يكشنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۲۰
به بهانه 16 مهر؛ روز ملي بتن
سنگ روان در خدمت معماري نوين
003093.jpg
عكس: بهرام هوشياريوسفي
كمال يوسف پور
بتن كه ميزان توليد آن بالغ بر 8/3 بيليون مترمكعب در سال تخمين زده مي شود، به علت دارا بودن خواص و ويژگي هاي ممتاز و نيز در دسترس بودن مصالح آن، پس از آب، پرمصرف ترين ماده روي زمين به شمار مي رود. بتن در همه جا موجود است و در يكصد سال اخير، استفاده از آن در ساخت بناهاي مسكوني و اداري، پياده روها، راه ها و جاده ها و نيز انواع مختلف ساختمان هاي فني عملكردي از قبيل كارخانه ها، پاركينگ ها، متروها، فرودگاه ها، پل ها، سدها، سيلوها، سازه هاي دريايي، رآكتورهاي اتمي و سازه هاي مقاوم در برابر انفجارات و زلزله، مقبوليتي همگاني پيدا كرده است.
چنانچه از عنوان اين نوشتار برمي آيد، بتن يك ماده متناقض است. بتن با اينكه تداعي كننده مفهوم سختي است، ليكن در ابتداي فرآيند اختلاط مواد تشكيل دهنده اش، نرم و روان است؛ اگرچه بتن، بر اساس تعريفي كه از آن سراغ داريم، يك ماده پيوندي و چندرگه است كه از اختلاط سيمان، آب، ماسه و مصالح دانه اي معدني از قبيل شن يا سنگريزه به دست مي آيد، اما معمولا به عنوان يك ماده يكپارچه و داراي شخصيت مستقل در نظر گرفته مي شود. بتن شكل ذاتي و طبيعي بخصوصي ندارد و از اين رو بايد با استفاده از قالب بندي به شكل معيني درآورده شود؛ يعني شكل و بافت نهايي بتن را قالبي كه بتن به درون آن ريخته مي شود، تعيين مي كند.
بتن مي تواند هر رنگ، بافت و طرحي را به خود بگيرد، از اين رو شايد بتوان آن را به يك آفتاب پرست تشبيه كرد. رنگ بتن اغلب خاكستري ست، اما از طريق انتخاب سيمان و مصالح دانه اي مناسب يا با استفاده از رنگدانه هاي شيميايي مي توان به آساني آن را در رنگ هاي سفيد، قهوه اي يا حتي قرمز روشن توليد كرد. بتن بسته به قالب مورد استفاده در توليد آن، مي تواند صاف و ساده يا داراي طرح هاي دقيق و پيچيده باشد؛ بتن مي تواند همچون شيشه صاف باشد يا همچون صخره زمخت و ناصاف. بتن ممكن است بدون پرداخت رها شده يا همچون يك تنديس به دقت روي آن كار شود. در واقع، بتن، با توجه به ويژگي هاي خاص سطح آن، يك فرآورده واحد نيست، بلكه طيف گسترده اي از مصالح را دربرمي گيرد كه از نظر بافت، رنگ و بيان معمارانه از قابليت هاي بي شماري برخوردار است.
تركيب مقاومت فشاري سنگ و مقاومت كششي فولاد در بتن مسلح، سازه هاي بتني را قادر به تحمل وزن بسيار زياد و پوشش دهانه هاي بزرگ مي سازد. از آنجايي كه عناصر تشكيل دهنده سازه بتن مسلح مي توانند بصورت يك شبكه پيوسته و يكپارچه، به هم بافته شوند، استفاده از بتن مسلح در طراحي سازه، آن را از قابليت انعطاف پذيري بي نظيري برخوردار مي كند. معماران و مهندسان از اين ويژگي براي خلق عناصر ساختماني مختلف، از صفحات بتني يكپارچه گرفته تا قاب هاي سازه اي سه بعدي و كنسول هاي عظيم و مهيب، بهره مي گيرند.
بررسي تاريخي كاربرد بتن در معماري نشان مي دهد كه بتن توسط معماران رومي و صدر مسيحيت مورد استفاده قرار مي گرفت، اما در قرون وسطي و رنسانس اغلب بي استفاده ماند، تا آنكه در نيمه دوم قرن نوزدهم بار ديگر، عمدتا براي مصارف معمولي، مورد توجه قرار گرفت، بويژه در مواردي كه ساخت ارزان، قابليت ايجاد دهانه هاي عريض و نسوز بودن، ضرورت به كارگيري آن را ايجاب مي كرد. مسلح كردن بتن نيز كه براي اين كار ميلگردهاي فولادي را به منظور استحكام بيشتر در ميان بتن قرار مي دادند، به دهه 1870 باز مي گردد. معماران قرن نوزدهم بعضا به قابليت هاي بتن مسلح خيلي اطمينان نداشتند و نسبت به آن بدگمان بودند. بتن در آن زمان يك ماده خيلي جديد به شمار مي رفت و ويژگي هاي آن براي معماران بخوبي قابل درك نبود، زيرا فاقد يك فرم ذاتي و پايدار بود. جالب آنكه اين دقيقا همان خصوصيتي است كه بتن را براي بسياري از معماران امروز به وسيله اي اميدواركننده جهت تحقق ايده هايشان تبديل مي كند.
پديده بتن در چند سال آخر قرن نوزدهم كه معماران سعي كردند سبكي مبتني بر اين مصالح بيابند، آشكارتر شد. در حالي كه يكي از طراحان احتمالا چنين استدلال مي كرد كه ويژگي انعطاف پذيري بتن آن را به ماده اي مناسب براي بيان گرايي هنري در معماري تبديل مي كند، ديگري ممكن بود بر نقش روش قاب و قاب بندي تكيه كند و مدعي ارزش گذاري بر نمونه هاي پيشين گوتيك يا حتي شيوه هاي معماري فولاد و شيشه شود. نظريات مشابه مختلفي نيز با توجه به جنبه بيروني بتن ابراز مي شد، بدين معنا كه يك معمار، بتن را ماده اي معمولي و پيش پاافتاده و نيازمند پوشانيده شدن با كاشي ها و روكارهاي آجري مي دانست و ديگري از زيبايي ذاتي آن دم مي زد كه به همين دليل بايد نمايان مي ماند. استفاده گسترده و فراگير از بتن مسلح در معماري حدودا به نيمه اول قرن بيستم باز مي گردد. اين ماده جديد به دليل برخورداري از قابليت استفاده در بناهاي مختلف و نيز فرم پذيري قابل توجهش، در آن زمان در مقياس وسيع مورد استفاده قرار گرفت و با سرعت شگفت آوري تاثيرات خود را در معماري بر جاي گذاشت و بين سالهاي 1910 و 1920، تقريبا به علامت مشخصه معماري جديد تبديل شد. شايد از بسياري جهات بتوان گفت خردگرايي و بتن مسلح دو عنصري بودند كه سرانجام در دوره افتخارآميز معماري مدرن در دهه 1920 در يكديگر ادغام شدند؛ معماران خردگراي اين دهه كه بتن را به لحاظ برآورده كردن نيازهاي اساسي چون ارزاني، يكسان سازي، نورپردازي كافي، تهويه گسترده و فضاهاي داخلي انعطاف پذير و نامحدود، ماده اي مناسب يافته بودند، در سطح وسيع آن را مورد استفاده قرار دادند.
آگوست پره مهندس معمار فرانسوي، نخستين كسي ست كه بتن مسلح را به عنوان وسيله اي براي بيان مقاصد معماري شناخت و به كار برد. آپارتمان هاي مسكوني كه او با استفاده از قابليت هاي هنري بتن مسلح ساخت، منزلت بتن را در عالم معماري افزايش داد. فرانك لويدرايت نيز يكي از معماران برجسته آمريكايي است كه در پروژه هايش از قابليت هاي اين ماده جديد استفاده فراواني كرده است. ارزاني بتن و قابليت ايجاد دهانه هاي عريض با استفاده از آن، باعث روي آوردن او به اين ماده شد. علاوه بر اين، او با بتن براحتي مي توانست به ايده هاي فضايي خود جامه عمل بپوشاند. رايت به خاطر تاكيد هنري و حرفه اي اش بر ماهيت مصالح، سطح بتن را در اغلب كارهايش عاري از پوشش باقي مي گذاشت. پتانسيل تقريبا نامحدود بتن جهت خلق فرم ها و سطوح انتزاعي، برخورداري از قابليت تطابق با شرايط و كاركردهاي مختلف و نيز داشتن استحكام بالا، بتن را در حال حاضر به يكي از مصالح پرطرفدار و مورد توجه در ميان بسياري از معماران و مهندسان تبديل كرده است. بتن به خاطر داشتن خاصيت انعطاف پذيري بالا، آزادي عمل قابل توجهي در اختيار طراحان و معماران قرار  مي دهد. بتن، همانند خاك رس در دستان يك تنديس گر، براي معماران امكان خلق ساختمان هايي را فراهم مي كند كه به طور منحصر به فردي گيرا، جالب توجه و از نظر هندسي متهورانه است. فرم ها و تركيباتي كه ساختن آنها پيش از ابداع بتن مسلح، با استفاده از ساير مصالح متداول دشوار يا غيرممكن بود، با استفاده از بتن مسلح اغلب به آساني قابل دستيابي هستند. به جرات مي توان گفت كه بدون استفاده از بتن، اجراي برخي از زيباترين و نوآورانه ترين آثار معماري معاصر جهان هرگز قابل تصور و تحقق نبود.
امروزه بتن با گذشت سالها از پيدايش و كاربرد آن به صورت كنوني، دستخوش تحولات و پيشرفت هاي شگرفي شده است. از زمان شروع استفاده گسترده از بتن مسلح در ساخت وسازها (در بيش از يك قرن قبل)، برخي انگاره هاي بنيادي درباره خواص اين ماده و محدوديت هاي آن تاكنون با چالش و ترديد جدي مواجه نشده بودند، اما در سالهاي اخير، با توجه به پيشرفت علم و تكنولوژي، تحقيقات متعددي روي خواص بتن صورت گرفته و در حال حاضر طيف متنوعي از فرآورده هاي آن ابداع و به بازار عرضه شده اند كه اين قبيل انگاره ها را به چالش كشيده و آزادي بيشتري جهت تجربه و ابداع در اختيار معماران و مهندسان قرار داده اند. بر اين اساس است كه در سالهاي اخير، معماران مختلف در پروژه هايشان برخي از انگاره هاي غالب درباره فرم معماري و فناوري بتن را به چالش كشيده و رويكرد هاي جديدي را در هر دو زمينه ارائه كرده اند. بسياري از معماران نيز با كاربرد هوشمندانه بتن، از آن به عنوان ابزاري جهت خلق زيبايي در آثارشان بهره جسته اند. البته با توجه به پيشرفت هاي سريع و روزافزون صنعت بتن در سالهاي اخير، به نظر مي رسد در سالهاي آينده شاهد استفاده گسترده تري از قابليت هاي بتن در عرصه معماري خواهيم بود.
منابع:
ـ جي. آر. كرتيس، ويليام، 1382، معماري مدرن از 1900، ترجمه مرتضي گودرزي، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه ها (سمت)
ـ گيديون، زيگفريد، 1381، فضا، زمان و معماري، ترجمه منوچهر مزيني، شركت انتشارات علمي و فرهنگي

در حاشيه نمايشگاه معماري و رايانه
003024.jpg
نام خانه، اداره، فروشگاه، خيابان وشهر به گوش آشناست. اين نام هاي خاص، فضايي را تشكيل مي دهند كه در اين فضا زندگي جاري ست و زندگي در هر يك مانند آن ديگري نيست. فضا يك زندگي ست و اين فضا با نامي خاص طراحي و اجرا مي شود. طراح را معمار و فضا را معماري مي خوانيم. فضا طراحي مي شود براي انسان و معماري، فضايي است براي زندگي انسان. اين فضاي معماري، زندگي را تعريف مي كند؟ يا زندگي انسان فضاي معماري را مي سازد؟ نمايشگاهي با عنوان معماري + كامپيوتر ومعماري با كامپيوتر در مجموعه  مان هنر نو بر پا بود؛ دراين نمايشگاه،  مان هنر نو به بررسي معماري، معماران ونحوه استفاده آنها از كامپيوتر براي عرضه و طراحي كارهاي معماري پرداخت.
رايانه را به دو گونه در معماري مي توان به كاربرد؛ در اجرا و نمايش ودر طراحي. رايانه در اجرا و نمايش، امكانات پرشماري را به كاربران عرضه مي كند كه تاكنون در ذهن معماران نيز نمي گنجيده است! در طراحي، اما اجراي كارهايي كه معماران با رايانه و نرم افزارهاي گوناگون به خلق آن مي پردازند نيازمند توان فن آورانه بالا وسرمايه گذاري كلان است... ، اما اين نمايشگاه معماري با مقايسه كارهاي معماران خارجي و ايراني، به طرح اين سئوال پرداخت كه وظيفه معماران دركشورهايي مثل ايران در نحوه به كارگيري رايانه در معماري چه مي تواند باشد. آيا بايد به دور از واقعيت هاي اجتماعي، توانمندي هاي فن آورانه، انباشت سرمايه و كم فرهنگي كارفرمايان به استفاده از رايانه پرداخت و در گسترش خلاقيت هاي شخصي طرح هايي تخيلي ارائه داد و از فرهنگ معماري جامعه به دور افتاد و برج عاج نشين معماري شد، يا...؟ آيا بايد معماري را از هنر و خلاقيت جدا ساخت و آن  را تا سطح ساخت هاي هر روزه پايين آورد؟ آيا بايد تخيل و واقعيت را به نفع يكديگر تعديل كرد و به سطح متوسطي از ساختارهاي معماري بسنده كرد...؟
نمايشگاه معماري با رايانه، سعي كرد راهي را بجويد كه به اين پرسش ها پاسخ كارشناسانه بدهد و چيزي را فداي چيز ديگر نكند. براي رسيدن به اين هدف، آثار برجسته اجراشده جهاني به نظر معماران ايراني رسيد و از تخيلي ترين طرح ها تا آثار ساخته شده موفق ارائه شد، تا شايد به تفاوت تخيل و واقعيت پي برده شود و نيز آنچه كه از تخيل در واقعي شدن از دست مي رود و آثار بدون محدوديت حاشيه اي از معماران ايراني، كارهاي تجربي از دانشجويان معماري، مسابقه هاي برپاشده از مهندسان مشاور ايراني و هم پيوندهاي غير ايراني آنها تا كارهاي كوچك ساخته شده كه كمكي از رايانه در ساخت آنها به كار رفته است، همه و همه براي اولين بار به مداقه كشيده شدند؛ به اميد در انداختن طرحي نو و گفتن سخني تازه.
هر چند كارهاي عرضه شده قطره كوچكي از توان دانشجويان، معماران ومهندسان مشاور ايراني ست، اما همچنان نشانگر ناتواني معماران در به روز رساندن معماري ايران، خلاقانه كردن آن و توان تطابق آن با واقعيت هاي جامعه معاصر ايران است.

نگاه منتقد
003057.jpg
از شو تلويزيوني تا بازار كار
هوشيار يوسفي- برنامه مهاجران در شبكه 1سيما، برنامه اي ست كه رويكرد عمده در آن معرفي ايراني هاي موفق در آن سوي آبهاست. چه بسا جذاب ترين قسمت هاي اين برنامه براي فعالان عرصه ساخت وساز، قسمت هايي بود كه به معرفي معماران موفق در اروپا اختصاص داشت؛ تهراني در آلمان و دانشگر در اتريش.
آرمين محسن دانشگر، كه برنامه تلويزيوني معرفي وي اخيرا در شبكه 1 سيما پخش شد، فارغ التحصيل دانشكده معماري وين اتريش و داراي مدرك دكتري معماري و مدرس فعلي دانشكده معماري وين و استاد ميهمان در دانشكده هاي لندن، نيويورك و هنگ  كنگ بوده است.
دانشگر كه امسال را با حضور در ايران آغاز كرده بود و روزهاي 22 و 23فروردين جاري ميهمان 2روزه مشهد بود، حدود يك ماه بعد مجددا به ايران سفر كرد. خبرها حاكي از اين است كه برنامه مهاجران سيما براي او خوش يمن بوده و داستان پرآب وتاب مصائب او در اروپا بشدت به دل بعضي مصادر امور در ايران نشسته!
به گزارش آرونا، اين روزها دانشگر براي امضاي چند قرارداد نسبتا بزرگ مجددا به ايران سفر كرده است؛ قراردادهايي كه به احتمال بسيار، ميدان معظم آيت الله بروجردي (ره) در بروجرد و چند ساختمان در لرستان نيز در بين آنها خواهد بود! دانشگر هنوز نتوانسته نظر شوراي شهر تهران را براي ساخت مركزي براي شهر تهران (طرحي موسوم به قاليچه پرنده) در اراضي عباس آباد جلب كند.
هر چند بسياري از كارشناسان معتقدند نظريات دانشگر كه بيشتر مبناي ديجيتالي دارد، علي الخصوص در پيش طرحي كه براي مركز شهر تهران ارائه كرده است، چندان براي فرهنگ و هويت ايراني مناسب نبوده، بعضا غيرقابل اجراست ولي به نظر مي رسد با توجه به اينكه انديشه هاي دانشگر پيرامون ديدگاه هايي نو در عرصه معماري سايبر، نظر بسياري از منتقدان را در سراسر جهان به خود جلب كرده است، حضور معماراني اينچنيني كه سعي در ارائه انديشه هايي نو در معماري معاصر جهان دارند در كشور در جهت آشنايي و بومي كردن اين انديشه ها در داخل مرزهاي ايران، مفيد فايده باشد.
دانشگر اين روزها در گفت وگويي با دانشجويان معماري، با انتقاد از روند نادرست آموزش معماري در ايران، ابراز داشت كه پروژه هاي دانشجويي اغلب داراي فاز مطالعاتي بسيار قوي هستند، اما طرح هاي ارائه شده به دنبال اين مطالعات، نتيجه قابل قبولي را به دست نمي دهند. وي علت اين مسئله را راهنمايي هاي نامناسب اساتيد مشاور در مرحله طراحي دانست.
وي با بيان اين مسئله كه تحقيقات و مطالعات تئوري معماران و دانشجويان ايراني و مقالات آنها در سطحي بسيار بالاتر از طرح هاي ارائه شده هستند، خواستار توجه بيشتر به مسئله آموزش معماري از سوي استادان و جامعه مهندسان معمار ايران شد.
آموزش از طريق وبلاگ
يكي از اساتيد دانشگاه آزاد اسلامي مشهد در ابتكاري جالب، مباحث تدريس شده در كلاس و مجموعه فعاليت هاي كلاسي دانشجويان را از طريق وبلاگي با نام خانه ايراني در بستر شبكه جهاني ارائه مي كند.
خسرو صحاف، فارغ التحصيل معماري به سال 1373 از دانشگاه علم و صنعت ايران است و در حال حاضر به عنوان مدرس، در گروه معماري دانشگاه آزاد مشهد فعاليت دارد. صحاف كه كتابي نيز پيرامون روش پژوهش در حوزه معماري و شهرسازي در دست چاپ دارد، در وبلاگ خود مباحث درس مباني نظري معماري را در سرفصل هايي چون آثار معماري معاصر مشهد، عكس معماري، پروژه هاي دانشگاهي، تريبون معماري، معرفي پروژه هاي مباني نظري معماري و... ارائه كرده است. اميد است اين نوع برخورد تعاملي، در بين استادان معماري ايران همه گير شود.

نگاه نو
پديده آشوب چيست؟
003018.jpg
كورش رفيعي- واژه آشوب در بسياري از مقالات معماري كه در سالهاي اخير به چاپ رسيده است به چشم مي خورد. قبل از آنكه ادلورنز نظريه آشوب را طرح كند، انديشمندان تمامي پديده هاي جهان را تصادفي يا جبري مي پنداشتند، اما لورنز نظريه اي را مطرح كرد كه به تبع آن، برخي از پديده هاي جهان و چه بسا بسياري از آنها، ظاهري تصادفي داشته اما در واقع تابع قواعد بسيار پيچيده اي هستند.
ماجرا از اين قرار است كه يك روز ادلورنز، هواشناس آمريكايي، پس از چند دقيقه استراحت كاري متوجه پديده شگفت آوري در رايانه خود شد. اين اتقاق در سال 1961 افتاد. در آن زمان لورنز در موسسه فن آوري ماساچوست كار مي كرد.
كار او تحقيقاتي در زمينه الگوهاي جو زمين بود. سالها بود كه هواشناسان روياي پيشگويي وضعيت آب و هوا را در سر داشتند، اما پيچيدگي قواعد حاكم بر جو زمين مانع اين امر بود.
از جمله اين پيچيدگي ها، كميت هايي نظير دما و سرعت بالا بود كه رابطه آنها با يكديگر بسيار پيچيده و تابع معادلاتي غير قابل پيش بيني بود. از آن جايي كه هيچگونه ارتباط مستقيم و ساده اي مابين اين كميت ها وجود ندارد، رياضيدان ها آنها را معاملات غيرخطي ناميده اند. به عنوان مثال افزايش 10درصدي دماي هوا لزوما باعث افزايش سرعت باد به همين ميزان نخواهد شد.
لورنز براي حل اين مسئله؛ يعني پيش بيني وضعيت آب و هوا، از يك رايانه استفاده مي كرد. با وجود اينكه رايانه او قادر به ارائه راه حل كلي براي اين منظور نبود، اما دست كم اين امكان را براي او مهيا مي كرد كه در موارد خاص به بررسي نحوه رفتار آنها بپردازد. او علاقه زيادي به بررسي جريان هاي همرفت داشت و پس از برنامه نويسي براي معادلاتي كه به شرح پديده همرفت مي پرداختند، موفق شد يك منحني به كمك رايانه ترسيم كند. اما رايانه تنها مي توانست در هر ثانيه 60 عمل ضرب را انجام دهد. بنابراين او تصميم گرفت اين سرعت را افزايش دهد و به جاي اينكه هر بار فعاليت رايانه را از صفر آغاز كند، از مراحل مياني كاركرد قبلي را به رايانه داد سپس آن را به حال خود رها كرد و براي صرف قهوه به استراحت پرداخت.
زماني كه براي بررسي نتيجه كار بازگشت با پديده شگفت انگيزي روبه رو شد. او توقع داشت رايانه قبل از اتمام كار، تنها به تكرار نيمه دوم عملكرد قبلي بپردازد، اما ديد كه رايانه از گزارش عملكرد خود امتناع مي كند. آغاز كار به همان صورت قبل بود، اما در ادامه مسير ديگري را پيموده بود.
لورنز كه اين بار اعداد را تا حدود ناچيزي گرد كرده بود، مشاهده كرد كه اين تغييرات كوچك منجر به تغييرات اساسي شده است. به اين ترتيب او بر حسب اتفاق به كشف بزرگي نائل شد و آن را به اين ترتيب نوشت: زماني كه با پديده هاي غيرخطي نظير شرايط جوي سرو كار داريم، تغييرات ناچيز ممكن است به نتايج عظيمي منجر شوند. لورنز اين پديده شگفت انگيز را تحت عنوان اثر پروانه جاودانه ساخت.
امروز دانشمندان اين نظريه را در انواع ديگري از پديده ها كه اثرات غير خطي دارند، بسط داده اند. حتي موقعيت ستارگان كه زماني به عنوان نمونه اي از پديده هاي قابل پيش بيني محسوب مي شدند اكنون تا حدود زيادي جز و پديده آشوب به حساب مي آيند و تمامي آنها در مقابل تغييرات كوچك حساسيت نشان مي دهند و با تبديل رفتار آنها به حالتي تصادفي، وضعيتي غيرقابل پيش بيني پيدا مي كنند. با اين حال اين پديده ها در واقع تصادفي نيستند، بلكه قوانين حاكم بر آنها به حدي پيچيده است كه شباهت زيادي به تصادف دارند.
آشوب عنواني ست كه جيمز بورك، رياضيدان آمريكايي در سال 1975 بر اين حالت نهاد و آن را پديده اي بينابين نظم و تصادف محض دانست. اينكه يك پديده ظاهرا تصادفي را چه هنگام مي توان آشوب دانست مسئله مهمي است. دانشمندان در تشخيص حضور آشوب و شدت آن، راه هايي را يافته اند كه تا اندازه زيادي دامنه پيش بيني هاي آن را پوشش مي دهد. در يك رويداد واقعا تصادفي مثل قرعه كشي، هيچ ارتباطي بين پارامترها وجود ندارد، اگر در هر پنچ بار قرعه كشي پي در پي عدد 17 بيايد، احتمال بيرون آمدن عدد 17 در قرعه كشي بعدي نه كمتر و نه بيشتر است. هيچ راهي براي پيش بيني در چنين وضعيتي وجود ندارد. در اينگونه حوادث هيچ رابطه منطقي بين گذشته و آينده وجود ندارد. در مقابل، سيستم هاي منظمي نظير ساعت بلور كوارتز وجود دارند كه تا آينده اي دور قابل پيش بيني هستند.
تلاش هاي زيادي براي يافتن پديده آشوب در مدارك اقتصادي كه ظاهري تصادفي دارند نيز انجام شده است. رفتار تصادفي قابل بررسي در اموري نظير توليد ناخالص ملي يا نرخ تبادل ارز وجود دارد كه به صورت بالقوه قابل پيش بيني ست. به طور كلي پژوهشگران در حال بررسي پديده آشوب در حوزه هاي مختلفي از علم هستند و اين امر تبديل به يك حالت عمومي شده است.
اما تاثير آن در هنر و معماري نه به شكل علمي آن بلكه به عنوان يك روش طراحي بوده است. عده اي از هنرمندان اين روش را در طراحي به اين ترتيب به كار مي گيرند كه اطلاعاتي را به رايانه داده و امر طراحي را به خود رايانه واگذار مي كنند.
اتفاقي كه مي افتد روشي شبيه به پديده هاي موجود در طبيعت است. در واقع اين روش طراحي الگوي خود را از پديده هاي مشابه در طبيعت كه طبق قاعده آشوب عمل مي كنند اقتباس كرده است. هنرمندان از همان دهه 60 آثاري را خلق كردند كه ظاهري تصادفي داشته باشد، اما تابع قواعد بسيار پيچيده اي هستند كه حتي ممكن است خود هنرمند نيز آگاهي كاملي از آن نداشته باشد.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |