عكس:گلناز بهشتي
محوطه فرهنگسراي نياوران
حدود يكصد نقاش رئاليست و هايپررئاليست با ارائه آثار خوددر فرهنگسراي نياوران گردهم آمدند.
سعيده امين- چقدر هيجان انگيز است كه روبه روي تابلوي مرحوم صنيع الملك بايستي و با عمق وجودت از مرزهاي رنگ و طرح عبور كني تا برسي به جان نقاشي. بعد هم چند قدم آن طرف تر چشمانت به جمال آثار مرتضي كاتوزيان، ايرج اسكندري و نامي پتگر روشن شود.
بازآفريني طبيعت به دست كساني كه حالا ديگر نيستند و خود به جزئي از طبيعت بدل شده اند و هنر دستاني كه شايد حالا زنده اند، اما در گوشه اي از تاريخ معاصر هنرهاي تجسمي به فراموشي سپرده شده اند، آرماني واقع گرايانه را ممكن ساخت است.
از چند ماه قبل مجمعي از هنرمندان تصميم گرفتند تا آثار نقاشان رئاليست و هايپررئاليست را در يك نمايشگاه عظيم جمع آوري كنند. پس از انتشار فراخوان، بيش از 800 اثر از سراسر ايران به دبيرخانه نمايشگاه رسيد و يك هيات خبره متشكل از نقاشان صاحب نامي چون علي اكبر صادقي، منوچهر معتبر، نامي پتگر، مهدي عليزاده، كاظم چليپا، علي پتگر، جمال الدين خرمي نژاد و ايرج اسكندري مجموعه اين آثار را بررسي و براي بازديد در نمايشگاه انتخاب كردند. از ميان آثار رسيده، تعداد 147 نقاشي گزيده شد كه در نهايت در دو نگارخانه اصلي و شماره 2 فرهنگسراي نياوران بر ديوار رفت.
بسياري از خالقان اين آثار از دنيا رفته اند؛ مرحوم جعفر پتگر، مرحوم علي محمد حيدريان، مرحوم صنيع الملك و مرحوم فتح الله عباد و... .
سال هاست كه دستان اين هنرمندان ديگر با قلم و رنگ و سياه قلم آشنا نيست، اما هنر دستان آنها يا كنج خانه يك هنر دوست خوش قريحه خاك مي خورد يا بر ديوار موزه ها و نگارستان ها جا خوش كرده است. اگر امضاي كوچك پاي تابلو هم نباشد شايد كمتر كسي پي ببرد كه خالق اين تابلوها كيست. شايد دوران براي هنرمندان معاصر ما كه البته هنوز در قيد حياتند اندكي تفاوت كند. مرتضي كاتوزيان، نامي پتگر، غلامعلي افضلي، ناصر آراسته، علي پتگر، حسين ترمه چي، مرتضي حبيب پور، عربعلي شروه، حسين صدري، كسري كيايي، احمد وكيلي، طناز يارمحمدي، مجدالدين خرمي نژاد، مهدي فرهاديان، شهروز مهاجر، علي ندايي و احمد وطني از هنرمنداني هستند كه اقبال آن را داشته اند تا آثارشان در كنار هنرمندان قديم به نمايش دربيايد.تمام اين هنرمندان اعم از رئاليست ها و هايپررئاليست ها جدا از اينكه در دنياي مردگان باشند يا زندگان به يك درك مشترك از زيبايي شناختي هنر رئاليستي رسيده اند؛ اينكه نقش نگاري از طبيعت به دست انسان هيچ وقت يك باز نمايي و تقليد محض نيست، بلكه تغيير و سليقه خاص هنرمند از طبيعت بوده و از نسخه برداري جداست.اينكه رئاليست واقعيت عيني را بدون دخالت نيروي تخيل يا احساسات به تصوير بكشد كاري متفاوت از كپي برداري از طبيعت است، چه اينكه هر شخص دنيا را از دريچه خود نگاه مي كند و واقعيت اين است كه از مقابل مردمك يك چشم (مال هر كس كه مي خواهد باشد) بگذرد.
به هر حال مجموعه اي از آثار رئاليستي در فرهنگسراي نياوران به نمايش گذاشته شده و علاقه مندان مي توانند براي بازديد از اين نمايشگاه به انتهاي خيابان پاسداران، مقابل پارك نياوران، فرهنگسراي نياوران مراجعه كنند.

ترشي در سفره  هاي ايراني آنقدر طرفدار دارد كه ارزش آن را داشته باشد تا بخشي از راهنما را به آن اختصاص دهيم.
ساراي قشقايي ما عادت كرده ايم كه هميشه خرما را در كنار چاي يا در مراسم خاص مورد استفاده قرار دهيم. از خرما سركه درست مي  كنيم يا در رنگينك به كار مي  بريم، اما هرگز از آن ترشي درست نكرده  ايم. ترشي خرما بدون سركه تهيه مي  شود و بسيار خوشمزه است. براي كساني كه نسبت به سركه حساسيت دارند، اين ترشي بسيار لذيذ است و مي  توان بدون نگراني آن را خورد.براي تهيه اين ترشي ابتدا بايد مواد زير را آماده كنيم:يك كيلو خرما، نيم كيلو سماق كوبيده، نيم كيلو تمر هندي ، يك ليوان  آبليمو و در صورت تمايل يك بسته سير و حدود يك تا دو قاشق سوپ  خوري ادويه كوبيده (دارچين، نمك، فلفل، جوز هندي).قطعا مزه اين ترشي به آب ليمو و تمر هندي آن ارتباط دارد. تهيه اين غذا مقدماتي دارد كه بايد آن را اجرا كنيم. ابتدا سماق را در يك ظرف بزرگ مي  ريزيم، روي آن را پر از آب مي  كنيم و مدتي مي  گذاريم كه سماق خيس  خورده و آب ترش شود.تمر هندي را هم در يك ظرف مي  ريزيم و روي آن آب مي  ريزيم تا 24 ساعت بماند. آب تمر هندي هم ترش مي  شود. آب سماق و آب تمر را از صافي عبور مي  دهيم تا كثيفي آن گرفته شود. بعد آب سماق و تمر را با هم مخلوط مي  كنيم و يك ليوان آبليمو را درون مخلوط مي  ريزيم. مخلوط موردنظر را روي اجاق مي  گذاريم تا بجوشد، البته نبايد بيشتر از چند تا جوش بزند. خرما را از چرخ رد مي  كنيم تا خوب له شود و بعد چرخ  كرده خرما را درون مايع ترش مي  ريزيم. ادويه را درون مخلوط ريخته و مي  گذاريم روي اجاق تا جوش بيايد. در صورتي كه بخواهيم سير را هم اضافه كنيم، آن را با كمي آبليمو مي گذاريم كمي جوش بخورد و بعد مي  كوبيم تا نرم شود و با ترشي مخلوط مي  كنيم.

تاريخ نويسان ادبيات معاصر ايران در ششمين ديدار خود پاي صحبت هاي محمود مشرف تهراني (م.آزاد) نشسته اند.
ميثم قاسمي- تقارن عجيبي دارد روزگار كسالت استاد و چاپ خاطرات شفاهي اش. اين دست تقدير است و بازي زمانه و هر چه هست حداقل اين قدر كه نمي گذارد آموزگار پير شهرمان از يادها برود، مبارك است.ششمين مجموعه تاريخ شفاهي ادبيات معاصر ايران به آنچه محمود مشرف تهراني در ياد دارد اختصاص يافته است. م. آزاد دهه هشتم زندگي را
چند سالي ست كه آغاز كرده و اردوان اميري نژاد كه پاي سخنان او نشسته، هنوز دهه چهارم زندگي را آغاز نكرده است. اميري نژاد در مقدمه اي كه براي كتاب نگاشته، آنچه تاكنون نداشته ايم را تاريخ دانسته و سپس به توضيح تاريخ شفاهي ادبيات پرداخته است و سپس گفت وگو با استاد آغاز مي شود.گفت وگو به دو قسمت كلي تقسيم شده است؛ ابتدا دوران كودكي كه با تولد م.آزاد آغاز مي شود.استاد، تاريخ دقيق تولدش را نمي داند،  اما مي گويد فرزندانش هجدهم آذرماه را به عنوان زادروز او گرامي مي دارند و البته شناسنامه چيز ديگري مي گويد! پيوست هاي انتهايي كتاب نيز به سه بخش تقسيم مي شوند. كارنامه قلمي م.آزاد كه شامل دفترهاي شعر، ترجمه، تاليف براي كودكان و نوجوانان، نمونه ها و نوار- كتاب مي شود يكي از اين پيوست هاست. عكس و نمايه نيز دو پيوست ديگر هستند.مجموعه تاريخ شفاهي ادبيات معاصر ايران زير نظر محمدهاشم اكبرياني و توسط نشر روزگار منتشر مي شود. كتاب مربوط به م.آزاد ششمين شماره اين مجموعه است كه به همراه پيوست ها در 192 صفحه و با قيمت 2هزار و 400 تومان روانه بازار شده است.

چترهايتان را دم دست بگذاريد؛ به سلامتي زمستان مي آيد.
سميه هاشمي در يك حال و هواي آفتابي در پايان يك فصل پاييزي هستيم. آنقدر در اين ستون غر زديم تا يواش يواش دماي هوا در برخي از شهرهاي تهران يك تكاني خورد كه اگرچه خيلي خفيف بود، اما بسيار اميدوار كننده به نظر مي آيد. تهران اگرچه همچنان آفتابي است، اما دماي هوا رو به كاهش است. به هر حال چترهايتان را بگذاريد دم دست؛ زمستان نزديك است.

حميد رضا پور نصيري
چند هفته اي مي شود كه يكشنبه ها برنامه اي از شبكه 4 پخش مي شود با عنوان سينما و ماورا كه اختصاص دارد به نمايش فيلم هايي در ژانر تازه تاسيس معناگرا. امشب هم در همين راستا قرار است فيلم سينمايي سومين معجزه محصول سال 2002 كشور لهستان به كارگرداني اني يژكا فورهلوند نمايش داده شود و مهرشاد راستين و شهرام جعفري نژاد هم در بخش تحليل فيلم درباره آن صحبت كنند. اين برنامه را امشب مي توانيد در حوالي ساعت 20:40 از شبكه 4 تماشا كنيد. در كنار اين، اگر از سريال هاي ايراني خوشتان مي آيد، مي توانيد در ساعت 21:30 به سراغ شبكه 2 و مجموعه پيله هاي پرواز برويد كه سازنده اش (حسين سهيلي زاده) اين روزها فيلمبرداري يك سريال تازه را آغاز كرده. اگر هم از اين مجموعه دل خوشي نداريد و اصولا مجموعه هاي خارجي را به نمونه هاي ايراني شان ترجيح مي دهيد، مي توانيد تا ساعت 22:10 صبر كنيد و قسمت ديگري از سريال ماموران مخفي پليس را ببينيد. البته اگر حواستان باشد، مي توانيد ساعت 19 هم تكرار مظنونين را تماشا كنيد. معصوميت از دست رفته هم در ساعت 1:15 بامداد از شبكه يك براي طرفداران اينگونه مجموعه ها پخش مي شود.
درمورد فوتبال هاي امروز هم به رغم پيشگويي هاي هيجان انگيز مطلب ديروز، ترجيح مي دهم به طور كامل سكوت كنم و فقط بگويم با توجه به پخش مستقيم بازي هاي باشگاه هاي اروپايي، احتمالا امشب خبري از شب هاي برره نيست و اگر مسئولان پخش شبكه 3 فرصتي هم گير بياورند، ترجيح مي دهند برنامه پرده شيشه اي را پخش كنند كه همچون برنامه هاي پرتعداد مشابه اش اختصاص دارد به نمايش لحظاتي از يك فيلم سينمايي خارجي. مثل شب هاي پيش هم نيمكت در حوالي ساعت 20:30 از شبكه يك پخش مي شود كه پيشنهاد مي كنم حتما تماشايش كنيد؛ هم داستان هاي جذابي دارد، هم بازيگرانش از اهالي تئاتر هستند و مي دانند چطور به خوبي در قالب تيپ هاي مختلف فرو روند و هم اينكه كل زمان برنامه از 15 دقيقه فراتر نمي رود. نام محمد رحمانيان هم كه به عنوان كارگردان پاي يك اثري باشد ديگر نمي توان از آن صرف نظر كرد. در اين مدت حدودا يك ماهه اي هم كه از پخش نيمكت مي گذرد به نظر مي رسد موفق بوده و توانسته توجه مخاطبان زيادي را به خود جلب كند. راستي درباره پيشنهاد راديويي ديروز هم بگويم كه گويا برنامه اين هفته روايت شب راديو فرهنگ اختصاص دارد به بازخواني رمان چنين گذشت بر من نوشته ناتاليا كينگزبورگ، نويسنده ايتاليايي. داستان كتاب هم درباره زني ا ست كه به دليل يك سوءتفاهم، همسرش را به قتل مي رساند و پس از آن داستان زندگي خودش را روايت مي كند. اگر ديشب اولين قسمت اين مجموعه را از دست داده ايد پيشنهاد مي كنم امشب كاهلي نكنيد و ساعت 22 به سراغ شبكه فرهنگ راديو برويد؛ باور كنيد 20 دقيقه  بيشتر از وقتتان را نمي گيرد.