يكشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۷۷
سفر و طبيعت
Front Page

گفت و گوبا مديركل نظارت و بازرسي سازمان حفاظت محيط زيست
مدير به اعتبار محيط بان شعار مي دهد
007323.jpg
عكس: مريم صفايي
معصومه صفايي
فردا روز بزرگداشت محيط بان است؛ پاسداران ميراث طبيعي كشورمان كه براي حفظ و حراست از آنچه به دستشان سپرده شده از جان مايه مي گذارند؛ دلاور مردان بي ادعايي كه با كمترين امكانات و در سخت ترين شرايط، در كولاك و برف و توفان، در گرماي خشك بيابان تنها به يك چيز مي انديشند: تامين امنيت اندك
حيات وحش باقيمانده كشورمان كه چشم به حضور آنها در زيستگاه هاي رو به اضمحلالشان دوخته اند . گفت وگويي انجام داده ايم با مهندس اسماعيل رمضاني مدير كل جديد نظارت و بازرسي سازمان حفاظت محيط زيست - تا شايد با طرح  برنامه ها، ديدگاه ها و اهدافشان دريابيم كه روزهاي سخت محيط بان كي به پايان خواهد رسيد.
روند اعمال مديريت قبلي را چطور ارزيابي مي كنيد و فكر مي كنيد آيا نياز به تغيير روش كلي هست يا نه؟
در آغاز لازم مي دانم ياد و خاطره 90 شهيد محيط بان عرصه طبيعت -  عزيزاني كه بهترين سال هاي زندگي شان را صرف حراست و حفاظت از مهم ترين ذخاير ملي، يعني زيستگاه ها و حيات وحش ارزشمند كشور كرده اند - را گرامي بداريم و به ديگر عزيزان محيط بان خسته نباشيد بگوييم. در گذشته زحمات بسيار زيادي كشيده شده و كارهاي انجام شده تجربيات بسيار خوبي هم در اختيار ما قرار داده است، اما متاسفانه هنوز روش هاي سنتي، غالب ابزار مديريتي را تشكيل مي دهد كه باعث اتلاف انرژي و نيروي كار مي شود، بنابراين ما در اولين قدم به دنبال مكانيزه كردن ابزارها و روش ها و فراهم كردن برخي تجهيزات به روزتر و كارآمدتر هستيم؛ به طور مثال ساده ترين چيز، وسايل نقليه اي ا ست كه بايد در مناطق مختلف با توجه به شرايط منطقه تدارك ديده شود؛ از قايق واسنوبرد تا هلي كوپتر و هواپيما و حتي اسب. ما قصد داريم تمام سيستم مديريتي مناطق را با مانيتورينگ تحت كنترل درآوريم. تمام مراكز محيط باني به خصوص آنهايي كه در زيستگاه هاي حساس اعم از خاكي و آبي قرار دارند با مطالعاتي كه انجام شده به زودي به سيستم هاي رايانه اي مجهز خواهند شد.
درباره سيستم هاي مانيتورينگ بيشتر توضيح مي دهيد؟
در واقع ارتباطات فيبرهاي نوري براي كنترل مراكز و زيستگاه ها است؛ يعني شبكه آن لايني در دو سيستم نظارت و بازرسي به راه خواهد افتاد كه تمام مناطق به طور مستقيم با خود مركز در ارتباط باشند. ما اگر بخواهيم موفقيتي حاصل كنيم بايد به روز باشيم و با سيستم هاي مدرن دنيا هماهنگ شويم. براي حفظ برخي از گونه ها و عرصه ها بايد ميلياردها ريال هزينه شود تا حيات مجددش را باز يابد و براي اين كار نمي توان با يك سلاح از رده خارج شده و يك محيط بان پرمشغله و خسته كه مي گويد با گذشت 29 سال هنوز وضعيت همان است كه بوده و روند هيچ تغييري نكرده كاري كرد، محيط بانان ما با شكارچيان قاچاقي طرف هستند كه با بهترين امكانات و به روزترين سلاح و خودروها وارد مناطق مي شوند. بنابراين ناچاريم كه با كشورهاي توسعه يافته همگام شويم. دستور العمل بازنگري داريم.
چند ماه پيش دو محيط بان در سبزوار به دليل عدم آگاهي از ورود قاچاقچيان و اشرار به منطقه جان خود را از دست دادند كه قطعا اين مشكل باز مي گردد به سيستم مخابراتي و بي سيم مناطق كه فكر مي كنم حياتي ترين نياز است. در اين باره چه فكري كرده ايد؟
خوشبختانه هماهنگي هايي با مخابرات انجام شده و شبكه ارتباطي در حال تقويت است. بله متاسفانه ما در سبزوار به جهت اخلال در بي سيم ها نتوانستيم دو محيط بان در حال گشت در منطقه را از ورود اشرار باخبر كنيم تا با هشياري وارد عمل بشوند. بي سيم ها قديمي و تاريخ مصرف گذشته است. بنابراين بايد دستگاه هاي جديد و مدرن تر وارد كنيد. مشكل ما اساسي تر از اين حرف هاست. طول و پهناي باندي كه مخابرات تاكنون در اختيار سازمان حفاظت محيط زيست قرار داده، به حدي محدود است كه در ارتباط با آن فقط همين دستگاه ها پاسخگو است. مخابرات بايد مجاب بشود تا امكانات در اختيار سازمان قرار بدهد. محيط بان خانه خودش را كه نمي خواهد حفاظت كند.
درباره تهيه نقشه مناطق چطور؟ بعضي مناطق حتي يك نقشه ابتدايي هم ندارند. در گذشته سازمان، اطلاعات ارزشمندي را جمع آوري كرده و كارهايي انجام شده است، اما ما درصدد تكميل اين اطلاعات و تهيه نقشه از طريق سيستم GIS هستيم و با مراكز مختلفي از كشور هم وارد مذاكره شده ايم. ما با مطالعات دقيق تر به دنبال يك اشرافيت و مراقبت  عميق و دقيق هستيم.
براي تامين نياز خودرو چطور؟ آيا كاري صورت گرفته؟
ما خريد خودرو را به صورت يك اصل در برنامه دنبال مي كنيم. براي خريد خودروهاي تندرو با موتور قوي و به روز دنيا كه فقط مونتاژ داخل هستند هم توافقاتي صورت گرفته است. براي كار كردن در آب، بر و بيابان و كوه، اول بايد تجهيزات و شرايط كار فراهم بشود. صداقت، عشق و پايمردي محيط بانان براي همه ما ثابت شده است و حالا دولتي كه روي كار آمده و مي خواهد كار كند، بايد ابزار را فراهم كند. محيط بان ها از تمام وجود مايه مي گذارند و گاهي حتي بي سلاح به تعقيب متخلفان و متجاوزان مي پردازند، حتي به قيمت كشته شدن؛ متجاوز حتما نبايد بيگانه باشد. افراد سودجو و زياده خواهي هم كه به صورت غيرقانوني وارد مناطق چهارگانه تحت حفاظت  ما، يعني پارك هاي ملي، مناطق حفاظت شده، پناهگاه هاي حيات وحش و اثرهاي طبيعي ملي مي شوند هم، از ديد ما متجاوزند و ما با آنها مقابله جدي مي كنيم و در اين امر بسيار مصر و جدي هستيم.
چند وقت پيش تصويب شد كه محيط باناني كه به خدمت سازمان درمي آيند حتما بايد فوق ديپلم داشته باشند. محيط بان فوق ديپلمي كه نه حوصله كوه رفتن دارد و نه عرقي براي حفظ حيات وحش
چطور مي تواند جاي يك محيط بان محلي كه با وجود سواد كم، گوشت و پوستش با طبيعت عجين است و حيات وحش را شرف  ملي اش مي داند را بگيرد؟
متاسفانه اين قانون درگذشته ابلاغ شده؛ توافقي هم بوده، ولي ما با مسئولان امر براي لغوكردن اين قانون وارد مذاكره شده ايم و عنوان كرده ايم كه ما براي حفاظت از 13 ميليون هكتار از ارزشمندترين مناطق كشور يكسري محيط بان  پاكباخته مي خواهيم كه با عشق به عرصه هاي عملياتي شان بروند؛ آدم هايي كه وحوش و گياهان و طبيعت شان را بشناسند. اينجا ما به دنبال قابليت هاي فردي هستيم؛ به دنبال پتانسيل هاي بالقوه اي كه با يك آموزش كوتاه مدت به فعل درمي آيد. ما محيط بان  پشت ميزنشين نمي خواهيم؛ البته محيط بانان فوق ديپلمي كه با ما در حال همكاري هستند موثر بوده اند، اما مشكل محيط بانان ما در حال حاضر درجه تحصيلي شان نيست. ما محيط بان محلي در مناطق داريم كه نكاتي را براي مديرانشان بازگو مي كنند كه مدير هم چيزي از آن نمي دانسته. حتي در نظر داريم تجارب و مهارت هاي محيط بانانمان را به صورت مكتوب درآوريم تا همه بتوانند از آن استفاده كنند.
متاسفانه معيار انتخاب محيط بانان اشتباه است. ما در گذشته آموزشكده محيط زيست داشتيم كه كارش فقط شناسايي محيط بانان كارآمد بوده. 60 داوطلب ثبت نام مي كردند و بعد گذراندن دوره هاي مقدماتي، ميداني و آموزشي، 30 نفر از آنها را براي گذراندن دوره هاي مهارتي انتخاب مي كردند، اما حالا نه تنها اين كار انجام نمي شود، بلكه حتي آموزش هاي پيش از خدمت يا در طول خدمت هم وجود ندارد. در اين رابطه نيز اخيرا با مسئول آموزشكده محيط زيست كرج و حتي با آموزشگاه هاي نظامي نيروهاي مسلح صحبت كرده ايم تا يك آموزش تلفيقي براي محيط بان ها داشته باشيم؛ هم آموزش حين خدمت و هم دوره هاي پيش از خدمت. يعني در ابتداي ورود افراد به گارد محيط زيست كشور بايد دوره هاي جامع آموزشي گذرانده شود تا قابليت هاي فردي شناسايي شود، حتي تست سلامت جسماني هم بايد انجام پذيرد. مثلا فردي كه كف پايش صاف است با كمي دويدن به دليل خستگي مفرط در منطقه زمينگير مي شود. معاينات پزشكي و تست قواي جسماني براي انتخاب محيط بانان حتما در قوانين و مقررات پيش بيني خواهد شد.
آيا به لحاظ حقوق و مزايا براي محيط باناني كه 20 روز دور از شهر وخانواده در كوه و بيابان و بدون امكانات درحال انجام وظيفه هستند، برتري نسبت به كارمندي هاي اداري قائل هستيد؟
از روز اول ورود به سازمان حفاظت محيط زيست، اولين مسئله اي كه رئيس سازمان هم تاكيد زيادي داشتند و مورد توجه قرار گرفت، حقوق و مزاياي محيط بانان بود كه بعضا چند ماه هم عقب افتاده بود. اصلا همه سازمان بايد بداند كه محيط بان ها هستند كه ما هستيم. ما در مركزيت سازمان به اعتبار آنها شعار مي دهيم و مانور مي كنيم، بنابراين اينها در صحنه عمل بايد حمايت شوند. دولت جديد به دنبال برنامه هاي جديد و تغيير و تحول است كه البته اين تحولات نياز به يك دوره زماني كوتاه مدت دارد.حقوق محيط بان ها بسيار كم و شرايط معيشتي شان سخت است. ما بايد با فوق العاده و اضافه كار و پاداش كه به عنوان حق الكشف سلاح و شكارهاي غيرمجاز و... داده مي شود اين خلأ را جبران كنيم و برايشان خدمات ويژه اي در نظر بگيريم.
تا حالا كاري هم انجام داده ايد؟
ما از ابتداي كار دولت جديد تمام معوقات مربوط به اضافه كار و پاداش و احيانا حقوق عقب افتاده محيط بان ها را پرداخت كرده ايم، مثلا حتي در بعضي قسمت ها تا 8 ماه حقوق معوقه داشتيم كه يكجا پرداخت شد و از اين جهت به يك آسودگي خاطر رسيده ايم. انشاءالله قدم بعدي تامين نيازهاي اوليه آنها است.
چند محيط بان در سطح كشور داريم و چقدر در روز هزينه تهيه مايحتاج آنها اعم از خورد و خوراك و لباس مي شود؟
حدود 3هزار محيط بان كه روزانه جيره غذايي حدود يكهزار تومان برايشان درنظر گرفته شده است كه بايد افزايش پيدا كند. يكسري ملزومات شخصي به لحاظ لباس و پوتين و... وجود دارد كه البته در شرايط خاص صحرا، جنگل، تالاب و بيابان بايد متفاوت باشد. بعضا پرداخت حق درجات را هم مدنظر داريم كه بايد از طريق مراجع ذي ربط مسئله را پيگيري كنيم و براي اين كار بايد با دو مرجع هماهنگ شويم؛ قوه قضائيه و ستاد كل نيروهاي مسلح. ما درصدد اين هستيم كه محيط بانان را هم به لحاظ حقوقي و معيشت همراه ديگر نيروهاي مسلح قرار بدهيم.مشكل هميشگي محيط بان ها مسئله استفاده از سلاح است. محيط بان ها مسلح هستند، ولي استفاه كردن از سلاحشان حتي در شرايط بسيار سخت اينقدر برايشان عواقب دارد كه گاهي منجر به مرگشان مي شود.
حفاظت و حراست از مناطق ويژه كشور بايد با جديت كامل انجام پذيرد. محيط بان هم بايد در مقابله با تعرضات اختيار تام داشته باشد. متعرض با سلاح وارد مي شود و با كسي هم تعارف ندارد. خواهش و تمنا هم اين وسط كار را درست نمي كند. با يكسري آدم شرور و قاچاقچي كه نمي شود با تمنا برخورد كرد. محيط بان غفلت كند، كشته مي شود. حالا اگر آقايان قضات مي گويند كه محيط بانان ما اول بروند و قاچاقچي شكار را قسم بدهند و بعد وارد عمل بشوند اين كار نشدني است. البته در برخي از شهرها، قضات زيست محيطي داريم، اما اين مسئله خيلي جدي تر و مصرانه تر بايد پيگيري شود.چرا محيط بان قراردادي براي حفظ مناطق مي گيريد كه بعضا اجازه حمل سلاح هم ندارد. يا بايد دست خالي به گشت براي جلوگيري از تعرض اشرار به منطقه برود يا در صورت حمل سلاح و استفاده از آن، سازمان هيچ تعهدي نسبت به حمايت از او ندارد.نيروهاي قراردادي و شركتي كه تنها به منظور كارهاي خدماتي به كار گرفته مي شوند، به دليل كمبود نيرو، گاهي به گشت هم مي روند و اين بايد در چارت سازماني تعريف مشخصي داشته باشد. ما براي حل اين مسئله نيز با ستاد كل نيروهاي مسلح رايزني هايي انجام داده ايم.
مسئله شهيد محسوب شدن محيط بانان به كجا رسيد، قطعي شده ياهنوز در راه تصويب و تاييد است؟
هنوز مصوبه عامي براي تمامي محيط بانان شهيد نداريم، اما به صورت موردي تا امروز چند نمونه داشته ايم، ولي اين مسئله بايد اساسي حل شود. انشاءالله با مساعدت مسئولان امر در بنياد شهيد و ستاد كل،  اين مسئله به زودي حل خواهد شد. محيط بان نيروي شبه نظامي است و ما در قدم اول داريم اين مسئله را براي مسئولان نظامي جا مي اندازيم. اگر اين مسئله حل شود، گام بلندي در جهت حل مشكلات محيط بانان برداشته شده است.
خانواده هاي محيط بانان شهيد و مجروح چطور؟ آيا به لحاظ مالي بودجه اي برايشان در نظر گرفته شده است؟
در موارد قبلي اقدامات لازم به لحاظ تامين هزينه هاي درماني، پزشكي و ديات انجام شده است، اما ما مي خواهيم اصلا كار به اينجاها نكشد. ما به دنبال رفع اشكالات ساز و كار هستيم. اگر جايي هم به محيط بان آسيب رسيد اين دغدغه ما است كه به ياري خانواده اش برويم و مشكلاتش را حل كنيم، كما اينكه براي خانواده هاي دو شهيد اخير محيط زيست، 10 ميليون تومان از سوي رئيس جمهوري اختصاص يافت و ما به دنبال توافق با بنياد شهيد هستيم تا خانواده محيط باناني كه در ميدان نبرد و در درگيري با متخلفان به شهادت مي رسند تحت پوشش دربيايند و از امتيازات و حقوقي كه براي خانواده هاي شهدا در نظر گرفته شده، آنها هم برخوردار باشند.
007341.jpg
شبه نظاميان مهجور
محيط بانان تمام آن چيزي هستند كه ما به آن مي باليم؛ از حيات وحش، طبيعت، كوه و دشت تا وجهه و اعتبار و عزت محيط  زيستي مان در دنيا. اگر حقيقتش را بخواهيد اصلا به خاطر آنها است كه ما هستيم. حفاظت از 12 ميليون هكتار از ارزشمندترين اراضي ملي كشور كار كوچكي نيست كه نظام براي تامين نياز حافظانش تعلل كند؛ اراضي استراتژيك كه بار حفاظتي  اش تنها بر عهده 3 هزار محيط بان است، در شرايطي كه طبق برآوردهاي انجام شده اين رقم حداقل بايد 10 هزار باشد. در حال حاضر هر محيط بان مسئول حراست از حداقل 4 هزار هكتار از مناطق تحت حفاظت سازمان است كه اين رقم بايد نهايتا به يكهزار هكتار برسد. از سوي ديگر آنچه مسلم است محيط بانان بايد همچون ديگر نيروهاي شبه نظامي كشور از تمام حقوق و مزاياي آنها برخوردار باشند كه يكي از آنها حق برخورد قاطع با متجاوزان و شكارچيان قاچاق و قرار گرفتن خانواده هاي آنها در شمار خانواده هاي شهدا است كه البته به منظور مرتفع كردن تمام اين نيازها، مذاكرات اوليه با مراجع ذي ربط انجام پذيرفته است.

زاويه ديد
007326.jpg
محيط  بانان نمونه
منت خداي بزرگ را كه زمين، آسمان، گياهان، جانوران، آب و هوا را خلق كرد و سپس آنان را نزد انسان به امانت سپرد. محيط زيست، نعمت، رحمت و بركت الهي است و خداي مهربان آن را آفريد تا نيازهاي آدميان را برآورد و محيط بانان سازمان حفاظت محيط زيست افتخار آن را دارند تا حافظان اين نعمات و امانات الهي در كشور عزيزمان، ايران باشند. آيات قرآن كريم و از جمله آيه شريفه والارض وضعها للانام ، سيره انبيا و اوليا و ائمه اطهار، اصل پنجاهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و منويات مقام معظم رهبري، منشور هميشگي و گرانقدر محيط بانان سبزپوش در حفاظت از سرمايه هاي ملي كشور است و در پرتو اين قداست است كه تاكنون مفتخر به تقديم حدود 90 شهيد در تقابل مظلومانه با متجاوزان به مواهب طبيعي اين سرزمين شده اند. 2هزار و 300 محيط بان كه وظيفه حفاظت از حدود 12 ميليون هكتار از عرصه هاي تحت مديريت سازمان حفاظت محيط زيست و نظارت بر تمامي عرصه هاي طبيعي پهناور ايران اسلامي را بر عهده دارند، شرف حضور در كسوت محيط باني و بزرگترين افتخار خود را در آن مي دانند كه ميلاد هشتمين اختر تابناك سپهر امامت و ولايت، امام رضا(ع)، به نام روز محيط بان نامگذاري شده كه به حق مناسبتي است در خور و زيبنده و سازمان حفاظت محيط زيست هر ساله همزمان با سالروز تولد آن امام همام، ضمن برگزاري مراسمي نسبت به معرفي محيط بانان نمونه استاني و كشوري و تقدير از زحمات و تلاش هاي اين عزيزان اقدام مي كند. در اين راستا همزمان با فرا رسيدن ميلاد ثامن الائمه، علي بن موسي الرضا(ع) مراسم معرفي 30 محيط بان نمونه استاني سال 84 و سه محيط بان برگزيده كشور، همراه با اعطاي نشان خدمت و لوح افتخار با حضور جمعي از مسئولان و مقامات لشكري و كشوري، نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي، تشكل هاي زيست محيطي، اصحاب رسانه ها و كاركنان شريف و زحمتكش سازمان حفاظت محيط زيست در روز 28 آذرماه در محل سالن همايش هاي سازمان حفاظت محيط زيست واقع در پارك طبيعت پرديسان برگزار مي شود.
اميد آنكه برگزاري اين مراسم گامي باشد در تقدير از زحمات مظلومانه حافظان طبيعت و زمينه اي باشد براي حمايت هرچه بيشتر همه شهروندان شريف ايراني از محيط بانان كه خود حاميان سبز زندگي هستند .
007335.jpg
طبيعت با تهران قهر كرده
محمد رضا محمدي- چند سالي هست كه ديگر كمتر پيش مي آيد در فصل بهار براي تار و مار كردن گنجشك هايي كه به صورت گله اي مثل لشكر ملخ ها به جان جوانه هاي تازه سبز شده درختان مي افتند، مجبور باشيم از ماسه هاي توي گلدان گوشه بالكن استفاده كنيم. اصلا چند سالي است كه گلدان خالي گوشه حيات خاك مي خورد. ديگر گنجشكي نيست و شايد چند سال ديگر جوانه اي هم نباشد تا به خاطرش گنجشك ها سنگ باران شوند و چند سالي بعدترش شايد حتي ما هم نباشيم تا نگران جوانه هايمان باشيم. با اين سرب و دوده و چربي كه تمام سطح شهر را پوشانده و اجازه نفس كشيدن نمي دهد و با اين نفسي كه بيشتر مونوكسيدكربن راهي ريه و قلب و مغز مي كند تا اكسيژن، چند سال ديگر نه ما مي مانيم و نه درخت و گنجشكي و اين سرنوشتي است كه خودمان آن را رقم زده ايم. حالا كه در اولين قدم گنجشك ها و كلاغ زاغي ها و سسك ها و همه پرندگاني كه گاهي با سر و صدايشان از خواب بيدار مي شديم از اين شهر غبار گرفته رفته اند. جوانه ها هم كه كم كم رو به زوالند، پس چند پله بيشتر تا تسويه حساب طبيعت با ما نمانده است. در خبرگزاري فارس هم آمده است كه در هيچ دوره اي از تاريخ تهران، شمار پرندگان موجود در تهران به اين اندازه كم نبوده است. پرندگان موجود در تهران در حال حاضر به كلاغ و ياكريم خلاصه شده اند. ديگر هيچ اثري حتي در دامنه هاي البرز مشرف به تهران از پرندگاني همچون عقاب طلايي  و هما نيست. آلودگي هوا و سروصدا، دو عامل اصلي براي كاهش پرندگان بومي در تهران است كه اين روند با افزايش غلظت آلاينده هاي هوا تشديد مي شود. با توجه به وضعيت آلودگي هوا در تهران و همچنين روند ساختمان سازي و شكل ساختمان هاي جديد، اين امر موجب شده است تا پرندگان حتي محل مناسبي براي توليدمثل و لانه گذاري در تهران نداشته باشند و تهران را ترك كنند. با ادامه اين روند، حيات به زودي از تهران رخت  برمي بندد.
بهانه اي براي نجات
هيچ زائر حرم امامزاده صالحي  نيست كه درخت چنار قديمي، تنومند و كهنسال حيات امامزاده را به  خاطر نياورد. گرچه آن درخت ديگر برگ سبزي بر شاخه نداشت، اما وجود آن در مكاني مقدس، قدمت و قداستي ديرينه بدان داده بود؛ و با قطع كردن آن، هر كسي مي پرسيد درخت چنار امامزاده صالح با آن در كوچك چوبي اش كجاست؟ اما امروز كارشناسان سازمان پارك ها و فضاي سبز شهرداري تهران در قالب يك طرح مطالعاتي با بررسي عوامل محيطي و شرايط زيستگاهي و اكولوژيك، ميزان فعاليت فيزيولوژيك درختان كهنسال و قدرت حيات آنها را تعيين كرده و بر اساس آن روش هاي نگهداري و حفاظت از درختان قديمي و كهنسال از تنش هاي شهري و عوامل نامساعد محيطي را اجرا خواهند كرد. كارشناسان در حال حاضر راهكارهاي جلب توريسم و گردشگران طبيعي را بررسي مي كنند تا در آينده اي نزديك درختان كهنسال پايتخت در ليست اماكن توريستي قرار گيرد.

با محيط بان
رشوه بي رشوه
محيط بان علي اصغر مهقاني/گلستان- يكي از روزهاي گرم تابستان سال 1372 بود. صبح زود به همراه يكي از همكارانم به نام اكبر صادقي براي گشت زني و سركشي، راهي منطقه شكار ممنوع چلچلي شديم.
خورشيد به وسط آسمان رسيده بود و هوا گرم تر و شرجي تر مي شد. به روستاي خليندر علي آباد رسيديم. آبي نوشيديم و دوباره با پاي پياده راه افتاديم. در گرگ و ميش هواي نزديك غروب به منطقه هازادكلام رسيديم. صداي آوازي از دور به گوش مي رسيد. كومه اي در آن نزديكي بود كه پيرمردي در آن مستقر بود. در كومه را گشوديم و وارد شديم. بعد از گپي دوستانه، سراغ افراد مشكوكي را گرفتيم كه احيانا از آنجا گذشته باشند و در همان نزديكي مشغول شكار باشند، اما او گفت چيزي نديده و هيچ خبري نيست. شب را در همان كومه مانديم و صبح، بعد از خوردن صبحانه براي بررسي وضعيت مناطق اطراف دوباره حركت كرديم. از كوهي بالا رفتيم. اسلحه كلاشينكف سازماني ام را روي دوشم محكم كردم و روي تخته سنگي بزرگ و مشرف به منطقه نشستم. از بلنداي كوه به دوربين كشي پرداختم.
روي صخره هاي يكي از ارتفاعات مشرف، گله بزرگي از كل و بز ديدم. كمي پايين تر هم متوجه گله گوسفندي شدم كه چوپانش پسربچه اي 9-8 ساله بود. با تعجب دور و اطراف گله را وارسي كردم. گوسفندها نزديك آغل شدند و پسربچه به سرعت وارد كومه شد. كمي آن طرف تر شخص ديگري در حال نزديك شدن به گله بود. او هم مسلح بود و هم چيز سنگيني را روي دوشش حمل مي كرد. ناگهان كودك با شتاب از كومه خارج شد و به طرف مرد مسلح رفت. بعد از رد و بدل كردن اطلاعات، مرد كه شكارچي متخلف بود و شكار روي دوشش بود، تغيير مسير داد و سريع به سمت صخره ها حركت كرد. تعقيبش كرديم. او شكار را روي درخت كشيد تا آن را بالاي درخت ببندد. نزديك رفتم و با خونسردي به او سلام كردم. با ديدن من رنگ از رخسارش پريد و بريده بريده گفت: يكي از گوسفندهاي ارباب را كشته ام و مي خواهم براي زن و بچه ام ببرم و براي در امان ماندن آن از دست گرگ ها، آن را بالاي درخت بردم . به اوگفتم: اشكالي ندارد تو بالاي درخت برو من هم كمكت مي كنم تا گوسفند را روي درخت ببندي . او بالاي درخت رفت و من هم از فرصت استفاده كردم و بارش را وارسي كردم. درست حدس زده بودم. گوشت شكار بود. به او گفتم: اين گوشت شكار است؟ با دستپاچگي گفت: بله، راستش يك كل زده ام . از من خواست كه پولي بگيرم و پي كارم بروم. نپذيرفتم، ولي از طرف ديگر هم تنها بودم و او هم مسلح بود. پس تصميم گرفتم هر طور شده او را به سمت كومه بكشانم. بنابراين گفتم: هيچ اشكالي ندارد. گوشت را به كومه مي بريم. كمي خودمان مي خوريم و بقيه اش را تو ببر براي زن و بچه ات . اول گفت: همكارت در كومه است و از اين كار امتناع كرد، ولي وقتي من به او اطمينان دادم كه همكارم از خودمان است، راضي شد تا شكار را به كومه پيرمرد ببريم .
بعد از رسيدن به كومه و كمي استراحت، وقتي مطمئن شدم كه اوضاع روبه راه است رو به همكارم كردم و گفتم: كاغذ بياور تا صورتجلسه را تنظيم كنيم . متخلف كه فهميده بود، قضيه از چه قرار است با عصبانيت با كاردي كه در دستش بود به من حمله كرد. خودم را به طرف در كومه انداختم و اسلحه را مسلح كردم. با اين حركت شكارچي عقب نشست و همه آرام گرفتند. صورتجلسه بالاخره توسط شكارچي امضا شد و او هم بعد از يك هفته خودش را براي پرداخت جريمه به پاسگاه معرفي كرد.

حيات وحش ايران
غاز پيشاني سفيد
گونه: Anser albifrons
جنس:Anser
زير خانواده: غازها Geese
خانواده: Anatidae
راسته: Anser forms
رده: Aves
007338.jpg
غاز پيشاني سفيد كه از غاز خاكستري كوچك تر است با لكه سفيد بارزي روي پيشاني به آساني از ساير غازها قابل تشخيص است؛ البته غاز نابالغ فاقد لكه سفيد روي پيشاني و خطوط راه راه عرضي روي شكم است.
طول بدن آن 65 تا 70 سانتي متر است و در سطح شكمي داراي خطوط عرضي سياه و نامنظم است. منقار، صورتي و پاها نارنجي رنگ بوده و پوش پرهاي زير دم آن سفيد چركي است. مانند غاز خاكستري پرواز مي كند با اين تفاوت كه كمي سريع تر از آن بال مي زند و جثه اش كوچك تر است. زيستگاه اين گونه در تالاب ها، آب  بندها و درياچه هاي آب شيرين است. غاز پيشاني سفيد گونه اي چراگر بوده و در مزارع از گياهان تغذيه مي كند. نر و ماده اين گونه غاز شبيه يكديگرند. فصل جوجه آوري در خرداد ماه شروع مي شود و سالي يك بار جوجه مي آورند كه البته اين گونه مهاجر در ايران جوجه آوري نمي كند. جوجه هاي آن خودكفا هستند. تعداد تخم ها 4 تا 6 عدد و گاهي تا 7 عدد به رنگ سفيد كرم است كه پرنده ماده به مدت 27 تا 28 روز روي آن مي خوابد. محدوده پراكنش اين گونه در قسمت شمال و شمال غربي ايران، تالاب هاي خوزستان، درياچه پريشان و هامون است. گرچه در سال گذشته جمعيت خوبي به ايران مهاجرت كرد، ولي تقريبا همه ساله تعداد آن رو به كاهش است. با توجه به اينكه از شكار آن به شدت ممانعت به عمل مي آيد، اين گونه به شدت در خطر نابودي است.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   جهانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   سفر و طبيعت  |
|  شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |