چهارشنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۷۴
زلزله سان فرانسيسكو در راه است
ويرانه اي در آينده
007119.jpg
ترجمه:سينا خاكياني
اگر روزي كتابي نوشتيد كه در آن از احتمال وقوع زلزله  اي در سان فرانسيسكو خبر داديد يا نوشتيد كه ممكن است در آينده  اي نه چندان دور، سان فرانسيسكو با تمام سرازيري  ها و سربالايي  هايش با خاك يكسان شود، مطمئن باشيد كه هيچ  كس در كاليفرنياي آمريكا حاضر به خواندن نوشته  هايتان نخواهد شد و كوچكترين توجهي به هشدارهايتان نخواهد كرد . سيمون وينچستر، نويسنده اين مقاله از جمله كساني ست كه معتقد است آمريكا در آينده  اي نزديك، شاهد ويراني  ها و خرابي  هاي مرگباري خواهد بود. همان  طور كه انتظار مي  رفت گفته  ها و نوشته  هاي او نيز با برخورد سرد آمريكايي  ها مواجه شد و حتي در بعضي موارد اعتراضات تند آنها را در پي داشت. اين مقاله، نگاهي كوتاه به نظريات او در مورد آينده آمريكاست.
وقتي اولين بار سان فرانسيسكو را ديدم، بر فراز تپه  اي در 50 كيلومتري شهر ايستاده بودم. خورشيد طلوع مي  كرد و شهر آرام  آرام زير پرتوهاي آن رنگ مي  گرفت. شايد اگر زمين  شناس نبودم، مثل افراد عادي تنها محو زيبايي اين منظره مي  شدم، اما آنچه بيش از اين مرا متحير كرد، ظرافت و شايد به بيان ديگر، شكنندگي خيره  كننده اين شهر بود. سان فرانسيسكو برخلاف شهرهاي بزرگ شرق آمريكا مثل نيويورك، بوستون يا شيكاگو، آرامشي دلپذير دارد، اما شايد تفاوت مهم تراين شهرها با يكديگر را تنها يك زمين  شناس يا مهندس عمران درك كند. نيويورك، بوستون و شيكاگو هم مثل سان فرانسيسكو، جزو بزرگترين شهرهاي آمريكا هستند، اما در آن شهرها، بناها حداقل در ظاهر به طرز اطمينان  بخشي روي زمين ساخته شده  اند، به طوري كه در يك نگاه كوتاه اين  طور برداشت مي  شود كه آنها را در دل زمين قرار داده  اند، ولي در سان فرانسيسكو كه به شهر سراشيبي  ها و سربالايي  ها شهرت دارد، همه چيز به شكلي ديگر است و به نظر مي  رسد ساختمان  ها به طرز بسيار ظريفي، تنها روي اين تپه  ها قرار داده شده  اند. تنها چيزي كه در آن لحظه به ذهنم خطور كرد، كلمه آسيب  پذير بود؛ كلمه  اي كه بعدها با آغاز تحقيقاتم در اين زمينه به تلخ بودن حقيقتش پي بردم.
بزن به چاك
تقريبا يكصد سال پيش، سان فرانسيسكو در اثر يكي از بدترين زلزله  هايي كه زمين به خودش ديده، با خاك يكسان شد و زمين  شناساني كه اين روزها مشغول بررسي و تحقيق روي گسل سان آندرياس گسل بزرگي كه درست در زير سان فرانسيسكو واقع شده هستند، معتقدند كه اكنون نه تنها زمان لازم براي تكرار فاجعه يك قرن پيش فرا رسيده، بلكه سال  ها از آن زمان گذشته است و گسل سن  آندرياس كاملا پخته و آماده فروپاشاندن شهر است. آنها احتمال وقوع اين فاجعه را در نواحي ساحلي غربي آمريكا بيش از 60 درصد برآورد و حداكثر زمان تاخير آن را تا سال 2030 ميلادي اعلام كرده  اند. اما ساكنان و شهروندان سان فرانسيسكو علاقه  اي به شنيدن اين هشدارها ندارند و گوش  هايشان را روي اين خبرها بسته  اند.
تقريبا يك هفته پيش بود كه نامه  اي را در صندوق پستي منزلم پيدا كردم. قبل از اينكه بازش كنم، فكر مي  كردم كه احتمالا بايد صورت  حساب برق يا آب باشد، اما بعد از اينكه پاكت سفيد را باز كردم، با نامه  اي مواجه شدم كه با اسمي مستعار نوشته شده و مرا تهديد كرده بود تا هرچه زودتر سان فرانسيسكو را ترك كنم.
نامه اينطور آغاز شده بود:
زمين  شناس
اگر به ما مي  گفتي كه تا سه ساعت ديگر زلزله  اي خواهد آمد، نه تنها اشكالي نداشت، بلكه خيلي هم خوب بود، اما اگر بخواهي مدام به ما بگويي در جايي خطرناك زندگي مي  كنيم كه هر لحظه ممكن است زلزله  اي آن را با خاك يكسان كند، ما ترجيح مي  دهيم كه حرف  هايت را نشنويم. چرا گورت را گم نمي  كني و نمي  گذاري ما زندگي  مان را بكنيم؟ ما از زندگي در كاليفرنيا راضي هستيم و اين زندگي لعنتي را دوست داريم!
انكار كردن حقيقت، مولفه مهمي از زندگي ساكنان اين مناطق است، به همين خاطر من تصميم گرفته  ام كه اين رويه را تغيير دهم و قدم در راهي دشوار گذاشته  ام.
ويرانه  ها
اگر كمي بادقت به تاريخ نگاه كنيم خواهيم ديد كه در اكثر تمدن  هاي بزرگ، چه در آفريقا، چه در آسيا و چه در اروپا، شهرهاي بزرگ و مهم درست در همان جايي كه مي  بايست، ساخته شده  اند. به عنوان مثال لندن، پاريس، قاهره، پكن و مسكو كه همگي از جمله مهم ترين شهرهاي تاريخ بشري هستند و قدمتشان به چند هزار سال مي  رسد، به لحاظ علمي و از ديدگاه زمين  شناسي درست در باثبات  ترين نقاط ممكن واقع شده اند و به همين خاطر، در طول ساليان دراز سپري  شده از عمرشان توانسته  اند همواره پايگاه مطمئني براي ساكنانشان باشند.
عكس مورد فوق هم صادق است و تاريخ در بسياري موارد به علت انتخاب اشتباه در مورد محل بنا شدن يك شهر، شاهد ويراني  ها و مرگ وميرهاي بسيار بوده است. زماني كه ما در كنار ويرانه  هاي برجامانده از اين شهرها مي  ايستيم، با خود مي  انديشيم كه اين ويرانه  ها بخشي از ميراث بشري هستند كه ناپايداري اين دنيا را به ما يادآوري مي  كنند، اما در آمريكا هيچ ويرانه يا بقايايي از يك شهر تخريب  شده وجود ندارد و همين موضوع، پذيرش احتمال يك فاجعه در نزد مردم اين كشور را دشوار و شايد غيرممكن كرده است. تنها نمونه  هايي از اين دست در آمريكا چند شهر متروك در يوتا و نوادا هستند كه تقريبا تمام آمريكايي  ها آنها را به دست فراموشي سپرده  اند.
۲۰۰ سال بعد
زماني كه آمريكا در حال شكل گرفتن بود، ساكنان جديد اين سرزمين پهناور به تنها مسئله  اي كه دقت نداشتند، انتخاب محلي مناسب براي بنا كردن شهرهايشان بود. آنها كوچكترين تفكري در اين مورد نكرده  اند و هنوز هم حاضر نيستند قبول كنند كه طبيعت همواره با خواست آنها موافقت نخواهد كرد. اما با اين حال از آنجايي كه آمريكا هنوز كشوري جوان به شمار مي  آيد، ساكنانش اين فرصت را دارند تا تغييري در وضعيت ناپايدار شهري  شان بدهند.
آنچه مرا به فكر فرو مي  برد اين است كه اگر كسي بتواند نقشه آمريكا را در 200 سال بعد به تصوير بكشد، بي  ترديد شاهد ويرانه  هاي فراواني از بسياري از شهرهاي كنوني اين كشور خواهد بود.
به عنوان مثال كافي ست به شهر توفان  زده نيواورلئان نگاه مختصري بيندازيم تا ببينيم كه بقاي يك شهر تا چه حد به مولفه  هاي بنياديني چون انتخاب محل صحيح از لحاظ جغرافيايي بستگي دارد. نيواورلئان شهري ست كه اگرچه باورش كمي مشكل است، اما روي يك باتلاق بزرگ، شش متر پايين  تر از سطح آب  هاي آزاد، در ميان يك رودخانه و يك درياچه و مهم تر از همه در منطقه  اي از كره زمين بنا شده كه همواره در معرض توفان  هاي تابستاني قرار داشته است. بعد از وقوع توفان  هاي كاترينا و ريتا مردم آمريكا كمي بيشتر در مورد شهرهاي ساحلي اين كشور تامل مي  كنند، اما به رغم تمام اخبار و هشدارهاي داده شده، آنها هنوز حاضر به پذيرفتن احتمال وقوع فجايعي مشابه در شهرهايي مثل تاكسون، فونيكس يا حتي لاس  وگاس نيستند. در اين شهرها نه خبر از رودي هست نه درياچه  اي و نه دريايي. شايد واقع شدن اين شهرها در منطقه  اي بياباني تصور وقوع زلزله  هاي مرگبار را براي ساكنانشان دشوار كرده باشد، اما نه تنها مولفه  هاي زمين  شناسي، بلكه شواهد تاريخي هم گواه مناسبي براي اين هشدارها هستند.
اما سان فرانسيسكو چه مي  شود؟
تصور روزي كه ساختمان  هاي اين شهر در اثر لغزش صفحات و لايه  هاي دروني زمين به لرزه افتاده و به اين سو و آن سو مي  روند، چندان دشوار نيست. شايد چندين سال بعد، وقتي مردم در كنار پايه  هاي به جاي مانده از پل بزرگ گلدن گيت بايستند، با تعجب به يكديگر نگاه كنند و بگويند چطور مردم در آن زمان چنين جايي را براي زندگي كردن انتخاب كرده بودند؟!
هر وقت حرف  هاي من به اينجا رسيده است، صبر شنوندگان يا خوانندگان آمريكايي هم تمام و صداي غرغر كردنشان بلند شده است. هدف من ترساندن آمريكايي  ها يا بر هم زدن آرامش آنها نبوده است. مگر ژاپني  ها از آغاز تاريخ چندهزار ساله  شان تاكنون با زلزله دست به گريبان نبوده  اند؟ امروز ژاپني  ها ياد گرفته  اند كه چطور با زلزله كنار بيايند و در كنار آن به زندگي  شان ادامه بدهند. آنها تمام شرايط ممكن براي جلوگيري از زلزله يا شرايط بعد از وقوع آن را بررسي كرده و مي  كنند و به همين خاطر امروز به مرحله  اي رسيده  اند كه هركدام  شان در كمال آرامش به زندگي روي جزاير ناآرام اين كشور ادامه مي  دهند. سان فرانسيسكو و به طور كلي غرب آمريكا نيز به چنين برنامه  اي نياز دارد تا ساكنان اين مناطق طعم آرامش واقعي را بچشند.

پيشخوان
007137.jpg
مسكو تايمز
روزنامه مسكو تايمز خبر اول خود را به گرهارد شرودر، صدراعظم سابق آلمان و پست مهم وي در يك كنسرسيوم احداث لوله گاز اختصاص داده است. شرودر كه هنگام صدراعظم بودن امكانات بستن قرارداد ناظر بر احداث اين خط لوله را فراهم آورده بود، رياست كميته سهامداران را خواهد داشت؛ سمتي كه كم و بيش در حد رئيس هيات مديره است. اين در حالي ست كه سهام اصلي اين كنسرسيوم در اختيار روسيه است و گرهارد شرودر نيز روابط بسيار نزديكي با ولاديمير پوتين رئيس جمهوري روسيه - دارد.
007140.jpg
شانگهاي ديلي
روزنامه شانگهاي ديلي چاپ عكس اول خود را به انفجارهاي روز يكشنبه لندن اختصاص داده است. روز يكشنبه، يك رشته انفجارهاي شديد در يك انبار سوخت در نزديكي شهر همل همستد در 40 كيلومتري شمال لندن به وقوع پيوست.
در پي وقوع اين انفجارها انبارهاي شركت هاي نفتي تونال و تگزاكو به آتش كشيده شدند. يكي از شاهدان عيني نيز گفته است تعداد زيادي خانه بر اثر اين انفجارها تخريب شده است.

جهانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |