول آن افسانه قديمي را براي تان نقل كرده است.

خبرسازان
ايرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |