دوشنبه ۲ آبان ۱۳۸۴ - - ۳۸۳۳
فرصتي براي پرسه هاي شبانه
دنج دل
004401.jpg
ابراهيم اسماعيلي
انگار وقتي قرار باشد كاري به عهده تو گذاشته شود، تقدير خواه ناخواه همه مقدمات را فراهم مي كند. سرشب بود و مشغول كارهاي نهايي صفحه هاي آن روز روزنامه بوديم. هنوز معلوم نبود روز اول ماه مبارك چه  روزي ست اما اكثر بچه هاي روزنامه متفق بودند كه روز چهارشنبه را بايد به احتياط، روزه بگيرند. يكدفعه مثل اينكه نكته خيلي مهمي به ذهن دبير تحريريه كه ساكت و آرام گوشه اي نشسته بود رسيده باشد، گفت: فلاني! قرار براين است كه در ماه مبارك از هر كدام از شهرستان ها گزارشي داشته باشيم در مورد حال وهواي اين ماه در آن شهرستان. مي خواستم با آقاي ... تماس بگيرم كه گزارش اصفهان را بنويسد ولي الان يادم افتاد كه تو هم اصفهاني هستي؛ مي تواني بنويسي؟ و من هم نمي دانم چرا ولي با علاقه و ترديد عجيبي گفتم: بله، حتما و مي بينيد كه... حالا دارم مي نويسم. اما چرا علاقه و ترديد ؟ علاقه از آن رو كه انگار اين پيشنهاد برايم زياد غيرمنتظره نبود و اصلا انگار از قبل مي دانستم كه چنين تكليفي خواهم داشت و ترديد از آن جهت كه به هر حال نوشتن در اين باره چندان ساده  نيست جز آنكه اين مهم را قيد كني كه آنچه مي نويسي دريافت هاي خود توست و مسلما خيلي خبرهاي ديگر هم هست كه تو نمي داني. گفتم كه همه چيز فراهم مي شود وقتي قرار باشد تقدير يا توفيق الهي همراهت باشد.
***
عصر سه شنبه از روزنامه زدم بيرون. هنوز هم معلوم نبود روز اول ماه مبارك فرداست يا پس فردا. براي ساعت 18:15 عصر بليت اصفهان را رزرو كرده بوديم. تا به ترمينال برسيم، 30-20 دقيقه اي دير شد. نااميد اما آرام وارد ترمينال شديم. گفتم: نهايتا با اتوبوس بعدي مي رويم . به سكوها كه رسيديم، متوجه شدم كه اتوبوس 18:15 هنوز حركت نكرده. جلو رفتم. حدود 10نفر مسافر بدون بليت جلو در اتوبوس جمع شده بوند. جلو رفتم و گفتم: آقا من دو نفر رزرو كرده بودم . مسئول مربوطه گفت: با خانواده هستي؟ گفتم: بله . كمك راننده سريع چمدان را از دستم گرفت و داخل صندوق گذاشت و ما را به طوري كه ديگران متوجه نشوند، از در عقب اتوبوس سوار كرد و من هاج و واج مانده بودم كه چرا به همين راحتي بايد در حركت سرويس يكي از معتبرترين تعاوني ها اين همه تاخير پيش بيايد و بعد هم به همين راحتي از بين
4-3 صندلي خالي اتوبوس، دو صندلي نصيب ما بشود. خلاصه نشستيم و آرام گرفتيم . يكي از كساني كه بسته اي را به راننده سپرده بود، بعد از گرفتن شماره اتوبوس و شماره تلفن همراه راننده گفت: آقاي راننده! ببخشيد، اسم شريف شما؟ راننده گفت: سيدباقر . نمي دانم چرا اما انگار حس كردم كه سلسله نشانه ها حرف هايي براي گفتن دارند. انگار پيغام هايي مي رسيد. ملتهب شده بودم، بدون اينكه دليل چندان محكمي داشته باشم.
رديف دوم بوديم. كم كمك اتوبوس از ترمينال بيرون زد. راننده با لهجه اصفهاني غليظي گفت(مخاطب مشخصي نداشت). آقا، فردا اولي ماهس؟ گفتم : هنوز معلوم نيست. شايد هم ما نمي دونيم. راديوتون روشن مي شه؟ گفت: البته و صداي استاد شجريان در بيات زند همه اتوبوس را پر كرد:
باران اشكم مي رود و زچشمم آتش مي جهد
با ديگران گو اين سخن، سوزش نباشد خام را
سعدي نصيحت نشنود، هرجا در اين ره مي رود
صوفي گرانجاني ببر، ساقي بياور جام را
و انگار از طلب حضرت سعدي مي شد فهميد كه ساقي، شيشه در دست نمايان شده است و ناخودآگاه باران اشك از چشمان خام من يا بهتر بگويم چشم هاي من خام جاري شد تا وقتي كه گوينده راديو فرارسيدن شهرخدا را تبريك بگويد. سيدباقر چند صلوات فرستاد. انگار او هم داشت اشك و بغضش را جمع وجور مي كرد. گفت: آقا، اين ماه رمضون،عجب ماهي يس، من هرچي مي خواسم تو همين ماه از خدا اسدم (گرفته ام). شبي قتلي جدم اميرالمومنين(ع) بود. از خدا خواسم و زيارتي مولام علي و آقام حسين نصيبم شد... و گفت و گفت وگفت و باران اشك بود كه مي رفت. انگار نفس همه را بريده باشند، جيك هيچ كس در نمي آمد. مي گفت هنوز چند روزي از ماه رمضان نگذشته بوده كه از طريق تعاوني مربوطه با او تماس مي گيرند و مي گويند كه بايد خودش را براي يك سرويس ويژه برساند. كجا؟ كربلا . مي گفت و مي خنديد و گريه مي كرد و گريه مي كرديم. مي گفت با راننده كمكي و صاحب ماشين و شاگرد راننده تماس گرفتم. به هر كدام كه گفتم، بلافاصله قبول كردند. صبح اول وقت راه افتاديم. رفتيم تا رسيديم به مرز ومن تازه فهميدم كه اين سه نفر هيچ كدام گذرنامه ندارند. گريه كرد و گفت كه به چه طرز معجزه آسايي همه از مرز رد شده بودند و از گريه هاي آن سه نفر گفت. در تمام مدت از همه مسافراني كه صدايش را مي شنيدند التماس دعا داشت و از هر نقطه از عتبات كه مي گفت، بلافاصله دعا مي كرد كه نصيب همه شود. راننده بين المللي بود. تمام كشورهايي كه رفته بود را شمرد، زياد بود؛ ايتاليا، آلمان، فرانسه، بلغارستان و... اما مدام تكرار مي كرد و تاكيد داشت كه هيچ سفري سفركربلا نمي شود.
گفتم كه وقتي قرار باشد...؛ از همان اول همه نشانه ها كامل بود و حالا من داشتم در چنين سيري به سمت اصفهان مي رفتم، به سمت ماه رمضان و چقدر اين 7-6 ساعت اشك آمد و بغض گلوگير شد و چقدر همه چيز سرشار از نشانه هاي گوناگون بود تا راه من تا ماه رمضان اصفهان كوتاه تر شود و هرچه مي گذشت مطمئن تر مي شدم كه وقتي قرار باشد كاري برعهده ات گذاشته شود، همه چيز فراهم خواهد شد تا تو آن كار را انجام بدهي و همه چيز اين سفر لبريز از صداي سيد بود كه من را اين سو و آنسو مي برد تا به مقصدي مشخص برسم: ماه رمضان اصفهان .
***
گفتم كه؛ خيلي كه زرنگ باشي مي تواني دريافت هاي شخصي خودت را بنويسي. حالا اينكه چقدر توانسته باشي آنچه بايد را درك كني، بماند براي قضاوت آنكه بايد.
اصفهان مثل هر شهر ديگر اين سرزمين در ماه رمضان ملتهب بغضي سرشار از شوق است. مثل دل هر كسي كه مي فهمد رمضان يعني چه. مساجد و تكايا و اماكن مقدس و حسينيه ها و خانه ها و دل ها و... همه رنگ و بويي دارند كه خب، درخيلي جاهاي ديگر هم يافت مي شود. هرچه فكر كردم، ديدم كه شايد در هر شهر ديگري هم مسجدي يافته شودكه بشود در آن دعاي ابوحمزه را با نهايت
شور وشوق خواند و به مراد دل رسيد و سبك شد. هرچه فكر كردم، ديدم در بسياري ديگر از شهرها هم آئين هايي  هست كه خاص باشد و ديدني و شنيدني و گفتني. پس گشتم و گشتم و دلم مرا برد به آنجايي كه شايد جز در اصفهان در كمتر جايي يافته شود.
