سه شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۲۲
نگاهي به دلايل بروز ناهنجاري هاي قامتي
قامت هاي خميده زير بار تنبلي
003297.jpg
سارا هاشمي نيك
اين بار كه مقابل آينه مي ايستيد. 90درجه به پهلو بچرخيد و قامت خودتان را خوب نگاه كنيد، در چنين حالتي بخوبي مي توانيد ببينيد كه آيا شانه هايتان خميده، پشت تان برآمده و گردنتان بيش از حد جلو آمده است يا نه. اگر هيچكدام از اين معايب را نداشتيد، دوباره رو به روي آينه قرار بگيريد و درحال قدم برداشتن به پاهايتان نگاه كنيد. اگر ساق هايتان هم قوسي شكل يا به اصطلاح پرانتزي نباشد، مي توانيد مطمئن شويد كه شما جزو چند ميليون ايراني نيستيد كه از ناهنجاري هاي قامتي رنج مي برند.
ناهنجاري قامتي در ميان افراد جامعه ما اختلال رايجي ست. عوامل زيادي در به وجود آمدن بستر شكل گيري اين اختلال دخيل  هستند كه بسياري از آنها ريشه در فرهنگ و سبك زندگي مردم دارند. عادت هايي مثل روي زمين نشستن بدون تكيه گاه، مطالعه و نوشتن بدون استفاده از ميز تحرير استاندارد، قوز كردن يا شل راه رفتن و... به اضافه حمل كيف ها و كوله پشتي هاي سنگين و استفاده از نيمكت هاي غيراستاندارد مدارس از مهمترين عوامل ايجاد ناهنجاري هاي قامتي در نوجوانان و جوانان هستند.
معصومه ابوالحسني- كارشناس ارشد تربيت بدني و پژوهشگر- درباره ناهنجاري هاي قامتي رايج در ميان دختران و پسران ايراني- مي گويد: از بين 40 ناهنجاري، هشت ناهنجاري اصلي در بين دختران و پسران شناسايي شده است كه در اين ميان ناهنجاري هايي مثل سركج، پشت گرد، پشت صاف، پشت كج، كمرگود، زانوي پرانتزي، زانوي ضربدري، كف پاي صاف و شست كج، اختلالات اصلي در قامت دختران محسوب مي شوند .
به اعتقاد اين محقق، ساختار قامتي نامناسب باعث دردهاي استخواني در مقاطع بعدي زندگي دختران مي شود، او مي گويد: عدم فعاليت بدني موجب شده كه دختران بيش از پسران مشكل ساختار قامتي داشته باشند. شانه نامتقارن به علت حمل كوله پشتي هاي يكطرفه در دختران دانش آموز و پشت گود به دليل حمل كوله هاي دوطرفه بيش از حد سنگين در پسران دانش آموز، شايع ترين ناهنجاري شناسايي شده است .
او عواملي نظير كم تحركي، زندگي ماشيني، نداشتن برنامه منظمي براي ورزش و فعاليت بدني را از مهمترين علل بروز اختلالات ساختار قامتي نوجوانان، بويژه دختران مي داند. به عقيده ابوالحسني، خانواده ها نيز به حركات بدني فرزندان خود بي توجه هستند و نمي دانند كه چنين بي توجهي ممكن است به چه عوارض و عواقبي منتهي شود.
اين پژوهشگر، مشكلات ساختار قامتي را اكتسابي و تا حدي قابل رفع مي داند، او مي گويد: البته بايد براي پيشگيري از بروز اين اختلالات، برنامه ريزي هاي فرهنگي و آموزشي گسترده اي انجام  شود. مهمترين عامل پيشگيري ، ورزش كردن است و نوجوانان، بويژه در سنين بلوغ بايد با انجام تمرين هاي ورزشي و اصلاح عادات نشستن و راه رفتن خود مانع از به وجود آمدن اين ناهنجاري ها شوند .
جاي خالي ورزش
كارشناسان و متخصصان طب فيزيك، انجام ورزش هاي اصلاحي را مهمترين عامل پيشگيري كننده در بروز ناهنجاري هاي قامتي مي دانند. بسياري از اختلالات هم اگر در مراحل اوليه شكل گيري شناسايي و تشخيص داده شوند براحتي و با گذراندن يك دوره ورزش هاي اصلاحي برطرف مي شوند. اما سئوال اصلي اين است كه ورزش در ميان مردم از چه جايگاهي برخوردار است؟ معصومه ابوالحسني در اين باره مي گويد: واقعيت اين است كه ورزش در فرهنگ ما جايي ندارد، مردم عادي ورزش را مخصوص ورزشكاران حرفه اي مي دانند و آن را در برنامه زندگي روزانه خود نمي گنجانند. ورزش براي اكثريت جامعه هنوز يك تفنن و تفريح محسوب مي شود نه يك ضرورت براي حفظ سلامت جسم و روان. وقتي كه ضرورت و نيازي احساس نشود طبعا پاسخي هم داده نخواهد شد، نوجوان ما با كامپيوتر بازي كردن و فيلم ديدن را براي خود واجب مي داند، اما براي ورزش كردن تنبلي مي كند . اين پژوهشگر تربيت بدني، براي تاكيد بر جايگاه كمرنگ و كم تاثير ورزش در زندگي روزانه مردم، به جاي خالي ورزش در مدارس اشاره مي كند. او معتقد است كه مدارس اولين و مهمترين فرصت جامعه براي وارد كردن ورزش به فرهنگ و سبك زندگي مردم هستند، اما تا به حال از اين پتانسيل استفاده جامعي به عمل نيامده است.
ابوالحسني مي گويد: بايد بپذيريم كه مردم ما از ورزش رويگردانند و برنامه ريزان مملكت هم كاري براي علاقه مند كردن آنها انجام نداده اند. زنگ ورزش در مدارس ما، سوت و كور و خاموش است. نزديك 80سال است كه ما درسي به نام تربيت بدني در نظام آموزشي مان داريم، اما هميشه مظلوم ترين و بي اهميت ترين درس بوده است. هرگاه معلم قصد جبران درس هاي عقب مانده را دارد يا مي خواهد امتحان بگيرد، اولين گزينه اي كه براي حذف كردن مطرح مي شود زنگ ورزش است. طبق آمار رسمي سازمان بهداشت جهاني(WHO) از۳۰ سال پيش تاكنون به دليل بي توجهي به اهميت ورزش و فعاليت بدني در كودكان و نوجوانان، ميزان اضافه وزن در كودكان و نوجوانان 3برابر و ميزان ابتلاي آنها به ديابت دوم كه ناشي از اضافه وزن است 2برابرشده است. زندگي  بشر امروز آنقدر راحت شده كه او را به سوي تنبلي و كم تحركي محض مي كشاند. در يك برنامه ريزي فرهنگي صحيح بايد افراد را به اين سمت و سو سوق داد كه استفاده از آسانسور، پله برقي، ماشين شخصي، سرگرمي هاي بي تحرك و هر عامل كاهش دهنده فعاليت جسماني را در زندگي خود به حداقل برسانند؛ البته اين كار نيازمند برنامه ريزي جامع و اجراي صحيح آن است .
ابوالحسني توجه به ورزش در سنين پايه و در مقاطعي مثل مهدكودك و پيش دبستاني را نخستين گام موثر در ايجاد شرايط ايده آل جسماني براي كودكان مي داند. او مي گويد: اگر قرار است كار اساسي انجام دهيم بايد از پايه شروع كنيم. پخش مكرر برنامه هاي نرمش و ورزش صبحگاهي در صدا و سيما، گرچه كار خوب و قشنگي ست، اما بايد بپذيريم كه چندان موثر نبوده است. اين برنامه ها در ساعاتي از روز پخش مي شود كه بسياري از مردم سر كار يا در مدارس هستند و تعداد ديگري نيز هنوز در خوابند. مقوله ورزش چيزي نيست كه تنها با نشان دادنش به مردم، بتوانيم آنها را ورزشكار و علاقه مند به ورزش كنيم. براي نهادينه كردن فرهنگ ورزش بايد افراد را در شرايط انجام دادن آن قرار داد؛ يعني امكان ورزش كردن را برايشان به وجود آورد كه بهترين و راحت ترين راهش ، گسترش ورزش مدارس است .
به اعتقاد او نظام آموزشي ما بايد تعريف جديدي از آموزش ورزش در مدارس ارائه دهد. تدريس مباحث تئوريك در كنار تمرين و كار عملياتي، استفاده از مربيان و معلمان تحصيلكرده و مشتاق و فراهم كردن شرايط براي روي آوردن دانش آموزان به ورزش هاي متنوع متناسب با روحيات و علايق شان، مهمترين عوامل براي نهادينه كردن فرهنگ ورزش در جامعه  هستند. ابوالحسني مي گويد: چنين برنامه هايي اگر به طور صحيح و دلسوزانه اجرا شود، باعث ايجاد انگيزه و رغبت نسبت به ورزش در كودكان و نوجوانان ما مي شود. برنامه ريزي هاي ما تا به حال غير هدفمند و گاه غير قابل اجرا بوده است، اما اگر به فكر حفظ سلامت افراد جامعه و جلوگيري از گسترش اختلالات و ناهنجاري هاي قامتي در ميان نوجوانان و جوانان هستيم بايد ديگر دست از حرف زدن برداريم و با طرح ها و برنامه هاي اجرايي هدفمند فرهنگ ورزش كردن را وارد زندگي روزمره مردم كنيم .

قامت ناهنجار
اصطلاح ناهنجاري هاي قامتي را براي تغيير شكل ساختار اسكلت بدن انسان به كار مي برند. اين تغييرشكل، اگر حاد باشد منجر به عوارض جسماني خطرناكي مي شود و اگر خفيف باشد نيز به عنوان يك ايراد ظاهري جلب توجه مي كند. ناهنجاري هاي قامتي باعث كاهش اعتماد به نفس افراد مي شوند و در دراز مدت فعاليت هاي اجتماعي شان را تحت تاثير مي دهند و حتي گاه به عنوان صفت مشخصه يك فرد براي شناساندن او به كارمي روند كه تمام اينها ممكن است تاثيرات سوئي را در روحيه و بالطبع زندگي افراد به جا بگذارد.

رژه پستچي ها به مناسبت روز جهاني پست
003279.jpg
003282.jpg
003285.jpg
عكس: علي كبر شير ژيان

بحران هاي قرن بيست  و يك، يكي پس از ديگري مي آيند
دنياي مصيبت زدگان
003318.jpg
مريم پاپي - در پاكستان غوغايي برپاست كه ما بخوبي آن را مي شناسيم و بارها لمسش كرده ايم. شايد بهتر از همه دنيا بتوانيم درك كنيم كه وضعيت دولت پاكستان و احساس مردم مناطق زلزله زده پاكستان و افغانستان و هند چيست. حتي صداي شيون  زنان، گريه بچه ها و فرياد مردان را به وضوح مي توانيم بشنويم. ما ايراني ها حتي اگر چشمانمان را ببنديم مي توانيم شانه هاي خاك گرفته و انگشتان خون آلودي را كه مردگانشان را جست وجو مي كنند يا به خاك مي سپارند ببينيم.
فضا بوي تند خون، جسد، قبرهاي تازه، خاك آب خورده و بوي درد مي دهد. رنگ هاي شاد و پارچه هاي براق لباس هاي زنان هندي و پاكستاني در مصيبت گم شده است. بهت و سردرگمي هنوز بر همه حس هاي ديگر چيرگي دارد. هوا تاريك مي شود...؛ با صبح فردا روشني مي آيد و باز به شب مي رسد. گذر زمان براي مناطق آسيب ديده مفهومي ندارد. روز مفهوم آغاز را و شب مفهوم پايان را از دست مي دهد. همه چيز پايان است. تا وقتي زندگي در يك منطقه زلزله زده به باور فاجعه نرسد بوي هيچ اميدي در اين هوا نمي آيد.زمان تنها مفهوم پايان ضرب الاجل نجات زير آوارماندگان را دارد.
يافتن حدود 20 هزار جسد در مدتي كمتر از 24 ساعت پس از وقوع زلزله تنها در پاكستان، از وجود چندين هزار انسان ديگر زير آوارها حكايت مي كند. 400 كودك دبستاني كه 8:15 صبح در مدرسه بودند، هرگز روز درسي جديد را آغاز نكردند و 200 نفر از ارتش پاكستان كه براي انجام ماموريت نظامي به كوهستان ها رفته بودند همگي كشته شدند.روزهاي اول، بمباران خبرها در جريان است؛ هر لحظه خبري بدتر از خبر قبل منتشر مي شود و اين ضربه هاي مداوم، امكان تحليل صحيح وقايع را سلب مي كنند.ساكنان كره زمين كم كم مراحل وقوع بحران ها را از بر مي كنند؛ 11 سپتامبر، جنگ افغانستان، جنگ عراق، زلزله بم، زلزله سونامي، توفان كاترينا و اكنون زلزله رشته كوه هاي هندوكش كه پاكستان، شمال هند و بخش هايي از افغانستان را ويران كرده است.
تنها چهار سال براي وقوع اين همه اتفاق ناگوار كافي بود.
ديدگاه مردم دنيا نسبت به مفهوم قدرت، ناگهان تغيير كرده است. طبيعت،اشتباه و اتفاق، همگي به انسان هاي قرن 21 فهماندند كه بشر هنوز آنقدرها هم قدرتمند نشده و بر طبيعت تسلط نيافته است. شايد اگر يك نظرسنجي وجود داشت كه ديدگاه مردم دنيا نسبت به اين موضوع را پنج سال پيش و اكنون مي سنجيد، تفاوت موجود بخوبي آشكار مي شد.هر چند كشورهايي مثل ژاپن بسياري از بلاياي طبيعي خود را بخوبي مهار كرده اند، ولي توفان كاترينا نشان داد كه مفهوم قدرت، برنامه ريزي و پيشرفته بودن كشورها كاملا نسبي ست. بحران همه را غافلگير مي كند و شدت و ضعف آن بيشتر از آن چيزي ست كه در تصورات ما از توانايي كشورها مي گنجد.
شايد پاكستان و ايران و افغانستان بايد بسيار بدتر از اين با وقايع غير منتظره كنار مي آمدند و شايد مي توانند بهتر از اين و حتي بهتر از كشورهاي پيشرفته باشند.اعتقاد به قهر طبيعت و مجازات خداوندي نيز در اين سال ها كم كم از جوامع سنتي رخت بر بسته است؛ اتفاق، چيزي نيست كه هر از چندگاه براي رساندن پيامي بيفتد؛ اتفاق هميشه مي افتد.
پرويز مشرف، رئيس جمهور پاكستان اين زلزله را آزموني براي ملت توصيف كرده  چون تا به حال پاكستان چنين فاجعه اي را شاهد نبوده است. اين گفته نشان مي دهد كه همه دنيا خود را براي بحران آماده كرده است. اگر چهار سال پيش اتفاق برج هاي دوقلو مردم نيويورك را دچار سوءتغذيه كرد، حالا مردم دنيا ديگر باور دارند كه همگي، روزي شاهد اتفاقي ناگوار خواهند بود.
پاكستان و افغانستان و هند هم اين بحران را مي گذرانند، همان طور كه بم گذراند، ولي زندگي قبل و بعد از بحران، دو مفهوم متفاوت به خود مي گيرد.

نگاه
افزايش بهره وري؛ ضرورت حياتي
003246.jpg
زهـــره رجب نيا-قرن هاست كه خانواده، مكاني طبيعي براي تجديد نسل محسوب مي شود و اين امر تنها منحصر به زاد و ولد نيست، بلكه اساسا مسئوليت سنگين بزرگ كردن فرزندان و تعليم و تربيت، جزو مهمترين وظايف آن به شمار مي رود.
پرواضح است كه خانواده، كانوني ست كه تحت تاثير حقيقتي غيرقابل انكار قرار دارد و از آن جمله مي توان به جهاني شدن به عنوان حقيقتي تاريخي اشاره كرد؛ پديده اي بسيار پيچيده كه گاهي اوقات دو اثر متضاد دارد. در گام نخست ممكن است مردم را در كشورهاي مختلف با اين فرآيند به يكديگر بپيونداند و در عين حال ممكن است نوعي آپارتايد و تبعيض نژادي نوين ايجاد كند.
در اين راستا، دكتر آلبرتو فريزو - عضو شوراي مذهبي خانواده (وابسته به واتيكان) - مي گويد: اثرات به اصطلاح جهاني شدن در صورتي كه منفردا عمل كند، مي تواند براي جامعه و خانواده و بخصوص جوانان مضر باشد،  اما در صورتي كه خانواده و جوان هر دو از مزاياي آن استفاده كنند به نحو قابل توجهي از اثرات منفي اين فرآيند كاسته مي شود .دكتر فريزو اضافه مي كند: اگر مدارس، پروژه هايي براي مديريت و استفاده از فرآيند جهاني شدن داشته باشند، استفاده از رسانه هايي نظير كامپيوتر و اينترنت براي جوانان بسيار كم خواهد بود .
