علي نصيريان پس از سال ها دوري از تئاتر به اين عرصه بازگشته و پس از بازي موفق در تئاتر پنجره ها به كارگرداني فرهاد آئيش، اين بار قصد دارد نمايش بازيگر و زنش را بخواند.
نصيريان اين تابستان را بسيار پرمشغله گذراند. اواخر تيرماه انجمن بازيگران خانه سينما از نصيريان تقدير كرد. در اين مراسم كه در موزه سينما برگزار شد، ابتدا رويا تيموريان، رئيس انجمن بازيگران، تنديس انجمن را به نصيريان اهدا كرد و سپس نوبت به مهدي سليمي، مدير عامل موزه سينما رسيد تا در سخناني از او تجليل كند. شاهين فرهت نيز قطعه موسيقي را كه به سفارش موزه سينما ساخته بود، اجرا كرد و سپس علي نصيريان روي صحنه رفت. جالب اينجا بود كه او گفت براي اولين بار است كه در چنين مراسمي شركت مي كند.
در ميانه تابستان نيز نصيريان پس از 13 سال به عرصه تئاتر بازگشت و در تئاتر پنجره ها بازي كرد. بازي نصيريان در كنار جواناني چون سروش صحت، بهاره رهنما، برزو ارجمند، افسانه چهره آزاد و ... بسيار چشمگير بود. پنجره ها كه در سالن اصلي مجموعه تئاتر شهر به نمايش درآمد با استقبال خوب تماشاگران رو به رو شد. در تمام جلسات مطبوعاتي و پرسش و پاسخ اين نمايش، نصيريان به همراه فرهادآئيش كارگردان مراسم حاضر بود و به سئوالات پاسخ مي گفت.
فيلم به نمايش درنيامده نصيريان جزيره آهنين به كارگرداني محمد رسول اف است كه در جشنواره هاي كن و تورنتو به نمايش درآمد. نصيريان تنها بازيگر حرفه اي آن فيلم است كه برخي از منتقدان غربي بازي او را ستايش كردند.
همزمان با حضور كمتر نصيريان در سينما و تلويزيون، او به تئاتر رجعت كرده است و اين بار مي خواهد نمايشنامه بازيگر و زنش را بخواند. انجمن نمايشنامه نويسان خانه تئاتر اين مراسم را اجرا مي كند. اين انجمن اواخر ماه آبان نيز نمايشنامه ديگري را اجرا مي كند.
براي ديدن و شنيدن اجراي نصيريان مي توانيد امروز ساعت 18 به خانه هنرمندان برويد. خانه هنرمندان در ضلع جنوبي باغ هنر قرار دارد. باغ هنر نيز در ايرانشهر شمالي بالاتر از خيابان طالقاني واقع شده است. نمايشنامه خواني علي نصيريان در تالار بتهوون تا ساعت 20 ادامه مي يابد و شركت در آن براي عموم آزاد است.

امروز هم دنيا به كام فوتبالي  هاست، چون پخش مستقيم بازي استقلال ـ سايپا قطعي ست و ساعت 19:30 از شبكه سوم پخش مي شود. در ضمن شايد از ميان بازي هاي بوندس ليگا و ليگ برتر انگليس هم بشود يك بازي را براي پخش انتخاب كرد، ولي چون ساعت برگزاري اين بازي ها با زمان افطار و بازي استقلال تداخل پيدا مي كند، بعيد است امروز خبري از انگليسي ها و آلماني ها باشد. اما عوضش، ساعت 22 يكي از جذاب ترين بازي هاي اين هفته باشگاه هاي ايتاليا ميان دو تيم ميلان و يوونتوس برگزار مي شود كه اگر خيلي هم فوتبالي نيستيد پيشنهاد مي كنم تماشايش كنيد. فقط با توجه به اين بازي ها و زمان پخش شان، منطقي ست كه امشب خبري از ريحانه و
شب هاي برره نباشد، اما هيچ بعيد نيست كه مسئولان شبكه 3 قيد بازي ميلان و يوونتوس را بزنند تا قسمت جديدي از سريال جذاب و ماندگار ريحانه (ساخته سيروس مقدم) را براي طرفداران پرشمارش پخش كنند.در ميان ديگر مجموعه هاي تلويزيوني هم كه امشب مي شود تماشايشان كرد، پيشنهادها همان پيشنهادهاي هميشگي ست؛ او يك فرشته بود ، متهم گريخت ، براي آخرين بار و مرده متحرك . اما جداي از اين برنامه ها امشب مي توانيد مجموعه جاسوسان را حدود ساعت 21 از شبكه 2 تماشا كنيد. علاوه بر اينها ساعت 9 صبح هم زمان پخش تكرار كميسر شهر است كه شب گذشته از شبكه 2 پخش شد.در ميان ديگر برنامه هاي امروز تلويزيون هم ديدن مستند خارجي پيشنهاد بدي نيست. ساعت پخشش حدود 18:45 است و شبكه 4 آن را نمايش خواهد داد. برنامه هاي ويژه افطار هم كه مثل شب هاي گذشته در ساعت هاي مقررشان پخش مي شوند؛ جزر و مد حدود ساعت 17 از شبكه سوم با اجراي احسان عليخاني پخش مي شود، در حالي كه همزمان با اين برنامه، از شبكه تهران هر غروب، يك پنجره روي آنتن مي رود. حدود ساعت 21:30 هر شب هم زمان نمايش جشن رمضان است كه محمود شهرياري و جواد يحيوي مجريان آن هستند. شبكه 2 هم مثل هر سال، اين شب ها برنامه ضيافت را با اجراي سهيل محمودي و با حضور هنرمندان موسيقي سنتي پخش مي كند كه حدود ساعت 19:45 از اين شبكه نمايش داده مي شود، اما در ميان اين برنامه هاي ويژه، گزينه جذاب تري هم ديده مي شود با عنوان مستند مسلمانان كه هرشب ساعت 20:10 از شبكه اول پخش مي شود و به بررسي زندگي مسلمانان ديگر كشورها اختصاص دارد.

لطفا غذاهاي سفره رمضان ايرانشهر را جدي بگيريد، چون خيلي ها دستور پخت آنها را تهيه كرده اند. از روسا تا خبرنگاران گروه فرهنگي و شهري. اصولا مراحل تحرير اين ستون بدين منوال است كه قبل از نگارش اين سطور، جلسه مهمي با حضور دبيرتحريريه، دبير گروه و خبرنگاران حاضر در تحريريه تشكيل مي شود. پس از بحث و گفت وگوي فراوان بر سر داوطلبان نگارش سرانجام هماي سعادت روي شانه هاي يكي از آنها مي نشيند. پس بعد از ساعاتي مشورت بر سر انتخاب غذاي آن روز، نگارنده خوش شانس قلم را در دست مي گيرد و تمام هنر آشپزي خود را يكجا جمع كرده و در يك ستون ارائه مي دهد. امروز طرز طبخ رنگينك را كه يك پيش غذاي مخصوص رمضان است به شما آموزش مي دهيم. رنگينك برخلاف نام آن چندان رنگارنگ نيست. تقريبا رنگ قهوه اي سوخته است و شباهت زيادي نيز به حلوا دارد.
مواداوليه طبخ آن را براي 4نفر در نظر گرفته ايم. 500 گرم آرد گندم، 300 گرم روغن مايع، 125 گرم خاك قند، 500 گرم خرماي سياه نرم، البته بدون هسته، 125 گرم مغز گردو، يك قاشق سوپخوري دارچين نرم كوبيده، يك قاشق مربا خوري هل كوبيده و به ميزان دلخواه نيز پسته چرخ كرده و آماده مي كنيم. ابتدا روغن مايع را در ظرفي ريخته، روي اجاق مي گذاريم تا داغ شود .
آرد را داخل آن مي ريزيم و حرارت را ملايم مي كنيم. آرد را مرتب به هم مي زنيم تا كاملا سرخ و طلايي شود، سپس آرد سفت شده را از روي حرارت بر مي داريم تا كمي سرد شود. خاك قند، دارچين و هل كوبيده را درون آرد سرخ شده مي ريزيم و خوب هم مي زنيم. هسته خرما ها را مي گيريم و داخل هريك از آنها تكه اي گردو مي گذاريم. مقداري از آرد سرخ شده را در ظرف مسطحي مي ريزيم و با پشت قاشق روي آن را صاف مي كنيم. خرماها را به مقدار لازم روي آن مي چينيم و سپس مقداري از آرد سرخ شده را روي آن مي پوشانيم. بازهم با پشت قاشق روي آن را صاف كرده ومثل قبل بقيه خرماها را روي آن مي چينيم. مقدار باقيمانده از آرد سرخ شده را روي لايه دوم خرما مي ريزيم و بعد با پشت قاشق آن را صاف مي كنيم و با خرما، گردو، پسته چرخ كرده و دارچين آن را تزئين مي كنيم. حال با چاقوي بزرگي رنگينك را به شكل لوزي هاي كوچك در ظرف برش مي دهيم و روي آن را با سليفون مي پوشانيم و در يخچال مي گذاريم تا سرد شود.

هر بار كه چشمانتان خارش مي گيرد و دست هاي آلوده تان را به صورتتان نزديك مي كنيد، لطفا كمي صبر كنيد؛ احتمال عفونت چشم وجود دارد و مصيبت هاي بعدي، پس فكر كنيد و خود را از خاراندن چشم منصرف. بيماري هاي چشم معمولا دردناك هستند و به علت ارزش ويژه و حساسيت و ظرافت چشم ها، تشخيص و درمان ناراحتي هاي مربوط به آنها اهميت فوق العاده اي دارند.
چشم به طور طبيعي از مكانيسم هاي ويژه دفاعي بهره مي گيرد. پلك و مژه ها از ورود اشياي خارجي به آن جلوگيري مي كنند؛ اشك چشم غبار و ذرات خارجي را از سطح آن شسته، خاصيت ضدعفوني كننده نيز دارد، ولي با اين وجود برخي اوقات مشكلاتي بروز مي كنند كه تنها با درمان دارويي برطرف مي شوند. در كلينيك امروز به ناراحتي پلك چشم اشاره مي كنيم.
پلك از مناطقي ست كه التهاب و قرمزي آن بسيار شايع است و معمولا در اين شرايط، پوسته پوسته مي شود. ممكن است اين علائم به دليل حساسيت نسبت به رنگ ها و مواد مختلف موجود در محصولات آرايشي چشم بروز كنند. چنين حساسيت هايي معمولا  هر دو چشم را گرفتار مي سازند.
براي جلوگيري از بروز اين مشكل، پيشنهاد مي شود كه محصولات آرايشي چشم را بيشتر از سه ماه مصرف نكنيد و آنها را با محصولات جديد جايگزين كنيد، چون احتمال آلودگي آنها در اثر تماس با موضع يا هوا وجود دارد، ضمن اينكه هرگونه محصول آرايشي يا بهداشتي كه به حساسيت نسبت به آن مشكوك هستيد، مصرف نكنيد. كمپرس سرد و مصرف ضد هيستامين هاي خوراكي در بهبود علائم اين نوع حساسيت ها موثرند.
التهاب لبه پلك چشم نيز از مشكلات مزمن و عودكننده اي ست كه پلك را گرفتار مي سازد. از علائم آن قرمزي، خارش و پوسته پوسته شدن پلك است كه مي تواند به ريزش مژه ها نيز منجرشود. در اين شرايط، كمپرس گرم براي مدت 15 تا 20 دقيقه به همراه درمان دارويي مناسب مي تواند موثر باشد، البته منظور از درمان دارويي غالبا استفاده از آنتي بيوتيك هاي موضعي ست كه با تجويز پزشك توصيه مي شوند.
اگر شما هم با شروع فصل ها دچار آلرژي هاي عجيب و غريب مي شويد، منتظر بروز التهاب لبه پلك چشم هم باشيد. اغلب كساني كه پوست هاي حساس دارند، به اين بيماري دچار مي شوند.

تا چند زدست خويش، فرياد كنم
از كرده خود كجا روم، داد كنم
طاعات مرا، گناه بايد شمري
پس از گنه خويش، چه سان ياد كنم
امام خميني(ره)

يكي از خصوصيت هاي بارز آثار كريستف كيشلوفسكي موسيقي هايش بود كه بار عمده اي از جذابيت و حتي روايت فيلم را بر عهده داشتند. دليل اين موفقيت و چشمگيري موسيقي فيلم هاي كيشلوفسكي هم به اين برمي گشت كه او با آهنگساز فيلم هايش رفاقتي فراتر از كار داشت و تقريبا در اكثر كارهاي آخرش، فقط با يك نفر به عنوان آهنگساز همكاري كرد و آن كسي نبود جز زبيگنيف پرايزنر .
پرايزنر هم مثل خود كيشلوفسكي اهل لهستان بود و در فيلم هاي دكالوگ ، زندگي دوگانه ورونيك و آبي، سفيد، قرمز با كيشلوفسكي همكاري كرد. نتيجه اين همكاري هم دو جايزه سزار (اسكار فرانسوي) و يك جايزه خرس نقره اي از جشنواره برلين بود. سه سال متوالي هم در سال هاي 1991، 1992 و 1993 از طرف انجمن منتقدين لس آنجلس عنوان برجسته ترين آهنگساز موسيقي فيلم را كسب كرد.
زماني، ما به آفرينش كنسرتي كه روايت داستان زندگي باشد، به ايده مشتركي دست يافتيم. نخست ما مكاني را در آكروپليس آتن در نظر گرفتيم. كريستف كيشلوفسكي، كارگردان و كريستف پيسيه ويچ عهده دار نوشتن طرح و من در حال تدارك تصنيف موسيقي شدم. باري، ما چنين انديشيديم كه اين نقطه آغاز مجموعه اي از اجراهاي موسيقي خواهد شد و در مكان هاي گوناگون جالب در سرتاسر جهان ظرف چند سال آينده گسترش خواهد يافت، اما سرنوشت، پايان ديگرگونه اي را رقم زد. كريستف كيشلوفسكي روز 13 مارس 1996 بدرود حيات گفت. بدين خاطر نخستين بخش ركوئيم براي دوستم درواقع وداعي ست با كريستف كيشلوفسكي. من اين موسيقي را پيشكش مي كنم به او.
آلبوم ركوئيم براي دوستم در سال 98 در سرتاسر جهان منتشر شد و همان طور كه پرايزنر در بروشور آلبوم نوشته، اداي ديني ست از طرف يك دوست به يك هنرمند بزرگ. اين آلبوم را در ايران شركت ايران گام منتشر كرده و مي توانيد آن را به دو صورت كاست و CD تهيه كنيد، درضمن اگر هم از آثار پرايزنر خوشتان آمد، مي توانيد آلبوم موسيقي هاي قرمز ، سفيد ، آبي و زندگي دوگانه ورونيك را هم كه توسط همين شركت منتشر شده تهيه كنيد و از آنها لذت ببريد.

يكي از مجموعه داستان هاي خواندني سال گذشته كه اين روزها هم نامش را مي توان در ميان نامزدهاي جوايز ادبي مختلف پيدا كرد، كتابي ست با عنوان عاشقيت در پاورقي . نويسنده كتاب، مهسا محب علي ست؛ در اين مجموعه، هشت داستان كوتاه خود را جمع آوري كرده است؛ داستان هايي با عناوين عاشقيت در پاورقي، عتيقه ها، خفاشه، هفت پاره داناي كل، كراوات سبز، نصف سفيد نصف بنفش، چند سانت توي زمين .آنچه كه در تمامي اين داستان ها به چشم مي آيد و درواقع فصل مشتركشان است، علاقه نويسنده به بازي كردن با فرم هاي روايي مختلف است. به عبارت ديگر آنچه پس از خواندن اين هشت داستان بيش از هرچيز ديگري توجه خواننده را جلب مي كند، فرم گرايي آن است و ارادتي كه نويسنده به جريان پست  مدرنيسم در ادبيات داشته. مهمترين و خواندني ترين داستان اين مجموعه هم همان داستاني ست كه نام كتاب از آن گرفته شده و ماجراي زني ست كه در حال روايت خاطرات زندگي با همسرش است، با اين تفاوت كه اين روايت، نه يك داستان گويي كلاسيك كه يك جور بازخواني پست مدرن است و در طول آن پاورقي ها و پانوشت هاي داستان به اندازه خود ماجرا (و شايد هم بيشتر از آن) اهميت مي يابند و از حاشيه به متن مي آيند، به نحوي كه پس از خواندن تصور كردن داستان بدون آنها غيرممكن به نظر مي رسد. ديگر داستان خواندني و كليدي اين مجموعه، هفت پاره داناي كل است و همان طور كه از عنوانش برمي آيد، نويسنده در آن سعي كرده با تكنيك روايت داناي كل بازي كند و آن را به چالش بكشد. به همين خاطر است كه برخلاف داستان هاي كلاسيك و مدرن، چند باري در اين داستان از قول راوي شنيده مي شود كه داناي كل خوبي  نيست و نمي داند كه الان در ذهن قهرمان داستان چه مي گذرد يا چرا دست به اين عمل زده است.مهسا محب علي با اين مجموعه و تجربه هاي پيشينش نشان داده كه علاقه اي به حركت در مسير هاي تكراري و كليشه اي ندارد و بيش از هر چيز دوست دارد با سنت ها و عادات داستان نويسي كلنجار برود تا بتواند داستان خودش را روايت كند. عاشقيت در پاورقي را نشر چشمه با قيمت 700تومان منتشر كرده و چاپ اولش به زمستان سال گذشته برمي گردد، البته با توجه به اينكه كتاب در چند جايزه ادبي نامزد شده، احتمال دارد بزودي چاپ آن تمام شود و سرتان بي كلاه بماند، ولي به هرحال اين كتاب پيشنهاد جذابي ست، مخصوصا كه داستان هايش واقعا كوتاه هستند و براحتي هم خوانده مي شوند.

مهمترين و عمده ترين بخش اين شماره مجله فيلم اختصاص دارد به بررسي فيلم 2046 ، ساخته تحسين شده ونگ كارواي. در اين بخش علاوه بر خلاصه داستان و نقد هايي كه نويسندگان مجله بر فيلم نوشته اند، مي توانيد گفت  وگوهايي هم با عوامل سازنده 2046 پيدا كنيد. پايان بخش اين قسمت هم ترجمه دو گفت وگوي كوتاه با كارواي ست. بعد از اين بخش، جذاب ترين قسمت مجله مجموعه مطالبي ست كه درباره دو فيلم ديشب باباتو ديدم  آيدا و پشت پرده مه نوشته شده اند. اگر اين دو فيلم را ديده ايد مي توانيد در كنار نقدهاي نوشته شده بر آنها، حرف هاي سازندگانشان (رسول  صدرعاملي و پرويز شيخ طادي) را هم در اين قسمت بخوانيد. گفت وگوي اختصاصي با نورمن جيسون (سازنده فيلم هايي چون هاريكين، صورتحساب و در گرماي شب) هم ديگر مطلبي ست كه در شماره ويژه آبان ماه مجله فيلم مي توانيد بخوانيد، اما اگر از طرفداران مجموعه شب هاي برره هستيد در اين شماره صفحات ويژه اي به اين برنامه اختصاص داده شده و نويسندگان و منتقدان مجله فيلم نظرات شان را درباره اين سريال تازه عنوان كرده اند كه با توجه به حواشي پر سر و صداي اين مجموعه، مي تواند قسمت جذابي باشد. علاوه بر اينها، مطلبي كه ابوالحسن تهامي (دوبلور و مدير دوبلاژ) درباره دوبله فيلم ساعت ها با عنوان دوبله ماندگار چهار ستاره نوشته هم از خواندني ترين قسمت هاي اين شماره است. تهامي در مقدمه اين يادداشت نوشته است كه از اين به بعد تصميم دارد در هر شماره به نقد يكي از دوبله هاي فيلم هاي سينمايي بپردازد و تا جايي كه بتواند درباره يك دوبله آرماني سخن بگويد. به نظر مي رسد اگر اين بخش تداوم داشته باشد، طرفداران بسياري پيدا كند، مخصوصا در اين سال ها كه همه ـ از خود دوبلورها گرفته تا تماشاگران عادي سينما ـ از وضعيت دوبله فيلم هاي سينمايي ناراضي هستند.سيصد و سي و هشتمين شماره مجله فيلم را كه عكس روي جلد آن اختصاص به پرويز پرستويي در نمايي از فيلم كافه ترانزيت دارد، مي توانيد با قيمت 700 تومان از روزنامه فروشي ها تهيه كنيد.

بالاخره پاييزاست و ناپايداري هاي جوي . هواي آفتابي سرد است و هواي ابري گرم. اگر باد بيايد عطسه بعضي ها شروع مي شود و اگر باد نيايد، هوا آنقدر آلوده مي شود كه همه سرفه مي كنند. اين شرايط ناپايدار، كار ما را هم براي پيش بيني وضع آب و هوا سخت تر مي كند. چند روز پيش يكي از خوانندگان كه دستي در كار هواشناسي دارد، تماس گرفته بود و نسبت به اعداد جدول اعتراض داشت. ما هم فكر مي كنيم حق با اين دوست عزيز و ديگر خوانندگان است كه گاه شرايط را آن طوركه پيش بيني شده، نمي بينند، اما در هر صورت تا زماني كه منابع بهتري براي استفاده يافت نشود، طبيعتا وضع به همين منوال خواهد بود. البته سعي داريم روزهاي آينده با استفاده از نظرات كارشناسي، اعداد جدول را به واقعيت نزديك تر كنيم. براساس جدول امروز به نظر مي رسد هوا نسبت به چند روز قبل گرمتر باشد، حداقل در تهران كه اين طور است. در ساير نقاط كشور هم به جز ابرهاي پراكنده كه ظرف امروز و فردا در اصفهان، اهواز و تبريز ديده مي شوند، تغييرات جوي ديگري پيش بيني نمي شود. شهر رشت هم احتمالا روز يكشنبه، بارش باران خواهد داشت؛ البته نه بارش شديد. دماي هوا نيز در اين شهر كاهش خواهد يافت. يك اول هفته نسبتا آفتابي و نه چندان گرم را پيش رو داريد.