آرش نهاوندي
كاخ جمهوري به عنوان يكي از نمادهاي عصر حاكميت كمونيست ها در برلين قرار است طي اقدامي شتاب زده از سوي دولت آلمان تخريب شود. اين امر سبب شده است تا مخالفان تخريب ساختمان پارلمان آلمان شرقي، اين ميراث سياسي تاريخي معاصر، طي نامه اي درخواست خود را از دولت آلمان مبني بر جلوگيري از وقوع چنين حادثه مخرب تاريخي مطرح كنند.
همين مسئله تصميم بر تخريب كاخ جمهوري شكاف عميقي را در ميان ساكنان پايتخت ايجاد كرده است. باتوجه به اهميت اين موضوع و جنبه هاي شهري، تاريخي و سياسي آن دي فورلانگ، خبرنگار بي.بي.سي با ارائه توصيفي از ساختمان پارلمان سابق به بررسي موضوع پرداخته است.
***
يك نگاه به ساختمان كاخ جمهوري كافي است تا همه جزئيات نماي آن را به خاطر بسپاريد.
در واقع كاخ جمهوري بنايي است بسيار بزرگ و كم ارتفاع كه در محدوده وسيعي واقع شده و هيچ ساختمان و بناي ديگري تا شعاع زيادي آن را احاطه نكرده است. كاخ با نمايي شيشه اي به رنگ قهوه اي جلوه اي كاملا دراماتيك به مركز شهر برلين داده است. اين بناي غمناك كه يادآور دوران حاكميت پرولتاريا در آلمان شرقي است دقيقا در مقابل كليساي جامع برلين كه به سبك معماري عصر رنسانس ايتاليا ساخته شده، قرار دارد. در واقع هر رهگذر دقيقي با مشاهده اين دو بنا كه يكي در عصر امپراتوري هومنزولرن سنگ بناي آن نهاده شده و ديگري در زمان كمونيسم ساخته شده است، به تضاد آشكار ميان آن دو پي مي برد. كاخ جمهوري نيز به مانند ساير بناهاي كشورهاي كمونيستي به منظور گراميداشت ياد و خاطره كارگران و مزرعه داران برگزيده بنا شده است. اما همانگونه كه طبقه كارگران ارزش سابق خود را از دست داده و حتي در جامعه آلمان شرقي كه سابق بر اين از باورهاي كمونيسيتي پيروي مي كردند، ديگر جايگاهي ندارد، بناي كاخ جمهوري نيز دوران احتضار خود را طي مي كند. زماني اين ساختمان با ديوارهاي بسيار ضخيم از آثار بسيار مهم شهر محسوب مي شده است، اما در داخل بنا سكوت مرگبار و دلهره آوري حكمفرماست؛ سكوتي كه تنها با سر و صداي زندگي شهري درهم شكسته مي شود. بخش دروني ساختمان كه در برگيرنده مغازه ها، سالن تئاتر، گالري هاي هنري و رستوران بود امروزه كاملا تخريب شده و اثري از آن برجاي نمانده است. ستون هاي فلزي و ديوارهاي استوار تنها بخش هايي از اين بناي معظم هستند كه تا امروز بقاي خود را حفظ كرده اند. ناگفته نماند كه پله هاي مرمريني كه سابق بر اين وجهه جذابي به نماي دروني اين بنا مي بخشيدند در حال تخريب شدن هستند و مي توان آثاري از ترك هايي كه در طول زمان بر آنها ايجاد شده را مشاهده كرد.
در بخش اصلي ساختمان، گودال بزرگي از آب تشكيل شده كه همين امر به مرور زمان برفرسودگي ساختمان تاثير زيادي گذاشته است.
جادوي ويژه
به رغم اين همه خرابي و فرسودگي دروني اسكلت، بناي كاخ جمهوري همچنان پا برجا و استوار است. نماي بيروني آن نيز چشمان هر بيننده اي را از عظمت بنا خيره مي سازد. از همين رو است كه طي هفته گذشته طوماري با 10 هزار امضا جهت حفظ اين بناي كنوني به پارلمان آلمان ارسال شده است.
هرالد شوپ 55ساله كه داراي مدرك مهندسي ساختمان است، از جمله امضا كنندگان اين طومار 10هزار امضايي بود. او كه اهل درسدن است و در زمان حاكميت كمونيست ها از بناي كاخ جمهوري ديدن كرده است، نمي تواند به هنگام سخن گفتن شيفتگي خويش را نسبت به آن بناي تاريخي پنهان كند.
همين عامل سبب شد تا با وي در برلين قراري بگذارم تا با يكديگر درباره بناي تاريخي كاخ جمهوري به بحث بنشينيم. ما براي اولين بار در قهوه خانه اي، در خيابان كارل ماركس با يكديگر ملاقات كرديم. پس از احوالپرسي و گپ اوليه، شوپ در حالي كه چهره اش حالتي نوستالژيك به خود گرفته بود، كاخ جمهوري را اينچنين توصيف كرد: آن بنا جلوه اي جادويي داشت، در واقع كاخ جمهوري در زمان كمونيست ها از هر نظر با كاخ باكينگهام قابل قياس بود. تنها وجه مميزه ميان اين دو بنا در اختصاصي و عمومي بودن آنها بود؛ دروازه هاي كاخ باكينگهام به عنوان كاخ اختصاصي خاندان سلطنت بريتانيا تنها در برابر مدعوين ويژه گشوده مي شود، در حالي كه درهاي كاخ جمهوري براي عموم مردم باز بود. شوپ مي افزايد: به هنگام سفر به برلين شرقي، با فرزندانم رفته بودم، همين همراهي سبب شد تا من بيشتر از حضور در ساختمان كاخ جمهوري لذت ببرم. به خاطر دارم زماني كه وارد سراسري كاخ شدم، نور چلچراغ عظيمي كه از سقف آويزان بود چشمانم را خيره كرد. روشنايي اين سرسرا در واقع توسط يكهزار لامپ گوي شكل تامين مي شد. شوپ در توصيف حالات روحي و رواني خود به هنگام حضور در ساختمان كاخ جمهوري مي گويد: انگار همه چيز در اطرافم تغيير كرده بود و حتي خود عوض شده بودم. اين مهندس ساختمان در ادامه، نماي دروني اين بنا را با بناي كليساهاي جامع مقايسه مي كند. او در واقع ارتفاع و عظمت سرسراي بنا را با ارتفاع و طاق هاي كليساهاي جامع مقايسه كرده است.
البته شوپ مي گويد: براي بسياري از برليني ها اين وجه تشابه مهم نبود و بسياري از آنها صرفا براي گشت و گذار و پركردن اوقات فراغت خويش به اين محل مي آمدند.
مسئله هويت
اما وراي مسائل اجتماعي و فرهنگي، سياست و اقتصاد نيز بر تحولات شهري و به ويژه آخرين تغييرات در بناي كاخ جمهوري تاثير  گذارند. در اين ميان نيز نظريات تفرقه برانگيزي در جامعه آلمان شرقي رسوخ يافته اند؛ تئوري پردازان اين نظريات در قالب توطئه اي اجتماعي ديدگاه هاي خود را براي زنده كردن مجدد هويت آلمان شرقي مطرح مي كنند. حس نااميدي شديدي كه پس از اتحاد دو آلمان مردم بخش  شرقي اين كشور را به دليل آمار بيكاري فراگرفته، بيش از هر مسئله ديگري توطئه گران را براي القاي نظريه آلمان شرقي، به جامعه اميدوار مي سازد. عقب ماندگي آلمان شرقي طي سال هاي اخير به حدي بوده است كه آلمان هاي شرق نشين امروز هم به جاي استفاده از واژه هاي رايج در اين مناطق از واژگان مرسوم در گويش آلمان هاي غربي استفاده مي كنند.علاوه بر اين با سرازير شدن كالاهاي اقتصادي از غرب آلمان به شرق اين كشور توليدات آلمان شرقي سابق به شدت كاهش يافته و صنايع در اين بخش از كشور با ركود مواجه شده اند. از زمان آشكار شدن واقعيت هاي اجتماعي و شكاف موجود ميان شرق و غرب، غم خاطرات گذشته و شكوفايي دوران حاكميت كمونيست ها در شرق آلمان بر سر مردم اين نواحي سايه سنگيني افكنده است. اين احساس، زمان به نمايش درآمدن فيلم خداحافظ لنين به طور كاملا ملموسي بروز پيدا كرد و مردم بخش شرقي آلمان و برلين شرقي به سينماها هجوم بردند. اشتياق مردم براي ديدن اين فيلم تلخ و شيرين عاشقانه به حدي بود كه تمام سالن هاي سينما مملو از جمعيت شد. اما اگر ما طرح توطئه عليه كاخ جمهوري را نيز در نظر نگيريم بايد بپذيريم كه يك لابي قوي پشت سر برنامه تخريب اين بناي تاريخي وجود دارد. در واقع طرفداران نظريه تخريب كاخ جمهوري مركز اطلاعاتي در نبش خيابان منتهي به پارلمان سابق تاسيس كرده اند كه در آن به اطلاع رساني درباره كاخ سلطنتي پروس كه زماني در همان مكان كاخ جمهوري پابرجا بود مي پردازند.
كاخ سلطنتي پروسي ها در جريان جنگ جهاني دوم خسارت ديد، كمونيست ها نيز در سال 1952 بقاياي آن را پيش از احداث بناي كاخ جمهوري ديناميت گذاري و منهدم كردند. از همين رو است كه در راستاي تلاش هايي كه براي تخريب كاخ جمهوري انجام مي گيرد، يكي از تجار  آلماني نيز در حال جمع آوري مبالغ هنگفتي جهت بناي مجدد كاخ پروس است. در صورتي كه اين بنا مجددا از صفحات كتاب هاي تاريخ پا به دنياي واقعي بگذارد، يك سالن كنفرانس مدرن نيز در محوطه دروني آن ساخته خواهد شد. با اين حال درست نيست اختلافات پديد آمده بر سر اين بناي كمونيستي را به منزله جرقه بروز اختلافات مجدد ميان بخش هاي شرقي و غربي آلمان دانست. در واقع غربي ها آلمان هاي ساكن غرب اين كشور به همراه جمعي از هنرمندان ساكن كشورهاي ديگر قصد دارند به منظور جلوگيري از تخريب بناي كاخ جمهوري، نمايشگاهي درون اين بناي تاريخي برپا كرده و آثار خود را به فروش برسانند.
برلين تاريخي
در مقابل نيز پاره اي از مردم آلمان شرقي چشم  انتظار ديدن مجدد كاخ پروسي نشسته اند. آنت شل از جمله افرادي است كه در حومه برلين شرقي يك نانوايي دارد. او به منظور تبليغ براي احياي مجدد كاخ پروسي با استفاده از تصاوير و عكس هاي به جا مانده از دهه هاي قبل، به طراحي  الگوهايي به شكل كاخ سلطنتي براي كيك هاي خود پرداخته است. در واقع اگر به پشت ويترين نانوايي اين زن نظري بيندازيد انواع و اقسام نان ها و كيك ها را با طرح نماي بيروني كاخ پروسي يا شلوس (كاخ در زبان آلماني) خواهيد ديد. حتي در اين مغازه جعبه اي حاوي دو كيلوگرم نان بريده شده خواهيد يافت كه به شكل شلوس (يا همان كاخ پروسي) طراحي شده است.
آنت يك يورو از سود ناشي از فروش يكي از توليدات شلوس شكل خود را به صندوق احداث مجدد كاخ پروسي واريز مي كند. او نيز مانند خيلي از طرفداران تخريب پارلمان سابق و بناي مجدد كاخ پروسي معتقد است كه زمان بازگرداندن چهره اصلي برلين به آن بازگشته است. سياستمداران آلماني نيز اغلب بر سر تخريب كاخ جمهوري و بازسازي كاخ پروسي اتفاق نظر دارند. از همان رو است كه پارلمان آلمان طي مصوبه اي انجام تغيير و تحولات در غرب برلين را مورد تاييد قرار داده است. اما مانعي بزرگ بر سر راه انجام چنين طرحي و دگرگوني و تحول اساسي در برلين وجود دارد؛ اين اتفاق در حالي روي مي دهد كه برلين هم اكنون از نظر اقتصادي ورشكسته است و دولت آلمان مجدانه درصدد است تا با بحران كسر بودجه در اين شهر به شدت مبارزه كند. براي اجراي طرح ياد شده، تنها 11 ميليون دلار سرمايه مردمي جذب شده. اين در حالي  است كه در كل، براي اين طرح مبلغي معادل 80 ميليون دلار در نظر گرفته شده است.
همه اين موارد سبب شده است كه هارولد معمار اهل درسدن در گفت وگو با من نسبت به توقف تخريب بنا ابراز اميدواري كند و بگويد: هيچ گاه از واژه مرگ سخن به ميان نياور . پس از اتمام اين سخنان بود كه ما به آرامي خيابان كارل ماركس را ترك كرديم و هر يك به سوي مقصد خود رفتيم.

ديروز، امروز، پروس و آلمان
در اوايل دهه 70 قرن هجدهم و پس از جنگ خونين فرانكو- پروس كه به شكست نيروهاي ارتش فرانسه انجاميد، اولين امپراتوري يا به عبارتي بهتر، كشور متحد ژرمن ها تاسيس شد.به رغم آنكه زمان زيادي از سال 1870 تا امروز نمي گذرد، آلمان متحد تجربه هاي تاريخي دردناك و متعددي را پشت سر گذاشته است؛ شكست در دو جنگ جهاني اول و دوم، تقسيم آلمان به دو بخش شرقي و غربي و اتحاد دو آلمان در سال 1990.آنچه كه امروز نيز در شهر برلين اختلافات و دودستگي ها را پديد آورده است نيز ريشه در تاريخ پيش و پس از تاسيس آلمان دارد.اما آنچه كه بيش از هر چيز ديگري در قضيه كاخ جمهوري نمود پيدا كرده، اختلاف نظر مردم بر سر دو بناي تاريخي است؛ اختلافي كه اين بار بر خلاف گذشته، دو بخش شرقي و غربي را در برابر هم قرار نمي دهد، بلكه جامعه آلمان را بدون در نظر گرفتن سلايق سياسي و تاريخي، دچار دودستگي كرده است.

تارا نصرتي- بعد از گذشت چندين و چند ماه از زلزله مرگبار سونامي در جنوب شرق آسيا هنوز عده بسيار زيادي از نجات  يافتگان، به دنبال سرپناهي مطمئن براي خود مي  گردند، البته اين مسئله بيش از همه كشورهاي زلزله  زده، در سريلانكا جلب توجه مي  كند. عدم برنامه  ريزي مناسب براي كمك  رساني به آسيب  ديدگان، درگيري  ها و اختلافات داخلي ميان دولت اين كشور و جدايي  طلبان تاميل و البته قدرت تخريب بالاي زلزله سونامي از عوامل مهم طولاني شدن اين وضعيت هستند. زلزله مرگبار سونامي، جان 31 هزار نفر از مردم سريلانكا را گرفت و بيش از يك ميليون نفر از مردم اين كشور را نيز آواره كرده است.
تقريا دوهفته پيش بود كه زلزله  زدگان سريلانكا شاهد حضور بيل كلينتون،
رئيس جمهور اسبق آمريكا و فرستاده فعلي سازمان ملل به مناطق زلزله    زده جنوب شرق آسيا بودند. هدف اصلي از سفر كلينتون به سريلانكا علاوه بر نظارت بر نحوه بازسازي مناطق زلزله  زده، كمك به ارائه راهكاري براي حل مناقشات ميان دولت جديد اين كشور و ببرهاي تاميل بوده است. درگيري  ها ميان دولت سريلانكا و جدايي  طلبان تاميل از زمان آغاز سال 1972 ميلادي تاكنون بيش از 65 هزار كشته برجاي گذاشته است، اما اثرات مخرب اين اختلافات بيش از هميشه در كمك  رساني  هاي بعد از زلزله سونامي نمود يافته و همين مسئله باعث شده كه هنوز هم عده بسيار زيادي از مردم زلزله  زده سريلانكا بي  سرپناه مانده باشند.كلينتون بعد از بازديد از مناطق زلزله  زده روند بازسازي  ها را بسيار كند اعلام كرد و گفت: اگر درگيري  ها ميان دولت و ببرهاي تاميل دوباره از سر گرفته شود، تمام زحمات يك سال گذشته به سرعت به باد خواهد رفت. كلينتون در اين سفر با رئيس جمهوري تازه به قدرت رسيده سريلانكا كه موضع تندي در قبال ببرهاي تاميل دارد نيز ديدار كرد تا بلكه بتواند از بروز درگيري  هاي مجدد در اين كشور جلوگيري كند.
بعد از زلزله مرگبار سونامي در 26 دسامبر گذشته، سيل كمك  هاي مردمي از سوي ديگر كشورها به سمت سريلانكا سرازير شد، اما عدم وجود يك مديريت مناسب براي استفاده از اين كمك  ها باعث بي  ثمر شدن آنها شده است.در حال حاضر روند بازسازي  ها در نواحي ساحلي سريلانكا همچنان ادامه دارد، اما به عنوان مثال در بسياري از مناطق به علت پيشروي زياد آب در خشكي، امكان ساخت بناهاي جديد وجود ندارد.
باربارا استاكينگ، مدير برنامه  هاي بازسازي در سريلانكا مي  گويد: تاكنون خانه  هاي دائمي و موقت زيادي براي زلزله  زدگان احداث شده، اما روند كند آماده  سازي زمين براي ساخت بناهاي جديد، باعث به تعويق افتادن برنامه  هاي بازسازي شده است. دولت سريلانكا تنها مسئول تهيه و آماده  سازي زمين براي ساخت و سازهاي بعد از زلزله است و به گفته مقامات مسئول، در بسياري از موارد، زمين  هاي پيشنهادشده از سوي دولت، شرايط لازم را براي احداث بناهاي جديد ندارند و اين بدان معني ست كه بسياري از پروژه  ها حتي فرصت آغاز شدن را هم پيدا نمي  كنند.كلينتون بعد از بازديد از سريلانكا ، اين كشور را به مقصد اندونزي كه بيشترين آسيب  ها را از زلزله سونامي ديده است، ترك كرد تا ماموريتش را براي نظارت بر روند بازسازي  ها بعد از سونامي ادامه دهد.

چاينا ديلي
روزنامه چايناديلي عكس اول خود را به حادثه آتش سوزي در يكي از بيمارستان هاي چين اختصاص داده است. اين حادثه دلخراش در بيمارستان ليائويان، در استان جيلين اين كشور رخ داده است. شعله هاي آتش در اين بيمارستان جان حداقل 33 نفر را گرفته است. تمام قربانيان اين آتش سوزي بيماران بيمارستان فوق بودند كه موفق به فرار نشدند. مهار اين آتش سوزي، ساعت ها به طول انجاميد و اين مسئله باعث افزايش تعداد قربانيان آن شد.
عرب نيوز
روزنامه عرب نيوز، خبر و عكس اول خود را به حضور گسترده مردم عراق در انتخابات پارلماني اين كشور اختصاص داده است. بر اساس آخرين آمار به دست آمده، حداقل 10 ميليون نفر يا 67 درصد واجدين شرايط در اين انتخابات شركت كرده اند و به نقل از اين روزنامه، اعراب سني مذهب عراق هم كه در انتخابات ماه ژانويه شركت نكرده بودند از بيم كاهش بيشتر قدرتشان، در اين انتخابات شركت كرده اند.
مسكو تايمز
اين روزنامه در صفحه اول خود به خبر افتتاح تاكسي هاي هوايي در روسيه پرداخته است. به نقل از اين روزنامه، اين شبكه حمل و نقل هوايي قرار است با پشتيباني مالي بانك جهاني و تا سال آينده ميلادي به بهره برداري برسد. قرار است هزينه جا به جايي با اين تاكسي هاي هوايي با تاكسي هاي زميني مسكو برابري كند. قيمت تعيين شده فعلي براي اين تاكسي ها 50 سنت به ازاي هر كيلومتر است.
اوژوردويي آن فرانس
اين روزنامه فرانسوي زبان با تيتر الجزاير بدون رئيس جمهور به بررسي وضعيت جسماني وخيم عبدالعزيز بوتفليقه رئيس جمهوري اين كشور - پرداخته است. بوتفليقه 68 ساله كه از روز 26 نوامبر در بيمارستان وال دوگراس پاريس بستري است، به گفته يكي از اعضاي حزب حاكم، سرطان معده دارد. اين در حالي است كه مقامات الجزايري اظهار داشته اند كه بوتفليقه طي چند روز آينده از بيمارستان مرخص مي شود.

سينا خاكياني - مكزيكوسيتي يكي از بزرگترين كلانشهرهاي دنياست كه در فلاتي به نام آستيپلانو، در مركز كشور مكزيك و در ارتفاع 2هزار و 200متري از سطح دريا واقع شده است.
دورتادور مكزيكوسيتي مملو از آتشفشان هاي فعال وغير فعال است كه حداكثر ارتفاع شان بين 4 تا 5هزار متر از سطح درياست. مكزيكوسيتي در سال 1325 بعد از ميلاد و به دست قوم از تك بنا نهاده شده است. ازتك ها در آن زمان نام اين شهر را تنوچتيتلان گذاشتند و آن را به عنوان مركز امپراتوري شان انتخاب كردند. مكزيكويستي در منطقه فدرال مكزيك (D.F) واقع شده است و نام آن به محدوده بزرگي كه شامل شهرهاي كوچك اطراف پايتخت هم هست، اطلاق مي شود. جمعيت مكزيكوسيتي بر اساس آخرين آمارگيري ها كه در سال 2005 ميلادي انجام گرفته بين 18 تا 22 ميليون نفر برآورد مي شود. نكته جالب ديگر در مورد جمعيت اين شهر اين است كه هر 30 سال يك بار و در صورت ادامه يافتن روند فعلي، جمعيت مكزيكوسيتي دو برابر خواهد شد.
در حال حاضر مكزيكوسيتي به دليل موقعيت فرهنگي متمايزي كه نسبت به ديگر شهرهاي جهان دارد مخلوطي از مليت هاي مختلف، از سرخپوستان گرفته تا اسپانيايي ها را در خود جاي داده و به يكي از مهم ترين شهرهاي جهان از نظر مالي، اقتصادي، تحصيلي، فرهنگي و توريستي تبديل شده است.
تاريخچه شهر
در سال 1519ميلادي، هرنان كورتز فاتح بزرگ اسپانيايي براي اولين بار وارد خاك مكزيك شد، اما تا سال 1521 ميلادي نتوانست مكزيكوسيتي را به تصرف خود دربياورد تا اينكه در 13آگوست آن سال و بعد از يك جنگ 79 روزه با ازتك ها و بعد از اينكه تقريبا تمام بافت تاريخي شهر از بين رفت او فاتح بزرگ اين شهر شد. مكزيكوسيتي از سال 1525 به عنوان پايتخت دوم اسپانيا شناخته شد و تا سال 1810 و آغاز جنگ استقلال، اين عنوان را با خود به همراه داشت. در ساعت 7:17 بامداد 19سپتامبر 1985 مكزيكوسيتي بر اثر زلزله بزرگي به قدرت 1/8 ريشتر به لرزه درآمد و بر اثر آن حداقل 20هزار نفر كشته، بيش از 90هزارنفر بي خانمان و يكصدهزار واحد مسكوني نابود شد.
مكزيكوسيتي در اواخر قرن بيستم شاهد رشد بي سابقه جمعيتش بود. در سال 1950 ميلادي جمعيت اين شهر تنها 3ميليون نفر برآورد مي شد، اما تا سال 2000 جمعيت آن به بيش از 18ميليون نفر رسيد و جالب اينكه اين روند روبه رشد همچنان ادامه دارد.
ديدني ها
مكزيكوسيتي بي ترديد يكي از ديدني ترين پايتخت هاي جهان است. زدكالو ميدان مركزي اين شهر است كه از مهم ترين جاذبه هاي توريستي آن به شمار مي رود و كليساي جامع آن شهرتي جهاني دارد. پرستشگاه تاريخي ازتك ها از ديگر جاذبه هاي مهم مكزيكوسيتي ست. اين پرستشگاه در اويل قرن بيستم، ضمن يك حفاري و به طور كاملا اتفاقي كشف شده است. خيابان قيام كننده ها كه اهالي مكزيكو آن را طولاني ترين خيابان دنيا مي دانند هم از جاذبه هاي ديدني اين شهر است. اين خيابان از ابتدا تا انتهاي شهر امتداد دارد و طول آن به 28كيلومتر مي رسد. علاوه بر آثار تاريخي مختلفي كه مكزيكو به خاطر قدمت طولاني اش در خود جاي داده، اين شهر، 16موزه، يكصد گالري هنري و 30 تالار موسيقي دارد.
ورزش
فوتبال محبوب ترين ورزش در مكزيك است و به همين خاطر به طور كاملا گسترده اي در پايتخت رواج دارد. مكزيكوسيتي سه تيم بزرگ فوتبال به نام هاي كلاب آمريكا، كروز آزال و پوماز دارد. استاديوم ازتك با گنجايش حدود 110 هزارتماشاگر، ورزشگاه خانگي تيم كلاب آمريكاست و يكي از بزرگترين استاديوم هاي جهان به شمار مي رود.
مكزيكوسيتي به ترتيب دوباردر سال هاي 1970 و 1986 ميزبان جام جهاني فوتبال بوده و استاديوم ازتك در آن سال ها، بهترين روزهاي عمرش را سپري كرده است. علاوه بر جام جهاني، اين شهر در سال 1968 ميزبان بازي هاي المپيك نيز بوده و در آن سال رقباي سرسختي چون بوينوس آيرس، ليون وديترويت را از پيش رو برداشته بوده است.
حمل و نقل
مترو اصلي ترين وسيله حمل ونقل در مكزيكوسيتي ست. طول مترو اين شهر به 207 كيلومتر مي رسد و روزانه بيش از 4ميليون مسافر را در شهر جابه جا مي كند. مترو مكزيكوسيتي در سال 1969 ميلادي افتتاح شد و در حال حاضر گسترده ترين مترو در تمام آمريكاي لاتين محسوب مي شود.
مزيت بزرگ مترو مكزيكوسيتي ارزان بودن بليت هاي آن است، به طوري كه هزينه خريد هر بليت آن تنها 19سنت آمريكا قيمت دارد. در طراحي ايستگاه هاي مترو شهر، از طرح بناهاي كشف شده حين حفاري ها استفاده شده و اين موضوع بر جذابيت  مترو مكزيكوسيتي افزوده است. سيستم اتوبوسراني شهري مكزيكو مكمل خوبي براي مترو اين شهر است. اكثر سرويس هاي اتوبوسراني در اين شهر توسط شركت هاي خصوصي اداره مي شوند و به همين خاطر اتوبوسراني در مكزيكوسيتي به علت رقابت شديد ميان اين شركت ها از كيفيت مطلوبي برخوردار است. مسئولان شهرداري مكزيكو براي پايين نگداشتن ميزان آلودگي هوا، قطارهاي برقي را نيز در خيابان هاي شهر به خدمت گرفته اند. نكته جالب در مورد حمل ونقل داخل شهري در مكزيكوسيتي اين است كه اين شهر، باوجود جمعيت بسيار زيادش فاقد هرگونه بزرگراه يا اتوبان است و تمام سفرهاي شهري از طريق خيابان هاي نه چندان عريض آن صورت مي گيرد. احاطه شدن شهر توسط آتشفشان هاي نسبتا بلند نيز به خارج نشدن دود اتومبيل ها از فضاي شهر كمك مي كند و به همين خاطر مكزيكوسيتي به يكي از آلوده ترين شهرهاي جهان بدل شده است.