فريزو مي گويد: اگر كميت طلبي به كيفيت طلبي تبديل شود و هر يك از ما، خود را مسئول آنچه كه اتفاق مي افتد بدانيم، زمينه تغييرات سازنده بيشتر نمود مي يابد .
اين عضو شوراي مذهبي خانواده همچنين با اشاره به راهكارهايي درخصوص بهبود روابط جمعيت جوان و بزرگسال ايراني مي گويد: اولين قدم در اين راه بيداري وجدان خانواده هاست، زيرا هر جوان صفحه اي جديد براي شروع يك تاريخ نوين است .
او مي گويد: در اين راه پدر و مادرها مي بايست پله پله با فرزندان خود همگام بوده تا هويت و ماهيت وي رشد كند و اين دوره را تا 10 سالگي كودك مي توان ادامه داد. از 10 تا 14 سالگي پدر و مادرها موظفند براي اقدامات خود براي فرزندانشان دليل بياورند .
وي اضافه مي كند: و بالاخره از 15 تا 16 سالگي به بعد، اين تصميمات بايد جداگانه اخذ شود و جوان، خود مسئول تصميمات خودش است، اما نقش پدر و مادر در اين دوره نيز منتفي نمي شود، بلكه برعكس در اين دوره جوانان با نقش و اصالت فعاليت والدين آشنا مي شوند .
دكتر فريزو خاطرنشان مي كند: در اين دوره، پذيرش خواسته هاي بحق جوانان از اهميت بسياري برخوردار است، زيرا ممانعت هميشگي با خواسته هاي جوانان سبب مي شود تا آنان به بالغاني نامطمئن و ضعيف تبديل شوند كه هميشه نگران اشتباه كاري هاي خود هستند .
وي در پايان با اشاره به تاريخ و فرهنگ اصيل ايراني، لزوم آموزش و شناساندن اين هويت به جوانان ايراني را وظيفه والدين و خانواده ها دانست و تاكيد كرد: اين امر در پرورش روح آزادي طلبي و استقلال در جوانان از اهميت بسياري برخوردار است و آنان را در آينده از پروژه تهاجم فرهنگي و باختن هويت خود بازمي دارد .
جهاني شدن واقعيتي است كه خود را به نهادهاي كوچك و بزرگ اجتماعي تحميل كرده است. براي كنارآمدن با اين تغيير، نه تنها آمادگي كنار آمدن، بلكه آمادگي بهره برداري از آن را نيز بايد پيدا كرد.

گزارش كوتاه
آموزش در تنگنا
003276.jpg
بنيامين صدر- 15سال پيش با هدف كمك به ارتقاي كيفيت آموزش، افزايش مشاركت بخش خصوصي و كاهش تصدي گري دولت در امر آموزش و پرورش، فعاليت مدرسه هاي غيرانتفاعي در مناطق مختلف كشور از جمله برخي شهرستا ن ها آغاز شد.
اين روند ادامه پيدا كرد و بتدريج بر تعداد مدارس غيرانتفاعي، بخصوص در پايتخت افزوده شد كه خود حاكي از درآمد زايي مطلوب آنها بود و هم اكنون در جاي جاي تهران و توابعش، بخصوص مناطق مرفه نشين، شاهد فعاليت تعداد بسياري مدارس غيرانتفاعي در يك منطقه يا خيابان هستيم.
با اين همه انتظار مي رفت با فعاليت مدارس غيرانتفاعي كه هزينه كلاني را نيز بر خانواده ها تحميل مي كند، هر روز شاهد افزايش كيفي آموزش و بهبود فضاهاي اين مدارس باشيم، اما شواهد در بسياري از موارد عكس اين موضوع را بيان مي كند. اغلب مدرسه هاي غيرانتفاعي در واحدهاي مسكوني و ويلايي داير شدند كه از حداقل استانداردهاي آموزشي و ورزشي براي تشكيل كلاس درس و فضاي تفريح و ورزش دانش آموزان بي بهره اند.
در اين ميان بسياري از خانواده هايي كه فرزندانشان در اينگونه مدارس درس مي خوانند با انتقاد از وضعيت نامناسب محيط هاي آموزشي غيرانتفاعي، خواستار نظارت بيشتر مسئولان در اين زمينه هستند. بي گمان كمرنگ شدن نظارت مسئولان بر عملكرد مكان هاي آموزشي، موجب ناديده گرفتن اهداف تاسيس اين مدارس و تقويت انگيزه در آمد زايي بيشتر در اين به اصطلاح موسسه هاي آموزشي شده است.
صدور مجوز براي فعاليت هاي مدارس غيرانتفاعي در واحدهاي مسكوني و عدم توجه به ويژگي هاي مناسب يك فضاي آموزشي همچون كارگاه، آزمايشگاه و زمين مناسب براي دانش آموزان، جاي تامل دارد.
در طراحي و ساخت مراكز آموزشي، سرانه هايي با توجه به ظرفيت آنها از سوي كارشناسان پيش بيني مي شود كه در بيشتر مدارس غيرانتفاعي اين سرانه ها نيز ناديده گرفته شده است.
از سوي ديگر تشكيل كلاس درس در مكان هاي فاقد نور لازم، نظير آشپزخانه ها و اتاق  خواب هاي واحدهاي مسكوني كه با تغييرات اندك به اين امر اختصاص يافته را مي توان از جمله نواقص مدارس غيرانتفاعي غيراستاندارد عنوان كرد. در همين حال توجه به مقوله ورزش و پرورش جسمي دانش آموزان نقش بسزايي در ارتقاي سطح فراگيري دروس از سوي آنان دارد و اين در شرايطي ست كه بيشتر مدارس غيرانتفاعي به دليل محدوديت مكان، توجهي به موضوع پرورش جسمي دانش آموزان ندارند. فضاي كوچك و غيراستاندارد بيشتر اين مراكز آموزشي كه تناسب چنداني با شمار دانش آموزان ندارد به گونه اي ست كه تفاوت محسوس بين حضور آنان در كلاس هاي درس و حياط مدرسه وجود نداشته و شايد تفاوت عمده آنها تنها نشسته و ايستاده بودن دانش  آموزان در اين دو مكان است. در صورت ادامه بي توجهي به فضاي مدارس غيرانتفاعي از سوي مسئولان، اين روند در آينده اي نه چندان دور موجب افت مقوله آموزش در اين مراكز شده و فلسفه وجودي اهداف راه اندازي آنها را زير سئوال خواهد برد.

امروز
دانش آموزان محروم در انتظار تغذيه و پوشاك رايگان
به  رغم گذشت 17 روز از آغاز سال تحصيلي 84-85 و با وجود اختصاص 219 ميليارد و 923 ميليون ريال براي تامين تغذيه و پوشاك رايگان دانش آموزان مناطق محروم، هنوز 2 ميليون و 850 هزار دانش آموز محروم پوشاك رايگان دريافت نكرده اند.
به گزارش ايسنا، تخصيص شش ماهه رديف اعتباري تغذيه و پوشاك رايگان دانش آموزان مناطق محروم كه در قالب دو فصل اختصاص مي يابد، در تير و مردادماه سال جاري به ميزان 89 ميليارد ريال به استان ها ابلاغ شده است، اما هنوز اين دسته از دانش آموزان با وجود آغاز سال تحصيلي، پوشاك مدارس خود را دريافت نكرده اند.
گفتني است پس از حذف پست مشاور وزير و مسئول ستاد تغذيه و لباس دانش آموزان مناطق محروم اين اختيار از حالت متمركز خارج شده و به سازما ن هاي آموزش و پرورش استان ها اجازه داده شد كه خود با اعتباري كه در اختيار آنها قرار مي گيرد، مسئوليت تامين پوشاك دانش آموزان را برعهده بگيرند.
ميعادفر، مشاور معاون پشتيباني وزير آموزش و پرورش با اشاره به اينكه بخشنامه اي براي چگونگي تهيه و توزيع، جنس پارچه پوشاك و ... براي تامين پوشاك دانش آموزان تهيه نشده است، تصريح مي كند: استان ها با توجه به محروميت خود و اعتبارات در اختيار، به تعداد دانش آموزان پوشاك رايگان تهيه خواهند كرد.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
زيبـاشـهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |