به بهانه دربي اي كه دوباره از راه رسيد
فقط كاش شجاع باشند
علي حق شناس
سعيد فائقي كه سال هاي سال مرد دوم ورزش ايران بود و در ميان اهالي ورزش نيز حرفش خريدار داشت، وقتي قرار مي شود درباره بازي استقلال پرسپوليس حرف بزند، مثل هميشه، راست و پوست كنده مي گويد: كتمان نمي كنم، همه ما دلمان مي خواست اين بازي مساوي تمام شود تا تبعات بعدي نداشته باشد، البته در اين راستا، كاري عملي انجام نداديم، ولي آرزويمان تساوي بود.
او درست مي گويد. مدت هاست چنين نگاهي به دربي وجود دارد؛ نگاهي كه سبب مي شود از خواص بزرگترين نمايش اجتماعي ورزشي ايران محروم شويم. ماجرا اصلا پيچيده و امنيتي نيست. اين نگاه در ميان خود پرسپوليسي ها و استقلالي ها نيز حاكم است. آنها ترجيح مي دهند به جاي آنكه ريسك كنند و در پي پيروزي باشند، پي نباختن بروند تا دچار عواقب شكست نشوند. شايد اين بار كه به دربي شماره 59 رسيده ايم، اين فكر عميق تر در دل و جان سرخابي ها نشسته باشد. شرايط هيچ كدام از اين دو تيم روبه راه نيست. پرسپوليس كه از اول فصل آنقدر بد بازي كرده و بدتر نتيجه گرفته و در بدترين جاي جدول جا خوش كرده كه ديگر اگر اين بازي ويژه را هم ببازد، همه چيز براي ايجاد تغييراتي جدي و اساسي آماده مي شود. تصورش را بكنيد؛ پرسپوليس دربي را ببازد، چه خواهد شد؟ آيا خيلي ها نبايد آماده رفتن شوند؟ و اما استقلال؛ اگرچه اوضاع آنها اندكي بهتر از پرسپوليس است؛ ولي نتيجه نگرفتن در سه بازي آخر، خيلي از بحث ها را دوباره باز كرده است. مثلا اينكه آنها دو فصل است چنين روندي را طي مي كنند و در نهايت هم به قهرماني نمي رسند. عده اي هم از لزوم ايجاد تغييراتي مي گويند كه باعث شود استقلال از اتكا به مهره ها خارج و به سوي تيم مداري حركت كند.
فشار روي دو تيم پرسپوليس و استقلال خيلي بيشتر از دربي هاي گذشته است. اين فشار مي تواند نتايج ديگري هم در پي داشته باشد. اگر مردان حاضر در استقلال و پرسپوليس از اين زاويه به ماجرا مي نگريستند كه با پيروزي در اين بازي چقدر مي توانند مشكلات خويش را حل كنند، شايد اتفاق بزرگي رخ مي داد؛ اتفاقي به بزرگي يك بازي سراسر هيجان.
اينجاست كه بسادگي مي توان فهميد همه چيز در دربي به زاويه نگاه آنهايي برمي گردد كه بازيگران اين نمايش باشكوه هستند؛ از مديران دو تيم گرفته تا مربيان و بازيكنان. آنها هستند كه با خرج كردن اندكي شجاعت، همه چيز را تغيير مي دهند؛ آنها هستند كه مي توانند كاري كنند تا اين نمايش، واقعا باشكوه باشد. آنها هستند كه مي توانند لذت تماشاي يك فوتبال ناب را به شريان هاي تماشاگران فوتبال ايران تزريق كنند. اما آيا آنها چنين شجاع و دلير هستند؟
سئوال سختي ست؛ بايد خودت را جاي آنها بگذاري و در جو وحشتناكي كه در پي باخت احتمالي به وجود مي آيد، لحظه اي نفس بكشي؛ آن وقت است كه به شجاعتي كه براي ريسك در دربي نياز است، پي مي بري. تاكنون بارها و بارها از زبان بسياري از مردان حاضر در دربي شنيده ايم كه وقتي اين بازي را باخته اند، ناچار شده اند تا مدت ها خودشان را پنهان كنند (البته نه از ترس، بلكه از شرمندگي). چند ده ساعت به دربي وقت داريم. هر ساعت كه مي گذرد صداي تپش قلب آنها كه منتظر اين بازي هستند، واضح تر به گوش مي رسد. راستي چه خواهد شد؟ برنده اين بازي تا دربي شماره 60 مي تواند احساس خوشبختي كند، روي ابرها راه برود و از آن سنگري بسازد براي مخفي كردن بسياري از ضعف هايش، اما بازنده...
چگونه است كه يك بازي ساده، چنين اتمسفري ايجاد مي كند؟ اين همان اعجاز فوتبال است؛ اعجازي كه تمام جهان را سحر كرده است.
|
|
امير قلعه نويي:نمي گذاريم پرسپوليس برنده شود
اميدوار نبوديم كه داخل ميدان نمي رفتيم
|
|
آمار نشان مي دهد امير قلعه نويي در بازي دربي چه به عنوان كاپيتان و چه به عنوان مربي طعم باخت را نچشيده و همين امر موجب شده تا او را مردخوش شانس دربي بنامند. قلعه نويي در اين ديدار نيز خيلي اميدوار است تا ضمن ركوردشكني پرسپوليس را با نتيجه اي قابل قبول شكست دهد. گفت وگوي ما را پيش از دربي با سرمربي استقلال بخوانيد.
متاسفانه با يك تيم پرحاشيه به مصاف دربي 59 مي رويد!
با حرف شما مخالفم. اختلاف نظر و بگومگوهاي داخل يك خانواده يك مسئله عادي ست. درست است كه اين يكي خيلي بيش از اندازه بود، اما تا رسيدن به بازي دربي، آرامش را به تيم برمي گردانم.
پيش بيني شما از اين ديدار چيست؟
خودتان بهتر مي دانيد شرايط اين بازي با تمام بازي هاي ليگ متفاوت است. همين امر پيش بيني را سخت مي كند، اما هر تيمي كه به شرايط سخت و دشوار حاكم به بازي فائق آيد، پيروز ميدان خواهد بود.
چقدر به پيروزي تيم خود اميدوار هستيد؟
اگر اميدوار نبوديم كه اصلا داخل ميدان نمي رفتيم. تيم ما از هر لحاظ از پرسپوليس سرتر است و اميدوار هستيم تا با ارائه يك بازي منطقي و زيبا نتيجه را به نفع خود به پايان برسانيم.
حريف را چطور ارزيابي مي كنيد؟
بالطبع آنها هم خود را براي اين ديدار آماده كرده اند و كادر فني هم برنامه هاي بسياري براي دربي در نظر گرفته، در ضمن نبايد از حضور علي پروين روي نيمكت اين تيم براحتي گذشت. تلاش من و تمام بچه ها به گونه اي ست كه نگذاريم پرسپوليس برنده شود. در كل ما با پيروزي بر پرسپوليس بار ديگر خود را در رديف مدعيان صدر جدول قرار مي دهيم.
|
|
علي پروين: به باخت فكر نمي كنيم
مسائل روحي، برنده را تعيين مي كند
|
|
او بي گمان باتجربه ترين مرد اين بازي ست. علي پروين تا به امروز 45 دربي را تجربه كرده و روز جمعه قدم در چهل و ششمين دربي سرخابي مي گذارد. حرف هاي سرمربي پرسپوليس آن هم قبل از بازي حساس جمعه خواندن دارد.
حتما مي خواهيد بگوييد پيش بيني اين بازي سخت است.
دقيقا هم همين است. اصلا بازي فوتبال غيرقابل پيش بيني ست. چه برسد به اينكه بخواهيم بازي اين دو تيم را پيش بيني كنيم.
نمي توانيد اين را پنهان كنيد كه عاشق پيروزي در اين بازي هستيد!
معلوم است كه نه! بعد از چند هفته ناكامي با يك پيروزي آن هم مقابل استقلال مي توانيم همه چيز را فراموش كنيم. با پيروزي مقابل استقلال بحران ها هم تمام مي شود.
تغيير تاكتيك هم نسبت به بازي هاي قبلي داريد؟
اين بازي ها از همه نظر فرق دارند؛ يعني بايد بازيكناني را در تركيب قرار داد كه براي اين بازي استرس نداشته باشند.
پرسپوليس بازيكنان تازه وارد زيادي دارد كه تجربه حضور در بازي هاي مشابه را ندارند.
نه اين طوري ها هم نيست. بازيكنان تازه وارد ما باتجربه هستند. عليزاده، معدنچي، نوري و بقيه همه باتجربه هستند.
اما اين روزها استقلال بهتر از پرسپوليس بازي مي كند.
براي اينكه بازيكنان اين تيم سه سال است كنار هم بازي مي كنند. ما 9-8 بازيكن تازه وارد داريم.
با همه اين حرف ها مي بريد يا ...
به باخت كه فكر نمي كنيم، اما اين بازي قبل از اينكه حربه هاي تاكتيكي تعيين كننده باشد، مسائل روحي و رواني تاثير دارد. ما هم فقط برد مي خواهيم، ولي دوست دارم جدا از برد و باخت يك بازي تماشاگرپسند را از دو تيم شاهد باشيم تا تماشاگران راضي به خانه هايشان برگردند.
|
|
علي انصاريان:6 بر صفر مي بريم
عنايتي بايد خواب گل زدن به پرسپوليس را ببيند!
انصاريان يكي از مردان باسابقه دربي ست. او سابقه گل زدن به استقلال را هم دارد، اما از روي نقطه پنالتي.
بدون بهانه نتيجه را پيش بيني كن.
نه، اين يكي را نمي توانم بگويم!
مثلا؟
۶ - هيچ!
نه جدي!
جدي مي گويم اگر همان 10 دقيقه اول يك گل بزنيم، تيم استقلال به هم مي ريزد. فكر مي كنيد آن 6-هيچ سال 52 چطوري اتفاق افتاد؟!
حتما نصف گل ها را هم تو مي زني!
نه، بچه ها همه بايد گل بزنند، يك گل هم براي من كافي ست.
فكر مي كني راه گل زدن به استقلال چيست؟
استقلال در خط دفاعي ضعف هاي زيادي دارد. اگر كمي سرعت بدهيم، دفاع استقلال نفوذپذير است.
احتمالا مامور مهار عنايتي هستي!
رضا رفيق من است، اما توي اين بازي من رفيق نمي شناسم؛ حتي اجازه نفس كشيدن هم به رضا نمي دهم. او بايد خواب گل زدن به پرسپوليس را ببيند.
|
|
رضا عنايتي: 2 بر صفر مي بريم
انصاريان در رويا به سر مي برد!
رضا عنايتي، زهردارترين مهاجم چند سال اخير فوتبال ايران است. اين مهاجم مشهدي دوبار به پرسپوليس گل زده و راه گل زدن در دربي را بلد است.
حتما به سومين گل فكر مي كني!
شك نكنيد. ببخشيد اسم من رضا عنايتي ها!
اما انصاريان مي گفت رضا بايد خواب گل زدن به پرسپوليس را ببيند.
علي بچه خوبي ست و از دوستان من است، اما بعضي وقت ها در رويا به سر مي برد. وقتي جمعه به پرسپوليس گل زدم، از خواب بلند مي شود!
بازي را چطور پيش بيني مي كني؟
دوست دارم قبل از هر چيز، بازي زيبا و جذاب از آب درآيد تا تماشاگران خوشحال باشند. باور كنيد خيلي از اين تماشاگران از شهرستان ها به ورزشگاه مي آيند و دوست نداريم بازي طوري باشد كه آنها ناراحت برگردند.
بالاخره چند چند؟
انشاءالله كه 2 بر صفر مي بريم.
چند تا تو مي زني؟
يك گل هم براي من كافي ست.
|
|
نيكبخت واحدي: حاضرم روي سكو بنشينم
هر تيمي نيكبخت دارد، برنده است
او هم از سوژه هاي جذاب دربي 59 است. عليرضا كه ليگ پنجم را خيلي آماده و سرحال شروع كرده، دوست ندارد دربي و جذابيت هاي آن را با يك بازي ضعيف از دست بدهد.
آماده بازي با پرسپوليس هستي؟
زياد خودم را درگير اين بازي نمي كنم.
چرا؟!
آنقدرها كه فكر مي كنيد بازي سختي نيست؛ تيمي كه نيكبخت را دارد، راحت برنده مي شود!
خيلي با اطمينان حرف مي زني!
شوخي مي كنم، اما اين بازي مثل بقيه بازي هاي اين دو تيم، حساسيت زيادي دارد. فكر مي كنم همه دوست داشته باشند بازي زيبايي ببينند؛ اين از نتيجه مهمتر است.
فكر گل زدن در سر داري؟
باور كنيد توي اين طور بازي ها حتي دروازه بان تيم هم دوست دارد گل بزند، اما قبل از هر چيز من مي خواهم استقلال برنده اين بازي شود.
حتي اگر تو بازي نكني؟
فكر نكنيد الكي شعار مي دهم، حاضرم روي سكو بنشينم، ولي استقلال اين بازي را ببرد!
|
|
عليزاده: دوست دارم به استقلال گل بزنم
از هر سه پرتاب اوت يكي گل مي شود!
آقاي اوت ايران! شك نكنيد كه نيمي از جذابيت دربي 59 به همين اوت هاي بلند عليزاده مربوط مي شود. استقلالي ها از حالا نقشه هاي زيادي براي مهار اين پرتاب هاي مرگبار كشيده اند.
در اين وضعيت نه چندان مطلوب پرسپوليس، تو موثرترين بازيكن اين تيم هستي!
من هم مهاجم تيم هستم و زحمات بقيه را كامل مي كنم. اين عليزاده اي كه مي بينيد، نصف آن عليزاده اي نيست كه مي توانم باشم.خيلي دوست دارم به استقلال گل بزنم. با پيراهن فجر سپاسي به اين تيم گل زدم، اما گل زدن با پيراهن پرسپوليس مزه ديگري دارد!
براي پرتاب هاي اوت هم نقشه كشيده اي؟
اين بستگي به نظر مربيان دارد كه از من بخواهند اوت ها را بلند پرتاب كنم يا كوتاه! در بازي با صباباتري به من گفتند چند تا از اوت ها را هم كوتاه بيندازم.
در تمرينات روي اين اوت ها كار كرده ايد؟
بله، در هر تمرين كارهاي جديدي انجام مي دهيم. براي بازي با استقلال هم تمرين ويژه اي كرديم. نمي توانم بگويم چون نقشه مان لو مي رود، اما مطمئن باشيد از هر سه پرتاب، يكي گل مي شود!
|
|
يك داور سرسخت
هوشنگ نصيرزاده
ما هرگز تصور نمي كرديم كه ولفگانگ اشتارك، دربي استقلال پرسپوليس را داوري كند، به همين دليل به داوري هاي او در بوندس ليگا دقيق نگاه نكرديم. داشته هاي ما از ايشان منحصر به اطلاعاتي ست كه در نشريه كيكر آلمان به چاپ رسيده بود. در اين نشريه به اشتارك نمره 5/3 داده شده و او داوري بالاتر از متوسط و نزديك به خوب توصيف شده است. ولفگانگ اشتارك با 36 سال سن به رغم اينكه در ليست داوران بين المللي آلمان جوان ترين داور به حساب مي آيد، اما اين مانع نمي شود كه از او به عنوان يك داور باتجربه ياد كنيم. در مورد توانمندي و قابليت او در اداره مسابقه اي با يكصد هزار تماشاگر، آن هم در حالي كه در عمرش چنين جمعيتي را يك جا نديده، بايد تا پايان سوت مسابقه صبر كنيم. زمينه احساسي بودن اين مسابقه، هميشه بيش از جنبه هاي ورزشي آن است؛ به همين دليل داور نمي تواند حضور پرتعداد تماشاگران را در سوت زدن هايش ناديده بگيرد.
ما نمي توانستيم براي اين بازي، داور ايراني انتخاب كنيم، چون اساسا انتخاب داور خارجي توسط مسئولان برگزاري مسابقات، براي افزايش ضريب اطمينان است؛ تماشاگران از داوران ايراني سابقه ذهني دارند و سيستم قضاوت آنها پيش داوري است. نه تماشاگران با داور ايراني راحت تر هستند و نه داور ايراني مي تواند با اين همه جمعيت خارج از احساسات، داوري كند. توصيه يوفا (اتحاديه فوتبال اروپا) نيز استفاده از داوران خارجي در بازي هاي خانگي بوده است.
اشتارك بازي هاي برتر بوندس ليگا سري A را داوري كرده و داور هشتم كشور آلمان محسوب مي شود. او همچنين يكي از 10 داور معرفي شده از طرف آلمان به فيفاست. اشتارك داور محكمي ست. او مرد ملايمي نيست و اصولا با حركات تند و خارج از ادب بازيكنان كنار نمي آيد.
به عقيده من داور بايد براي حفظ شان بازي در دقايق اول اختيار بازي را به دست بگيرد و اگر روند مسابقه را مثبت تشخيص داد، اجازه دهد بازيكنان راحت تر بازي كنند. يادم هست در دربي چهل و هشتم فلورين مه ير، داور مسابقه فضاي بازي را بسيار محكم بست كه اين چندان درست نبود. اگر بازي حالت طبيعي دارد، داور بايد اين روند را حفظ كند.
|
|
يادداشت
جذابيت مرگبار
سعيد مروتي
۱) ديگر همه مان به اين وضعيت عادت كرده ايم. اينكه تا قبل از اينكه داور مسابقه سوت آغاز بازي را بزند، دربي را توي بوق كنيم و سعي كنيم از جذابيت هاي غيرقابل انكارش بهره بگيريم و بعد پس از آنكه داور سوت پايان بازي را زد، بشدت از آن انتقاد كنيم و از آن به عنوان بدترين بازي سال ياد كنيم و يادمان برود كه خودمان هم در دامن زدن به چيزي كه از آن به عنوان فضاسازي و ايجاد هيجان كاذب ياد مي كنيم، سهمي داشته ايم.مشكل هنگامي مضاعف مي شود كه كار به شعارهاي اخلاقي كشيده مي شود. جملات كليشه اي و بارها گفته شده كه در آستانه همه دربي ها تكرار مي شود و ظاهرا هيچ وقت كاركردش را از دست نمي دهد. اينكه ورزشكاران بايد وارثان خلف پورياي ولي و تختي باشند و از ورزش فقط دوستي هاست كه مي ماند و...؛يك گزارشگر سنگين وزن سيما در زمينه ايراد اين شعرها يد طولايي دارد.اين شعارها هم البته تا آستانه سوت آغاز بازي دوام دارد و بعد عموما شاهد تكل هاي نه چندان جوانمردانه و رد و بدل شدن الفاظ نه چندان مودبانه مي شويم كه از تلويزيون هم مي شود با لب خواني متوجه شان شد.چند دربي در خاطرمان ثبت شده كه درآغاز با اهداي دسته گل و رخصت طلبيدن از رقيب همراه بوده و در نهايت با كتك كاري و فحاشي به پايان رسيده است؟فاصله آرمان با واقعيت چه اندازه است و در اين آشفته بازار، عيار سكه واقع بيني چقدر است؟
۲) در اولين دربي كه از نزديك شاهدش بودم، طعم تلخ شكست و ناكامي را چشيدم. در آن بازي معروف 120 هزار نفري، با 9 سال سن در استاديومي حاضر بودم كه از فرط حضور تماشاگر در حال انفجار بود. عده اي از نورافكن ها بالا رفته بودند كه در آغاز نيمه دوم به كنار زمين هدايت شدند. تصوير محمد مايلي كهن كه براي كرنر زدن، فضايي براي دورخيز نداشت، هنوز در ذهنم است.در آن روز برخلاف جريان بازي، استقلال با گل پرويز مظلومي (كه هنوز پرسپوليسي هاي قديم با لفظ نه چندان مودبانه اي از آن ياد مي كنند) پيروز شد. داور سوت پايان را زد. استقلالي ها به داخل زمين آمدند و شادي كردند. خون از دماغ كسي نيامد. آن روز حداقل 70 هزار پرسپوليسي در استاديوم بودند كه براي بسياري از آنها وسيله نقليه اي براي بازگشت به خانه هايشان وجود نداشت... و حالا از تماشاگر فهيم و فوتبال دوست دهه 60 فاصله زيادي گرفته ايم؛ همان طور كه تيمي كه در آن دوران، 90دقيقه به فكر بازي تهاجمي بود، سال هاست با انديشه هاي ارتجاعي به ميدان مي رود.
۳) اينكه تيم محبوبت مدت هاست خوب بازي نمي كند و اسطوره دوران كودكي و نوجواني ات حالا مهمترين شمايل لمپنيسم در عرصه ورزش است، دست كم در اين روز خاص اهميتي ندارد.نه، نمي شود جذابيت مرگبار دربي را انكار كرد. خيل كساني كه حاضرند بازي هاي كل فصل، قرباني دربي بشود - از تماشاگر گرفته تا بازيكن و مربي - گسترده و عيان است و نشاني ديگر بر اهميت دربي.دربي آنقدر مهم است كه مي شود با پيروزي در آن بر هر بحراني غلبه كرد و شكست در آن، هر پيروزي و كاميابي ديگري در طول فصل را كمرنگ جلوه مي دهد.در شرايطي كه از آخرين قهرماني تيم هاي سرخابي زمان زيادي مي گذرد، بازي حيثيتي اين دو تيم اهميتي مضاعف مي يابد.شخصا به عنوان يك پرسپوليسي كه در شرايط فعلي هيچ اميدي به پرسپوليس امسال ندارم، تنها دلخوشي ام اين است كه قرمزپوشان برنده دربي باشند، وگرنه واقعا به چه چيز اين پرسپوليس مي شود دلخوش كرد؟
در دوراني كه پرسپوليس و استقلال از شكوه و جلال هميشگي شان فاصله گرفته اند، دربي همچنان جذاب و ديدني ست، حتي اگر در پايان بازي، باز هم با يك ديدار غيرجذاب روبه رو شويم.
حتي ديدارهاي غيرجذاب مداوم دو تيم هم نمي تواند لطمه اي به دربي و جذابيت آن بزند.
نگوييد بالاي چشمت ابروست!
حميد شيرزادگان
آن روزها: كسي بود كه به بازيكن تفهيم كند سابقه جزو زندگي يك فوتباليست است. روساي باشگاه ها به بازيكنان ياد مي دادند كه زمين فوتبال محل دعوا و ناسزا نيست. بازي ها به واقع شرافتمندانه بود. بازيكنان در زمين احساس مسئوليت مي كردند، به بازي دل مي دادند و توهين به بازي را توهين به خودشان مي دانستند. آن سال ها، مربي مثل يك پدر، بازيكن را تربيت مي كرد. هر وقت لازم بود تنبيه مي كرد و او را مجبور مي كرد تا خودش را با برنامه هاي تيم تطبيق دهد. آن روزها، مصاحبه هاي بازيكنان فوتبال هم به خاطر مردم و حق شناسي بود، اما... .
اين روزها: بازيكن مي آيد در يك برنامه تلويزيوني و هر چه مي خواهد به مربي و رئيس باشگاهش مي گويد. فقط مي خواهند در مصاحبه هايشان خودشان را نشان دهند. اين روزها ديگر كسي نمي تواند به بازيكن بگويد بالاي چشمت ابروست! اينها با رفتارشان به تماشاگران اجازه مي دهند كه حرمت زمين مسابقه را بشكنند. ديگر آنطور نيست كه بتوانيم دست خانواده مان را بگيريم و برويم استاديوم. اين روزها من كه يك مرد هستم، خجالت مي كشم وارد استاديوم بشوم،آنقدر كه تماشاگران ناسزاهاي ركيك مي گويند. متاسف مي شوم وقتي مي بينم بازيكن گل را كه مي زند مي دود روبه روي تماشاچيان تيم حريف و به آنها ناسزا مي گويد. كاشكي به برخورد رونالدينيو نگاه كنند كه بعد از گل زدن چه رفتار مناسبي در زمين دارد. فوتبال هميشه هيجان انگيز است، اما هيچ مسابقه اي نبايد بازيكنان را تا جايي دستخوش احساسات كند كه به تماشاچي توهين كنند. بد نيست بازيكنان علت و ريشه رفتار تماشاچي را در واكنش ها و برخوردهاي خودشان ببينند. بازيكنان دربي اين سال ها، دربي سال 53 را فراموش نكنند. ما در آن بازي شش- هيچ برديم و سنگ تمام گذاشتيم، اما اهميت آن بازي زماني بيشتر شد كه بازيكنان و تماشاچيان استقلال واقعا مردانه برخورد كردند. به عنوان يك بازيكن تيم پيروزي آن روزها را از ياد نمي برم.
تيفوسي گري در دنياي فوتبال
سعيد كرمي
تيفوسي گري در دنيا، انواع و روش هاي مختلفي دارد و به فرهنگ و نوع عقايد هواداران مربوط مي شود. اغلب اين نوع حواشي با توجه به تضادها و اختلاف سليقه هاي مشخص بين هواداران دو تيم معتبر، قابل پيش بيني ست و تيم هاي معتبر با توجه به تماشاگران زياد خود پايه گذار اين حواشي هستند؛به طور مثال بازي ايتاليانو كه از معتبرترين بازي هاي اروپاست و در آن، دو تيم نراتزوري يا همان اينترميلان و بانوي پير ايتاليا يوونتوس تورين به مصاف هم مي روند يا بازي ال كلاسيكو در اسپانيا كه بين قوهاي سفيد مادريد و مردان كاتالان (بارسلونا) برگزار مي شود. در آستانه ديدار تيم هاي استقلال و پيروزي، نگاهي به حواشي مربوط به بازي هاي معتبر در فوتبال دنيا خالي از لطف نيست.
شور، هيجان، استرس
هيجان و استرس، تنها قسمتي از انرژي هاي كاذب و البته منفي موجود در يك تيفوسي، قبل از يك بازي مهم است. اگر بخواهيم از حواشي تيم هاي حاضر در يك بازي صحبت كنيم، نمي توانيم از عامل اصلي توليد حاشيه كه همان طرفدار است، بگذريم؛ البته هواداران حاشيه ساز يا به اصلاح تيفوسي .اين نوع هواداران حرفه اي در بعضي مواقع در حمايت از تيم محبوب خود زياده روي مي كنند. بد نيست بدانيد بيشتر تيفوسي گري ها در خارج از ايران شامل حواشي جالب است.
تيفوسي گري در اسپانيا
در بارسلون مردان كاتالان در نيوكمپ جايگاهي دارند به نام پسران بد نيوكمپ كه اكثر سياستگذاري هاي هواداران بارسا از آنجا پايه ريزي مي شود. رسم معمول ابتداي بازي در بازي هاي مهم اسپانيا بخصوص بارسلونا و رئال اين است كه مردان كاتالان با درست كردن پازل 50 هزار نفري با در دست داشتن قطعات پازل توسط حدودا نيمي از ورزشگاه هركدام يك تكه از آن را قبل از بازي تهيه كرده و بين دو نيمه، اين شاهكار را توسط هواداران متعصب بارسا به شكل فوق العاده زيبايي در قالب يك شعار يا تصوير كامل مي كنند.نمونه بارز اعتراض بارسلونايي ها كه جزو حواشي بازي آنها با قوهاي سفيد مادريد بود، با به آتش كشيده شدن مقدار زيادي پول در جايگاه پسران بد بروز يافت. مردان كاتالان اعتراض خود را با اين عمل به خودخواهي و پول پرستي فيگو و انتقال او به رئال نشان دادند.درمقابل، نحوه اعتراض كردن معمول رئالي ها، به دست گرفتن يك پارچه سفيد و بالا بردن آن توسط يكايك هواداران است. اين عمل در صورتي رخ مي دهد كه هواداران بخواهند نارضايتي از بازي تيم را نشان دهند. اينگونه حركات سمبليك در حواشي ديدارها، در مقاطعي جالب رخ مي دهد.
تيفوسي گري در ايتاليا
هواداران با استفاده از وسايل دودزا و نورزا، جو ورزشگاه را به نفع تيم خود تغيير مي دهند كه اين شيوه خاص در تشويق در دربي آنها نمود دارد؛ جايي كه نراتزوري ها به مصاف روسونري ها مي روند.
هواداران آ.ث ميلان پشت دروازه ميلان، تابلوي گردش به چپ ممنوع را در محيط زمين نصب كرده اند و با اين كار، قدرت پائولو مالديني، كاپيتان تيم خود را تبليغ مي كنند. بدترين تابلوي نصب شده اينتري ها در سن سيرو و در اعتراض به انتقال رونالدو اين بود؛ روني نمك نشناس!
اما بايد به ابعاد منفي برخي از موارد ذكر شده هم اشاره كرد، به طور مثال، آن وسايل مورد استفاده دودزا يا نورزا در دربي ايتاليا، يك بار جان يك نوجوان را در مقابل چشمان مادرش گرفت. يكي از اين وسايل نورزا كه انرژي و گرماي زيادي را توليد مي كند، به داخل لباس نوجواني در سن سيرو افتاد و بر اثر جراحات وارده، نوجوان درگذشت، اما از اين دست اتفاقات، در دنياي فوتبال اروپا نادر است.
تيفوسي گري در انگلستان
هواداران خرافاتي منچستر اگر تيمشان در بازي قبلي خود، چه با ليورپول يا منچسترسيتي يا حتي با تفنگ داران لندن (آرسنال) نتايج خوبي نگرفته باشد، در روز بازي و در ورزشگاه اولترافورد، شخصي با لباس سرخ شبيه به بابانوئل را در جايگاهي مشخص در استاديوم قرار مي دهند كه از آنجا با انجام حركاتي خاص و عجيب (به قول خودشان) نحسي را از شياطين سرخ دور مي كند تا به ناكامي هاي گذشته پايان دهد. اين شخص تا زماني كه منچستريونايتد گل نزند، با حركات عجيب ناشي از باور خرافاتي تيفوسي هاي منچستر، قصد پيروز كردن شياطين سرخ در مقابل حريف را دارد.
تيفوسي گري در ايران
هواداران ايراني، تيفوسي گري را عموما ايجاد درگيري، هتاكي و خسارت به اموال عمومي مي دانند كه اين امر ناشي از نبود برنامه ريزي براي اين بازي ها و در راستاي تخليه رواني هوادار پرهيجان است.
برخي ها بر اين عقيده اند كه تماشاگر ايراني فوتبال براي تخليه خود، مامني جز استاديوم پيدا نمي كند و به همين خاطر فضاي ورزشگاه، هميشه آلوده به شعارهاي ضد اخلاقي ست. اما اين ديدگاه، به لحاظ حكم مطلق و عام خود، ديدگاه صحيحي نيست؛ درست است كه برخي از تماشاگران فوتبال، از فرهنگ فردي و اجتماعي بالايي برخوردار نيستند، اما اين شامل همه آنها نمي شود، چراكه آنها در برخي موارد هم بدون حاشيه استاديوم را ترك كرده اند؛ به طور مثال، در بازي ايران و آلمان در تهران. راستي چرا با وجود باخت، همه بدون حاشيه استاديوم را ترك كردند؟ جواب اين سئوال همان استفاده از ابزارهاي درست براي تخليه رواني هوادار بوده است؛ برنامه هاي سرگرم كننده، اجراي موزيك و ... همه و همه دست به دست هم داد تا هوادار قبل از بازي تخليه رواني شود.
همچنين انديشيدن تمهيداتي براي قبل از بازي براي جلوگيري از ناهنجاري ها بسيار مهم است. جو ورزشگاه هاي ما بايد از حالت نظامي خارج شود تا هواداران خود را دربند احساس نكنند. شماره گذاري صندلي ها از راهكارهاي ديگر است تا هوادار مجبور نباشد 12 ساعت قبل از بازي به استاديوم بيايد كه اين خود، عاملي براي از بين رفتن تعادل روحي اوست.
با ناهنجاري هاي موجود در محيط هاي ورزشي بايد به صورت منطقي، خردمندانه و علمي برخورد كرد؛ چه بسا پاره اي تدابير نامناسب نه تنها جو مسابقات را بهبود نمي بخشد، بلكه باعث بروز تشنج و درگيري هاي حاشيه اي در استاديوم مي شود.
|