مي خواهم از حال وهواي گوشه اي بيكران از اصفهان بنويسم كه هميشه و خصوصا در ماه رمضان جايي ست كه تنها اگر آنجا باشي مي تواني بداني كه چقدر با جاهاي ديگر متفاوت است.
به هزارويك دليل مبرهن، بعد از وادي السلام نجف دومين مزار عظيم جهان اسلام است و اگر اهل باشي، حتما اسمش را شنيده اي؛ تخت فولاد . ظاهرا وجه تسميه اش اين است كه پير عارفي به نام بابافولاد در آن حوالي ( كه در روزگار گذشته در حاشيه شهر اصفهان قرار داشته) روزگار مي گذرانده و پس از وفات هم در همانجا به خاك سپرده شده است و مزار بابا اگرچه پشت ديوار يكي از ادارات دولتي محصور شده، هنوز هم كاملا مشخص و قابل شناسايي ست و زيارتگاه اهل معرفت.
اين روزها تخت فولاد تقريبا در وسط شهر قرار دارد. در حاشيه جنوبي زاينده رود و در كرانه شمالي دامنه هاي زاگرس( كوه صفه)، اما براي خود دريايي ست كه در هيچ كرانه و كناره اي نمي گنجد و اگر خواستي بداني كه در ماه رمضان (خصوصا شب هاي آسماني اش) تا كجاها مي توان رفت و دستت از كعبه و حرم معصومان و وادي السلام كوتاه بود، پاشنه كفش هايت را بالا بكش؛ دور نيست ولي خيلي بزرگ است.
دوست داري از كدام طرف شروع كني؟ هيچ فرقي ندارد. از هر طرف كه بروي غريبي نمي كني، مگر اينكه اهل نباشي. اينجا باورت مي شود كه شب آرامستان چندان وهمي كه ندارد، هيچ، سرشار از التهابي عجيب و دوست داشتني ست. هر كجا و هر گوشه اي كه دوست داشته باشي، مي تواني دلت را كف دستت بگيري و زمزمه كني. آنقدر عظمت هست كه حقارت من و شايد تو به چشم نيايد.
اگر دوست داشته باشي با قدمت اين سرزمين بياغازي، مي تواني به حاشيه شرقي اش سري بزني. جالب است، نه؟ انگار هميشه شرق بايد مطلع و خاستگاه باشد. مزار يوشع بن نوح يكي از پيامبران بني اسرائيل در اين گوشه واقع شده؛ در حاشيه مسجدي به نام لسان الارض ؛ مسجدي كه زمينش روزگاري در پاسخ به كريم اهل بيت، امام حسن مجتبي (ع) زبان گشود و از آن روز به اين نام مسمي شد.ممكن است همين طور كه مي گذري چشمت به يك گنبد دوازه ترك از آبي فيروزه اي بيفتد. اين گنبد نه تنها از نظر معماري برجستگي هايي خاص دارد و به عنوان ساعت آفتابي عمل مي كند، بلكه شمع وجود عارفي روشن ضمير به نام باباركن الدين از عرفاي قرن نهم هجري را در سايه سار خود دارد. جالب اينكه در معماري مزار نيز ظرافتي به كار رفته كه تنها بايد باشي و به سنگ مزار گوش بچسباني تا بشنوي.
زياد دورتر نرو. كمي آنطرف تر مزار ديگري ست كه اگر بداني، اصلا جز به آن سو به سمت ديگري نمي روي. از در تكيه مادر شاهزاده كه وارد شوي، چشمت به سنگ بلندي مي افتد كه حتي اگر نداني از آن كيست، آنچنان تو را به خود مي كشد كه پاي رفتنت سست مي شود. آرام مي شوي و مي ماني. مزار حاج محمدصادق تخت فولادي عارفي كه تربيت بزرگي چون شيخ حسنعلي نخودكي اصفهاني و پدرش را برعهده داشته، مي تواند ساعت ها و شب  ها و روزهايي را به سلامت تضمين كند كه از هر كس و هر چه خسته شده باشي.  آنها كه بلد هستند، مدام سر به اين آستان دارند؛ آستاني به سادگي و صحت آب.
دوست داري از كجا شروع كني؟ از هر كجا بياغازي، پاياني نخواهي يافت. اگر از شمال (از سمت پل خواجو) آمده باشي، مي تواني در بزرگي هاي ميرزا جهانگيرخان قشقايي متحير بماني؛ خان زاده اي كه همه چيز را براي دنيا گذاشت و مطرب عشق شد. مي تواني بر مزار ديگراني از قبيل فاضل هندي ، آيت الله سيد محمد باقر درچه اي ، آيت الله ارباب و بزرگاني ديگر از اهالي علم و معرفت به نادانسته هايت غبطه بخوري؛ مي تواني آن سوتر بروي.
از تكيه گلزار گرفته كه به نام شاعر نامدار اصفهاني مزين شده تا تكيه مير كه ميرفندرسكي بزرگ را در دل خود پنهان دارد. در مقبره اي كه خوشنويسي گچبري هايش با قلم سرگشته شكسته نويس شيدا و بي همتاي ايراني درويش عبدالمجيد طالقاني رقم خورده است؛ كسي كه خود نيز در گوشه اي از همان تكيه سر به تيره تراب نهاده است .
مي تواني سري به تكيه هاي سيدالعراقين  و خاتون آبادي بزني و در شميم عرفان غرق شوي و خوش اينكه مي تواني موسيقي عشق را هنوز هم از گلوي سيدجلال تاج اصفهاني بشنوي؛ كسي كه آوازش را در ادب دانستن و فهميدن پرورش داد و نثار اهل دل كرد. در تكيه خاتون آبادي، سلسله جليله اي آرميده اند كه هر كدام در علم و عرفان سرآمدان عهد خود بوده اند و كافي ست فقط يك بار چشمت به حيات و باغچه و سرداب اين تكيه بيفتد، تا بوي عشق نمك گيرت كند و دلت را گرو نگه دارد.
دوست داري از كجا شروع كني؟ مي تواني به سمت مزار بانو مجتهده  امين بروي، از كنار مقبره
آيت الله خوانساري عبور كني و به شكوه
آيت الله سيد محمد بيد آبادي عارف بزرگ و نامي برسي. مي تواني آن طرف تر بروي تا بفهمي كه سيدصمصام رند قلندر سراپا خلوصي كه هنوز نمك خلق بهلول وارش در خاطره هر اصفهاني اهلي مايه لذت است، هنوز هم دل مي برد، چنانكه بر مزار ا و كمتر فرصتي براي خلوتي دنج به تو دست مي دهد؛ كسي كه در كسوت آيت اللهي،  نيمه شب ها خروارها غله و آذوقه را بر پست اسبش مي گذاشت و به محتاج مي رساند؛ كسي كه در گرفتن از اغنيا دليري محبوب بود و در بخشيدن به فقرا بصيري محجوب.
مي تواني خيلي جاها بروي، ولي اگر اصفهاني هم نباشي پايت به سمت و سويي كشيده مي شود كه سالهاي نه چندان دورت را زنده مي كند. ياد آن روزها مي افتي؛ روزهايي كه خيلي از بچه محل ها امشب كنارت نشسته بودند و صداي انت الوهاب  تان در هم گره خورده بود و چند شب بعد، چند قدم آنطرف تر از همان جاي قبلي، متوجه مي شدي كه از رفيقت عقب مانده اي؛ حالا او هم كنار ديگراني كه پيش تر از او رفته بودند، پركشيده و يك پيشوند به ابتداي اسمش اضافه كرده بود؛ پاسدار شهيد اسلام... . مي دانيد كه؛ اصفهان به نوعي خط مقدم بود و حتي هنوز هم گلستان شهداي اصفهان مركز اصلي شب بيداري هاي خيلي از اصفهاني هاست؛ آنهايي كه مي خواهند كنار جگرگوشه هايشان باشند؛ آنها كه مي خواهند گذشته شان را فراموش نكنند و آنها كه مي خواهند عيشي كامل داشته باشند و هر لحظه اي به گوشه اي از اين سرزمين شگفت سري بزنند.
شب هاي قدر هم كه گفتن ندارد؛ هر جا باشي در محضر او هستي؛ فقط كافي ست قدر بداني. پرسه ات را از اذان مغرب كه شروع كرده باشي، شايد حوالي اذان صبح دلت آرام گرفته باشد كه توانسته اي محضر گروهي از كساني كه بايد را درك كني. آنقدر هم در بين قدم هايت فرصت نخواهي داشت كه به اين روزها و اين جاها برگردي. هرقدمي مي تواند تو را رو به روي پنجره اي ديگر از نور قرار دهد. مي تواني تا اذان صبح باشي و نمازت رابه هروله صبح عيد تا ميدان آبي نقش جهان پيوند بزني و بگويي كه اللهم رب الكبرياء و العظمه و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمه و اهل التقوي و المغفره ... و همه اين كساني كه در قنوتت مي گويي را مي تواني ديده باشي،  اگر بداني كجا پرسه زده اي؛ پرسه اي رو به رفتن و شدن .
گفتم كه؛ هركدام از ما به قدر وسع خود بهره مي بريم، بهره رساندن كه نگفتني ست. از آنچه گفتم، خيلي چيزها نگفته ماند. اين سرزمين، بحق عظيم  است؛  عظيم تر از آنچه در ذهن بماند و در سطر و صفحه بگنجد. اميدوارم خدا مرا به حق آنچه به ياد داشتم به خاطر بايدهايي كه از قلم افتاد، ببخشد. مهم اين  است كه بداني: زياد دور نيست... .

سبزآبي ها
اصفهان سرزمين سبزها و آبي هاست؛سبزها وآبي هايي كه در مسير طولاني جغرافيا و تاريخ اين سرزمين به هم پيوسته اند و فرهنگي سترگ و خاص پديد آورده اند؛فرهنگي سرشار از طراوت و رنگ كه وقتي، بوي زاينده رود را در ذهن جاري مي كند و هنگامي ديگر تو را در اسليمي هاي مسجد شيخ و
مقرنس هاي سردر مسجد جامع عباسي به سرگرداني و حيرت مي كشاند.گاهي در شبستان زمستانه مسجد جامع عتيق مي تواني همه سپيدي هاي عالم را حس كني و گاهي مي تواني معناي بيرنگي را در هزار رنگ تالار شيخ لطف الله ببيني.اما اصفهان ديگري پشت اين همه رنگ و بو خفته است؛ اصفهاني با جغرافيايي ديگر كه بايد ابعاد و حدود آن را با قدم هاي پياده دل سنجيد؛اصفهان آنهايي كه از قرن ها پيش نگاره محبت خدا و خلق را هويتي ديگر بخشيده اند؛اصفهان سبزآبي ها.

پرسوناژ
سعيده امين
سامي  يوسف 
004461.jpg
بعد از كت استيونس (يوسف اسلام)، خواننده مسلمان بريتانيايي حالا نوبت به سامي  يوسف  رسيده است كه آواز هاي اسلامي اش به صدر جدول فروش آلبوم هاي اروپا و آمريكا برسد. او كه در آثارش قطعاتي در مورد خدا و رسول گنجانده، به يكي از خواننده هاي مشهور غربي تبديل شده است. سامي يوسف با آن صورت روشن، موهاي بور و نژاد اروپايي اش همانند يوسف اسلام، فصلي جديد را در عرصه موسيقي غرب گشوده است. او همانند يوسف اسلام داراي تمام جذابيت هاي فردي و اجتماعي يك خواننده است؛ صداي او مسحور كننده است و صورت جذابي دارد.
بسياري به محض اينكه صدايش را شنيدند به خريدن آلبوم هايش روي آوردند تا جايي كه تعداد فروش آن در روز اول به طور متوسط به 40 نسخه در هر فروشگاه رسيد. در كشورهاي عربي البته استقبال نسبتا بيشتري نسبت به آلبوم سامي يوسف شده است. درست همزمان با حلول ماه مبارك رمضان در يكي از كشورهاي عربي تعداد فروش متوسط آلبوم وي در هر فروشگاه به۷۵۰ نسخه رسيد. سامي توانست در مدت يك سال تحول عظيمي در عالم موسيقي و سرود ديني ايجاد كند.
او اولين كنسرت خود را در مصر گذاشت. اتفاقي باورنكردني در سالن كنسرت ملي اين كشور روي داد؛مردم از شب قبل جلو سالن صف كشيده بودند. آنها از شب قبل بيدار ماندند تا بتوانند بليت بخرند. سالن كنسرت به قدري مملو از جمعيت شده بود كه دست اندركاران مصري تصميم گرفتند براي مردم بيرون سالن فكري بكنند؛ دوربين مدار بسته! طرفداران او در قسمت جلو سالن هنگامي كه اين جوان انگليسي از پله هاي سن بالا مي رفت او را همراهي كردند. از سراسر كشورهاي عربي آمده بودند تا سامي يوسف را از نزديك ببينند. وقتي او به سن 18 سالگي رسيد، توانست وارد مدرسه موسيقي لندن شده و تحصيلات آكادميك خود را آنجا ادامه دهد. هوش سرشار سامي و فهم عميق او در تئوري موسيقي و نوازندگي، زمينه اي شد تا بتواند فرهنگ هاي مختلف موسيقي كلاسيك غربي تا موسيقي مقامي عربي، تركي، آوازهاي فارسي، آذري، هندي و پاكستاني را ياد بگيرد. بعد خودش آهنگ ساخت و به جايي رسيد كه شهرت جهاني پيدا كرد. او هم مثل يوسف اسلام از قطعات عربي در آوازهايش زياد استفاده مي كند.
سرودهاي هشتگانه سامي آوازهايي با مضامين معنوي، اخلاقي و انساني ست. معلم، دوست كيست؟، غار حرا، الله، خالق، درنگ،
اي مصطفي(ص) و دعا، سرودهاي هشتگانه سامي يوسف نام گرفته است. اين سرودهاي هشتگانه تلفيقي از سرودهاي غربي و شرقي، موسيقي و ترانه هاي عربي ست كه تقريبا كل آن در مدح و ثناي حضرت رسول صلوات الله عليه و عشق به خداوند متعال است.
او بتازگي آلبوم جديد خود با نام مادر را منتشر كرده و در اين آلبوم تنها از سازهاي كوبه اي استفاده كرده است. يكي از معتبرترين روزنامه هاي اروپا در خصوص آلبوم او نوشته است كه آثار اين هنرمند به قدري زيباست كه قلب ها را تسخير مي كند. حوزه هنري درصدد است كه آثار سامي يوسف را همانند هنرمند هموطنش يوسف اسلام كه بتازگي منتشر شده مورد بررسي قرار دهد.

علي رهبري
004407.jpg
كساني كه به سالن سمفونيك تهران رفتند، اجراي كنسرت سمفوني نهم بتهوون را فراموش نخواهند كرد. چند هفته قبل بود كه علي رهبري- رهبر اركستر سمفونيك تهران- پس از 30سال سمفوني نهم بتهوون را به طور كامل اجرا كرد. رهبري پس از اينكه فريدون ناصري از دنيا رفت به جاي وي نشست تا آثار ماندگاري كه سال ها در فضاي سمفونيك ايران طنين نينداخته بود را اجرا كند. او براي دومين بار بود كه هدايت اركستر سمفونيك تهران را به دست مي گرفت. رهبري، يكي از مشهورترين چهره هاي موسيقي دنيا محسوب مي شود. او افتخار دستياري هربرت فول كاريان يكي از مطرح ترين رهبر هاي اركستر جهان را در كارنامه  هنري خود دارد كه بيانگر تسلط و شناخت او نسبت به موسيقي ست.
رهبري پس از گرفتن ديپلم از هنرستان عالي موسيقي ملي، با دريافت مدال و بورسيه دولت براي ادامه تحصيل به اتريش رفت. او پس از پايان تحصيل در آكادمي موسيقي وين در رشته آهنگسازي و رهبري اركستر از 23سالگي به عنوان دستيار آن آكادمي براي آهنگسازي مشغول به كارشد. رهبري به جد نابغه موسيقي ست. وي در سوئيس مدال طلاي مسابقات جهاني رهبري اركستر را از آن خود كرد و بازهم در فرانسه مدال طلاي مسابقات جهاني رهبري اركستر را گرفت و مدال طلاي دورژاك از دولت چكسلواكي، بالاترين مدال شهر مالاگا و جايزه ويژه دولت بلژيك به عنوان 10سال كار در بروكسل را نيز به دست آورد.
علي رهبري موفق شد پس از 30سال به ايران بازگشته و فعاليت خود را به جاي فريدون ناصري در اركستر سمفونيك تهران ادامه بدهد. بسياري معتقدند كه با حضور او در اركستر سمفونيك تهران فصل جديدي گشايش يافته است. سمفوني حيرت انگيز نهم بتهوون و اپراي ماني و مانا ساخته حسين دهلوي آثاري ست كه او در ايران از بدو رهبريت اركستر به اجرا گذاشته است. او هم اكنون رهبر اركستر فيلارمونيك كرواسي ست.

فرهنگسراها
فرهنگسراي سالمند : واحد مذهبي فرهنگسراي سالمند به مناسبت ايام ماه مبارك رمضان، مسابقات مفاهيم قرآني و اطلاعات قرآني ويژه دانش آموزان مقطع راهنمايي را برگزار مي كند.
در مسابقه مفاهيم قرآني كه سئوالات آن برگرفته از دو سوره مباركه صف و جمعه است، دانش آموزان مي بايست ضمن آشنايي با معاني قرآن به سئوالات مطرح شده پاسخ بدهند.
همچنين در مسابقه اطلاعات قرآني سئوالاتي
در خصوص سوره ها و آيات قرآني طرح شده است كه دانش آموزان با داشتن اطلاعات قرآني مي توانند به اين سئوالات پاسخ دهند.
مسابقات مفاهيم قرآني و اطلاعات قرآني با هدف گسترش فرهنگ قرآني در بين دانش آموزان و انس بيشتر با آيات قرآني برگزار مي شود و دانش آموزان مي توانند پاسخ هاي صحيح خود را تا پايان ماه مبارك رمضان به صندوق پستي 444-17115 ارسال كنند.
همچنين واحد آموزش فرهنگسراي سالمند با هدف گسترش علوم قرآني و استفاده بيشتر از آيات قرآني در زندگي، دوره هاي آموزش روخواني قرآن ويژه نوجوانان و بزرگسالان را برگزار مي كند.
در اين دوره آموزشي، قرآن آموزان با قواعد قرآني شامل فتحه، كسره، ضمه، تنوين و... آشنا مي شوند.
علاقه مندان جهت ثبت نام يا كسب اطلاعات بيشتر مي توانند به نشاني ميدان امام حسين(ع)، خيابان 17شهريور، خيابان خشكبارچي، پارك خيام مراجعه يا با شماره تلفن هاي 9-33358688 تماس حاصل كنند.
البته قرار است فرهنگسراي سالمند به مناسبت روز جهاني قدس مسابقه روزنامه  ديواري ويژه دانش آموزان را برگزار  كند. به گزارش روابط عمومي فرهنگسراي سالمند، در اين مسابقه كه ويژه دانش آموزان مقطع راهنمايي برگزار مي شود، دانش آموزان مي توانند روزنامه ديواري هاي خود را با موضوعات فلسطين و جنايات صهيونيسم به صورت انفرادي يا گروهي تهيه و ارسال كنند.
مسابقه روزنامه ديواري با هدف افشاي ماهيت صهيونيسم و احساس همدردي با نوجوانان فلسطيني برگزار مي شود و دانش آموزان مي توانند تا پايان ماه مبارك رمضان آثار خود را به صندوق پستي
۴۴۴?- ??17115 ارسال كنند.
فرهنگسراي خانواده: بازارچه هنرهاي دستي در فرهنگسراي خانواده برپا مي شود. اين بازارچه در روزهاي يكشنبه و پنجشنبه هر هفته از ساعت 9 تا 13 در فرهنگسراي خانواده برگزار مي شود. تابلوهاي حجم، هويه كاري، گل هاي تزئيني، دكوپاژ، نما نقره، نماسنگ و ... در اين بازارچه به نمايش گذاشته مي شود.علاقه مندان جهت بازديد از بازارچه فوق مي توانند در روزهاي ياد شده به فرهنگسراي خانواده واقع در نارمك، ميدان هلال احمر، خيابان گلستان مراجعه يا جهت كسب اطلاعات بيشتر با شماره تلفن 77819468 تماس حاصل فرمايند.
خانه فرهنگ آيه: مسابقه علمي - فرهنگي با عنوان مسابقه بزرگ بهار قرآن برگزار مي شود. به گزارش روابط عمومي ستاد منطقه غرب، اين مسابقه شامل قرائت، حفظ و مفاهيم قرآني ست. اين برنامه  با مشاركت مسجد امام رضا (ع) و مدارس سيد الشهدا(ع)، هفتم تير، معلم شهيد و دين و دانش برگزار مي شود. علاقه مندان براي شركت در اين مسابقه مي توانند به نشاني شهرك اكباتان، فاز يك، رو به روي مخابرات مراجعه يا با شماره تلفن 44667633 تماس حاصل كنند.
فرهنگسراي كار: به مناسبت فرا رسيدن ماه مبارك رمضان، كانون قرآن فرهنگسراي كار همه روزه برنامه هاي مذهبي و اجتماعي در محل اين فرهنگسرا برگزار مي كند. برنامه هاي اين فرهنگسرا به شرح ذيل است: برگزاري مسابقه قرآن در رشته هاي مفاهيم، صحيح خواني، حفظ ويژه نونهالان با همكاري مساجد و مدارس منطقه (تا پايان ماه مبارك)
ختم سي جزء قرآن به صورت جزءخواني در 30 روز (همه روزه از ساعت 8:30 تا 10)
برگزاري كلاس تفسير قرآن با همكاري ستاد تفسير استان تهران (همه روزه از ساعت 12:30 تا 13:30)
برپايي نماز جماعت و سخنراني و احكام (همه روزه از ساعت 12 الي 13)
بازديد از خانواده هاي معظم شهدا با همكاري سازمان امور ايثارگران و بنياد شهيد (بعد از نماز مغرب و عشاء)
نشست پرسش و پاسخ تخصصي قرآن همراه با افطار و نماز جماعت به صورت چهره به چهره (روزهاي يكم و هفتم آبان ماه از ساعت 15:30 الي 19)
برگزاري مسابقه مقاله نويسي كار از ديدگاه قرآن و معصومان (ع) مهلت تا دهم آبان ماه
مراسم زيارت عاشورا هفتگي (پنج شنبه هر هفته از ساعت 7:30 الي 9)
افطار روزانه روزه داران و هنرجويان و قرآن پژوهان
جهاد دانشگاهي: معاونت فرهنگي جهاد دانشگاهي واحد هنر با همكاري دانشگاه هنر اولين جشنواره فرهنگي- هنري نقش تن پوش را برگزار مي كند.
رحمان طائفي اقدم، معاونت فرهنگي جهاد دانشگاهي واحد هنر و دبير جشنواره اعلام كرد، علاقه مندان مي توانند آثار خود را تا تاريخ پانزدهم آذرماه سال جاري به دبيرخانه جشنواره واقع در خيابان انقلاب، روبه روي پارك دانشجو، كوچه شهيد بالاور، پلاك 4، طبقه چهارم ارسال يا براي كسب اطلاعات بيشتر با شماره تلفن هاي 66465327- 66417528 تماس حاصل كنند.
خانه فرهنگ شمشيري: ايستگاه ورزش جوانان در خانه فرهنگ شمشيري برگزار مي شود. اين ايستگاه ويژه بانوان روزهاي دوشنبه و آقايان روزهاي سه شنبه ساعت 16 به صورت رايگان در پارك شمشيري برگزار مي شود. علاقه مندان جهت شركت در اين ايستگاه مي توانند به نشاني  مهرآباد جنوبي، 20 متري شمشيري، پارك شمشيري، خانه فرهنگ شمشيري مراجعه و براي كسب اطلاعات بيشتر با تلفن: 66629893 تماس حاصل كنند.

خبرسازان
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
در شهر
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |