پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۳۰
تغيير چهره
سر صحنه شام عروسي اصلي ترين چيزي كه به چشم مي خورد، گريم هاي متفاوت بازيگران آشناست
004095.jpg
عكس ها:احمد احمدي
كيان محمدي
يكي از خيابان هاي فرعي شهرك غرب؛ فرعي تر از آنكه بتوان در يك گشت زني ساده پيدايش كرد. در واقع با آدرس مشخص هم، پيدا كردن يكي از اصلي ترين لوكيشن هاي فيلم شام عروسي كار ساده اي نيست. از ميان كوچه هاي پرشمار، سرانجام سينه موبيل گروه است كه به كمك مي آيد و نور غيرعادي داخل كه بخشي از كوچه را روشن كرده است. اين خانه همان جايي ست كه قرار است مجلس عروسي در آن برپا شود؛ مهمترين بخش فيلمنامه اي كه اين روزها ابراهيم وحيدزاده آن را مقابل دوربين برده است.
دو طبقه متفاوت
از در كه وارد مي شوي، چهره هاي آشنا و ناآشنا گوشه و كنار صحنه ديده مي شوند، اما به روال هر فيلمي كه كيوان مقدم طراح صحنه و لباسش است، او و گروهش پر جنب و جوش تر از ديگران حضور دارند. هنوز گروه به برداشت اول هم نرسيده اند. خانه ويلايي درنظرگرفته شده براي فيلمبرداري، به دو بخش مجزا تقسيم شده است. در پايين گروه  بازيگران كه قرار است ميهمانان عروسي باشند، نشسته اند و البته هر چند دقيقه يك بار، يكي - دو نفري هم به جمعشان افزوده مي شود و در بالا، كنار ميزي كه از پايين هم ديده  مي شود، ابراهيم وحيدزاده به همراه گروه كارگرداني روي دكوپاژ صحنه كار مي كنند. پشت آنها هم در اتاق، نور از روي آينه بازتاب دارد؛ اين يعني اتاق گريم و لباس هم همان بالا پشت سر گروه كارگرداني ست.
دستياران مقدم تعدادي آهن ربا تهيه كرده اند. كنجكاوي كه مي كنم، مي فهمم كه قرار است اين آهن رباها براي وصل كردن تزئينات به ماشين عروس مورد استفاده قرار گيرد. يك ابتكار براي سريع تر برگزار كردن مراحل آماده سازي صحنه. اين، همه كار گروه طراحي صحنه نيست؛ آنها به صندوقي نياز دارند تا در گوشه اي از صحنه وسايلي از آن بيرون آورده شود؛ صندوقي قديمي. و وقتي صندوق آماده شده توسط مقدم بازبيني مي شود، گويا همه چيز تفاوت هاي عمده اي با آنچه او مي خواهد دارد. دوباره توضيح مي دهد و كار از نو آغاز مي شود.
پشت سر گروه طراحي، بازيگران نشسته اند؛ بازيگران نقش هاي فرعي تر كه گويا نياز چنداني به گريم ندارند. وقتي مي پرسم، مي گويند بازيگران اصلي در اتاق گريم هستند. همه در حال گپ زدن و خوردن شيريني و ميوه هستند  به شكلي كه نمي توان واقعا تفاوتي ميان اين بخش از صحنه با يك مجلس عروسي گذاشت.
سينماي پرمخاطب
ابراهيم وحيدزاده مثل هميشه آرام است. اين آرامش او را در اين سالها بارها سرصحنه هر فيلمش ديده ام و هر بار نتوانسته ام باور كنم كه او به عنوان يك كارگردان آثار كمدي در سينماي ايران فعال است. با اين همه وحيدزاده اين سالها با وحيدزاده چند سال قبل يك تفاوت عمده دارد؛ او پذيرفته كه سينماي مورد علاقه اش ميان مخاطبان طرفدار چنداني ندارد و براي همين به كمدي عامه پسند تري روي آورده است و شام عروسي، پس از فيلم پرفروش معادله، دومين گام او در اين مسير است. وقتي با خود او اين مسئله را در ميان مي گذارم، مي گويد: بالاخره آدم پس از سالها مي فهمد كه بايد تا حدي از ايده آل هايش پايين بيايد و به سينماي پرمخاطب تر فكر كند. با اين حال از شام عروسي راضي هستم. فيلمنامه اي كه پيمان معادي نوشته، قصه جذابي دارد و كار هم تا اينجا خيلي خوب پيش رفته...
از وحيدزاده درباره روند كار تاكنون هم مي پرسم. مي گويد: تا آخر هفته كارمان در خانه تمام مي شود و بعد به سراغ صحنه هاي خارجي مي رويم. هر چند اين صحنه ها فينال فيلم است و سپس بازمي گرديم تا نيمه اول فيلمنامه را فيلمبرداري كنيم .
ابراهيم وحيد زاده در سال 1323 در مشهد متولد شده و كارگرداني سينما را در دانشكده هنرهاي دراماتيك خوانده است. در سال 1346 دستيار كارگردان فيلم شوهر آهو خانم بوده و تا پيش از انقلاب، فيلم هاي كوتاه تضاد ، شمعداني و چشم ها را كارگرداني كرده است. او در سال 1365، فيلم پرمخاطب و پرطرفدار تحفه ها را نوشته و كارگرداني كرده، سال 1371 فيلم سينمايي مجسمه و سال 1381 فيلم سينمايي عشق فيلم را ساخته است. بعد از فيلم معادله كه وحيد زاده در سال 82 ساخته، حالا دارد شام عروسي را كارگرداني مي كند.
004029.jpg
004032.jpg
004035.jpg
وحيدزاده اين سالها با وحيدزاده چند سال قبل يك تفاوت عمده دارد؛ او پذيرفته كه سينماي مورد علاقه اش ميان مخاطبان طرفدار چنداني ندارد و براي همين به كمدي عامه پسند تري روي آورده است
گريم هاي سنگين
امين حيايي كه پايين مي آيد، واقعا قابل شناسايي  نيست، يعني اگر قبلا تست گريمش را نديده باشي، نمي تواني بفهمي كه اين مرد ميانسال همان امين حيايي سرحال فيلم هايي ست كه اين روزها روي پرده سينماهاست. حيايي با يك سبيل جوگندمي و موهايي كه از كناره ها ريخته و سفيد است، نقش پدري را بازي مي كند كه مي خواهد براي فرزندش يك مراسم آبرومند عروسي برپا كند. نقش زن اين كاراكتر را هم در فيلم نيكي كريمي برعهده دارد كه او پذيرفته با گريمي در همين حد سنگين مقابل دوربين برود، هر چند در شبي كه سرصحنه رفته ام، كريمي بازي ندارد و قرار است صحنه هاي حضور پدر در كنار ميهمان ها و دم در گرفته شود.
حالا كه به زمان برداشت صحنه نزديك مي شويم، چهره هاي آشناي ديگري را هم مي بينيم. محمد رضا هدايتي كه هنوز بازي اش در مجموعه مهران مديري آغاز نشده، با يك گريم متفاوت گوشه اي ايستاده و در كنارش هم ارژنگ  اميرفضلي ست كه به نسبت ديگران گريم و پوشش ساده تري دارد و به خودش شبيه تر از ديگران است. گپ هاي دوستانه و خنده هاي مداوم وقتي فيلمبرداري از نيمه گذشته باشد، يك معني مي دهد؛ اينكه همه چيز رو به راه و طبق روال برنامه ريزي شده است.
فيلمبرداري در نيمه شب
خب، بالاخره زمان به برداشت اول مي رسد. كنار در ابراهيم وحيدزاده در كنار داريوش عياري زاويه را انتخاب مي كنند. شرح صحنه به اين شكل است كه حيايي بايد ميهمانان عروسي را كه با شوق فراوان مي خواهند به او تبريك بگويند، به آرامش فرا خواند و آنها را داخل خانه بفرستد. برداشت اول مورد رضايت وحيدزاده نيست. ميهمان ها دقيقا درك نكرده اند كه چه كاري بايد انجام دهند و همين، باعث مي شود كه كار به برداشت دو و سه كشيده شود، وقتي وحيدزاده با بزرگترها و حيايي با بچه ها صحبت مي كند، كار كمي بيشتر روي روال مي افتد. ورود ميهمانان اول با سه برداشت به پايان مي رسد و در يك ساعت بعدي، سه پلان ديگر كه حال و هوايي مشابه دارد، گرفته مي شود. اين يعني كار شبانه گروه، سرعتي بيش از حد گرفته است.ساعت حدود 2 نيمه شب است و خيابان هاي خلوت شهرك، خلوت تر از هر زمان ديگري شده، تنها خانه اي كه زندگي بشدت در آن جريان دارد، همين لوكيشن گروه فيلمبرداري شام عروسي است و همه با انرژي كارشان را پي مي گيرند. برداشت پلان چهارم آن شب آغاز شده است. وحيدزاده مي گويد: حركت و امين حيايي با حركات سر و صورت سعي مي كند بلند حرف نزند. اين شايد تجربه اي متفاوت براي همه آنهايي باشد كه سالهاست،  سعي دارند خنده را به لب مخاطبان سينماي ايران بنشانند.

به جاي مقدمه
در آخرين روزهاي تابستان امسال، گروه فيلمبرداري شام عروسي آخرين روزهاي كار در لوكيشن داخلي شان را مي گذراندند. گزارشي كه مي خوانيد حاصل حضوري دو - سه ساعته در يك نيمه شب سر صحنه فيلمبرداري گروه بود. آن زمان حدود نيمي از فيلمبرداري گذشته بود و گروه آماده مي شد تا كار در لوكيشن هاي خارجي را آغاز كند. حال در اواخر مهرماه تقريبا 15 - 10 روز تا پايان فيلمبرداري باقيمانده و 85 درصد از كار گرفته شده است. تدوين فيلم را هم پس از پايان فيلمبرداري، حسن ايوبي آغاز خواهد كرد. از عواملي كه در اين پروژه با وحيدزاده همكاري كرده اند، مي توان به داريوش عياري
( مدير فيلمبرداري) اصغر شاهوردي( صدابردار)، مهري شيرازي(طراح گريم) و كيوان مقدم (طراح صحنه و لباس) اشاره كرد. امين حيايي، نيكي كريمي، سيروس ابراهيم زاده، مارال فرجاد، پويا اميني، ارژنگ اميرفضلي و محمد رضا هدايتي هم بازيگران شام عروسي هستند.

مرثيه اي براي قربانيان استالين
ايكارو داستان برهه اي از زندگي مه ير هولد ، هنرمند و كارگردان مبارز روسي ست كه در دوره استالين زندگي مي كرد و سرانجام او و همسرش توسط عوامل حكومت استالين به قتل رسيدند. درواقع اين نمايش درستايش يك كارگردان، طراح و تئوريسين تئاتر روسي ست و سعي دارد با محور قراردادن زندگي مبارزاتي وي، لايه هاي پنهان حكومت استالين را به تصوير بكشد.
بهروز غريب پور، نويسنده و كارگردان و طراح اين نمايش است و دليل اجراي چنين نمايشي را ناشناخته بودن مه ير هولد در ايران عنوان كرده. او در گفت وگويي درباره ايكارو گفته است: ما در دوران پيش از انقلاب به دليل محدوديتي كه در رابطه با شوروي داشتيم در استفاده از آثار هنري بسياري ازهنرمندان تئاتر شوروي محروم بوديم و اين موضوع به عنوان يك نقيصه در تئاتر كشور ما محسوب مي شد. در اين ميان من به علت تحصيل در كشور ايتاليا تا حدود زيادي با هنر تئاتر روسيه و هنرمندان بزرگي چون مه ير هولد آشنا شدم و تاسف بسياري خوردم كه چرا ما طي اين سالها از تئاتر شوروي محروم بوديم. از همان سال تصميم گرفتم كه در مورد چهره هاي نخبه تئاتر اين كشور نمايش هايي را به روي صحنه ببرم و داستان هاي ايكارو در واقع مرثيه اي براي يكي از قربانيان استاليني ست كه يكي از پيشتازترين هنرمندان عرصه تئاتر بوده است .
اما علاوه بر مضمون متفاوت و جذاب اين نمايش، غريب پور از فرم و تكنيك غيرمتعارفي هم براي اجراي آن استفاده كرده و باعث شده تا تماشاي ايكارو حتي براي طرفداران جدي تئاتر هم تجربه جديدي باشد. به عنوان مثال در همان ابتداي ورود تماشاگر به سالن، او را در تاريكي مطلق
قرار مي دهد تا هم بر وهم و وحشت فضاي بازداشتگاه بيفزايد و هم ناخواسته موجب سكوت و كنجكاوي بينندگان شود. از طرفي در طراحي صحنه نمايش از كاغذهاي بسياري استفاده كرده و به نوعي با اين عمل اعترافات ساير هنرمنداني را كه پيش از مه ير هولد گذارشان به بازداشتگاه افتاده، به نمايش گذاشته است. در كنار اينها از ويدئو پروجكشن هم بهره برده و با استفاده از حدود 20 فيلم متفاوت و آرشيوي سعي كرده تا فضاي جامعه و اطراف شخصيت اصلي را به نمايش بگذارد؛ البته به نحوي كه در روايت داستان مشكلي ايجاد نكند و تماشاگر از ماجراي اصلي جدا نشود.
براي آنها كه چندان با بهروز غريب پور و كارهايش آشنا نيستند هم بگوييم كه او متولد 1329 در سنندج است و علاوه بر كارهاي هنري، يك مدير فرهنگي هم به شمار مي آيد. نمونه اش هم تبديل كشتارگاه تهران به فرهنگسراي بهمن و تاسيس پارك و خانه هنرمندان در خيابان ايرانشهر است. او قبل از نمايش ايكارو هم اپراي عروسكي رستم و سهراب را روي صحنه داشت كه با استقبال تماشاگران و منتقدان روبه رو شد.
در ايكارو كه هر روز ساعت 19:30 در تالار چهارسو به روي صحنه مي رود، سياوش تهمورث، محمد حاتمي، نسيم ادبي، محمد ساربان، سياوش چراغي پور، ديدار رزاقي و كيميا موسوي بازي مي كنند. زمان نمايش حدود 65 دقيقه  است و بليتش را با 2500 تومان مي توانيد از گيشه تئاتر شهر تهيه كنيد. تا سيزدهم آبان ماه هم بيشتر براي تماشايش زمان نداريد.

پرسوناژ
علي حسيني
004062.jpg
ليلا حاتمي

كارنامه ليلا حاتمي را مي توان از سال سوم يا چهارم كارش دوباره ورق زد. پيش از اين دوره، البته حاتمي چندان پركار نيست و حتي يكي از درخشان ترين بازي هاي همه اين سالهايش را در ليلا انجام داده، اما به هرحال با فيلم هايي چون ارتفاع پست و آب و آتش است كه او در قامت يك بازيگر حرفه اي
قرار مي گيرد.
ايفاي دو نقش دشوار، سبب شد تك كاراكتري كه از او در ذهن ها مانده بود، تا حد زيادي از بين برود. در همين زمان بود كه حاتمي حرف هاي جنجالي يكي از مصاحبه هاي نخستش را هم پيش از آنكه كسي از آن عليه خودش استفاده كند، پس گرفت و گفت كه برخلاف گذشته اعتقاد دارد تكنيك در كار يك بازيگر حرفه اي نقشي اساسي دارد.
حاتمي البته پس از اين دو فيلم باقي اوقاتش را
در دو- سه سال بعدي به تكرار خود در فيلم هايي چون مرباي شيرين يا ايستگاه متروك گذراند. حتي مستانه سريال كيف انگليسي هم تا حد زيادي از پرسوناي حاتمي وام مي گرفت؛ دختر پولدار و معصومي كه آرمانشهرش جاي ديگري از اين دنياست و او براي رسيدن به آن، بهايي غيرمتعارف و سنگين مي پردازد.
حالا برگ هاي ديگري از كارنامه بازيگري حاتمي هم ورق خورده است كه اتفاق تازه اي را در اين كارنامه به رخ مي كشند. از نيمه سال۸۳  ، ليلا حاتمي در 4 فيلم بازي كرده است، آماري كه براي اين بازيگر گزيده كار، به نوعي پركاري به حساب مي آيد و اگر در نظر بگيريم كه او در ميانه هاي فيلمبرداري حكم، در فيلم شاعر زباله ها هم بازي كرد، آن وقت به اتفاق تازه ديگري هم مي رسيم؛ پذيرش همزمان دو فيلم به عنوان بازيگري حرفه اي كه مي خواهد كارهاي خوب را از دست ندهد.
نگاهي به گستره نقش هاي انتخابي حاتمي هم مي تواند نتيجه جالبي داشته باشد. او سيماي زن معصوم و مرموز را در فيلم همسرش، سيماي زني در دوردست حفظ كرده و در شاعر زباله ها هم يكي از همان نقش هاي كوتاه اما اثرگذارش را ايفا كرده، در سالاد فصل يك دختر جنوب شهري ست كه دزدي مي كند و گويش متفاوتي هم دارد و در حكم، اسلحه به دست مي گيرد و حتي وقتي به خشم مي آيد، با همان اسلحه به اطرافيانش شليك هم مي كند.
اين دامنه متفاوت نقش ها، بالطبع حالا جايگاه ديگري را براي اين بازيگر شكل مي دهد. ليلا حاتمي با اين فيلم ها بيش از گذشته ثابت مي كند كه در پي حضور مستمر در سينماي ايران است و دوست دارد كه در اين حضور مستمر، متفاوت و كم اشتباه باشد.
درباره ويژگي هاي بازي حاتمي فيلم هاي سالاد فصل، حكم و سيماي زني در دوردست بايد به تفصيل نوشت. او در قالب قديمي اش، فيلم سيماي زني در دوردست را روي پرده داشت. از تغييرات بازي حاتمي در همين تصوير هم البته مي توان سراغ گرفت. در فيلم مصفا، حاتمي كاراكتري ست كه در نيمه هاي يك شب به طور اتفاقي شماره اي را مي گيرد تا كسي را از خودكشي قريب الوقوعش باخبر كند.
در پس اين شكل ظاهري، همه چيز روايت در سيماي زني در دوردست مي تواند يك خوابگردي كامل هم باشد و اين نكته صرفا در وجود كاراكتر حاتمي شكل مي گيرد. او كسي ست كه بايد اين وجه را به مخاطب منتقل كند و چنين مي كند.
شكل بياني ليلا حاتمي، نوع بازي با چشم ها و نگاه منحصر به فردي كه از همان پرسوناي معصوم مي آيد و تغييرات ناگهاني از درون كاراكتر، شاخص ترين ويژگي هاي بازي اوست كه سعي دارد لايه هاي دروني تر اثر را بيان كند. با اين همه يك چيز است كه سبب مي شود حضور ليلا حاتمي در سيماي زني در دوردست كاركردي فراتر از خود فيلم داشته باشد. او در فيلم نخست همسرش، روح اثر است. در سردي مفرط فيلم، هرگاه او در صحنه حضور دارد فيلم جان مي گيرد و مي تواند مخاطب را دقايقي در سرگرداني اش ميان خط هاي داستاني همراهي كند، اما هرگاه كه از داستان خارج مي شود، فيلم هم از ريتم مي افتد.
اين حضور، همان چيزي ست كه نشان مي دهد او در مسير تازه اي گام نهاده است. در سالاد فصل هم اين بازيگر نقشي دشوار را تجربه مي كند؛ نقشي كه در شخصيت پردازي يك كيف قاپ جنوب شهري ست، اما در گذر زمان، چيره شدن سختي ها بر روحش سبب مي شود مسيري شيطاني را پيش بگيرد. در چنين وضعي حاتمي يك تحول و دگرديسي كامل شخصيتي را در نوع بازي اش تصوير مي كند و البته در بازي متقابل با خسرو شكيبايي هم كم نمي گذارد.
اين جست وجو براي رسيدن به يك زندگي بهتر، مهمترين ويژگي بازي حاتمي درحكم هم هست. او در اين فيلم باز نقش كسي را بازي مي كند كه قرباني شرايط اجتماعي روزگارش است. حاتمي با بازيگراني كه به طور مستقيم با آنهابازي دارد يعني عزت الله انتظامي، بهرام رادان و پولاد كيميايي در نقش آفريني متقابل، با قدرت كامل عمل مي  كند و نشان مي دهد كه در اين سالها او در پرفرمانس هايش به يك تعادل تمام عيار رسيده است.درباره حاتمي فيلم حكم و بازي او در نقش فروزنده هم در زمان نمايش فيلم مي شود با جزئيات فراوان صحبت كرد.
ليلا حاتمي در تازه ترين گفت و گوهايش از ديده شدن در سينما و حضور طبيعي در جايگاه يك حرفه اي صحبت كرده و هرچند هنوز هم مي توان ساده گرفتن همه چيز را در برخي از ديالوگ هاي او جست و جو كرد، اما به هرحال موقعيت حاتمي در صنعت سينماي ايران عوض شده است. تصوير او ديگر نه در دوردست كه سيماي زني در ميان جمع است، هرچند خودش معتقد باشد كه ميان بازيگر خوب و بد، فاصله چنداني وجود ندارد.

فرهنگسراها
فرهنگسراي بانو: نمايشگاه نقاشي مهري دلدار از 24مهر دايرشده و تا 3 آبان ماه در نگارخانه فرهنگسراي بانو داير خواهد بود. در اين نمايشگاه كه مهر دلدار نام دارد 25 اثر در ابعاد مختلف با تكنيك نقطه گذاري و سبك مدرن ارائه شده است. مهري دلدار 30سال است كه به فعاليت هاي هنري مي پردازد و تا كنون از او مجموعه اشعار و چند كتاب به چاپ رسيده است و پس از پايان نمايشگاه، آثار ارائه شده كه دلدار در باب هر يك قطعه اي نيز سروده است در كتابي به چاپ مي رسد. براي اولين بار آثار اين نقاش جوان به نمايش عمومي در مي آيد. لحظه آفرينش، شراب عشق، جان جانان، قطره بيكران و... از عنوان هاي آثار اوست. علاقه مندان جهت بازديد مي توانند طي روزهاي ذكر شده از ساعت 10 صبح الي 19 به نشاني خيابان وليعصر(عج)، ضلع شمالي پارك ساعي، كوي ساعي، فرهنگسراي بانو مراجعه كنند.
خانه فرهنگ فدك:براي ترغيب هنرمندان به خلق آثاري ماندگار و همين طور ارزيابي ظرفيت هاي موجود،خانه فرهنگ فدك نخستين جشنواره هنر در ساحت رمضان را برگزار مي كند. اين جشنواره در پنج رشته عكس ، فيلم، شعر، خاطره نويسي و نقاشي برگزار مي شود و علاقه مندان مي توانند آثار خود را تا پايان ماه مبارك رمضان به دبيرخانه جشنواره واقع در ميدان رسالت، خيابان آيت الله مدني، بعد از تقاطع گلبرگ، كوچه پارك فدك، خانه فرهنگ فدك تحويل دهند.
همچنين فيلم سينمايي گيلانه به كارگرداني رخشان بني اعتماد و با بازي فاطمه معتمدآريا، بهرام رادان و باران كوثري همه روزه در سانس هاي 13۱۷،۱۵،و۱۹ در سينما فدك اكران مي شود. عموم علاقه مندان مي توانند همه روزه جهت دريافت بليت به نشاني اين خانه فرهنگ مراجعه كرده يا جهت كسب اطلاعات بيشتر با شماره تلفن 77813002 تماس بگيرند. نمايش شاد و موزيكال الاغي كه سلطان شد نيز در خانه فرهنگ فدك برگزار مي شود. نمايش فوق از 20 مهر به مدت 20روز همه روزه ( به جز ايام تعطيل) (صبح ها ويژه مدارس) به نويسندگي و كارگرداني ولي الله برجي در سالن، آمفي تئاتر فدك به اجرا درمي آيد. داستان نمايش فوق از اين قرار است كه الاغي از وضعيت موجود در طويله ناراضي ست و از اين رو به جنگل پناه مي برد. در جنگل با شير بي سوادي آشنا مي شود و... تمامي مدارس علاقه مند به ديدن نمايش مي توانند جهت رزرو بليت همه روزه با شماره  تلفن هاي اين خانه فرهنگ، واحد نمايش خانه فرهنگ فدك تماس بگيرند.
فرهنگسراي طبيعت: نمايشگاه نقاشي و سياه قلم در فرهنگسراي طبيعت برگزار مي شود. در اين نمايشگاه 30 اثر از آثار هنرمند معاصر سيد مرتضي هاشمي با تكنيك رنگ روغن و سياه قلم تا تاريخ 6آبان ماه در معرض ديد عموم قرار خواهد گرفت. علاقه مندان مي توانند جهت بازديد از نمايشگاه مذكور همه روزه از ساعت 12-9 و 19-13 به نشاني فلكه دوم تهرانپارس، انتهاي خيابان جشنواره، فرهنگسراي طبيعت مراجعه كنند.
خانه فرهنگ نصر: دوره خوشنويسي به صورت رايگان در اين خانه فرهنگ برگزار مي شود. اين دوره شامل آموزش نستعليق، قلم ريز و قلم درشت است. زمان برگزاري اين كلاس ها پنج شنبه هرهفته ساعت 16 الي 18 است. علاقه مندان جهت كسب اطلاعات بيشتر مي توانند همه روزه از ساعت 8 الي 19 به نشاني كوي نصر، خيابان چهارم، خانه فرهنگ نصر مراجعه كنند.
خانه فرهنگ اميركبير: اين خانه فرهنگ براي كانون هاي مختلف خود از علاقه مندان دعوت به همكاري مي كند. اين كانون ها شامل انجمن رياضي دانان، كانون جوانان، كانون مشاوره ، كانون خيرين، كانون علمي، كانون موسيقي، كانون ورزشي، كانون هنري و كانون خوشنويسي ست. علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانند به نشاني: شهرك راه آهن، بلوار اميركبير، 18 متري اول، نبش بنفشه سوم، مراجعه كنند.
فرهنگسراي مدرسه: نگارخانه انديشه به مناسبت فرارسيدن ليالي قدر نمايشگاهي از نقش برجسته هاي سفالي با طرح بسم الله الرحمن الرحيم آثار جلال عالم رجبي برگزار مي كند. اين نمايشگاه از 27مهرماه الي 5آبان ماه، همه روزه از ساعت 9 الي 19 در نگارخانه داير است. علاقه مندان مي  توانند جهت بازديد به نشاني خيابان شريعتي، پايين تر از پل سيدخندان، پارك هلال احمر، فرهنگسراي مدرسه مراجعه و براي كسب اطلاعات بيشتر با شماره تلفن هاي 15-88505513 تماس حاصل كنند. همچنين مركز آموزش فرهنگسراي مدرسه در فصل پاييز، دوره هاي آموزش زبان انگليسي از مبتدي تا پيشرفته را برگزار مي كند. اين كلاس ها ويژه تمامي رده هاي سني ست كه در پايان دوره گواهينامه معتبر به آنها اعطا مي شود.
خانه فرهنگ كوثر: كلاس هاي آموزشي قرآني و ديني در خانه فرهنگ كوثر برگزار مي شود. اين كلاس ها در مورد تلاوت يك جزء قرآن كريم همراه با آموزش روخواني قرآن و احكام ديني ست. علاقه مندان مي توانند براي كسب اطلاعات بيشتر با شماره تلفن 33356904 تماس گرفته يا به نشاني خيابان ري، پايين تر از ميدان قيام، پارك كوثر مراجعه كنند.
خانه فرهنگ شيخ هادي: نمايشگاه خط -گرافيك اثر استاد قربانعلي اجلي تا 28 مهر در نگارخانه اين مركز برگزار مي شود. همچنين فرهنگسراي سفيد بعد از ماه رمضان به مدت 3روز جشنواره غذايي برگزار مي كند. در اين جشنواره استادان دانشگاه در مورد آداب و رسوم غذاخوردن در خانواده ها و اقوام ايراني سخنراني مي كنند.
شباويز:آيلين بهمني پور، تصويرگر نوجوان همكار شباويز رتبه نخست كشوري را در جشنواره خوارزمي احراز كرد.آيلين، پيش از اين نيز توانسته بود دو بار عنوان فلسفي ترين دانش آموز ايراني را به دست آورد. اين عنوان ها در سالهاي 2004 و 2005 پس از كسب جايزه تصويرگري جهش فلسفي كودكان   از آمريكا به آيلين داده شده بود.اين دومين بار است كه تصويرگران نوجوان شباويز توانسته اند در جشنواره خوارزمي، رتبه نخست را به دست آورند. پيش از اين، خانم رودابه خائف، دختر شادروان بهرام خائف، تصويرگر هنرمند ايراني، حائز رتبه نخست شده بود.

خبرسازان
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
در شهر
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |